1 آب از دستش نميچكه ! 2 آب از سر چشمه گله ! 3 آب از آب تكان نميخوره ! 4 آب از سرش گذشته ! 5 آب پاكي روي دستش ريخت ! 6 آب در كوزه و ما تشنه لبان ميگرديم ! 7 آب را گل آلود ميكنه كه ماهي بگيره ! 8 آب زير پوستش افتاده ! 9 آب كه يه جا بمونه، ميگنده . 10 آبكش و نگاه كن كه به كفگير ميگه تو سه سوراخ داري ! 11 آب كه از سر گذشت، چه يك ذرع چه صد ذرع ـ چه يك ني چه چه صد ني ! 12 آب كه سر بالا ميره، قورباغه ابوعطا ميخونه ! 13 آب نمي بينه و گرنه شناگر قابليه ! 14 آبي از او گرم نميشه ! 15 آتش كه گرفت، خشك و تر ميسوزد ! 16 آخر شاه منشي، كاه كشي است ! 17 آدم با كسي كه علي گفت، عمر نميگه ! 18 آدم بد حساب، دوبار ميده ! 19 آدم تنبل، عقل چهل وزير داره ! 20 آدم خوش معامله ، شريك مال مردمه ! 21 آدم دست پاچه، كار را دوبار ميكنه ! 22 آدم زنده، زندگي ميخواد ! 23 آدم گدا، اينهمه ادا ؟! 24 آدم گرسنه، خواب نان سنگك مي بينه ! 25 آدم ناشي، سرنا را از سر گشادش ميزنه ! 26 آرد خودمونو بيختيم، الك مونو آويختيم ! 27 آرزو بر جوانان عيب نيست ! 28 آستين نو پلو بخور ! 29 آسوده كسي كه خر نداره --- از كاه و جوش خبر نداره ! 30 آسه برو آسه بيا كه گربه شاخت نزنه ! 31 آشپز كه دوتا شد، آش يا شوره يا بي نمك ! 32 آش نخورده و دهن سوخته ! 33 آفتابه خرج لحيمه ! 34 آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هيچي ! 35 آفتابه و لولهنگ هر دو يك كار ميكنند، اما قيمتشان موقع گرو گذاشتن معلوم ميشه ! 36 آمدم ثواب كنم، كباب شدم ! 37 آمد زير ابروشو برداره، چشمش را كور كرد ! 38 آنانكه غني ترند، محتاج ترند ! 39 آنچه دلم خواست نه آن شد --- آنچه خدا خواست همان شد . 40 آنرا كه حساب پاكه، از محاسبه چه باكه ؟! 41 آنقدر بايست، تا علف زير پات سبز بشه ! 42 آنقدر سمن هست، كه ياسمن توش گمه ! 43 آنقدر مار خورده تا افعي شده ! 44 آن ممه را لولو برد ! 45 آنوقت كه جيك جيك مستانت بود، ياد زمستانت نبود ؟ 46 آواز دهل شنيده از دور خوشه !