باورهای نادرست اقتصادی



  • نقد از منظر اقتصاد



خدمات ضروری، مهم‌تر از آنی هستند که به بخش خصوصی واگذار شوند و باید توسط دولت انجام گیرند.
فرض این است که ارائه دولتی خدمات به نوعی تضمین می‌کند که خدمات ضروری ارائه خواهد شد. در واقعیت چیزهای مهمی هست که باید دور از بخش عمومی نگه داشته شود. از علائم مشخصه بخش دولتی، بالا بودن هزینه‌ها، ناکارآیی، عدم واکنش و حساسیت به نیازهای مصرف‌کننده‌ها و تمایل به وقفه و قطع خدمات است.
چون هزینه خدمات عمومی با مالیات‌ها تامین می‌شود مجبور به جذب مصرف‌کننده‌ها یا راضی نگه داشتن آنها نیستند. موسسات دولتی با تحت فشار قراردادن دولت به وسیله لابی‌ها یا گروه‌های فشار وجوه مالی اضافی به دست می‌آورند. از آنجایی که عامه مردم معمولا جانشین‌های مناسبی در اختیار ندارند تا به آنها مراجعه کنند، ادارات دولتی می‌توانند نیازهای مردم را در اولویت دوم به نیازهای شاغلان خود یا کنترل سیاسی روی موسسات دولتی قرار دهند. آنها فقط به خواسته‌های مدیران و کارکنان خود واکنش نشان می‌دهند به جای اینکه در خدمت عامه مردم باشند. بنگاه‌های خصوصی نمی‌توانند این‌گونه عمل کنند و گرنه مشتریان و درآمد خود را از دست می‌دهند. کارگران بنگاه‌های خصوصی آمادگی کمتری برای اعتصاب کردن دارند؛ چون در نتیجه این کار مشاغل‌شان به بنگاه‌های رقیب واگذار می‌شود. علاوه‌بر این بنگاه‌های خصوصی باید تولیدات و خدمات خود را به روز نگه دارند و پیشرفت‌های جدید برای خود خلق کنند از ترس اینکه رقبا مشتریانشان را ندزدند. آنها باید کارآ باشند و گرنه هزینه‌ها، حاشیه سودشان را از بین خواهد برد. هیچ یک از این موارد برای بخش دولتی کاربرد ندارد؛ کما اینکه دیده می‌شود در همه جا ناکارآ بوده، به روز نیست و حساسیت‌ناپذیر است.
پیام روشن است: خدمات مهم باید دور از کنترل دولت نگه داشته شود. می‌توانیم تصور کنیم چه روی خواهد داد اگر تامین مواد غذایی یا پوشاک وابسته به انحصار ملی باشد و بدون هیچ رقیبی که با یکدیگر برای ارتقای کیفیت و کارآیی بیشتر رقابت کنند و بدون هیچ کالای جانشین که در صورت وقوع اعتصاب از آن استفاده شود. بعضی چیزها آنقدر مهم هستند که نباید به دست بخش دولتی سپرده شوند و هر خدمت مهمی هنوز باید به دور از او نگه‌داشته شود.
دموکراسی یک نیرنگ با عدم انتخاب واقعی است چون تمام احزاب اصلی اساسا از سیستم حمایت می‌کنند.
این استدلالی رایج شده در بین کسانی است که پشتیبانی ناچیزی از نظراتشان می‌شود. آنها می‌گویند که انتخاب در انتخابات آزاد، توهمی بیش نیست؛ چون احزاب محافظه‌کار و کارگر، جمهوری‌خواه و دموکرات همگی متعهد به حفظ نظام تثبیت شده فعلی هستند و فقط می‌توانند تغییرات ناچیزی در چارچوب نظام به‌وجود آورند. یک حزب واقعا رادیکال شانس اندکی برای انتخاب شدن دارد.
دلیل اینکه احزاب اصلی از نظام جاری پشتیبانی می‌کنند آن است که بیشتر مردم همین مسیر را ترجیح می‌دهند. احزاب به‌دنبال رای هستند و این همان‌جایی است که رای‌ها یافت می‌شوند. احزابی که با گزینه‌های رادیکال همسویی می‌کنند معمولا از آرای کمتری برخوردار می‌شوند. مردم معمولا به احزاب تجربه نشده و آزمون پس نداده به دیده تردید نگاه می‌کنند. اگر چه گاهی اوقات این امکان هست که حزبی جدید با ایده‌ای جدید بتواند به عنوان بازیگر اصلی وارد صحنه شود. این زمان زیادی می‌برد تا رای دهندگان شایستگی حزب را ارزیابی کنند و به او اعتماد کنند. همین گونه بود که حزب کارگر در انگلیس به‌وجود آمد.
گاهی اوقات، شرایط زمانه اقدام رادیکال را می‌طلبد و رای‌دهندگان از آن پشتیبانی می‌کنند. این شیوه‌ای است که دولت «اتلی» پس از جنگ جهانی دوم پا به صحنه گذاشت با تعهد به ساختن یک بریتانیای جدید، مدرن و رادیکال. و به همین صورت بود که حزب محافظه‌کار رادیکال - خانم مارگارت تاچر - انتخاب شد تا اجماع اقتصادی پس از جنگ را درهم بریزد.
گفتن اینکه تشابه چشم‌اندازهای احزاب، مردم را از انتخاب محروم می‌کند امتیاز کامل انتخابات دموکراتیک که توانایی تغییر صلح‌آمیز دولت‌ها است را نادیده می‌‌گیرد. حتی اگر احزاب ما مثل هم باشند، که یقینا اینطور نیست، حداقل ما هنوز می‌توانیم مردم را تغییر دهیم. مساله مهم این است که ما می‌توانیم دولتی را که دوست نداریم بیرون بیندازیم. دولت‌ها با علم به این واقعیت که می‌توان از قدرت بیرونشان انداخت است که حساسیت معقولی به نیازها و خواسته‌های مردم از خود نشان می‌دهند. بسیاری اوقات دولت‌هایی دیده شده‌اند که مدت زمان طولانی در قدرت باقی مانده‌اند و از خود متشکر شده و اندیشه‌هایشان فاسد گردیده است. در یک دموکراسی، مردم می‌توانند دولت را با دولت جدید و رهبران جدید و سالم که کارها را به نحو متفاوتی انجام می‌دهند، عوض کنند.
اگر صنایع دولتی به روی رقابت گشوده شوند، بنگاه‌های خصوصی بخش‌های سودآور بازار را برای خود نگه داشته، فقرا و مناطق دور افتاده بدون خدمات مناسب رها می‌شوند.
این استدلال فقط در قفسه‌ کتاب‌های تخیلی کتابخانه‌ها وجود دارد. در عمل، بخش خصوصی نشان داده که توانایی قابل‌توجهی در سودآور ساختن آن بخش‌هایی دارد که زمانی خدمات زیانده دولتی بوده‌اند. مثال‌های متعددی از این نوع وجود دارد. مسیرهای هوایی دولتی زیان‌ده که به حال خود رها شده‌اند از نمونه‌هایی است که با سپرده شدن به بخش خصوصی سودآور شده‌اند.
با مقررات‌زدایی خطوط هوایی ایالات‌متحده، در سطحی گسترده پیش‌بینی شد که خدمت‌رسانی به مناطق دورافتاده قطع می‌شود. اما عکس آن اتفاق افتاد. به جای «گاوچران»هایی که درگیر کسب سود فراوان از محل خدمات وسیع و به شدت استفاده شده باشند، شاهد افزایش خطوط هواپیمایی کوچکی بودیم که به شهرهای کوچک خدمت‌رسانی می‌کردند.
بخش خصوصی نوآورانه‌تر عمل می‌کند. برای مثال سیستم «شعاع و مرکز دایره» را در ترافیک هوایی مورد استفاده قرار داد. این سیستم هواپیماها و اتوبوس‌های کوچک‌تر را مورد استفاده قرار می‌دهد. بخش خصوصی توانست خدمات اقتصادی «بدون امکانات اضافی» را معرفی کند که خیلی هم مورد استقبال واقع شد. این سیستم از فرودگاه‌های نه چندان نو و مدرن استفاده می‌کند. انواع خدمات جدید را ارائه داد و تکنولوژی پیشرفته را در این راستا به کار گرفت. بنگاه‌های خصوصی انگیزه‌هایی دارند که بنگاه‌های دولتی ندارند. آنها به‌دنبال جذب مشتری هستند، چون از این طریق است که می‌توانند سود کسب کنند.
آنها یک استاندارد ملی تحمیل نمی‌کنند، آنگونه که بوروکراسی دولتی تمایل دارد، بلکه خدمات خود را متفاوت و متنوع ساختند و طبق شرایط روز پیش رفتند و بر اساس شرایط و نیازهای مناطق مختلف و بخش‌های مختلف عمل کردند. این روش در بسیاری جاها مانند خدمات پستی، تلفنی، حمل بار و بسته‌های پستی اتفاق افتاد. مردم ضمن آنکه از خدمات دولتی زیان‌ده دور شدند به گزینه‌های جدید و نوآورانه و قابل‌تحسین دست یافتند. در موارد نادری که بخش خصوصی نمی‌تواند بصورت کامل خدمات خود را به بخش‌های دورافتاده ارائه کند، جامعه معامله خوبی خواهد کرد اگر بنگاه‌های خصوصی بر اساس کمترین یارانه مورد نیاز تعیین شده به مناقصه دعوت شوند. در این شیوه هم رقابت و هم فشار مصرف‌کننده را داریم و انگیزه‌ها برای کارآشدن سیستم به‌وجود می‌آید، هیچ کدام از اینها معمولا در سیستم انحصاری خدمات دولتی دیده نمی‌شود.



نویسنده: ماسن پیری
مترجم: جعفرخیرخواهان
باشگاه اندیشه