-
مدیر بازنشسته
روش مبارزه مستقيم مبارزة مستقيم با تابش دزهاي بالا و كشنده و به منظور عقيم ساختن هميشگي و كشتن و يا زود رسيدن مرگ حشره صورت ميگيرد. براي مبارزه مستقيم، حساسيت به پرتو در بسياري از حشرات تاكنون مورد مطالعه قرار گرفته است و دز كشنده براي هر كدام از حشرات و همچنين بهترين مرحلة حساس به پرتو براي آنها تعيين گرديده است كه از جمله ميتوان به حشراتي كه بر روي دانة حبوبات و ساير محصولات انباري از جمله آرد گندم فعاليت ميكنند و موجب فساد آنها ميشوند، اشاره نمود.
در حال حاضر، سالانه بيش از نيم ميليون تن از مواد غذايي در 24 كشور دنيا مورد پرتوتابي قرار ميگيرند كه با دز مصرفي مناسب نه تنها جمعيت آفات تا زير آستانة خسارت اقتصادي كاهش مييابد بلكه بقاياي سوء يا آلودگي محيط زيست نيز در پي نخواهد داشت و با توجه به اينكه كشور ايران در حال حاضر سالانه واردكنندة مقدار زيادي محصولات مختلف كشاورزي ميباشد، احتمال ورود آفات انباري جديد به كشور از يك طرف و خسارت آفات انباري موجود در داخل كشور از سوي ديگر، ايجاب مينمايد كه گامي مؤثر در جهت مبارزه عليه آفات انباري با استفاده از روشهاي نوين برداشته شود تا با اعمال اين روشها ضمن مبارزة اصولي با آفات، مقداري نيز از مصرف سموم كه باعث آلودگي محيط زيست و برهم خوردن تعادل طبيعي موجودات زنده ميگردد، كاسته شود.
همانگونه كه اشاره شد، تأثير پرتو بر روي مراحل مختلف زندگي حشرات، متفاوت ميباشد كه در اين مبحث به آن پرداخته ميشود:
-
-
مدیر بازنشسته
اثر پرتوتابي بر روي مراحل مختلف رشد حشرات اثر بر روي مرحلة تخم
مرحلة جنيني يك جانور مشخصاً يكي از مراحل بسيار حساس زندگي آن نسبت به پرتوتابي است و حشرات نيز از اين امر مستثني نيستند. تخمهايي كه رشد فعال ندارند و فاقد سلولهاي حساس به پرتو (سلولهاي در حال تقسيم ميتوز) هستند در مقايسه با تخمهايي كه در مراحل بعدي رشد هستند معمولاً مقاومت بيشتري نشان ميدهند. به عنوان مثال تخمهاي در حال دياپوز گونههاي مختلف ملخها در دز يك كيلوراد زنده ميمانند. در حاليكه همين تخمها در دز مشابه، در مراحل قبل و بعد از دياپوز از بين ميروند.
در مجموع درصد مرگ و مير تخمها با مقدار دز و طول عمر آنها در زمان پرتوتابي ارتباط دارد. به طوري كه در مورد ملخها دز مورد نياز براي از بين بردن تخمهاي 11 روزه، 40 مرتبه بيشتر از دز مورد نياز براي از بين بردن تخمهاي 1 تا 2 روزه ميباشد. دزهاي غيركشنده ممكن است باعث كاهش ميزان متابوليسم تخمها شود و اغلب تفريخ آنها را به تعويق مياندازد.
وقتي كه تخمهاي جوان (جديد) و يا تخمهايي كه داراي رشد فعال هستند، پرتو داده شوند، تفريخ تخم ميتواند معيار ميزان حساسيت تخم نسبت به ارات پرتو باشد. اما اگر تخمها در مرحلة انتهايي رشد جنين مورد پرتوتابي قرار گيرند، مرگومير لاروها يا حتي مرگومير شفيرهها و بالغين ميتواند معيار خوبي براي تعيين ميزان حساسيت نسبت به پرتو باشد. ذوالفقاريه (73-1371) اثر پرتو گاما بر روي تخمهاي بيد غلات (Sirotroga cerealella) سوسك چهار نقطهاي حبوبات (Callosobruchus maculatus) و پروانة آراد (Ephestia juehniella zell) را مورد بررسي قرار داد. نتايج تحقيقات وي نشان داد كه دز كشندة جنين كه تا چهار روزة بيد غلات، Gy150-50 و دز متوقفكنندة رشد و نمو Gy130-40 بوده است. دز كشنده براي تخم سوسك چهار نقطهاي Gy30 بوده است كه از تفريخ تخمها جلوگيري نموده است. همچنين تخمهاي پروانة آراد با دز Gy200-50 در مدت زماني بين 24 ساعت تا 8 هفته بعد از پرتودهي كنترل شدهاند.
اثر بر روي مرحلة لاروي
پرتوتابي در مرحلةلاروي يك حشره ميتواند اثرات گوناگوني بر روي آن داشته باشد كه اين اثرات به ميزان دز، طول عمر و وضعيت فيزيولوژيكي حشره بستگي دارد. چنانچه ميزان دز به كار برده شده خيلي زياد باشد، مرگ اولين اثري است كه در نتيجة پرتوتابي به و جود ميآيد. در يك آزمايش براي تعيين اين اثرات، از لاروهاي Ephestia kuehniella استفاده شد كه تحت تابش دز 40 كيلوراد از اشعة ايكس قرار گرفتند. لاروهايي كه تحت تابش قرار نگرفته بودند طي مدت 3 روز به شفيره تبديل شدند در حالي كه لاروهاي پرتو ديده غيرفعال بودند و تا چند هفته بدون اينكه به شفيره تبديل شوند به زندگي خود ادامه دادند.
آزمايشاتي كه با لاروهاي شب پرة هندي (Plodia interpunctella) انجام شد، نشان دادند كه لاروهاي در حال دياپوز بعد از اينكه تحت تأثير دز كشندة اشعة گاما قرار گرفتند، ميتوانند بيش از دو ماه زندگي كنند و معمولاً مرگ فقط بعد از شكسته شدن دياپوز دروغي و تبديل شدن لاروها به شفيره به وجود ميآيد. نتايج برخي مطالعات نيز نشان ميدهد كه احتمالاً جلوگيري از فرايند ميتوتيك مهمترين اثر پرتوتابي بر روي لاروهاست و در عين حال كه طول عمر لاروها افزايش مييابد، پرتوتابي از شفيره شدن آنها جلوگيري ميكند به طوري كه لاروها در نهايت بدون تبديل شدن به شفيره ميميرند. با افزايش عمر لاروها، مقاومت آنها در قابل اثرات پرتو افزايش مييابد. در آزمايش ديگري كه با پورههاي سن قرمز پنبه (Dysdercus joenigii) در مراحل مختلف پورهگي انجام شد، نتايج حاصله نشان دادند كه مقاومت آنها متناسب با افزايش سن پورهگي، افزايش مييابد. طبق گزارشهاي ذوالفقاريه (74-1371) دز كشنده براي لاروهاي يك هفتهاي، دو هفتهاي و سه هفتهاي بيد غلات به ترتيب 1000، 2000 و 2500 گري بوده است و دز متوقفكنندة رشد و نمو براي آنها به ترتيب 200. 400 و 500 گري ميباشد. در رابطه با شيشة آرد دز كشندة Gy100 در مدت 24 روز، Gy200 در مدت 22 روز، Gy300 در مدت 11 روز، Gy500 در مدت 2 روز و Gy800 در مدت 2 ساعت بعد از پرتودهي لاروها را از بين ميبرد. دز كشنده براي لاروهاي سوسك چهار نقطهاي حبوبات را Gy110-30 گزارش نمود كه ميتواند لاروهاي اين حشره را ظرف مدت 24 ساعت تا 6 هفته از بين ببرد. لارو پروانههاي آراد نيز با دز Gy550-50 در مدت زماني بين 24 ساعت تا 8 هفته بعد از پرتودهي كنترل شدهاند. در شپشة دندانهدار (Oryzaephilus Sarinamensis)، لاروها با دز Gy 350-150 در مدت زماني بين 48 ساعت تا 4 هفته بعد از پرتودهي كنترل شدهاند.
اصولاً حشرات كامي كه از لاروهاي پرتوديده به وجود ميآيند ممكن است عقيم باشند و يا دست كم ميزان باروري در آنها به مقدار زيادي كاهش مييابد و علاوه بر آن طول عمر آنها نيز كاهش خواهد يافت. حشرات كاملي كه از لاروهاي پرتوديده به وجود ميآيند، اغلب داراي صفات غيرطبيعي هستند. اين صفات به ويژه در بالها و رقابت جنسي ديده ميشود.
-
-
مدیر بازنشسته
اثر بر روي مرحلة شفيرهگي در مرحلة شفيرهگي نيز همانند مرحلة جنيني، تقسيم سلولي و تمايز صورت ميگيرد. بنابراين تعجبآور نخواهد بود كه حساسيت شفيرهها نيز نسبت به پرتو مشابه حساسيت تخمهاي در حال رشد باشد.
پرتوتابي در مرحلة شفيرهگي ميتواند چند اثر قابل توجه در شفيرهها به وجود آورد كه از جمله ميتوان به مرگ و مير شفيرهها و ايجاد صفات غيرطبيعي در حشرات كامل و يا حتي به تعويق افتادن مرگ و مير حشرات كامل اشاره كرد. به طور كلي ميزان حساسيت شفيرهها نسبت به پرتوهاي گاما به طور مستقيم به طول عمر شفيرهها بستگي دارد، مگر آنكه دياپوز با استراحت به وجود آيد. ذوالفقاريه (74-1371) اظهار داشت كه دز كشنده براي شفيرة چهار روزه و هشت روزه بيد غلات به ترتيب 550 و 750 گري و دز متوقفكنندة رشد و نمو در هر يك از مراحل فوق، به ترتيب 250 و 350 گري ميباشد. براي شفيرههاي سوسك چهار نقطهاي حبوبات، دزهاي كشندة 370-30گري ميتوانند در طي مدت 24 ساعت تا 5 هفته آنها را از بين ببرد. شفيرههاي پروانة آرد نيز با دريافت دز 200-100 گري در مدت زان بين 24 ساعت تا دو هفته بع از پرتودهي كنترل شدند و در شيشة دندانهدار، شفيرهها تحت تأثير دز 10 تا 200گري در مدت زماني بين يك تا 6 هفته بعد از پرتودهي كنترل شدند.
آزمايشات انجام شده بر روي سرخرطومي يونجه (Hypera postica) نشان داده است زماني كه شفيرههاي سرخرطومي يونجه در سنهاي مختلف در معرض اشعة گاما قرار بگيرند، جوانترين شفيرهها نسبت به پرتو حساسيت بيشتري نشان ميدهند در صورتي كه با افزايش طول عمر، كاهش محسوسي در ميزان حساسيت به پرتو و مرگ و مير در شفيرهها به وجود ميآيد.
شفيرههاي مادة سرخرطومي يونجه در مقايسه با شفيرههاي نر، حساسيت بيشتري نسبت به پرتو دارند و بيش از 80 درصد بالغين، خارج شده از شفيرههاي پرتو ديدة نرها بودند در حالي كه اين مقدار در شاهد فقط 50% بود. وقتي كه شفيرههاي سرخرطومي يونجه با دزهاي غيركشنده پرتو داده شدند، اغلب تأخيري در تبديل شفيره به حشرة كامل به وجود ميآيد كه اين تأخير به ميزان دز و طول عمر شفيرهها بستگي دارد. حتي حشرات كامل كه از شفيرههاي پرتو ديده به وجود ميآيند از لحاظ ظاهري داراي صفات غيرطبيعي هستند كه از جمله ميتوان به تغيير شكل بالها اشاره كرد.
به وجود آمدن صفات غيرطبيعي به مقدار زيادي بستگي به دز پرتو دارد. بالها، پاها و شاخكها عموميترين اندامهايي هستند كه در آنها حالت غيرطبيعي پديد ميآيد. علاوه بر آن، قطعات دهاني و موها نيز تحت تأثير قرار ميگيرند. در اغلب اوقات بالهايي كه تغيير شكل دادهاند به شكل بادكنكهاي پر از آب تبديل ميشوند.
اثر بر روي مرحلة كامل
حشرات در مرحلة كامل در مقايسه با ساير مراحل رشدي نسبت به پرتو مقاومت بيشتري دارند. مطالعات انجام شده نشان ميدهند كه ميزان حساسيت به پرتو در سلولها به طور مستقيم به ميزان فعاليت تكثير آنها بستگي دارد و با درجة تمايز آنها نسبت عكس دارد. بنابراين در حشرات كامل به دليل تعداد كم سلولهاي در حال تكير و افزوني تعداد سلولهاي تمايز نيافته ميزان حساسيت آنها نسبت به پرت. كمتر خواهد بود. از اينرو برخي از بافتها مانند گونادها كه به طور معمول و طبيعي در حشرات كامل در حال تقسيم سلول هستند، نسبت به پرتو حساس ميباشند در حالي ساير بافتها مقاوم هستند. بهترين مشخصة قابل مشاهدة اثرات پرتو در حشرات كامل، ميزان مرگ و مير آنها است.
متوسط طول عمر حشرات مادة Trogoerma variable پس از پرتوتابي با دزهاي بين 10 تا 50 كيلوراد اشعة گاما در مقايسه با شاهد افزايش نشان ميدهد. كاهش ميزان متابوليسم نيز ميتواند به عنوان يك عامل كمككننده باشد اما در آن صورت بايستي انتظار داشت كه نرهاي پرتو ديده نيز طول عمر بيشتري نسبت به شاهد داشته باشند، در صورتي كه اين چنين نيست. به طور كلي متوسط طول عمر حشرات كامل با ميزان دز پرتو رابطة معكوسي دارد.
اثر پرتوگاما بر روي پروانه (حشره كامل) بيد غلات توسط ذوالفقاريه (1370) مورد بررسي قرار گرفت و مشخص گرديد كه دز كشنده براي پروانة يك روزه 1500گري و دز متوقفكنندة رشد و نمو براي آن 550گري ميباشد و چنين اظهار داشت كه جنين چهار روزه و پروانه توانستهاند بيشترين مقاومت را در برابر پرتو گاما از خود نشان دهند. وي همچنين اثر پرتو گاما را بر روي حشره كامل شپشة آرد مورد مطالعه قرار داد (1371) و اظهار داشت كه دز كشنده 100گري در مدت 60 روز، 200گري در مدت 21 روز، 300گري در مدت 21 روز، 500گري در مدت 14 روز، 800گري در مدت 8 روز، 1000 گري در مدت 6 روز، 1200گري در مدت 3 روز و 2500گري حشرة كامل را 2 ساعت بعد از پرتودهي كاملاً از بين ميبرند. براي سوسك چهار نقطهاي حبوبات نيز دزهاي كشندة 150-30گري ميتوانند حشره كامل را در مدت 24 ساعت تا 2 هفته از بين ببرند.
-
-
مدیر بازنشسته
حساسيت گونهها و نژادها در مقابل پرتو براساس نظر پترسون و جوزفسون (1981)، حساسيت گونههاي مختلف حشرات نسبت به پرتو كاملاً متفاوت است. بررسيهاي انجام شده نشان ميدهند كه حتي گونههاي داراي خويشاوندي نزديك سيستماتيك نيز ميتوانند در واكنشهايي كه در برابر پرتوها نشان ميدهند، كاملاً متفاوت باشند.
بررسيهاي انجام شده بر روي چهارگونه از سوسكهاي آرد ثابت كرده است كه گونههاي Tribolium confusum و T.descructor خيلي حساستر از T.castaneum و T.madens ميباشند. از طرفي پرتوتابي افراد نژادهاي يك گونه نشان داده كه همة افراد در مقابل پرتوها مرگ و مير يكساني ندارند. آزمايشات انجام شده بر روي 35 نژاد آزمايشگاهي و نژاد وحشي شپشة گندم كه از مناطق مختلف دنيا جمعآوري شده بودند، تفاوتهاي قابل ملاحظهاي را در ميزان مرگ و مير حشرات كامل بعد از پرتوتابي نشان دادند. بنابراين تشخيص دقيقگونه و نژاد آفت اهميت زيادي دارد و ميتواند موفقيت برنامة كنترل را تضمين كند.
روش غيرمستقيم
در اين روش كنترل جمعيت حشرات به طور غيرمستقيم و از طريق عقيم ساختن نرهاي آن به كمك تابش پرتوهاي راديواكتيو و رها ساختن نرهاي عقيم شده در اجتماع طبيعي آن حشره صورت ميگيرد كه در مباحث بعدي مفصلاً در مورد روش كار توضيح داده خواهد شد.
تكنيك عقيم كردن حشرات
اين تكنيك براي نخستين بار در جزيرة كوراسائو براي مبارزه با مگس دام يا لاروهاي مارپيچي (Cochliomyia hominivorax) و ريشه كردن ساختن آنها در سال 1954 آزمايش شد و موفقيتي كه از آن به دست آمد نشان داد كه اين روش را ميتوان در ساير نقاط جهان براي مبارزه با حشرات به كار برد.
همانگونه كه قبلاً اشاره شد در اين روش عمدتاً حشرات نر مدنظر هستند. عقيم ساختن نرها، روش جديدي براي مبارزة غيرشيميايي به منظور از بين بردن و ريشهكن ساختن حشرات است. در اين روش نرهاي حشرات را در آزمايشگاه با شرايط مساعد تغذيهاي، پرورش ميدهند به طوري كه زودتر از موقع طبيعي رشد و تكامل پيدا كنند سپس آنها را با انواع پرتوها مثلاً پرتوهاي گاما كه از Co60 تا Cs137 ساطع ميشود، عقيم ميسازند و يكي دو روز زودتر در مزارع رها ميكنند. عقيم شدن نرها مانع جفتگيري آنها با مادههاي طبيعي نخواهد شد ولي تخمهايي كه پس از جفتگيري نرهاي عقيم با مادههاي طبيعي به وجود ميآيند، قابل باز شدن و بارآوري و توليدمثل نيستند و نطفه ندارند. به اين ترتيب تعداد نوزادان حشره به مقدار قابل ملاحظهاي كاهش مييابد و با تكرار اين عمل ميتوان نسل يك حشره را در يك منطقة محدود به مقدار زيادي كاهش داد. براي جدا كردن حشرات نر و ماده از يكديگر، يكي از روشهاي متداول روش مكانيكي است كه از طريق تفاوت وزن يا اندازة شفيرة افراد نر و ماده صورت ميپذيرد كه به اين منظور ميتوان از الكهاي مخصوص كه ابعاد سوراخهاي آن مشخص ميباشند استفاده نمود و يا براي جدا كردن شفيرههاي نر و ماده براساس وزن ميتوان از جريان هوا (فشار هوا) استفاده كرده به طوري كه در يك جريان هواي خاص شفيرههاي سبكتر به طرف ديگر منتقل ميشوند و شفيرههاي سنگينتر كه مربوط به جنس ديگر است، باقي ميمانند.
بنابراين با توجه به موارد ذكر شده، مراحل اصلي اين روش شامل پرورش انبوه حشرة موردنظر، عقيم كردن آن و نهايتاً انتقال و رهاسازي آن در منطقه موردنظر است. وقتي كه حشرات پرورش يافته در آزمايشگاه به محيط زيست وارد ميشوند ميبايست از نظر كيفي، قدرتي و توانايي جفتگيري، مشابه افراد عادي جمعيت در طبيعت باشند. همچنين نكتة قابل ملاحظة ديگر اين است كه تعداد حشرات پورش يافتة عقيم ميبايست نسبت مناسبي به كل جمعيت آن حشره در طبيعت را داشته باشند تا اين روش بتواند اهداف خود را با موفقيت دنبال نمايد. در اين روش نبايد انتظار داشت كه حشرات در زمان اندكي كنترل شوند بلكه نتايج كاربرد اين روش با گذشت زمان آشكار خواهد شد. بنابراين ميتوان اين روش را در كنار ساير روشهاي كنترل آفات به عنوان روشي مكمل در طي برنامههاي وسيع كنترل آفات در نظر گرفت.
مهمترين مشكل موجود در اين روش آناست كه در طي انجام مبارزه ممكن است افرادي از جمعيت به خارج مهاجرت كنند و يا حتي افراد جديدي از همان جمعيت از خارج به داخل مهاجرت داشته باشند. واحد زماني در اين روش، يك نسل از حشره ميباشد. به عنوان مثال زمان تغيير و تبديل تعدادي از تخمها به حشراتي كه خود تخمگذاري ميكنند يك نسل يا چرخة زندگي ميباشد. جمعيت حشرات عقيم و حشرات طبيعي با گذشت زمان در طي نسلهاي مختلف تغيير ميكنند. در نسل اول به طور تقريب يك ميليون فرد از حشرة مورد نظر از هر دو جنس نر و ماده وجود دارد كه البته در اينجا جنس افراد ناديده گرفته شده است. ولي چنانچه در نظر بگيريم تعداد نرها و مادهها تقريباً مساوي باشند بنابراين از مجموع اين يك ميليون حشره، 500000 فرد ماده و 500000 فرد نر خواهند بود. جمعيت حشره در صورت عدم وجود عوامل كنترل كننده از نسلي به نسل ديگر افزايش خواهد داشت به طوري كه تعداد افراد از يك ميليون فرد در نسل اول به 625 ميليون فرد در نسل چهارم (4F) خواهد رسيد يعني نرخ رشد آن 5 برابر خواهد شد. در اين مثال با وارد شدن 9 ميليون حشرة كاملاً عقيم تغييرات ديگري را مشاهده ميكنيم. حشرات عقيم رها شده به طور كامل با حشرات طبيعي و سالم از نظر جفتگيري رقابت ميكنند و اين در حالي است كه به ازاء هر يك فرد حشرة سالم، 9 فرد حشرة عقيم وجود دارد (يعني نسبت 9:1 است). بايد در نظر داشت كه حشرات مادة عقيم كه رها شدهاند، توانايي توليدمثل را ندارند ولي ميتوانند حشرات سالم طبيعي را براي جفتگيري واقع شوند، نتيجة آن بروز 90% عقيمي خواهد بود (يا به عبارت ديگر 90% كاهش در باروري كل جمعيت مشاهده خواهد شد). پس نهايتاً فقط 10% از جمعيت حشرات سالم در طبيعت توانايي توليدمثل و به وجود آوردن افراد جديد را خواهند داشت. به عبارت ديگر در يك جمعيت يك ميليوني با وارد كردن افراد عقيم فقط 100000 فرد در نسل بعدي به وجود خواهند آمد و چنانچه اين عده از افراد بتوانند جمعيت خود را 5 برابر نمايند، بنابراين نسل بعدي (1F) فقط داراي 500000 فرد خواهد بود. نكته مهم و بسيار مثبت در اين مثال آن است كه جمعيت اول در نسل بعدي به ميزان 50% كاهش خواهد يافت.
اگر چنانچه توليد 9000000 فرد عقيم براي نسل اول امكانپذير باشد و اين چنين نتايج مثبتي را داشته باشد، بنابراين ميتوان اين عمليات را براي هر يك از نسلهاي بعدي نيز تكرار نمود و حتي مشاهده ميكنيم كه نسبت افراد عقيم به بارور در نسل دوم 18:1 شده است كه دو برابر ميزان اين نسبت در نسل اول (9:1) ميباشد و به تدريج از آنجايي كه تعداد جمعيت كاهش پيدا ميكند، كم شدن ميزان باروري حشرات چشمگيرتر خواهد بود. هدف نهايي اين روش افزايش نسبت جمعيت حشرات عقيم به بارور تا جايي است كه حذف و انقراض كامل حشرة آفت موردنظر به وجود آيد.
با توجه به موارد مذكور، اگر:
P = تعداد افراد در نسل اول
N = تعداد افراد عقيم رها شده در هر نسل
S = درجة ميزان عقيمي در جمعيت در اثر رهاسازي حشرات عقيم
R = نرخ رشد جمعيت در هر نسل
1F = تعداد افراد ورودي به نسل بعدي
بنابراين خواهيم داشت:
تصور بر اين است كه رهاسازي نرهاي عقيم تنها در هنگامي مفيد خواهد بود كه نسبت حشرات عقيم رها شده به اندازهاي زياد باشد كه بتواند كاملاً توانايي باروري حشرات طبيعي را از بين ببرد.
-
-
مدیر بازنشسته
مثالي از روش sit: ريشهكن ساختن مگس دام يكي از مهمترين مواردي كه در اين رابطه از راديوايزوتوپها استفاده شده است، مبارزه عليه مگس دام (ochliomya hominivorax) ميباشد كه در مرحلة لاروي به حالت انگل زندگي ميكنند. لاروهاي اين حشره در زخمها و خراشيدگيهاي پوست بدن دامها از قبيل گاو، گوسفند، بز، خوك، گاو كوهي، خرگوش و بسياري از حيوانات خونگرم جمع شده و به طور گروهي از بافتهاي ماهيچهاي زير پوست اين حيوانات تغذيه مينمايند و رشد ميكنند. اين زخمهاي آلوده، ساير مگسها را نيز براي تخمگذاري جلب مينمايند و به اين صورت لاروهاي زياد، سوراخهاي متعددي در گوشت اين حيوانات ايجاد ميكنند به طور يكه اگر به درستي و سريعاً به وسيلة مواد شيميايي مبارزه به عمل نيايد، حيوان آلوده از بين ميرود.
نخستين مرحله براي انجام مبارزه با اين حشره، جمعآوري اطلاعات از زيستشناسي اين حشره بود. آنچه زيستشناسان از زندگي اين حشره اطلاع كسب كردهاند، اين است كه اين حشره زماني كه به مرحلة بلوغ كامل ميرسد، پرواز ميكند و مادههاي آن تخمهاي خود را در دستههايي كه در حدود 200 عدد ميباشند در پوست حيوانات خون گرم (مخصوصاً در گلهها گاو و گوسفند) در اطراف خراشها، بريدگيها، زخمها، جاي گاز و نيش ساير حشرات و همچنين در كنار ناف حيواناتي كه تازه به دنيا آمدهاند، قرار ميگيرند.
تخمها پس از 12 تا 24 ساعت باز شده و از آنها لاروهاي كوچكي بيرون ميآيند كه از گوشت زخم حيوان تغذيه ميكنند و بافتهاي سالم را نيز خراب ميكنند. لاروها پس از پنج يا شش روز تغذيه، كامل ميشوند. پس از آن سوراخهايي در زخم ايجاد ميكرده، بيرون ميآيند و به زمين ميافتند و وارد مرحلة دوم زندگي خود (شفيرهگي) ميشوند. در درون منافذ خاك به مدت 8 روز در هواي گرم باقي ميمانند. سپس حشرات كامل از آنها بيرون ميآيند و در سطح زمين حركت ميكنند و به نزديكترين گياهاني كه ميرسند، بالا ميروند و به تدريج بالهاي خود را باز كرده و پرواز مينايند. اين مگسها پس از 2 الي 4 روز جفتگيري ميكنند و مادهها هنگامي كه 6 روزه شدند براي تخمگذاري آماده ميشوند و حشرات كامل معمولاً پس از 6 هفته از بين ميروند. به اين ترتيب چرخة زندگي اين حشره مدت 20 تا 50 روز است يا به عبارت ديگر در هواي گرم هر سه هفته يك با رو در هواي خنك هر پنج تا شش هفته يك بار يك نسل تازه ظاهر ميشود.
در سال 1938، نيپلينگ براي مبارزه با اين حشره روش مناسبي را ارائه نمود. از آنجايي كه مشخص شده بود كه مادهها فقط يك مرتبه جفتگيري ميكنند، بنابراين اگر راهي پيدا ميشد كه حشرة نر را منع ميكرد تا تخمهاي ماده را نطفهدار و بارور سازد، تمام جمعيت حشره ممكن بود از بين برود. در اين رابطه به وسيلة تابش پرتوها موفق شد كه حشرات نر را عقيم نمايد و در ميان اجتماع زياد حشرات رها سازد. تمام حشرات مادهاي كه با نرهاي عقيم شده جفتگيري كردند، تخمهايي گذاشتند كه بدون نطفه بودند و باز نميشدند و توليد لارو نميكردند. همين امر نشان داد كه اگر به اندازة كافي نرهاي عقيم شده در محوطة محدودي رها شوند، به وسيلة آنها به نسبت زيادي با اجتماع اين حشره ميتوان مبارزه كرد به طوري كه اگر فقط از حشرات نر در اجتماعي از حشرات عقيم باشد، 90% از تخمهايي كه مادهها ميگذارند باز نشده و حشرهاي از آنها به وجود نميآيد.
پرتوهاي حاصل از Co60 ميتوانند منجر به عقيم شدن حشرة نر گردند و در حقيقت آزمايشات انجام شده نشان دادند كه مقدار دز در حدود 3 كيلوراد سبب عقيم شدن كامل مگسهاي نر ميشود و ظاهراً هيچگونه ضرر ديگري به حشره وارد نميآورد يعني حشره به طور طبيعي ميتواند جفتگيري كند ولي تخمهايي كه حشرات ماده پس از اين جفتگيري ميگذارند، فاقد قدرت باز شدن و رشد كردن ميباشند.
پس از نيپلينگ، عدهاي از دانشمندان به رهبري آرتور ليندكوئيست به منظور مبارزه با مگس دام و بررسي اثرات Co60 آغاز به كار كردند. آنها ابتدا به پرورش مصنوعي اين حشره اقدام نمودند به اين ترتيب كه مگسها را در قفسي كه در آن آب گذارده بودند نگاه داشتند و در 10 روز قبل از تخمگذاري، آنها را با عصارة گوشت ذا دادند. مادهها به آساني در گوشت گاو تخمگذاري ميكنند. مخلوطي از گوشت تازة گاو بدون چربي و كمي خون در ظروف مخصوص تهيه گرديد تا حشرات ماده تخمهاي خود را بر روي آن بگذارند. چناچه اين مخلوط گرم نگاه داشته شود، تخمها باز ميشوند و لارو حشره از تخمها خارج ميگردد و تا حد تكامل خود در مخلوط گوشت و خون، زندگي و رشد ميكند. به اين ترتيب حشرات به راحتي و به تعداد زياد در آزمايشگاه پرورش داده ميشوند.
مرحلة بعدي، آزمايش نرهاي عقيم بود كه به اين منظور حشره در مرحلة شفيرهگي در معرض تابش پرتو با دز 5-3 كيلوراد (به مدت 5 روز و دماي 80 درجه فارنهايت) قرار داده شد كه به تدريج حشرات عقيم از هر دو جنس نر و ماده خارج شدند. اين حشرات را به نسبت 100 حشرة نر براي هر مايل مربع در هر هفته و به مدت 3 اه در جزيرة كوچكي به نام سانيبل در غرب فلوريدا رها كردند و ضمناً بزهايي را كه داراي زخم و خراش و جراحاتي بودند در جزيره وارد نمودند تا بتوانند معلوم كنند كه آيا تودههاي تخمهاي حشره، باز ميشوند يا خير. پس از گذشت سه ماه مشاهده شد كه در حدود از تودة تخمها باز شدند و حشراتي توليد كردهاند. مشاهدة اين وضعيت ابتد نااميدكننده بود ولي به زودي دانشمندان دريافتند كه ممكن است نرهاي سالم و عقيم نشده از فلوريدا كه فاصلة زيادي با محل آزمايش نداشت به اين جزيره پرواز كرده باشند و يا باد آنها را به اين جزيره آورده باشد. بنابراين لازم بود كه اين آزمايش مجدداً تكرار شود لذا جستجو براي پيدا كردن جزيرهاي كه كاملاً ايزوله باشد ادامه يافت تا مجدداً جزيرة كوراسائو در نزديكي سواحل ونزوئلا براي اين آزمايش مناسب تشخيص داده شد كه در آن زمان (سال 1954) مگس دام در آن منطقه بسيار فراوان بود. مگسها قبلاً در آزمايشگاه پرورش داده شدند و در تابستان به تدريج در هر هفته 400 حشره نر عقيم شده در هر مايل مربع در اين جزيره با هواپيما رها شدند و براي مطالعة نتايج آن، بزهاي زخمي را در يازده محل در نقاط مختلف جزيره نگاه داشتند تا براي تخمگذاري مادهها، مكان مناسب آماده باشد. هر روز تخمهايي كه بر روي آنها گذاشته ميشد براي امتحان جمعآوري و به آزمايشگاه منتقل ميگرديد تا پس از باز شدن، نسبت لاروهاي خارج شده از آنها تعيين گردد. در اواخل آزمايش ديگر هيچ تخم بارور مشاهده نشد و دامداران جزيرة كوراسائو نيز گزارش جديدي دربارة بروز اين عارضه در دامها ندادند و به اين ترتيب با اين آزمايشات مشخص گرديد كه هيچ حيوان بيماري در اين جزيره وجود ندارد و اجتماع مگس دام كاملاً در اين محل از بين رفته است.
موضوع ريشهكن شدن مگس دام از جزيرة كوراسائو به وسيلة رها كردن نرهاي عقيم شدة آن حشره با اشعة گاما در مجامع و كنفرانسهاي جهاني مورد گفتگو و بحثهاي زيادي قرار گرفته است تا از اين روش براي مبارزه با ساير آفات نيز استفاده شود. بوشلاند و همكاران به كار بردن اين تكنيك را براي از بين بردن ساير حشرات مورد مطالعه قرار دادند و اظهار داشتند كه جهت رسيدن به موفقيت كامل براي مبارزه عليه حشرات و ريشهكن كردن آنها با روش رها ساختن نرهاي عقيم شده، لازم است كه شرايط مشروحة زير از هر جهت فراهم باشد:
1- انبوهي جمعيت حشره بايد كم باشد و اگر زياد است بايستي ابتدا آن را با ساير روشها از جمله مبارزة شيميايي و استفاده از حشرهكشها تقليل داد.
2- پرورش تودههاي زياد حشره در آزمايشگاه به سهولت امكانپذير باشد.
3- عقيم ساختن حشرات نر به وسيلة پرتوها نبايستي در قدرت عمل جفتگيري آنها تأثير نامطلوب داشته باشد و به علاوه حشرات ماده نيز از جفت شدن با حشرة عقيم امتناعي نورزند.
4- بهتر است كه مادهها در طول زندگي خود فقط يك بار جفتگيري كنند و لي اگر جفتگيري مادهها چندين بار باشد، به هر حال هر قدر كه تعداد نرهاي عقيم رها شده به نسبت زيادتر از نرهاي طبيعي شوند، توليد تخمهاي غيربارور نيز بيشتر خواهد بود.
5- اندازهگيري مقدار جمعيت حشره در واحد سطح بايد با وسايلي ميسر باشد كه به كمك آن بتوان به دقت تعداد رهاسازي حشرات عقيم شده را تخمين زد.
6- منطقهاي كه براي ريشهكني يك حشره خاص در نظر گرفه شده است بايد از طريق قرنطينه يا ساير روشها بتوان از ساير مناطق مجزا نمود به طوري كه احتمال مجدد هجوم حشره به آن منطقه، از اطراف و نقاط ديگر وجود نداشته باشد.
بنابراين براي اطلاع از اينكه آيا تكنيك رها كردن نرهاي عقيم براي مبارزه و از بين بردن حشرات، عملي و قابل اجرا ميباشد يا خير، بايستي مسائل مختلفي را مدنظر قرار داده و قبلاً به آنها توجه نمود از قبيل تأثيرات تابش بر روي گونههاي مختلف، عادات حشره و تمايلات اجتماعي گونهها، ترتيب و وسعتن ميدان مهاجرت آنها و بعضي خصوصيات ديگر.
-
-
مدیر بازنشسته
بهداشت و محافظت از فرآوردههای غذايی در سال 1983 كميته تخصصي سازمانهاي خواربار و كشاورزي همچنين بهداشت جهاني در مورد ايمني مواد غذايي به اين نتيجه رسيدند كه بيماريهاي حاصل از فساد مواد غذايي با اينكه در منابع آماري اعلام نشدهاند، يكي از شايعترين تهديدها براي سلامتي بشر و يكي از دلايل مهم كاهش بهره اقتصادي ميباشند.
در طي دهها و هزاران سال، انسان روشهاي مختلفي مانند نمك سود كردن، پختن، دود دادن، كنسرو كردن، منجمد كردن و نگهداري به وسيلة مواد شيميايي را براي حفظ مواد غذايي مورد استفاده قرار داده است. جديدترين روش نگهداري كه به اين ليست اضافه شده است، روش پرتودهي ميباشد كه عبارت از قرار دادن مواد غذايي در مقابل مقدار دقيق و معيني از پرتوهاي يونساز ميباشد. استفاده از روش پرتودهي ميتواند فساد مواد غذايي را به تأخير اندازد و باعث كاهش آلودگيهاي حاصل از ساير حشرات و موجودات زندهاي كه عامل ايجاد فساد مواد غذايي هستند، گردد. اما روشها و وسايلي كه جهت پرتودهي مواد غذايي بايد به كار برده شود، سلامتي و ايمني كه بايد در نظر گرفته شود و مسائلي كه در مورد اين روش از نگهداري وجود دارد، پرتودهي مواد غذايي را در طبقة خاص خود قرار ميدهد.
-
-
مدیر بازنشسته
اثرات پرتودهی مواد غذايی
طبق بررسيهاي انجام شده منافع استفاده از پرتودهي بيش از معايب آن ميباشد و مطمئناً اگر ترديدي در مورد ايمني ماده غذايي پرتو ديده وجود داشته باشد، حتي بيشترين منابع هم نميتواند تصويب اين مسئله را توجيه نمايد.
تغذيه دامها با مواد غذايي پرتودهي شده
مطالعات مربوط به بررسيهاي تغذية دامها پرهزينه است بنابراين در سال 1970، iaea و fao به پيشنهاد who جهت انجام پروژههاي بينالمللي، در زمينة پرتودهي مواد غذايي هاهنگ شدند. اين پروژه به طور يكنواخت در اكثر كشورهاي جهان به صورتي تنظيم شد كه مواد غذايي پرتو ديده با دزهايي حداكثر تا 10 كيلوگري كه به دامها خورانده شده بود، مورد بررسي قرار گيرد. در اين برنامه 24 كشور شركت كردند و مطالعات بسيار جامعي را بر روي تغذية مواد غذايي مختلف با پرتودهي محصولاتي مانند گندم، آرد، سيبزميني، برنج و غيره انجام دادند. اين محصولات در كشورهاي در حال توسعه داراي اهميت بوده و براي پرتودهي تا دز 10 كيلوگري مناسب ميباشند.
در هيچكدام از مطالعات انجام شده در رابطه با سرطانزايي و يا توليد مواد سمي توسط مواد غذايي پرتو داده شده، گزارشي ارائه نشد بنابراين اعلام گرديد كه ماده غذايي پرتوديده با دز 10 كيلوگري يا پايينتر از آن هيچگونه آثار سويي براي مصرفكننده ندارد.
مطالعات اخير آمريكاييها بر روي پرتودهي گوشت مرغ بسيار قابل توجه بود زيرا اين تحقيق در حدود دزهاي بسيار بالا (حدود 85 كيلوگري) صورت گرفته است. سگها، موشها و مگسهاي ميوه با گوشت مرغ منجمد كه با روش پرتودهي با الكترون، پرتوهي با گاما و ضدعفوني با حرارت تيمار شده بودند، مورد تغذيه قرار گرفتند و هيچگونه تغييري مربوط به اثرات پرتو حتي زماني كه گوشت موردنظر با دزي در حدود 6 برابر بيش از دز مجاز پيشنهاد شده براي مصرف انسان مصرف گرديده بود، مشاهده نشد.
-
-
مدیر بازنشسته
تغييرات خصوصيات كيفی مواد غذايی پرتودهی شده تغييرات شيميايي كه در اثر پرتودهي در ماده غذايي به وجود ميآيد ممكن است باعث اثرات قابل ملاحظهاي در طعم و مزه شود. ميزان اين تغيير عملاً به نوع ماده غذايي پرتودهي شده، به ميزان دز و عوامل مختلف ديگر مانند درجه حرارت در حين عمل پرتودهي بستگي دارد. بعضي از مواد غذايي حتي در دزهاي بسيار پايين هم تغيير مزه ميدهند. شير و ديگر فرآوردههاي لبني از مواد غذايي بسيار حساس در مقابل پرتو ميباشند. دزهاي بالا كه جهت استريل كردن گوشت مورد نياز است سبب تغييرات ناخواستهاي در طعم گوشت ميشوند و چنين به نظر ميرسد كه تغييرات اتفاق افتاده در گوشت لخم بيشتر از گوشت با چربي است. معمولاً تغيير طعم كه پس از پرتودهي به وجود ميآيد، در خلال نگهداري و يا پختن كم شده يا از بين ميرود. تحقيقات انجام شده نشان ميدهند گوشت زماني كه در درجه حرارت پايين مورد پرتودهي قرار ميگيرد از نظر طعم، تغيير اندكي دارد اما اصولاً مواد مغذي اصلي مثل پروتئين، كربوهيدراتها و چربيها نسبت به دزهاي پرتودهي تا 10 كيلوگرم مقاوم ميباشند.
در دزهاي كم تا 1 كيلوگري، كاهش ويتامينها و ارزش ماده غذايي پرتو ديده بسيار ناچيز است و اهميتي ندارد. در دزهاي متوسط بين 1 تا 10 كيلوگري كاهش بعضي ويتامينها ممكن است در مواد غذايي كه در طي پرتودهي يا انبارداري در معرض هوا قرار ميگيرند، به وجود آيد. در دزهاي بالا بين 50-10 كيلوگري ميتوان از صدمه به ويتامينها به وسيلة اندازهگيريهاي ايمني مواد غذايي، پرتودهي در درجه حرارتهاي پايين و ممانعت از ورود هوا در خلال عمل نگهداري و انبارداري جلوگيري نمود. با استفاده از اين روش ميتوان كاهش ويتامينها در دزهاي بالا را به سطحي رساند كه در دزهاي متوسط صورت ميگيرد.
بعضي از ويتامينها مثل ريبوفلاوين، نياسين و ويتامين d در مقابل پرتو نسبتاً مقاوم هستند ولي ويتامينهاي c و k و e و b و a به راحتي متلاشي شده و از بين ميروند.
همچنين پرتودهي مواد غذايي ممكن است تغييرات شيميايي بسيار جزئي در مواد غذايي به وجود آورد ولي هيچكدام از تغييرات شناخته شده مضر يا خطرناك نميباشند. بعضي از تغييرات شيميايي باعث به وجود آمدن فرآوردههايي ميشوند كه اصطلاحاً فرآوردههاي راديوليتيك ناميده ميشوند. آزمايشات انجام شده نشان دادهاند كه اين مواد از انواع مشخصي مثل گلوكز، اسيد فرميك، اتيل آلدئيد و دي اكسيدكربن ميباشند كه به طور طبيعي در مواد غذايي موجود بوده يا به وسيلة حرارت ايجاد ميگردند. ايمني اين فرآوردهها به طور قطعي آزمايش شده و هيچگونه مدركي حاكي از زيان آنها ارائه نشده است. ادارة كل غذا و دارو در ايالت متحده آمريكا اظهار داشته است كل مقدار فراوردههاي راديوليتيك كه ممكن است بعد از پرتودهي مواد غذايي با دز 1 كيلوگري تشكيل گردد بايد كمتر از 3 ميليگرمي در هر كيلوگرم ماده غذايي يا كمتر از 3 قسمت در هر ميليون باشد.
علاوه بر موارد مذكور، در خلال پرتودهي مواد غذايي ممكن است يك سري راديكالهاي آزاد نيز به وجود آيند. راديكالهاي آزاد اتمها و مولكولهايي با الكترونهاي فرد هستند كه ميتوانند در طي عمل پرتودهي، همچنين به وسيلة روشهاي ديگر مثل برشته كردن نان، سرخ كردن و يا خشك كردن و در جريان مراحل اكسيداسيون طبيعي در مواد غذايي تشكيل گردند. اين راديكالها بسيار فعال و و اكنشدار هستند و ساختمان بيثباتي دارند كه دائماً براي تشكيل محصولات با ثبات نسبت به مواد (اجسام) عكسالعمل نشان ميدهند.
-
-
مدیر بازنشسته
كنترل جوانهزنی و قوه ناميه دزهاي پايين پرتودهي، از جوانهزني غدههاي سيبزمين و غدههاي پياز، سير، زنجبيل و شاهبلوط جلوگيري به عمل ميآورد. دز مورد نياز جهت جلوگيري از جوانهزني غدههاي سيبزميني و يام بين 14/0-08/0 كيلوگري، براي زنجبيل بين 15/0-04/0 كيلوگري، براي پياز و سير و موسير 12/0-03/0 كيلوگري و براي شاه بلوط دزي تقريباً معادل 20/0 كيلوگري ميباشد. در بعضي ارقام سيبزميني تيره شدن حاصل از پخت سيبزمينيهاي پرتو ديده بيشتر از پرتو نديده ميباشد و سيبزمينيهاي پرتوديده مقاومت كمتري نسبت به پوسيدگي دارند. پرتودهي تجاري سيبزميني و پياز در ژاپن از سال 1973 كه استفاده از مواد شيميايي جهت جلوگيري از جوانهزني تحريم شد انجام گرفت. تحقيقات انجام شده در پاكستان نشان داده است كه پرتودهي غدههاي سيبزميني توسط اشعة گاما با دز 1/0 كيلوگري و نگهداري در انبار با درجه حرارت 2 20 درجه سانتيگراد ميتواند به راحتي غدههاي سيبزميني را براي يك دورة شش ماهه در شرايط مطلوبي نگه دارد. استفاده از اين روش در پاكستان به مراتب ارزانتر از نگهداري غدههاي سيبزميني در انبارهاي خنك ميباشد.
پرتودهي براي جلوگيري از جوانهزني به مدت طولاني و محافظت از كيفيت مطلوب در پياز و سير در زمان انبارداري مفيدي ميباشد. پرتودهي صنعتي اين محصولات در كشورهاي آلمان و لهستان در حال حاضر انجام ميشود.
كنترل جوانهزني جو در خلال توليد مخمر، از اهميت اقتصادي زيادي برخوردار است. كاربرد دزهاي بي 50/0-25/0 كيلوگري اگرچه بر روي جو (خشك شده در هوا) از رويش نوك ساقه و ريشههاي پيچيده در خلال توليد مخمر جلوگيري نميكنند ولي به طور محسوس رشد ريشه را كند ميكنند. در اين حالت كيفيت بالاي مخمر زماني ميتواند به دست آيد كه فساد حاصل از رشد كاهش يابد. دزهاي خيلي پايين بين 10/0-01/0 كيلوگري قدرت جوانهزني جو را تحريك ميكنند و نتيجتاً ميتوان از اين پديده در كوتاه كردن مراحل تخمير و افزايش ظرفيت توليد گياهان سازندة مخمر استفاده نمود.
-
-
مدیر بازنشسته
كنترل آفات پرتودهي با دزهاي نسبتاً پائين (تا 50/0 كيلوگري) سبب كشته شدن يا عقيم نمودن تمام مراحل مختلف تكاملي آفات معمولي غلات، حتي تخمهاي واقع در داخل دانه ميگردد. ميوههاي خشك، سبزيجات و خشكبار هميشه در معرض حملة حشرات ميباشند و بعضي از اين محصولات مخصوصاً ميوهها نميتوانند به غير از پرتودهي به وسيلة روشهاي شيميايي يا عوامل فيزيكي، ضدعفوني گردند. استفاده از دزهاي بين 7/0-2/0 كيلوگري بر روي محصولاتي مانند ميوههاي خشك، سبزيجات و خشكبار كه به طور مناسبي بستهبندي شدهاند اثرات مثبتي در جلوگيري از آلودگي آنها به حشرات دارد. اين روش ميتواند در كاهش فساد ماهي خشك شده كه يك منبع پروتئيني مهم در بسياري از كشورهاي در حال توسعه ميباشد، مورد بهرهبرداري قرار گيرد. همچنين پرتودهي ميتواند به منظور ضدعفوني مواد غذايي آلوده به حشرات به طور قابل توجهي در بهبود تجارت بعضي ميوهجات مناطق گرمسيري و نيمه گرمسيري نظير مركبات، مانگو و پاپايا اثر بگذارد. از آنجايي كه روش پرتودهي باعث جلوگيري از ورود حشرات مضر از طريق واردات مواد غذايي ميگردد، در اين صورت اين روش ميتواند جايگزيني مناسب جهت استفاده از مواد شيميايي گازي براي ضدعفوني كردن مواد غذايي از نقطه نظر قوانين قرنطينه گردد. براي ثال مگس ميوه و حتي شپشة مانگو كه در عمق دانه قرار ميگيرند ميتوانند توسط پرتودهي تحت كنترل درآورده شوند. در پاكستان پرتودهي محصولات نظير خرما، انجير، زردآلو، بادام زميني و گردو و با دز 25/0 كيلوگري و نگهداري در دماي 10 درجه سانتيگراد نتايج بسيار خوبي را از نظر كاهش جمعيت آفات انباري به دنبال داشته است.
-
کلمات کلیدی این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن