صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 45

موضوع: نگاهي به آيۀ « ولايت » ..

  1. #1
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/01/09
    محل سکونت
    *گیلان-املش*
    سن
    31
    نوشته ها
    5,954

    New 1 نگاهي به آيۀ « ولايت » ..



    الحمد للّه ربّ العالمين والصلاة والسلام على سيّدنا محمّد وآله الطاهرين المعصومين ولعنة اللّه على أعدائهم أجمعين من الأوّلين والآخرين



    پيش گفتار

    از آياتى كه براى اثبات امامت امير مؤمنان على عليه السلام به آن استدلال مى شود ، آيه ولايت است. خداوند متعال در اين آيه مى فرمايد:


    « انّما وليّكم اللّه ورسوله والّذين آمنوا الّذين يقيمون الصّلاة ويؤتون الزّكاة وهم راكعون » (1)


    « تنها ولى و صاحب اختيار شما خدا، پيامبر او و كسانى هستند كه ايمان آورده اند ... همان كسانى كه نماز را برپا مى دارند و در حال ركوع زكات مى دهند »



    براى استدلال به اين آيه، ابتدا بايد به روايات مراجعه نماييم تا روشن شود كه اين آيه در مورد چه كسى نازل شده است؛

    آن گاه چگونگى استدلال به آيه شريفه مورد بحث قرار مى گيرد، و در پايان به اشكالات و اعتراضات دانشمندان اهل سنّت پاسخ داده مى شود.

    بنا بر اين، سخن در سه بخش مطرح خواهد شد:

    بخش يكم: شأن نزول آيه ولايت

    بخش دوم: چگونگى استدلال به آيه ولايت

    بخش سوم: پاسخ به شبهه ها

  2. #2
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/01/09
    محل سکونت
    *گیلان-املش*
    سن
    31
    نوشته ها
    5,954

    پیش فرض

    بخش يكم :

    [size=134]شأن نزول آيه ولايت


    همه شيعيان دوازده امامى اتّفاق نظر دارند كه اين آيه مباركه هنگامى نازل شد كه امير مؤمنان على عليه السلام انگشترش را در حال ركوع به مستمند بخشيد.

    اين مطلب در روايات متواترى از طريق آنان نقل شده است. بنا بر اين از نظر آنان مسلّم است، و جاى هيچ ترديدى در آن نيست.

    ولى اين استدلال براى اهل تسنّن كافى نيست و پرسش هايى براى آنان مطرح خواهد شد از جمله اين كه:

    ـ آيا اين روايات در كتاب هاى محدّثان و مفسّران اهل سنّت آمده است؟
    ـ آيا آنان اين روايات را صحيح و قابل اعتماد مى دانند؟
    ـ آيا براى اثبات آن دليل قانع كننده اى وجود دارد؟



    ما ضمن مراعات اصول بحث و مناظره، در اين بخش به نام برخى از بزرگان اهل سنّت ـ كه پذيرفته اند كه اين آيه در شأن امير مؤمنان على عليه السلام

    نازل شده است ـ اشاره مى كنيم تا پيروان آنان و كسانى كه كتاب هاى آنان را معتبر و روايات آن ها را مستند مى دانند و به اصول مذهب آن ها پايبند هستند،

    نيز قانع شوند.

    با بيان اين مطلب، شأن نزول آيه شريفه روشن خواهد شد، و همچنين معلوم خواهد شد كه اين روايات مورد اتّفاق شيعه و سنّى، و مورد پذيرش آنان است.

  3. #3
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/01/09
    محل سکونت
    *گیلان-املش*
    سن
    31
    نوشته ها
    5,954

    پیش فرض

    [size=117]اتفاق نظر مفسّران در شأن نزول آيه


    طبق آن چه كه از بزرگان اهل سنّت نقل شده است، همه مفسّران در شأن نزول آيه ولايت اتفاق نظر دارد.

    اين اتفاق نظر از سوى چهار تن از دانشمندان اهل سنّت نقل شده است.

    1 ـ قاضى ايجى (متوفاى سال 756) نويسنده كتاب المواقف فى علم الكلام، كه از مهم ترين كتاب هاى اهل سنّت در علم كلام و اصول دين است.

    او مى نويسد:

    «تمامى مفسران اتّفاق نظر دارند كه اين آيه مباركه در ماجراى بخشيدن انگشتر امير مؤمنان على عليه السلام در حال ركوع نماز نازل شده است»(1).

    2 ـ مير سيّد شريف جرجانى (متوفاى سال 816 هـ) در شرح المواقف به اين اجماع اعتراف كرده است(2).

    3 ـ سعدالدّين تفتازانى (متوفاى سال 793 هـ) در شرح المقاصد اجماع مفسّران را بر اين كه آيه شريفه در شأن امير مؤمنان على عليه السلام نازل شده،

    نقل كرده است(3).

    شرح المقاصد از كتاب هاى مهم اهل سنّت در علم كلام است. اين كتاب در مدارس آن ها تدريس مى شود و در محافل علمى آن ها از جايگاه ويژه اى
    برخوردار است، به همين دليل بسيارى از بزرگان اهل سنّت بر اين كتاب شرح و تعليق نوشته اند.


    4 ـ علاء الدّين قوشجى سمرقندى نيز از كسانى است كه به اجماع مفسران بر اين كه آيه مباركه در شأن امير مؤمنان على عليه السلام نازل شده،

    اعتراف كرده است(4).

    بنا بر اين، تمامى مفسّران اهل سنّت معتقدند كه اين آيه مباركه در شأن امير مؤمنان على عليه السلام، و زمانى كه آن حضرت در ركوع انگشترش را
    به مستمند بخشيد، نازل شد.
    اين اجماع و اتّفاق نظر را بزرگان و دانشمندان اهل سنّت نقل كرده و به آن اعتراف نموده اند، يعنى همان كسانى كه سخنان آن ها مورد اعتماد است
    و به كتاب هايشان استناد مى شود.



    آلوسى در تفسير خود مى نويسد:

    «اكثر راويان اخبار معتقدند كه اين آيه در شأن على كرم اللّه وجهه نازل شده است»(5).


    ابن كثير در تفسير خود برخى از اين روايات را در ذيل آيه مباركه نقل نموده و حكم به صحّت آن ها داده است(6).

    ابن كثير كسى است كه در تفسير و تاريخ خود، تا آن جا كه مى توانسته، بر شيعيان خُرده گرفته و سعى كرده است تا اعتقاد آن ها را باطل جلوه دهد.

    اعتراف چنين شخصى به صحّت اين روايات، ارزش علمى فراوانى دارد و راه فرار را بر خصم ما مى بندد.



    هنگامى كه به كلمات بزرگان اهل سنّت در علم رجال مراجعه شد و سخنان آن ها در مورد راويان و ناقلان اين احاديث بررسى گرديد،

    اين نتيجه به دست آمد كه تعدادى از اين احاديث بنا بر نظر آن ها ـ كه از ناقدان معروف اهل سنّت در سند روايات هستند ـ صحيح بوده و قابل اعتماد است.

    يكى از آن روايات، حديثى است كه ابن ابى حاتِم در تفسير خود آورده است. وى از ابى سعيد اشبح از فضل بن دكين از موسى بن قيس حضرمى

    از سلمة بن كهيل اين گونه نقل مى كند:

    على در حال ركوع انگشترش را به فقير بخشيد و اين آيه نازل شد: (انما وليّكم اللّه ورسوله . . .)(7).

    تا اين جا به خوبى روشن شد كه صحّت اين حديث مورد اتفاق مفسّران بوده و بنا بر گفته آلوسى بيشتر محدّثان آن را نقل كرده اند كه به نام برخى از آن ها

    اشاره شد و كلام ابن كثير در صحّت بعضى از آن ها نيز نقل گرديد.

    علماى علم كلام نيز ـ كه در مورد دلايل امامت بحث كرده و دليل هاى هر طرف را براى اثبات نظر خود ذكر كرده اند ـ مى گويند كه اين آيه در همان جريان خاصّ

    نازل شده است.

  4. #4
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/01/09
    محل سکونت
    *گیلان-املش*
    سن
    31
    نوشته ها
    5,954

    پیش فرض

    [size=184]آيه ولايت ، در سخن محدّثان :


    بزرگان از پيشوايان محدّثان نيز در قرن هاى مختلف، اين حديث را در كتاب هاى خود نقل كرده اند.

    اكنون به اسامى برخى از كسانى كه اين حديث را در آثار خود آورده اند اشاره مى كنيم:


    1 ـ حافظ عبدالرّزاق صنعانى

    وى نويسنده كتاب المصنّف، و استاد بُخارى (مؤلف كتاب صحيح بُخارى) است.


    2 ـ حافظ عبد بن حميد نويسنده كتاب المسند

    3 ـ حافظ رزين بن معاوية عبدرى اندلسى

    وى كتاب الجمع بين الصحاح الستّه را تاليف كرده است.


    4 ـ حافظ نَسايى

    وى نويسنده كتاب صحيح است و اين حديث را در صحيح خود نقل كرده است.


    5 ـ حافظ ابو جعفر محمّد بن جرير طبرى

    وى مؤلّف دو كتاب مشهور و معروف تاريخ و تفسير طبرى است.


    6 ـ حافظ ابن ابى حاتِم رازى

    وى محدّث و مفسّر پرآوازه اى است، و ابن تيميّه در منهاج السّنّه معتقد است كه تفسير او از هر روايت جعلى و ساختگى خالى است.


    7 ـ حافظ ابو الشيخ اصفهانى

    8 ـ حافظ ابن عساكر دمشقى

    9 ـ حافظ ابو بكر بن مردويه اصفهانى

    10 ـ حافظ ابو القاسم طبرانى

    11 ـ حافظ خطيب بغدادى

    12 ـ حافظ ابو بكر هيثمى

    13 ـ حافظ ابو الفرج ابن جوزى حنبلى

    14 ـ حافظ محب طبرى

    وى استاد حرم مكّى است.

    15 ـ حافظ جلال الدّين سيوطى

    اهل سنّت معتقدند كه وى پايه گذار نوين و احياكننده سنّت در قرن دهم به شمار مى رود.


    16 ـ حافظ شيخ على متّقى هندى

    وى نويسنده كتاب كنز العمّال است.



    با معرفى اين بزرگان كه از علماى زمان بُخارى تا قرن يازدهم هستند نتيجه مى گيريم كه صاحبان تفسير بر اين واقعه اجماع داشته

    و بيشتر محدّثين و ناقلين اخبار بر آن تصريح كرده اند.


    با مراجعه و بررسى سند آن روايات، و صحّت و اعتبار آن ها، اعتبار روايات نيز بنا بر مبانى ايشان به وضوح آشكار مى گردد.

  5. #5
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/01/09
    محل سکونت
    *گیلان-املش*
    سن
    31
    نوشته ها
    5,954

    پیش فرض

    [size=117]آيه ولايت ، در سرودۀ شاعر شهير "انصارى"


    آوازۀ خوش اين حديث به گونه اى است كه شاعر شهير انصارى، حسّان بن ثابت نيز ـ كه صحابى رسول خدا صلى اللّه عليه وآله بوده است ـ

    اين منقبت امير مؤمنان على عليه السلام را به نظم كشيده است.

    آلوسى بغدادى در كتاب روح المعانى مى نويسد: حسّان بن ثابت در اين زمينه، خطاب به امير مؤمنان على عليه السلام چنين سروده است:


    فأنت الّذى أعطيت اذ كنت راكعاً *** زكاة فدتك النفس يا خير راكع

    فأنزل فيك اللّه خير ولاية *** وأثبتها أثنى كتاب الشرايع


    تو همان كسى هستى كه در حال ركوع زكات دادى جان به قربانت اى بهترين ركوع كننده!

    از اين رو، خداوند بهترين ولايت را در مورد تو فرو فرستاد و آن را در كتاب شرايع (قرآن) ثبت فرمود
    (1).

  6. #6
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/01/09
    محل سکونت
    *گیلان-املش*
    سن
    31
    نوشته ها
    5,954

    پیش فرض

    آيه ولايت از ديدگاه ابن تيميّه


    با توجّه به آن چه بيان شد نه راهى براى خدشه دار كردن در سند اين اخبار وجود دارد، نه جايى براى تكذيب آن باقى مانده، و نه تضعيف رواياتش ممكن است.


    اما ابن تيميّه نيز در اين مورد و درباره اين استدلال اظهار نظر كرده است. او مى نويسد:

    «بعضى از دروغ پردازان، حديثى دروغين ساخته اند و گفته اند كه اين آيه هنگامى نازل شد كه على در حال نماز انگشترش را به فقير بخشيد.

    اين خبر به اتّفاق و اجماع دانشمندان حديث، دروغ است و دروغ آن آشكار است» !


    سپس مى افزايد:

    «تمامى دانشمندان درايه و حديث شناس اتفاق نظر دارند كه اين آيه در شأن على نازل نشده، و على هيچ گاه انگشترش را در حال نماز به فقير نداده است.

    از طرف ديگر همه محدّثان اتفاق نظر دارند كه آن قصّه اى كه در اين مورد نقل شده، دروغين و جعلى است و جمهور امّتِ پيامبر چنين حديثى را نشنيده اند»
    (1).



    چه قدر قابل توجه است!!

    ما به همه كسانى كه در بحث هاى علمىِ خود چشم و گوش بسته از ابن تيميّه پيروى مى كنند و نظرات او را مى پذيرند مى گوييم كه متنبّه شوند

    و ببينند كه از چه شخصى عقايد، احكام، سنن و آداب شان را مى آموزند.

    بنا بر نظرات ابن تيميّه ، قاضى ايجى و، شريف جرجانى و بزرگان دانشمندان كلام ـ كه به نام آن ها اشاره شد ـ هيچ يك عالم به حديث نيستند،

    و لذا از زمره امّت محمّد(ص) خارجند. آن ها تصريح كرده اند كه تمامى مفسّران، اجماع و اتّفاق نظر دارند كه اين آيه در شأن امير مؤمنان على عليه السلام

    نازل شده است ؛ ولى ابن تيميه مى گويد: «اين حديث دروغين را بعضى دروغ گويان جعل كرده اند و تمامى عالمان حديث معتقدند كه على انگشترش را

    به فقير نداده است».

    گويا مراد او از اهل علم ـ كه ادّعا مى كند بر كذب اين حديث اجماع كرده اند ـ تنها خود او يا بعضى از كسانى است كه گرد او جمع شده اند؛

    و چون دو ـ سه نفر از اطرافيانش چنين نظرى داده اند، ادّعا مى كند كه نه تنها تمامى اهل حديث و ناقلان اخبار بر نظريه وى اجماع و اتّفاق نظر دارند

    بلكه تمامى امّت بر آن اجماع كرده اند.


    گويا اجماع در جيب اوست، و هر گاه بخواهد آن را از جيب خود بيرون آورده و به مردم عرضه مى كند، و از طرفى بر مردم نيز لازم دانسته است كه هر چه

    او ادّعا كرده بپذيرند.

  7. #7
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/01/09
    محل سکونت
    *گیلان-املش*
    سن
    31
    نوشته ها
    5,954

    پیش فرض

    برداشت آخر

    از آن چه بيان شد مى توان اين گونه نتيجه گرفت كه اين قضيّه معروف و مشهور است، هم در كتاب هاى شيعيان و هم در كتاب هاى اهل سنّت.

    ما در اين نوشتار به برخى از آن ها اشاره كرديم، ولى راويان اين حديث، كه برخى با سند و برخى ديگر به صورت مرسل اين حديث را نقل كرده اند

    بيش از اين ها هستند(1). آيا هيچ يك از آن ها عضوى از امت محمّدى محسوب نمى شود؟

    بنا بر اين هيچ شك و شُبهه، و جاى هيچ گونه مناقشه اى ـ چه از نظر سند، و چه از نظر شأن نزول آيه شريفه و چه از نظر دلالت آن ـ در مورد اين حديث

    وجود ندارد، و اين آيه در شأن امير مؤمنان على عليه السلام و در زمانى كه آن حضرت در حال ركوع انگشترش را به فقير بخشيده، نازل شده است.

  8. #8
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/01/09
    محل سکونت
    *گیلان-املش*
    سن
    31
    نوشته ها
    5,954

    پیش فرض

    بخش دوم :

    امامت على عليه السلام در آيه ولايت



    آيه ولايت و امامت على عليه السلام

    پيش تر بيان شد كه آيه ولايت، از جمله آيه هايى است كه بيانگر امامت امير مؤمنان على عليه السلام است.

    براى روشن شدن چگونگى استدلال به اين آيه مباركه در آغاز بايد معناى برخى از واژگان آيه توضيح داده شود و يك بار ديگر آيه شريفه بررسى گردد.

    در قرآن كريم مى خوانيم:

    « انما وليّكم اللّه ورسوله والّذين آمنوا الّذين يقيمون الصّلاة ويؤتون الزّكاة وهم راكعون »


    «تنها ولى و صاحب اختيار شما خدا، فرستاده او و كسانى هستند كه ايمان آورده اند؛ همان كسانى كه نماز را برپا مى دارند

    و در حال ركوع زكات مى دهند».



    در نگاه آغازين دو واژه قابل بررسى است؛ واژه « إنّما » و واژه « وليّكم »

    بى ترديد واژه (إنّما) در زبان عربى به معناى «حصر» است و حصر يعنى منحصر كردن حكمى به مورد خاصّى، به طورى كه آن حكم

    تنها اختصاص به همان مورد داشته باشد و هيچ كس يا هيچ چيز ديگرى آن حكم را نداشته باشد.

    اين معنا درباره واژه ( إنّما ) مورد قبول همه بوده، و كسى آن را انكار نكرده است.

    .

  9. #9
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/01/09
    محل سکونت
    *گیلان-املش*
    سن
    31
    نوشته ها
    5,954

    پیش فرض

    «ولايت» چيست؟

    دوّمين واژه مورد بررسى، واژه (وليّكم) يعنى «ولىّ شما» است. اكنون اين پرسش مطرح است كه معناى «ولايت» چيست؟

    پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله در حديثى كه به نام «حديث ولايت» معروف شده است مى فرمايد:

    «على منّى وأنا من علىّ وهو وليّكم بعدي» (1)

    «على از من و من از على هستم، و او بعد از من ولى شماست».


    بنا بر اين، واژه ولايت، هم در اين آيه مباركه و هم در اين حديث، با تعبير (وليّكم) آمده است.

    واژه ولايت از نظر لغوى داراى معانى مختلفى است؛ اين معانى مختلف يا در يك معنا مشترك هستند و يا خير.

    اگر مشترك باشند هر كدام از آن ها ، مورد و مصداقى از آن معنا خواهند بود كه به آن مشترك معنوى گفته مى شود، و اگر هيچ اشتراكى با هم نداشته باشند،

    تنها در لفظ مشتركند كه به آن مشترك لفظى گفته مى شود.

    معناى اول ولايت، مشترك معنوى است؛ يعنى ولايت هميشه به يك معنا مى آيد و معانى ديگر هر كدام مصداقى از آن معناى واقعى خواهد بود يعنى:

    عهده دار شدن كار ديگرى.


    به عنوان مثال وقتى گفته مى شود: فلانى ولىّ فلانى است يعنى او عهده دار كارهاى فرد دوم است، و يا وقتى گفته مى شود:

    اين شخص ولىّ اين طفل صغير است يعنى او مسئوليّت كارهاى طفل را به عهده گرفته است.

    و نيز ولىّ امر به كسى گفته مى شود كه تمامى كارهاى آن امر به عهده او باشد. به همين علّت است كه به سلطان و پادشاه

    «ولىّ» گفته مى شود؛ زيرا تمامى اُمور مملكت به عهده اوست و او اين مسئوليت كشوردارى را به عهده گرفته است.

    اين معنا همان معناى واقعى ولايت است. از اين رو در هر مورد كه واژه ولايت به كار رفته باشد، اين معنا در آن لحاظ شده است.

    به عنوان نمونه به دوست و رفيق و همسايه ولىّ گفته مى شود. به شخصى كه با شما هم پيمان بوده و قسم خورده كه شما را يارى كند، ولىّ مى گويند.

    پدر ولىّ است، خداوند متعال ولىّ است و پيامبر او نيز ولىّ است و موارد ديگرى در همين معنا وجود دارد كه به آن ها ولىّ گفته مى شود.

    اين معنا در تمامى موارد كاربرد واژه ولايت وجود دارد، وقتى كه به همسايه ولىّ گفته مى شود يعنى او سزاوارترين كسى است كه كارهاى همسايه اش را

    انجام داده و عهده دار امور او گردد.

    اگر براى كسى مشكلى پيش آيد نزديك ترين كسى كه به يارى او مى شتابد و در برطرف كردن آن مشكل او را كمك مى كند و كارهاى آن شخص را

    به عهده مى گيرد همسايه اوست، كه به آن حقّ همسايگى نيز گفته مى شود.

    كسى كه هم پيمان كسى مى شود، يا كسى كه به يارى ديگرى مى آيد، و يا برادر انسان، هر كدام داراى نوعى ولايت هستند،

    اما يك معناى واحد در تمامى اين موارد موجود است كه همان معناى قيام به امر و عهده دار شدن كارهاى ديگرى است.

    با بررسى كتاب هاى لغت و سخن بزرگان اين فنّ، به خوبى روشن مى شود كه همه آن ها همين معناى اساسى را براى واژه ولايت بيان كرده اند.

    اگر گفتيم: واژه ولايت مشترك لفظى است، يعنى لفظ ولايت معانى و مصاديق مختلفى دارد، بدون اين كه بين آن معانى وجه اشتراكى وجود داشته باشد؛

    مانند واژه «عين» كه در زبان عربى به آن مشترك لفظى مى گويند، چرا كه در معانى مختلفى به كار مى رود از جمله: چشمه آب، چشم انسان، خورشيد و ...

    مى بينيد كه اين معانى گوناگون داراى معناى مشترك نيستند، بلكه هر كدام معناى خاص خود را دارند.

    اين مطلب در كتاب هاى علم اصول به تفصيل مطرح شده است.

    بنا بر اين، واژه ولايت، بر فرض اين كه از آن چه گفتيم صرف نظر كنيم و بگوييم: مشترك لفظى است، داراى معانى گوناگونى خواهد بود كه يكى از آن معانى

    اين است: سزاوارتر بودن به چيزى، و اولويّت داشتن نسبت به امرى.


    در مشترك لفظى براى اين كه بفهميم آن لفظ در كدام يك از معانىِ آن به كار برده شده است، بايد به قرائن و شواهدى كه مراد و مقصود گوينده را

    مشخص مى كند، توجّه كنيم.

    بنا بر اين بايستى در پى قرينه هايى باشيم كه در اين آيه مباركه وجود دارد، تا روشن شود كه واژه ولايت در اين آيه، به چه معنايى به كار رفته است.

  10. #10
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2010/01/09
    محل سکونت
    *گیلان-املش*
    سن
    31
    نوشته ها
    5,954

    پیش فرض

    معناى ولايت در آيه شريفه :


    بنا بر آن چه كه بيان شد ، قرائن و شواهد متعدّدى در اين آيه وجود دارد كه اثبات مى كند ولايت به همان معنايى است كه مكتب اهل بيت(ع) قائل هستند؛

    يعنى: اولويّت، برترى و سزاوارتر بودن براى به عهده گرفتن امور مسلمانان.



    قرينه ها بر دو گونه اند: قرائن مقاميّه و قرائن لفظيّه.

    قرائن مقاميّه همان دقّت در مقام و زمانى است كه آيه نازل شده است، و با آن قرائن روشن مى شود كه واژه ولايت در معناى اولويّت و برترى

    در سرپرستى امور مسلمانان است.

    برخى ديگر از قرائن ، تصريحات خود پيامبر اكرم صلى اللّه عليه وآله است كه قرائن «لفظيّه» خوانده مى شوند.

    پاره اى از اين قرائن لفظى، رواياتى است كه در اين مورد آمده است ...

صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •