-
مدیر بازنشسته
ایالات متحده آمریکا در فاصله بین دو جنگ جهانی یعنی ۱۹۱۸ تا ۱۹۳۹ در یک بحران فزاینده اقتصادی به سر میبرد، اما دولت آمریکا و صاحبان صنایع چرخ صنایع خود را در جاده تولید صنایع نظامی به حرکت درآوردند، به طوری که درطول جنگ دوم جهانی در اروپا، مصرف سلاحهای آمریکایی مانند هواپیما، کشتی جنگی و تجارتی، توپ و تانک درجنگ باعث رونق صنایع و اقتصاد آمریکا شد. دولت روزولت رئیس جمهور آمریکا که در ابتدای جنگ اعلان بی طرفی کرده بود در ۱۱ مارس ۱۹۴۱ قانونی از کنگره آمریکا به نام قانون وام و اجاره (The Lend Lease Act) به تصویب رسانید. به دنبال حمله ناگهانی ارتش آلمان به روسیه در ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ و پیشرفت سریع ارتش هیتلر به سمت مسکو، لنینگراد و استالینگراد و اعلان جنگ میهنی در روسیه بر ضد ***** آلمان نازی، چرچیل نخست وزیر وقت بریتانیا با روزولت در عرشه کشتی «شاهزادهی ولز» (Prince of Wales) ملاقات کرد و ضمن محکوم کردن ***** به شوروی، روسها را به کمک آمریکا امیدوار ساخت. چرچیل از ایجاد مزاحمت زیردریاییهای آلمانی برای کشتیهای تجاری آمریکا برای تشویق آمریکا به پیوستن به متفقین استفاده زیادی کرد. از آن پس عملاً دولت آمریکا نیز به متفقین پیوست و در ۲۵ اوت ۱۹۴۱ برای انتقال کمکهای بریتانیا و آمریکا به شوروی، خاک ایران از شمال توسط نیروهای شوروی و از جنوب توسط نیروهای بریتانیایی اشغال شد، و سیل کمکهای تسلیحاتی از مسیر بندرعباس - تهران - بندر انزلی به سوی اتحاد شوروی سرازیر شد. ارتش رضاشاه پهلوی که نتوانسته بود در مقابل یورش خارجی مقاومت کند منحل شد و خود شاه توسط بریتانیاییها بازداشت و به آفریقای جنوبی و سپس جزیرهی موریس تبعید شد. واقعه حمله ژاپن که متحد آلمان بود، به بندر «پرل هاربور» در هاوایی و خسارت دیدن سنگین نیروی دریایی آمریکا مستقر در این جزیره، باعث شد که آمریکا در دسامبر ۱۹۴۱ به ژاپن اعلان جنگ دهد و کشور ایالات متحده در این مرحله رسماً و عملاً با آلمان و ژاپن و ایتالیا وارد جنگ و جنگ از محدودهی اروپا خارج شد و جنبه جهانی پیدا کرد.
-
مدیر بازنشسته
-
مدیر بازنشسته
استالینگراد پس از نبرد
استالینگراد (ولگاگراد)، کشتارگاه عظیمی در جنگ جهانی دوم بود از شمار بزرگترین و سرنوشتسازترین جنگهای طول تاریخ بشری به شمار میرود. شهر استالینگراد در سوم فوریه ۱۹۴۳ به وسیله ژنرال روکوسوفسکی آزاد گردید و مارشال «فن پاولوس» (Von Paulus) به اتفاق ۲۵۰۰ افسر عالی رتبه که ۲۴ نفر آنها ژنرال بودند، تسلیم ارتش شوروی شدند.
جنگهای پارتیزانی علیه قوای آلمانی در زمستان ۱۹۴۱ آغاز شد تا آنکه کمکهای تسلیحاتی از راه ایران به روسیه رسید. شهر لنینگراد (سن پترزبورگ) تا دسامبر ۱۹۴۳ در محاصره ارتش آلمان بود. ارتش روس این شهر خانه به خانه با آلمانیها جنگید. این شهر به جهنم سوزانی از دود و آتش تبدیل شد و در هر لحظه صدها گلوله توپ و خمپاره و بمب در گوشه و کنار آن منفجر میشد.
ارتش شوروی در این «نبرد سخت» پیروز شد، «خشونت این درگیری از تمامی منازعات جنگ جهانی اول بیشتر بود». پیروزی در این نبرد، راه رسیدن به قدرت جهانی را برای شوروی هموار ساخت.
موقعیت برتر شوروی، به مثابه طرف تعیین کننده در مذاکرات، در کنفرانس یالتا در فوریه ۱۹۴۵، ناشی از موقعیت اتحاد شوروی در تناسب قوای نظامی جنگ جهانی بود.
سپهسالار فون پاولوس با یک میلیون سرباز، ۵ هزار تانک و ۳ هزار هواپیما با هدف محو استالینگراد از صحنه گیتی نبرد را در اوت ۱۹۴۲ آغاز کرد. حال آن که روسها با ۲ میلیون سرباز تحت فرماندهی ۲ ژنرال بزرگ روس (ژوکوف و چویکف) قصد زدن ضربه نهایی را به قوای آلمان داشتند. در روزهای وخیم جنگ برای آلمانها فیلدمارشال فون پاولوس از هیتلر درخواست کرد تا با عقب نشینی ارتش ششم موافقت کند اما هیتلر میگوید: «نه عقب نشینی کن و نه تسلیم شو.»
نبرد استالینگراد به دلیل پافشاری طرفین برای پیروزی مبدل به پیکار خونینی شد که در آن آلمانها اجازه عقب نشینی نداشتند.
درنهایت ارتش ششم محاصره شده، پس از ۳ ماه تسلیم شد و آلمان ۳۰ درصد نیروهای خود را ازدست داد. درژانویه ۱۹۴۳ از ۲۷۰ هزار نیروی یک سپاه آلمان چیزی جز ۹۰هزار اسکلت گرسنه نمانده که آنها نیز تسلیم چویکوف روس شدند. در نتیجه شکست در این نبرد گارد آلمان در شرق کاملاً باز شد. با شکست استالینگراد ارتش آلمان در سراشیبی اضمحلال قرار گرفت.
-
مدیر بازنشسته
این چند جمله رو از توی کتاب نبرد من(همون کتابی که هیتلر سال ها قبل از به قدرت رسیدنش نوشت) نوشتم و نشان می دن که یهودی ها برای فرار از دست هیتلر به فلسطین نرفتن. بلکه هدف های دیگه ای داشتن.
یهودیان به قدری در کار خود ماهرند که با قیافه ی حق به جانب میتوانند یک ملت بیگانه و بی طرف قلمداد کنند. زیرا وقتی صهیونیست سعی می کند که به مردم وانمود کند که آنها از تشکیل حکومت ملی خوشحال و راضی هستند یک بار دیگر با این قیافه ی حق به جانب مردمان آلمان را فریب می دهند. زیرا آنها چیزی نمی خواهند جز اینکه یک روز با ضعیف کردن دولت ها موفق شوند یک دولت صهیونیستی فلسطینی ایجاد نمایند و این آخرین و عالی ترین آرزو های آنهاست. ولی در نفس او حقیقت نباید غیر از این باشد. به این معنی که آنها در نظر ندارند که یک دولت مستقل در فلسطین داشته باشند. بلکه می خواهند که فلسطین را برای خود مرکزی قرار دهند تا بتوانند با فعالیت های بین المللی جهان را تحت اختیار گرفته و سیاست تخریبی خود رادر همه جا توسعه بدهند و به این ترتیب بهتر خواهند توانست در مرکز دولت ها نفوذ داشته باشند و در واقع فلسطین برای آنها به منزله ی یک پناهگاه تربیت جنایتکاران است که مانند یک دانشگاه عالی مردانی جهت تامین آینده ی خویش تربیت نمایند.(فصل ملل و نژاد)
-
مدیر بازنشسته
ایتالیا کشوری است در جنوب اروپا با آب وهوایی معتدل ، مدیترانهایی و حارهایی که جنوب آن دریای مدیترانه قرار دارد و در غرب و شرق آن نیز توسط دریای مدیترانه احاطه گشته. از شمال شرقی و شمال با کشورهای اسلونی،اتریش وسوئیس و از شمال غربی با فرانسه همسایه است.
ایتالیا در میانه جنگ جهانی اول و دوم
ایتالیا که کشوری با حکومت پادشاهی مشروطه بود پس ازجنگ جهانی اول که از اتریش شکست خورده بود و این شکست تا به امروز از بدترین خاطرات مردم ایتالیا به شمار میرود؛ خسارات عمدهای دیده بود و از آنجایی ایتالیا منبع فسیلی جز زغالسنگ نداشت و برای آبادانی خود دست به استعمار کشورهای جنوبی خود یعنی کشورهای آفریقایی زد.
با نخستوزیری بنیتو موسولینی این کار شتاب بیشتری یافت. موسولینی رهبر ایتالیای فاشیست طی دوران جنگ دوم جهانی بود. موسولینی شریک هیتلربود که وی را در جنگ یاری داد .
موسیلینی که شعار های فاشیستی می داد و یاد از دوران حکومت مقدس روم میکرده و مردم کشورش را به یا آن دوران می انداخته و آنها را به یاد شکوه آن دوران میانداخت و به نوید پیشرفت وایتالیایی قدرتمند میداد. با به قدرت رسیدن موسیلینی پادشاه ایتالیا امانوئل عملا از قدرت برکنار شده بود و هیچ کاری از دستش بر نمی آمد
-
مدیر بازنشسته
موسیلینی با تفکر فاشیستی دست به ایجاد سپاهی بهتر از جنگ جهانی اول زد و در لباسهای ارتش سعی بر این بود که از پوشش هایی استفاده کنند که نشانههایی از دوران باستان و گذشته داشته باشد. لیکن ارتش با سرعت کمی در حال تجهیز شدن بود.
با حمله به کشور های لیبی واتیوپی این کشورها به زیر سلطه ایتالیا رفتند. در حالی که عمرمختارقهرمان ملی لیبی که با حمله ایتالیا دست به قیام همه جانبه زده بود به آنها که مسلح به تانکها و زرهپوشهای مسلسل دار بودند اعلان جنگ داد و با لشگری که تهیه کرده بود به ایتالیاییها بهوسیله سواران اسب سوار مسلح به تفنگ های گلنگدنی حمله می کرد و در هر حملهایی که پیروز می شد با غنایم بدست آمده دوباره به آنان حمله می کرد.
حکومت وقت ایتالیا که سپاهی مجهزتر و قدرتمندتر را به لیبی فرستاد و در جنگی عمر مختار را دستگیر نموده و بعد با طناب دار اعدامش کردند.آلمان و ایتالیا وژاپن که پیمانی برای جلوگیری از خطر گسترش کمونیسم را امضا کرده بودند به عنوان کشورهای متحد شناخته شدند. با شروع جنگ جهانی دوم ایتالیا تا ده سال پیمان همکاری نظامی را امضا کرده بود. بنابراین ایتالیا هم مستعمرات خود را گسترش می داد و هم با کشورهای همسایه در گیر جنگ میشد.
ارتش ایتالیا گرچه صاحب زره پوش های بهتر و قدرتمند تری شده بود و نیروی هوایی کار آمدی داشت اما دارای فرماندهی مناسبی نبود طوری که از ارتش اتیوپی مسلح به تیر و کمان شکست خورد و مجبور به عقب نشینی شد. این خبر در دنیا صدا کرد و انگلیسیها آن را به تمسخر گرفتند.
با اعلان جنگ انگلستان به ایتالیا درگیری آغاز شد و ایتالیا همه چیز خود را در حال از دست دادن دید، بن قاضی از دست رفت و دژ بزرگ طبرق نیز به دست انگلیسیها افتاد.
-
مدیر بازنشسته
به دنبال شکست های پی در پی موسلینی چاره ای جز در خواست کمک از آلمان نداشت. به دنبال این موضوع هیتلر مجبور شد یکی از بهترین افسران خود را به صحرا سوزان آفریقا اعزام دارد.
در چنین شرایطی ژنرال فلد مارشال اروین ارنست رومل(در زمان اعزام مارشال نبود) با سپاهش وارد شمال لیبی می شوند و با تاکتیهای بی نظیر نظامی تمام شهر ها و اماکن استراتژیک را از انگلستان باز پس می گیرد.
در جهان مثلی معروف است که طرح و کلنگ جاده ایی را ایتالیایی ها درآفریقا زدند ، انگلیسی ها آن را کامل کردند و آلمانی ها از آن استفاده کردند. آری بن قاضی ، طبرق و... برج ها شهر ها یکی یکی و دوتا دوتا از دست انگلیس آزاد می شوند.
با پیروزی های پی در پی آلمانی ها وایتالیایی ها زیر فرماندهی آلمانی ها چرچیل نخست وزیر انگلیس به هراس می افتد و برعکس هیتلر به آفریقا اهمیت بیشری می دهد واز امریکا کمک می خواهد. در حالی که انگلیسی ها روز به روز تجهیز می شدند وتدارکات فراوانی برایشان تهیه می شد اما بر عکس تجهیزات زیادی برای ایتالیایی ها و آلمانی ها در کار نبود هر چه بنزین برای تانکها وخودرو های زرهی بود توسط برتری در دریا به پایگاهی در مالت نابود می شد وقتی رومل از پایگاه فرمانده کل قوا در خواست کمک شد به او گفته شد باید به همان چیز هایی که دارد قناعت کند. او هم چاره ایی دیگر نداشت با تجهیزات کم خود وبا تانک های نسبتاً خوب ولی دارای توپ ضعیف ایتالیایی ها و جنگ افزار های از رده خارج ایتالیا و با سربازهای آنها تا آنجا که مقدور بود مقاومت کرد که در العلمین متحمل شکست نابرابر تجهیزاتی شد نه تاکتیکی.
با دادن اسیر های ایتالیایی و آلمانی هم ایتالیا و هم متحدش از صحنه نبرد آفریقا کنار رفتند و مجبور بازگشت به خانه های خود شدند البته با دادن اسیر هایی با بیش از 90 هزار نفر.
-
مدیر بازنشسته
ایتالیا کشور های همسایه دور خود و مناطق استراژیکی و مهم را باید به تسخیر در می آورد که این کار در اوایل جنگ آغاز شده بود باز هم نیاز به کمک آلمانی ها بود. یونان و چند کشور کوچک نیز به تسخیر ایتالیا و یا به بیان بهتر گروه متحدان ، در آمد.
ایتالیا به درخواست هیتلر نیروهایی به کمک آلمان در جبهه های شرق فرستاد که آخرین نقطه آن استالینگراد بود. با کند شدن سرعت آلمان درنبرداستالینگراد موسلینی در خواست برگشت نیروهایش را از شرق می دهد اما با قول مساعد پیروزی مارشال هرمان گورینگ آن نیروها را در شرق نگه داشت. اما پس از شکست دراستالینگراد که با تسلیم ژنرالفردریش فون پائولس به ارتش آلمان و تسلیم نیروهایش در استالینگراد به شوروی و خوش گذارنی هایش بعد از جنگ همه چیز معلوم شد او حتی یکی از مقام های عالی را در آلمان شرقی بعد از جنگ کسب کرد.
حملات متفقین روبه ایتالیا (آمریکا و انگلیس) به جزایر ایتالیا از جمله سیسیل باعث شد ایتالیایی ها به دو دسته تقسیم شوند یکی طرفدار متحدین و دیگران که مخالف موسلینی و علیه متحدین. با این کار ایتالیا از هم پاشیده شد و افسار امور از دست حکومت موسلینی خارج شد. گرچه سلاح های زیادی برای مقابله از آلمان در یافت کرده بود به عنوان مثال تعدادی تانک تایگر آلمانی که اصلاً ایتالیایی ها استفاده نکردند و توسط آلمانی ها خارج شد.
موسلینی که توسط ایتالیایی دستگیر شده بود آماده محاکمه شدن بود و این مشکل باز هم باید توسط آلمانی حل می شد. هیتلر به هوابردهای خود وبه کماندوی اصلی خود یعنی اتواسکورزنی دستور نجات اورا داد او هم با هوابرد ها موسیلینی را ازدست متفقین نجات می دهد. اما قوای متفق در حال بمباران و پیشروی بود.
-
مدیر بازنشسته
دلایل شکست ایتالیا در جنگ جهانی دوم
ایتالیا دارای سامانه ی هدفمندی برای تجهیز سپاه خود نبود. یک بار با اسلحه کالیبر 6.5 میلمتری و یک بار با کالیبر 7.3 میلیمتری که بعدا دوباره با کالیبر قدیمی مجهز شد. این کار باعث سردر گمی سربازان ایتالیایی شد.
نوآوری ها در ارتش ایتالیا نزدیک به صفر بود. گرچه از خیلی کشور ها در آن زمان پیشرفته تر بود اما با ورود آمریکا به جنگ باید سلاحی بهتری می داشتند.
نبود نیروی زرهی خوب. گر چه تانک های نسبتاً خوبی داشتند اما این تانک ها کالیبر توپ هایشان پایین بود و نمی توانستند با تانک های آمریکایی همچون شرمن در گیر شوند و آنها را از بین ببرند.
نیروی هوایی ایتالیا قابل قبول بود اما کوچک بود وتوان عملیاتی بالا را نداشت.
تربیت نکردن نیروهای ماهری همچون نیروهای ورماخت آلمان ونداشتن قدرت فکر بالا ومارشال های کار آمد.
موسلینی آنگونه که باید حس میهن پرستانه را برای ایتالایی ها زنده نکرده بود. مقایسه :
در حالی که پیشوا آدولف هیتلر خودکشی کرده بود نوجوانان 14 -15 ساله وپیرمرد های بالای 60 سال و کهنه سربازان جنگ اول، از برلین دفاع کردند.
مناطق عمده عملیاتی
شمال آفریقا و حبشه
جنوب فرانسه
یونان و جزیره کرت
روسیه
-
مدیر بازنشسته
اين جنگ كه بزرگترين و هوالناكترين جنگ در طول تاريخ بشر، تا به امروز است چهار تغيير اساسى در وضع بين المللى به وجود آورد:
1 - سيستم قديمى دولتهاى اروپا كه در جنگ جهانى اول ، ضربه خرد كننده اى بر آن وارد شده بود، تقريبا از ميان رفت . فرانسه ديگر به صورت يك دولت قدرتمند در قاره اروپا نبود وانگلستان ديگر قادر نبود با افزودن وزنه سياسى خويش سياست خود را درباره تعادل قوا، در مقابل نيرومندترين كشورهاى قاره اروپا دنبال كند.
2 - صحنه قطعى قدرت جهانى ، از محل طبيعى قديمى اروپائى به ايالات متحده و روسيه شوروى تغيير مكان داد و هر كدام از اين دو كشور امكان يافتند كه كانون سلطه جهانى شوند.
3 - اختراع سلاحى جديد، مفاهيم جغرافياى نظامى را به طور مؤ ثرى تغيير داد، و در عصر سلاحهاى اتمى ، ضعف روز افزونى در اركان دولتهاى صنعتى غرب بويژه بريتانيا، راه يافت .
4 - نيروى حياتى ناسيوناليسم تا آسيا و آفريقا توسعه يافت و ملتهاى استعمار شده خواستار استقلال داخلى و پايان يافتن سلطه امپرياليزم شدند و اين امر وضع موجود سياسى و اقتصادى را واژگون ساخت .
از نتايج ناپدار جنگ جهانى دوم مى توان به : كنفرانس ((يوتسدام ))Potsdam
(178) كه براى روشن شدن نحوه اداره آلمان در ژوئيه 1945 در شهر پوتسدام نزديك برلين ، مركب از نمايندگان ايالات متحده ، و اتحاد جماهير شوروى تشكيل شده بود اشاره كرد. در اين كنفرانس دول متفق بر محاكمه سران نازى ، گرفتن غرامت جنگى به صورت جنسى از آلمان و نيز كوچاندن آلمانيهاى ساكن اروپاى شرقى به خاك اصلى آلمان توافق كردند. على رغم اين توافقها، اختلاف نظر شديدى درباره سرنوشت كشورهاى اروپاى شرقى ، آينده يونان و چگونگى كنترل تنگه هاى ((بسفر و داردانل )) ميان اتحاد جماهير شوروى (سابق ) و ايالات متحده آمريكا و انگليس بروز كرد، كه اين نخستين اختلاف آشكار متفقين از آغاز جنگ تا اين زمان بود.
از ديگر نتايج جنگ مى توان به كنفرانس صلح ((پاريس )) كه با توافق قدرتهاى بزرگ در ژوئيه 1946 مركب از بيست و يك دولت كه عليه آلمان اعلان جنگ كرده بودند اشاره كرد، هدف اين كنفرانس آن بود تا به امضاى صلحى ميان متفقين با كشورهاى ايتاليا، رومانى ، بلغارستان ، مجارستان و فنلاند كه در طول جنگ از متحدين آلمان بودند نايل گردند. آلمان تنها كشورى بود كه عقد پيمان صلح با آن انجام نگرفت ؛ زيرا اين كشور پس از خودكشى (؟) هيلتر فاقد دولت بود.
کلمات کلیدی این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن