تیتراژ در خدمت داستان
مجموعه تلویزیونی «آشپزباشی» به كارگردانی محمدرضا هنرمند دوشنبه شب‌ها ساعت 22 از شبكه یك سیما روی آنتن می‌رود كه با استقبال نسبی مخاطب روبه‌رو بوده است، البته نقدهای بسیاری بر كند بودن روند داستان و كش‌دار بودن قهر و آشتی دو كاراكتر مینو و اكبر بوده است، اما در نگاه كلی مورد استقبال قرار گرفته و از همین‌رو دانستن كم و كیف تولید یك مجموعه تلویزیونی همواره جذاب و خواندنی است بویژه وقتی كه قرار است درباه روند تولید سریال پرمخاطبی مانند «آشپزباشی» بیشتر بدانیم.
جواد نوروزبیگی، تهیه‌كننده‌ای كه عمده فعالیتش در عرصه سینماست درباره چگونگی تولید سریال آشپزباشی گفت: تیرماه 87 برای تولید این مجموعه تلویزیونی با آقای هنرمند مذاكراتی داشتم و قرار بود قبل از من علیرضا رئیسیان تولید آشپزباشی را انجام دهد و تا اندازه‌ای پیش‌تولید شروع شده بود اما در آن دوران وی درگیر فیلم خودش شد و از آن زمان به بعد به خواست آقای هنرمند، پرویز پرستویی و علیرضا رئیسیان، تولید و تهیه آشپزباشی را به عهده گرفتم و به این ترتیب بود كه به مجموعه راه یافتم. زمانی كه صحبت‌های نهایی انجام شد، با مدیر شبكه یك سیما جلسه‌ای داشتم و ایشان اصرار كرد هرچه زودتر كار را شروع كنم و این در حالی بود كه نگارش فیلمنامه هنوز به پایان نرسیده بود ولی سریالی كه پیش از آشپزباشی روی آنتن بود در حال تمام شدن بود و باید این فیلمبرداری زودتر شروع می‌شد و به پخش می‌رسید تا جدول پخش برنامه خالی نماند و به این ترتیب بود كه پیش‌تولید كار را اول شهریور آغاز كردیم و بدون هیچ فوت وقتی 12?آبان ماه آشپزباشی مقابل دوربین رفت.

آغاز زودهنگام مجموعه‌های تلویزیونی معمولا نوعی شتابزدگی را در تولید ایجاد می‌كند بخصوص این‌كه اواسط كار قسمت‌های دیگری به آن اضافه شود و مجموعه تلویزیونی آشپزباشی هم از این قاعده مستثنا نبوده است؛ نووزبیگی درخصوص چرایی افزایش تعداد قسمت‌های این مجموعه گفت: پیش‌تولید این كار تقریبا 2 ماه و نیم به طول انجامید و از ابتدا قرار بود این كار برای 20 قسمت نوشته شود، ولی بعد از آن به دلیل پرداخت به جزییات كار 6 قسمت دیگر نیز اضافه شد و در این بین فیلمنامه دچار تعطیلی موقت برای نگارش هم شد و همین مساله كندی در تولید را ایجاد كرد و در عین حال پخش آن زود آغاز شد. درواقع فیلمبرداری دی ماه 88 به پایان رسید ولی پخش آن از آبان آغاز شده بود.
این تهیه‌كننده در ادامه افزود: خواست مجموعه تولید این بود كه كار به پایان برسد و بعد پخش شود اما این اتفاق نیفتاد و متاسفانه عجله به كار لطمه زد، چراكه كارگردان هم باید به نگارش كار نظارت می‌كرد و هم تصویربرداری و تدوین همزمان می‌شد تا به پخش برسد كه مجموعه این كارها نوعی شتابزدگی در كلیت مجموعه را به وجود آورده بود و فكر می‌كنم اگر شرایطی پیش می‌آمد كه كار به پایان می‌رسید و بعد پخش می‌شد، قطعا نتیجه بهتری می‌گرفتیم.
امیر پورعباس، تدوینگر مجموعه تلویزیونی آشپزباشی معتقد بود تدوین همزمان به كار لطمه وارد كرده است: هنوز فیلمبرداری به پایان نرسیده بود كه پخش آغاز شد و همین پخش زود هنگام لطمه بسیاری به كار وارد كرد. در تدوین هم سعی كردیم ریتم كار حفظ شود، ولی فشار زیادی هم به من و هم به كارگردان وارد شد، چراكه آقای هنرمند به كیفیت كار اهمیت می‌داد و بعد از فیلمبرداری سر صحنه مونتاژ می‌آمد و وقت می‌گذاشت و كار را نهایی می‌كرد و همین مساله انرژی و وقت بسیاری از ما می‌برد.


این تدوینگر در ادامه صحبت‌های خود به روند تدوین این مجموعه تلویزیونی اشاره كرد و گفت: حجم كار تدوین آشپزباشی سنگین و پرحجم بود زیرا داستان ویژگی خاصی داشت و همه عناصر از یك خط داستان، فرم و شیوه استفاد می‌كردند. به همین دلیل سعی كردم تدوین روانی از داستان ارائه دهم تا ریتم و سرعت كار حفظ شود كه تدوین پركاتی از آب درآمد؛ این كار حس و حال‌های متفاوتی داشت مثلا صحنه‌های عاطفی و رمانتیك، سكانس‌های كمدی یا صحنه‌های بحث و جدل فراوانی داشت. به همین سبب در این مجموعه با احساسات متفاوتی روبه‌رو بودم و تجربه متنوع و جدیدی را كسب كردم.
كند بودن ریتم مجموعه تلویزیونی آشپزباشی ازجمله مسائلی است كه به كرات شنیده شده است. زمانی كه این مساله با تدوینگر مطرح شد، پورعباس كند بودن ریتم در تدوین را خاصیت داستان و كم‌حوصلگی بیننده عنوان كرد و گفت: داستان به گونه‌ای است كه انواع حس‌های مختلف در آن دیده می‌شود، مینو و اكبر بر اثر سوءتفاهمی دچار درگیری و قهر شدند و كشمكش‌های فراوانی با یكدیگر دارند و هر بار كه می‌خواهند آشتی كنند، مساله‌ای پیش می‌آید. درواقع محور داستان بر این اساس نوشته شده است ولی مخاطب ما به سریال‌های شبانه عادت كرده و می‌خواهد زود به نتیجه برسد؛ با این اوصاف تا آنجا كه توانستیم ریتم كار را تند كردیم و اگر بیش از این پیش می‌رفتیم به داستان لطمه می‌خورد.

وی در پایان صحبت‌های خود به تجربه كار با هنرمند اشاره كرد و افزود: كار با محمدرضا هنرمند تجربه‌ ارزنده‌ای بود، چراكه وی با وسواس و دقت عمل بسیار در زمان محدود كار می‌كرد و به هیچ عنوان اجازه نمی‌داد از یك پلان براحتی بگذریم. سخت‌ترین و پیچیده‌ترین بخش تدوین داستان‌ قسمت‌های اول رستوران مینو بود؛ تصاویری كه از مانیتور پخش می‌شد، باید تدوین موازی می‌شد تا از لحاظ زمانی منطقی از آب درمی‌آمد.
چیدن عوامل حرفه‌ای كنار هم كار ساده‌ای نیست و خود این انتخاب زمان بسیاری از گروه تولید می‌برد. جواد نوروزبیگی درخصوص چگونگی چیدن عوامل و همچنین انتخاب بازیگر گفت: هسته اصلی كار محمدرضا هنرمند، پرویز پرستویی و فاطمه معتمد آریا بود و زمانی كه من آمدم شكل كلی چگونگی حضور بازیگران ریخته شده بود و آقای پرستویی در انتخاب بازیگران این مجموعه بسیار موثر بود و تقریبا همه بازیگران اصلی و فرعی را كنار هم چید و بعد از آن من و تیم همكارم وارد مسائل تولید شدیم.

كم و كیف همكاری و میزان تعامل با مدیران شبكه، یكی از مسائلی است كه معمولا با اما و اگر همراه است، اما تهیه‌كننده مجموعه تلویزیونی آشپزباشی ضمن ابراز رضایت از این همكاری گفت: از همكاری با شبكه یك سیما راضی هستم ولی با این‌كه این سریال جای خودش را میان مخاطب باز كرده و بازخورد خوبی هم داشته، اما انتظارم به لحاظ كیفیت تولید خیلی بالاتر از آن چیزی است كه اكنون پخش می‌شود و اگر شرایط خوب پیش می‌رفت و آرامش هنگام تولید برقرار بود به نتیجه بهتری می‌رسیدیم، اما با همه این اوصاف، شبكه همكاری موثری با من داشت و معاونت سیما هم هیچ‌گاه پشت ما را خالی نكرد و همواره با پروژه همراه بود.

مجموعه آشپزباشی به لحاظ لوكیشن در چاردیواری محصور است و تنوع لوكیشن در كار دیده نمی‌شود. جواد نوروزبیگی در پایان صحبت‌های خود درباره تنوع لوكیشن گفت: لوكیشن‌ها در تصویر دیده نمی‌شود، اما بسیاری از فضاها مانند رستوران سنتی اكبر به متراژ 500 متر را خود ما ساختیم كه همین ساخت و ساز هزینه زیادی داشت یا رستوران مینو را بازسازی سنگین كردیم.
موسیقی تیتراژ اولیه سریال آشپزباشی یكی از عناصری است كه در شكل‌گیری این مجموعه نقش مهمی داشته است. امین هنرمند، آهنگساز درخصوص كم و كیف ساخت موسیقی برای آشپزباشی گفت: موسیقی این مجموعه از تیتراژ اولیه آغاز می‌شود و موسیقی این بخش را به گونه‌ای نوشتم كه مخاطبی كه آشنایی متوسطی با موسیقی دارد در هر بار شنیدن مكاشفه‌ای انجام دهد و با هر بار تكرار آن ارتباط عمیق‌تری با موزیك برقرار كند. بر همین اساس بسیار واضح است كه موسیقی، تیتراژ اول قصه آشپزباشی را روایت می‌كند. به این ترتیب كه در مقدمه فضای باشكوه و مفرحی متناسب با فضای مجلل یك رستوران به مخاطب عرضه می‌شود و پس از این مقدمه تم اصلی آشپزباشی كه بسیار ساده است، شنیده می‌شود اما در ادامه تقابل 2 ساز تار و كمانچه با یكدیگر را می‌شنویم كه این 2 ساز نماد اكبر و مینوست و مبین خودنمایی یكی بر دیگری است.


وی در ادامه افزود: بعد از معرفی تم اصلی موسیقی این جدال گسترش می‌یابد و رفته رفته دچار تنش می‌شود كه تا اندازه‌ای با طنز همراه است و كار به جایی می‌رسد كه هریك از سازهای تار و كمانچه در شیوه نواختن به نوبت از خود قاطعیت نشان می‌دهند و این تنش به اوج می‌رسد و پس از آن مخاطب فضایی با نشاط و كودكانه‌ای كه برگرفته از خستگی این جدال است را می‌شنود و در پایان تم اصلی آشپزباشی دوباره شنیده می‌شود كه خبر از چگونگی پایان این جدال دارد.
این آهنگساز در ادامه صحبت‌های خود به چرایی به‌كارگیری چنین شیوه بیان موسیقایی اشاره كرد و گفت: به جای این‌كه به فكر یك فضای عامه‌پسند و دلچسب از ابتدا تا انتهای تیتراژ باشم، دغدغه‌ام این بود كه قصه آشپزباشی را به زبان موسیقی بیان كنم و می‌بینیم كه این قصه از ابتدا تا انتهای داستان فضای دوست داشتنی‌ای ندارد و پر از لجبازی‌های كودكانه است.


صحبت‌های این آهنگساز به اینجا كه رسید از او خواستم درباره چرایی ضبط موسیقی این كار در كانادا و همچنین پیچیدگی‌های موجود در این مجموعه تلویزیونی بگوید: واقعیت این است كه موسیقی سریال آشپزباشی به لحاظ اجرایی غیر از تیتراژ اول كه پیچیدگی‌هایی داشت، كار سختی نبود و از اول تصمیم داشتم كار را در ایران ضبط كنم، منتها با برخی دوستان كه صحبت كردم، متوجه شدم نوازنده‌های ایرانی به ضبط دسته جمعی عادت ندارند و یك مقدار با فرهنگ كار نوازند‌ه‌های ایران دچار مشكل شدم و با توجه به این‌كه سال‌ها در كانادا زندگی و تحصیل كرده‌ام و روابط را می‌شناسم، تصمیم گرفتم كار را در كانادا ضبط كنم از همین‌رو با هزینه‌ای نزدیك به ایران و با عوامل خوب موسیقی این كار را ضبط كردم.
ضبط در كانادا امكاناتی در اختیارم گذاشت كه در ایران به آنها دسترسی نداشتم، مثلا صدابردار كارم، موسیقی بعضی از فیلم‌های هالیوودی مثل «كاپا تیو» را ضبط كرده بود یا پیانویی كه در آشپزباشی از آن استفاده شده بود پیانویی است از گلنگول، نوازنده بزرگ قرن بیست كه از آن استفاده كرده و این در حالی است كه در استودیو‌های ایران بندرت پیانوی خوب پیدا می‌شود.


امین هنرمند
در پایان صحبت‌های خود به تجربه همكاری خود با پدرش محمدرضا هنرمند اشاره كرد و گفت: همكاری من با پدر به سریال‌های كاكتوس برمی‌گردد، از آن زمان به بعد فرصت همكاری پیش نیامد تا این‌كه برای این سریال پیشنهاد داد و با توجه به فضای موسیقی كه پدر در نظر داشت، اتودهایی زدم تا این‌كه به فضای ذهن وی رسیدم. كار كردن با پدر كار ساده‌ای نیست، چراكه ایشان بسیار حساس است و روی برخی موارد وسواس زیادی به خرج می‌دهد. در ابتدای كار با مشكلاتی مواجه بودم كه با راهنمایی‌های پدر مشكلات را پشت سر گذاشتم و به واسطه اعتمادی كه وی به من داشت كار راحت‌تر و سریع‌تر پیش رفت.