صفحه 1 از 38 123456789101112131415161718192021 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 371

موضوع: تعبير خواب

  1. #1
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2010/04/12
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,254

    24 تعبير خواب

    آتش

    حضرت دانيال گويد: اگر كسي آتش بي دود در خواب بيند دليل كه به پادشاهي نزديك شود و كار بسته او گشاده شود. اگر بيند كه كسي وي را در آتش افكند و وي را سوخت دليل كند كه پادشاه بر وي ستم كند، ليكن زود خلاصي يابد و بشارت و نيكوئي يابد. و اگر بيند كه آتش وي را نسوخت، دليل كند كه روي به كراهت، سفري كد و اگر آتش را با تف و سوز بيند، دليل كند كه از علت تب، بيمار گردد و اگر بيند كه آتش اندام وي را بسوخت، دليل كند كه به قدر آن سختگي وي را رنج و مضرت رسد، و اگر بيند كه آتش در خانه وي افتاد و همه اندام وي را بسوخت و زبانه همي زد و از او سهم و ترس در دل او نيامده، دليل كند كه محنت و مصيبت بدو رسد و سبب بيماري و ضعف بود، چون سرما و طاعون و آبله و سرخچه و آن چه بدين ماند، و اگر بيند كه از آن آتش فرا گرفت، دليل كند كه به قدر آن، از مال حرام به وي رسد و اگر بيند كه آتش را دود بود، دليل كند كه به قدر آن مال حرام، وي را به رنج و تيمار حاصل گردد يا جنگ و خصومت و اگر بيند كه از آتش، گرمي و تيس به او رسيد دليل كه كسي وي را در روز غيبت كند.ابراهيم كرماني گويد: اگر بيند كه شعله آتش به مردمان همي انداخت، دليل كند كه در ميان مردم، عداوت و دشمني افكند و اگر بازرگاني بيند كه آتش در دكان و كالاي او افتاد، دليل كند كه كالائي كه دارد بر باد دهد، يا آن چه به دُر مي ارزد، به سه درم فروشد و بر كسي شفقت نبرد، و اگر بيند ك آتش در خانه كسي افتاده، دليل كه آن كس در جنگ و فتنه و جور سلطان افتد. و اگر بيند كه آتش جامه او را به سوخت، دليل كه با خويشان جنگ و خصومت كند، يا از سبب مال اندوهگين گردد. و اگر كسي آتشي عظيم در زمين بيند، دليل كند كمه در آن موضع فتنه و جنگ افتد و اگر چيزي سوخته بيند دليل كند كم از جهت زنان وي، را با كسي خصومت كند و اگر بيند در شهري يا محلي يا در سرائي آتش افتاد، چنانكه هر چه بود همه را بسوخت و آن آتش زبانه مي زد و او را سهمگين همي داد، دليل كند كه در آن موضع، جنگ و كارزار بود، يا بيماري صعب افتد. اگر بيند كه آتش برخي چيزها را بسوخت و برخي رها كرد و اورا سهمگين بداشت، دليل بود بر جنگ و كارزار در آن موضع. اگر زبانه و فروغ نداشت، دليل بر بيماري صعب كند. اگر آتش را با دود بيند دليل كند بر ترس و بيم اندر كارها.اگر بيند كه آتش از آسمان بيفتاد، شهري يا محله يا سرائي بسوخت، دليل كند كه آن بلا و فتنه كه گفته شد، بر اهل آن موضع شهر بود. اگر بيند كه آواز سهمگين داشت و زبانه همي زد و درجائي افتاد، ليكن گزند نمي كرد، دليل بود كه در ميان اهل آن موضوع، گفتگوي و خصومت افتد به زبان. و اگر بيند كه از زيرزمين آتش سهمگين برآمد سوي آسمان شد، دليل بود كه اهل آن موضع يا دوستان حق تعالي حرب كند به دروغ و بهتان گفتن بر وي، به قدر و قوه آن آتش كه ديده بود. اگر بيند آتشي از جائي به جائي افتاد و آن آتش هيچ گزند نمي كرد، دليل بود كه در آن منفعت يابد و اگر درويش بود توانگر گردد.اسماعيل بن اشعث گويد: اگر كسي بيند كه از آسمان، مانند باران آتش مي باريد، دليل بر بلا و فتنه و خونريزي بود، از جهت پادشاهان در آن موضع و اگر بيند كه آتشي از آسمان بيامد و چيزهاي خوردني كه از آن او بود بسوخت، دليل كند كه طاعتهاي وي، نزد حق تعالي پذيرفته شود. و اگر بيند كه از آسمان آتش همي آمد و كسي را نسوخت، بيم عذاب حق تعالي باشد. و باشد كه از پادشاه وي را بيم بود و اگر بيند كه بر سر آتشي بزرگ گرم مي شد، دليل كند كه به پادشاهي بزرگ نزديك گردد و اگر بيند كه بر آتشي چيزي همي ريخت، دليل كند كه شغل دنياي وي تمام گردد. و اگر بيند كه آتشي از آسمان فرود آمد و نبات زمين را بسوخت، دليل كند كه در آن ديار مرگ مفاجات بسيار بود. و اگر بيند كه آتشي بزرگ، قبّه يا مناره بسوخت، دليل كند كه پادشاه آن موضع هلاك گردد. بعضي از معبران گويند: اگر كسي بيند كه آتشي از زمين برآيد و فروغ مي داد، دليل كند كه در آن موضع، گيج بود.حضرت امام جعفر صادق فرمايد: اگر بيند پاره هاي آتش مي خورد، دليل كند كه مال يتيمان خورد و اگر بيند كه از دهان وي آتش بيرون مي آيد، دليل كند كه سخن دروغ و بهتان گويد. و اگر بيند كه از هر جايي آتشهاي سوزنده مي گرفت، دليل كند كه از هر جائي ميانجي كند، ميان رعيت و مردمان پادشاه. اگر بيند كه در پهلوي او آتشي افروخته بود او را زيان داشت، دليل كند كه بدو خير و نيكي رسد.اگر بيند هيزم آتش عظيم مي سوخت، دليل كند بر جنگ و فتنه در آن ديار. اگر بيند كه آتش در مردم مي زد، دليل نصرت بود او را بر دشمنان. و اگر بيند كه آتش وي را بسوخت و آن آتش را نور نيست، دليل است كه كسي را از خويشان و فرزندان وي فرزندي آيد، كه مردمان بر وي ثنا گويند و مال و بزرگي يابد به قدر آن آتش. اگر در رزمگاه، آتش بيند، دليل كند بر بيماريهاي صعب، چون آبله و طاعون وسرسام و مرگ مفاجات. اگر آن آتش را با دود بيند، دليل كند كه از پادشاه، او را ترس و بيم بود. اگر آتش را در بازار بيند، دليل كند بر بي ديني اهل بازار و آن كه اهل بازار در تجارت، انصاف ندهند و در خريد، دروغ گويند. اگر در درياي آتشي افتاده بيند، دليل كند كمه در مردم آنجا، مصادره بود از پادشاه، و از اوبر رعيت ظلم رسد. اگر در راه مجهول آتش بيند، دليل بر بي ديني بود. و اگر آتش در جامه كسي افتاده بيند، دليل كند كه آن كس را مصيبت و ترس و بيم بود و اگر خويشتن را بر آتش ايستاده بيند، دليل كه او را رنج رسد.

  2. #2
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2010/04/12
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,254

    New 2

    انار

    حضرت دانيال گويد: اصل انار به خواب مال است. ليكن به قدر همت مردم خاصه كه به وقت خود بود. اگر نه به وقت خود بود بد بود. اگر بيند انار از درخت ببريد و بخورد، دليل كه از زني صاحب جمال منفعت يابد. محمدبن سيرين گويد: اگر انار شيرين به خواب بيند، مال جمع كردن است و بعضي از معبران گفته اند يك انار شيرين خوردن در خواب، هزاردرم است كه بيابد و انار ترش غم و اندوه است و اناري كه نداند ترش يا شيرين بود، تعبيرش چون انار شيرين است. جابر مغربي گويد: اگر كسي بيند انار شيرين به وقت همي خورد. دليل كه هزار درم بيابد، يا اين كه كمترش پنجاه دينار است اگر بيابد و باشد آن چه در بيان گفتيم درم بيابد، پس معبر بايد كه به قدر همت و بزرگي مردم تاويل نمايد. اگر بيند انار به زمستان همي خورد، دليل كه به عددهر دانه او را چوبي بزنند در همه چيز انار ترش خوردن در وقت و بي وقت بد است و حكم انار شيرين ميانه است. ابراهيم كرماني گويد: اگر كسي بيند انار شيرين به وقت خود مي خورد، اگر بازرگان است قماش و متاع او رواج يابد. اگر مسافر است، دليل كه سفرش مبارك است و با سود و منفعت است، اگر بيند دانه هاي انار يافت يا كسي بدو داد، دليل كه به وقت آن وي را رنجي رسد اگر به وقت بود و اگر بي وقت. اگر انار شيرين با پوست و پيه آن مي خورد، دليل كه از همه چيز برخورداري يابد. حضرت امام جعفر صادق فرمايد: خوردن انار شيرين در خواب بر سه وجه است. اول: مال جمع كردن، دوم: زن پارسا، سوم: شهر آبادان. ليكن انار ترش غم است. اسماعيل بن اشعث گويد: اگر پادشاه بيند اناري داشت ولايت شهر يابد و بازرگان را ده هزار درم و بازاري راهزار درم و مردم درويش را ده درم يا يك درم است

  3. #3
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2010/04/12
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,254

    New 2

    اسب

    حضرت دانيال گويد: اسب تازي را به خواب ديدن، دليل بزرگي و عز و جاه بود. اگر ديد بر اسب تازي نشسته بود و آن اسب مطيع و به فرمان او بود، دليل كه عز و بزرگي دولت يابد، بر قدر نيكوئي و قيمت اسب. اگر ديد كه اسب را فرا گرفته يا كسي بدو داد و بر وي نشست، دليل كه شرف و بزرگي يابد، ليكن كمتر از آن كه در اسب تازي گفتيم و اگر ديد از آن اسب چيزي كم بود، يازين يا نمد زين يا لگام، دليل كه بر قدر آن نقصان در بزرگي او بود. اگر بيند اسب وي را دم انبوه و دراز بود، دليل كه بر قدر آن وي را خادمان باشند و چاكران و اگر دم اسب او بريده بود، دليل كه وي را خادمان و چاكران نباشند. اگر بيند چيزي از اندام اسب او ناقص بود، دليل كه به قدر آن از عز و شرف او نقصان بود. اگر ديد با اسب جنگ و نبرد همي كرد و اسب غالب بود و فرمانبر وي نبود، دليل كه مصيبت و گناه نمايد. محمد بن سيرين گويد: اگر بيند بر اسب برهنه نشسته بود، دليل كه مصيبت و معصيت و گناه او بيشتر بود. اگر آن اسب از شخصي ديگر بود،آن چه گفتيم خداوند اسب را بود. اگر ديد اسب برهنه بود. لكن مطيع او شد، دليل بر بزرگي و شرف او بود. اگر بيند بر اسبي نشسته بود و آن اسب بر بام خانه يا بر ديوار ايستاده بود، دليل آن چه گفتيم از گناه بيشتر و صعب تر نمايد. اگر بيند بر اسبي نشسته بود و آن اسب بر هوا مي پريد، يا بيند كهم آن اسب را پرها بود و چون مرغ همي پريد، دليل كه وي را شرف و بزرگي بود در دين و دنيا باشد كه خداوندش سفر نمايد.ابراهيم كرماني گويد: اگر ديد بر اسب ابلق نشسته بود، دليل بر كاري كند كه بر وي گواهي دهند. اگر ديد بر اسب سياه نشسته بود، دليل بر كاري نمايد كه وي را مال و مهتري حاصل شود. اگر بيند بر اسب كميت بود، دليل كه از پادشاه قوت و بزرگي يابد. اگر ديد بر اسب اشقر (سرخ مو) بود، دليل است بر صلاح دين و حرمت او از پادشاه. اگر ديد بر اسب زرد بود، دليل كه اندك بيماري يابد و بر اسب سمند همين دليل بود. اگر بيند بر اسب جرمه بود، دليل است بر خير و صلاح. اگر ديد كه بر اسب سليس بود، دليل است زن خواهد. اگر ديد از اسب فرود آمد، دليل است از شرف و بزرگي بيفتد. اگر ديد از اسب برهنه فرود آمد، دليل كه از گناه و معصيت بازايستد. اگر بيند بر اسب نشسته بود و سلاح تمام پوشيده بود، دليل كه شرفو بزرگي يابد، چنانكه شخص از آن مانع نباشد و دشمن بر او ظفر نيابد. اگر بيند اسب را همي تاخت تا جنگ نمايد، دليل كه از وي گناهي در وجود آيد با ترس و وهمي بدو رسد، بر قدر تاختن اسب. اگر ديد بر اسب نشسته بود و اسب او را در مسجد برد، هيج خير اندر اين نبود، مگر بيند كه اسب او را از آنجا بيرون آورد. اگر ديد اسب او را مراغمه همي كرد، دليل كه مال و دولت يابد. اگر بيند اسب با وي سخن گفت، دليل بود كه كاري نمايد كه مردمان از او به شگفت آيند. اگر ديد اسب بيگانه در سراي وي درآمد، يا دركوچه وي، دليل كه مدري شرف و نام دار در سرا يا در كوچه وي درآيد، به قدر و قيمت اسب و در آنجا مقام سازد. اگر ديد اسبي از كوچه او بيرون رفت، دليل كند كه مردي شريف از كوچه او غائب شود، يا بميرد.جابر مغربي گويد: اگر بيند اسب ماديا فرا گرفت، يا شخصي بد داد و بر وي نشست، دليل كه زن خواهد و بر وي مبار بود. اگر بيند آن ماديان به گونه سياه بود، دليل كند كه آن زن شريف و نامدار نباشد. اگر بييند آن ماديان ابلق است، دليل كند كه زن را مادر و پدر از يك نسل نباشد. اگر آن ماديان جرمه باشد، دليل كه آن زن خوبروي و با جمال است. اگر آن ماديان سبز رنگ باشد، دليل كند كه آن زن ديندار و پرهيزكار باشد. اگر اشقر بود، دليل كند كه آن زن عزيز و خداوند جاه بود. اگر كميت بود، دليل كه آن زن معاشر و طول دوست بود. اگر ديد آن ماديان كره داشت، دليل كند كه زن را فرزند بود، چنانكه اگر كره او نر بود، دليل كه آن زن را پسر است. اگر ماده باشد، دليل كند كه فرزند زن دختر بود. اگر بيند گوشت اسب همي خورد، دليل كه پادشاه او را خواستار شود و به خويشتن نزديك نمايد. اگر ديد در پس كسي به اسب نشسته بود، دليل كند كه آن مرد كه در پس وي نشسته بود، تابع او شود، اگر بيند اسبان بسيار پيرامون سرا يا كوچه او بودند، دليل كه در آن موضع باران بارد، ياسيلاب روان شود.اسماعيل بن اشعث گويد: اگر بيند كه بر اسب رهوار نشسته است، دليل كه زن توانگر با صلاح به زني بخواهد و اگر اهل آن نباشد، وي را به چنين زني مصاحبت افتد و از او منفعت و نيكوئي يابد. اگر ديد گوش اسب او بريده بود، دليل كه پيغام مهتران از او بريده شود. اگر ديد اسب بسر درآمد و زود برخاست، دليل كه در بعضي از شغل وي خلل افتد و ديگر بار به صلاح باز آيد. اگر ديد اسبي خريد بي دم و بر وي نشست، دليل كه زني بي اصل را به زني بخواهد. اگر ديد با اسب به هوا بر شد و بعد از آن از هوا فرود آمد، دليل كه بر دست پادشاه هلاك شود. اگر ديد اسب وي را بدزديد، بيم بود كه عيالش هلاك شود. اگر بيند اسب وي گم شد، دليل كه زن را طلاق دهد. اگر ديد اسب خويش را بفروخت، دليل كه عز و جاه او كم شود، يا عيال از وي جدا شود. اگر ديد بر اسب بازگونه نشسته بود، دليل كه از وي به قصد كاري منكر پدي آيد، كه در آن وي رامضرت و ملامت بود. جاحظ گويد: اسب در خواب، هواي نفس بيننده خواب بود و اگر اسب خويش را سركش بيند، دليل كه هواي نفس او سركش باشد و اگر ديد اسب خويش مطيع و فرمانبر بود، دليل كه هواي نفس او صعب تر بود به بدي، و بدانكه هر اندامي از اندامهاي اسب، نشان بود از پادشاه. اگر خون پادشاه را بر اسب بيند عز و رفعت او بود و مردم عامه اسب به خواب ديدن، عز و بخت بود. اگر بيند اسبي مجهول از محلي بيرون آمد، دليل كه يكي از بزرگان محله از دنيا برود. خالد اصفهاني اسب پالاني به خواب، بخت مرد است و هر چند پالاني فرمانبردار باشد، بخت او مطيع تر و فرمانبردارتر بود. اگر بيند كه اسبي پالاني در شهري يا در دهي يا در سرائي شد، دليل كه مردي غريب عجمي در آنجا پديد ايد. اگر بيند بر اسبي درازدم نشسته بود. دليل كه وي را تبع زياده شود، به قدر درازاي دم اسب. اگر به خلاف اين بيند، دليل كه حال بر وي بد شود و عيش بر وي تنگ گردد. حضرت امام جعفر صادق فرمايد: ديدن اسب در خواب بر پنج وجه بود. اول: عز، دوم: مرتبت، سوم: فرمانروايي، چهارم: بزرگي، پنجم: خيرو بركت. اگر بيند يوزه بر اسب او نشسته است، دليل كه جهودي با زن وي فساد نمايد. اگر بيند سگي بر اسب نشسته بود، دليل كه مغي با زن او فساد نمايد. اسپندان ابراهيم كرماني گويد: اگر اسپندان ديد، دليل غم بود. اگر بيند اسپندان همي خورد، دليل كه به قدر آن وي را غم و اندوه رسد. اگر بيند كسي اسپندان بدو داد، دليل كه غمي از آن كس بر دل وي حاصل شود. اگر ديد او اسپندان به كسي داد، غمي از او بر دل وي حاصل گردد. اسماعيل بن اشعث گويد: اگر اسپندان داشت، لكن نخورد يا به كسي داد، يا از خانه بيرون افكند، دليل كه او را غم و اندوه كمتر بود. استر محمدبن سيرين گويد: چون استر درخواب بيند، اگر مطيع نبود مردي بدخوي و چون مطيع بود، نيك بود. اگر بيند بر استري بي زين نشسته بود و ندانست كه استر از آن كيست، دليل كه به سفر رود. اگر بر استر خويش نشسته بود، چون سفر كند با سود و منفعت آيد. اگر بيند بر استر زين يا پالان يا عماري نهاده است، دليل كه زن او نازائيده بود، خاصه كه داند استر ملك او بود، يا شخصي بر او بخشيده بود. ابراهيم كرماني گويد: اگر بيند بر استر ماده سياه نشسته بود وبلند بالا بود، دليل كه زني خواهد كه خداوند حرمت بود. اگر استر را به گونه سفيد بيند، آن زن كه خواهد با جمال و خوبروي بود. اگر استر به گونه سبز ديد، دليل آن كه زن ديندار و پرهيزكار بود. اگر استر به گونه سرخ بيند، دليل كه آن زن مطرب و معاشر دوست بود. اگر استر به گونه زرد يا اشقر بيند، دليل كه آن زن بيمار شود و زرد روي بود. اگر استر برهنه و رام كرده بيند، دليل كند بر مردي ضعيف.جابر مغربي گويد: استر ماده در خواب مولازاده بود. اگر استرنر بود سفر بود و بعضي از استادان اين صناعت گفته اند: استر نر مرد بود و استر ماده، زن. اگر بيند از كسي استر ماده بخريد، دليل كه از كسي كنيزك بخرد. اگر بيند كه استر ماده بفروخت، دليل كه كنيزك بفروشد يا از كنيزك جدا شود. اگر ديد كه بر استر ماده نشسته بود، دليل كه زني كند كه هرگز وي را فرزند نيايد. اگر بيند كه بر استر نر نشسته بود، دليل كه عمر وي دراز بود و مرداش حاصل شود. اگر بيند استر از پس وي مي دويد، دليل كه وي را غمي رسد.اسماعيل بن اشعث گويد: اگر ديد استر نوحه همي كرد، دليل نمايد بر زيادي مال از جهت زنان. اگر ديداستر با وي سخن گفت، دليل كه كار عجب وي را پيش آيد و مردمان را زا آن شگفت آيد، اگر ديد استري را بكشت، دليل كه مال يابد، اگر ديد وي بمرد يا ضايع شد. دليل است كه از كنيزك جدا شود.اگر استر نر بود، نشانه صحبت مردي بود و بدانكه گوشت و پوست استر مال بود و بعضي از معبران گفته اند: گوشت استر بيماري بود. اگر ديد شير استر همي خورد، دليل بود بر دشواري و ترس و بيم وي به قدر شير كه خورد بود. حضرت امام جعفر صادق فرمايد: ديدن استر بر پنج وجه بود.اول: سفر باشد، دوم: زندگاني دراز، سوم: ظفر بود بر دشمن، چهارم: جمال و آرايش، پنجم: مرد احمق بود. و استر ماده زن نازائيده بود واستر كرده منفعت و يافتن مراد بود.

  4. #4
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2010/04/12
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,254

    New 2

    انگور
    حضرت دانيال گويد: خوردن انگور سياه به وقت خود غم و اندوه بود و بي وقت، ترس و بيم بود. معبران گفته اند: به عدد هر انگور كه خورده بود زخم چوب ياتازيانه بر او زنند و خوردن انگور سفيد به وقت خود نعمت و خير دنيا بود، بيش از آن كه اميد دارد و به غير وقت، دليل كند كه از دهان خداوند خوب سخن خيري بيرون آيد و دليلش بر حرف و مال بود. اگر انگور سرخ بيند همين دليل كند. محمدبن سيرين گويد: انگور سفيد به وقت خوردن، دليل بر مالي است كه به دشواري به دست آيد و انگور سرخ به وقت خود خوردن، دليل بر منفعت اندك بود و هر انگوري كه پوست او سخت بود، دليل كه مالي به دشواري بدست آيد و هر انگوري كه پوست او روشن بود، دليل بر مال حلال كند و هر انگوري كه آب او تيره بود، دليل بر مال حرام بود و هر انگوري كه به ديدار سرخ نمايد، دليل بر عز و جاه كند و هر انگوري به ديدار سياه نمايد، دليل بر غم و اندوه كند و هر انگوري كه شيرين تر و تازه تر بود، دليل بر مال و جاه نمايد و عز وي بيشتر گردد. جابر مغربي گويد: اگر كسي بيند كه انگور بر معصر چوبين همي فشرد، دليل كه خدمت پادشاه ستمگر كند. اگر بيند كه آن معصر، از خشت و گل بود، دليل كه خدمت پادشاه باديانت كند. اگر معصر از خشت پخته يا از گچ و سنگ و آهك بود، دليل كه خدمت پادشاه با سياست و با هيبت كند. اگر بيند كه انگور در طشت همي فشرد، دليل كه خدمت زني بزرگ كند. اگر بيند كه انگور در كاسه همي فشرد، دليل كه خدمت شخصي خسيس كند. اگر بيند كه انگور همي فشرد و شيره هاي آن در خم ها همي جمع كرد، دليل كه از جهت خود، مال بسيار به سبب پادشاه حاصل كند. اگر بيند كه انگور در معصر با اهل و عيال مي فشرد، دليل كه او را و عيال او را در خدمت پادشاه منفعت رسد. اگر بيننده خواب در ضرر خدمت پادشاه نباشد، دليل كه كاري از سبب مردي حاصل كند.حضرت امام جعفر صادق فرمايد: انگور سياه و سفيد به وقت خود و بي وقت، بر سه وجه بود. اول: فرزند نيك، دوم: علم فرائض، سوم: مال حلال. و فشردن انگور در خواب هم آن حضرت فرمايد: بر سه وجه بود، اول: مال باخير وبركت، دوم: فراخي نعمت، سوم: از قحط و بلاامان يافتن

  5. #5
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2010/04/12
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,254

    New 2

    انگشتر
    حضرت دانيال گويد: چون نقش و صفت انگشتري بيند، دليل است از خداوندش بدو خير و نيكي رسد. اگر بيند انگشتري كسي به وي داد تا چيزي بدان مهر كند، دليل است از آنچه لايق او باشد برخي بيابد. يعني اگر لايق پادشاهي باشد پادشاهي يابد. اگر توانگر بود مال يابد به قدر و قيمت انگشتري اگر بيند كه در مسجد يا در نماز در عزا كسي انگشتري به وي داد اگر آن كس زاهد و عابد بود. اگر بازرگان بود، نصيب او نفع تجارت بود و جمله هم بر اين قياس بود. اگر بيند كه انگشتري سلطان به وي داد، دليل نمايد كه از مملكتي سلطان به وي دهد يا، دليل است از مملكت سلطان به او ياد به خويشان وي بدي رسد. محمدبن سيرين گويد: اگر كسي بيند كه انگشتري او ضايع شود يا دزد برد، دليل بود كه در كارهاي او آفت و دشواري پديد آيد. اگر بيند انگشتري او بشكست و نگين او بماند، دليل كه بزرگي و جاه او برود و آبرو و هيبتش بر جاي بود. اگر بيند انگشتري خود را به كسي بخشيد، دليل كه از آن چه دارد برخي از آن ببخشد. اگر بيند انگشتري خويش بفروخت و بها بستند، دليل است از آن چه دارد جمله بفروشد و هزينه كند. اگر بها نبستند، آن چه دارد برخي از آن بفروشد.ابراهيم كرماني گويد: اگر بيند صناعت انگشتري او ناپسنديده است، دليل است از مالي كه دارد چيزي بشود و پادشاهي بروي خشم گيرد. اگر بيند انگشتري او از سيم بود، دليل است آن چه دارد پسنديده و حلال بود. اگر انگشتري از آهن بيند آن چه دارد اندك و حقير بود. اگر بيند انگشتري از هفت جوش يا از سپيده روي بود، دليل است بر آن چه در آهن گفتيم. اگر بيند انگشتر او از زيور بود حقيرتر از آن جمله بود كه گفتيم.جابر مغربي گويد: اگر بيند در انگشت وي انگشتري آهن بود، دليل كه قوت و توانائي يابد. اگر بيند از برنج يا مس است، دليل كه از مردمان بي اصل منفعت يابد. اگر بيند كه بلور است، دليل كه از مردم عامه چيزي بدو رسد. اگر بيند انگشتري خويش نزد كسي به امانت نهاد يا وي را بخشيد و آن كس هم انگشتر بدو رد كرد، دليل است كه زني به نكاح بخواهد و اجابتش نكند و زن بدو نهد. اگر بيند انگشتري خويش بشكست، دليل كه در ميان او و عيالش جدايي افتد. اگر بيند كه انگشتري او دو نگين داشت يا كسي بدو داد كه آن هر دو نگين يكي موافق يكديگرند، دليل است خداوند انگشتر، غلام زاده بود. اگر بيند كه از آن دو نگين يكي بيفتاد، دليل كه از دو گناه يكي توبه كند. اگر بيند نامه نوشته بود و به انگشتر خويش مهر كرد، دليل است چيزي پنهان بدو رسد. اگر بيند كه نامه گشاده را مهر كرد، دليل كه چيزي آشكار بدو رسد. حضرت امام جعفر صادق فرمايد: انگشتري سيمين در خواب بر چهار وجه بود. اول: مملكت، دوم: زن، سوم: فرزند، چهارم: مال و انگشتري زرين نيك بود. اگر زني بيند كه انگشتري با نگين از او ضايع شد، دليل است حشمت و جاه او بشود يا فرزندش بميرد يا مالش تلف شود. اگر والي بود معزول گردد. اگر زن بيند شوهرش بميرد يا فرزندش.

  6. #6
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2010/04/12
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,254

    New 2

    آبستن شدن



    محمد بن سيرين گويد: اگر بيند كه شكم او بزرگ شده بود چون زن آبستن، دليل كند كه او را مال و نعمت دنيا حاصل گردد و هرچند كه شكم بزرگتر بيند، مال دنيا بيشتر بود.ابراهيم كرماني گويد: اگر فرزند نابالغ خود را آبستن بيند، دليل كه اگر پسر بود، پدرش را نعمت و مال حاصل گردد و اگر بيننده خواب دختر بود، مادرش را نعمت و مال حاصل شود

  7. #7
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2010/04/12
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,254

    New 2

    آب ديدن آب در خواب خوب است و نشان روشنايي و صفاست اما بايد ديد آب چه وضعي دارد و داراي چه کيفيتي و کميتي است . بهترين نوع آب در خواب آب روشن و صاف و کم عمق است که در جوي روان باشد و سنگريزه هاي کف جوي يا نهر ديده شود. آب جوي بهتر از آب راکد در برکه يا آبگير است زيرا جريان روشن آب جريان روشن زندگي بيننده خواب را نشان مي دهد و اين بهتر مي شود اگر در چنين آب رواني ماهي ديده شود . بخصوص ماهي سرخ و سفيد از آنگونه که در حوض و استخر نگه مي داريم . آب راکد و تاريک اندوه است وغصه و آب لجن آلود ابتلاست. ابتلا به امور دست و پاگير که زحمت و گرفتاري بوجود مي آورند و آرامش را از انسان ميگيرند. موج ستمي است که برشما وارد مي آيد همراه با غصه و نگراني ولي چنانچه موجي برخاست و شما را ازجاي کند و به ساحل يا پاياب افکند پس از چندي تحمل ناراحتي به نجات و آسودگي مي رسيد. آب صاف و روشن همانطور که گفته شد عيش و شادماني وعمر دراز است و اين بهتر مي شود اگر همراه آب روشن و صاف که در جوي روانست راه برويد چون اين کامروايي شما را باز مي گويد. تعفن آب و تاريکي آن بيماري است. آب سيال و روان ولي زياد و خروشان مشروط بر اينکه شاهد تماشاي آن باشيد نه درون آن نشان قدرتي است که با آن رو برو مي شويد و با آن رويارو قرار مي گيرد. اگر درون چنين آبي غوطه ور مي خورديد با زور مندي دست و پنجه نرم مي کنيد که احتمالا زياني به شما نمي رساند ولي تمام نيرويتان را صرف مي کند و مي گيرد. اگر از چنين آبي مانند رودخانه و نهر خروشان يا سيلابي که در مسيل و بستر محدودي روانست عبور کرديد و به پاياب مقابل رسيديد از هول و هراس آفتي رهايي مي يابيد. اگر از آب رودخانه يا سيل برگرفتيد و نوشيديد دو صورت دارد. يا آب کثيف است يا روشن و صاف. آب کثيف مال و بهره است که از طريق نا مشروع و نادرست نصيب شما مي گردد و آب روشن چيزي است مادي و مالي که از راه پسنديده به چنگ مي آوريد و بهره مند مي شويد.
    اگر بر زمين آب ريخته شود و جمع شده باشد بطوري که بدون آلودگي پا نتوانيد از آن عبور کنيد نشان آن است که در کاري ناخواسته وارد مي شويد. اگر در حالت خواب اکراه داشتيد و نمي خواستيد از آن محل آب گرفته بگذريد کاري پيش مي آيد که مطلوب شما نيست و دست و پاگير است ولي اگر با اشتياق خواستيد از آنجا بگذريد کاري سرگرم کننده سر راهتان قرار مي گيرد که در پايان بي ضرر يا کم ضرر است . اگر در خواب ديديد که با ليوان يا کاسه آب مي خوريد در جشني عشرت آور و عيش آميز شرکت مي کنيد که جشن و سرور به شما تعلق ندارد و احتمالا مثل مهمان از آن سهم مي بريد. آب گرم نوشيدن تحت هيچ شرايطي در خواب خوب نيست و نشاني از بيماري است که بايد مراقب صحت و سلامت خود در دو هفته آينده باشيد.چنانچه در خواب ببينيد که کسي به روي شما آب گرم پاشيد يا آب ريخت و آن آب کثيف و آلوده و متعفن بود يک بيماري در پيش داريد و اگر ديديد شما روي کسي آب گرم ريختيد آن شخص اگر آشنا و شناخته شده باشد در حق او ستم روا مي داريد يا به يکي از بستگان بلا فصل خود آسيب وارد مي آوريد و اگر آن شخص ناشناس باشد نيتي بد در شما پيدا مي شود که بهتر است پرهيز کنيد و در روزهاي آينده دست به کاري نزنيد کهنتيجه بد آن متوجه مردم شود. جوشاندن آب فتنه انگيزي است. سماور پر از آب جوش همسر بد خلق و خشمگين است. کوزه يا سفال پر از آب دوست مهربان است و اين دوست مي تواند يک زن باشد.اگر کوزه اي پر از آب داشتيد و شکستيد و آب آن به زمين ريخت در حق دوستي شفيق ناسپاسي مي کنيد و نعمتي را از دست مي دهيد . اگر ديديد يکي در مقابل شما با ليوان يا کاسه و يا ظرف ديگري آب مي نوشد مجذوب کاري مي شويد که فکر مي کنيد انجام آن به سود شما مي تواند باشد. آب ناودان اگر روشن باشد رحمت است و اگر گل آلود و کثيف باشد زحمت است.

  8. #8
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2010/04/12
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,254

    New 2

    قهوه
    1ـ نوشيدن قهوه در خواب ، نشانة پذيرفتن برنامة ازدواج شما از طرف ديگران است . اگر متأهل باشيد ، نشانة آن است كه در دعواهاي مكرري كه به آن مبتلا شده ايد ، توفيقي صورت نمي گيرد .
    2ـ اگر خواب ببينيد قهوه خريد و فروش مي كنيد ، علامت آن است كه در شغل خود زيان مي كنيد .
    3ـ اگر دختري خواب ببيند خريد و فروش قهوه مي كند ، نشانة آن است كه اگر مراقب اعمالش نباشد رسواي عام و خاص مي گردد .
    4ـ درست كردن قهوه در خواب ، براي دختران به اين تعبير است كه از روي خوش اقبالي با كسي ازدواج مي كنند ، و از شر بدي خلاص مي شوند .
    5ـ ديدن مزرعه قهوه در خواب ، علامت آن است كه فقر و بدبختي سرانجام به سعادت منجر مي شود .
    6ـ جوشيدن قهوه در خواب ، نشانة توجه شرارت بيگانگان به شماست .
    7ـ ديدن قهوه اي كه هنوز دم نكشيده ، در خواب ، علامت دشمنان پنهاني است كه با گستاخي در صدد نابودي شما هستند .

  9. #9
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2010/04/12
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,254

    New 2

    آستانه اگر بيننده خواب ببيند که در آستانه خانه اش زباله و آشغال ريخته شده و آن جا کثيف است چيزي ياحادثه اي يا شخصي موجب تشويش خاطر بيننده خواب مي شود. اگر بيننده خواب ببيند که از سر در خانه اش آب باران فرو مي ريزد به اندازه و مقدار آن آب که مي چکد نعمت و رفاه نصيب اومي شود و چنان چه آن آب کدر و گل آلود و کثيف باشد دچار غم مي گردد و اگر متعفن باشد يک بيماري در انتظار او است. اگر بيننده خواب ببيند سر در خانه اش ناگهان به سر او فرو ريخت به هيچ وجه خوب نيست و احتمال هلاک در بين است و بيننده خواب بايد خويشتن را از خطرهايي که در کمين او نشسته اند حفظ کند.

  10. #10
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2010/04/12
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,254

    New 2

    آواز در اينجا منظور از آوار صدا و بانگ انسان است به هنگام سخن گفتن. اگر مردي در خواب ببيند که صدا و آوازش بلند شده به طوري که تا دور دست ها مي رود و مردم از شنيدن آواز خوششان مي آيد نشان خرمي است و گوياي شهرت و آوازه و اين که در ميان مردم بزرگي کسب مي کند. ابن سيرين از کرماني نقل مي کند که به طور کلي داشتن صدا در خواب براي مردان نيکو است وگوياي نام و آوازه و شهرت و شرف است ولي براي زنان نيکو نيست. صداي آشنا دوستي و محبت است و صداي نا آشنا و آواز کسي که ديده نمي شود و در خواب خود او را نمي بينيم خبري است که از يک مسافر دور رفته به شما مي رسد و چنان چه مسافري نداريد کسي خبري به شما مي دهد که اين خبر مي تواند خوش باشد.

صفحه 1 از 38 123456789101112131415161718192021 ... آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •