صفحه 4 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 54

موضوع: علوم دامی و طیور- طیور-بانك مقالات طيور 6

  1. #31
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    پیش فرض

    کم خونی عفونی مزمن در طیور
    آیا جوجه های گوشتی می تواند بطور مزمن با ویروس کم خونی عفونی آلوده شوند؟

    این سؤال ما کار تحقیقاتی دکترسامر در دانشگاه کالیفرنیا بود.

    10% پرنده از دو سویه که بطور جداگانه پرورش می یافتند در هرنمونه گیری در روزهای 1 و 7 و14 و21 و 28 و 35 و 42 و 50 از لحاظ ویروس کم خونی عفونی مورد بررسی قرار گرفتند. این ویروس از نمونه گیری روز اول جدا گردید. سپس میزان این ویروس تا روز 14 کاهش قابل توجهی پیدا نمود. در روز 28 ویروس ها مجددا" ظاهر و با بالارفتن سن پرنده افزایش یافتند. نکته جالب اینکه سویه های متفاوتی از ویروس در نمونه گیری ها جدا شد. ممکن است سویه های ویروس با توجه به تغییرات ایمنی بدن پرنده تغییر نماید. به هرحال به نظر می رسد که این ویروس تا پایان زندگی همراه پرنده می باشد.



    AAAP, 2003; poultry digest

  2. #32
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    پیش فرض

    وراثت توليد تخم مرغ
    به ارث بردن توان توليد والدين تصوير ژنتيكي پيچيده اي دارد و اين بدان علت است كه توليد تخم مرغ حاصل اثر چندين صفت ژنتيكي جداي از هم مي باشد كه با هم عمل مي نمايند و باعث مي شوند كه پرنده در يك دوره معين تعداد مشخصي تخم مرغ توليد نمايد . از بين فاكتورهاي متعدد پنج فاكتور را ذيلا" توضيح مي دهيم :

    1- بلوغ جنسي زودرس.هرچه مرغها درسنين پائين تر شروع به توليد كنند،دريك سال تخمگذاري شان تخم مرغ بيشتري توليد خواهند كرد . ولي اين يك ارزش منفي بحساب مي آيد و بايد از توليد گله تخمگذار در سنين پائين جلوگيري شود چون تخم مرغهاي توليد شده در سنين پائين كوچكتر از آنهائي خواهند بود كه در سنين بالاتر گذاشته مي شوند . با برنامه هاي محدوديت غذائي و كنترل نور از تخمگذاري در سنين پائين ميتوان جلوگيري نمود ، ولي بهرحال از نظر ژنتيكي ژن مربوطه هنوز وجود دارد .

    2- شدت تخمگذار ي . بروز اين صفت بدين صورت است كه مرغها توانائي تخمگذاري با سرعت زياد را خواهند داشت چون مرغها تخم مرغشان را در فازهاي فعال[1] مي گذارند ، يعني در روزهاي متوالي هر روز يك تخم مرغ توليد مي كنند . طول دوره فاز فعال تخمگذاري يك فاكتور ژنتيكي مهم است.وقتي توليد يك مرغ 80 درصد است بايد درهر پنج روز،چهار تخم مرغ بگذارد . ديده شده است كه پرندگاني در 200 روز متوالي بدون از دست دادن حتي يك روز تخمگذاري كرده اند.

    3- طولاني بودن سيكل تخمگذاري . طولاني تر بودن سيكل تخمگذاري پيش از آنكه مرغ به دوره تولك رفتن برسد باعث افزايش توليد آن مرغ خواهد شد . اين صفت يك فاكتور ژنتيكي مشخص در ارتباط با توليد تخم مرغ است . در ابتداي شكل گيري صفعت پرورش طيور تخمگذار تجاري يك دوره 12 ماهه توليد را كافي مي دانستند ، ولي امروزه مرغهائي كه در دوره هاي بيش از 13 ماه توليد داشته باشند را ترجيح مي دهند .

    4- موارد توقف تخمگذاري . توقفهاي طولاني تر از 2 تا 3 روز بين فازهاي تخمگذاري پديده اي است كه در طي دوره توليد بر تعداد كل تخم مرغ توليدي اثر دارد . اين توقفهاي طولاني معمولا" نتيجه بعضي از استرسهاست ، ولي ممكن است بخاطر خصوصيات ژنتيكي هم باشد .

    5- تعداد دوره هاي كرچي . اگرچه در خيلي از گونه هاي طيور كرچي كاهش داده شده و يا حتي حذف گرديده است ولي اين صفت بخصوص در گونه هاي طيور گوشتي هنوز هم فاكتوري مهم بشمار مي آيد . طيور در زمان كرچي توليد طبيعي خود را از دست مي دهند .

    توليد تخم مرغ توارث پذيري ناچيز و در حدود 15 درصد دارد ، بعبارت ديگر 85 درصد توانائي توليد تخم مرغ به مديريت بستگي دارد . فاكتورهاي مديريتي متعددي در اين امر اثر دارند كه بحث آنها در اينجا تكراري است . هر عاملي كه باعث بهبود محيط پرورش طيور گشته و از استرس و تلفات زياد جلوگيري كند و شرايط فيزيولوژيك مساعدي بوجود آورد ، بطور غيرمستقيم منجر به بهبود توليد هم خواهد شد

  3. #33
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    پیش فرض

    وارثت پر
    وارثت پرهاي سفيد رنگ

    پر سفيد رنگ غالب

    غالبا" لاين پدري گله هاي اجداد گوشتي داراي صفت غالب پرهاي سفيد مي باشند كه هر خروس با مرغي با پر رنگي آميخته گردد جوجه هاي حاصل از اين آميزش رنگ سفيد و يا نزديك به سفيد خواهند داشت (بندرت ممكن است رنگهاي سياه و يا قرمز داشته باشند) .

    اين پديده بخاطر ژن اتوزومي است كه از توليد رنگ در پرهاي جوجه ها جلوگيري مي كند مرغ و خروس لگهورن سفيد تنها نژاد خالص با پرهاي سفيد هستند . در واقع نژاد لگهورن سفيد پرندگاني رنگي هستند كه يك ژن باز دارنده از بارز شدن ژنهاي مولد رنگ در آنان جلوگيري مي كند.رنگ سفيد لاينهاي گوشتي كه امروزه مورد استفاده قرار مي گيرند ، سنتتيك است . اين لاينها ژن بازدارنده را از مرغهاي لگهورن سفيد گرفته و سپس خالص گشته اند . ژن بازدارنده غالب است و علامت اختصاري آنI مي باشد . ژن الل و مغلوب آن ژنهائي هستند كه نمي توانند از توليد پرهاي رنگي بطور كامل جلوگيري كنند و علامت آنها i است و ژن I به ميزان جزئي كيفي است . در پرندگان هموزيگوس II پرهاي رنگي كاملا" از بين مي روند ، ولي اين واقعه هميشه و در موارد هتروزيگوسي Ii رخ نخواهد داد . اگر يك خروس سفيد غالب IICC (از نظر ژن بازدارنده و ژن رنگي هموزيگوس) با يك رنگي iiCC آميخته گردد تمام جوجه هاي آنها از نظر ژنتيكي IiCC خواهند شد كه از نظر فنوتيپي سفيد و يا نزديك به سفيد هستند . انتخاب مداوم در لاين خروسهاي سفيد غالب عملا" باعث حذف تمام جوجه هائي خواهد شد كه بطور جزئي رنگي هستند .آميزش فوق نشان مي دهد كه هنگام آميزش يك لاين خروس گوشتي سفيد غالب با يك لاين مرغ رنگي براي توليد جوجه هاي گوشتي چه رخ مي دهد .



    پر سفيد رنگ مغلوب

    غالبا" براي توليد جوجه هاي گوشتي از مرغهاي پليموت روك سفيد بعنوان پرنده ماده استفاده مي شود. اين پرندگان از نظر ژنتيكي سفيد مغلوب هستند . اينها نه ژن بازدارنده I را دارند ونه ژن مولد پر رنگي C را ، ژنوتيپ اينها iicc است . وقتي هر يك از اين مرغها با خروسهاي سفيدغالبIICC آميخته گردند، تمام فرزندان IiCc يا هتروزيگوس براي هر دو خصيصه خواهند بود . عملا" اغلب آنها سفيد هستند ، ولي بطور اتفاقي پرهاي خارجي بعضي از آنها سياه و يا قهوه اي رنگ خواهد بود و اين بخاطر تأثير بعضي از فاكتورهاي ژنتيكي ديگر است .

    در بعضي از لاينهاي خروس سفيد غالب ژن مولد رنگ پر ، C ، بوسيله انتخاب دائم در بين افرادگله تقريبا" حذف گرديده است . وقتي ژن C حذف شود ، خروسها ژنوتيپ IIcc خواهند داشت . وقتي اين خروسها با مرغهاي سفيد مغلوب ، iicc آميخته گردند تمام جوجه هاي حاصله Iicc و كاملا" سفيد خواهد شد .

  4. #34
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    پیش فرض

    وراثت خصوصيات بدن
    عوامل متعددي از قبيل عمق بدن ، پهناي بدن ، طول استخوان جناغ ، طول استخوانهاي پا و غيره در تناسب بدن نقش دارند . متخصصين ژنتيك با تلاش خود گونه هائي از پرندگان را بوجود مي آورند كه بتوان بهترين جوابگوي تقاضاي مرغداران باشد . توارث وزن بدن فاكتوري است كه كار بسياري روي آن مي شود ، ژنتيك و مديريت گله هر دو در آن نقش دارند . اين موضوع بخصوص در موردگونه هاي ماكيان گوشتي داراي اهميت است .

    وزن بدن مرغ و خروس گوشتي ارتباط نزديكي با وزن والدين در سن 6 هفتگي دارد . قابليت توارث اين صفت 45% است و از جمله صفات معدود كمي است كه عدد توارث پذيري بالائي دارد .

    قابليت توارث 45 درصد يعني چه ؟: قابليت توارث ارتباط بين مسئوليت ژنتيك و مسئوليت مديريت گله براي بهبودي نسلهاي بعدي را مشخص مي كند . در اين مورد 45 درصد از رشد ژنتيكي است و 55 درصد از آن مربوط به مديريت مي شود .

    مثال . يك گله لاين مادري گوشتي در سن 6 هفتگي بطور متوسط 6/1 كيلوگرم وزن دارد . متخصصين ژنتيك مي خواهند وزن جوجه هاي گوشتي را بيفزايند ، به همين دليل در لاين مادري اقدام به انتخاب (به گزيني) مي كنند و تنها مرغهايي را بر مي گزينند كه 827/1 كيلوگرم وزن داشته باشند و آنها را تا رسيدن به سن بلوغ پرورش مي دهند . بنابراين انتخاب شده ها 227 گرم سنگين تر از وزن متوسط گله خواهند بود . وزن پرندگان گوشتي 45 درصد قابليت توارث دارد . بنابراين گله گوشتي حاصل از لاين مادري 827/1 كيلوگرمي ، توارث افزايش وزني در حدود 102 گرم بيش از گله مادر قبلي خواهد داشت (45 درصد × 227 گرم ) . اما اگر هيچ انتخابي در لاين پدري انجام نگرفته باشد افزايش وزن ژنتيكي پرندگان گوشتي بايد تقسيم بر 2 گردد تا افزايش وزن آنها بدست آيد ، يعني 51 گرم . اگر اقدامات انتخابي همانگونه كه در لاين مادري انجام شده در لاين پدري هم انجام گيرد افزايش وزن متوسط پرندگان گوشتي حاصل از اين دو در حدود 102 گرم خواهد بود .

    شدت انتخاب (به گزيني)[1]. اين لفظ در علم ژنتيك بدين معني است كه بهترين پرندگان گله كه جمعيت كمي از گله را تشكيل مي دهند را جدا و در گله اجداد از آنها استفاده نمائيم . هر چه تعداد پرندگاني كه از گله اجداد حذف مي شوند بيشتر باشد اقدامات انتخابي در سطح بهتري انجام گرفته است . اين مفهوم را در اينجا با درصد بيان مي كنيم ، يعني درصدي از گله كه براي گله اجداد انتخاب خواهند شد . هرچه اين درصد كمتر باشد بدين معني است كه شدت انتخاب (به گزيني) بيشتري اعمال گرديده است .

    شدت انتخاب (به گزيني) و وزن بدن . ارتباط وزن بدن پرندگان گله گوشتي با وزن بدن والدينشان درسن 6 هفتگي خيلي بيشتر از ارتباط وزن آنها با وزن بدن والدين در هنگام بلوغ جنسي است . بيشترين اقدامات انتخاب بايد در سن 6 هفتگي صورت گيرد تا بهبود وزن جوجه هاي گوشتي را نتيجه بگيريم .

    پرورش دهندگان گله اجداد در سن 6 هفتگي ، اقدامات به گزيني را اعمال مي نمايند . هرچه دقت در انتخاب بيشتر باشد بهبود وزن جوجه هاي گوشتي تجاري بهتر خواهد بود . رابطه بين انتخاب (به گزيني) و بهبود گله در جدول 4-22 نشان داده شده است .

    طرز استفاده از جدول 4-22 . درصدي از خروسهاي سنگين وزن را پس از وزن كردن آنها در سن 6 هفتگي انتخاب كنيد ، با اين عمل عدد بالائي جدول مشخص مي شود . ستون درصد مربوط به خروسها را به طرف پايين ادامه دهيد تا به رديف درصد شدت انتخابي كه براي مرغها انجام داده ايد برسيد . عدد يافت شده نمايانگر مقدار افزايش وزن جوجه هاي گوشتي به پاند خواهد بود كه در نتيجه اقدامات به گزيني در گله اجداد بدست آمده است .

    مثال . اگر درصد شدت انتخاب در خروسها 60 درصد و در مورد مرغها 80 درصد باشد ، مقدار افزايش وزن مورد انتظار در جوجه هاي گوشتي حاصل از آميخته گري دو گروه انتخاب شده 081/0 پاند خواهد بود .

    توجه : تاثير شدت انتخاب در يك جنس دقيقا" مشابه هماني خواهد بود كه در مورد جنس ديگر اعمال مي گردد . اين مسئله نشان دهنده آن است كه ژن افزايش وزن ، وابسته به جنس نيست .

    جدول 3-22 . متوسط توليد تمام گله ها و بهترين گله مادر گوشتي .

    متوسط بهترين گله

    (5438 پولت)
    متوسط تمام گله ها

    (300000 پولت)
    مورد

    97
    95
    درصدتوليد به ازاء تعداد كل مرغها در ابتداي توليد

    166
    156
    ميزان توليد تخم مرغ به ازاء تعداد كل مرغها در ابتداي توليد

    156
    140
    ميزان تخم مرغهاي قابل جوجه كشي به ازاء تعداد كل مرغها درابتداي توليد

    94
    91
    درصد تخم مرغهاي قابل جوجه كشي

    8/0
    4/1
    متوسط مرگ و مير ماهيانه (%)

    4/16
    1/17
    ميزان متوسطط غذاي 100 پرنده در هر روز (شامل خروسها به كيلوگرم )

    04/3
    4/3
    مقدار غذاي لازم براي توليد يك دوجين تخم مرغ (شامل خروسها به كيلوگرم )

    88
    86
    ميانگين كل جوجه درآوري (درصد)


    توضيح جدول : Arbor Acres Farm,Inc., Glastonbury, Conn.











    جدول 4-22 . تخمين افزايش وزن مورد انتظار به پاند در نتيجه اعمال انتخاب (به گزيني)در گله مادر.

    درصدشدت انتخاب (حفظ) خروسها

    10
    20
    30
    40
    50
    60
    70
    80
    90
    100
    درصد شدت

    انتخاب (حفظ)

    مقدار افزايش وزن مورد انتظار در جوجه هاي گوشتي به پاند
    مرغها

    139/0
    114/0
    096/0
    081/0
    67/0
    054/0
    040/0
    027/0
    014/0
    000/0
    100

    153/0
    128/0
    110/0
    095/0
    081/0
    068/0
    054/0
    041/0
    028/0
    014/0
    90

    166/0
    141/0
    123/0
    108/0
    094/0
    081/0
    067/0
    054/0
    041/0
    027/0
    80

    179/0
    154/0
    136/0
    121/0
    107/0
    094/0
    080/0
    067/0
    054/0
    040/0
    70

    193/0
    169/0
    150/0
    135/0
    121/0
    108/0
    094/0
    081/0
    068/0
    054/0
    60

    206/0
    181/0
    163/0
    148/0
    134/0
    121/0
    107/0
    094/0
    081/0
    067/0
    50

    220/0
    159/0
    177/0
    162/0
    148/0
    135/0
    121/0
    108/0
    095/0
    081/0
    40

    235/0
    210/0
    192/0
    177/0
    163/0
    150/0
    136/0
    123/0
    110/0
    096/0
    30

    253/0
    228/0
    210/0
    195/0
    181/0
    169/0
    154/0
    141/0
    128/0
    114/0
    20

    278/0
    253/0
    235/0
    220/0
    206/0
    193/0
    179/0
    166/0
    153/0
    139/0
    10

  5. #35
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    پیش فرض

    تاثير اسيد سيتريك و آنزيم فيتاز ميكروبي برعملكرد و ميزان استفاده از فسفر فيتاته در جوجه هاي گوشتي تغذيه شده با جيره ذرت ـــ كنجاله سويا

    اين طرح از252 قطعه جوجه يك روزه گوشتي نر تجاري سويه راس 308 استفاده شد.جوجه ها به هفت گروه 36 قطعه اي و هر گروه به 3 زير گروه (تكرار) 12 قطعه اي به صورت تصادفي تقسيم شدند.جوجه ها در قفس هايي به ابعاد 1*2 متر مربع در بستر نگهداري مي شدند.در هر پن يك آبخوري و يك دانخوري مستقر و در طي دوره ي آزمايش غذا و آب به صورت آزاد در اختيار جوجه ها قرار گرفت.آزمايش ازسن يك تا 49 روزگي ادامه داشت و در قالب يك طرح كاملا تصادفي به صورت آزمايش فاكتوريل 2*3 با سه تكرار براي هر گروه انجام شد.عوامل مورد مطالعه در اين آزمايش شامل سه طرح اسيد سيتريك (صفرـ 5/2و5 درصد) و دو سطح فيتاز ميكروبي (صفر و500واحددر كيلوگرم جيره)بود.بر اساس اظهار شركت توليد كننده فيتاز ميكروبي حاوي 10000واحد فيتاز فعال در هر گرم بود.اسيد سيتريك نيز به صورت مونوهيدراته 92 درصد پس از محاسبه درصد خلوص به جيره ها اضافه شد.تيمارها شامل 7جيره بر طبق جدول 1 تنظيم شدند.در سنين 21،42و49روزگي ،وزن بدن و مصرف خوراك به صورت گروهي تعيين و درصد تلفات درآخر دوره محاسبه شدند.در انتهاي دوره آزمايش دو قطعه پرنده از هر قفس انتخاب و به منظور اندازه گيري غلظت آنزيم آلكالين فسفاتاز،كلسيم و فسفر سرم از طريق وريد بال از آنها خونگيري و غلظت اين مواد با استفاده از كيت هاي زيست شيمي اندازه گيري گرديدند.سپس از هر قفس دو پرنده كه نزديك به ميانگين وزن پرندگان داخل همان قفس،انتخاب و ذبح شده و وزن لاشه خالص،وزن كبد،طحال وچربي حفره شكمي آنها ثبت و به صورت درصدي از وزن زنده ثبت شدند.استخوان درشت ني نيز پس از تفكيك تمام بافت هاي نرم چربي ،با الكل جدا وبه منظور اندازه گيري درصد خاكستر آن در كوره الكتريكي با دماي 550 درجه ي سانتيگراد به مدت 8 ساعت سوزانده شد.
    داده ها با استفاده از روش مدلهاي خطي عمومي نرم افزار SAS)22) تجزيه آماري شدند و مقايسه ميانگين ها با روش دانكن صورت گرفت.

    ///
    بحث و بررسي
    نتايج نشان دادند كه اثر اسيد سيتريك در دوره هاي 21ـ1،42ـ22،49ـ43روزگي و كل دوره بر روي افزايش وزن بدن از لحاظ آماري به ترتيب معني دار(01/0>p) بود.مقايسه ميانگين اثر اصلي اسيد سيتريك نشان داد كه افزودن 5/2 درصد اسيد سيتريك به جيره هاي حاوي فسفر قابل دسترس كم افزايش بدن را در كل دوره به ميزان 97/18 درصد بهبود بخشيد (05/0>p) ولي اختلاف معني داري بين دو سطح 5/2 و 5 درصد اسيد سيتريك از لحاظ بهبود افزايش وزن بدن وجود نداشت.اين نتايج با گزارش هاي محققين مختلف (2،3،8،26) مطابقت داشته ولي با گزارش Brenes و همكاران در سال 2003 در تضاد مي باشد (9) اثر فيتاز در دوره هاي 21ـ1،42ـ22،49ـ43 روزگي و كل دوره بر روي افزايش وزن بدن از لحاظ آماري معني دار بود (01/0>p) مقايسه ميانگين اين اثر نشان داد كه افزودن 500 واحد در كيلو گرم فيتاز به جيره هاي حاوي فسفر قابل دسترس كم افزايش وزن بدن را در كل دوره به ميزان 89/11 درصد بهبود بخشيد كه معني دار بود
    (05/0>p) كاهش فسفر قابل دسترس جيره از 4/0 درصد به 2/0 درصد،ميانگين افزايش وزن بدن را به طور معني داري كاهش داد (05/0>p) و افزودن 5/2 درصد اسيد سيتريك به همراه 500 واحد فيتاز در كيلو گرم به جيره هاي حاوي فسفر قابل دسترس كم، افزايش وزن بدن را به سطح گروه شاهد مثبت رساند.
    گزارش هاي مختلفي (5،9،10،26،27)نشان داده اند كه فيتاز ميزان استفاده از فسفر فيتاته را بهبود مي بخشد كه در نتيجه دفع فسفر از طريق دفع مدفوع كاهش يافته و سبب افزايش ابقاء فسفر در بدن، بهبود عملكرد و افزايش خاكستر استخوان ساق پا در پرنده مي شود.اثر متقابل اسيد سيتريك *فيتاز در جيره هاي حاوي فسفرقابل دسترس كم در49ـ43روزگي روي افزايش وزن بدن معني دار (01/0>p) بود و مقايسه ميانگين اثر متقابل آنها نشان دادند كه افزودن 5/2 درصد اسيد سيتريك و 500 واحد فيتاز در كيلو گرم به جيره حاوي فسفر قابل دسترس كم ميانگين افزايش وزن بدن را نسبت به جيره حاوي فقط 5/2 درصد اسيد سيتريك و جيره حاوي فقط فيتاز افزايش داد كه نشان دهنده ي اثر سينرژيسم (همكوشي) اين دو ماده در مورد استفاده قرار گرفتن فسفر فيتاته مي باشد.اين نتيجه با گزارش Snow و همكاران در سال 2004 مطابقت دارد(26) محققين مختلفي (2،9،23)گزارش كرده اند كه افزودن اسيد سيتريك به جيره باعث كاهش مصرف خوراك مي شود در صورتي كه ساير محققين (8،19،26)عكس اين موضوع را گزارش نموده اند.اثر اسيد سيتريك روي ضريب تبديل غذايي جوجه هاي گوشتي در سن 21ـ1،42ـ22،49ـ43 روزگي و كل دوره از لحاظ آماري معني دار بود (01/0>p) مقايسه ميانگين اثر اصلي اسيد سيتريك نشان داد كه افزودن 5/2 درصد اسيد سيتريك به جيره هاي حاوي فسفر قابل دسترس كم سبب بهبود ضريب تبديل غذايي به ميزان 82/14 درصد گرديد كه از لحاظ آماري در كل دوره معني دار بود (05/0>p) به هر حال اثرات سودمند افزودن اسيد سيتريك به جيره هاي حاوي فسفر قابل دسترس كم توسط ساير محققين (2،3،4،26)گزارش شده است.اختلاف معني داري بين افزودن دو سطح 5/2 و 5 اسيدسيتريك به جيره هاي حاوي فسفر قابل دسترس كم برروي ضريب تبديل غذايي وجود نداشت.مقايسه ميانگين تيمارهاي مختلف نشان دادند كه كاهش فسفر قابل دسترس جيره به ميزان 2/0 درصد سبب افزايش ضريب تبديل غذايي به ميزان 48/39 درصد نسبت به گروه شاهد مثبت در كل دوره گرديد و افزودن سطوح مختلف اسيد سيتريك و يا فيتاز و يا تركيبي از اين دو ضريب تبديل غذايي را به سطح گروه شاهد مثبت رساند.اثر فيتاز روي ضريب تبديل غذايي در سنين21ـ1، 42ـ22، 49ـ43 روزگي و كل دوره از لحاظ آماري معني دار بود (05/0>p) مقايسه ميانگين اثر اصلي فيتاز در جيره هاي حاوي فسفر قابل دسترس كم نشان داد كه افزودن 500 واحد در كيلو گرم فيتاز به اين جيره ها ضريب تبديل غذايي را در كل دوره به ميزان 14/10 درصد بهبود بخشيد كه معني دار(05/0>p) بود.
    به طور كلي بهبود عملكرد رشد در جوجه هاي تغذيه شده با جيره هاي حاوي فسفر قابل دسترس كم و حاوي فيتاز نسبت به جيره هاي حاوي فسفر قابل دسترس كم و بدون فيتاز مي تواند به دلايل زير باشد:

    1ـ آزاد شدن فسفر از كمپلكس املاح ـ فيتات(17)
    2ـ بهره وري از ميوـ اينوزيتول (فراورده نهايي دفسفره شدن فيتات) و ديگر مواد معدني و عناصر كمياب آزاد شده از كمپلكس فيتات به وسيله حيوانات(25)
    3- افزايش قابليت هضم نشاسته (24) و يا افزايش قابليت دسترسي و بهره وري از پروتئين(24)
    اثر افزودن فيتاز به جيره هاي حاوي فسفر قابل دسترس كم و بهبود ضريب تبديل غذايي توسط ساير محققين (2،13،20،26)گزارش شده است .
    .اثر افزودن فيتاز به جيره هاي حاوي فسفر قابل دسترس كم و بهبود ضريب تبديل غذايي توسط ساير محققين (2،13،20،26)گزارش شده است.اثر متقابل اسيد سيتريك * فيتاز در جيره هاي حاوي فسفر قابل دسترس كم روي ضريب تبديل غذايي در مراحل مختلف رشد و كل دوره از لحاظ آماري معني دار (05/0>p) بود.مقايسه ميانگين ها نشان دادند كه افزودن 5/2 درصداسيد سيتريك به جيره حاوي فسفر قابل دسترس كم كامل شده با فيتاز،ضريب تبديل غذايي رانسبت به جيره هاي حاوي فقط اسيد سيتريك و يا فقط فيتاز به ميزان بيشتري بهبود بخشيد و اين نشان دهنده اين است كه بازده فيتاز ميكروبي توسط اسيد سيتريك افزايش يافته كه مطابق با نتيجه Snow و همكاران در سال 2004 مي باشد
    (26).اثرات اسيد سيتريك و فيتاز روي غلظت آلكالين فسفاتاز،كلسيم و فسفر سرم و همچنين خاكستر استخوان درشت ني جوجه هاي گوشتي در آخردوره در جدول 3خلاصه شده است.نتايج نشان دادند كه اثر اصلي اسيدسيتريك روي غلظت آلكالين فسفاتاز سرم معني دار (01/0>p) بود و مقايسه ميانگين اثر اصلي اسيد سيتريك در جيره هاي حاوي فسفر قابل دسترس كم نشان داد كه افزودن اسيد سيتريك به اين جيره ها غلظت آلكالين فسفاتاز سرم را كاهش داد كه معني دار (05/0>p) بود.Brenes و همكاران در سال 2003 (9) و Viveros و همكاران درسال 2002 (27) گزارش كردند كه كاهش فسفر قابل دسترس جيره باعث افزايش غلظت آنزيم آلكالين فسفاتاز سرم جوجه هاي گوشتي مي گردد.افزودن فيتاز به جيره هاي حاوي فسفر قابل دسترس كم از لحاظ عددي سبب كاهش غلظت آنزيم آلكالين فسفاتاز سرم گرديد ولي ازلحاظ آماري اختلاف معني دار نبود.RobersonوEdwards در سال 1994 نشان دادند كه فعاليت اين آنزيم تحت تاثير آنزيم فيتاز قرار نگرفت (21) درصورتي كه Huff و همكاران در سال 1998 گزارش كردند كه افزودن فيتاز به جيره هاي حاوي فسفر قابل دسترس كم به علت افزايش فسفر قابل دسترس سبب كاهش غلظت اين آنزيم در سرم مي گردد (11) اثر متقابل اسيد سيتريك * فيتاز در جيره هاي حاوي فسفر قابل دسترس كم بر روي غلظت آنزيم آلكالين فسفاتاز معني دار (05/0>p) بود.مقايسه ميانگين اثر متقابل آنها نشان داد كه افزودن 5/2 درصد اسيدسيتريك به جيره حاوي فسفر قابل دسترس كم كامل شده با فيتاز،غلظت آنزيم آلكالين فسفاتاز سرم درمقايسه با جيره ي كامل شده با فيتاز به تنهايي را كاهش داد كه معني دار بود (05/0p<).اثر اسيد سيتريك فيتاز و اثر متقابل آنها روي غلظت كلسيم سرم خون از لحاظ آماري قابل قبول نبود ولي بررسي نتايج حاصل از آناليز داده هاي مربوط به غلظت فسفر سرم خون نشان دادند كه اثر اصلي اسيد سيتريك و فيتاز روي غلظت فسفر سرم خون از لحاظ آماري معني دار بود (01/0>p) مقايسه ميانگين اثر اصلي اسيد سيتريك نشان داد كه افزودن اين ماده به ميزان 5 درصد به جيره حاوي فسفر قابل دسترس كم غلظت فسفر سرم خون را در مقايسه با جيره فاقد اسيد سيتريك به ميزان 74/42 درصد افزايش داد كه معني داربود (05/0>p) اين نتيجه با گزارش Bernes و همكاران در سال 2003 مطابقت ندارد (9) البته لازم به ذكر است كه در آزمايش Bernes و همكاران ،نتايج حاصل از افزودن 2 درصد اسيد سيتريك به جيره ،با نتايج به دست آمده با 5/2 اسيد سيتريك در اين تحقيق مطابقت داشته و نشان دهنده ي اين است كه شايد 5/2 درصد اسيد سيتريك براي حمايت غلظت فسفر سرم خون درحد گروه شاهد مثبت كافي نبوده و مقايسه تيمارهاي مختلف نشان دادند كه افزودن 5/2 و5 درصد اسيد سيتريك به همراه 500 واحد در كيلو گرم فيتاز به جيره هاي حاوي فسفر قابل دسترس كم غلظت فسفر سرم خون را به سطح گروه شاهد مثبت رسانيد.از مقايسه ميانگين اثر اصلي فيتاز چنين برمي آيد كه افزودن فيتاز به جيره هاي حاوي فسفر قابل دسترس كم،غلظت فسفر سرم خون رابه ميزان 15/36 درصد افزايش داد كه معني دار بود (05/0>p) اين نتيجه باگزارش هاي محققين ديگر (9) مطابقت دارد.نتايج نشان دادند كه كاهش فسفرقابل دسترس جيره تا ميزان 2/0 درصد درمقايسه با گروه شاهد مثبت سبب كاهش درصد خاكستراستخوان درشت ني به ميزان 5/30 درصد گرديد كه از لحاظ آماري معني دار بود(05/ >p) اين نتايج با گزارش هاي Bernes و همكاران درسال 2000(9) Viverosو همكاران درسال 2002(27) Lessonو همكاران درسال 2000(12) Punnaو Roland درسال 1999 (16) در جوجه هاي گوشتي مطابقت دارد.اثر اصلي فيتاز روي درصد خاكستر استخوان درشت ني جوجه هاي گوشتي معني دا (01/0>p) بود.مقايسه ميانگين اثر اصلي فيتاز نشان داد كه افزودن فيتاز به جيره هاي حاوي فسفر قابل دسترس كم درصد خاكستر استخوان درشت ني را به ميزان 91/18 درصد افزايش داد كه معني دار (05/0>p) بود.افزايش در خاكست راستخوان ساق پا توسط محققين ديگر (1،12،17،26) در جوجه هاي گوشتي گزارش شده و به عنوان يك شاخص مناسب براي معدني شدن استخوان بشمارمي رود. RamaRaoو همكاران درسال 1999گزارش كردند که خاكستراستخوان درشت.ني جوجه ها گوشتي ،با افزودن فيتازبه جيره تحت تاثير قرارنمي گيرد (20).اثرات افزودن اسيد سيتريك و فيتاز به جيره هاي حاوي فسفر قابل دسترس كم روي درصد لاشه خالص، كبد، طحال و چربي حفره بطني جوجه هاي گوشتي از لحاظ آماري تاثير معني داري نداشت. نتايج حاصل آناليز داده هاي مربوط به تلفات نشان دادند كه كاهش فسفر قابل دسترس جيره تا ميزان 2/0 درصد در جيره جوجه ها ي گوشتي در مقايسه با گروه شاهد مثبت (تغذيه شده با جيره حاوي 4/0درصد فسفر قابل دسترس)سبب افزايش تلفات گرديد كه معني داربود (05/0>p) اين نتيجه با گزارش,Punna Roland درسال 1999 مطابقت داشته (16) ولي با نتايج Viveros و همكاران درسال 2002در تضاد است(27) اثراصلي اسيد سيتريك بر روي كاهش تلفات جوجه هاي گوشتي معني داربود (01/0>p) مقايسه ميانگين اثر اصلي اسيد سيتريك نشان دادند كه افزودن 5/2 و 5 درصد اسيد سيتريك به جيره هاي حاوي فسفر قابل دسترس كم،تلفات را در جوجه هاي گوشتي تغذيه شده با اين جيره ها،كاهش داد كه ازلحاظ آماري معني دار
    (05/0>p) بود ولي بين دو سطح 5/2 و 5 درصد اسيد سيتريك روي درصد تلفات تاثيرمعني داري وجود نداشت.اثرفيتاز بر تلفات جوجه هاي گوشتي اختلاف معني داري
    (01/0>p) نشان داد.مقايسه ميانگين اثر اصلي فيتاز نشان داد كه افزودن 500 واحد د ركيلو گرم فيتاز به جيره هاي حاوي فسفر قابل دسترس كم،تلفات را در جوجه هاي گوشتي كاهش داد كه معني دار (05/0>p) بود اين نتايج با گزارش هاي Simonsو همكاران در سال 1990 مطابقت دارد (25).
    ...
    نتيجه:
    ..
    ازنتايج اين مطالعه چنين استنباط مي شود كه:
    1ـ افزودن 5/2 درصد اسيد سيتريك به جيره حاوي فسفر قابل دسترس كم بر پايه ذرت ـ كنجاله سويا،ميزان استفاده از فسفرفيتاته را افزايش و سبب بهبود صفات عملكرد (وزن بدن،مصرف خوراك و ضريب تبديل غذايي)مقدارخاكستراستخوان پا و كاهش تلفات در جوجه هاي گوشتي مي شود.
    2ـ افزودن 500 واحد دركيلوگرم فيتاز ميكروبي به جيره هاي حاوي فسفرقابل دسترس كم برپايه ذرت ـ كنجاله سويا، باعث آزاد سازي فسفر از مولكول اسيد فايتيك شده و درنتيجه سبب بهبود صفات عملكرد (وزن بدن،مصرف خوراك و ضريب تبديل غذايي) مقدار خاكستر استخوان ساق پا و كاهش تلفات در جوجه هاي گوشتي مي گردد.
    3ـ به نظرمي رسد كه افزودن اسيد سيتريك به جيره هاي حاوي فسفر قابل دسترس كم تكميل شده با فيتاز،بازده عمل فيتاز ميكروبي را افزايش و يك اثر همكوشي روي ميزان مورد استفاده قرار گرفتن فسفرفيتاته دارند.

  6. #36
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    پیش فرض

    ارزيابي حساسيت جربهاي قرمز طيور به سم دلتامترين در يك واحد مرغداري تخم گذار در استان قم



    حدادزاده حميدرضا,ترابي گودرزي مجيد,رضاييان محمد



    بدنبال گزارشهای بروز مقاومت جربهای قرمز طیور به برخی از سموم در نقاط مختلف جهان، کارایی سم دلتامترین بعنوان یکی از سموم خانواده پایروتروئید مورد ارزیابی قرار گرفت. این مطالعه در یک واحد مرغداری تخمگذار در استان قم انجام گرفت. بدین منظور ابتدا به روش تله گذاری بوسیله کارتهای مقوایی میزان آلودگی به این جرب برآورد شد. سپس سم پاشی سالن، قفس ها و مرغان با سم مذکور با رقت 4 در هزار در آب و بوسیله سمپاش تلمبه ای پشتی با قدرت psi 35 انجام گرفت. سپس طی دو مرحله مجددا میزان آلودگی در سالن تحت مطالعه تعیین شد. اگر چه کاربرد این سم کاهش نسبی تعداد جرب را در سالن سم پاشی شده نشان داد اما این کاهش در مقایسه با میزان آلودگی قبل از سمپاشی از لحاظ آماری معنی دار نبود. کاهش اثر سم می تواند ناشی از مصرف بی رویه ترکیبات پایروتروئید در کشور باشد. مطالعات بیشتری جهت اثبات قطعی پدیده مقاومت در این جربها نسبت به سم دلتامترین لازم می باشد.

  7. #37
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    پیش فرض

    اندازه گيري آفلاتوكسين در مواد اوليه دان طيور در اهواز


    مياحي منصور,سهرابي غلام رضا



    آفلاتوکسينها، سموم قارچي بسيار سمي و سرطانزا مي باشند که توسط انواع گونه هاي قارچ آسپرژيلوس توليد مي شوند. جيره پرندگان و اقلام تشکيل دهنده آن مستعد رشد و تکثير قارچ و تشکيل آفلاتوکسين ها مي باشند. آفلاتوکسين ها ايمني پرنده را تضعيف و منجر به بروز بيماريها و شکست واکسيناسيون مي شوند. در مطالعه حاضر جمعا 100 نمونه (25 نمونه از هر يک از اقلام ذرت، گندم، سويا و پودر ماهي) از کارخانه هاي توليد خوراک طيور حومه شهر اهواز جمع آوري گرديد و آفلاتوکسين ها با روش کروماتوگرافي لايه نازک (t.l.c) بر روي صفحات پوشيده از سيليکاژل اندازه گيري شدند. مطالعه حاضر نشان داد 86 درصد از نمونه ها به سم آفلاتوکسين آلوده مي باشند و بيشترين ميزان آلودگي به سم آفلاتوکسين به ميزان 28 ميکروگرم در کيلوگرم مربوط به نمونه پودر ماهي وارداتي بود. پودر ماهي 100 درصد، سويا 92 درصد، گندم 88 درصد و ذرت 16 درصد آلوده به آفلاتوکسين بودند. بيشترين مقدار سم آفلاتوکسين B1 در پودر ماهي وارداتي به ميزان 25 ميکروگرم در کيلوگرم، سوياي وارداتي به مقدار 3 ميکروگرم در کيلوگرم، گندم به مقدار 4 ميکروگرم در کيلوگرم و ذرت داخلي به ميزان 2 ميکروگرم در کيلوگرم مي باشد.

  8. #38
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    پیش فرض

    تعيين حدت و بيماري زايي ويرويس نيوكاسل جدا شده از گله گوشتي در كرج
    مقدم پور مسعود,ابراهيمي محمدمجي,خداشناس محمد



    جهت جداسازي، شناسايي و تعيين حدت و بيماريزايي عامل مشكوك بيماري نيوكاسل از بافت Cns مرغ هاي بيار نمونه گيري شد. نمونه ها پس از آماده سازي، در حفره كوريو آلانتوئيك تخم مرغ Spf جنين دار ده روزه تلقيح شده و پس از چهار مرتبه پاساژ، ويروس تخليص و تكثير گرديد. به وسيله آزمايشات متعدد از جمله Hi ,sn و ميكروسكوپ الكتروني وجود ويروس نيوكاسل اثبات شد. با استفاده از آزمايشات استاندارد Fao و Oie انديس هاي مختلف مورد ارزيابي قرار گرفت. از جمله متوسط زمان مرگ جنين (mdt) برابر با 4/38 ساعت، بيماريزايي درون مغزي (icp) برابر با 8/1 و بيماريزايي درون رگي (ivp) برابر با 78/1 بدست آمده و حدت عامل جدا شده تعيين گرديد. لذا با توجه به نتايج حاصله و مقايسه آن با انديس هاي ويروسهاي جدا شده از ساير كشورها و منابع معتبر جهاني مي توان ويروس مورد نظر را در گروه حاد يا ولوژنيك نيوكاسل قرارداد. البته شايان ذكر است جهت شناسايي دقيق تر آزمايشات مولكولي در دست انجام مي باشد.
    __________________
    علوم دامی ... باغبانی ... گیاهپزشكی .. منابع طبیعی و جنگلداری .. علوم آب و خاك..صنایع غدایی .. ماشین آلات كشاورزی و...

    بزرگترين سايت كشاورزي ايران
    بانك مقالات تمامي گرايش هاي كشاورز

  9. #39
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    پیش فرض

    منقار پرندگان به يك حسگر مغناطيسي براي جهت يابي مجهز است
    --------------------------------------------------------------------------------

    تحقيقات جديد نشان مي‌دهد پرندگان احتمالا از حسگرهاي موجود در منقار خود براي جهت‌يابي در پروازهاي طولاني استفاده مي‌كنند.

    به گزارش خبرگزاري رويترز، گروهي از دانشمندان آلماني موفق به شناسايي الگوهايي سه‌بعدي از كريستالهاي دي‌اكسيد آهن در پوسته منقار بالايي كبوترها شده‌اند كه احتمالا اين پرندگان از آن براي تعيين جهت ميدان مغناطيسي زمين استفاده مي‌كنند.

    اين كشف جديد نشان مي‌دهد پرندگان مستقل از حركات و جهت پرواز خود، مي‌توانند جهت ميدان مغناطيسي زمين را شناسايي كرده و با استفاده از آن همانند قطب‌نما، موقعيت جغرافيايي خود را تعيين كنند.

    دانشمندان در گذشته همواره به دنبال پاسخ اين سوال بوده‌اند كه پرندگان چگونه در سفرهاي بسيار طولاني خود كه گاه طول آنها به هزاران كيلومتر مي‌رسد، از مسير اصلي خارج نشده و مقصد خود را گم نمي‌كنند.

    به گفته "گرتا فلايشنر" سرپرست مطالعه و محقق دانشگاه "فرانكفورت"، اين احتمال وجود دارد كه كشف جديد در كبوترها براي تمامي پرندگان صدق كند و همه آنها با استفاده از قطب‌نماهاي زيستي خود جهت پروازشان را تعيين كنند.

    پيش از اين سلولهاي مشابه حاوي تركيبات آهن در برخي ديگر از پرندگان از جمله سينه‌سرخها و چكاوكها شناسايي شده بود.

    گزارشي از كشف جديد در نشريه آلماني ‪ Naturwissenschaften‬به چاپ رسيده‌است.

  10. #40
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    پیش فرض

    چرا داركوب‌ها سردرد نمي‌گيرند؟
    --------------------------------------------------------------------------------

    داركوب‌هاي كاكل دار كه بزرگترين داركوب‌ها در آمريكاي شمالي به شمار مي‌روند سر خود را ‪ ۲۰‬مرتبه در ثانيه با سرعت ‪ ۲۴‬كيلومتر در ساعت به تنه درختان مي‌كوبند اما مغز و چشم و سرشان آسيب نمي‌بيند.

    به گزارش پايگاه اينترنتي لايو ساينس، يك محقق دريافته است كه ماهيچه‌هاي ضخيم، استخوان‌هاي اسفنجي شكل و پلك چشم سوم باعث مي‌شود كه مغز و چشم اين پرندگان صحيح و سالم بماند.

    "ايوان اسكواب" يك چشم پزشك در دانشگاه "ديويس" كاليفرنيا گفت، اگر ضربه شديدي به سر انسان وارد شود رگ‌هاي خوني پشت چشم پاره مي‌شوند و اعصاب پشت چشم نيز صدمه مي‌بينند.

    اسكواب گفت مشاهده افرادي كه در جريان سوانح رانندگي دچار جراحات شديد مي‌شوند براي من اين سوال را پيش آورد كه داركوب‌ها كه سرشان را با شدت به درخت مي‌كوبند، چرا آسيب نمي‌بينند؟
    اسكواب پاييز گذشته به دليل تحقيقش در زمينه علت مصون ماندن داركوب ها از سردرد كه در مجله انگليسي "چشم پزشكي" چاپ شد، برنده جايزه "نوبل ال جي" شد. اين جايزه به كسي داده مي‌شود كه هيات داوران، تحقيق علمي او را به عنوان برترين تحقيق "جالب اما بي‌ثمر و بي‌فايده" انتخاب كنند.

    تحقيق اين جشم پزشك نشان مي‌دهد علاوه بر ضربه‌هاي مستقيم پيكاني شكل كه از صدمه ديدن سر اين پرندگان جلوگيري مي‌كند، بدن آنها به گونه‌اي طراحي شده است كه تاثير اين ضربه‌ها را جذب مي‌كند.

    يك هزارم ثانيه قبل از ضربه، نوك پرنده حركت مي‌كند، ماهيچه‌هاي متراكم موجود در گردن منقبض مي‌شود و پرنده، پلك داخلي ضخيم خود را مي‌بندد.

    بخشي از اين نيرو به ناحيه پايين ماهيچه‌هاي گردن منتقل مي‌شود و به اين ترتيب از وارد آمدن ضربه كامل به جمجمه جلوگيري مي‌كند.

    وجود يك استخوان قابل انعطاف در جمجمه نيز مانند يك كوسن عمل مي‌كند.

    اسكواب گفت: پلك چشم اين حيوان مانند كمربند ايمني صندلي عمل مي‌كند و حقيقتا از بيرون زدن چشم از سر جلوگيري مي‌كند و در غير اين صورت شبكيه چشم پاره مي‌شد.

    قسمت خارجي چشم پرنده نيز محكم و مملو از خون است تا بدين ترتيب از فشرده شدن شبكيه جلوگيري شود.

    مغز پرنده در جريان ضربه، سر سفت و محكم مي‌ماند. بروز جراحت‌ها در ناحيه سر انسان موجب مي‌شود كه مغز انسان در مايعي كه آن را احاطه كرده است، حركت كند. اما داركوب‌ها اين مايع را ندارند.

    هر چند دانشمندان نمي‌توانند مطمئن باشند كه داركوب‌ها سردرد نمي‌گيرند اما به گفته اسكواب حداقل مي‌توان مطمئن بود كه آنها در برابر سردرد بسيار مقاوم هستند.

صفحه 4 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •