-
کاربر سایت
دخترک
صدای ساز ویلن زن کور کوچه گرد بد آواز،
باز
از سوراخ پنجرۀ دوده گرفتۀ اتاق تنهایی من،
میجوید راه آشنا تا گوش زنگار گرفته،
که: یا مددی!
میدانم دختر پنج بهارۀ او،
که پیرهن آبی پر ستارهای کرده به تن،
و دامن سبز راه راه به پا،
چشم به پنجره دوخته که کی شود باز،
آید دستی برون به لطف و پشیزی همراه،
و ندایی: بود آیا مرا به ترانهای مهمان امشب؟
این بار نیز
دست کور میجوید شانه دخترکش در سکوت:
برویم!
نیست کسی پشت پنجره.
کلمات کلیدی این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن