صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 12 , از مجموع 12

موضوع: نماز و احکام مربوط به آن

  1. #11
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/01/09
    محل سکونت
    *گیلان-املش*
    سن
    31
    نوشته ها
    5,954

    پیش فرض

    فصل در افعال نماز



    نماز از دو دسته اعمال تشكيل يافته يك دسته واجبات و دسته ديگر مستحبات و واجبات نماز يازده چيز است :


    1 - نيت

    2 - تكبيرة الاحرام

    3 - قيام

    4 - ركوع

    5 - سجده

    6 - قرائت

    7 - ذكر ركوع و سجود

    8 - تشهد

    9 - سلام

    10 - ترتيب

    11 - موالات

    بزودى خواهيم گفت كه اين واجبات نيز دو نوعند بعضى از آن ها ركنند كه اگر كم و يا زياد شوند چه عمدا و چه سهوا نماز باطل

    مى شود و بعضى ديگر غير ركنند كه تنها كم و زياد شدن عمدى آن نماز را باطل مى كند بلى يكى از اين يازده چيز است كه زياد

    شدن در آن تصور ندارد و آن نيت است كه جزء اركان است و اما اگر آن را عبارت بدانيم از داعى بر عمل كه زيادى در داعى تصور ندارد

    و اگر عبادت بدانيم از خطور دادن به دلها (( يعنى در دل بگذراند كه مثلا اين نماز ظهر است كه من مى خوانم )) كه زيادى در آن ضررى

    ندارد.

  2. #12
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/01/09
    محل سکونت
    *گیلان-املش*
    سن
    31
    نوشته ها
    5,954

    پیش فرض

    گفتار درباره نيت


    مساءله 1 - نيت عبارت است از قصد انجام كارى (مانند نماز) و در نيت نماز معتبر است كه انگيزه اش بر عمل تنها تقرب بخداى تعالى و

    فرمانبرى دستور او باشد و در نيت واجب نيست كه آن را بزبان بياورد زيرا نيت عمل قلب است نه عمل بدن همچنانكه واجب نيست در

    نيت آن را در دل خطور دهد مثلا در دل و خزانه خيال با خود بگويد: (( من نماز ظهر را بمنظور امتثال فرمان الهى مى خوانم )) بلكه در نيت

    همين مقدار كافى است كه عمل را با داعى انجام دهد و داعى عبارت است از اراده اجمالى كه از اهداف در نظر گرفته شده نشئت

    گرفته و در دل اثر مى گذارد و آدمى را به سوى انجام فعل بحركت درمى آورد و عمل انسان را از اينكه مانند عمل ساهى و غافل باشد

    خارج مى سازد و آن را فعل فاعلى مختار مى سازد و جان كلام اينكه نيت در نماز همان حالتى است كه انسان قبل از همه افعال ارادى

    و اختياريش دارد چيزى كه هست در ساير اعمالش اهدافى را در نظر دارد و در نمازش تنها هدفش امتثال امر الهى و تقرب به درگاه او

    و امثال اين معانى است .


    مساءله 2 - قيد ديگرى كه درنيت معتبر است عبارت است از اخلاص باين معنا كه غير از تقرب بدرگاه الهى و انجام دستور او هدف ديگرى

    او را به سوى نماز برنينگيخته باشد پس اگر چيز ديگر كه منافى با تقرب بسوى خدا است ضميمه نيت او باشد عملش باطل است

    مخصوصا اگر آن چيز و آن غرض ‍ رياء و خودنمائى باشد كه در هر حال عبادت را فاسد مى سازد چه اينكه در ابتداء عمل باشد و به

    منظور خودنمائى و رياء عمل را آغاز كرده باشد و چه اينكه در بين نماز اين قصد برايش پيدا شده بود چه اينكه در اجزاء واجب نماز رياء

    كند و چه در اجزاء مستحب آن و يا در اوصاف عمل مثل اينكه اگر ناظرى در بين نبود نمازش را درخانه مى خواند ولى چون ناظرى پيدا

    شده براى اينكه باو بفهماند من چنين و چنان كسى هستم نمازش را در مسجد و يا بجماعت بخواند و يا در اوصافى ديگر خودنمائى كند.


    و گاهى ميشود كه انسان بعد از عمل رياء مى كند مثلا بعد از انجام عمل بديگران خبر مى دهد كه من چنين و چنان كرده ام تا به

    غرضى از اغراض ‍ دنيوى از قبيل ستايش مردم و جاه و مال و امثال آن برسد و اين عمل نماز را باطل نمى كند هرچند كه حرام است

    همچنانكه از رسول خدا صلى الله عليه وآله درباره رياكار آمده كه فرموده اند:


    (( المرائى يدعى يوم القيامة باربعة اسماء يا فاجر يا كافر يا غادر يا خاسر حبط عملك بطل اجرك و لاخلاص لك اليوم التمس

    احرك ممن كنت تعمل له )) .

    يعنى در روز قيامت رياكار را با چهار نام مى خوانند با نام فاجر و كافر و حقه باز و زيانكار و باو مى گويند اى فاجر و اى كافر و اى حقه باز

    و اى زيانكار عملت بى نتيجه شد و اجرت تباه گشت و در نتيجه تو امروز از عذاب الهى رهائى ندارى مزد عملى كه كرده اى را از كسى

    بگير كه براى خوش آيند او كردى.


    مساءله 3 - غير از رياء از اغراض دنيوى ديگر چه مباح باشد كه (بود و نبودش ‍ يكسان باشد) و چه راجح كه بودنش بهتر است در صورتى

    كه تابع باشد و غرض اصلى نمازگذار همان تقرب و امتثال امر الهى باشد و بس اشكال ندارد و اما اگر عكس اين باشد يعنى نماز را

    بخاطر بدست آوردن آن غرض ‍ مباح و يا راجح بخواند و مسئله تقرب بخدا تبعى و فرعى باشد نمازش ‍ بدون اشكال باطل است و

    همچنين در صورتى هم كه قسمتى از انگيزه اش ‍ در عبادت تقرب بخدا و قسمتى ديگر آن غرض دنيوى باشد بطورى كه اگر آن غرض

    در كار نبود انگيزه تقرب به خدا او را بسوى عبادت تحريك نمى كرد هرچند كه غرض مباح و يا راجح نيز به تنهائى تحريكش نمى كرد

    عبادتش باطل است و نزديكتر به احتياط آن است كه مكلف در همه مواردى كه غير از تقرب بخدا هدف ديگرى در نظر داشته هرچند آن

    هدف تبعى بوده باشد تا چه رسد بصورتيكه هردو هدف يعنى امتثال امر الهى و غرض ضميمه دو هدف مستقل باشند نماز را اعاده كند.


    مساءله 4 - اگر در نماز بخاطر اينكه چيزى را به كسى بفهماند صدا را بذكر و يا قرائت قسمتى از حمد و سوره بلند كند نمازش باطل

    نمى شود چون هدفش ‍ در اصل آن ذكر يا قرائت امتثال است تنها بلندتر گفتن آن به فرضى ديگر صورت گرفته و همچنين است صورتيكه

    نمازش را در جائى مخصوص يا زمانى خاص انجام دهد كه در بودن آنجا و در خواندن آن زمان غرضى مباح كه در نظر دارد حاصل مى شود

    البته بشرطى كه همانطور كه در فرض قبلى گفته شد اصل خواندن نماز به منظور امتثال باشد و داعيش بر انتخاب آن مكان و آن زمان

    خاص رسيدن به غرضى از قبيل خنك شدن و امثال آن باشد.


    مساءله 5 - بر مكلف واجب است در نيت خود نوع نمازى را كه مى خواهد بخواند معين كند هرچند كه بطور اجمال باشد مثل اينكه مثلا

    نيت كند نمازى را مى خوانم كه فعلا بذمه دارم البته بشرطيكه در آن لحظه فقط يك نوع نماز بر ذمه داشته باشد و يا اگر دو نماز مثلا به

    ذمه دارد يكى ظهرو يكى عصر نيت كند اولين نمازى كه بذمه ام آمده مى خوانم و يا نماز دومى كه بذمه ام آمده مى خوانم .


    مساءله 6 - در نماز بيش از قصد عنوان نمازى كه مى خواهد بخواند نيت اداء و قضاء واجب نيست مگر وقتيكه همان عنوان هم قضائش

    براو واجب باشد و هم ادائش پس همينكه عنوان و نام نمازى را كه گاهى متصف بقضاء و گاهى متصف باداء ميشود قصد كند مثلا در

    وقت نماز ظهر قصد كند نماز ظهر ميخوانم كفايت مى كند.


    بله اگر نماز ظهر روزهاى قبليش از او فوت شده و مى خواهد در وقت نماز ظهر امروز نماز ظهرى بخواند بايد در نيت خود معين كند اين

    نماز ظهرى كه مى خواهد بخواند قضاء گذشته است و يا نماز ظهر امروز است و اگر قصد امتثال امرى كند كه فعلا متوجه اوست و

    پيش خود خيال كند كه وقت باقى است در نتيجه نيت اداء كند بعد معلوم شود وقت گذشته بوده نمازش ‍ صحيح است و قضاء واقع

    شده همچنانكه اگر نيت قضاء كند بخيال اينكه وقت گذشته بعد معلوم شود وقت باقى بوده نمازش صحيح و اداء است .


    مساءله 7 - واجب نيست در مورد قصر نيت كند كه مثلا نماز ظهر شكسته مى خوانم و در مورد اتمام نيت كند كه نماز ظهر را تمام

    مى خوانم بلكه در مواردى چون مسجدالحرام و غيره كه مخير است بين دو ركعتى و چهار ركعتى لازم نيست در آغاز نماز نيت كند كه

    مثلا دو ركعت نماز ظهر مى خوانم و يا چهار ركعت نماز ظهر مى خوانم پس اگر با ترديد در اينكه چهار ركعت بخواند يا دو ركعت شروع

    كرد بخواندن نماز و بنا دارد كه بعد از تشهد اول تصميم بگيرد سلام بدهد يا ندهد و دو ركعت ديگر را نيز بياورد نمازش صحيح است .

    بلكه اگر از اول نماز هم در نيت خود دو ركعتى را معين كند متعين نمى شود بلكه مى تواند به چهارركعتى عدول كند همچنانكه اگر در

    اول نيت چهار ركعتى كند مى تواند در سر دو ركعتى عدول نموده سلام بدهد و بلكه اقوى آن است كه با تعيين متعين نمى شود و

    احتياجى بعدول ندارد و اين سلام نماز است كه يكى از دو طرف ترديد را معين مى كند اگر در سر دو ركعتى سلام بدهد نمازش شكسته
    شده و اگر در چهارركعتى سلام بدهد نمازش ‍ تمام شده است و قصد تعيين يكى از دوطرف هيچ دخالتى ندارد.

    نتيجه اين مطلب درجائى معلوم مى شود كه مكلف در نماز محل بحث بعد از تمام كردن دو سجده شك كند بين دو و سه ركعت مى توانند

    بنا را بر سه بگذارد و طبق دستورى كه در شك بين دو و سه در نمازهاى چهار ركعتى هست عمل كند و از باطل شدن نمازش جلوگيرى

    بعمل آورد و احتياجى نيست به اينكه براى خارج شدن نمازش از دو ركعتى - كه شك در آن مبطل است - در نيت خود عدول به چهار

    ركعتى كند بلكه بعيد نيست كه همين حكم شك عمل را متعين كند و احتياط به اينكه در نظائر مورد بحث نيت عدول نموده و بعد از نماز

    به دستور شك عمل نمايد و سپس نماز را اعاده كند سزاوار نيست ترك شود.

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •