صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11

موضوع: فيزيك هسته اي_بهداشت حرفه اي و حفاظت در برابر پرتو هاي يون ساز

  1. #1
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    New فيزيك هسته اي_بهداشت حرفه اي و حفاظت در برابر پرتو هاي يون ساز

    مفاهیم پایه :
    وضع اتم های عناصر رادیواکتیو پس از صدور ذره آلفا ، ذره بتا و اشعه گاما چه می شود دانشمندان ثابت کرده اند که هسته اتم ها در اثر این تشعشع تغییر کرده و به هسته اتم عنصر دیگر تبدیل می شود به این پدیده زوال یا نابودی رادیواکتیو نام نهاده اند.


    هر اتم رادیو اکتیو دیر یا زود از بین می رود. و به اتم دیگری تبدیل می شود. اما طول عمر اتم های یک عنصر برای همه آنها یکسان نیست. بعضی به سرعت تجزیه می شوند در حالیکه برخی دیگر مدت ها بدون تغییر می مانند پیش بینی و پیش گویی اینکه یک اتم بخصو ص درچه لحظه معینی زوال خواهد یافت غیر ممکن است همچنین سرعت زوال رادیو اکتیو برای تمام عناصر یکسان نیست و از چند میکرو ثانیه تا میلیون ها سال فرق می کند .

    بررسی کمی :
    ثابت شده است که در یک عنصر رادیو اکتیو در هر لحظه تعداد اتم هایی که تجزیه می شوند با تعداد اتم های موجود متناسب است یعنی تعداد اتم هایی که از یک مقدار معینی عنصر رادیواکتیو در واحد زمان زوال می یابند کاملاً مشخص است این موضوع به کمک تجربه بدین شکل به اثبات رسید که مشاهده نمودند که تغییرات شدت تشعشع یک جسم رادیو اکتیو تابعی از زمان است نسبت بین اتم هایی که از یک عنصر رادیو اکتیو در واحد زمان تجزیه می شود به همه اتم های آن نسبت ثابت زوال یا Decay Constant نامند.
    این نسبت برای ایزوتوپ هر عنصر مقدار معینی است و از مشخصات مهم و تغییر نا پذیر آن ایزوتوپ بشمار می رود مثلاً اگر 8 میلیون اتمی که نسبت ثابت زوال آن 0.1 است داشته باشیم مشاهده خواهیم کرد که در هر ثانیه یک دهم آن تجزیه می شود یعنی در ثانیه اول 800 هزار اتم و در ثانیه دوم از 7200 هزار اتم باقی مانده 720 هزار و همین طور الی آخر
    نیم عمر (Half life ):
    تعداد اتم های یک عنصر رادیو اکتیو بطور مداوم کم می شود و چون نسبت زوال ثابت است و به تعداد اتم های موجود بستگی دارد بنابر این اتم هایی که در هر لحظه بعد زوال می یابند کمتر می شوند معمولازندگانی یک عنصر رادیو اکتیو را بر حسب نیم عمر آن حساب می کنند .

    نیم عمر: یک عنصر رادیو اکتیو عبارتست از زمانی که طول می کشد تا نصف اتم های موجود آن زوال پیدا کرده و خاصیت رادیو اکتیویته خود را از دست بدهد .
    نیم عمر رادیوم 22 سال است و برای اورانیوم 238 ،4500 میلیون سال می باشد یعنی از حالا تا4500 میلیون سال دیگر وقت لازم است تا نیمی ازعنصر اورانیوم طبیعت زوال پیدا کرده و تبدیل به عنصر سرب شود نیم عمر عنصر پلوتنیوم فقط 3 میکروثانیه طول می کشد .
    قانون جابه جاشدن عناصر رادیو اکتیو یا قانون سودی (Soddy Low) :
    هنگامی که یک عنصر رادیو اکتیو یک ذره آلفا ساتع می کند بار هسته آن 2 واحد و جرم هسته آن 4 واحد کم می شود زیرا بار ذره آلفا برابر 2 و جرمش برابر 4 است و عنصر حاصله درجدول دوره ای دو خانه به سمت چپ حرکت خواهد کرد مثلا اگر رادیوم که خانه 88 جدول را اشغال کرده یک ذره آلفا منتشر کند، به رادن (Radon) که یک گاز رادیواکتیو است و خانه 86 را اشغال کرده تبدیل می شود .

    ذرات بتا نظیر ذرات آلفا محصول تجزیه هسته اتم های رادیواکتیو هستند ، آنها از تبدیل نوترون به پروتون بدست می آیند (یک نوترون در اثر واپاشی پرتو زا به یک ذره بتا و یک پروتون تبدیل می شود).
    هنگام صدور ذره بتا بار هسته اتم یک واحد افزوده می شود لذا این عنصر در جدول دوره ای یک خانه به طرف راست حرکت می کند در بیشتر حالات تجزیه هایی که منجر به صدور ذرات آلفا و بتا می شوند با اشعه گاما همراه هستند .
    تشعشع گاما سبب سقوط انرژی هسته ای می گردد اما هیچ تغییری در ساختمان آن بوجود نمی آورد قانون اخیر به نام دانشمندی که اولین بار آنرا یافته است به نام قانون سودی نیز نامیده شده است

  2. #2
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    تاریخچه کار

    بشر از زمانی که خود راشناخت در پی کار و فعالیت بوده ودر هر زمان دستخوش تحولاتی گردیده است . وجود ابزار کار شاید قدیمی ترین تحولی باشد که در زندگی بشر بوجود آمده است . زمانی ابزار سنگی و بعدا با پیدایش آهن و فلزات ابزار فلزی جایگزین آن شد و تا موقعی که آن ابزار جز به نیروی عضلانی انسان حرکت نمی کردند ابزار دستی اساسی ترین عنصر تولید بوده است لیکن با ابداع کشاورزی ودامداری . آغاز شهرنشینی و گسترش شهرها ورود ماشین آلات . توسعه آن و تجلی عصر ماشین . انقلابی بس عظیم در کسترش فعالیتهای انسانی پدیدار شد . در بررسی تاریخچه کار از عصر ابزار دستی تا عصر ماشین به دوره های دیگری نیز برمی خوریم که در زندگی و کار انسانها سایه افکنده است از این رو تاریخچه کار را بطور کلی می توان در دوره هایی مشتمل بر عصر ابزار دستی . دوره بردگی . کار زراعتی . کار زنان و عصر ماشین مورد بررسی و مطالعه قرار داد .

    تاریخچه بهداشت شغلی ( حرفه ای )

    تا قرن شانزدهم میلادی در کتب طبی به بهداشت شغلی و ارتباط بیماریهای مختلف با شغل افراد اشاره قابل توجهی نشده است . از قرن شانزدهم به بعد در تاریخ به چهره های درخشانی بر می خوریم که تمام عمر خود را صرف تشخیص وجلوگیری از بیماریهای ناشی از کار نموده و خدمات با ارزشی انجام داده اند .
    اولین فردی که آثار ارزنده ای در موردد بهداشت شغلی از خود به یادگار گذاشته است طبیبی از ناحیه ساکسونی در ایتالیا بنام اگریکولما بود او کتابی در 12 جلد درباره اکتشافات و استخراج فلزات . ابزار کار . حوادث و بیماریهای ناشی از کار و ... نوشت که در سال 1556 منتشر شد . بعداز اودر سال 1567 پزشک دیگری اهل سوئیس بنام پاراسلسوس کتابی درباره بیماری های وابسته به شغل در بین کارکنان معدن ذوب و فلزات منتشر کرد . در سال 1633 پدر طب کار یا همان رامازینی بدنیا آمد که یکی از پیشقدمان بزرگ قرن 17 در زمینه بهداشت کار می باشد . کتاب معروفش در باره بیماریهای حرفه ای در سال 1700 میلادی منتشر شد . او برای اولین بار به پزشکان توصیه کرد که علاوه بر سوالات که در زمان معاینه از بیماران می پرسیدند از همه بپرسند شغل شما چیست این جمله کوتاه نقطه عطفی در تاریخ طب کار بشمار آمده است .
    پس از آن می توان به وضع قانون کار در سال 1832 در انگلستان اشاره کرد در میان پزشکان قرن نوزدهمی که در این رشته فعالیت داشته میتوان از دو پزشک انگلیسی به نامهای چارلز تاکرا و سرتوماس لک نام برد .

    تعریف بهداشت حرفه ای

    تعریف کلاسیک : علمی که شناسائی . اندازه گیری و مقایسه با استاندارد و کنترل عوامل زیان آور محیط کار شامل عوامل شیمیائی فیزیکی بیولوزیکی مکانیکی و روانی که روی سلامتی کارگران یا شاغلین اثر می گذارد رابه عهده دارد

    هدف بهداشت حرفه ای
    اهداف کلی بهداشت حرفه ای را می توان بدین ترتیب نام برد :
    1- ارتقاء سطح سلامت جسمی وروانی و اجتماعی شاغلی
    2- پیشگیری از بروز بیماریهای حرفه ای
    3- جلوگیری از بروز حوادث ناشی از کار
    4- انتخاب کارگر مناسب که از لحاظ جسمی و روانی متناسب با کار باشد

    عوامل زیان آور محیط کار بطور کلی به چهار گروه تقسیم می شوند
    1- عوامل فیزیکی زیان آور محیط کار
    این عوامل خود به 5 دسته تقسیم می شوند
    * صدا
    هر چیزی که شنیده میشود صدا نام دارد . امروزه صدا جزئی از زندگی انسان رادر بر می گیرد وبه عنوان یکی از خطرات شغلی و صنعتی به شمار می آید . صدا باعث افزایش ضربان قلب . افزایش فشار خون . سردرد سرگیجه واستفراغ ودر نهایت باعث کری شغلی می شود . حد استاندارد صدا در محیط کار 85 دسی بل در 8 ساعت کاری است .

    برای پیشگیری از عوارض صدا به نکات ذیل باید توجه کرد
    - معاینات قبل از استخدام و دوره ای
    - استفاده از وسایل حفاظت فردی
    - کاهش صدا در دستگاه
    جوشکاریها . تراشکاری ها .نجاریها . چوب بری ها سنگ بری ها و ... در معرض عوارض ناشی از صدا هستند .
    * ارتعاش
    حرکت نوسانی اجسام است که از ماشین ها و تجهیزات تولید و اثرات آن ناشی از تماس با آن است . ارتعاش در موارد خفیف باعث سردرد وناراحتی عمومی ودر موارد شدید باعث سرئرئ . سرگیجه و استفراغ می شود . ارتعاش در دست باعث رنگ پریدگی در انگشت . درد .خارش و مورمور شدن دست می شود . ارتعاش بیشتر در دست وبازو و یا تمام بدن ( رانندگان ) منتقل میشود و عوارض ایجاد می کند
    برای کنترل و پیشگیری از عوارض ارتعاش می توان اقدامات ذیل را انجام داد
    - میراکردن ارتعاش به دست و بازو ( هدایت ابزار از فاصله دور . میرا کردن ابزار از درون ویا بدنه ابزار )
    - کاهش زمان کار با دستگاه تولید ارتعاش
    - در رانندگان استفاده از سیستم فنر بندی صندلی راننده و نیز قرار دادن بالشی نرم میان راننده و صندلی

    * روشنائی
    امروزه روشنائی برای کارگاهها اهمیتی ویزه یافته است زیرا کمبود روشنائی در محیط کار . افزون بر ایجاد خستگی اعصاب . آسیب های دیگر به سلامت و بینائی کارگر وارد می آورد
    روشنائی در کارگاه به دو صورت تامین می گردد
    - روشنائی طبیعی ( نور خورشید )
    می توان با تعبیه پنجره مناسب این روشنائی را ایجاد کرد که نسبت به روشنائی مصنوعی برتر ی دارد
    - روشنائی مصنوعی
    در روشنائی مصنوعی از لامپ های الکتریکی استفاده می گردد که باید در طراحی آن دقت شود تا باعث خیرگی نشود
    قالی بافان . طراحان و اپراتورها و ... در معرض عوارض ناشی از روشنائی هستند
    * اشعه
    گونه ای از انرزی است که در خلاء یا ماده منتشر می شود
    - یونساز - غیر یونساز
    پرتوهای یون ساز کاربردهای پزشکی . کشاورزی و صنعتی داشته در هنگام استفاده از این پرتو ها باید به نکات حفاظتی تماس با آن توجه و رعایت شود از جمله حفاظ گذاری و زمان و فاصله مناسب زمان کار توجه نمود . اشعه ایکس جزء پرتوهای یونساز است
    اشعه ماوراء بنفش و اشعه مادون قرمز جزء اشعه های غیر یونساز است .اثرات پرتو ماورائ بنفش شامل قرمزی پوست . تیرگی پوست . سرطان پوست و التهاب قرنیه میباشد . هنگام تماس برای حفاظت در برابر آن باید به نکات حفاظتی از جمله آموزش . فاصله از منبع اشعه . ووسایل حفاظت فرذی و محصور کردن توجه کرد
    خورشید یکی از تولید کنندگان این اشعه است
    اشعه مادون قرمز از اجسام ملتهب منتشر شده ( جوشکاری ) می تواند باعث آب مروارید شود
    گشاورزان . جوشکاران .رادیواوزیستهاو آجرپزها در معرض لشعه هستند
    * گرما سرما رطوبت
    شرایط جوی محیط کار شامل گرما و سرما و رط.بت می باشد
    - گرما و رطوبت
    گرمای موجود در محیط کار از منابع مختلفی مثل ماشین آلات . فرایندهای تولید تابش خورشید و وسائل روشنائی وشرایط خارج از محیط کار ایجاد می شود . عوارض آن به دو گروه خفیف وشدید تقسیم می شود .
    خفیف شامل سوختگی پوست و جوش گرمائی و شدید شامل گرمازدگی . ضعف گرمائی می باشد . برای کنترل گرمای محیط کار روش های متعددی وجود دارد مانند کاهش فعالیت جسمانی . برنامه منظم کار واستراحت . تهویه عمومی و استفاده از وسائل حفاظت فردی
    - سرما
    تمروزه مطلوب ترین دما برای زندگی 21 درجه سانتی گراد است . در دمای پائین کار وفعالیت دشوار می شود . اگر سرما شدید باشد دست و پاهای فرد حالت کرخی پیدا کرده و فرد توان انجام کار راندارد . در این حالت استفاده از دستکش ووسائل حفاظت فردی . استفاده از غذا و نوشیدنی ها یگرم . استفاده از پوشاک گرم و برنامه ریزی برای گرم شدن هنگام استراحت می تواند از عوارض سرما جلوگیری نماید

    عوارض ناشی از سرما عبارتند از :
    - کهیر - سرخی - سرمازدگی
    همچنین استفاده از از اتاقک و چادرهای ویزه برای کسانی که در فضای باز کار می کنند پیشنهاد می گردد
    کشاورزان .کارگران راه سازی . جنگل بانان و کارگران کوره های آجر پزی در معرض عوارض ناشی از سرما و گرما هستند .

    *** فشار هوا و جریان الکتریکی نیز جزء عوامل زیان آور فیزیکی می باشند

    2- عوامل زیان آور شیمیائی
    عوامل زیان آور شیمیائی محیط کار به سه دسته گردو غبار . دود ودمه . گاز و بخار و کلیه مواد شیمیائی وسموم که در صنعت و کشاورزی استفاده و کارگران در معرض آن هستند تقسیم می شود
    کنترل عوامل شیمیائی در بهداشت حرفه ای شامل اقدامات و روش هایی است که برای حذف یا کاهش تماس افراد با عوامل زیان آور محیط کار انجام گرفته یا بکار بسته می شود هدف پایانی همه آنها جلوگیری از اثرا ت سوء عوامل زیان آور برروی کارکنان است . این اقدامات شامل دودسته اقدامات محیطی و فردی می باشد
    عوامل کنترلی محیطی شامل
    1- طراحی و جانمائی مناسب 2- حذف یاکاهش آلاینده در محل تولید
    3- جداسازی 4- تهویه ( عمومی و موضعی )
    5- استفاده از روش تر 6- نظافت کارگاه . انبار کردن مواد و برچسب گذاری
    عوامل کنترلی فردی شامل :
    1- روش انجام کار 2- وسائل حفاظت فردی
    3- کاهش زمان کار 4- بهداشت فردی 5- دیگر اقدام ها ( معاینه پزشکی . آموزش بهداشت و ....)
    3- عوامل زیان آور ارگونومیکی
    این عوامل عبارتند از طراحی نادرست ابزار . تجهیزات و محیط کار نیز حمل و بلند کردن بار . شرائط بینائی نا مطلوب . ارتعاش وضعیت نامطلوب بدنی هنگام کار اعمال نیرو و تکرار حرکت .
    هر یک از عوامل یاد شده اگر از اندازه تحمل فیزیواوزیک بدن انسان فزونی گیرد . عوارض و آسیب هایی راایجاد می کند . در بهداشت حرفه ای کوشش ها بر پیش بینی . تشخیص . ارزیابی ودر صورت نیاز کنترل آنها متمرکز است
    4- عوامل زیان آور زیست شناختی ( بیولوزیکی )
    این عوامل عبارت هستند از حشرات . کپک ها . قارچ ها . باکتری ها . ویروس ها . ریکتزیاها و کلامیدها . این عوامل ممکن است به هنگام کار با نمونه های زیست شناختی . گیاهان . جانوران و یادفع نادرست مواد زاید وفاضلاب . رعایت نکردن بهداشت فردی و نظم و نظافت تولید شوند . در برخی شغل ها به دلیل شرائط کار .گونه فعالیت و نیز تولید یا مصرف مواد گوناگون کارکنان در برابر عوامل زیست شناختی زیانآور ودر نتیجه . ابتلا به بیماریهای عفونی قرار دارند
    برنامه ها بهداشت حرفه ای
    1- آزمایشات پزشکی قبل از استخدام
    2- معاینات دورهای
    3- معاینات استخدامی
    4- نظارت بر خانه ها بهداشت وبهورزان در روستا در خصوص پیگیری مسائل بهداشت حرفه ای
    5- نظارت بر کارخانجات و بازرسی ماهانه
    6- طرح بهگر
    7- طرح بقاء ( بهداشت قالی بافان ) طرح مشترک جهاد کشاورزی و وزارت بهداشت
    8- طرح بهسازی کلرگاههای قالیبافی ( طرح اختصاصی وزارت بهداشت در بهداشتی نمودن کارگاههای قالی بافی )
    9- طرح صنوف
    10- طرح یایش کارگاههای شهری ( بازدید از کارگاههای سطح شهر )
    11- آموزش موازین بهداستی و ایمنی به کارگران . کارکنان . کشاورزان در ارتباط با شغل آنها
    12- شناسائی . ارزیابی وکنترل عوامل زیان آور محیط کار
    13- اندازه گیری عوامل زیان آور محیط کا ر ( صدا سنجی – نورسنجی – اندازه گیری گاز و بخارات )
    14- صدور مجوز ها بهداشتی به کارخانجات
    15- بازدید از ترمینال
    16- ارجاع به دادگاه
    17 - برنامه های مربوط به تغذیه کارگران
    18 - توانبخشی حرفه ای
    19- بازدید از معادن
    دامنه فعالیتهای بهداشت حرفه ای به اختصار عبارتنداز :
    1- مسئله بررسی و کنترل بیماریهای ناشی از کار
    2- پیشگیری از حوادث ناشی از کار
    3- معاینات پزشکی در صنعت
    4- تسهیلا ت بهداشتی در صنعت

    اساسا بهداشت حرفه ای بیشتر پیشگیری است تا درمان و برای پیشگیری ابتدا با اثر های متقابل محیط کار و خطرهای کاری . علل حوادث و دشواریهلی صنعتی شدن لازم می باشد

  3. #3
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    محافظت کننده های پرتوی

    کشف محافظهایپرتویبعضی از مواد گرچه بر حساسیت پرتوی سلولها تاثیر مستقیمیندارند اما با ایجاد انقباض عروقی یا مداخله در فرایندهای طبیعی باعث کاهش غلظتاکسیژن در اندامهای بحرانی می شوند . بنابراین کل موجود زنده دربرابر تشعشع محافظتمی شود . به دلیل آنکه سلولها در شرایط هیپوکسی به اشعه ایکس حساسیت کمتری نشان میدهند ، رخداد این فرایند را نیز می توان حفاظت تلقی کرد . مثالهایی از این مواد ،سیانید سدیم ، مونوکسید کربن ، اپی نفرین ، هیستامین و سروتونین می باشد . چنینترکیباتی به خودی خود محافظ پرتوی واقعی به حساب نمی آیند ،‌ لذا بیش از این موردبحث واقع نمی شوند .
    قابل توجه ترین گروه محافظهای پرتوی واقعی ، ترکیبات سولفیدریل می باشند . ساده ترین آنها سیستئین است ؛ یک ترکیب سولفیدریل شامل یک اسیدآمینه طبیعی با فرمول زیر است:

    NH2
    SH – CH2 – CH
    COOH
    درسال 1984 ، پت دریافت اگر پیش از تابش گیری موشها مقدار زیادی سیستئین به آنهاتزریق یا خورانده شود باعث محافظت موشها از آثار تابش گیری تمام بدن می شود . تقریباً در همان زمان باک و همکارانش در اروپا به طور مستقل قابلیت حفاظت سیستامینرا در برابر تابش گیری تمام بدن حیوانات گزارش کردند . این ترکیب ساختمانی شبیهفرمول زیر دارد :
    SH – CH2 - CH2 – NH2
    در حیوانات تزریق شدهبا mg/kg 150 سیستامین برای ایجاد مرگ و میز به میزان مشابه با حیوانات کنترل ، به8/1 برابر اشعه ایکس بیشتر نیاز است . این فاکتور 8/1، « فاکتور کاهش دز » DRF نامدارد که به شکل زیر تعریف می شود :
    دز تشعشع در غیاب دارو / دز تشعشع در حضوردارو = DRF
    مکانیزمعملبرای یافتن محافظهای پرتوی موثر بسیاری از ترکیبات مشابهمورد آزمایش قرار گرفتند . موثرترین آنها از ترکیبات و ویژگیهای معینی برخوردارند : یک گروه آ‍زاد ( یا گروه SH فعال ) در یک طرف مولکول و یک عامل بازی قوی مانند آمینیا گوآنیدین در طرف دیگر قرار می گیرد که با زنجیره مستقیم دو یا سه اتم کربن از همجدا می شوند . ترکیبات سولفیدریل محافظهای پرتوی موثری در مقابل پرتوهای یونسازپراکنده مانند اشعه ایکس یا گاما می باشند . مهمترین مکانیزمهایی که به واسطه وجودگروه SH- در حفاظت سلولی ایجاد می شود ، شامل موارد زیر است :
    1- جاروب رادیکالآ‍زاد که در مقابل تولید رادیکال آزاد اکسیژندار با پرتوهای یونساز یا عواملی شیمیدرمانی مانند عوامل آلکیله کننده محافظت به عمل می آورد .
    2- اهدای اتم هیدروژنبرای تسهیل ترمیم شیمیایی در نقاط آسیب DAN.
    در فصل اول ، درمورد زنجیره وقایعیکه بین جذب فوتون و آسیب بیولوژیکی نهایی روی می دهد ، توضیح داده شد . این مواردشامل تولید رادیکالهای آزاد، پیش از اندرکنش با مولکولهای حیاتی جاروب و حذف شوند ،اثر تشعشع کاهش می یابد . این فرایند در شکل 9-1 نمایش داده شده است .
    اثرحفاظتی ترکیبات سولفیدریلی به موازات اثر اکسیژن صورت می گیرد ، بیشترین اثر برایپرتوهای یون ساز پراکنده ( برای مثل اشعه ایکس و گاما ) و کمترین اثر برای پرتوهاییونساز متراکم ( مانند ذرات آلفای کم انرژی ) گزارش شده است . ممکن است پیش بینیشود که بالاترین مقدار ممکن فاکتور کاهش دز با جاروب موثر رادیکالهای آزاد ، معادلنسبت افزایش اکسیژن یعنی مقدار 5/2 تا 3 باشد .
    توصیف ساده مکانیزم عمل محافظهایپرتوی سولفیدریل از نظر ظاهری راضی کننده است اما کل داستان نیست ؛ زیرا محافظتهایپرتوی خاصی از این گروه ،‌ در مقابل پرتوهای یونساز متراکم ( مانند نوترون ) بهمیزان بیشتر از حد انتظار موثر خواهند بود . البته عوامل دیگری باید دخالت داشتهباشند که به خوب شناخته نشده اند .
    توسعه ترکیبات موثرترجای تعجب نیست کشف ترکیبیکه بتواند در مقابل تشعشع حفاظت ایجاد کند، علاقه و هیجان زیادی را در ارت آمریکاایجاد کرده باشد زیرا در سالهای اول پس از جنگ جهانی دوم هنوز خاطره هیروشیما وناگازاکی در اذهان زنده بود . علی رغم محسوب شدن سیستئین به عنوان یک محافظ پرتوی ،این ترکیب یک ماده سمی است و در دزهایی که حفاظت ایجاد می کند باعث حالتهای تهوع واستفراغ می شود . ارتش ایالات متحده در سال 1959 به منظور بررسی ، سنتز و شناساییداروهای قادر به ایجاد حفاظت پرتوی ، بدون ایجاد سمیت سیستئین و سیستامین برنامهگسترده ای را در موسسه والترررید شروع کرد . در این خصوص بیش از 4000 نوع ترکیبسنتز و آزمایش شد . در مرحله اول کشف مهمی صورت پذیرفت ، مبنی بر اینکه سمیت ترکیبرا می توان تا حد بسیار زیادی با پوشش گروه سولفیدریل با یک گروه فسفات کاهش داد . این مساله در جدول 9-1 نشان داده شده است . دز کشنده 50 درصد ترکیب در حیوانات ، درصورت پوشش گروه SH سیستامین با فسفات تا دو برابر افزایش می یابد و در اثر حفاظتینیز در اصطلاح فاکتور کاهش دز ، تا حد زیادی بهبود حاصل می شود . شایان ذکر است اینعمل موجب کاهش سمیت سیستمیک می شود . با لخت شدن گروه فسفات در سلول ، گروه SH شروعبه جاروب رادیکالهای آزاد می کند .
    ساختمان سه ترکیب نمونه از بیش از چهار هزارنوع ترکیبهای سنتز شده سریهای والترید در جدول 9-2 نشان داده شده است . گفته می شوداولین ترکیب ، 683- WR ،‌ سیستافاس نامیده شد . این ترکیب به طور متداول در بستههای سازمانی به وسیله جاسوسان روسی در اروپا طی دوران جنگ سرد برای استفاده درهنگام درگیری های هسته ای حمل می شود . مفید بودن ترکیب مذکور باید تا حد بسیارزیادی از نظر روانی و تقویت روحیه بوده باشد؛ زیرا حمل ترکیب به صورت قرص و تجویزآن خوراکی بود . در واقع ترکیبات سولفیدریل در اسید معده شکسته می شود و تنها زمانیموثر واقع می شوند که به صورت داخل صفاتی یا داخل وریدی تزریق شوند . البته عاملدیگر آن است که چنین ترکیباتی فقط در مقابل پرتوهای یونساز پراکنده حفاظت به عمل میآورند ؛ بنابراین ، حفاظت کمی در مقابل رهایی آنی نوترونهای تولید شده از انفجارهسته ای ایجاد خواهند کرد . این ترکیبات در مقابل پرتوهای گامای ناشی از ریزش اتمینیز موثر می باشند .
    دومین ترکیب ، 2721- WR ،‌ امروزه معروف به آمیفوستین ،احتمالاً موثرترین ترکیب سنتز شده در برنامهم والتررید است . حفاظت خوبی را برایاندامهای خونساز ایجاد می کند چنان که مشاهده شد با استفاده از آن فاکتور کاهش دزبرای مرگ 30 روز موش به حداکثر مقدار فرضی سه نزدیک می شود – احتمالاً ترکیبی است که به وسیله فضانوردان امریکایی در سفر به ماه حمل شد تا هنگامرخداد انفجارهای خورشیدی مورد استفاده قرار گیرد . در این ماموریتها ، در صورت خارجشدن سفینه فضایی از مدار زمین و آغاز فرود آمدن آن به سمت ماه ،‌ فضانوردان مجبوربه اجرای ماموریت 14 روزه بودند زیرا سوخت کافی برای چرخش در اطراف ، بدون دور زدندر اطراف ماه و استفاده از میدان جاذبه آن به همراه نداشت . اگر در آن دوره رخدادخورشیدی عمده ای روی می داد ، فضانوردان تحت تابش بارانی از پروتونهای پر انرژیقرار می گرفتند . در این صورت به طور تخمینی بارش مذکور دریافت دزی حدود چندین گری( چند صد راد ) منجر می شد . در چنین موقعیتی در دسترس بودن محافظی پرتوی با فاکتورکاهش بین 2 تا 3 بسیار مهم بود . چنان که دیدیم ، هیچگونه رخداد خورشیدی مهمی طیماموریتهای انسان به ماه روی نداد . از سوی دیگر آمیفوسین از قابلیتهایی درپرتودرمانی نیز برخوردار است که متعاقباً با جزییات بیشتر مورد بحث قرار می گیرد.

    سومین ترکیب ، 1607-WR ، ساختمانی شبیه دو مورد دیگر دارد ، اما در واقع به عنوانسم موش صحرایی d-CON به بازار عرضه شده است . این دو دارو با ایجاد توقف قلبی موجبمرگ می شود و در مقایسه با دو عامل دیگر فهرست شده در جدول 9-2 محافظ پرتوی بسیارموثرتری است . داروی مذکور با دز یک صدم حفاظت مشابه ایجاد می کند اما به دلیل سمیتآن مورد مصرف ندارد . این ترکیب در جدول 9-2 نیز گنجانده شده است زیرا نشان می دهدچگونه تغییری کوچک در ساختمان یک ترکیب می تواند به تغییر عمده خصوصیت و ویژگی منجرشود ؛ از سوی دیگر از منظر سمیت سلولی محدود کننده دز در سری ترکیبات سولفیدریل نیزقابل توجه است ؛ سمیت محدود کننده دز آمیفوستین کاهش فشار خون می باشد

  4. #4
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    دید کلی
    مشکل مربوط به راکتورهای شکافتی آن است که از انرژی آنها برق تولید می‌شود. مقدار زیادی انرژی به صورت زباله‌های رادیواکتیو باقی می‌ماند. در استفاده مجددا از عناصر سوختی ، مقداری زیاد و خطرناک از انواع عناصر رادیواکتیو باقی می‌ماند. وجود زباله‌های واجد تابش بسیار ، یکی از خطرات همیشگی برای زندگی بشر امروزی به شمار می‌آید. می‌توان در ظرف فولادی ضدزنگ این زباله‌ها را به مایع تبدیل کرد. اما چون اتم‌های انرژی‌دار آنها گرما ایجاد می‌کنند، از این رو یک سیستم خنک کننده دائمی ضرورت پیدا می‌کند. گازهایی نیز تولید می‌شوند که در صورت نشت خطرناک هستند.
    روشهای دفع زباله‌های هسته‌ای
    می‌توان زباله‌ها را در تابوتهایی در اعماق اقیانوسها دفن کرد. اما این خطر وجود دارد که بر اثر فعالیتهای شدید دریایی از آنجا فرار کرده یا شکسته شوند.
    می‌توان زباله‌های هسته‌ای را توسط موشک در درون فضا پخش کرد. اما این عمل هم با اعتراضاتی مواجه شد، و نیز شبهه‌هایی وجود دارد که در صورت شکست پرتاب موشک‌ها ، امکان آلودگی کره زمین وجود دارد.
    استفاده از نشت هیدرولیکی روش دیگر می‌باشد. یعنی حفره‌هایی در سنگ‌ها ایجاد کرد. و با استفاده از فشار هیدرولیکی سنگ رسی را به صورت افقی قطع می‌کنند. سپس زباله‌های رادیواکتیو مانند لایه‌ای در داخل ساندویچی در داخل مایع سیمانی پخش می‌شوند.
    یکی دیگر از پیشنهادهای محتمل ، استفاده از معدن نمک است. دفع نهایی به هر طریق که صورت گیرد، روش آماده سازی برتر زباله‌ها این است که آنها را در سرامیکهایی که عناصر رادیواکتیو از آنها قابل نشت هستند، به صورت متبلور در آورند.
    مقایسه زباله‌های هسته‌ای با مواد انفجار ی بزرگ
    نکته جالب در این است که بشر با زباله‌های هسته‌ای حاصل از شکافت هسته‌ای ، به گونه‌ای برخورد می‌کند که با فرآورده های حاصل از مهبانگ رفتار شد. در حدود 4.5 میلیارد سال قبل ، در یک بازوی مارپیچ نزدیک به لبه کهکشان راه شیری ، تشکیل منظومه شمسی ما آغاز شد. ستاره مورد نظر خورشید ، تشکیل گردید و در اطراف آن گلوله برفیهای مواد شکل گرفته ، با یکدیگر برخورد نمودند و در هم تلفیق شدند، تا اینکه برخی از آنها سیاره زمین را درست کردند. تعدادی از آن مواد زباله هسته‌ای رادیواکتیو مهبانگ بود که در سنگهای ستاره ما قرار داده شد. انسان معدن قابل شکافت را از آن سنگها استخراج کرده و مورد استفاده قرار داد. در حال حاضر انسان نمی‌داند چگونه آنها را به زمین باز گرداند.

  5. #5
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    آثار وراثتی تشعشع در انسان

    کمترین دز مضاعف کننده ممکن برای انسان Sv 03/0 ( rem 3 ) می باشد زیرا این مقدار ، مقدار متوسط تشعشع دریافت شده از منابع طی دوران 30 ساله باروری است . چنین مقداری برای دز مضاعف کننده ، به معنای ناشی شدن تمام جهشهای خودبخود از تشعشع زمینه است ، که البته بسیار ناممکن می باشد. بازماندگان حمله بمبهای اتمی در هیروشیما و ناگازاکی ، بزرگترین جمعیت انسانی تابش دیده را تشکیل می دهد و بدقت برای بررسی آثار وراثتی مورد مطالعه قرار گرفته است . طی سالها ، گروهی از 3115 فرزند والدینی که مقادیر قابل توجهی از تشعشع را دریافت کرده بودند ( یعنی در Km 2 نزدیک مرکز انفجار بمب )‌ و گروه کنترل تا حد بیشتر 41066 با توجه به شاخصهای گوناگون مورد مطالعه قرار گرفتند :‌ در سالهای اول بعد از تولد برای نقصان مادرزادی ، جنسیت کودک ، توسعه و رشد فیزیکی و بقا ( زنده ماندن ) ،‌ سپس در میانسالی برای ناهنجاری های سیتوژنتیکی و اخیراً برای بیماریهای بدخیم و نقصهای عملکردی و الکتروفورتیک چیزی حدود 30 نوع پروتئین سرم یا آنزیمها و اریتروسیتها بررسی شده است . هیچ یک از شاخصها به طور قابل توجهی به تابش گیری والدین ربط داده نشد ، اما رگرسیون خالص تا حد کمی مثبت بود
    برای بررسی موارد گوناگون آثار وراثتی ، تفاوتهای بین کودکان بازماندگان تابش دیده مربوط به فواصل نزدیک یا دور از محل انفجار مورد نظر است ، اما در واقع هیچ یک از یافته ها از نظر آماری معنی دار نیست . به هر حال برای محاسبه دزهای مضاعف کننده از تفاوتهای بین این گروههای کودکان استفاده شده است . این بحث وجود دارد که حتی در صورت عدم وجود تفاوت معنی دار آماری ، استفاده از این اطلاعات برای تخمین دزهای مضاعف کننده مجاز است . دلیل این مسأله مورد تردید بودن رابطه بین تابش گیری از تشعشع و ناهنجاری های مادرزادی می باشد زیرا یافته های جانوری ،بودن چون و چرای آن را تبیین کرده است . البته علاوه بر آن آسیبهای کروموزومی مشاهده شده در بازماندگان نیز مؤید این وضعیت می باشد .
    تنها سه مورد از این شاخصها برای تخمین دز مضاعف کننده ، مورد استفاده دارد . در این خصوص نتایج برگرفته از مطالعه ای در اوایل دهه 1980 در جدول 11-2 نشان داده شده است . میانگین ساده این سه تخمین Sv 56/1 (rem 156 ) می باشد . در یک مقاله مروری جدیدتر ، نیل دز مضاعف کننده برای انسان را حدود Sv 2 _ که البته بسیار تردیدانگیز می باشد _ تخمین زد ، حد پائینی تخمین Sv1 و یک حد بالایی متوسط پیش بینی شده است . البته این تخمین به دز تشعشعی حاد مربوط می شود زیرا به بازماندگان ژاپنی بستگی دارد .
    این تخمین برای انسان باید با رقم قابل مقایسه ای حدود Gy 39/0 ( rad 39 ) برای دزهای مضاعف کننده در موش در خصوص تابش گیری حاد از تشعشع با انتقال انرژی خطی کم مقایسه شود ( پیش از این رقم Gy 1 برای دز مضاعف کننده ذکر شده برای آهنگ دز کم بود ) . اطلاعات پراکنده انسان مورد اخیر را _ که دزهای مضاعف کننده ، حاصل از آزمایشهای با مکان ژنی خاص موش ، بسیار پائین می باشند _ تایید می نماید .
    اصول تعیین مخاطره وراثتی در انسان ممکن است به صورت زیر جمع بندی شود:
    1- بیشتر جهشها ، خواه خودبخود یا القا شده با تشعشع مضر می باشند ؛
    2- هر دزی از تشعشع ، هر چند کم ، مخاطره هایی از اثر وراثتی را در بر دارد اما تشعشع یک جهش زای نسبتاً ضعیف است ؛
    3- تعداد جهشهای تولید شده متناسب با دز است به گونه ای که یک تعمیم خطی از اطلاعات حاصل از دز بالا ، تخمین معتبری را برای آثار مربوط به دز کم فراهم می آورد ؛
    4- تخمینهای مخاطره بر مبنای آزمایشهای انجام شده با موش است .
    شرایطی که در آن انسان _ خواه به عنوان عضوی از جامعه ، خواه در دوره اشتغال _ تحت تابش اشعه قرار می گیرد ، باعث ایجاد میزان جهشهایی به میزان کم می شوند ؛ به عبارت دیگر یا آهنگ دز در شرایط تابش گیری پیوسته بسیار کم است یا اگر آهنگ دز بالا است ، میزان دز به ازای هر جلسه تابش کم می باشد . در هر یک از موارد ، اطلاعات حاصل از موش نشان دهنده رخداد جهشهای کمی است . در موارد نادر که دزی زیاد در یک تابش گیری حاد جذب می شود ، برای مثال ، در یک سانحه تشعشعی ، بخش عمده ای از عواقب وراثتی کشنده را می توان با تأخیر در آمیزش حذف کرد . در این خصوص برای یک مرد ، دوماه کافی است ؛ دوره قابل مقایسه برای زنان به طور قطع مشخص نیست ؛ اما احتمالاً طولانیتر از مردان است . با توجه به پیشنهاد قبلی، یک روش محافظه کارانه ، توصیه به مردان و زنان در خصوص پرهیز از آمیزش حداقل به مدت 6 ماه پس از تابش گیری از تشعشع قابل توجه ، برای کاستن از خطر ناهنجاریهای وراثتی است .
    __________________

  6. #6
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    .پارامترهای اشعهX

    انتشار اشعهایکسیک الکترون می تواند در لایه های اتمی جابه جا شود و یکلایه به لایه ای که هنوز پر نشده نقل مکان پیدا می کند. اگر این انتقال به لایهپائین تر باشد با آزاد شدن انرژی همراه بوده که میزان این تابش انرژی با اختلاف سطحانرژی دو لایه برابر خواهد بود. اگر این تابش انرژی شکل فوتون به خود گرفته و دارایکمیت انرژی کافی باشد. اصطلاحاً اشعه ایکس نامیده می شود. بالعکس اگر حرکت الکترونبه لایه بالاتر باشد، این انتقال مستلزم جذب مقداری انرژی توسط الکترون است کهمثلاً می توان با تابش اشعه ایکس به آن، ‌این انرژی را تأمین کرد. در تولید اشعهایکس از سه خاصیت اتمهای تنگستن در هدف لامپ مولد اشعه ایکس استفاده میشود:
    1- میدان الکتریکی
    2- انرژی همبستگی مدارات الکترونیاحتیاج اتم بهقرارگرفتن در پائین ترین وضعیت انرژی.این عکس کوچک شده است برای مشاهده ی سایز اصلی کلیک کنید
    ثر متقابلاشعه ایکس و مادهفوتون های اشعة ایکس ممکن است با الکترون هایمداری یا هستة اتم ها برخورد نمایند که البته در محدودة انرژی اشعة ایکس تشخیصبرخوردها غالباً با الکترون های مداری می باشد. 5 راه اصلی برای برخورد یک فوتوناشعة ایکس با ماده وجود دارد:
    1. پراکندگی همدوس Coherent Scattering
    2. اثر فتو الکتریک Photoelectric effect
    3. پراکندگی کمپتون Compton Scattering
    4. تولیدجفت Pair Production
    5. تجزیه توسط فوتون Photodisintegration

    1- پراکندگیهمدوسبرخوردی است که بدون ایجاد هرگونه تغییری در طول موجپرتو، فقط جهت آن را تغییر می¬دهد. این برخورد به 2 صورت پراکندگی تامسون و ریلیوجود دارد.
    در پراکندگی تامسون یک الکترون منفرد در برخورد شرکت می نماید و لیکنپراکندگی ریلی از برخورد مشترک با تمام الکترون های یک اتم نتیجه می گردد. درمحدودة انرژی ایکس تشخیص تعداد کمی پراکندگی همدوس رخ می دهد که گرچه موجب مهآلودگی فیلم می شود ولیکن اهمیت چندانی ندارد.
    2- اثر فتوالکتریکدر این برخورد یک فوتون تابشیبا انرژی کمی بیشتر از انرژی همبستگی یک الکترون لایة k به یکی از الکترون های اینمدار برخورد کرده و آن را از مدارش خارج می کند. تمام انرژی فوتون به الکترونانتقال می یابد. این الکترون به صورت فوتوالکترون در فضا رها می شود. جای خالیالکترون در لایة k توسط الکترون از لایة مجاور پر می گردد. این الکترون مداری انرژیبه شکل اشعة ایکس از دست می دهد که اشعة ایکس اختصاصی گفته می شود و جزء خصوصیات هرعنصر می باشد. برخورد فتوالکتریک به دو عامل انرژی اشعه و عدد اتمی مادة جاذب بستگیدارد و از نقطه نظر کیفیت تصویر مطلوب می باشد؛ چرا که عالی ترین کنتراست را بدونتولید میزان قابل توجهی از تشعشعات اسکتر تولید می نماید ولی متاسفانه اکسپوژربیمار در مقایسه با سایر برخوردها بیشتر است.
    3- پراکندگی کمپتوندر این برخورد یک فوتون تابشیبا انرژی نسبتاً بالا با یک الکترون آزاد از لایة خارجی اتم برخورد کرده و آن را ازمدارش خارج می نماید. فوتون مذبور منحرف شده و در جهت جدیدی به عنوان اشعة اسکترحرکت می نماید. تقریباً تمام اسکترها از این برخورد ناشی می شوند. احتمال وقوع یکبرخورد کمپتون به میزان کل الکترون هایی که در یک جسم کاذب وجود دارد متکی می باشد. این برخورد به عدد اتمی مادة جاذب بستگی ندارد؛ ولی به هرحال تحت تأثیر انرژی پرتوو دانسیتة مادة جاذب می باشد.
    این دو نوع برخورد در محدودة انرژی پرتوهای ایکستشخیصی رخ می دهند.
    در تولید جفت یک فوتون با انرژی زیاد تحت تأثیر نیروی هستةاتم، انرژی اش به دو ذره تبدیل شده و خود ناپدید می شود. دو ذره، یکی الکترونمعمولی و دیگری پوزیترون می باشد. این برخورد با فوتون هایی که انرژیشان کمترازmev 02/1 می باشد رخ نمی دهد.
    در تجزیه توسط فوتون، هستة یک اتم توسط یکفوتون پرا نرژی تجزیه می شود. قسمت خارج شده از هستة اتم ممکن است یک نوترون یاپروتون، ذرة آلفا و یا یک دسته از ذرات باشد. فوتون می بایست انرژی کافی برای غلبهبر انرژی همبستگی هسته به میزان mev7 تا 15 را داشته باشد.
    به طور کلی درانرژی های پائین برخورد فتوالکتریک متداول تر می باشد؛ در حالی که در انرژی هایبالا برخورد کمپتون غالب است.
    1.4. تولید اشعه ایکسهنگامی که یک جریانالکترونی با سرعت زیاد به هدف برخورد کند، شتاب خود را از دست داده و با تبدیلانرژی ایجاد اشعه ایکس می کند.
    به طور کلی اشعه دراثر دو فرایند تولید میشوند:
    1- پدیده ترمزی در این پدیدهالکترونها به دلیل انرژی جنبشی که دارند به داخل اتمهای آند وارد میشوند و تحتتاثیر میدان اتمهای سنگین هدف از مسیر اولیه منحرف شده و دارای تغییر سرعت و کاهشانرژی میشوند. این انرژی به صورت پرتو تابیده میشود. در این فرایند راندمان تولیداشعه بسیار کم و در حدود کمتر از انرژی میباشد. در این طیف ماکزیمم انرژی مربوطبه الکترونی است که بیشترین انحراف را توسط هسته داشته و هیچگونه اتلافی در انرژیآن صورت نپذیرفته است. مینیمم انرژی نیز مربوط به مواد جاذب سرراه فوتون ها است کهچه کسری از انرژی آنها را جذب کرده اند. قله انرژی نیز مربوط به بالاترین انرژیاعمالی به تیوب است.
    2- پدیده تابش اختصاصی: در این پدیده الکترون های تابیدهشده از فیلامان به الکترون های مدارهای داخلی اتم های هدف نظیر لایه های و برخوردمی کنند و باعث کنده شدن این الکترون ها از مدار مربوطه می شوند و لذا در این لایهیک حفره به وجود می آید. با پُرشدن این حفره توسط الکترون های لایه های بالاتر،اختلاف انرژی دو لایه به صورت فوتون از ماده هدف خارج می شود. طیف اختصاصی برایتنگستن که عنصر سازنده آند در لامپ های اشعه است و می باشد.
    اگر شدت باریکهالکترونی را در نظر بگیریم، تولید نور و گرما خواهیم داشت. یعنی در سطح آند ازانرژی اولیه باریکه الکترونی تشعشع خواهیم داشت. بعد از فیلتراسیون ذاتی که در اثرپنجره خروج تشعشع صورت می گیرد این شدت به می رسد و در صورت استفاده ازفیلتراسیون افزوده این شدت، تا کاهش می یابد. اما همین در صد کم حاوی تعداد زیادیفوتون است مثلاً در یک رادیوگرافی سینه با شرایط معمول در حدود عدد فوتون وجوددارد.
    تاثیر انرژی باریکه پرتو بر کیفیت تصویر نهایی: میزان معرف قدرت نفوذپرتو در بیمار و کیفیت تصویر نهایی است. پائین باعث ایجاد کنتراست زیاد و تمایزبهتر بافتهای نرم میشود. به همین دلیل در ماموگرافی از های پائین استفادهمیشود.
    بالا باعث افزایش انرژی سیم و افزایش میزان نفوذ تشعشع در بافت و کاهشکنتراست میشود.
    به طور کمی مقدار اشعه دریافتی در گیرنده تصویر با توان دومرابطه دارد.
    در مورد رابطه با دانسیته تصویر یک رابطه تجربی وجود دارد. اینرابطه بیان میکند که در زیر به ازای هر تغییر، اکسپوژر ما نصف یا دو برابر میشود. در مقادیر بالای این تغییر به ازای هر تغییر رخ میدهد.
    تشکیل تصویر اشعه ایکسعامل تشکیل تصویر، تضعیفمتفاوت اشعه ایکس به هنگام عبور از نواحی مختلف بدن (به دلیل اختلاف چگالی و ضریبجرمی در بافتهای مختلف) است.
    قانون لامبرت- بیر تضعیف اشعه ایکس را این گونهبیان می کند:
    I (z) = I0exp (-µpz) I (z) = شدت
    I0 = ایکس شدت اولیهاشعه
    µ = ضریب تضعیفخطی
    P = چگالی
    Z = فاصله بین صفحه منبعو صفحه اندازه گیریدر اینرابطه مولد میدان اشعه ایکس یک منبع تک انرژی اشعهایکس است.
    ضریب تضعیف وابسته به انرژی فوتون منبع و عدد اتمی عناصر بافتاست.
    در محدوده تشخیص (زیر kev 200) سه روش برای تضعیف اشعه ایکس مورد استفادهقرار می گیرد:
    1- پراکندگی همدوس، 2- جذب فوتوالکتریک و 3-کامپتون.
    • پراکندگی رایلی (همدوس):
    به دلیل انحراف باریکه های اشعه ایکساست که از تحریک اتمها (به خاطر پرتو تابنده) و گسیل مجدد امواج نتیجه می شود و درانرژی های کم (زیر kev 50) رخ می دهد.
    • جذب فوتوالکتریک:
    فوتون اشعه ایکس باجداشدن یک الکترون با پیوند محکم جذب می شود. انرژی جنبشی الکترون به صورت گرماپراکنده می شود و الکترونی از لایه مجاور به جای خالی ایجاد شده می آید. حرکتالکترون با تشعشع فلوئورسنت همراه است. ضریب تضعیف جرمی در این جا متناسب با توانسوم Z است و در انرژی های فوتونی بین 20 تا 50 kev رخ می دهد.
    • پراکندگی ناشیاز اثر کامپتون:
    به علت برخورد بین فوتون اشعه ایکس با یک الکترون آزاد یا باالکترون یک لایه خارجی که پیوند ضعیف تری دارد ایجاد می شود و این برخورد باعثتغییر جهت و کم شدن افت انرژی اشعه ایکس و پراکندگی الکترون است. این پراکندگی اثرمهم در تخریب تصویر دارد و در انرژی های بین kev 50 تا kev 200 رخ می دهد.
    اثرÖفوتوالکتریک در موادی با عدد اتمی پائین و انرژی کم غالب است.
    پراکندگیÖکامپتون در انرژیهای بالا غالب است.
    تفاوت در ضریب تضعیف جرمی کنترل کنندهÖتشکیل تصویر در رادیولوژی است.
    برای یافتن یک استخوان شکسته در انرژی های فوتونیمتوسط (50 تا kev 70) کار می شود تا اختلاف ضریب تضعیف استخوان و بافت نرم قابلمشاهده باشد. با توجه به قانون لامبرت- بیر استخوان بسیار بیشتر از بافت نرم اشعهایکس را جذب می کند.
    این تفاوتها را با محیط کنتراستی می توان افزایش داد. دومحیط کنتراست مثبت و منفی داریم. محیط کنتراست منفی چگالی و تضعیف جرمی بیشتریدارد. مثل دی اکسیدکربن و هوا (بطن نگاری). در محیط کنتراست مثبت عدد اتمی بالاداریم مثل باریم و ید(آنژیوگرافی).

  7. #7
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    مروری بر اثر پرتوها بر رویان و جنین

    در میان آثار سوماتیک ( بدنی ) تشعشع ، بجز سرطان ، اثر بر جنین در حال رشد و توسعه از نگرانیهای عمده می باشد . آثار کلاسیک به قرار زیر است :
    1- آثار کشنده :‌ که به وسیله تشعشع قبل یا بلافاصله پس از لانه گزینی رویان در دیواره رحم القا می شود ؛ یا آنکه با تابش گیری از دزهای بسیار بالاتر در مراحل توسعه و تکوین داخل رحمی به مرگ پیش از تولد یا مرگ نوزاد در بدو تولد منجر می شود .
    2- ناهنجاریها : که از ویژگیهای اثر تشعشع بر رویان در دوره اندامزایی است؛ طی آن ساختمانهای بدن شکل می گیرند و بویژه در مراحل فعالیت زیاد تقسیم سلولی در اندام تابش دیده حایز اهمیت است .
    3- اختلال در رشد : بدون بروز ناهنجاری فیزیکی در تمام مراحل توسعه به ویژه در اواخر دوره بارداری ایجاد می شود .
    عوامل اصلی و حائز اهمیت شامل دز تشعشع و مرحله بارداری است . آهنگ دز نیز مهم می باشد . زیرا بسیاری از آثار آسیب شناختی در رویان به طور قابل ملاحظه ای با کاهش آهنگ دز کاهش می یابند .
    باید توجه داشت ناهنجاری های مادرزادی ، حتی بدون تابش گیری مصنوعی و در حد دریافت شده از منابع طبیعی ، در تمام گونه های جانوری ایجاد می شود. میزان بروز تا حد زیادی به زمان شمارش ناهنجاریها بستگی دارد . میزان شیوع نوزادان ناهنجار به طور متوسط برای انسان در بدو تولد حدود 6 درصد است . بعضی از ناهنجاریها پس از تولد ناپدید می شوند اما بسیاری پس از مدتی ظاهر می گردند ؛ بنابراین در بدو تولد مورد شمارش قرار نمی گیرند . در صورت بررسی کودکان به جای نوزادان شیوع کلی تقریباً دو برابر است ، یعنی 12 درصد . هر گونه سنجشی از تاثیر تشعشع در خصوص القای آسیب در رحم باید در مقایسه با سطح طبیعی ناهنجاریها در نوزادان صورت پذیرد .مروری بر اثر پرتوها بر رویان و جنین
    در میان آثار سوماتیک ( بدنی ) تشعشع ، بجز سرطان ، اثر بر جنین در حال رشد و توسعه از نگرانیهای عمده می باشد . آثار کلاسیک به قرار زیر است :
    1- آثار کشنده :‌ که به وسیله تشعشع قبل یا بلافاصله پس از لانه گزینی رویان در دیواره رحم القا می شود ؛ یا آنکه با تابش گیری از دزهای بسیار بالاتر در مراحل توسعه و تکوین داخل رحمی به مرگ پیش از تولد یا مرگ نوزاد در بدو تولد منجر می شود .
    2- ناهنجاریها : که از ویژگیهای اثر تشعشع بر رویان در دوره اندامزایی است؛ طی آن ساختمانهای بدن شکل می گیرند و بویژه در مراحل فعالیت زیاد تقسیم سلولی در اندام تابش دیده حایز اهمیت است .
    3- اختلال در رشد : بدون بروز ناهنجاری فیزیکی در تمام مراحل توسعه به ویژه در اواخر دوره بارداری ایجاد می شود .
    عوامل اصلی و حائز اهمیت شامل دز تشعشع و مرحله بارداری است . آهنگ دز نیز مهم می باشد . زیرا بسیاری از آثار آسیب شناختی در رویان به طور قابل ملاحظه ای با کاهش آهنگ دز کاهش می یابند .
    باید توجه داشت ناهنجاری های مادرزادی ، حتی بدون تابش گیری مصنوعی و در حد دریافت شده از منابع طبیعی ، در تمام گونه های جانوری ایجاد می شود. میزان بروز تا حد زیادی به زمان شمارش ناهنجاریها بستگی دارد . میزان شیوع نوزادان ناهنجار به طور متوسط برای انسان در بدو تولد حدود 6 درصد است . بعضی از ناهنجاریها پس از تولد ناپدید می شوند اما بسیاری پس از مدتی ظاهر می گردند ؛ بنابراین در بدو تولد مورد شمارش قرار نمی گیرند . در صورت بررسی کودکان به جای نوزادان شیوع کلی تقریباً دو برابر است ، یعنی 12 درصد . هر گونه سنجشی از تاثیر تشعشع در خصوص القای آسیب در رحم باید در مقایسه با سطح طبیعی ناهنجاریها در نوزادان صورت پذیرد .این عکس کوچک شده است برای مشاهده ی سایز اصلی کلیک کنید
    تابش گیری از تشعشع پزشکی

    رابطه ای بین میکروسفالی و تابش گیری از اشعه ایکس در طی زندگی داخل رحمی از زمان مورفی و گلدشتاین ، _ که برای اولین بار در سال 1929 توجه ها را به این موضوع جلب کردند _ شناخته شده بود . موارد بسیار کم و دز دریافت شده اگر چه بیشتر در محدوده درمانی بودند _ از میزان مشخصی برخوردار نیست . علاوه بر میکروسفالی ، عقب ماندگی ذهنی و نقایص گوناگونی از جمله اسپینا بیفودا ، پاچماقی دو طرفه ، نقایص استخوانی شدن صورت ، بدشکلیهای اندامهای فوقانی ، هیدروسفالی و کوری در بدو تولد نیز گزارش شده است . برای مواردی از تابش گیری لگن با اشعه ایکس در زنان باردار ، دکابان به بررسی ادبیات پزشکی پرداخت . بر مبنای اطلاعات در دسترس کلیات زیر پیشنهاد شد :
    1- دزهای زیاد تشعشع ( Gy 5/2 ] rad 250 [ ) دریافت شده به وسیله رویان انسان پیش از هفته دوم تا سوم آبستنی ،‌ برای ایجاد ناهنجاریهای شدید در بیشتر کودکان متولد شده از احتمال بسیار کمی برخوردار است ؛ اگر چه تعداد قابل توجهی از جنینها احتمالاً جذب مجدد یا سقط می شوند ؛
    2- تابش گیری بین هفته های چهارم تا یازدهم بارداری به ناهنجاریهای شدید بسیاری از اندامها در کودکان منجر می شود ؛
    3- تابش گیری بین هفته های یازدهم و شانزدهم بارداری احتمالاً تعداد معدودی ناهنجاری چشمی ، اسکلتی و اندامهای تناسلی را ایجاد می کند ؛ وقفه در رشد ، میکروسفالی و عقب ماندگی ذهنی غالباً دیده می شوند ؛
    4- تابش گیری جنین بین هفته های شانزدهم و بیستم پس از آبستنی ممکن است به درجه خفیفی از میکروسفالی ، عقب ماندگی ذهنی و وقفه در رشد منجر شود .
    5- در رابطه با تابش گیری پس از هفته سی ام بارداری ، احتمال ایجاد ناهنجاری های ساختاری عمده _ که معلولیتهای جدی در اوایل زندگی را به همراه می آورد _ وجود ندارد اما می تواند ناتوانیهای فعالیتی در اندامها را ایجاد کند .

    سرطان در دوران کودکی بعد از تابش گیری در داخل رحم

    نتایج بررسی سرطانهای دوران کودکی در آکسفورد _ که در دهه 1950 به وسیله استوارت و نیل منتشر شد _‌ مبین رابطه ای بین مخاطره سرطان بویژه لوسمی تا سن 15 سالگی و تابش گیری داخل رحمی از اشعه ایکس تشخیص است . این مورد مطالعه ای گذشته نگر شاهد _ موردی بوده و نتایج آن در جدول 12-3 خلاصه شده است . از 7649 کودکی که از لوسمی با سرطانهای دوران کودکی مردند ، 1141 نفر تابش گیری اشعه ایکس در رحم داشتند . از گروه شاهد معادل _‌ که در آنان سرطان دوران کودکی توسعه نیافت _‌ فقط 774 نفر پیش از تولد تابش گیری داشتند . کودکان تابش دیده ، دزی معادل یک تا پنج فیلم رادیوگرافی دریافت کردند . مطالعه دیگری که در نیوانگلند به وسیله مک ماهون انجام شد نیز رابطه ای را بین تابش گیری از اشعه ایکس پیش از تولد و سرطان دوران کودکی نشان می دهد .
    این موضوع مدتهای مدیدی مورد بحث دانشمندان بوده است . هیچ کس در خصوص وجود رابطه ای بین تابش گیری داخل رحمی و سرطان دوران کودکی مشکوک نیست اما صحبت بر سر آن است که آیا تشعشع یک عامل ایجاد کننده است ، یا آنکه گروه خاصی از کودکان مستعد به سرطان را انتخاب می کند .
    در یک مقاله دقیق در سال 1997 ، دال و ویک فورد ضمن جمع بندی تمام شواهد موافق یا مخالف این مورد به نتیجه گیری زیر رسیدند :
    • تابش گیری جنین در رحم با دز کم ، بویژه در سه ماهه آخر موجب افزایش مخاطره بدخیمیهای دوران کودکی می شود ؛
    • یک آزمون اشعه ایکس در دوران بارداری ،‌ به افزایش مخاطره سرطان دوران کودکی به میزان 40 درصد بیش از سرطان خودبخود منجر می شود؛
    • دزهای تشعشعی اطراف mGy 10 ( rad 1 ) مخاطره را افزایش می دهد .
    • مخاطره مطلق اضافی حدود 6 درصد به ازای هر گری می باشد .

    تابش گیری شغلی زنان

    حد دز مجاز تابیده به جنین طی کل دوره بارداری به علت تابش گیری شغلی مادر نباید از mSv 5 ( rem 5/0 ) تجاوز کند و تابش گیری ماهانه متجاوز از mSv 5/0 ( rem 05/0 ) نباشد .
    مورد فوق توصیه شورای ملی حافظت رادیولوژیکی و اندازه گیری هاست . به محض مشخص شدن بارداری ، مصاحبه پرتوکار با مسؤول ایمنی تشعشع یا رئیس کمیته ایمنی تشعشع برای تصمیم گیری در خصوص تغییر وظایف او ضروری است . شغلهای معدودی با احتمال تابش گیری از تشعشع برنامه ریزی نشده وجود دارد . اگر چه میزان تابش در اینگونه شغلها برای پرتوکار بیش از حد مجاز نیست اما به تابش گیری بیش از حد مجاز پیشنهاد شده برای کودک متولد نشده منجر می شود . حد mSv 5 ( rem 5/0 ) بر مبنای پیش فرضی است که در آن کودک متولد نشده به ایجاد نقصهای مادرزادی یا افزایش مخاطره لوسمی حساس است و با عملکرد شغلی مادر تضمین نمی شود ؛ اگر چه ممکن است ارائه مراقبتهای بهداشتی در این دوره تابش گیری جنین را تا حد قابل قبول کاهش دهد .

    بیمار باردار یا مستعد بارداری

    بیشتر رادیولوژیستها طی دوران کار خود با بیمارانی روبرو می شوند که در می یابند در گذشته هنگام بارداری تحت آزمونهایی با اشعه ایکس در ناحیه شکم و لگن قرار گرفته اند .
    تنها راه حل کاملاً رضایت بخش این مسأله در وهله اول آن است که هرگز چنین وضعیتی اتفاق نیفتد . پیش از انجام هر آزمون رادیولوژی باید در مورد باردار بودن یا نبودن بیمار پرسش شود ؛ در مواردی که آزمونها مستلزم ارائه دزهای زیاد تشعشع به ناحیه لگن است انجام دادن آزمایش حاملگی پیش از پرتونگاری ضروری است .
    علی رغم برنامه ریزی ها و پیش گیری های دقیق ، هنوز مواردی وجود دارند که گاهی به دلیل فوریت پزشکی یا رخداد سانحه غیر مترقبه ، یک رویان در حال رشد تحت تابش دزهای قابل ملاحظه در حد چند سانتی گری ( راد ) یا بیشتر قرار می گیرد . اولین گام ، تخمین دز دریافتی رویان است . گاهی اوقات مشورت با یک متخصص فیزیک بهداشت مجرب مفید است تا با شبیه سازی وضعیت با استفاده از فانتوم اندازه گیری های مادرزادی در 5 تا 10 درصد جمعیت انسانی روی می دهد و غیر ممکن است بتوان یک ناهنجاری مشخص را به دز کم تشعشع دریافتی رویان یا جنین نسبت داد .
    در نهایت می توان گفت که تشعشع احتمال یک ناهنجاری را افزایش می دهد و این افزایش تابعی از دز است . اغلب به رقم Gy 1/0 ( rad 10 ) اشاره می شود که دریافت این دز به وسیله رویان یا جنین در حال رشد در سن حساس بارداری به ایجاد ناهنجاریهای مادرزادی از جمله کاهش قطر سر و عقب ماندگی ذهنی منجر می شود و مهمتر از آن باید سقط درمانی صورت پذیرد . این دوره ، روز دهم تا هفته بیست و ششم بارداری را شامل می شود . مبنای این توصیه به قرار زیر است :
    داده های حاصل از ژاپن در خصوص عقب ماندگی ذهنی شدید را می توان برخوردار از یک دز آستانه تفسیر کرد که مکانیزم اثر تشعشع با این نتیجه گیری همخوانی دارد . در همان حال ، کاهش IQ اندازه گیری شده با تابش گیری Gy 1 ( rad 100 ) ، اگر به طور خطی به Gy 1/0 ( rad 10 ) تعمیم داده شود قابل اندازه گیری نخواهد بود .
    البته همه با این دیدگاه موافق نیستند و نقطه قطع به وضوح مشخص نیست . اگر این مقدار دز طی دوره حساس داده شود ، می توان با مشورت پزشک مربوطه ، بیمار و خانواده وی محتاطانه خاتمه دادن به بارداری را مدنظر قرار داد . عواملی وجود دارند که باید در رابطه با دز در نظر گرفته شوند ، این عوامل عبارتند از : مخاطره بارداری برای مادر ، احتمال بارداری های آینده ، حد انتظار والدین برای خواستن فرزند ، وضعیت روحی آنان در مورد داشتن فرزند معلول ، زمینه قومی و مذهبی خانواده سطح دقیق دز _ که برای پایان بخشیدن به باردرای موجه باشد _‌ در محدوده گسترده ای در اطراف رقم توصیه شده ،‌ بسته به در نظر گرفتن عوامل دیگر ، انعطاف پذیر است .
    مشکلات خاصی در مورد استفاده روشهای پزشکی هسته ای در زنان باردار یا مستعد بارداری وجود دارند . این مسأله بویژه برای رادیونوکلییدهای قادر به گذر از جفت حائز اهمیت است .

  8. #8
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    نگاه اجمالی
    موضوع تولید زباله‌های هسته‌ای از زمان کشف مواد رادیواکتیو مورد نظر بوده است. ولی توجه خاص به آن پس از کشف شکافت است چرا که کلیه راکتورهای شکافت هسته‌ای ایزوتوپهای رادیواکتیو تولید می‌کنند. میزان تابش بسیاری از ایزوتوپها برای حیات جانداران خطرناک است بنابراین ، مسئله جداسازی و انبار نمودن و دفن ایمن آنها با زیاد شدن تعداد راکتورها و سطح انرژی آنها سال به سال مباحث گسترده‌ای را دربر می‌گیرد.زباله هسته ای

    مشکلات ناشی از زباله‌ هسته‌ای

    خطر واپاشی رادیواکتیوی:
    خطر عمده ناشی از این واقعیت است که بعضی نیم عمرها زمان فعال زباله‌های رادیواکتیوی را به هزاران سال می‌رسانند. واپاشی رادیواکتیوی باید جریان خود را طی کند حتی اگر هزار سال طول بکشد.
    فراوانی زباله هسته‌ای: در فرایند تولید انرژی هسته‌ای مقدار زیادی زباله رادیواکتیوی بوجود می‌آید. بنابراین ، آمار وزارت انرژی آمریکا از سال 1946 تا 1983 حدود 71 میلیون پوند زباله رادیواکتیو از هفت مرکز در آزمایش‌های مربوط به هوا ، آب و زمین تخلیه شده است. بدیهی است که زباله‌های دیگری از مراکز دیگر تخلیه شده است.
    زباله‌های گازی:
    غالبا ایزوتوپهای رادیواکتیو از گازهای نجیب ، از قبیل کریپتون هستند. تریتیم که ایزوتوپی از هیدروژن است نیز به صورت گاز ، عمدتا بصورت بخار آب ، تخلیه می‌شود. تریتیم بصورت بخش هیدروژنی مولکول آب در زنجیرهای زیست شناختی مواد غذایی وارد می‌شود.

    آبهای زیرزمینی:
    ایزوتوپهای رادیواکتیو در زباله‌های مایع ، معمولا از طریق بارندگی به صورت جامد در می‌آید و انبار می‌شود اگر این زباله‌ها در زمین در گودالهای بدون آستر ، بدون آنکه در محفظه‌های خاص باشند دفن شوند در طی چند قرن بعد آبهای زیرزمینی این مواد رادیواکتیو را پراکنده خواهند کرد.
    راه حل چیست؟
    اگر ما نتوانیم واپاشی رادیواکتیو را کنترل کنیم و با چنین مقادیر عظیمی از زباله‌های رادیواکتیوی مواجه باشیم چه باید بکنیم؟ راه حلهای ارائه شده برای این مسائل خود با این مسئله مواجه است که « یک راه حل موجب بروز نوعی آلودگی دیگر می‌شود.» اصل قضیه این است که زباله‌ها را هر چه ممکن است از خود دور کنیم. طرحهای خیالی از این قبیل که زباله‌های هسته‌ای را با موشک به خورشید یا فضای بسیار دور حمل کنیم یا آنها را در اقیانوسهای عمیق دفن کنیم،عمدتا به خاطر هزینه زیاد و خطرات احتمالی کنار گذاشته شده‌اند. وزارت انرژی متعهد شده است که در سال 1998 انبارهای زیرزمینی در بسترهای نمکی ، رسی و صخره‌ای ایجاد کند. بر طبق این طرح زباله‌ها نخست در محفظه‌های خاصی که در مقابل ضربه خوردگی مقاومت هزاران ساله دارند، قرار می‌گیرند سپس به انبارها منتقل می‌شوند.
    دانشمندان بر این باورند که این بهترین راه موجود است.
    دفن زباله‌های هسته‌ای
    مرحله عملیاتی برای دفن زباله هسته‌ای بستگی به قدرت تشعشع و خطر حاصل از آنها دارد.باله‌های با اکیتویته پائین:

    پسمان یا زباله هسته‌ای از مرحله معدن کاری اورانیم و توریم شروع می‌گردد. پس از معدن کاری پسمان متالوژی، دارای رادیوم خطرناک است این ایزوتوپ بصورت فضائی شیمیایی سولفات رادیوم همراه با باریت در منطقه خود معدن دفن می‌شود. قسمت اعظم پسمان با اکتیویته پائین و متوسط در طی کار عادی رادیواکتیو تشکیل می‌گردد. پس از اعمال شیمیایی مناسب در صورتی که زباله‌ها دارای اکتیویته پائین باشند در قعر دریا در محل امنی فرو ریخته می‌شود.
    زباله‌های با اکتیویته متوسط :
    در جایی که پسمان دارای اکتیویته متوسط و یا نسبتا بالا باشد، لازم است ابتدا حجم بوسیله تجهیز در استخرهایی که بوسیله پلی اتیلن پوشش داده شده بارهای اکتیویته صفر در اتمسفر به یک بیستم رساند. سپس محلول در شبکه فولادی بوسیله افزایش پسمان مخصوص در امثال آن به جامد تبدیل شده و شبکه‌های مهر شده در زیر زمین دفن می‌شود.
    زباله‌های با اکتیویته بالا:
    هر جا که پسمانها با اکتیویته بالا باشند مانند آنهایی که در نیروگاه‌های هسته‌ای یا جایی که سوخت مصرف شده برای جدا سازی اورانیم و پلوتونیوم بازیابی می‌شوند دقیق دفع پسمان بکار می‌رود. ابتدا میله‌های سوخت رادیواکتیو بالا یا « داغ » برای چندین ماه در زیر آب نگهداری می‌شوند تا خنک شده و اکتیویته آنها فروپاشی نماید. سپس عملیات شیمیایی مشخص را برای جداسازی اورانیوم و پلوتونیوم بکار گرفته می‌شود. مایع باقیمانده تا حجم کوچکی تبخیر می‌گردد و در ماتریس از شیشه قرار می‌گیرد.



    سپس این مواد به شبکه‌های فولادی زنگ نزن کوچک انتقال می‌یابد که در آنها کلسینه شده و در حرارت بالا در کوره‌های مخصوصی به شیشه تبدیل می‌شوند. شبکه‌های مهر شده در نهایت در عمق زمین در گودالهای گنبدی که دیواره آنها با ورقه‌های فولادی زنگ نزن پوشانده شده‌اند دفن می‌شوند. این مواد به مدت 25 سال در آنجا دفن می‌شوند که در این مدت کلیه مواد رادیواکتیو بجز آنهایی که نیم عمر بلند دارند بطور کامل فروپاشی می‌نمایند.
    دفع دائمی
    پس از گذشت پریود فوق پیشنهاد می‌شود که بسته‌های دفن شده را در محلهای عمیق و صخره‌های سخت که از نظر زمین شناسی پایدار بوده و دور از جریان آب قرار دارند، انتقال داد. قسمتی از میدانهای طلای کولار که به مدت زیادی مورد استفاده قرار نگرفته‌اند، انبارهای ممکن برای اینکار هستند

  9. #9
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    Molecular Imagingبیولوژی مولکولی در تصویر‌برداری پزشکیبا گشودنرموز ژنوم (مجموعه‌ای از ژنهای سلولهای جنسی) انسانی و با دانستن مراحل پاتولوژیکیدر سطح مولکولی – (در راستای پیشرفتهای تکنولوژی) – تصویربرداری با روش تشخیصبیولوژیکی مولکولی ایجاد خواهد شد. به تصویربرداریهای پزشکی که از تکنیکهایبیولوژیکی مولکولی بدست آمده از آزمایشگهاههای تشخیص استفاده می‌کنند، تصویربرداریمولکولی گفته می‌شود.
    تصویربرداری مولکولی در تحقیقات برای تسهیل آزمایشاتعملکرد متابولیک الگوهای تظاهرات ژنی یا پرسشهای فارماکولوژیکی در ارگانهای زندهبکار برده می‌شود.
    در تشخیص پزشکی روش تصویربرداری پزشکی راه را برای رسیدن بهیک پیشرفت مهم در زمینه شناخت بیماریهای وابسته مولکولی هموار می‌کند. از آن زمانتا به حال همیشه تغییرات در سطح مولکولی بر بازسازی آناتومیکی در تصویربرداری‌هایکانورژنال (مرسوم) پیش است و روشهای تصویربرداری بیولوژیکی مولکولی قادر به تشخیصسریعتر مرحله یک بیماری است.
    در این مقالهdriving forces (نیروهای محرک) تصویربرداری مولکولی مختصراً شرح داده می‌شود و یک تأثیر از پتانسیل این روشها رابیان می‌کند.
    • تصویربرداری مولکولی چیست؟تصویربرداری مولکولی را می‌توانهنگام اندازه‌گیریin vivo و توصیف مراحل بیولوژیکی در سطح سلولی مولکولی تعریف کرد. در مقایسه با روش تصویربرداری تشخیصی کانورژنال این روش ابنرمالی‌های مولکولی مهمرا که در زمینه بیماری قرار دارد را به جای نشان دادن تأثیر یا شناسایی آناتومیکیتغییر ملکولی نشان می‌دهد. اصولاً تصویربرداری مولکولی بر تکنیکهای بیولوژیکی(مولکولی) بنیادی یکسان که دهه‌ها در تشخیص‌هایinvitro استفاده می‌شود، بنا شدهاست. به خصوص تکنولوژیهای آنتی بادی و پپتید شیمیایی. پارامترهای سلولی آشکار شدههمانند گیرنده‌ای(receptor) سطح سلول و فعالیتهای آنزیمی همچنین می‌توانند یکسانباشند.
    بنابراین جنبه‌های توکسیکولوژی یاسدهای انتقال آناتومیکی مانندسدعروقیمغزیBBB) ( در تشخیص‌های آزمایشگاهی اهمیت ندارند، سازگاری زیستی و انتقالمستقیم به بخش هدف یا سلول هدف از فاکتورهای قطعی بر موفقیت کلینیکی یک عاملکنتراست (بیولوژیکی مولکولی) هستند.
    عناصر کلیدی زیر برای تصویربرداری مولکولیمورد نیاز است:
    i. عامل کنتراست طراحی شده برای نشان دادن مولکول خواسته شده. ( برای مهمترین قسمت ماکرومولکولهای بیولوژیکی وجود دارد.)
    ii. یک مکانیسم تقویتکننده
    iii. و یک وسیله تصویربرداری مناسببرای آشکار ساختن تومورها از عاملکنتراست استفاده می‌شود. به عنوان مثال: آنتی‌بادیهایی که به طور انتخابی، باسطحنشاندار یک سلول بدخیم باند می‌شوند. در این موارد، استفاده از مشتقات آنتی‌بادیساخته شده ژنتیکی در مقایسه با آنتی‌بادیهای طبیعی ترجیح دارد کهمقاومت(tolerance)و فارماکوکنیتک را بهبود بخشیده است.
    اگر عامل کنتراست با یکنشانگر مانند رادیونوکلئیدها و رنگ‌های فلورسنت برای به تصویر کشیدن همراه شود،می‌توان مستقیماً با یک آشکارساز خوب و مناسب تصویر را ثبت کرد. از زمانی که مجموعةمولکولهای هدف تنها در محدوده پیکومولار تا نانومولار قرار می‌گیرد، غالباً روشهایتصویربرداری پزشکی هسته‌ای مناسب هستند. در روشهای تصویربرداری با حساسیت پایینمانندMRI باید از مکانیسم‌های تقویت سیگنال اضافی استفاده شود. چنین مکانیسم‌هاییبر روی حیوانات آزمایش شده و در کتابها توضیح داده شده‌اند. اصولاً این مکانیسم‌هاشامل ژن‌تراپی (ژن‌درمانی) می‌شود که روشهایی هستند که بر اساس عملکرد DNAخارجیهستند.
    • نیروهای هدایت کننده (محرک) تصویربرداریمولکولیdriving forces
    تکنولوژی اطلاعات، میکروالکترون‌ها و ارزش بهینه‌سازیشدیداً تصویربرداری پزشکی را متأثر می‌کند. هدایتگرهای خاص تصویربرداری مولکولیشامل تحقیق علوم زیستی پایه می‌شود که تحقیق و توسعه فارماکولوژی (داروشناسی) ومفهوم ترانوسیتکtheranostic و ژن‌درمانی است. این فاکتورها در جزئیات مهم‌تر آنچهدنبال می‌گردد، آزمایش خواهد شد.
    • تصویربرداری مولکولی در تحقیق علوم زیستیپایه و توسعه داروسازیتحقیق و توسعه فارماکولوژیکی بر تحقیقات پرخطر و پر هزینهبنا شده است. میزان موفقیت اسکرینیگ مرکب پیش کلینیکی کمتر از 10% است. 90% داروهای انتخابی دیگر در طول آزمایشات انسانی بعد کلینیکی رد می‌شود.
    برایآزمایشات اولیه بر روی انسانها که به طور متوسط برای هر داروی تصویب شده جدید 500میلیون دلار را در بر می‌گیرد، هزینه ایجاد می‌گردد. در نتیجه افزایش تقاضا برایتحقیق در زمینه طرحهای تحقیقاتی آینده ژنوم انسانی، قیمتها حتی بالاتر خواهندرفت.
    طبق مطالعات برنامه‌ریزی شدةMckinsey پیش‌بینی شده که هزینه (بودجه)D وR یکشرکت داروسازی بزرگ معروف دو برابر می‌شود یعنی از 6/1 بیلیون دلار به 2/3 بیلیوندلار تا سال 2005 می‌رسد. در واقع فشارهای قیمت نسبتاً زیاد به مجوز مدت مصرف داروو رقابت بین تولیدکننده‌های داروهای ژنریک بستگی دارد.
    مطابقMckinsey نوآوریهایتکنولوژی ممکن است بتوانند که قیمتهای Dو Rرا تا 6/2 بیلیون دلار در سال 2005محدود کنند. در حال حاضر مهمترین امکان پیشرفت که بررسی شده، افزایشthroughput آزمایشات مرکب زودرس به طریق
    HTS (high throughput screeing) است.
    وقتی کهداروهای مشتق شده از ژنوم انسانی کشف نشده‌اند، اهمیت اعتبار داروهای بیولوژیکی درآینده افزایش خواهند یافت. آخرین برآوردها یک مجموعه‌ای از 30000 ژن انسانی را کهبرای 100 هزار بیمار شناسایی شده را فرض می‌کند. بیشتر از یک دهم بیماران برایاهداف داروهای پتانسیل بررسی شدند. (تنها 500 نوع آن بوسیله داروهای اخیر در بازارشناخته شده است.)
    هر پروتئین در ارگانیسم بین 5 تا 50 عملکرد متفاوت دارد. درنتیجه این عملکردهای متعدد و بر همکنش‌ها، شیوه عمل بسیار رایج که بر ژنهای منفردیا پروتئین‌ها متمرکز شده است برای بهبود درک بیشتر مراحل پاتولوژیک و احتمالترمیم‌شان از طریق دارودرمانی مناسب نیست.
    کاملاً واضح است که تأثیر داروها دریک سیستم مرکب که ممکن است خودشان را در تأثیر لبه نشان دهند، نمی‌توانند درروشهایin vitro تحقیق مورد استفاده قرار گیرند. از آنجا که هدف افزایش میزان موفقیتکلینیکی است لازم است که قبل از آن داروهای انتخاب شده بر روی یک سلول زنده بی‌نقصآزمایش شود و سپس بر روی انسان مورد بررسی قرار بگیرد.
    امروزه برای تحقیق درمورد روشهای متابولیکی سلولی مرکب، اغلب سلولها را از بافت جدا می‌کنند و سپس درمحیطin vitro در فلاسک‌های رشد پرورش داده می‌شود.
    میزان محدودیتهای سیستم‌هایمصنوعی از زمانی بیشتر آشکار می‌شود که سلولهای توسعه یافته با شرایط محیطی تغییریافته و میزان سهم موجود زنده منطبق گردد. در نتیجه آزمایشهای حیوانی به بسیاری ازسئوالات داروسازی پاسخ نخواهد داد و همچنین اهمیت آن زمانی بیشتر خواهد شده کهنگرانی‌های اخلاقی وجود دارند.
    مدلهای حیوانی کوچک هم‌اکنون یک ابزار تحقیقاساسی برای درمانهای جدید معتبر بیولوژیکی را تشکیل می‌دهند. بنابراین در تحقیقاتپایه، مدلهای حیوانی کوچک همانند موشهای از پا درآمده (موشهایی که یک ژن خاص آنهابرانگیخته شده است.) لازم است. اگرچه مدلهای حیوانی کوچک هنوز کاملاً از تشخیص دورهستند. مهمترین محدودیت بافت ملکولی که آنالیز شده این است که تنها در حیوانات زندهدر یک حساسیت محدود شده ممکن است.
    بعنوان مثال، قادر است که اندازه‌های کینتیک(جنبشی) عملکرد یک دارو را با چندین مقدار اندازه در بیشتر از یک محدوده زمانی خاصبدست آورد، یک تعداد مشابهی از حیوانها باید در پروتکل آزمایشی خاصی درمان شوند. پساز ان حیوانات آزمایشگاهی باید به طور متوالی کشته شوند. در بسیاری از موارد اینعمل مطابق یک آنالیزمولکولی با تمام جزئیات انجام می‌شود. قیمت چنین آزمایشهاییچندان ناچیز نیستند چون موشهای طراحی شده ژنتیکی بسیار گران قیمت هستند.
    بهعلاوه قابلیت تولید و به موجب آن اهمیت آماری یک سری آزمایشان می‌تواد با تفاوتهایفردی و درونی سازش یابد. در این مورد، تکنیک‌هایin vitro می‌توانند با امکانآنالیزهای ملکولی تکرار شونده یک حیوان منفرد راه حلی فراهم کنند.
    در نتیجهتصویربرداری مولکولی با حیوانات کوچک زمانی که با کنترل قیمتهای مربوط به توسعه‌هایپیش‌کلینیکی همراه شود می‌تواند به طور اساسی بازده اعتبار بیولوژیکی داروهایانتخابی را بهبود بخشد.
    نقش تصویربرداری مولکولی در فرضیهترانوستیکترانوستیک هنگامی که رابطه بسیار نزدیکی بین تشخیص و درمان وجود داردمعنی می‌شود. هدف ترانوستیک توانایی انجام درمان مناسب برای بیماران خاص در یک زمانصحیح است.
    به طور معمول پزشکان تجربی یک بیماری را از روی علائم و نشانه‌هایبیمار تشخیص می‌دهند و درمان اختصاصی را شروع می‌کنند. گاهی تست‌های آزمایشگاهی وروش تصویربرداری بکار گرفته می‌شوند، زمانی درمان را موفق می‌دانند که علائم کمیبعد از دوره درمان ناپدید شود. مدافعان فرضیه ترانوستیک تبدیل سیستم سلامتی را ازدرمان بیماریها به مراقبتها و خدمات سلامتی پیش‌بینی می‌کنند. اساس این دیدگاه حفظسلامتی است. با فهمیدن این فرضیه که ثبت مراقبتها را در وضعیت سلامتی بیان می‌کند. تشخیص‌های جامعی بدست خواهد آمد که ترجیحاً درمرحله بدون علامت صورت می‌گیرد. برایتعیین پیشگیری‌های ژنتیکی تنها روش‌های in vitro(آزمایشگاهی) مانند تکنیک چیپDNA بکار خواهد رفت.
    اهمیت نقش تصویربرداری در تشخیص‌های زودرس حفظ خواهد شد و توسعهخواهد یافت. از زمانی که تصویربرداری مولکولی قادر به نشان دادن تغییرات در سطحمولکولی است، تشخیص می‌تواند در مرحله اولیه دوره یک بیماری انجام شود، حتی قبل ازاینکه تغییرات مولکولی در شکل ساختار آناتومیکی آشکار شوند. به عنوان مثال، استفادهاز تکنیک‌های تصویربرداری بیولوژیکی مولکولی امکان تشخیص پاتولوژی‌های تومور رابیشتر از 7 سال زودتر از روشهای رایج فراهم می‌کند.

    به علاوه برنامه درمان ومونیتورینگ درمان در بهبود بیمار مطابق فرضیه ترانوستیک اهمیت بیشتری دارد. اکنونتصویربرداری مولکولی به طور شایعی برای طرحهای درمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد. که به طور کامل در شکل (1) به منظور رادیوتراپی شرح داده شده است. SPECT/ MRI/ CTتصویر ترکیبی موقعیت و توزیع فضایی فعالیت متابولیکی یک تومور پروستات را برایمحاسبه توزیع دوز تابشی نشان می‌دهد. شکل (2) نشان می‌دهد که چطور تصویربرداریdual PET/CT می‌تواند برای مونیتورینگ درمانی بکار رود.
    تصویر یک بیمار 74 ساله رابدون لمیفوماهوجکین قبل و بعد شیمی‌درمانی را نشان می‌دهد. از بین رفتن تومورکاملاً آشکار است. در این مثال از فسفر 18 نشاندار شده با دی‌اکسید گلوکز به عنوانیک ماده کنتراست برای نشان دادن شرایط متابولیکی تومور استفاده می‌شود.
    زوالبدخیمی بوسیله یک مارکر غیر مستقیم بر اساس تغییرات توازن انرژی سلولهای تومورتعیین می‌شود. در آزمایشات حیوانی عامل کنتراست اخیراً توسعه یافته است به طوری کهمستقیماً به پیش‌نیازهای حیاتی رشد تومور پی برده‌اند. آنژیوژنز و آلوپتوز و تهاجمبافتی مورد توجه خاص هستند.
    شکل (3) یک تصویر فلوروسنت را از یک مدل تومورحیوانی کوچک نزدیک باند طول موج مادون قرمز نشان می‌دهد. در تومور پستانی انسانی رابا تهاجم بافتی مختلف به موش پیوند می‌زنند.
    بر طبق متفاوت بودن مقدار تهاجم بهموش یک عامل کنتراست فلورسنتی توموری خاص در شرایط غیرفعال تزریق می‌شود. عاملکنتراست درتوموری که تهاجم بیشتری یافته است بوسیله یک آنزیم، یک پروتئاز که رشدتومور را با درگیر کردن اطراف بافت سالم تسهیل می‌کند، فعال می‌شود. عامل کنتراسترا می‌توان برای آنزیمهای مختلف تهیه کرد. از زمانی که بسیاری از آنزیم‌ها به عنواناهداف دارویی برای شیمی درمانی انسانی به کار می‌روند، پیشرفت بسیاری در زمینه طرحدرمانی و مونیتورینگ درمانی ایجاد شده است. همچنین تشخیص‌های مولکولی برای انجامکلینیکی درمان اختصاصی بیش از پیش به یک داروی خاص مناسب برای یک مجموعه ژنی بیمارخاص نیاز دارد.
    اکنون تعدادی از شرکتهای داروسازی فرضیه ترانوستیک را دربازارهایشان بکار می‌برند. اولین شرکتی که موجب رواج این نظریه شد شرکت فارمانتیکسبود که از وارفارین استفاده کرد. شرکت دیگری نیز به دنبال آن از روش نشاندار کردندارو استفاده کرد. مقایسه بازارهای مشترک یا طرحهای تبلیغاتی مشترک در آینده بهمنظور صنعت عامل کنتراست و سازندگان وسایل قابل تصور است.
    تصویربرداری مولکولیدر طرح درمان و مونیتورینگ ژن درمانیامکان مالی و تجربیات پزشکی نظریهترانوستیک هنوز جای بحث دارد. روش آزمون و خطا آنقدر ادامه خواهد یافت تا بهدرمان‌های مؤثرتر بدون عوارض جانبی برسند. اگرچه بسیار پرخطر و گران قیمت هستند. درچنین مواردی وقتی یک تشخیص با درمان تقریباً متناسب باشند، فاکتور قطعی در جهتبهبود بیمار است. حتی ازدیدگاه مالی افزایش تشخیص‌ها توجیه کننده است.
    یکی ازدرمانهای پرخطر و پرهزینه ژن‌درمانی است. برای هر درمان خاص با عوارض جانبی حدیباید تاریخچه کلینیکی فردی بیمار با اطلاعات تشخیصی متناسب باشد. به طوری که یک روشتشخیصی کم تهاجمی تصویربرداری مولکولی جایگزینی برای بیوپسی و هیستولوژی (بافتشناسی) است. در زمینه ژن‌درمانی در آنکولوژی، تصویربرداری خصوصیات محل و آناتومی یکزخم را نشان نمی‌دهد و همچنین امکان آنالیز مولکولی گیرنده‌ها و خصوصیات ژن را باداشتن اطلاعات بیماران خاص، یک رژیم درمانی در موارد مختلف هر بیماری در شرایط خاصیک بیمار انتخاب شده است. درfollow up (پیگیری) مونیتورینگ ژن‌درمانی نقش یک تعادلمطابق تصویربرداری مولکولی خواهد بود. عوامل ژن‌درمانی بر پایه آدنوویروس‌ها به طورشایع در کبد بدون دسترسی بافت هدف به سنگینی انباشته می‌شود.
    عوامل جانبیهپاتوکسیک جدی در برابر تمرکز ناکارآمد عوامل درمانی در بافت هدف، عوامل انباشتگیژن‌درمانی و حالت ژن خارجی باید در طول دوره درمان بیان شود.
    (چگونگی) مدالیتهتصویربرداری مولکولیمدالیته تصویربرداری برای تصویربرداری مولکولی شاملتصویربرداری پزشکی هسته‌ای با پرتوداروهای مانند عوامل کنتراست و دوربین‌های گامامانند آشکارسازها(SPECTوPET) توموگرافی تشدید مغناطیسی و تصویربرداری‌های نوری موردتوجه است.
    روشهای پزشکی هسته‌ای به خاطر حساسیت بالایشان و بدست آوردن تنهامقدار کوچکی از عوامل کنتراست را در محدوده پیکومولار تا نانومولار مناسب هستند. چون واپاشی رادیواکتیو مکانیسم تولید الکترون است، مقداری از نتایج نسبتاً سادههستند. اگر چه کمیت مشکلتر ایجاد شده است. به وسیله اسکترو تضعیف مقدار در بافت ویکی از عدم مزایای آن قدرت تفکیک فضایی پایین است که مقدار تقریبی آن با وسایلSPECT کلینیکی یک سانتی‌متر است و دامنه میلی‌متری با دستگاههایPET (High end) مانندECAT EXACT HR بدست می‌آید.
    امروزه حتی فرآیندهای متابولیکی در سطح مولکولی برایاستفاده در رادیوداروهای خاص قابل رؤیت شده‌اند بوسیلهPET متابولیسم گلوکز با کمکفلوئور نشان داده شد(FDG) و استفاده از مولکول به تصویر کشیده شده است. به عنوانمثال اطلاعاتی که در مورد استفاده SPECTدر شکل 1 نشان داده شده است. تصویر 1 یکتومور پروستات را که در هنگام استفاده از سیگنال آنتی‌بادیهای تک‌کولونیIn نشاندارشده نشان می‌دهد. اطلاعات مورفولوژیکی و آناتومیکی این تصویر از طریق یک تصویرCT (استخوان) و یکMRI (پروستات) بدست می‌آید. تصویر نهایی از سوپراپمیوز شدن این دوتصویر با تکنیک ترکیبی بدست می‌آید.
    مزیت عمده توموگرافی تشدید مغناطیسیMR tomography این است که به طور همزمان اطلاعاتی در مورد مورفولوژی و هم در موردعملکرد فراهم می‌کند. در یک زمان یکسان قدرت تفکیک فضایی بیشتری بدست می‌آید. اگرچهدر مقایسه با روشهای تشخیص هسته‌ای، (در دامنه‌های میلی‌مولار) برای تولید سیگنالیبا قدرت کافی به طور قابل ملاحظه‌ای به مقدار بیشتری از عوامل کنتراست نیاز است. باافزایش نسبت سینگنال به نویز و قدرت تفکیک فضایی، تکنیکهای اندازه‌گیری مانندانتقال به نیروی دامنه اصلی بالاتر و بهبود دامنه‌های گرادیان قویتر ضروری هستند. اگرچه هر دو تنها در حد محدودی امکان‌پذیر هستند.
    MRIیک بستگی محکم قدیمی باروشهای مولکولی در شکلMRI اسپکتروسکوپی داشته است. در اسپکتروسکوپی سلولهای خاصی کهدر متابولیسم جدا می‌شوند، مورد ارزیابی واقع می‌گردد. اگرچه قدرت تفکیک فضایی بدستآمده با اندازه‌هایvoxel تقریباً 2 تا 1 محدود می‌شود.
    هنگامی کهMRI نسبتاًغیرحساس است و چگالی‌های عوامل کنتراست بدست آمده بالاست، تصویربرداری مولکولیباMRI تنها به تدریج وارد بخشهای کلینیکی خواهد شد. از این رو روشهای بسیار جالبیبرای مکانیسم تقویت سیگنال وجود دارد که بوسیله متابولیسم وMRI مولکولی دارایپتانسیل مهم فعال شده است.
    تصویربرداری نوری با عوامل کنتراست فلورسنت روش جالبدیگری را برای جستجوی پردازش‌های مولکولی مانند آنچه در بالا شرح داده شد (شکل 3) نشان می‌دهد. این روش این امتیاز را دارد که جذب و خاصیت اتوفلورسنتی بافت درنزدیکباند مادون قرمز (طول موجهای بین 700 تا 1000 نانومتر) نسبتاً کم است. اگرچه انتشارنور در بافت مانع قدرت تفکیک فضایی بالا می‌شود. در نتیجه روشهای متعدد تصویربردارینوری موفق‌تر خواهند بود. در هر نسبتی تصویربرداری نوری یک اسپکتروم عریض ازامکانات کاربردی شامل دامنه‌ای کاربردهای سطحی تصویربرداری‌های فانکشنال حین جراحیتا تصویربرداری‌های اندوسکوپیک حفره داخل بدن معرفی می‌کند.
    خلاصه اینکهتصویربرداریمولکولی بر روی تصویربرداری تأثیرگذار خواهد بود. نمایش ژنوم انسانیبیولوژی مولکولی به طور قابل ملاحظه‌ای بر میزان رشد اخیر آزمایشگاههای تشخیصی مؤثربوده است. از دیدگاه بسیاری از کارشناسان، روشهای تشخیصی جدید دوره جدیدی را مانندDNA-chip دوره جدیدی را در صنعت تشخیص ایجاد خواهد کرد. از زمانی که میزانتشخیص‌هایinvivo وinvitro در دامنه تک رقمی پایین برآورد می‌شود، میزان پیشرفتزیرمجموعه‌های آزمایش‌های بیولوژی مولکولی invitro بالغ بر 20% است. ما معتقدیم کهاین پیشرفت را می‌توانیم در تصویربرداری هم داشته باشیم و این تنها زمانی امکانپذیر است که تکنیکهای بیولوژی مولکولی از تشخیص‌های invitro که نیازهای خاصتصویربرداری تشخیصی هماهنگ است کمک بگیرد. ابزارهای موجود با نیازهای تصویربرداریمولکولی که لازم است تنظیم شده است و پروتکل‌های هماهنگ ایجاد گشته است. اگرنیازهای مورد نظر مرتفع گردد، تصویربرداری مولکولی بعنوان یک مکمل در خدمت به دیگرروشهای تصویربرداری و روشهای تشخیصی خواهد بود که قادر به تشخیص‌های سریعتر ومخصوص‌تر باشند و به پزشک برای فراهم کردن درمان مناسبی که با سوابق کلینیکی هربیمار مطابقت دارد کمک می‌کند. اکنون پیشرفتهای دلگرم‌کننده‌ای در تحقیقات حیوانیبه وجود آمده است. سرانجام به نقل از یک آنکولوژیست معروف بنام Michael Oreilly تصویربرداری مولکولی به خوبی کاربرد دارد.

  10. #10
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031

    پیش فرض

    خطرات پرتو ايکس را مهارکنيم

    بشر از دير باز ارتباطي ويژه با نور داشته است و همواره سعي داشته از اين نعمت پروردگار بيشتر در زندگي خود استفاده نمايد و با گذشت زمان دريافت، اين نيروي خارق العاده قابليتهايي فراوان دارد و كمر به كشف آنها بست و امروزه سعي كرده از اين آفريده ايزد منان به عنوان فن‌آوري برتر در بخشهاي مختلف علمي، صنعتي، ارتباطي، پزشكي و... استفاده نمايد. به طور مثال در زمينه پزشكي از اشعه ايكس كه سرمنشايي از نور دارد جهت تشخيص و
    بشر از دير باز ارتباطي ويژه با نور داشته است و همواره سعي داشته از اين نعمت پروردگار بيشتر در زندگي خود استفاده نمايد و با گذشت زمان دريافت، اين نيروي خارق العاده قابليتهايي فراوان دارد و كمر به كشف آنها بست و امروزه سعي كرده از اين آفريده ايزد منان به عنوان فن‌آوري برتر در بخشهاي مختلف علمي، صنعتي، ارتباطي، پزشكي و... استفاده نمايد. به طور مثال در زمينه پزشكي از اشعه ايكس كه سرمنشايي از نور دارد جهت تشخيص و درمان بيماران استفاده مي‌گردد.
    همانطور كه مي‌دانيم تابش به‌صورت انرژي و يا ماده حامل انرژي است و اگر ماده اي كه تحت واكنش قرار مي‌گيرد، ارگانيسم زنده باشد، اثرات به هم كنش مي‌تواند تا مرحله بيماري شديد و يا مرگ به بافت زنده آسيب برساند. مردم تا حدي به‌طور تصادفي به طبيعت زيان بخش تابش بر روي بافت زنده آگاهي يافتند. ابتدا سوختگيهاي بر روي پوست كارگراني كه تحت تابش قرار مي‌گرفتند مشاهده شد و متاسفانه قبل از اينكه صدمات ناشي از تابش شناخته شود، مواردي از مرگ و جراحات شديد در اثر پرتو گيري اتفاق افتاد.‏
    در سالهاي 1299/1920 (25 سال پس از كشف پرتوهاي ‏X‏) بود كه معيارهاي ايمني براي كار با مواد پرتوزا پيشنهاد شد. و در سالهاي 1309/1930 قوانيني جهت اطلاع از مقدار ماكزيمم سطوح مجاز پرتوگيري وضع شد به مقدار تابش معمولا به عنوان "دوز" اشاره مي‌شود. نكته حايز اهميت تشخيص تفاوت بين پرتوگيري و دز دريافتي است. براي حفاظت شخصي، پرتوگيري مورد توجه قرار مي‌گيرد، در حاليكه براي صدمات زيست شناختي (يا ساختماني) دز جذب شده حائز اهميت است.‏
    دوز فيزيكي جذب شده پرتوها- ‏kvx‏ 250براي ايجاد يك اثر معين ‏
    دو.ز فيزيكي جذب شده توسط تابش مقايسه اي براي ايجاد اثر مشابه
    حداكثر پرتوگيري مجاز براي هر فرد را مي‌توان بدون توجه به نوع تابش بر حسب ‏rem‏ بيان كرد.‏
    دز بر حسب راد×‏rem = QF‏
    پرتو گيري تابش به دو طريق صورت مي‌گيرد : 1 - پرتوگيري خارج بدن يا البسه به طور مستقيم از يك چشمه.‏
    ‏2 - پرتوگيري داخلي چشمه هايي كه از طريق استنشاق، فرو بردن و يا جذب وارد بدن شده اند.‏
    ‏ پرتودهي يك سلول ممكن است باعث صدمة هسته سلول يا اجزاي ديگر آن شود. در اين صورت ممكن است كه سلول از بين برود و يا كروموزمهاي سلولي كه در حال توليد مثل هستند تغيير يابد و باعث تحول در سلول شود و اين بدان معناست كه فرزندان كم و بيش معيوب خواهند بود و اين عيوب ممكن است به نسلهاي بعد منتقل شود. راهنماي حفاظت در مقابل تابش‏‎ NCRP‎‏ (راهنماي تابش براي پرتو گيري مجاز افرادي كه در نواحي تابش كار مي‌كنند ) براي افرادي كه بواسطه شغل خود در معرض تابش قرار مي‌گيرند، به قرار زير است :‏
    ‏1- كل دوز دريافتي تمام بدن در طي سالها بايد حداكثر برابر (18-‏‎ n‎‏)5 ‏rem ‎‏ باشد كه در آن ‏n‏ =عمر شخص است بايد توجه كرد كه افراد كمتر از 18 سال مجاز نيستند در محلي كه در معرض تابش قرار دارد، كار كنند،
    ‏2 - دوز دريافتي نبايد از 5 ‏rem ‎‏ در سال تجاوز نمايد و‏
    ‏3 - همچنين ماكزيمم پرتوگيري بجز براي پوست، دستها و ساعد نبايد در مدت 13 هفته از 5 ‏rem ‎‏ بيشتر باشد.
    قسمتهاي خاصي از بدن مي‌توانند تابش بيشتري دريافت دارند، ولي راهنما معمولاً براي تمام بدن در نظر گرفته شده است. در حال حاضر مسئله اساسي ايجاد حفاظت در مقابل "1- اشعه گاماي اوليه 2 - تابش ايجاد شده در نتيجه واكنشهاي r ‏- ‏n‏ در حفاظ. 3- نوترونهاي سريع" است حفاظ در ساده ترين شكل، متضمن ايجاد فاصله و قرار دادن مواد بين اشعه و گيرنده تابش است.‏
    اگر فاصله كافي بين شخص و چشمه وجود داشته باشد، شدت تابش به سطوح ايمن كاهش مي‌يابد. با وجود اين اگر ماده اي بين ما و چشمه قرار بگيرد مي‌توان از امتياز تضعيف ايجاد شده توسط ماده استفاده كرد.‏
    با توجه به مطالب ذكر شده لزوم استفاده از تجهيزات حفاظتي در برابر تاثيرات مضر پرتوهاي يونيزان روز به روز در حال افزايش است. در اين راستا آژانس بين المللي انرژي اتمي ‏IAEA‏ با تدوين آيين نامه ها و راهكارهاي اساسي در جهت استفاده درست و بي خطر از دستگاها و تجهيزات و منابع توليد كننده پرتوهاي يونيزان و خطرناك كمك شاياني را در پيشگيري از اثرات پرتوها به عمل آورده است.‏
    همان‌طور كه گفته شد جهت مهار كردن اشعه اي كه در فضا انعكاس پيدا مي‌كند، بايد سرعت آنرا با استفاده از عناصري كه داراي عدد جرمي بالايي است به حد اقل برساند مانند عناصر طلا يا سرب كه البته با توجه به مقرون به صرفه بودن بيشتر از سرب استفاده مي‌شود و به همين جهت در بخشهايي از مراكز درماني مانند بخشهاي راديولوژي، آنژيوگرافي و اتاق عمل كه مستقيماً با اشعه سرو كار دارند براي حفظ امنيت اطرافيان در ديوارها و دربها در اطراف دستگاه از سرب استفاده مي‌شود. اما پزشكان يا تكنسيني كه در داخل اتاق اشعه به سر مي‌برند چه بايد بكنند ؟ مشخصاً عوامل حفاظتي ويژه اي براي اين افراد طراحي گرديده است. مثلا از پاراوانهاي سربي و همچنين روپوشها و شيلدهاي سربي جهت حفاظت در برابر اشعه استفاده مي‌شود. در اين راستا شركت نويد پرتو نما با داشتن سالها تجربه و كادري مجرب و متخصص در زمينه توليد، واردات و صادرات تجهيزات و لوازم راديولوژي و پوشش‌هاي محافظ اشعه ‏X‏ افتخار دارد تا خود را به عنوان يكي از شركتهاي مطرح در اين عرصه به شما متخصصان، پزشكان و كارشناسان محترم كه در تماس با پرتوهاي يونيزان خطرناك مي‌باشيد معرفي كند.‏
    شيشه سربي
    يكي ديگر از مواردي كه لزوم استفاده آن در بخشهايي شامل دستگاه پرتوزا ضروري مي‌نمايد شيشه سربي است. در اينجا جهت آشنايي شما خوانندگان محترم با اين محصول خلاصه اي از ساخت آنرا تشريح مي‌نمائيم.‏
    ابتدا سرب را در كوره‌هاي صنعتي به صورت مذاب درآورده، سپس آنرا درون مخازن پيستوله مانندي ريخته و با توجه به قطر و سايز مورد نظر ميزان فشار و روزنه خروج عنصر را تنظيم مي‌كنند تا آنرا به صورت غبار و گرده خارج كنند. به حجم غبار سرب نيز "مش" گفته مي‌شود به طور مثال براي توليد سرب 1/0 با مش 400، ميزان فشار را تنظيم كرده سپس سرب را درون حوضچه‌هاي آب سرد اسپري مي‌كند و تمام اين گرده ها با همان اندازه و حجم سرد شده و به صورت خاك سرب در ته حوضچه جمع مي‌گردد. بعد از جمع‌آوري خاك سرب، سيليس را در مخازن ديگر ذوب كرده آن را به داخل قالب‌هاي مورد نظر با قطر و اندازه مشخص هدايت مي‌كند و دوباره گرده‌هاي سرب را كه با اكسيد سرب بي‌رنگ شده به گونه‌اي در فضا پخش مي‌كنند كه به‌صورت يكنواخت و ميزان مورد نظر در ميان سيليس ذوب شده قرار گيرد، بدين ترتيب پس از سرد شدن سيليس، شيشه‌اي سربي با شفافيت بسيار بالا خواهيم داشت. البته اين پروسه توليد در عين سادگي بيان بسيار پيچيده است و مي‌بايست دقت عمل زيادي را در توليد آن به‌كار گرفت. از معروف‌ترين كمپاني‌هايي كه اين كالا را با كيفيتي بي نظير در جهان توليد مي‌كند كمپاني ‏SCHOTT‏ آلمان را مي‌توان نام برد. لازم به ذكر است اين كمپاني آلماني داراي استانداردهاي معتبر و قابل اطمينان زيادي از جمله ‏CE،TUV‏ و... است.بيمارستان‌ها و مراكز تخصصي زيادي در حال حاضر در ايران از اين شيشه‌هاي سربي در بخشهاي خود استفاده مي‌كنند و تا كنون هيچ شواهدي مبني بر عدم كيفيت اين شيشه‌ها گزارش نشده است. استفاده از اين شيشه‌هاي سربي در بخش ها باعث مي‌شود كه علاوه بر توانايي عبور نور، جلوي عبور اشعه ايكس را بگيرد.‏
    شركت نويد پرتونما با داشتن سالها سابقه در واردات اين نوع شيشه سربي نماينده انحصاري كمپاني ‏SCHOTT‏ آلمان است. ميزان سرب استاندارد جهت شيشه‌هاي سربي كه مورد تائيد سازمان انرژي اتمي ايران ميباشد 2 ميليمتر است كه شيشه‌هاي سربي وارد شده از كمپاني ‏SCHOTT‏ آلمان توسط شركت نويد پرتو نما داراي 1/2 ميليمتر سرب است.‏
    روپوش و اپرون‏
    روپوشها و اپرون‏هاي سربي از ديگر پوشش‌هاي حفاظتي در برابر اشعه است كه توسط كاربران و يا بيماران مورد استفاده قرار مي‌گيرد. روپوشهاي سربي مكانيزم ساختاري شبيه به شيشه سربي دارد اما با توجه به اين مسئله كه روپوش را خود شخص بايد استفاده كند و گاه تا ساعت‌ها بايد آنرا به تن داشته باشد. ميزان وزن و انعطاف پذيري آن بسيار مهم است. و علاوه بر آن چون اين نوع شيلدهاي سربي جهت محافظت در برابر اشعه متفرق شده استفاده مي‌شود. استاندارد ميزان سرب تعريف شده از طرف سازمان انرژي اتمي ايران 5/0 ميليمتر است. ميزان سربي كه در لاستيك قرار مي‌گيرد بستگي به اكيوالان لاستيك دارد يعني هر چه كيفيت حجم لاستيك بالاتر باشد ميزان جرم بيشتري را قبول مي‌كند. به طور مثال هنگامي كه لاستيك مذاب جهت نورد شدن به داخل دستگاه ريخته مي‌شود و از بين غلطكها عبور مي‌كند چنانچه اكيوالان قطر لاستيك 1 ميلي متر باشد فاصله غلطكها به آن ميزان تنظيم مي‌شود و به همان ميزان به آن خاك سرب اضافه مي‌شود. بالاترين مكانيزمي كه در ايران به آن دست يافته‌اند 13/0 اكيوالان براي 75/0 ميلي متر است.در صورتي كه اين مكانيزم در خارج از كشور 5/0 اكيوالان براي 1 ميلي متر سرب است. سپس با توجه به اين ضخامت مي‌توان از قطر كمتري از لاستيك استفاده كرد در نتيجه وزن روپوش توليد شده كمتر و انعطاف آن بيشتر خواهد شد.‏
    البته امروزه در كشور‌هاي اروپايي از لاستيكهايي با ساختاري سبك و كيفيت بالا بيشتر استفاده مي‌شود كه قيمت بالايي دارد اما شخص استفاده كننده بسيار با آن راحت بوده و مي‌تواند به راحتي با آن كار نمايد.‏
    از جمله اين كمپاني‌هاي اروپايي ‏Dr.Goos‏ و‏CAWO‏ و ‏MAVIG‏ از كشور آلمان و ‏Am r ay ‎‏ از كشور ايرلند است. كه نوعي لاستيك سربي بسيار سبك با نام ‏Supra Light‏ استفاده مي‌نمايند.‏
    شركت نويد پرتونما نماينده انحصاري كليه كمپاني‌هاي فوق بوده و سال‌ها است كه با واردات روپوش و جليقه و دامن سربي از اين كمپانيها جديدترين و مرغوب ترين نوع شيلد سربي را در اختيار كاربران قرار مي‌دهد.‏
    نسل جديد روپوشهاي محافظ در برابر اشعه ‏X‏ روپوشهاي بدون سرب است كه از يك لايه لاستيك حاوي آلومينيم، صفحه اي كه با مغناطيس باردار شده و پلي اتيلن ساخته شده است. در اين شيلدها ابتدا لاستيك حاوي آلومينيم اشعه را جذب و از طريق لايه مغناطيسي، اشعه منحرف مي‌گردد و توسط محيط جذب مي‌گردد كه به علت داشتن چنين ساختماني بسيار سبك و قابل انعطاف است.شركت نويد پرتونما با واردات اين محصول كاملاً جديد (روپوشهاي ‏Lead Free‏) به ايران از كمپاني‌هاي آلماني ‏Dr.Goos‏ و‏‎ MAVIG‎‏ سعي نموده است در جهت راحتي هر چه بيشتر كاربران قدمي مثبت بردارد.‏
    عينک
    عينك‌ها از جمله پوشش‌هاي ديگري است كه درتمام بخشهايي كه در دستگاه‌هاي توليد كننده اشعه ايكس در آن قرار دارد بايد توسط كاربران استفاده شود.‏
    نسل ديگري از اين محصول عينكهايي است كه در قاب كنار عينك نيز سرب به‌كار رفته است و معمولاً در آنژيوگرافي و اتاق عمل استفاده مي‌شود. شركت نويد نماينده انحصاري چند شركت آلماني از جمله ‏CAWO‏ و همين‌طور چند كمپاني آمريكايي جهت عينك‌هاي سربي از اين نمونه است.‏
    توليد در ايران
    دامنه فعاليتهاي شركت نويد تنها به همين موضوع محدود نمي‌‌شود اين شركت با داشتن كادري مجرب و دوره ديده از سازمان انرژي اتمي ايران جهت سربكوبي با خالص ترين نوع سرب كه در كشور ما مرغوب ترين سرب، سرب زنجان است، اقدام نموده است.‏
    شركت نويد همينطور با توليدات متنوع و با كيفيت بسيار بالا در انواع روپوشهاي سربي و كليه شيلدهاي محافظ و همينطور تجهيزات مورد نياز تاريكخانه در بخش‌هاي راديولوژي (ميز تاريكخانه، چراغ اخطار، چراغ تاريكخانه و انواع پاراوان‌هاي سربي، پاس كاست، كاست استند و...) تنها صادركننده موفق اين اقلام نيز است. در حال حاضر توليدات اين شركت با داشتن معتبر ترين استانداردهاي روز، از مراكز مختلفي مانند سازمان انرژي اتمي ايران، اداره تجهيزات پزشكي،وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشكي و... به شكل وسيعي توسط مراكز تصويربرداري و بيمارستان‌ها و مطب‌‌هاي راديولوژي مورد استقبال قرار گرفته است.‏
    در پايان سپاس بر پروردگار كه قدرت و همت پيمودن اين راه سخت و طولاني را در اين مدت به ما ارزاني داشت تا بتوانيم مجموعه حاضر را تقديم متخصصان و كارشناسان محترم رشته راديولوژي و كليه كاربران و مصرف‌‌كنندگان اين محصولات بنماييم.‏
    منبع:سایت مهندسی پزشکی وتجهیزات آزمایشگاهی

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •