-
مدیر بازنشسته
آثار مديريت شرايط محيطي بر عملكرد طيور گوشتي
طي مقاله حاضر، نويسندگان به اين مطلب اشاره مي نمايند كه طيور گوشتي جهت بقاء و عملكرد مناسب نيازمند تامين سه نياز اساسي هستند. مديريت شرايط محيطي ابزاري است كه پرورش دهندگان مي توانند به وسيله آن بيشترين اثر را بر عملكرد طيور گوشتي اعمال نمايند . در اين مقاله مفاهيم بسيار ارزشمندي مورد بحث قرار مي گيرد كه از طريق اجراي آنها مرغداران مي توانند ماندگاري ، رشد و ضريب تبديل غذايي مرغ هاي گوشتي را بهبود بخشند .
آثار مديريت شرايط محيطي بر عملكرد طيور گوشتي
به بيان بسيار ساده، طيور گوشتي امروزي نياز به 1) غذا و آب 2) حفاظت محيطي و3) شرايط بهداشتي دارند. بدليل اهميت حياتي اين سه عامل براي بقاء و عملكرد مناسب طيور گوشتي، تعيين اولويت هر كدام بر ديگري عملأ غير ممكن است . اما در اين ميان حفاظت محيطي احتمالاً بيشترين تغيير پذيري را دارد و شرايطي است كه مرغداران گوشتي به وسيله مديريت آن مي توانند ماندگاري و عملكرد گلههاي خود را بهبود بخشند .
اما منظور از حفاظت محيطي چيست؟ مفهوم اين اصطلاح از سالن مرغداري آغاز مي گردد و عبارت از تأمين حفاظت گله در برابر تمامي شرايط نامساعد محيطي مي باشد . عوامل بحراني مديريت در حفاظت محيطي شامل دما ، كيفيت هوا و كيفيت بستر است. البته بايد توجه نمود كه اين عوامل در ارتباط با يكديگر هستند به اين مفهوم كه اگر مرغدار يكي از شرايط مذكور را بهبود بخشد ( يا تضعيف نمايد ) عوامل ديگر نيز بطور معمول بهبود يافته ( يا تضعيف مي شوند). براي مثال، تأمين هواي تازه (كيفيت هوا) كمك مؤثري براي تنطيم دما از طريق خارج نمودن هواي گرم سالن است و نيز مي تواند با خروج مقادير اضافي رطوبت از فضاي سالن موجب بهبود كيفيت بستر شود .
بدون ترديد بر اساس در نظر گرفتن تقدم، تأمين هواي مناسب احتمالأ مهمترين عامل مديريت مي باشد. آنچه كه از مفهوم هواي مناسب مورد نظر است بطور معمول شامل تهويه و استفاده از منابع گرمايش به منظور رساندن هواي پاك با دماي مناسب به سالن مرغداري است . همچنين دماي مناسب هوا عبارت از درجه حرارتي است كه گله آنرا را احساس مي نمايد و منتج از دماي هواي موجود در سالن ( آنچه كه ترمومتر نشان مي دهد ) و اثر جريان هوا و يا تركيبي از اين دو مي باشد . كيفيت هوا بر اساس حجم ، مقادير گاز آمونياك ، ساير گازها و اجزا خاصي از قبيل گرد وغبار ، ذرات ويروسي ، باكتريها و اسپور قارچها قضاوت مي شود . چگونگي مديريت هواي سالن به ميزان فراواني بر روي ساير عوامل درگير در عملكرد سالن مرغداري اثر دارد .
براي مثال ، دما بطور مؤثري تعيين كننده ميزان مصرف خوراك و آب پرندگان است . تهويه هواي تازه بداخل سالن موجب افزايش سلامتي طيور از طريق رقيق نمودن ذرات ويروس و كاهش تعداد و ماندگاري جمعيتهاي انگلي ( مانند كوكسيديا ) و باكتريهايي ( مانند كلي فرم ها ) مي شود . گاز آمونياك ، ويروسهاي تنفسي ، باكتريهاي فرصت طلب و اسپورهاي قارچي موجود در هوا همگي مي توانند حتي به تنهايي براي طيور مضر باشند . هنگاميكه يك يا تعداد بيشتري ( و يا همة اين عوامل ) با يكديگر موجود باشند ، تركيب آنها داراي شديدترين اثر برروي سلامت و رشد گله مي باشد . حداكثر توان رشد جوجه يكروزه به وسيله نژاد آن تعيين مي شود و قسمتي از برنامه ژنيتكي پرنده است .
توان بالقوه جوجه ها براي رشد صفت ثابتي است كه همراه با پرندگان در بدو و ورود به سالن مرغداري موجوداست اما اينكه از توان رشد موجود چگونه مي توان حداكثر بهره وري را نمود بستگي فراوان به مديريت شرايط محيطي سالن مرغداري دارد. هنگامي كه پرندگان در شرايط مطلوب دما ، هواي مناسب و معيارهاي بهداشتي صحيح قرار دارند , قادر به استفاده از حداكثر توان رشد خود با بهره گيري از خوراك و آب كافي هستند. مديريت شرايط محيطي كليد رسيدن مرغداران به هدف نهايي خود يعني بدست آوردن حداكثر وزن زنده و حداقل زمان و كمترين هزينه مي باشد .
يك نكته بسيار مهم در خصوص درك روند تبديل خوراك به گوشت مرغ اين مطلب است كه پرندگان داراي سيستمي هستند كه اجبار مي نمايد مواد مغذي حاصل از خوراك ابتدا جهت تأمين اعمال حياتي از قبيل ثابت نگه داشتن دماي داخلي بدن ، صرف شود . اين امر موجب مي شود كه فقط باقي مانده مواد مغذي خوراك پس از تأمين نياز هاي حياتي پرنده مورد استفاده جهت رشد و اضافه وزن قرار گيرد. تحت شرايطي از قبيل گرما يا سرماي شديد، عدم دسترسي به خوراك / آب و يا وجود بيماري, يك گله مرغ گوشتي ممكن است تمام خوراك مصرفي را جهت نگهداري صرف نمايد و طي 24 ساعت, اضافه وزن آن هيچ و يا اندك باشد . به عبارت ديگر ، براي مثال ، يك مرغ گوشتي 40 روزه بايد قبل از رسيدن به وزن يك مرغ 41 روزه ، ابتدا احتياجات نگهداري بدن خود را تأمين نمايد, اين دليلي است كه چرا بايد جهت فراهم نمودن شرايط محيطي مطلوب طيور, تلاش نمود. در شرايط مطلوب, پرندگان از حداقل خوراك مصرفي جهت نگهداري استفاده نموده و مي توانند اغلب مواد مغذي اخذ شده را براي اضافه وزن استفاده نمايد .
تعادل دماي داخلي پرندگان مهمترين عامل بحراني در حصول حداكثر رشد است . هنگاميكه درجه حرارت هواي اطراف بسيار سرد است ، پرنده مجبور به استفاده از انرژي خوراك جهت گرم نگهداشتن خود است . اگر درجه حرارت هوا بسيار گرم و هوا نيز بسيار ساكن باشد (بدون جريان) ، پرنده مجبور به صرف انرژي جهت له له زدن يا بالا آوردن بال ها جهت دفع حرارت اضافي مي گردد تا بدينوسيله مانع افزايش بيش از حد دماي بدن شود. جريان هوا برروي پرندگان كمك به انتقال حرارت از بدن پرنده مي نمايد . اگر هواي راكد براي تأمين دماي مطلوب پرنده بسيار گرم باشد ، تأمين جريان هوا موجب ايجاد يك اثر خنك كنندگي شده و شرايط مطلوب و يا دماي مناسب رشد را فراهم مي آورد . از سوي ديگر اگر هواي سالن بسيار سردتر از شرايط آسايش پرنده باشد ، هر گونه جريان هوا موجب احساس سرما در پرنده شده و او را مجبور به صرف انرژي حاصل از غذا جهت گرم كردن خود مي نمايد . رشد پرنده فقط هنگامي در ميزان حداكثر خود قرار مي گيرد كه دماي محيط يعني دمايي كه پرنده آنرا احساس مي كند در يك حد مطلوب ونه بسيار سرد و نه بسيار گرم باشد .
هر زمان كه دوگله طيور گوشتي اختلاف مشخصي در عملكرد كلي نشان دهند, نتيجه گيري كلي اينست كه اختلاف در عملكرد در ارتباط با اختلاف در تأمين احتياجات نگهداري بدن ميباشد. عوامل ويژه ايي از قبيل افزايش زياد حرارت محيط، سرمايي كه موجب از دست دادن دماي بدن پرنده شود، اختلاف در كيفيت هوا، الگوهاي مختلف خوراك / آب، عوامل عفوني و غيره، ممكن است موجب بروز اين اختلاف در عملكرد گله ها شوند. اما هميشه، گله ايي با حداقل احتياج نگهداري، بيشترين مواد مغذي را صرف رشد مي نمايند كه اين امر منجر به بهبود عملكرد كلي گله مي شود.
حقيقت مهم ديگري كه بايد مورد توجه قرار بگيرد اينست كه همگام با رشد يك مرغ گوشتي، احتياجات نگهداري بدن آن نيز به تدريج زياد مي شود. اين امر بعلت افزايش بيشتر فعاليت بدن جهت انجام رشد مي باشد. با افزايش رشد، پرنده خوراك بيشتري مصرف مي نمايد, اما ميزان مواد مغذي خوراك كه جهت نگهداري بدن مورد نياز مي باشد نيز حتي در شرايط ايده ال، افزايش مي يابد . بنا به اين امر ضريب تبديل غذايي (غذاي مصرفي / گوشت توليدي) در ابتداي مراحل رشد در بهترين (حداقل ضريب تبديل)شرايط مي باشد و با افزايش رشد پرنده اين ضريب نيز اضافه مي گردد. پس نكته قابل توجه اينست كه اگر چه اندازه بدن در جوجه هاي جوان كوچكتر است ، اما ميزان رشد حاصل در اين مرحله از نظر اقتصادي بسيار حائز اهميت است. با افزايش هرروز به سن طيور گوشتي ، احتياجات نگهداري افزايش يافته و بازدهي خوراك كم مي شود.
درس مديريتي كه مي بايد از اين مطالب آموخته شود اينست كه مراحل ابتداي دوره پرورش، زماني است كه مديريت شرايط محيطي بسيار بحراني بوده و هنگامي است كه مي توان گفت بهترين فرصت براي حصول رشد سريع است. اگر چه در اين زمان مقادير افزايش وزن كم مي باشد، اما ميزان رشد اوليه تعيين كننده حداكثر وزني است كه احتمالا پرنده قادر به رسيدن به آن وزن خواهد بود. ثابت شده است كه آغاز مصرف خوراك وآب بلافاصله پس از ورود جوجه هاي يكروزه بداخل سالن مرغداري تأثير بسزايي در عملكرد گله در طول دوره پرورش خواهد داشت . سيستم هاي خاصي در جوجه هاي جوان براي عملكرد آتي براساس وضعيت تغذيه ايي طي اولين هفته زندگي برنامه ريزي شده است. بعبارت ديگر رشد محدود در مراحل اوليه نمي تواند در ادامه دوره به وسيله يك رشد سريع جبران شود. بنابر بيان اهميت قرار گرفتن پرندگان در يك وضعيت شروع رشد خوب در هفته اول زندگي به هيچ وجه اغراق آميز نمي باشد.
اگر چه برخي از عوامل محيطي ممكن است كم اهميت جلوه نمايند, اما آثار آنها اغلب بسيار ظريف بوده و ممكن است طي زمان بصورت يك اثر تجمعي ظاهر شوند. اينچنين به نظر مي رسد كه تغييرات جزيي در دماي محيط و يا كيفيت هوا اثرات محدودي بر روي يك مرغ داشته باشد ، اما نكته مهم اينست كه آثار اين تغييرات بايد در يك گله 20 الي 30 هزار قطعه اي در مرغداريهاي امروزي مورد سنجش قرار بگيرد. هدف مديريت در سطح مرغداري تمام گله مي باشد و نه يك پرنده به تنهايي و بر اساس اين راهكار است كه پيشنهاد مي گردد تمام منافع حاصل از پرورش بر اساس يك گله حاوي تعداد زيادي پرنده محاسبه گردد . بنابراين نتايج اعمال مديريت خوب در سطح گله را مي توان بر روي تعداد زيادي از پرندگان گوشتي مشاهده نمود . به هر ترتيب در راهكاري ديگر يعني مديريت حاشيه ايي وضعيف , موجب عملكردي مي شود كه طي آن تعداد زيادي از پرندگان بطور منفي تحت تأثير قرار مي گيرند .
در صنعت پرورش مرغ گوشتي در مورادي فراموش مي شود كه بيش از 50 سال است كه ديگر مرغ هاي يك گله بصورت انفرادي هدف برنامه ريزي ها قرار نمي گيرند. اين امر بسيار حائز اهميت است كه در ارتباط با حداكثر عملكرد گله, شامل مجموعه اي از تك تك مرغ ها تفكر نماييم. تغييرات جزئي در دما، كيفيت هوا، ميزان تهويه، رطوبت بستر و غيره ممكن است با در نظر گرفتن آثار آن برروي يك پرنده به تنهايي ، داراي حائز اهميتي نباشند, اما بايد يادآور گشت كه ما به ندرت از گله هايي با كمتر از 20000 قطعه پرنده صحبت مي نمايم .
براي فهم بهتر اين مطلب نمونه اي از معادلات رياضي در ارتباط با يك مورد انفرادي را محاسبه و تعميم آنرا به يك گله 20000 قطعه ايي بيان مي نماييم. به اين نكته توجه نماييد كه يك پوند معادل تقريبأ 454 گرم مي باشد و بنابر اين يك دهم آن در حدود 45 گرم و 100/1 آن معادل 5/4 گرم است . اين مقدار, معادل نمكي است كه جهت طعم دادن به يك وعده غذاي حاوي گوشت، سيب زميني , سبزيجات و غيره استفاده مي شود . اگر اين مقدار ( 5/4 گرم ) از وزن يك مرغ گوشتي بجاي رشد صرف نگهداري بدن در مدت 24 ساعت شود ، اندازه گيري آن بسيار مشكل و معمولأ فاقد اهميت تلقي مي شود. اما اگر 5/4 گرم در رقم 20000 يعني تعداد مرغهاي گله ضرب شود به مقدار 90000 گرم خواهيم رسيد ، يعني تقريباً بيش از 198 پوند از دست دادن وزن زنده در يك روز . اگر اين امر در يك دوره 24 ساعته ديگر نيز اتفاق بيافتد . ميزان از دست دادن وزن گله جهت حصول نگهداري معادل 396 پونداز وزن زنده براي يك گله 20000 قطعه ايي خواهد شد .
اصلي ترين درس در مديريت شرايط محيطي كه طي اين بحث به آن اشاره گرديد اين است كه تغييرات به ظاهر كوچك در شرايط محيطي كه براي يك گله گوشتي ايجاد مي گردد مي توان اثرات فراواني ( مثبت يا منفي ) برروي گله يا مزرعه 20000 ، 40000 يا 100000 قطعه ايي و يا بيشتر داشته باشد، همانگونه كه در بالا ذكر گرديد، مهمترين عوامل مديريتي كه در عملكرد گله اثر گذارند، بصورت تجمعي عمل كرده و بنابر اين تأمين شرايط مناسب براي پرندگان به ويژه در مراحل اوليه رشد ، امري بسيار بحراني مي باشد.
هنگاميكه گله ها در يك مزرعه يا در مرغداري هاي گوناگون با يكديگر مقايسه مي شوند، بدون شك در مي يابيم كه مديريت شرايط محيطي داراي بيشترين اثر در عملكرد نهايي گله بوده است. اينكه مرغدار تا چه ميزان ميتواند در كسب سود موفق باشد بستگي به تعداد و پتانسيل ژنتيكي نژاد جوجه هاي يكروزه دريافتي دارد. هر گله داراي يك حداكثر توان مشخص جهت سرعت رشد، ضريب تبديل غذايي، ماندگاري ، كيفيت لاشه، بازده و ميزان گوشت قابل فروش است. اما چقدر از اين توان استفاده مي شود و يا مرغدار مي تواند به آن دست يابد ، بستگي فراوان به چگونگي مديريت تهويه وسيستم هاي گرمايش دارد تا بتوان از اولين روز, محيطي توام با آسايش براي پرندگان فراهم نمود. توان رشد يك گله مستقيماً در ارتباط با درآمد بالقوه مرغداري است و عبارت است از آنچه كه يك مرغدار مي تواند از يك گله مرغ گوشتي كسب نمايد . بدست آوردن حداكثر سود ممكن, نيازمند رعايت حسن مديريت در تهويه و گرمايش سالن مرغداري به منظور تأمين شرايطي مناسب براي گله است . در مثال ارائه شده در قبل ، عدم موفقيت در تأمين شرايط مناسب طي يكدوره 24 ساعته منجر به از دست دادن 198 پوند گوشت در يك گله 20000 قطعه ايي مي شود, اين امر به معني از دست دادن 10 دلار يا به عبارت ديگر معادل 5 سنت به ازاي هر پوند وزن زنده است. شايد اينچنين در نظر بگيريد كه 10 دلار خسارت به ازاي يك گله مبلغ هنگفتي نمي باشد ، اما بايد توجه شود كه رقم خسارات وارده فقط در اثر از دست دادن يك صدم پوند به ازاي هر پرنده طي يك روز حاصل شده است . تصور نماييد كه براي جبران اين خسارات به ميزان 10 دلار در روز براي هر گله ، يك مرغدار چند روز بايد در يك دوره پرورش كوشش نمايد ؟به اين مطلب از سويي ديگر نظر نماييد ، پر واضح است كه براي بسياري از مرغداران توجه بيشتر به مديريت شرايط محيطي ، مسيري مناسب جهت افزايش درآمد ميباشد.
>>پايان<<
-
مدیر بازنشسته
تعيين جنسيت جوجه ها پيش از تفريخ بصورت اتوماتيك
روياي تعيين جنسيت جوجه ها پيش از تفريخ كم كم تبدل به واقعيت مي شود.در مقاله ذيل اصول و روش هاي كاربردي ويژه أي شرح داده شده است.
صنعت جوجه كشي جهان هر ساله ميلياردها جوجه يكروزه توليد مي كندكه هر جو جه پس از تفريخ تعيين جنسيت مي شود. جوجه هاي نر از همان ابتدا به تدبير انسان جدا شده و جوجه هاي ماده براي توليد تخم مرغ پرورش داده مي شوند. معدوم ساختن جوجه هاي نر باعث سلب حقوق حيوانات و صرف كردن مباحث گوناگون حول محور ذكر شده در صنعت مرغداري مي شود. با استفاده از فن آوري رو به رشد جاري مي توان جوجه ها را پيش از تفريخ بصورت اتوماتيك تعيين جنسيت نمود و جنين هاي درون تخم ها را به جاي قرباني كردن جوجه هاي يكروزه ، به شيوه أي معقول و مقبولِ عام معدوم ساخت. علاوه بر آن تعيين جنسيت جوجه ها بصورت خودكار باعث كاهش استرس ناشي از تعيين جنسيت دستي مي شود كه نهايتا منتج به كاهش دورهء انتظار جوجه ها شده و دسترسي سريع تر به آب و دان را ميسر مي سازد. اصول اوليه روش مذبور عبارت از تعيين استروژن در مايع آلانتوئيكِ موجود در تخمِ جنين هاي ماده است. ابزارهاي اوليه ويژه اي براي نيل بدين مقصود ابداع شده اند كه به شرح ذيل ميباشند:
· ابزار اوليه جهت جمع آوري نمونه هاي مايع آلانتوئيك از تخم ها در آخرين مراحل رشد جنين
· ابزار اوليه جهت تعيين ميزان استروژن در نمونه هاي مايع آلانتوئيك
· ابزار اوليه جهتِ دسته بندي و انجامِ واكسيناسيون تخمي و در آخر انتقالِ تخم هاي تعيين جنسيت شده ابداع و تكميل اين نوع دستگاه ها در مقياس تجاري در مرحله آزمايش است.
اصول تعيين جنسيت به روش دستي
اصول اوليه تعيين جنسيت به روش ژاپني يا ركتال در سال 1920 ميلادي پايه گذاري شد. با اين روش ژاپني ها در يافتند طي يكي دو روزِ ابتداي زندگي جوجه مي توان از روي برجستگي ها ، خطوط و چين هاي ركتوم پي به جنسيت جوجه برد (Jull, 19 34; Masui &Hasimoto ,1933 ). تعيين جنسيت به روش ركتال تغريبا نوعي هنر است كه اغلب توسط آسيايي ها انجام مي شود و مهارت و تمركز ويژه أي همچون تمركز زِن (Zen) را مي طلبد ( Hoh,1997 ). به علت سرعت عمل بالاي سِكسرها اغلب حدود 4/1% تا 8/1% وازدگي (اشتباه)و 5/0% تا 0/1% ميزان مرگ و مير بالا مي رود. آن ها معمولا كارگرهاي قراردادي هستند و مدام از يك جوجه كشي به جوجه كشي ديگر مي روند. آن ها در جوجه كشي اغلب ساعات كسل كننده أي را مي گذرانند. آمد و شدِ اين افراد بين جوجه كشي ها همواره صنعت مرغداري را در معرض انتقال بيماري ها بين مراكز توليد طيور قرار مي دهد.
روش ديگر تعيين جنسيت استفاده از سرعت رشد پرها در جوجه هاي هم خون است كه عامل اصلي آن ژن K است (Warren,1976 ) . در اين روش با آزمايش طول نسبي پوشش اوليه و پرپوشِ بال در جوجه هاي يكروزه اي كه حامل ژن K هستند جنسيت جوجه تعيين مي گردد. در اين روش همواره فرض بر آن است كه جوجه هاي مذكر ژن رشد كند پر و جوجه هاي ماده ژن رشد سريع پر را حمل مي كنند. اين روش نسبت به روش ژاپني ارزان تر بوده ونياز به نيروي كارٍ ماهر نيز ندارد. اما ژنٍ K كه سرعت رشد پرها را تعيين مي كند با نوعي ويروسٍ اندوژن ( ويروسي از خانوادهء اونكورنا ـ مترجم ) (Bacon et al., 1988 ) ارتباط دارد. اين ويروس باعث نوعي مقاومت ايمو نولوژيك (مصونيت) در برابر بيماري لوكوز لمفوئيد (Crittenden et al., 1987) مي شود و لذا در پرورش انبوه نوعي نقص محسوب مي شود. برخي از نژادهاي طيور نيز داراي رنگ هاي ويژه اي در پرهاي خود هستند كه در هر جنس متفاوت مي باشد اما اين نژادها نيز به اندازه نژادهاي ديگر داراي ارزش تجاري نيستند. لازم به ذكر است ميزان خطاي تعيين جنسيت بر اساس رنگ بيشتر از خطاي روش تعيين جنسيت از روي سرعت رشد پر است.
اصول تعيين جنسيت به روش خودكار
استقبال از روش تعيين جنسيت جنين طيور بصورت خودكار منوط به كاركرد دستگاهي است كه دقتِ تمايز آن براي هر 20000 تا 30000 تخم در ساعت حدود 5/98% باشد. البته هزينه تمام شده نيز نبايد بيش از هزينه تعيين جنسيت به صورت دستي باشد. تحقيقات پيشين عوامل فيزيولوژيك ديگري را اصول كار خود قرار داده بودند مانند : سرعت ضربان قلب (Laughlin et al .,1976 ;Glahn et al 1987 )، تمايز PCR از روي كرومزوم W ويژه در جنس ماده( Clinton ;1994;Uryu et al 1989;Petitte,1992 ) ، رزونانس هسته اي مغناطيسي براي تعيين تمايزات آناتوميك مثل اختلاف در غدد دو جنسِ نر و ماده(Vandenabeele, et al ,1993) ،و در نهايت سير و روندِ سلول شناختيِ تخم به عنوان اصول اصلي و بالقوه تعيين جنسيت تخمِ طيور . اما اصول طرح شده در اين مقاله شامل تعيين تركيبات مختص جنس در مايع جنيني تخمِ مرغ است( Gill et al ,.1983 ).
اساس تعيين جنسيت دستگاهِ خودكار وجودِ تركيبات استروژني در مايع آلانتوئيك جنينهاي ماده و عدم وجود اين تركيبات در مايع جنيني جنين هاي نر ميباشد. پيشتر ميزان استراديول در مايع آلانتوئيك جنين هاي گوشتي 17 روزه به وسيله كيت تجاري آن موسوم به كيت RIA (Diognostic Products,Los Angeles ,california ) اندازه گيري شده است.سطح استراديول در مايع آلانتوئيك جنين هاي نر قابل يافت و اندازه گيري نيست و يا اگر يافت شود كمتر از 42Pg/mg است. اما سطح استراديول يافت شده در مايع الانتوئيك جنين هاي ماده چيزي حدود 830-113 Pg/mg مي باشد كه دست كم سه بار بيشتر از مقدار يافت شده در جنين هاي نر است.طي تحقيقات به عمل آمده بر روي 490 نمونه مايع آلانتوئيك معلوم شد استروژن تركيب شيميايي بي نظيري است كه به سادگي مي توان به وسيله آن جنسيت جنين طيور را آشكار ساخت. استروژن موجود در مايع آلانتوئيك اغلب به صورت تركيبات “سولفات” يا” گلوكورونيد” يافت مي گردد. براي يافتن استروژن آزاد در مايع آلانتوئيك اين مايع ابتدا بايد با سولفاتاز يا گلوكورونيداز فراوري شود (تا استروژن از تركيبات ديگر جدا شود) . جنين مرغ را مي توان بر اساس وجود تركيبات استروژني در مايع آلانتوئيك جنين ماده در خلالِ روزهاي 13 تا 18 زندگي جنين تعيين جنسيت كرد . لازم به ذكر است توجه به سن گله يا نژاد جوجه ها ضرورتي ندارد.
بررسي تحليلي تركيبات استروژني موجود در مايع آلانتوئيك
دستگاه خودكار تعيين جنسيت مجهز به يك سنسور زنده ( LifeSensors Inc.Malven PA ) جهت تشخيص تركيبات استروژن در مايع آلانتوئيك است. اين سنسور زنده به لحاظ ژنتيك يك مخمر اصلاح شده است كه توليد و ترشح گيرنده استروژن انساني براي آن تعريف شده است ، ژن حامل كه داراي عامل عنصر پاسخگوي به استروژن است با آنزيم galactosidase B- E .coliجفت گرديده است( Butt & Chen ,1999 ). اين سلول مخمر همچنين قادر به توليد و ترشح آنزيم E.coli glucuronidase است ، اين آنزيم داراي قابليت شكستن تركيبات “گلوكورونيد – استروژن” است. استروژن به كمك آنزيم ياد شده از تركيب گلوكورونيد – استروژنِ موجود در مايع جنيني جداسازي مي شود. گلوكورونيدازمي تواند داراي منشاء ترشح از سنسور مخمر باشد و يا آنكه به محيط رشد مخمر افزوده شده باشد. گيرنده استروژن در حضور استروژن با عناصر پاسخگو به استروژن تشكيل باند يا پيوند مي دهد و نسخه برداري از ژن حامل را آغاز مي كند. بدين ترتيب ميزان غلظت استروژن در مايع آلانتوئيك با مقدار تحريك ژن حامل پيوستگي پيدا مي كند. فعاليت محصول ژن حامل يعني B_galactocidas با استفاده از سوبسترايي موسوم به O_Nitrophenil_beta-D_Galactopyranosidas (ONPG ) اندازه گيري مي شود . تركيب نهايي ماده أي زردرنگ است كه براي كالري متري يا اندازه گيري از روي رنگ مورد استفاده قرار مي گيرد. سنسور زنده قادر است مقادير پيكومولارِ هورمونِ تانيث يعني استروژن را تشخيص دهد. سويهء اصلي اين سنسور زنده يعني مخمر ( Saccaromyces Cervasia )كاربرد فراواني در صنعت پخت نان دارد.
سنسور حيرت انگيز ما قادر است تنها با استفاده از 4ul از مادهء آلانتوئيك , نر يا ماده بودن جنين را تشخيص دهد اما دستگاه خودكار تعيين جنسيت براي اطمينان از نتايج حاصله از 20ul مايع جنيني استفاده مي كند. نتيجهء كار سنسور در آزمايشگاه 100% موفقيت آميز بوده است.
نمونه برداري از مايع آلانتوئيك
مايع آلانتوئيك محيطِ ترشحي متابوليت هاي نيتروژني جنين مرغ محسوب مي شود (Romanoff, 1967 ). مايع آلانتوئيك از حوالي روز پنجم زندگي جنين پديدار مي شود وتا سيزدهمين روز به حداكثر مقدارِ خود مي رسد. با كم شدن رطوبت محيط و باز جذب آن حجم اين مايع نيز كاهش مي يابد اما تا روز هجدهم هنوز حجم قابل تمايزي ( mls 1تا 2 )از آن قابل تشخيص مي باشد( Romanoff, 1967 ).
تنها موانع بينِ مايع آلانتوئيك و پوستهء تخم مرغ غشاء هاي داخلي و خارجي پوسته و غشا هاي كوريو آلانتوئيك هستند. هر چند كه مايع آلانتوئيك تمام محيطِ تخم مرغ واجدِ جنين را احاطه كرده است اما تجمع آن بيشتر در راس تخم مرغ درست زيرِ غشاءهايي است كه روي اتاقك هوايي قرار دارند. علت تجمع مايع آلانتوئيك در راس تخم مرغ بيشتر به خاطر نيروي جاذبه و جايگزيني جنين و كيسهء زرده در زير است. به خاطر متغيير بودن حجم كيسهء هوايي بين تخم مرغ ها نمونه برداري از مايع آلانتوئيك در وضعيتِ ايستادهء تخم مرغ اغلب با مشكلاتي همراه است.
مي توان از نيروي جاذبه براي راندنِ مايع آلانتوئيك به محل مناسب نمونه گيري استفاده كرد. اگر تخم مرغ را در محور طولي آن بخوابانيم ، مايع آلانتوئيك در راس درست زيرِ پوسته قرار مي گيرد. بدين ترتيب با خواباندن تخم مرغ به پهلو كار نمونه برداري به ميزان 20ul بسيار ساده خواهد شد و آزمونِ سنسور ما ميسر مي گردد. كمپاني Embrox يك نمونهء ابتدايي با يك خط توليد ابداع كرده است كه مايع آلانتوئيك را از تخمِ جوجه هاي گوشتي نمونه برداري مي كند. با بهينه كردنِ فرايندِ نمونه برداري هنگام استقرار تخم مرغ در محور طولي در جزئياتي چون عمق نمونه برداري ، نوع سوزن مورد استفاده ، ميزان مكش ، و زاويهء استقرارِ تخم مرغ حدود 96% از تخم مرغ ها آزمايش خود را با موفقيت گذراندند. در نمونه هاي بعدي تجاري بايد عملكرد دستگاه بهتر باشد.
نمونهء ابتدايي دستگاه خودكار تعيين جنسيت
كمپاني Embrex يك نمونهء تجاري ابتدايي با قابليت 5000 هزار تخم مرغ در ساعت ابداع كرده است كه هم اكنون در حال سپري كردن آزمايش خود در يك سالنِ جوجه كشي است و سازندگان پيوسته براي بهينه شدن عملكردِ دستگاه در تلاشند. دستگاهِ خودكارِ تعيين جنسيت شامل سه اتاقكِ مستقل از هم است كه به وسيلهء يك شبكه باهم ارتباط دارند. اتاقك ِاول ، محفظه اي است كه از مايع آلانتوئيك نمونه برداري مي كند. دسته أي از تخم مرغ ها طي روزهاي 15 ، 16 يا هفدهمين روز از 21 روز دوره رشد جنين به صورت دستي ،طيِ چرخه اي جمع آوري مي شوند و بر روي نقاله اي قرار مي گيرند. سپس يك سنسورِ نوري به صورت اتوماتيك تخم مرغ هاي تميز را تشخيص داده و سپس تخم مرغ هاي كثيف به وسيلهء لوله هاي مكنده أي جدا شده ودر شانه هايي جداگانه قرار مي گيرند. در مرحلهء بعد شانه هاي مذكور دوباره تخم مرغ ها را به جايگاهشان باز گردانده و متمركز مي سازند. حال نوبت سوزن نمونه برداري است كه درست در مركز، در عمق ويژه أي وارد هر تخم مرغ شده و 20ul مايع آلانتوئيك را نمونه برداري مي كند .حال نمونه هاي مايعِ جمع آوري شده در شيارهاي ِيك قالب پلاستيكي با باركد ترموفرم ( باركدِ ساخته شده به وسيلهء حرارت ) ريخته شده و ته نشين مي گردند. هر قالب تغريبا داراي 2500 شيار است كه به همان ترتيب همانندِ تخم مرغ ها قرارگرفته اند. سوزن ها در پيِ هر نمونه برداري از هر تخم مرغ تميز مي شوند. در مرحله بعدي تخم مرغ ها در شانه هايِ واجدِ باركد به صورت ايستاده دوباره قرار گرفته و مجدداً به محل سالن جوجه كشي بازگردانده مي شوند. سپس قالب هاي آزمايش به صورت دستي در چرخدستيِ قفسه داري قرار مي گيرند . حال نوبت كامپيوتر شبكه است كه باركدِ شانه هاي تخم مرغ را با قالب هاي حاوي مايعِ آلانتوئيك تطابق دهد. اتاقكِ دوم يك نمونهء آزمايشگرِ خودكار است. به كمكِ يك اپراتور چرخدستي ِحاويِ قفسه هاي قالب ها واردِ دستگاهِ خودكارِ آزمايشگر مي شود. قالبها به كمك يك سيستمِ انتقال دهنده زيرِ سُرنگ توزيع قرار مي گيرند. در اين بخش سرنگ توزيع به هر شيار 30ul مٌعرفِ ويژهء سنسورِ زنده اضافه مي كند. افزودنِ معرف به شيارهاي يك قالب 5 تا 6 دقيقه زمان نياز دارد. سپس هر قالب به طور جداگانه به مدت 4 ساعت در يك محفظهء انكوباتور تحت شرايط تعريف شده قرار مي گيرد. در مرحلهء بعد سوبستراي ONPG به طور اتوماتيك به هر شيار افزوده مي گردد ، پس از 30 دقيقه رنگ هاي مٌعرف آشكار مي گردند. با ظهورِ رنگ ها يك دوربين CCD به دقت از هر شيار اسكن مي گيرد و نر يا ماده بودنِ هر تخم مرغ تعيين مي گردد. از اينجا به بعد كار ساده است ، اطلاعات جمع آوري شده با شانه هاي تخم مرغ ها تطبيق داده مي شود . سپس تمام قالب هاي حاوي معرف آزمايش به صورت اتوماتيك جمع آوري شده و بر روي چرخدستي قرار مي گيرند. در نهايت اين قالب ها پيش از انهدام ضدعفوني مي گردند تا سنسور زندهء موجود در آن ها به طور كامل از ميان برود.
اتاقك سوم وظيفهء دسته بندي تخم مرغ هارا بر اساس جنسيت بر عهده دارد. همچنين در اين بخش تخم مرغ هاي نر معدوم گشته و تخم مرغ هاي ماده نيز در رديف هايي چيده- شده و پس از واكسيناسيونِ درون تخمي روانهء سبدهاي تفريخ مي گردند. در حقيقت اين شبكهء كامل بر اساس باركد موجود بر روي شانه ها و اطلاعات طبقه بندي شده جنسيت تخم مرغ ها را تعيين مي كند.
تاثيرات اين روش بر تفريخ
آزمايشات بسياري براي ارزيابي تاثيرات تعيين جنسيت به روش ياد شده در حال انجام است. در اين روش ناگزيريم طي روزهاي 15 ،16 يا هفدهمِ رشد جنين ابتدا يك سوراخ در پهلوي تخم مرغ و سپس در روزهاي 18 يا نوزدهم سوراخ ديگري در راس تخم مرغ براي انجام واكسيناسيون ايجاد كنيم. تا كنون آزمايشات بسياري براي تعيين تاثيرات اين روش بر تفريخ تخم صورت گرفته است.
در تحقيقات اوليه تاثير ايزوله يا قرنطينه بودنِ محل نمونه برداري بر ميزان تفريخ ارزيابي شده است. طي اين آزمايش تخمِ ، مرغ هاي گوشتي در روز شانزدهمِ انكوباسيون به صورت دستي سوراخ شدند سپس به دستگاه هاي ستر بازگردانده شده و مجددا در روز نوزدهمِ انكوباسيون به صورت درون تخمي واكسينه شدند. پس از انجام دو آزمايش مشخص شد ايجاد سوراخ در پوستهء تخم مرغ در روز شانزدهم موجب كاهش تفريخ به ميزان 2 % مي شود(جدول 1 ). حتي به كار بردن تدابير ويژهء قرنطينه نيز كاهشِ تفريخ را تعديل نكرد.
جدول 1-تاثير تدابير قرنطينه بر ميزان تفريخ در تعيين جنسيت به صورت خودكار
جمع كل
ميانگين
آزمون دوم
آزمون اول
تيمار
%زنده تفريخ شده
%زنده تفريخ شده
(36)5145
9 /95
0/96
A 8/95
شاهد
(36)5145
0 /94
3/94
B7/93
سوراخ شده
(36)5145
0/94
8/93
B1/94
سوراخ و قرنطينه
حروف A و B اختلاف معني داري معادل ( p<.05 ) است.
در آزمايشات بعدي تاثير ضدعفوني كردن جايگاه برميزان تفريخ پيش از سوراخ كردن و نمونه برداري از تخم مرغ ها ارزيابي شد . آزمايشات از تاثير مثبت ضدعفوني پيش از نمونه برداري خبر دادند .در اين روش آثار منفي سوراخ كردنِ پوسته در روزِ شانزدهمِ انكوباسيون تا حدودي جبران مي شد (جدول 2).در سال 2002 ميلادي تعيين جنسيت به وسيلهء دستگاه هاي ابداعي اوليه و تاثير آن ها بر ميزان تفريخ ارزيابي گرديد.
جدول2- تاثير ضدعفوني جايگاه برميزان تفريخ پيش از نمونه برداري
جمع كل تخم مرغ ها
%زنده تفريخ شده
تيمار
(42)5670
A 9/96
شاهد
(42)5670
B 7/95
سوراخ شده
(42)5670
A 7/96
ضدعفوني و سوراخ كردن
نتيجه
كمپاني Embrx در نهايت امكانپذير بودنِ اصول اين روش را در سالن هاي جوجه كشي آينده روشن خواهد ساخت. مشكلاتِ جدي اين روش شاملِ مواردِ ذيل است:
امكان نمونه برداري با درصد بالا از هر تخم مرغي بدون توجه به شكل واندازهء آن البته بايد تاثيرات منفي اين روش بر ميزان تفريخ و بر عملكرد آتي جوجه در فارم هاي تجاري اندك باشد.فراهم آوردن نيروي كارِ ماشيني كافي و قابل اطمينان به وسيلهء دستگاه ه هاي ابداعي ودر نهايت عملكرد دقيق و صحيحِ سنسورزنده در محيطِ جوجه كشي ها.
با از ميان رفتن موانع ياد شده كمپاني Embrex در آينده دستگاه هايي با قابليت فراوري 20000 تا 30000 تخم مرغ در ساعت خواهد ساخت. در صورت موفقيت آميز بودن اين روش تا حدودي از بحث هاي مربوط به حقوق حيوانات در خصوص معدوم كردن جوجه هاي نر كاسته خواهد شد و جنجال كمتري خواهيم داشت.
-
مدیر بازنشسته
ساخت واكسن آبلهء پرندگان به شيوهء مهندسي ژنتيك
اين واكسن از ابتلاء جوجه ها به آبلهء پرندگان وبيماري Reticuloendotheliosis (بيماري افزايش بيرويهء سلولهاي پوششي دروني كه در طحال و كبد و… يافت ميشوند) پيشگيري ميكند.
دكتر Tripathy درحالِ انجام يك كار بيسابقه است. او برويِ يك فرضيه كار ميكند.بر اساس اين فرضيه وجود (رئوويروسِ بيماريِ Reticuloendotheliosis ) در فيلدِ ويروسهاي آبله عاملِ بيماريزايي و شيوع اخير اين بيماري است.زيرا سويههاي ويروس آبله كه در واكسن آن وجود دارند، تنها حامل بخشهايي ازتواليهاي بلندِ اصليِ REV هستند.
نقشِ تعيين كنندهء REV در فيلدِويروسهاي آبله
آبلهء پرندگان نوعي بيماري معمولِ مرغ و بوقلمون است. باوجودِ شيوع متغييرِ آن اما گسترشي جهاني دارد.در جند سال اخير گلههاي متعددي كه قبلا واكسينه شده بودند دچار فرمِ ديفترياييِ بيماري آبلهء پرندگان شدهاند. حتي باوجود واكسيناسيون ممكن است بيماري مدتها درگله باقي بماند.
آبلهء پرندگان اغلب در يك يا دو فرم ظاهر ميشود : نوعِ جلدي و نوعِ ديفتريايي. علائم دو فرم ياد شده براساس حساسيت ميزبان، حدت بيماري، وسعت جراحات و عوامل متعدد ديگر متفاوت ميباشند. در نوع جلدي تاج، ريش(غبغب)، پلكها و سايرقسمتهاي بدونِ پرِ بدن دچار زخمهاي گرهدار ميشوند. اغلب چشمهاي مجروح پرنده را از ديدن و خوردنِ آب و غذاباز ميدارند. اما در فرم ديفتريايي (آبله مرطوب) وجودِ زخمهاي ناگوار يا زردرنگِ ديفتريك در غشاء موكوسيِ دهان ، مري و ناي قابل ذكر است.جراحات گوشهء دهان ، زبان ، گلو و ناي در كار خوردن ،آشاميدن و تنفس ِ پرنده اختلال ايجاد ميكنند. در پولتها بيماري اغلب منجر به تولك رفتن (دوران پرريزي) و در پرندگانِ پيرتر جريانِ خفيفتري اما با تحليل نيروي جسماني و كاهشِ وزن و تقليلِ تخمگذاري همراه است.
طي بررسيهاي ژنتيكي انجام شده بر روي فيلدِ سويههاي ويروسِ بومي آبلهء پرندكان در ايالات متحده معلوم گشت جمعيت هتروژنوس يا نا همگونِ ويروسي وجود دارد كه بخشي از آن متشكل از ويروسي با طول اصليِ –مادهء ژنتيكي- Reticuloendotheliosis (REV) است. اين ويروس ويروسِ اوليه خوانده ميشود. اما باقي ويروسها تنها داراي تواليهاي، بلندِ اصلي LTR) ( 3و5 هستند كه در ويروسِ اوليه به طورِ كامل وجود دارند. نظر ما اين است ، از آنجا كه ويروسِ اوليهء REV در ميان فيلد ويروسيِ فارم وجود دارد اما در ميانِ سويههاي واكسن غايب است، لذا اين ويروس عامل اصلي بيماريزايي و شيوعِ آبلهء پرندگان يا FPV است.طيِ تلاشهاي به عمل آمده براي درك نقش REV در ابتلا به FPV به موفقيت هاي ذيل نائل آمدهايم:
1 ) جهت انجام آزمايشاتِ مقايسهاي ويروسي مركب از FPV و RVP البته باتوالي كوتاهتر ساخته شد.
2)با وارد كردن مجددِ تواليهاي REV يك ويروس جهشيافته توليد شد كه جهتِ ايمنيزايي موردِ استفاده قرار ميگرفت.
3) براي ايجاد ايمني در مقابل هر دو ويروسِ FPV و REV يك ويروس مركب FPV توليد شد كه حامل ژن توليدِ پوشش خارجيِ REV بود.
-
مدیر بازنشسته
آمادهسازيِ فارمهاي گوشتي براي فصل گرما
همانطوركه ميدانيد جوجههاي گوشتي براي كسب بهترين بازده بايد در مناسبترين دامنهء دمايي پرورش داده شوند. در گذشته براي بدست آوردن جوجههاي خوب گوشتي غذاي زيادي مصرف ميشد حال آنكه امروزه ارتقاء كيفيت ژنتيكِ مرغهاي مادر بهطور محسوسي ميزان مصرف غذارا كاهش داده است ، همچنين جوجههاي گوشتي با سرعت بيشتري رشد ميكنند ، و گوشتِ موردِ نيازِ بيشتري توليد مي كنند. در مقامِ قياس با اجداد پيشينِ كم بازده جوجههاي امروزي دماي زياد سالن تاثير نامطلوب بيشتري بر عملكرد و بازدهِ اقتصادي اين جوجهها دارد.
در شرايطي كه هواي بيرون سالن گرم است، فضاي داخلي سالن بايد به گونهاي باشد كه مرغها به سادگي بتوانند گرماي اضافي بدن خود را دفع كنند، و دماي بدنشان را به حد ايده ال برسانند. برايِ نيل بدين مقصود بايد رطوبت فضاي داخلي سالن را در حد توصيه شده نگهداشت ، همچنين ، براي افزايش دفع گرما بايد سرعت جريانِ باد سالن را افزود( اين شيوه wind_chill cooling يا خنك شدن به كمك باد نام دارد). براي بدست آوردن نتايج بهتر استفاده از شيوهء تهويهء طوليِ هواي سالن توصيه ميشود. در صورت استفاده از روش تهويهء طولي ميزان دفع گرما به طور محسوسي افزايش مييابد ، بدين ترتيب حتي اگر دماي سالن بيش از ميزان ‘ دماي مطلقِ دماسنج ‘ كه توصيه شده است باشد ، باز مرغها سالن را نسبتا خنك احساس ميكنند.
هنگام استفاده از روش تهويهء طولي ، متغير ديگري نيز براي ارزيابي كيفيت دماي محيط در دسترسمان قرار ميگيرد. از آنجا كه دماي مطلق دماسنج قادرنيست به مدت طولاني گزارش صحيحي از وضعيت دماي بدن مرغها بدهد لذا براي اطمينان از روند دقيق كارمان بهتر است از مجموعهء دو متغيرِ “ دماي مطلق دماسنج و سرعت باد در حال جريان در سالن “ استفاده كنيم. همانطو ركه در تصوير 1 نشان داده شده است روشهاي مختلفي براي ارزيابي شيوههاي متفاوت دفع موثر گرما وجود دارد.اما بايد دانست هرچند كه اين روشها حاصل تحقيقاتِ دانشگاهي و تجربياتِ فارمي هستند ، اما ممكن است تنها در حد تئوري بتوان از آن ها بهره برد، زيرا در عمل متغيرهاي بسياري نظيرِ سن، جنس، شرايط جسماني و يكپارچگي گله وجود دارند، كه بايد مد نظر قرار گيرند.بهترين شيوهء ارزيابي دما تحت نظر گرفتن خود مرغها در غالب رفتارهايي مثل ميزان تحرك ، خوردن و آشاميدن است ( براي درك بهتر اين موضوع به 10 نكتهء اشاره در پايان مقاله توجه كنيد).
امروزه بيشترِ سالنهاي مرغداري مدرن كه در مناطق گرمسير قرار دارند براي خنك نگهداشتن طيور خود علاوه بر امكانات ذكر شده ، از خنك كنندههاي تبخير هوا نيز استفاده ميكنند. افزودن دستگاههاي مهپاش به سالن يا استفاده از سيستم تبخير آب (بااستفاده از پد يا پوشال-م ) در جريان هواي سالن باعث ميشود دماي مطلق دماسنج پايين تر قرار گيرد ، جريان هواي سالن خنكتر شود و در نهايت مرغكمتر احساس گرما كند. با استفاده از اين روش و تحت شرايط مناسبي چون طراحي مناسب سالن ، تجهيزات كارآمد، و بهكارگيري سالنهاي طولي كه با سيستم تبخير آب خنك ميشوند ، حتي مرغهاي پرُ كرك و پر نيز عملكرد بسيار خوبي خواهند داشت گويي دماي سالن 70s F (20s C ) است در حالي كه دماي بيرون سالن به حدودِ 100 F(38 C) ميرسد.
امروزه صنعت مرغداري براي دستيابي به دماي ايده ال سالن با صرف ميزان معقولي امكانات و تجهيزات ، به استفادهء هرچه بيشتر از سيستمِ چرخها ي پدهاي خنككننده روي آورده است. اسپري كردن آب بهروي پدها و همچنين استفادهء همزمان از سيستمهاي مهپاش در صورت اعمال طراحي ، مديريت و نظارتٍِ صحيح نتايج بسيار موثر و خوبي در پي خواهد داشت.
روشن است كه بازده فارم در هواي گرم با شرايط و عملكرد سالن و تجهيزات آن بستگي قريبي دارد لذا نظارت دقيق بر تجهيزات جهتِ تحقق توصيههاي كارشناسان و آماده نمودنِ سالن و تجهيزات براي فصل گرما از اهميت خاصي برخوردار است. در انتهاي مقاله 10 نكتهء مهم در باب مديريت و موفقيت در تهويهء هواي گرم ذكر شده است ، مطالعهء اين نكات براي اتخاذ سياست و مديريتِ صحيحِ سالن در فصل تابستان خالي از فايده نيست.
1) رسيدگي به فنها و تسمههاي آنها پيش از فرا رسيدن فصل گرما
فنها مثلِ پمپهاي تخليهء گرما عمل ميكنند، از اين رو اگر با حداكثر ظرفيت كار نكنند ، توانايي آنها در تغييرِ شرايط نامساعدِ محيط تقليل مييابد.تيغهها و پوشش توري فنها را تميز كنيد و از سفت بودن تسمهها اطمينان حاصل كنيد. تسمهء گشاد موجب ميشود تيغهها با حداكثر دور (rpm ) نچرخند ، همچنين قرقره (فولي-م) نيز به سرعت فرسوده ميگردد. تحقيقاتِ مكرراً نشان دادهاند پوششهاي توري كثيف ميزان جريان هوا را تا 30% كاهش ميدهند.
تسمهها را بايد به طور معمول هر ساله تعويض كرد.تسمهء كهنهاي كه به دور فولي موتور هرز ميچرخد را بايد حتما جايگزين نمود (به شكل 2 مراجعه شود). تسمههاي كهنه به كنار فولي رانده ميشوند، يا نازكتر شده و روي فولي پايينتر ميايستند، كه با حادث شدن آن از ميزان دورِ فن كاسته ميشود ، درست مثل اينكه از فولي كوچكتري استفاده كرده باشيم. بايد آگاه باشيد كه با سفت كردنِ تسمه مشكل حل نميشود. طي تحقيقاتي كه در ايالاتِ جرجيا ، كاروليناي ِ شمالي ، و آلاباما به عمل آمد معلوم شد در بسياري از فارمها تسمههاي كهنه را سفتتر ميبندند اما بهخاطرِ فرسوده بودنِ تسمه و فولي دور چرخشِ فن نقصان آشكاري داشت. لذ ا بايد تسمه و فوليهاي كهنه را حتما تعويض كنيد. تنها شيوهء آزمودن ميزان چرخش صحيحِ فن بررسي نتايج كارِ آن با استفاده از تاكومتر (وسيلهء اندازهگيري جرخش-م) است.
تسمه زنجير كه در تصوير 3 نشان داده شده است ، نوع جديدتري از تسمههاست كه عملكردِ بهتري دارد و علاوه بر آن مراقبت كمتري نيز طلب ميكند. پس از 100 ساعت كارِ مداوم تنها لازم است يكي از دانههاي زنجير را از آن جدا ساخت و هيچگونه تنظيمي يا جايگزيني زنجير مورد نياز نيست. فنهايي كه در آنها از تسمهزنجير استفاده ميشود احتياجي به مكانيزم تنظيم سفتيِ تسمه ندارند.
2) رسيدگي به سيستمهاي خنككنندهء تبخيري
استفاده از جريان مناسبِ باد در سيستمهاي خنككنندهء جريانِهوا در سالنهاي طويل بسيار مهم ميباشد، اما بايد دانست در مناطق بسيار گرم سرعت جريانِ هوا به تنهايي كاري از پيش نميبرد. در صورتي كه دماي اضافي بدن مرغها به حد كافي دفع نشود، بايد به فكر استفاده از روش مطمئني براي حصول نتيجهء مطلوب بود.
استفاده از خنككنندهههاي تبخيري در سالن، به منظورِ افزايشِ سطح مرطوب در مقابل جريانِ باد است ، تا بدين وسيله فرايندِ خنككردن بهتر صورت پذيرد. با تبخيرِ آب و تبديل آن به بخار دماي هوا كاهش مييابد. در سيستمهاي چرخهاي( كه آب به صورت چرخه اي از روي پدها ميگذرد –م) استقرار كاملا عموديِ پدها ـ پنجرههاي پوشالدارـ و توزيع ِ صحيحِ سوراخهاي آب جهت رسيدن آب به همهء نقاطِ پد اهميت ويژهإي دارد( به تصويرِ4 مراجعه شود). براي حصولِ بهترين نتيجه بايد پدها بهطور كامل خيس بشوند همچنين شيارهاي روي پد نيز بايد كاملا باز باشند تا عبورِ هوا تسهيل گردد. براي اطمينان از نتيجهء كا ر بايد تا حد ممكن اين شيارها را چك كنيد و شيارهايِ مسدود را باز نماييد( به تصويرِ 5 مراجعه گردد). يكي از بهترين شيوهها براي اين كار استفاده از آب در حجمِ زياد بافشارِ معمولي است ، چه استفاده از آب با فشارِ زياد ممكن است باعثِ خرابي يا گسستگيِ پد شود. محصولات بسياري به بازار عرضه شده كه ميتوانند كارِ شما را در نرم كردنِ آلودگيهاي درونِ پدها تسهيل كنند. اغلب ميتوان اين تركيبات را با استفاده از يك سمپاش باغباني بروي پدها پاشيد و سپس آنها را رها كرد تا به قدر كافي خيس يخورند. در نهايت ميتوان اين آلودگيها را كه نرم شدهاند را با جريان آب به سادگي جارو كرد. هرگز از موادِ پاككننده و نرمكنندهأي كه حاوي كلر هستند استفاده نكنيد.دقت كنيد اين مواد حتما ويژهء كار شما ساخته شده باشند.
در صورتي كه در سالن از سيستمِ افشانهء آب و پد استفاده ميكنيد مراقب باشيد تا در صورتِ خرابي يا گرفتگيِ سر افشانهِها ، آنها راتعويض يا تميز كنيد. وجود نقاط خشك بر روي پد ورودِ هواي گرم را در پي دارد كه فرايندِ خنك كردن را دچارِ نقصان ميسازد(به تصويرِ 6 مراجعه شود). همچنين اگر شما از سيستمِ مهپاش استفاده ميكنيد نيز بايد همواره مراقبِ صحتِ كارِ افشانهها و گرفتگي ِ آنها باشيد. ميزانِ فشارِ مناسب و مقدارِ صحيحِ پوششِ مه را تا حدِ امكان تحتِ نظر داشته باشيد.
اگر سيستمِ خنككنندهء تبخيري شما مجهز به فيلتر است، رسيدگي ، تميز كردن و جايگزينيِ مداومِ تركيباتِ موجود در آنها ضروري است زيرا حتي اگر بخشي از فيلتر مسدود باشد ظرفيت خنككنندگي سيستم دچار ضعف ميشود( به تصويرِ 7 مراجعه شود).
3) عايق نگهداشتنِ سالن در مقابلِ عبورِ هوا
همانقدر كه عايق بودنِ سالن در هواي سرد حائز اهميت است عايق بودنِ آن در شرايط گرم نيز مهم است. بسياري براي پيشگيري از هر گونه نفوذ هواي سرد و براي صرفهجويي در هزينهء سوخت به داخلِ سالن بيرون از آن كار ميكنند. با نفوذِ هواي گرم به داخلِ سالن ، سيستم خنككنندهء تبخيري به طورِ مستقيم تحتِ تاثير قرار گرفته و دجار نقصان ميگردد ، در نتيجه هزينهء سيستمِ تهويه ، بالا ميرود. سالنهاي بسياري هستند كه مجهز به پرده نيستند ويا پردهء موردِ استفادهء آنها به حدِ كافي عايق نيست تا بتواند در دماي 5 F(2.7 C ) و يا بالاتر بهطورِ كارآمد عمل كند . آزمايشِ عايق بودنِ كامل سالن راميتوان بااندازهگيري فشارِ استاتيكِ (ايستا ) سالن پس از روشن كردنِ يك فنِ 48 inch (122-cm ) و بستنِ همهء درها ، خروجيها و پردهها انجام داد. نتجهء قابلقبول در آزمايشِ فشارِ ايستا برابر با 0.15 inch ستونِ آب است. اگر نتيجهء آزمايش كمتر از 0.10 inch ستونِ آب باشد ، لازم است كارهايي صورت گيرد. يكي از كارهاي موثري كه ميتوان براي عايق شدنِ سالن انجام داد قرار دادنِ پردهها به روي ديوارهاي جانبي است (به تصويرِ 8 مراجعه شود) . اما اگر با استفاده از اين روش و آزمونِ فشارِ ايستا نتايج دلخواه حاصل نشد ميتوان به كمك آزمونِ بمبِ رنگي (كه دودِ رنگي توليد مي كند) محل نشتِ هوا را شناسايي كرد.
4)استفاده از فنسهاي ضدِ جابجايي
اغلب تلاشهاي بسياري در غالب طراحي سالن و اعمالِ روشهاي ويژه براي يكسان نگهداشتن دماي وروديِ و دماي محيطِ داخليِ پشتِ فن صورت مي پذيرد اما به هر صورت همواره يك اختلافِ جزئي بين دماي ورودي و دماي محيطِ منتهي به فن وجود دارد. مرغها نيز به خاطرِ اين اختلاف جزئي ، اغلب در مقابل ورودي يا دريچهء هوا كه اندكي خنكتر از انتهاي سالن است تجمع ميكنند. بايد دانست در صورتِ عدمِ نصب فنس و عدمِ جلوگيري از جابجايي مرغها با ضعفِ عملكرد ( يعني كاهش وزن ، افزايش ضريب تبديل غذاو ضرر هاي ديگر) روبرو خواهيم بود. فنسها بايد همواره تميز و عاري از هرگونه انسداد باشند تا جريان هوا به آساني از ميانِ آنها عبور كند. استفاده از فنسهاي حجيم و بسيار محكم اكيدا توصيه نميشود( به تصوير 9 مراجعه شود) . نصبِ فنسها بايد تا حد امكان به موقع و سريع صورت بگيرد. در صورتي كه بخواهيد د رفصل گرما در تهويهء هواي سالن نتيجه اي موفقيت آميز بدست آوريد ، مديريت و استفاده از اين فنسها بسيار مهم و حساس ميباشد.
5) آماده نگه داشتن سيستمهاي اضطراري
مواقعي پيش ميآيد كه عملكردِ گله و يا حتي حيات آن عميقاً به عملكردِ صحيح تجهيزات بستگي پيدا ميكند. بايد همواره در مقابل هر گونه ضعف يا قطع برق آماده بود. براي تحقق اين هدف ; استفاده از ترموستاتهاي پشتيبان ، بازرسي و نظارت بر پردههاي عايق و جلوگيري از افتادنِ آنها ، آماده نگهداشتن ژنراتورها و سيستمهاي الكتريكي الزامي است. به اعتقادِ ما بهتر است ، همواره تمامِ سيستمهاي الكتريكي و سيمكشي شده را با احتمال هر گونه خرابي بازرسي كرد تا هميشه مدارشكنهاي يدك در دسترس داشته باشيم . همچنين بايد مدار شكنها را كنترل كرد ، تا داغ نشوند. مرقب باشيد هرگز سيمهاي لخت را به طور مستقيم لمس نكنيد.مدارشكنهاي اصلي را به طور مداوم تحت نظر داشته و به خاطر داشته باشيد در صورتي كه يك مدار شكن زياد داغ شود ، احتمالا به زودي ميسوزد.
لازم است هميشه يك ژنراتور اضطراري آماده داشته باشيم ، زيرا در يك روز گرم با قطع برق تلفاتِ شديدي متحمل خواهيم شد ، مگر آنكه ژنراتور به موقع به ياريمان برسد(به تصوير 10 مراجعه شود). ژنراتور بايد به يك سيستمِ انتقال نيرويِ خودكار مجهز باشد و همواره آماده بهكار باشد. ژنراتورِ خالي از سوخت يا ژنراتوري كه به هر علتي ممكن است كار نكند ، قابل اطمينان نيست. همهء ژنراتورها بايد هر هفته يكبار به مدت 30 دقيقه آزمايش شوند. سعي كنيد از كاركردِ صحيح زنگهاي خطر داخلي و خارج از ساختمان مطمئن شويد.
صنعت پرورش طيور امروز مفتخر به داشتن طيوري با بازده بالا است، در اين راستا تكنولوژي نقش مهمي در بالا بودن بازده گلهها داشته است.پرورش دهندگاني كه هميشه سالن و تجهيزاتشان را آماده نگه داشته اند سرانجام متوجه نتايج مثبت عملشان خواهند شد.
10 نكتهء مهم در مديريت موفق تهويهء طولي سالنهاي مرغداري
1)از روش تهويهء طولي تنها هنگامي استفاده كنيد كه هدف تقليل دماي بدنِ طيور است
استفاده از روش تهويهء طولي در صورتي كه هوا به حد كافي گرم نباشد و يا پرندگانِ ما كوچك باشند منجر به سرماخوردن و نقصانِ بازده ميگردد. يكي از اشتباهاتِ فاحش ادامهء تهويهء هوا به اين روش به هنگام غروب و تاريك شدن هواست.
2) هميشه براساس سن طيور تعداد مناسبي از فنها را روشن كنيد
جريانِ هواي شديدتر ، برودتِ بيشتر و جريانِ هواي كمتر ، دماي بيشتر(گرمتر)را به همراه دارند . بايد جريان شديدتر را به پرندگان كوچكتر و جريان كندتر را به پرندگان بالغ اختصاص داد. همچنين ميزان دماي موثر نيز بايد تخمين زده شود. قوانينِ كاربرديِ و روش محاسبهء عمليِ توانايي افزايش برودت هوا با استفاده از يك فنِ 48inch (122-cm) در ذيل آورده شده است:
براي جوجهها - تعداد هفته سنِ جوجهها به علاوهء عدد يك برابر است با تعداد فنهايي ( منظور فن 48inch است ) كه قادرند 10 F(5.5 C) برودتِ باديِ موردِ نياز را توليد كنند.
مثال: جوجههاي 3 هفتهاي 4= 1+3
تعداد 4 فن ميتواند 10 F(5.5 C) برودت باديِ موردِ نياز را توليد كنند.
مرغهاي بزرگتر واجدِ پوششِ كاملِ پر- با استفاده از هر فنِ 48 inch(122-cm) ميتوان 1 تا 1.5 F (0.5 C) برودت توليد كرد( يعني هرچه طيور بزرگتر باشند بايد از تعدادِ كمتري فن استفاده كرد).
3)براي اطمينان از عملكردِ صحيحتان تنها به ديدنِ دماسنجها اكتفا نكنيد، بلكه رفتار پرندهها را نيز مد نظر قرار دهيد.
دمايي كه پرندهها احساس ميكنند هميشه همان دمايي نيست كه دماسنجها نشان ميدهند لذا بايد علاوه بر نظارت بر دماسنجها رفتار پرندهها را نيز همواره مد نظر قرار دهيد
در صورتي كه مرغها رفتاري ثابت و كند داشته و اكثريت آنها بهروي زمين افتاده باشند احتمالا دليلِ بر جريانِ بيش از حد هوا است( البته افتادگي مرغها به خاطر شدتِ گرما نيز ميتواند باشد).
تنفس شديد و بلند كردنِ بالها بعلاوه كاهش اشتها از علائم وجود گرماي شديد است.
تفاوت رفتاري در طول سالن نيز مويد جريان ناكافي هوا است.
4)در صورتي كه علاقه مند هستيد حتما از روش تهويهء طولي استفاده كنيد هرگز بيش از نصف تعدادِ فنهاي نصب شده را خاموش نكنيد.
استفاده از كمتر از 50% از ظرفيت فنها در روش تهويهء طولي باعث افزايش دما در طولِ سالن به ميزانِ 10 F (5.5 C) خواهد شد. لذا اگر ميخواهيد گرماي سالن را با نصف ظرفيت هواكشهاي خود تخليه كنيد، به طور موقتي گرما را از طريقِ دريچههاي ديوارهاي جانبي و سقف خارج كنيد.
5) مهمترين فاكتور در هواي گرم ميزان جريان هوا است ،پس هميشه كانون توجهها بايد معطوف به آن باشد.
دريچههاي ورودي هوا ، واقع در انتهاي سالن، بايد هميشه كاملا باز باشند.بايد دانست بستنِ قسمتي از دريچهها هرگز شدت باد را زياد نميكند بلكه تنها به جريان باد لطمه ميزند. همواره فنها و پوششِ توري آنها راتميز نگهداريد ، مراقب شل شدن تسمهها باشيد و تمام درها ، روزنهها و سوراخها را بپوشانيد تا هوا تنها از طريق دريچههاي انتهاي سالن وارد شود.
6)در صورتي كه از سيستم تبخيرِ آب و پد استفاده ميكنيد،اندازهگيري فشار ايستا را هرگز از ياد نبريد. دامنهء مناسب فشارِ ايستا برابرِ 0.10 تا 0.05 اينچ ستون آب است.
در سالنهايي كه از پدهاي تبخيرِ آب استفاده ميشود اگر فشارِ ايستاي سالن بيش از 0.10 اينج ستون آب باشد احتمالا سطح پدهاي موردِ استفاده ،كافي نبوده ويا پدها به نحوي مسدود شدهاند كه در نتيجه تخليهء هوا ، سرعتِ باد و ميزانِ برودت دستخوش نقصان ميگردد .اگر به چنين موردي برخورديد با مسئول سالن مشورت كنيد.
7) در صورت استفاده از پدهاي تبخيرِ آب در خنككردن سالن ، منتظرِ كاهشِ دماي سالن به ميزانِ 10 تا 12 F(5.5 … 6 C) در روزهاي بسيار گرم باشيد.
اما اگر چنين نشد نكات مندرج در مواردِ 5 و 6 را مرور كنيد.
مراقب باشيد هر شكافي كه تحت پوشش پدها قرار ندارد به خوبي مسدود گردد،چنين شكافهايي مي تواند شامل مواردِ ذيل گردد:
دريچههاي تهويه، خروجيهاي سقف، روزنهها ، پردههاي ديوارهاي جانبي، بامهاي مسقف با پد و درهاي جانبي وانتهاي سالن
مراقب باشيد پدها كاملا خيس باشند ،زيرا هوا از شيارهاي خشك با سرعت بيشتري عبور مي كندِ و باعثِ تبخيركمتر و نقصانِ برودت ميشوند.
فشار پمپهاي كمكي بايد حداقل 180_200 PSL باشد(مورد كاربرد تنها در روش استفاده از پد و اسپري آب)
8) اگر تمايل به استفاده از مهپاش داريد ، آنها راتنها وقتي به كار ببريد كه تمام فنها روشن هستندو دماي هواي سالن يا دو سرِ آن 5 F( 2.7 C) افزايش نشان مي دهد.
هر رديف مهپاش بايد مجهز به شيرهاي جداگانهء آب باشد. اگر زمين يا مرغها خيس شدند ميتوان رديفهاي فرد را بست.
9) تمهيداتِ لازم را براي قطع احتمالي برق يا نقص سيستمِ تهويه پيشبيني كنيد.
در صورتِ قطعِ برق ميزانِ گرما و رطوبت محيط با توجه به سنِ پرندهها ظرف 10 تا 20 دقيقه به حد بحراني و مرگبار ميرسد.بنابراين هميشه به وضعيتِ پردهها و زنگِ اخبارِ رطوبت توجه خاص داشته باشيد. همواره به ژنراتورهاي اضطراري رسيدگي كنيد و قطعات يدكي نظير( تسمه و مدار شكن ) در دسترس داشته باشيد.
10) تا زماني كه مرغها هنوز در تمامِ سالن پراكندهاند اقدام به نصب فنسهاي ضدجابجايي كنيد.
مرغهايي كه در طول سالن حركت ميكنند ودر مقابل ورودي هوا در انتهاي سالن تجمع ميكنند باعث كاهش بازده و عملكرد سالن ميشوند. با بروز مشكل تجمع از مزايا ي سالنهايي كه به شيوهء طولي تهويه ميشوند كاسته ميشود.فنسها را پيش از 21 روزگي جوجهها نصب كنيد
-
مدیر بازنشسته
توازن الکتروليت ها در جيره هاي غذايي جوجه هاي گوشتي
از نقطه نظرشيميايي، الکتروليت عبارت از يونهاي مثبت و منفي قابل محلول در حلالهاي مختلف بوده که به اين طريق، محلولهاي مزبور توانايي پيدا مي کنند تا جريانهاي الکتريکي را انتقال دهند. در جوجه هاي گوشتي، سه الکتروليت مهم، که توازن بين آنها در خصوص فعاليت هاي بيولوژيکي و توليدي نقش اساسي ايفا مي کند، يونهاي سديم ،پتاسيم و کلر مي باشند. دو يون اولي داراي بار مثبت و در نتيجه آلکالوژنيک بوده و pH مايعات بدن را افزايش مي دهند، در حالي که کلر داراي بار منفي و نقش اسيدوژنيک داشته و pH مايعات بدن را کاهش مي دهد. با توجه به اهميت اين يون ها، نه تنها بايد مقدار احتياج در جيره هاي غذايي روزانه جوجه ها (در شرايط و سنين مختلف) تامين شود بلكه بايد نسبت صحيحي نيز بين شان برقرار باشد. مقدار مورد نياز اين يون ها بر اساس ميلي اکي والان در هر کيلو گرم mEq/kg بيان مي شود. pH پلاسماي خون، با استفاده از غلظت و خواص شيميايي اسيد ها و بازهاي موجود در آن، سنجيده مي شود. از بين الکتروليت هاي موجود، سديم، به مقدار زياد در خون و بيرون از سلولها يافت مي شود، در حالي که پتاسيم مهمترين کاتيون داخل سلولي است. زيادي پتاسيم در بدن، نياز به کلر و آب را جهت دفع شدن از طريق کليه ها افزايش مي دهد. جوجه ها، جهت حفظ هموستازي بدن خود به مقدار و نسبت معيني از اين عناصر نياز دارند. تامين و وجود نسبت معين بين اين يون ها به توازن الکتروليتي تعبير مي شود.
در اغلب اوقات از اين عناصر معدني يک ظرفيتي به خاطر اثرات مهم آنها در توازن اسيد و باز مايعات بدن، در مقايسه با يونهايي نظير سولفات و فسفات و کلسيم و منيزيم، به عنوان يونهاي قوي نام برده مي شود. پژوهشهاي مختلف نشان داده اند که وجود توازن بين اين عناصر معدني عملکرد جوجه هاي گوشتي را در شرايط مختلف (خنثي حرارتي و تنش گرمايي) تحت تاثير قرار مي دهد. از جمله وظايف اين عناصر معدني در بدن، کمک به ساخت پروتيين بافتها، نگهداري هموستازي داخل و بيرون سلولي، پتانسيل الکتريکي غشا سلولي، واکنش هاي آنزيمي و توازن اسيد و باز مي باشد. توازن اسيد و باز تحت تاثير عوامل محيطي، تغذيه و متابوليسم مي باشد.
عوامل محيطي
از لحاظ تئوري در تحت شرايط خنثي حرارتي، پرندگان ايده آل ترين توازن الکتروليتي را نشان مي دهند. طوري که اين نوع از توازن، به آنها اين اجازه را مي دهد که حداکثر عملکرد را در خصوص افزايش وزن، استفاده از خوراک و غيره داشته باشند. با افزايش درجه حرارت محيطي، حيوانات جهت تعديل حرارت بدن بر سرعت تنفس خود مي افزايند تا به اين وسيله حرارت اضافي را توسط آب بخارشده از طريق ريه ها و تنفس کردن، از بدن خارج کنند. در طي اين چرخه، مقداري از گاز دي اکسيد کربن نيز از بدن خارج شده و توازن اسيد و باز بدن بهم خورده و آلکالوزيس تنفسي ايجاد گرديده و اين عمل داراي تاثيرات سويي در روي سرعت رشد، ضريب تبديل غذايي و سرزندگي جوجه ها مي باشد. در اثر تنش حرارتي ميزان دفع پتاسيم از بدن افزايش يافته، سطح پتاسيم در بدن (داخل و بيرون سلول ها) کاهش يافته و متابوليسم عادي حيوان مختل مي شود.
به نظر مي رسد تحت چنين شرايطي، اضافه کردن يون بي کربنات بتواند از تغيير زياد pH خون جلو گيري کرده و توازن مناسب بين الکتروليت ها را برقرار نمايد.
عوامل تغذيه اي
به نظر مي رسد در شرايط عادي زيادي کلر جيره، مهمترين عامل تاثير گذار روي توازن الکتروليت ها باشد. دربرخي اوقات (همانند تنش حرارتي) براي مقابله با اين پديده، استفاده از بي کربنات سديم، بجاي کلريد سديم توصيه شده است. پتاسيم در اکثر منابع غذايي به مقدار کافي وجود دارد. در حالي که منابع غذايي سديم کم بوده و در اقلام غذايي جهت استفاده در تغذيه جوجه هاي گوشتي، به مقدار کافي وجود ندارد. تغيير در سطح الکتروليت هاي جيره غذايي در زمان عوض کردن زياد اقلام غذايي جيره ها ، به خصوص جايگزيني منابع پروتيين حيواني به جاي کنجاله سويا و يا بر عکس ديده مي شود. در بين غلات، توازن الکتروليت ها در دانه سورگوم کم است در حالي که گندم در مقايسه با ذرت، در موقعيت بهتري قرار دارد. بيشترين تفاوت در منابع پروتييني و مخصوصاً سويا، ديده مي شود. کنجاله سويا منبع غني از پتاسيم است. بايد توجه دقيقي به توازن الکتروليتي جيره هاي غذايي در موقع تغيير منابع پروتئيني خوراك مبذول داشت. به عنوان مثال، در جيره اي که حاوي 60% سورگوم و 25% کنجاله سويا است، توازن الکتروليت ها 210 ميلي اکي والان در کيلوگرم است، در حالي که هنگام استفاده از جيره حاوي 75% سورگوم و 10% پودر ماهي، اين ميزان به 75 ميلي اکي والان در کيلوگرم کا هش مي يابد. بنا بر اين در جيره حا وي سورگوم و پودر ماهي، جهت توازن الکتروليت ها نياز به استفاده از منابعي نظير بي کربنات سديم احساس مي شود. اگر تنش هاي حرارتي را نتوان از طرق معمول مديريتي کنترل کرد، تغيير توازن الکتروليت ها مي تواند در اين زمينه مفيد باشد.
عوامل متابوليكي
فرا هم زيستي الکتروليت ها در بدن، تحت تاثير هموستازي روده اي و کليوي مي باشد. اين امرمي تواند نقش مهمي در جذب و دفع الکتروليت ها ايفا نمايند. بايد توازن بين الکتروليت ها طوري تنظيم شود که آنها بتوانند با حفظ هموستازي ايده آل بدني، حداکثر عملکرد را نشان دهند. توازن الکتروليت ها در جوجه هاي گوشتي حاصل جمع يونهاي سديم و پتاسيم، منهاي کلر(سديم +پتاسيم- کلر) مي باشد. جوجه ها، بهترين عملکرد را در توازن الکتروليتي 250 ميلي اکي والان در کيلوگرم نشان مي دهند. جوجه هاي گوشتي سنگين وزن (حوالي فروش) به تنش هاي حرارتي حساسيت بيشتري دارند، اين موضوع مي تواند ناشي از مشکل ثابت نگه داشتن درجه حرارت بدن، به علت بزرگي توده بدني و سرعت بالاي متابوليسم متناسب با رشد سريع آنها باشد. براي مقابله با افزايش حرارت بدن، سرعت تنفس در آنها زياد شده و اين منجر به آلکالوز تنفسي مي گردد.
اضافه کردن الکتروليت ها به جيره هاي غذايي
الکتروليت هاي مختلفي در بازار وجود دارد که مي شود از آنها براي برقراري توازن مناسب در جيره هاي غذايي استفاده کرد، که از بين آنها مي توان به NaHCO3,NH4Cl,CaCl2,KCl,K2CO3 اشاره کرد.
در حالي که استفاده از نمک طعام باعث افزايش فشار خون می شود، کلريد پتاسيم باعث کاهش آن می گردد. براساس تحقيقاتی که با استفاده ازسويه های حساس به نمک در موش های آزمايشگاهی انجام گرفته است، آن دسته از موشهايی که نياز به کلريد سديم آنها به صورت دقيق تامين شده بود، افزايش نسبت پتاسيم به سديم، از افزايش فشار خون جلو گيری کرد. در حالي که بدون در نظر گرفتن اين نسبت، افزايش مطلق نمک طعام به جيره های غذايی، موجب افزايش فشار خون، آسيب رسيدن به کليه ها و کاهش حرکت پلاسما در لوله های کليوی گرديد. همچنين آزمايشهاي انسانی نشان داده است كه استفاده از مکمل های پتاسيمی در افرادی که از فشار خون بالا رنج می برند، موجب کاهش فشار خون آنها می گردد.
کلسيم خون در خصوص انقباض عضله قلب موثر است، در حالي که پتاسيم در انبساط و استراحت آن اثرات بيشتری داشته و هر دوی اينها، در رابطه با ضربان عادی قلب دارای اثرات مفيدی می باشند. از بی کربنات پتاسيم، به صورت موفقيت آميزی به عنوان منبع پتاسيم در جيره های غذايی جوجه های گوشتی در شرايط عادی (خنثی حرارتی) استفاده شده است. درحالي که از کربنات پتاسيم در موقع بروز تنش های گرمايی، به مقدار زياد استفاده می گردد. هرچند در بعضی مواقع بر اثر استفاده زياد از اين مواد، عملکرد طيور را به علت خوش خوراک نبودن کاهش می دهند. با گسترش استفاده از جيره کم پروتيين در تغذيه جوجه های گوشتی به نظر می رسد در آينده شاهد استفاده بيشتری از اين منبع پتاسيمی در جيره های غذايی آنها باشيم.
تداخل بين سديم- کلرايد و پتاسيم
هر چند که عناصر معدنی ياد شده دارای تاثيرات مثبتی در روی عملکرد جوجه های گوشتی می باشند، ولی بايد به اين مسئله توجه کرده که بايد بين آنها توازن مناسبی نيز برقرار باشد. زيرا زيادی اين عناصر همان مقدار تاثير بد دارد، که کمبودشان از خود به جای می گذارد. بايد مواظب بود که توازن توصيه شده در عناصر مختلف در بين اين عناصر برقرار باشد.
تهيه و تدوين از: مهندس علي نوبخت
عضو هيئت علمي دانشگاه آزاد اسلامي – واحد مراغه
منابع
Hooge , D. M ., 2003 .Dietary sodium bicarbonate and electrolyte balance for broiler and breeder chikens. Hooge Consulting Service , Inc. 8775 North Cedar Road Eagle Mountain ,Utah 84043 USA .
Hooge. D .M .,2003 .Sodium and potassium supplements for poultry .Poultry Digest Online Vol3,Num 11 .
Ozbey .O .,N .Yildiz .M .H .Aysondu ,and O .Ozmen,2004 .The effect of high temperature on blood serum parameters and egg productivity characteristics of Japanese quails(Coturnix coturnix japonica) .Inter .J. Poul Sci .3(7):485-489 .
Riond .J .L. ,2001 .Animal nutrition and acid-base balance .Eur J. Nutr .40:245-254 .
Borges. S .A .,A. V. Fisher da Silva ,J. Ariki ,D .M .Hooge ,2003 .Dietary electrolyte balance for broiler chickens exposed to
-
مدیر بازنشسته
تریکوتسن ها و اثرات آن بر طیور
تریکوتسن ها ، شامل صدها متابولیت قارچی مختلف با ساختارهایی مشابه هستند. این سموم توسط چندین گونه از فوزاریوم تولید می شوند.
مهمترین اثر سمی تریکوتسن ها ممانعت از ساخت پروتئین است. تریکوتسن ها تقسیم سلولی را در روده ها ، پوست ، سلولهای لنفوئیدی و گلبول های قرمز خون تحت اثر قرار داده و باعث نکروز شدید در مخاطات دهان و پوست می شود.
همچنین اثر این سم بر لوله های گوارشی ، مغز استخوان و عملکرد سیستم ایمنی کاملا" مشهود است . علایم بالینی مشاهده شده در طیور شامل ایجاد پلاکهای زرد رنگ و پنیری در حاشیه منقار ، مخاطات کام سخت ، گوشه دهان و زبان است که اینها باعث کاهش غذا خوردن و در نهایت کاهش رشد و ایجاد پرهای غیر طبیعی ، کاهش عملکرد بورس و کم خونی می گردد. علایم مسمومیت در طیور تخمگذار علاوه بر ایجاد زخم های دهانی شامل کاهش کیفیت پوسته و تولید می باشد.
Poultry metabolic disorders and mycotoxin
-
مدیر بازنشسته
كانی باليسم در پرندگان، حيوانات و انسان
كانی باليسم (Cannibalism) به معنای همجنس خواری است. اين نام از يك قبيله جزيرهنشين كه كانی بال ناميده می شد گرفته شده است. از رسوم اين قبيله اين بود كه برای دشمنان كشته يا دستگير شده خود در جنگ جشن می گرفتند و اعضای بدن آنها را می خوردند. اين نام برای هر حيوانی كه گونه همنوع خود را بعنوان غذا می خورد بكار گرفته می شود.
كانی باليسم يك مشكل رفتاری با عاملهای گوناگون بين گونههای مختلف حيوانات، پرندگان و انسان است. ابتلا به اين عادت در جمعيتهای حيوانی اهلی و وحشی و پرندگان اهلی، زينتی و پرندگان شكاری در سرتاسر دنيا گزارش شده است.
كانی باليسم در پرندگان
كانی باليسم در پرندگان بدليل شيوع بيشتر آن و خسارت اقتصادی ناشی از آن از اهميت ويژهای برخوردار است. ماكيان، بوقلمون، اردك، قرقاول، بلدرچين و شترمرغ بعنوان پرندگانی كه بيشتر مصرف انسانی دارند مطرحند و كانی باليسم می تواند در تمامی آنها به شكلهای مختلف بوقوع بپيوندد. قرقاولها نسبت به ساير پرندگان بيشتر مستعد اين رفتار هستند.
علل
عوامل ساختاری و زيربنايی كانی باليسم به واقع شناخته نشدهاند، اما بعضی از عوامل مسبب اين عادت عبارتند از:
1. تراكم بيش از حد
2. فقدان يا كمبود آب و غذا و كمبود آبخوری و دانخوری: اين عوامل باعث تحرك پرندگان بطور مداوم جهت جستجوی آب و غذا و آسيبرساندن به يكديگر می شود.
3. نوردهی نامناسب (معمولاً نور خيلي زياد)
4. دماي بيش از حد محيط ؛ پرندگان در گرمای بالا فوقالعاده مستعد به كانی باليسم می گردند.
5. رژيمهای غذايی نامتعادل و انرژی زياد و كاهش فيبر باعث فعال شدن و مهاجمشدن پرندگان ميشود. همچنين فقدان پروتئين غذايی، متيونين يا عدم تعادل در ميزان پروتئين و يا سديم ميتواند عامل مهم تهاجمی شدن پرندگان باشد. (بايستی توجه شود بر حسب سن و نوع پرنده از تعادل غذايی مناسب استفاده شود).
6. نگهداری پرندگان با سنين, رنگها و يا گونههای مختلف با هم
7. تغيير ناگهانی در محيط پرورش پرنده و يا برنامههای مديريتی
8. هيجانی و عصبی بودن گله (ممكن است وابسته به نژاد باشد).
9. مشكلات حركتی پرندهها (لنگش) در گله و وجود پرندگان تلف شده در گله كه بدليل كنجكاوی در پرندگان باعث ايجاد نوك زدن میشود و به سرعت تشديد میيابد.
10. تهويه ضعيف و رطوبت كم
11. انگلهای خارجی كه پرندگان را برای نوك زدن و صدمه به پوست تحريك می كنند.
12. آسيبديدگی كلواك در طيور تخمگذار بويژه با عبور تخم بزرگ كه باعث پرولاپس (بيرون زدگی) مخرج می شود و مورد اصابت و حمله پرندگان ديگر قرار می گيرد.
13. تخمگذاری در بستر و كف سالن بجای آشيانه تخمگذاری در مرغهای تخمگذار
14. خراش يا پارگی قسمتی از بدن كه ممكن است نتيجه جنگ و ستيز يا جفتگيری باشد.
15. بعضی بيماريها بخصوص بيماريهای اثرگذار بر سيستم عصبی و حركت پرنده
16. كسل شدن پرنده
17. شكل غذا : با مصرف غذای پلت چون پرنده سريع غذای مورد نياز خود را مصرف می كند فرصت زيادی برای نزاع و جنگيدن پيدا می كند و لذا شيوع كانی باليسم بيشتر است.
18. معمولا ترکيبی از اين فاکتورها علل شيوع کانی باليسم است.
علائم بالينی
شكل های رفتاری كانی باليسم در طيور صنعتی می تواند به چند فرم باشد:
1. نوك زدك به ناخنها (بخصوص بين جوجهها)
2. نوك زدن به مخرج (بويژه بين مرغهای تخمگذار بالغ و پولتهای بوقلمون) كه ممكن است در بعضی موارد باعث خروج روده از مخرج گردد.
3. نوك زدن به سر، صورت و بالها
4. ريزش پرها
5. _ايجاد زخم و استرس ناشی از نوك زدن
6. كاهش توليد تخممرغ در مرغهای تخمگذار
علائم پس از مرگ
زخمهای پوست بجامانده از نوك زدن
كم خونی
تشخيص تفريقی اين مشكل بايستی از درماتيت باكتريايی و كانی باليسم پس از مرگ صورت گيرد.
درمان
كانی باليسم در شرايطی ايجاد می گردد كه ممكن است نتوان علت حقيقی آنرا دريافت ولی استرس بعنوان فاكتور عمده ايجاد آن مطرح است .اين رفتار بيشتر يك مشكل مديريتی محسوب می شود بنابراين در درجه اول بايستی مشكلات مربوط به نگهداری و مديريت را برطرف نمود.
جداسازی پرندگان درگير، كاهش شدت نور و يا خاموشی در خلال نوردهی در روز (مدت نوردهی در مرغهای بستر نبايد كم شود)،استفاده از نور قرمز نيز از اشاعه مشكل جلوگيری می كند زيرا تمام محيط را قرمز كرده و پرنده قادر به تشخيص خون از ساير مواد موجود نيست، استفاده از مولتی ويتامين و متيونين و ميزان كافی نمك و كاهش اندك درجه حرارت سالن در صورت امكان از مواردی است كه می تواند كمك به درمان كند.
كنترل و پيشگيری
بهترين روش كنترل كانی باليسم جلوگيری از شروع آن است زيرا وقتی شروع شد توقف آن خيلی مشكل است.اولين قدم در برنامه كنترل كانی باليسم مديريت صحيح و ايجاد بهترين شرايط نگهداری براي پرنده است. جهت كنترل و پيشگيری از مشكل رعايت موارد زير لازم است :
1. تراكم مناسب :در روش بستر در هر مترمربع 5 تا 6 مرغ تخمگذار از نژاد سبک و 3 تا 4 مرغ از نژادهای سنگين و 10 تا 15 جوجه گوشتی پرورش داده می شود. (طبق راهنمای پرورش)
2. نوردهي مناسب: نبايستی لامپهای بالاتر از 40 وات را براي روشنايی سالن بكار برد. در پرندگان از 12 هفتگی به بعد لامپهای 15 يا 25 واتی را بالای دانخوريها و آبخوريها بكار می برند. (طبق راهنمای پرورش)
3. تغذيه صحيح پرندگان بطوريكه تمام وقت غذا در اختیارشان باشد. همچنين اطمينان از وجود فضای كافی جهت تغذيه كه همگی بتوانند در يك زمان تغذيه كنند. اگر اين امكان نباشد، برای غذا خوردن و يافتن مكان جهت تغذيه شروع به نزاع خواهند كرد. با نزاع و درگيری خون نمايان می شود و شروع كانی باليسم را خواهيم داشت.
4. بالانس رژيم غذايی
5. اگر طرحی برای جابجايی پرندگان جوان به محل جديد وجود دارد بهتر است جهت سازگار شدن پرندگان با محيط جديد در درجه اول مقداری از آب و غذای آنها را منتقل كرده و يا زمانی كه لازم است دانخوری يا آبخوريها را بزرگتر كرد خارج كردن تجهيزات كوچكتر در زمان اندك بسيار مضر است.
6. تغذيه آردی بجای پلت
7. مشغول نگهداشتن و سرگرم كردن پرندهها، بعنوان مثال آويزان كردن دستجات پربرگ يا علف و كاه جهت نوكزدن پرندهها به آنها
8. كنترل انگلهای خارجی
9. استفاده از وسايل مكانيكی مثل حلقههای فلزی كه در بالای نوك پرنده ثابت می شود و بيشتر در پرندگان شكاری كاربرد دارد.
10. نهايتاً نوك چينی كه بعنوان رايجترين و مؤثرترين راه استفاده شده جهت پيشگيری از كانی باليسم مطرح است. نوك چينی در هچری (روز آخر) يا بعد از آن انجام می گيرد، در غير اينصورت در دو هفته اول زندگی اين عمل انجام می شود. در مرغهای تخمگذار اگر نوك چينی انجام نشده باشد بهتر است اين كار قبل از شروع تخمگذاری و انتقال مرغها به سالنهای تخمگذار انجامگيرد زيرا استرس ناشی از نوك چينی ميزان تخمگذاری را كاهش می دهد. در اين روند معمولا يك سوم جلويی نوك بالا با چاقوهای الكتريكی قطع می گردد. اين كار كل رفتارهای غيرنرمال پرنده را رد نمی كند ولی پرندگان توانايی کمتری برای آسيب رساندن به يکديگر را دارند.
كانی باليسم در حيوانات
اين رفتار در حيات وحش ويژگی غيرطبيعی محسوب نمی شود. ذكر شده حدود 140 گونه مختلف در شرايط متفاوت تمايل به اين رفتار را نشان دادهاند. در بين حيوانات كانی باليسم بيشتر بين مهرهداران كوچك و بيمهرهگان شايع است. كانی باليسم ممكن است تنها آسيبرسان بنظر رسد در حاليكه بين حيوانات بخصوص گونههايی كه زاد و ولد زياد دارند مثل قورباغه، موش و موش صحرايي (Rat) ميتواند سودمند نيز باشد كه در پاسخ به تراكم اتفاق می افتد. افزايش جمعيت با سرعت زياد و بدون محدوديت می تواند تهيه غذا را با مشكل مواجه كند، بخصوص در طول يك زمستان سخت و شديد يا خشكسالی اين مسئله بيشتر آشكار می شود و كانی باليسم تا حدودی می تواند آنرا رفع كند.
اين رفتار بيشتر در حيواناتی كه در شرايط غيرطبيعی مثل قفس نگهداری می شوند مشاهده می گردد. كانی باليسم در بعضی گونهها حتی بعنوان يك روش ارثی مطرح است. كلاغها ممكن است جهت افزايش شانس موفقيت توليد مثلی خود تخم و جوجههای رقيبان خود را بخورند . خرگوشها ممكن است بدليل مشكلات عصبی، ناتوانی در پرستاری و سرمای شديد بچه خرگوشها را بكشند و بخورند. كاني باليسم خرگوشهای مرده بعنوان غريزه طبيعی و پاك كردن محل زندگی خود انجام ميگيرد. اگر در پرورش خرگوش تمام امكانات مديريتی و پرورشی فراهم باشد ولی خرگوش ماده دوزايش خود را بكشد بايستی حذف گردد.
كانی باليسم در بعضی گونهها بعنوان قسمتی از چرخه زندگی محسوب می شود، بعنوان مثال عنكبوت پشت قرمز ماده بعد از جفتگيری، جفت نر خود را می خورد. همچنين شكار اختاپوسهای كوچك توسط همنوعان بزرگتر خود بطور معمول در حيات وحش مشاهده شده ،اين رفتار حتی ممكن است در بين بسياری حيوانات دربند انسان نيز گسترش داشته باشد، برای مثال خوك ممكن است نوزادان كوچك خود را بخورد اگر چه اين رفتار در حيات وحش مشاهده نشده است.
بچهكشی (Infanticide)
اين رفتار بيشتر در ميان پستانداران رخ می دهد. شيرها بيشترين تمايل را برای آن دارند. گزارشهای بسياری وجود دارند كه شيرهای نر، بچه شيرها را كشتهاند و گاهی خوردهاند. در بيشتر موارد شير نه بخاطر گرسنگی و يا تراكم جمعيت بلكه بخاطر مواظبت كردن از فرزندان خويش برای كشتن بچه شير برانگيخته می شود. در اكثر موارد بچهها كشته ميشوند اما خورده نمی شوند. در اينجا بهتر است بجای كانی باليسم از واژه بچهكشی استفاده شود.
در ارتباط با بچهكشی شيرها،اين مورد بيشتر به حقيقت نزديك است كه شير ماده خيلی آهسته توليد مثل می كند و تنها بعد از اينكه بچههايش مستقل شدند دوباره وارد فصل توليد مثلی می شود. شير نر نيز يك دوره كوتاه توليد مثلی تنها در حدود 3 سال دارد. شير نر با كشتن نوزادان و بچهشيرها، شيرهای ماده را تشويق می كنند كه وارد فصل توليد مثلی شوند. مشاهده شده كه بابونها (نوعی از ميمونها) نيز مانند شيرها، بچهها را می كشند و معمولاٌ آنها را نيز می خورند.
كانی باليسم در انسان
بدون شك كانی باليسم تا زمانهای اخير در ميان انسانها وجود داشته و قبايل مختلف بصورتهای متفاوت اين عادت را داشتهاند. در بعضی قبايل گوشت و عضلات بچههای تازه متولد شده برای قويتر شدن خورده ميشد. خوردن گوشت انسانها در بين بعضی قبايل علامت احترام به مرده بوده، بعضی قبايل افراد كشته شده را برای غذا نمی خوردند، بلكه بخاطر بعضی عقايد خرافاتی كه داشتند می خوردند. اگر يك مرده شايسته و لايق در نبرد و نزاع كشته می شد قلب او را می خوردند بدليل اينكه اعتقاد داشتند شجاعت و قدرت او را به ارث می برند و يا مغزش را میخوردند بدليل به ارث بردن دانش او. اگر يك دونده كشته می شد پاهای او را می خوردند به اميد اينكه بوسيله آن سرعت او را كسب كنند.
در دهه 1930 بدنبال گسترش قحطی و گرسنگی در اوكراين، كانی باليسم خيلی شايع بود. طبق گزارش BBC بچهها توسط والدين خود خورده می شدند، گاهی اوقات همسران همديگر را بخاطر غذا می كشتند. حدود 7 ميليون نفر در طول دو سال از بدترين سالهای قحطی و گرسنگی اوكراين مردند، اما در واقع بسياری از مرگها بعلت كانی باليسم بود. اوكراين هنوز هم كشوری با بالاترين تعداد افراد كانی بال است.
كانی باليسم مدرن
جالب توجه است كه ال- سيستئين از موی انسان استخراج می گردد و مو يك منبع ارزان قيمت برای غذاهای حاوی ال-سيستئين است كه بطور رايج در سراسر دنيا استفاده می شود. بعضی معتقدند كه مصرف ال-سيستئين با منشأ موی انسان كانی باليسم واقعی نيست. بيان می كنند كه هر زمان قسمتی از بدن بطور عمدی برداشت شود و بعنوان غذا مصرف شود كانی باليسم خطاب می شود.
تهيه, تنظيم و ترجمه:
محبوبه عباسی,مجيد صادق (دانشجويان دکتری دامپزشکي دانشگاه تهران)
ارديبهشت 85
منابع:
University of Virginia: Virginia Cooperative Extension July 2004
-
مدیر بازنشسته
رفتار تهاجمی خروسها در گله های مادر گوشتی
دکتر یان دانکن، بر روی رفتار تهاجمی خروسهای گله مادر گوشتی به عنوان یک مسئله ای که در حال افزایش می باشد مطالعاتی انجام داده است. به طوری که او در آزمایشات خود اثرات ژنتیکی و محدودیت غذایی بر روی رفتار تهاجمی خروسها را مورد مطالعه قرار داد. دو سویه از گله مادر گوشتی و یک سویه از گله مادر تخمگذار مورد بررسی قرار گرفته و خروسهای آنان برای آزمایشات رژیم غذایی آزاد و محدود شده انتخاب شدند. نتایج آزمایش نشان داد که تهاجم خروسها نتیجه نوع رژیم غذایی نبوده بلکه فاکتورهای ژنتیکی در رفتار تهاجمی اکثر خروسهای مادر گوشتی دخالت دارد.
در شرایط یکسان خروسهای گله مادر با گله تخمگذار مورد مقایسه قرار گرفته ونیز تهاجم خروسها به همدیگر مورد بررسی قرار گرفتند. که حاصل آن چنین است:وضعیت تهاجم آنها ارتباطی با وجود رفتارهای تهاجمی بیشتر آنها (گله مادر گوشتی) ندارد، همچنین خروسهای گله مادر گوشتی در کنارخروسهای مسابقه ای و مدل هیچ گونه رفتار تهاجمی نداشتند. پذیرش خروسهای مدل توسط ماده ها و بروز رفتارهای عشقبازی یکی از علل عدم پذیرش خروسهای نرمال توسط ماده هاست.
در یک آزمایش بر اساس سیستم ویژه ای ،خروسهای مادر گوشتی و تخمگذار انتخاب شده و نتیجه مطالعات نشان داد که نحوه انتخاب جفت مناسب توسط ماده ها، بر اساس رفتارهای خروسها صورت گرفته و ظاهر آنها ملاک نمی باشد. خروسهایی که در رفتارهای عشقبازی با مرغهای مادر دارای نواقص و کمبودهایی بودند در این آزمایش مشخص شدند. به عبارت دیگر به هنگام نزدیک شدن خروسهای گله مادر به مرغها،احتمال دولا شدن و قوز کردن آنها کمتر بوده و این باعث میشود که خروسهای گله مادر مرغها را دنبال کرده تا جهت جفت گیری آنها را مهار نمایند.
تهاجم نرها در گله های مادر گوشتی سبب افزایش مرگ و میر طیور شده و بدنبال آن باعث کاهش باروری در گله خواهد شد.
به طوری که درصد معنی داری (% 10) از تخم مرغهای نابارور گله های تجاری ناشی از وجود نرهایی است که دارای رفتارهای تهاجمی زیادی هستند. همچنین بررسی واکنش منفی ماده ها و افزایش 1-2 درصد در تخم مرغهای بارور تحقیقی ارزنده می باشد.
منبع:
Male Aggression in broiler Breeders
Professor Ian Duncan
Ontario-Canada
-
مدیر بازنشسته
چکیده ای برتحقیقات انجام شده در زمینه صنعت طیور
جایگزینهایی برای آنتیبیوتیک ها
دکتر Criggs و yacobاز دانشگاه مینسوتا تعدادی از مقالاتی را که عملکرد تعدادی از جایگزینهای آنتیبیوتیکها در تولید مرغ را مورد بررسی قرار میدادند، مورد بررسی قرار دادند.
آنها به این نتیجه رسیدند که پروبیوتیکها توانایی کاهش بار آلودگیهای رودهای که دراثر باکتریهای بیماریزا و باکتریهای موجود در غذا ایجاد می شود را دارا میباشند و نیز ممکن است از کوکسیدیوزیس جلوگیری کرده و یا آن را درمان کند.
بنظر میرسد که فروکتو – الیگوساکاریدها فقط در سطوح بالا (%4/0 در رژیم غذایی یا بیشتر) موثر خواهند بود. در سطوح پایین، مانان الیگوساکاریدها به کاهش باکتریهای مضر کمک میکنند. اسیدهای آلی کلونیزاسیون سالمونلا و کامپیلوباکتر را در دوره کاهش میدهند.
نقش مگسها در بیماری نیوکاسل
طی تحقیقاتی که با نظر انجمن مرغ و تخممرغ ایالات متحده و توسط دانشگاه کارولینای شمالی انجام شد، مشخص شد که مگس خانگی musca domestica میتواند ویروس بیماری نیوکاسل را انتقال دهد. دکتر Watson و Guy فهمیدند مگسها تا 3 ساعت پس از تغذیه ناقل ویروس نیوکاسل بودند.
نقش پروتوزوآها در حفاظت از سالمونلا
این فرآیندهنگامی شروع می شود که باکتری سالمونلا با یک پروتوزوآی به نام Tetrahymena مواجه می شود.این پروتوزآ شفاف بوده و تقریبا نامرئی است ودر آب از جمله آب موجود در خاک زندگی میکند و با استفاده از مژک های مخصوص در آب حرکت می کند و با هر باکتری که مواجه شود آن را مصرف می کند،ولی مطالعات دکتر Brandl نشان می دهد که این پروتوزوآ نمی تواند از سالمونلا تغذیه کند و باکتری را به صورت زنده و کاملا محصور شده در یک کیسه به نام واکوئل غذایی به محیط دفع می کند.این کیسه می تواند سالمونلا را به خوبی حفظ کند.
منبع:
Poultry International
April 2006.
-
مدیر بازنشسته
شباهتها و تفاوتهاي شترمرغ و ساير ماکيان
در طول قرون گذشته مصرف گوشت و تخم ماکيان به طور مستمر افزايش چشمگيري داشته است و هر روزه شاهد تبليغات بيشتري در اين خصوص مي باشيم علاوه بر اينکه دانشمندان و کارشناسان همواره در صدد يافتن راه هائي هستند که آنها را به سمت توليد بيشتر و با کيفيت تر هدايت کند.
در اين ميان و در مقايسه با ساير ماکيان نظير مرغ و بوقلمون، شترمرغها بعنوان حيوانات غير بومي و نويافته مورد توجه هستند.البته توليد شترمرغ مانند ساير گونه هاي ماکيان نامبرده در حال گسترش است و درباره پرورش شترمرغ و افزايش توليد آن و همچنين از نظر مسائل مديريتي و دامپروري، بيماري هاي مسري، عوامل زيستي و محيطي و تاثيرات آنها بر روي اين پرنده اطلاعات بيشتري در سالهاي گذشته بدست آمده است.
طبق اين اطلاعات بدست آمده بايد گفت همانند ساير ماکيان، شترمرغها نيز تحت تاثير گروهي از عوامل پاتوژنيک مي باشند اما به نظر مي رسد اين عوامل نسبت به ساير ماکيان و نيز بوقلمونها تاثير کمتري روي شترمرغ داشته باشد.
گر چه تعداد گزارشات درباره بيماريهاي مسري در شترمرغ رو به افزايش است اما در هر صورت مقاومت شترمرغها نسبت به عوامل نامساعد محيطي و بيماريها بسيار بيشتر از ساير ماکيان مي باشد.
بدترين نوع بيماريهاي مشاهده شده در شترمرغها، آنفولانزا و نيوکاسل هستند که باعث بروز مرگ و مير بويژه در پرندگان جوان و نيز ايجاد موانع تجاري، بازرگاني، و بروز مشکلاتي در امر اقتصادي آن مي گردند.
همچنين با افزايش بيماريهاي ويروسي شترمرغها پرندگاني مستعد براي عفونتهايي مانند e.coli هستند که در اين موارد نظرياتي درباره استفاده از واکسنها و نيز آنتي باکتريالها براي پيشگيري و درمان بيماريهاي مسري در شترمرغها ارائه شده است. اما صرفنظر از موارد ذکر شده هميشه راه هائي وجود دارند که مي توانند امنيت سرمايه گذاري را بالا ببرند که از اين جمله مي توان به همان بکار بردن داروهاي درماني اشاره کرد که مي توانند تا حدودي باعث پيش گيري و درمان گردد.
درمورد بيماريهاي مسري، واکسيناسيون مي تواند ابزاري مورد استفاده براي پيش گيري از تلفات جدي و شديد باشد و اين در حالي است که تاکنون براي بسياري از بيماريهاي شترمرغ فرمول خاصي وجود نداشته و به همين علت از ساير فرآيندهاي توليدي براي ساير گونه ها براي واکسيناسيون يا درمان شترمرغ استفاده مي کنند.
به طور کلي مي توان گفت به دليل مشابهت هاي بسيار بين شترمرغ ها و ساير طيور، مي توان تا حدودي از دانسته هاي مورد استفاده در مرغداريها و بوقلمون داريها استفاده نمود خصوصا اينکه اين وجه تشابه در بخشهائي همانند جوجه کشي و نگهداري جوجه ها بيشتر به چشم مي خورد.
همچنين علاوه بر برنامه هاي بهداشتي، استفاده از تجربيات ساير ماکيان در مبحث تجارت، بويژه فرهنگ سازي مي تواند مورد توجه قرار گيرد زيرا روشهاي بازاريابي و ايجاد بازار مصرف و رواج محصولات شترمرغ در جامعه تفاوت چنداني با طيور ديگر ندارند.
به هر حال همانند ساير صنايع دامپروري، پرورش شترمرغ نيز به سرعت روبه گسترش است و اطلاعات بدست آمده در جنبه هاي گوناگون اين صنعت نيز روز به روز نسبت به گذشته بيشتر مي گردد پس جديد بودن اين صنعت و ترس از آينده نبايد مانعي در سر راه سرمايه گذاران باشد و مطمئن باشيد همانگونه که صنايع شناخته شده کنوني نيز روزگاري نا شناخته بودند، شترمرغ نيز با طي کردن اين راه آينده بسيار خوبي را در انتظار خواهد داشت و شباهتهاي زياد بين اين صنعت و ساير شاخه هاي پرورش طيور گواه اين نکته مي باشند.
کلمات کلیدی این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن