در حال مطالعه مطلبي در اينترنت هستيد که ناگهان صدايي از رسيدن يک ايميل جديد خبر مي دهد، به يکباره صفحه اي جلوي چشمتان نمايان شود که دانلود نسخه تازه يک نرم افزار را پيشنهاد مي کند، صفحه اي چشمک زن از آنلاين شدن دوستانتان خبر مي دهد، يا اعلان هاي فيس بوکتان آپديت مي شوند و... البته خود ما هم از اينکه از پنجره اي به پنجره ديگري بپريم، چندان بدمان نمي آيد.

شايد دريافت اعلان هايي از اين دست بود که افرادي مانند ماريان ولف را به اين فکر انداخت که ممکن است دسترسي به اينترنت، تمرکز ما بر روي موضوعات را کم کرده يا حتي روش مطالعه ما را تغيير داده باشد.

دو سال پيش دانشگاه کالج لندن (ucl) مطالعه اي در مورد 'عادات روش هاي پژوهش اينترنتي' انجام داد و افرادي را که از دو وبسايت تحقيقاتي براي دستيابي به نشريات، مقالات، کتابهاي الکترونيکي و ديگر منابع اطلاعاتي استفاده مي کردند، تحت بررسي قرار داد. طبق يافته هاي اين تحقيق، افراد مورد نظر از هر مقاله بيش تر از يک يا دو صفحه را مطالعه نکرده، به سراغ مقاله يا کتاب بعدي مي رفتند.

خسته مي شويم؟ تمرکز نمي کنيم؟ يا حواسمان پرت مي شود؟

موضوعات جذاب و اطلاعات پراکنده

نيکلاس کار، نويسنده آمريکايي که کتاب هاي زيادي در زمينه تکنولوژي منتشر کرده است، بر اين باور است که در هنگام استفاده از اينترنت، کاربر به جاي تمرکز بر يک موضوع، حواسش به موضوعات مختلف و معمولا 'جذابتر' پرت مي شود و به دنبال اطلاعات 'پراکنده' مي رود.


نيکلاس کار بر اين باور است که در هنگام استفاده از اينترنت، کاربر معمولا به دنبال اطلاعات 'پراکنده' مي رود
افرادي مانند آقاي کار در ستايش مطالعه اطلاعات چاپ شده مانند کتاب معمولا از اين جنبه ياد مي کنند که ذهن تنها بر يک موضوع متمرکز مي شود و به عبارتي خواننده ناگزير است که به جزئيات آن مطلب هم توجه کند. به گفته آنها آگاهي حاصل از مطالعه يک موضوع، هر چند محدود، نهايتا ذهن ما را وادار مي کند که داده هاي جديد را با اطلاعات قبلي ارتباط دهد و به معنايي به ' تحليل ' اطلاعات بپردازد.

در همين رابطه، ماريان ولف مي گويد: "زماني که ما به صورت آنلاين مطالعه مي کنيم، ذهن ما فقط اطلاعات را به اجزاي قابل درک تفکيک مي کند".

به باور او هنگام مطالعه اينترنتي، توانايي ما براي تفسير متن و برقراري ارتباط قوي بين اطلاعات، به اندازه مطالعه عميق، فعال نمي شود. اما آيا استفاده از اينترنت، تمرکز ما را در انجام کارهاي خارج از اينترنت هم تحت تاثير قرار مي دهد؟

نيکلاس کارگفت پس از آنکه به طور روزمره از اينترنت استفاده کرده است، از ميزان تمرکز او براي مطالعه کتاب کاسته شده است. به اين صورت که پيش از استفاده از اينترنت به راحتي در مطالب کتاب غرق مي شد، اما اکنون بعد از مطالعه دو يا چند صفحه حواسش پرت مي شود و مجبور است يک صفحه به عقب برگردد تا تمرکز از دست رفته را جبران کند.

افراد هم عقيده با آقاي کار مي گويند اين عدم تمرکز باعث مي شود که نهايتا اطلاعات سطحي تري نسبت به موضوع مورد مطالعه بدست بياوريم. اين افراد مي گويند به دست آوردن اطلاعات در کنار تحليل آن معنا مي شود که از طريق مطالعه و تمرکز بر روي يک موضوع به دست مي آيد.

به باور آنها، اين توانايي تحليل و طبقه بندي اطلاعات است که به دانسته هاي ما مي افزايد و نهايتا به علم تبديل مي شود.

راه بي بازگشت

اثبات مدعاي اين افراد نيازمند تحقيقات گسترده از جمله در حوزه عصب شناسي و روانشناختي است تا تصوير دقيقي از آنچه در ذهن ما در هنگام مطالعه اينترنتي مي گذرد، ارائه شود.


استيون فراي: استفاده از هر گونه پديده 'جديد'، فارغ از در نظر گرفتن خطرات يا پي آمدهاي احتمالي آن صورت مي گيرد
البته اين نظريات در حال حاضر هم مخالفاني دارد. از جمله آنها استيون فراي،‌نويسنده و کارگردان بريتانيايي و علاقمند به دنياي تکنولوژي است. او در گفتگويي با بي بي سي در مورد دريافت اطلاعات از اينترنت گفت استفاده از هر گونه پديده 'جديد'، فارغ از در نظر گرفتن خطرات يا پي آمدهاي احتمالي آن صورت مي گيرد.

آقاي فراي مي گويد عدم پذيرش پديده هاي جديد و قبول خطرات احتمالي آنها، به اين مي ماند که ما از ترس تصادف کردن، حتي جرات نکنيم که بر خودروي خود سوار شده و گشتي دور شهر بزنيم.

افرادي مانند آقاي فراي تاثيرات اجتناب ناپذير اختراعات را دليلي براي کنار گذاشتن آنها نمي دانند. اما آيا صرف پذيرفتن يک پديده و اينکه نمي توانيم بدون آن زندگي کنيم، به اين معناست که بايد "تبعات" آن را هم بپذيريم يا مي توانيم با راه کارهايي براي مقابله با آنها بيابيم؟

پاسخ به اين سوال هرچه باشد، يک چيز واضح است و آن اينکه بازگشت به عقب ناممکن است.