صفحه 9 از 20 نخستنخست 1234567891011121314151617181920 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 81 تا 90 , از مجموع 200

موضوع: جنگ جهانی دوم

  1. #81
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    پیش فرض

    در نهایت او 301 هواپیمای دشمن را در آسمان منهدم کرد و از لحاظ تعداد پیروزی دومین خلبان جهان است ( پس از اریخ هارتمان با 352 پیروزی).

    اما چیزی که او را به راستی از سایرین متمایز می کرد اخلاق انسانی او بود...

    جنگ جهانی دوم

    گونتر رال خلبان معروف دیگر نازی در وسط تصویر

    جنگ جهانی دوم

    جنگ جهانی دوم

  2. #82
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    پیش فرض

    ارتش آلمان در سپتامبر ۱۹۴۱ تمام اروپا تا كوههاي آرال در شرق را در تصرف داشت، چه شد كه اين ارتش در ۳ سال بعد در پشت مرزهاي خود عقب رانده شد.
    اكنون همه كارشناسان متفق القولند كه دليل اصلي اين ناكامي آلمانها دخالت بي حد و اندازه هيتلر در تصميمات ستادش بوده است. درحالي كه ارتشهاي شوروي و آمريكا در اوج قدرت قرار داشتند و ارتش آلمان بايد دست به دفاع مي زد، هيتلر به گونه اي جنون آميز با دست زدن به حملات بزرگ و سنگين، سپاهيان خود را به كشتن مي داد. يكي از اين نبردهاي بي هدف، نبرد رن بود.
    در دسامبر ۱۹۴۴ درحالي كه ۵ ميليون سرباز متفقين در غرب به سرعت در حال پيشروي به سمت خاك اصلي آلمان بودند، هيتلر بدون اطلاع ژنرال كاركشته خود فون روندشتت (فرمانده قواي آلمان در غرب) دست به يك حمله بزرگ در ناحيه «رن عليا» زد. دهها لشگر از زبده ترين نيروهاي اس. اس در زير آتش حمايتي ۲ هزار هواپيماي آلماني نبرد را آغاز كردند. غولهاي نظامي انگلوساكسون كه احتمال نمي دادند هيلتر «با دست پايين» قصد حمله كند، در ابتدا غافلگير شدند، اما ژنرال پاتن فرمانده قواي آمريكا در غرب به سرعت اقدام به جمع آوري نيروهاي آمريكايي و انگليسي كرد و ضربه بزرگ آلمانها را با مشت آهنين جواب داد.
    يورش ۱۳۰ هزار تانك و زرهپوش متفقين به هيتلر، اين واقعيت تلخ را فهماند كه اين بار دشمن او از نيروهاي پياده و سواره نظام تشكيل نشده اند، بلكه هم متفقين و هم روسها فهميده اند كه «تانك» تعيين كننده نبرد است. آلمان كه خود ابداع كننده استفاده از ستونهاي بزرگ زرهي بود، اكنون در احاطه ۳۰۰ هزار تانك و زرهپوش روسي، آمريكايي و انگليسي قرار گرفته بود.
    نبرد رن به دليل برتري خرد كننده متفقين، بسيار زود به پايان رسيد و شكست ارتش آلمان در اين نبرد به معناي شكسته شدن ستون فقرات ارتش آلمان در غرب بود. از پايان اين نبرد تا زمان ورود متفقين به برلن تنها ۵ ماه به طول انجاميد.

  3. #83
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    پیش فرض

    ژنرال مانتوفل فرمانده قواي آلمان در بلژيك بعدها چنين گفت: «يك عامل سبب شكست ما در غرب (جبهه) شد. فرمان هيتلر مبني بر عمليات در جبهه آردن. (رن عليا) از سويي تانكهاي ما سوخت خود را در اين نبرد بي حاصل از دست دادند و از سوي ديگر ما زبده ترين نيروهاي تهاجمي خود را به كشتن داديم.

    جنگ جهانی دوم
    نبرد كورسك
    يكي از آخرين ابتكار عملهاي ارتش آلمان در جبهه شوروي نبرد كورسك بود. اين منطقه كه در حوالي خاركف واقع شده، ناظر يكي از خونين ترين نبردهاي جنگ دوم بود.
    اين عمليات با حمله ۵۰۰ هزار سرباز آلماني در كنار ۳ هزار تانك شروع شد، اما روسها توسط جاسوسان خود از اين عمليات بزرگ از قبل باخبر شدند و بزرگترين تدارك نظامي را بعد از جبهه هاي مسكو و استالينگراد در اين منطقه ايجاد كردند. روسها در اين نبرد نيز به مانند نبرد مسكو، يك ميليون نيروي ذخيره فراهم كرده بودند.
    ۵ ژوئن ۱۹۴۳ هزاران تانك آلماني در جبهه هاي شمالي و جنوبي به سمت كورسك به حركت درآمدند. پيشروي آنها در ابتدا خوب و طبق برنامه بود، اما پس از ۷ روز با ورود نيروهاي ذخيره روسي، مدافعين با راه اندازي «قتلگاههاي وسيع» حمام خون به راه انداختند.
    جنگ جهانی دوم

    جنگ جهانی دوم
    اين نبرد در روزهاي انتهايي به نبرد ۲ ميليون سرباز و ۵ هزار تانك و ۴ هزار هواپيما تبديل شد.
    سربازان خسته آلماني در مصاف با نيرويي معادل ۳ برابر خود نه تنها وضعيت تهاجمي را ترك كردند، بلكه به سرعت وادار به عقب نشيني شدند.
    استالين در پايان اين نبرد ۱۸ روزه گفت: استالينگراد توقف ماشين نظامي آلمان و كورسك فروپاشي ارتش آلمان بود.
    اكنون آلمانها تا رود دنيپر عقب رانده شده اند و ۳ ماه فرصت دارند كه منتظر ضربات صاعقه وار زمستاني روسها شوند.

  4. #84
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    پیش فرض

    كسي كه از كلمه عقب نشيني مي ترسد
    استراتژيستها معتقدند عقب نشيني يك هنر است و قوي ترين افراد كساني هستند كه به خوبي از اين حربه استفاده كنند، حال آنكه هيتلر به دليل عدم استفاده از اين هنر ميليونها سرباز خود را در دهها جبهه از دست داد.
    به جز نبردهاي مسكو، لنينگراد و استالينگراد هيتلر با عدم موافقت با عقب نشيني رومل از شمال آفريقا در اثر فشار از شرق و غرب (انگليس از مصر و آمريكا از الجزاير) دستور اعزام ۱۵۰ هزار سرباز ديگر به شمال آفريقا داد كه اين نيروها به همراه نيروهاي قبلي به اسارت آمريكا درآمده اند!
    زماني كه ۲۰ ميليون سرباز عليه آلمان بسيج شده بود نيز هيتلر حاضر به عقب نشيني از هيچكدام از كشورهاي قرباني خود نشد. عدم موافقت او با عقب نشيني از كشورهاي به تصرف درآمده در شرق و غرب اروپا سبب شد تا برلن در نبرد نهايي بدون مدافع بماند چرا كه ميليونها نيروي آلماني در كشورهاي نروژ، دانمارك، هلند، يونان، اتريش در غرب و مجارستان، لهستان، روماني، يوگسلاوي در شرق بلا استفاده مانده بودند. از اواخر سال ۱۹۴۴ در جبهه شرق آلمانها به جز عقب نشيني در برابر روسها كاري نداشتند، اما اشتباهات استراتژيك آلمانها سبب شد تا نيروهاي پراكنده آلمان ظرف ۶ ماه در جبهه هايي به طول ۲ هزار كيلومتر و عمق ۱۵۰۰ كيلومتر بدون توقف به عقب بروند، حال آنكه آلمانها مي توانستند با خالي كردن كشورهاي متصرفه در شرق، جبهه اي قوي در شرق آلمان تشكيل دهند.

    پيرامون جبهه دوم
    بسياري از نويسندگان و كارشناسان نظامي هنوز پس از ۶۰ سال هيتلر را به دليل حمله به اتحاد شوروي و درگير شدن در بي رحمانه ترين پيكار تاريخ به باد انتقاد مي گيرند، اما آنها چند نكته مهم را فراموش مي كنند.
    ۱ـ استالين جنايتكارتر از هيتلر
    جغرافياي سياسي جهاني در دهه ۴۰ ميلادي از ثبات جغرافيايي امروز برخوردار نبود. پايان جنگ اول جهاني بسياري از كشورهاي خلق الساعه را ايجاد كرده بود. مرزهاي اين كشورها عمدتاً قابل دفاع نبود و حضور آنها در كنار كشورهاي بزرگ صنعتي و نظامي اين تزلزل را افزايش مي داد.
    روماني، بلغارستان، چكسلواكي، لهستان، آلباني و مجارستان كشورهايي بودند كه نه تنها نسبت به هم ادعاي ارضي داشتند، بلكه مورد طمع آلمان و شوروي نيز بودند. روسها نيز ليتواني، لتوني، استوني وفنلاند را نيز اصولاً حياط خلوت خود مي دانستند.
    هيتلر از سپتامبر ۱۹۳۹ تا ژوئن ۱۹۴۱ يعني از آغاز جنگ دوم جهاني تا آغاز حمله به شوروي با حريفي در شرق مواجه بود كه اشتهاي زيادي در بلعيدن كشورها داشت. اتحاد جماهيرشوروي. تاريخ در اين مورد موارد تقريباً ساكت است. طنز تاريخ اين است متفقين به هيتلر اعلام جنگ دادند چون به لهستان حمله كرد اما آنها فراموش كردند كه استالين نيمي از لهستان، بخشهايي از روماني و ۳ كشور بالتيك را با يك حركت بلعيد و چند ماه بعد به فنلاند حمله كرد و عليرغم مقاومت دليرانه مردم آن، با برتري خردكننده خود كل كشور مذكور را تسخير كرد. اين به معناي از بين رفتن ۶ كشور بود چراكه شوروي پس از بلعيدن هركشوري حتي نام مردم و شهرهاي آن را تغيير مي داد!

  5. #85
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    پیش فرض

    اينجا بود كه هيتلر اشتباه استراتژيك خود را مرتكب شد. وي به جاي آنكه به قلب دشمن قدرتمند خود حمله كند دستور حمله به جنوب (اكراين و تصرف كيف) را داد. ستاد ارتش آلمان بويژه ژنرال هالدر سعي فراواني براي تغيير نظر هيتلر مي كند اما هيتلر اظهار مي دارد كه ممكن است سپاه نيمه جان روس به شيوه گاز انبري او را غافلگير كنند. بنابراين تا يكسره كردن كار لنينگراد و كيف به سراغ مسكو نمي رويم» (گفته هيتلر) حال آنكه ارتشهاي شكست خورده روس توان جمع و جور كردن خود را نداشتند چه برسد به حمله سپاههاي زرهي آلمان. به هر شكل هيتلر با درگير كردن نيروهاي خوددر شمال و جنوب شوروي ماههاي ژولاي، اوت و سپتامبر را از دست داد و اين پايان كار او بود چراكه وي سرماي مسكو را دست كم گرفت.
    ۱۹ اكتبر ۱۹۴۱ آلمانها به نزديكي مسكو رسيدند برخي واحدهاي پيش قراول آلمان حتي به حومه مسكو وارد شدند. اما اين براي استالين نيز آخرين فرصت بود.
    دفاع از مسكو به ژوكوف ورزيده ترين ژنرال روس سپرده شد. استالين براي دفاع از مسكو از تمام نيروهاي باقيمانده شوروي استفاده كرد از جمله ۱۰۰ لشكر شرقي كه تاكنون براي دفاع از سيبري نگاه داشته شده بودند.

  6. #86
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    پیش فرض

    بزرگترين عمليات آبى ـ خاكى تاريخ
    جنگ ۸۵: نبرد نرماندى
    پس از آنكه در دسامبر ۱۹۴۱ ارتش سرخ پيشروى آلمانها را در ۳۵ كيلومترى مسكو متوقف كرد استالين بلافاصله از انگليس و آمريكا (كه تازه وارد جنگ با آلمان شده بود) درخواست گشودن جبهه دوم را كرد. اما در اوت ۱۹۴۲ چرچيل و روزولت با شكست عمليات «ديپ» دريافتند توان دفاعى آلمان بالاتر از آن است كه به آنها اجازه ورود به غرب اروپا را بدهد.
    در اين عمليات، ۶۰ درصد از ۷ هزار چترباز و نيروى كماندو كه در ساحل اين شهر فرانسوى پياده شدند جان خود را از دست دادند، آنها حتى نتوانستند چند ساعت هم بندر مذكور را تحت اشغال خود نگاه دارند.
    در سرتاسر سال ۱۹۴۳ و نيمه اول سال ۱۹۴۴ على رغم درخواستهاى استالين، متفقين از ورود به غرب اروپا خوددارى كردند چرا كه اين كار را اقدامى پرتلفات مى دانستند. اما سرانجام هنگامى كه پى بردند آلمان ديگر توان مقاومت در برابر ارتش سرخ را ندارند و ممكن است ارتش سرخ اروپاى غربى را در نبود «متفقين انگلوساكسون» ببلعد تصميم گرفتند تا در غرب فرانسه نيرو پياده كنند. حال آنكه در اين مدت آلمانها با به كارگيرى ۱۳ ميليون متر مكعب بتون، ۱‎/۲ ميليون تن فولاد و ۱۷۵ هزار كارگر عظيم ترين دژ اروپا بعد از ماژينو را در سواحل مانش (جنوب انگليس و شمال غرب فرانسه) ايجاد كرده اند.
    همه چيز به ۲۴ ساعت اول بستگى دارد
    در اصول اوليه نظامى براى گذر از رود يا فرود در ساحل يك چيز بيشترين اهميت را دارد يا مى توان گفت در واقع تنها يك چيز اهميت دارد، «سرپل».
    اگر «سرپل» در ساحل و يا ساحل مقابل رودخانه تسخير شود و مهاجمان بتوانند در برابر پاتكهاى دشمن آن را نگاه دارند، نيروى تقويتى قادر به پياده شدن در ساحل خواهند بود در غير اين صورت امكان ندارد بتوان از رود يا ساحلى گذشت.
    در ۶ ژوئن ۱۹۴۴ آيزنهاور فرمانده كل قواى متفقين در اروپا احتياج به ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار سرباز از جان گذشته داشت، اين مردان بايد با حمله به دژهاى آلمانها در ساحل آنها را تسخير كرده و در برابر حملات متعدد آنها مقاومت مى كردند.
    آغاز بزرگ ترين عمليات آبى - خاكى جهان
    در ۶ ژوئن ساعت ۶‎/۵ صبح ۵۷ هزار تفنگدار و چترباز آمريكايى متعلق به لشكرهاى معروف يكم، ۸۲ ، ۱۰۱ و ۷۵ هزار انگليسى متعلق به سپاه مونتگومرى و لشكر ششم در حالى كه بزرگ ترين «پشتيبانى دريايى و هوايى» تاريخ را در اختيار داشتند با گلايدر، كشتى هاى نفربر و قايق در نرماندى پياده شدند در حالى كه ۱۴ هزار و ۶۰۰ هواپيما و ۶۷۰۰ كشتى آنها را همراهى مى كرد در برابر اين نيروى جهنمى آلمان تنها ۴۰ كشتى، ۳۴ زير دريايى و ۳۵۰ هواپيما در اختيار داشت.

  7. #87
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    پیش فرض

    نبرد، بسيار بى رحمانه آغاز شد، كشتى ها و هواپيماهاى متفقين ساحل را زير آتش شديد گرفتند و بسيارى از واحدهاى آلمانها را در جا منهدم كردند، حال آنكه از مدافعان كارى ساخته نبود. هيچ كس تاكنون اين تعداد ابزار جنگى را به صورت تجمعى نديده بود اما آلمانها ضربه خود را هنگام پياده شدن نيروهاى آبى - خاكى فرود آوردند. بسيارى از سربازان آمريكايى حتى فرصت رسيدن به ساحل را نيافتند چرا كه مسلسلهاى آلمانى و تك تيراندازان نيروهاى آمريكايى و انگليسى را درون قايقهاى آبى - خاكى به هلاكت مى رساندند.
    هنگامى كه پلها گشوده شد و سربازان پا بر روى ساحل «اوماها» (در شمال غرب فرانسه) گذاشتند تازه پى بردند سرسخت ترين مردان ارتش آلمان كه به تازگى از جبهه روسيه به غرب اعزام شده بودند چه اندازه در مقاومت جدى هستند. در همان ابتداى كار قواى آمريكايى در نوار ساحلى زمين گير شد اما قواى كانادايى - انگليسى با سرسختى توانست زمين تصرف شده را نگاه دارد و عقب نرود. در اين عمليات كه با نام روز دى يا (D-Day) معروف شد، آلمانها عقب نشينى نمى كردند يا كشته مى شدند و يا اينكه سد راه متفقين مى شدند. هر جا كه مقاومت آنها شديد بود متفقين با دستگاه «پرتاب شعله» آنها را در سنگرها مى سوزاندند. متفقين فرصتى نداشتند، اگر آنها ظرف ۲۴ ساعت به سر پلى مهم دست نمى يافتند و ترتيب ورود ۸۶ لشكرى را كه در دريا منتظر نتيجه عمليات آنها بودند را نمى دادند، لشكرهاى زرهى ژنرال رومل (كه اكنون فرمانده دفاع شمال غرب فرانسه بود) آنها را به دريا ريخته و زير دريايى هاى آلمانها نيز كه اكنون مشغول گرفتن قربانى از بين كشتى هاى عظيم نفربر و تانك بر بودند ضربات خود را افزايش مى دادند. سرسختى طرفين به دليل اهمال هيتلر در اعزام نيرو به سوى واحدهاى مدافع در نهايت به زيان آلمانها تمام شد و آنها با تحمل حدود ۹ هزار كشته عقب نشستند در حالى كه آمريكايى ها، كانادايى ها و انگليسى ها نيز متحمل ۱۵ هزار كشته شده بودند.
    در پايان روز اول حمله متفقين نوار ساحلى به طول ۳۰ كيلومتر و عمق ۱۰ كيلومتر را تصرف كرده بودند. در واقع آلمانها هنوز خيال مى كردند كه حمله اصلى متفقين در چند كيلومتر جنوبى تر خواهد بود. همين اشتباه آنها باعث شد تا كمكهاى ضرورى به مدافعان هرگز نرسد و لشكرهاى زرهى آلمان زمانى وارد نبرد شوند كه متفقين ظرف ۱۰ روز ۹۵ هزار تانك و زرهپوش را در ساحل پياده كنند. رهبران انگليس و فرانسه اكنون ۶۱۹ هزار سرباز را به فرمان آيزنهاور و مونتگومرى درآورده بودند و از آنها تنها يك چيز را مى خواستند؛ آزادسازى فرانسه.
    اگرچه آلمانها به صورت پراكنده مقاومتهاى دلاورانه اى از خود نشان مى دادند اما بمبارانهاى عظيم هوايى در كنار حملات جبهه مقاومت فرانسه سبب شد تا كمك به آنها با تأخير ۳ هفته اى برس

  8. #88
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    پیش فرض

    نتيجه نبرد
    نبرد نرماندى در نهايت براى آمريكا و انگليس بيش از ۵۰ هزار كشته دربرداشت اما مقدمه اى شد براى ورود ۲ ميليون سرباز، ۵۰۰ هزار تانك و زرهپوش و نفربر و ۳ ميليون تن ساز و برگ نظامى. اكنون ديگر مسلم بود كه آلمان هرگز قادر به پيروزى در جنگ نيست چرا كه در جبهه شرق نيز ۱۰ ميليون سرباز روس با سرعت در حال عقب راندن آلمانها بودند.
    در عمليات نرماندى باز هم دخالت هاى بى مورد هيتلر موجب شد تا آلمانها چند روز حياتى را از دست بدهند و نتوانند مانع رخنه متفقين شوند. كمتر از يك ماه بعد يعنى در اوت ۱۹۴۴ پاريس سقوط كرد و ۹ ماه بعد آلمان تسليم شد.
    جنگ ۸۶: نبرد آردن
    متفقين پس از آنكه در اوت ۱۹۴۴ پاريس را آزاد كردند با سرعت در شمال اروپا وغرب پخش شده و با آزاد كردن بلژيك و فرانسه از راين گذشته و خاك اصلى آلمان را مورد تهديد قرار دادند. در اين زمان پس از شكست متفقين در عمليات هوابرد ماه قبل، هيتلر طرح ضد حمله بزرگى را تدارك ديد كه طى آن آلمانها با عبور از راين قواى متفقين را در هلند دچار مشكل كرده و به دو نيم مى كردند. هدف ديگر اين طرح اشغال منطقه باستونى و دستيابى به مخازن سوخت آمريكايى ها بود. براساس اين طرح ۲ لشكر زرهپوش اس اس با گرفتن اين مخازن همزمان هم مشكل سوخت تانكهاى آلمانى را (كه اكنون به دليل نبود سوخت بدون استفاده بودند) حل مى كرد و هم تانكها و نفربرهاى آمريكايى را تا ماهها به دليل نداشتن سوخت زمين گير مى كرد.
    مخالفت ستاد ارتش آلمان
    فون روندشتت فرمانده كل قواى آلمان در غرب با اين حمله از همان ابتدا مخالف بود چرا كه معتقد بود از اين نيروهاى مهاجم بايد براى اقدامات مهم ترى استفاده كرد. ستاد ارتش آلمان نيز اين حمله را نوعى خودكشى مى دانست چرا كه معتقد بود آمريكا و انگليس در حال حاضر آن قدر تانك، سرباز و توپ در اختيار دارند كه هر حمله اى به اين واحدها در نطفه خفه خواهد شد.
    اما هيتلر اين نكات را قبول نكرد و بر اين استراتژى تأكيد داشت كه «بهترين دفاع حمله است». هيتلر على رغم مخالفان خود در نهايت در ۱۶ دسامبر حمله به خط دفاعى آمريكا در آردن و رن عليا را آغاز كرد.
    بازوان ارتش آلمان در اين نبرد سرنوشت ساز را ارتش ششم زرهى آلمان و واحدهاى ورزيده اس اس تشكيل مى دادند. اس اس ها در حقيقت قواى ذخيره استراتژيك هيتلر محسوب مى شدند و وى از آنها تنها براى نبردهاى سرنوشت ساز استفاده مى كرد.
    پيشروى اوليه
    در اين نبرد هيتلر مانند قمار باز بزرگى تمام هستى خود را بر صفحه بازى ريخت. هزاران تانك آلمانى در پناه آتش ۲۰۰۰ هواپيماى بمب افكن حمله را آغاز كردند. آمريكايى ها كه اصلاً انتظار چنين ضدحمله اى را از ارتش شكست خورده آلمان نداشتند كاملاً غافلگير شده و خطوط دفاعى آنها شكافته شد، آلمانها از آردن گذشته و به شهر باستونى در ۱۵۰ كيلومترى بروكسل (پايتخت بلژيك) رسيدند.
    سقوط باستونى به معناى در خطر افتادن بلژيك «تازه رها شده» نيز بود. بنابراين لشكر ۱۰۱ هوابرد آمريكا با ۱۵ هزار چترباز براى دفاع از شهر محاصره شده توسط قواى آلمانها انتخاب شد.

  9. #89
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    پیش فرض

    ورود ژنرال پاتون
    آيزنهاور فرمانده قواى آمريكا بلافاصله به مارشال زرهى پاتون دستور دارد به هر قيمت مانع ورود قواى زرهى آلمان به باستونى شود. اين در حالى بود كه لشكرهاى زرهى آمريكا حداقل يك هفته با شهر مذكور فاصله داشتند.
    بنابراين اس اس ها مدت كمى وقت داشتند تا چتربازان معروف لشكر ۱۰۱ را شكست دهند (لشكر ۱۰۱ هوابرد آمريكا هنوز هم واحد پيشرو آمريكا در نبردهاى قرن ۲۱ است). اس اس ها در پناه تانكهاى خود با قدرت تمام خانه به خانه در باستونى پيش رفتند اما از بخت بد سر و كار آنها با مشتى سرباز معمولى نبود بلكه با رنجرهاى آمريكايى طرف بودند كه راه ماندن و مردن را انتخاب كرده بودند.
    در نبردهاى مذكور كار به جنگ سرنيزه و استفاده از كارد و ساير سلاحهاى سبك نيز رسيد اما على رغم كشته شدن ۴ هزار تفنگدار آمريكايى آنها اسلحه را زمين نگذاشتند. اين در حالى بود كه به فرماندهان لشكرهاى اس اس خبر رسيد قواى پاتون در راه است.
    نمايش ستون هاى فولادين
    آمريكا در نبرد با دشمنانش چندان نياز به «شجاعت سربازان» نداشت چرا كه هر كجا حريف را مقاوم مى ديد با بسيج انبوهى تانك، هواپيما و كشتى آنها را در هم مى كوبيد.
    ژنرال پاتون نيز در ۲۶ دسامبر با استفاده از دهها هزار تانك و زرهپوش (برخى منابع واحدهاى موتوريزه وى و تانكهايش را تا ۱۳۰ هزار دستگاه نيز ذكر كردند) اكنون به پاى بلندى هاى آردن رسيده بود و تانكهاى شرمن در مصاف با تانكهاى پانزر آلمانى با برخوردارى از برترى وحشتناك عددى آنها را از سر راه كنار مى راندند. فرمانده واحدهاى اس اس كه نيروهاى وى در حال نبرد تن به تن در شهر بودند متوجه شد كه ارتش ششم زرهى آلمان قادر به مقابله با ستونهاى فولادين پاتون نيست و عقب نشسته است و براى آنها تنها راه جنگيدن و يا تسليم مانده است. اس اس ها «جنگيدن و مردن» را انتخاب كردند و تقريباً از واحدهاى مذكور كسى زنده نماند، باقى مانده زرهپوشها و تانكهاى آلمانى نيز به شرق راين و داخل خاك آلمان عقب نشينى كردند.
    نتيجه نبرد
    نبرد آردن را مى توان آخرين تحرك آلمان براى عقب انداختن «سرنوشت محتوم شكست» دانست. اما شكست آردن سبب شد تا آلمان بهترين سربازانش را براى حمله بيهوده از دست بدهد و نه تنها موفق به دسترسى به منابع سوخت متفقين نشود بلكه باقيمانده سوخت تانكهايش را نيز بر سر اين حمله بگذارد تا آنجا كه ژنرال «مانتوفل» جانشين فرمانده قواى آلمان در جبهه غرب، علل فروپاشى ارتش آلمان در ماههاى آخر جنگ را انجام همين عمليات غير منطقى مى داند.
    اين شكست سبب شد تا آمريكايى ها در ۷ مارس ۱۹۴۵ (۳ ماه بعد) از رود رن گذشته و ۵۰ روز بعد در برلن باشند. آرنهايم يا آردن آخرين ميخها بر تابوت جاه طلبى هاى هيتلر بودند.
    البته نبايد از ياد برد كه سربازان آلمانى نيز در اين نبرد بسيار دليرانه جنگيدند و آنگونه كه به آنها اطلاع داده شده بود قرار بود آنها تنها «پيشقراول» باشند اما بعد حتى به آنها گلوله هم نرسيد.

  10. #90
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2009/07/27
    نوشته ها
    8,031
    سپاس ها
    311
    سپاس شده 1,281 در 886 پست

    پیش فرض

    بزرگترين عمليات هجومى تاريخ
    نبرد ۷۹: نبرد هوايى انگليس و آلمان
    امروزه نيز هواپيماها نقش فرعى را در جنگها بازى مى كنند اما در ۱۹۳۹ حتى كسى نقش فرعى براى آنها قايل نبود. استراتژى آلمان مبنى بر جنگ برق آسا اين نظر را تغييرداد. هواپيماهاى اشتوكاوهاينكل آلمان كه داراى قدرت بمباران بسيار سريع و قوى بودند در نابود كردن قدرت دفاعى فرانسه و لهستان نقش مهمى بازى كردند. اما اين بار نقش بزرگترى توسط هيتلر براى آنها درنظرگرفته شده بود.
    در ژولاى ۱۹۴۰ پس از شكست فرانسه، هيتلر ديگر برنامه خاصى براى نبرد نداشت. بنابراين به دنبال صلح با انگليس شكست خورده رفت اما چرچيل سرسختانه اين پيشنهاد را رد كرد.
    براى هيتلر، با ۲۰۰ لشكر داراى روحيه عالى تنها يك راه باقى ماند عبور از دو ، كاله ودرياى مانش و ورود به انگليس.
    انگليس در اين زمان درخاك اصلى خود ازهرگونه نيروى دفاعى بى بهره بود.
    ۳۰۰ هزار سرباز بى ساز و برگ كه از عمليات تخليه دونكرك جان سالم به در برده بودند حتى سازمان درست نظامى نداشته وبجز آنها نيز نيروها اكثراً محلى، انتظامى و فاقد تجربه بودند. (انگليس اصلاً گمان نمى كرد كه به اين سرعت فرانسه از پا درآيد.)
    اما ژنرالهاى آلمانى كه اكنون از سواحل فرانسه چراغهاى سواحل شرقى انگليس را مى ديدند به هيتلر تأكيد مى كردند با توجه به قدرت عظيم دريايى انگليس اين فاصله ۹۰ كيلومترى (خاك اروپا تا انگليس) غيرقابل عبور است. مگر آنكه تمام نيروى هوايى انگليس از بين برود و به جاى آن آلمان با قدرت هوايى كشتيهاى جنگى انگليس را از كانال مانش دوركند و آنگاه در پناه آتش توپخانه و هوايى حداقل ۵۰ لشكر آلمانى در جنوب انگليس پياده شوند.
    اين نقشه متهورانه ازنظر هيتلر اجرايى نبود اما به هرحال تحت فشار ستاد ارتش آلمان و گورينگ دستور نابودى نيروى هوايى انگليس داده شد.
    اين نبرد، در ۲ مقطع شدت گرفت ۱۰ ژولاى تا ۱۸ اوت و ۲۴ اوت تا ۲۷ سپتامبر.
    حمله با ۴۶۷۰ هواپيما
    در اوايل ژولاى، آلمان ۴۶۶۹ هواپيما مركب از ۱۳۹۰ بمب افكن، ۳۴۶ شكارى بمب افكن عمود پرواز و ۹۳۳ شكارى را در فرودگاههاى فرانسه، بلژيك و هلند مستقركرد.
    اين هواپيماها انگليس را به شدت تحت ضربات خود قراردادند. ازجمله اينكه در ۱۵ اوت دست به حمله اى متمركز و مرگبار عليه بنادر و سواحل انگليس زدند.
    دراين روز ۹۰۰ هواپيماى آلمانى با همين تعداد هواپيماى انگليسى درگير شدند كه نتيجه آن سقوط ۷۶ هواپيماى آلمانى و ۳۶ هواپيماى انگليسى بود.

صفحه 9 از 20 نخستنخست 1234567891011121314151617181920 آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •