کیومرث
از کیومرث در اوستا به عنوان اولین پادشاه در جهان و نیز نخستین انسان نام برده شده است . ابن بلخی مدت پادشاهی کیومرث را 40 سال و طول عمرش را 1000 سال آورده است .
روایات حمزه اصفهانی ، مسعودی ، بیرونی و صاحب مجمل التواریخ و القصص از کیومرث به عنوان حضرت آدم ( ع ) طبق روایات و منابع پهلوی یاد کرده اند بنابراین اکثر داستانهایی که در خصوص حضرت آدم وجود دارد در مورد کیومرث نیز ذکر شده است .

هوشنگ
هوشنگ دومین پادشاه ایران زمین و بنابر روایتی پسر کیومرث و به روایتی فرزند سیامک فرزند ارشد کیومرث است که سیامک در جنگ با دیوان کشته شده است . هوشنگ به خون خواهی پدر خود سیامک به همراه پدر بزرگ خود کیومرث به جنگ با دیوان رفته و انتقام پدر خود را از آنان می گیرد .
هوشنگ پدید آورنده آهن است و زمان او کاریز و هدایت آب مورد استفاده قرار گرفت که موجب پیشرفت کشاورزی گردید . همچنین اختراع آتش نیز به او نسبت داده شده است . مرکز فرمانروایی هوشنگ شهر استخر بوده و مردم ایشان و برادرش ویکرت را پیامبر می دانستند و مدت پادشاهی او 40 سال است . اهلی کردن جانوران درست کردن چرم از پوست آنها حفر کاریز خانه سازی و احداث شهر دامغان و استخر را به وی نسبت داده اند .

تهمورث
تهمورث پسر هوشنگ بوده ومدت پادشاهی وی 30 سال است . پیدایش خط در زمان وی اتفاق افتاده است . تهمورث هم پادشاه و هم پهلوان بوده و همچنین مومن و خدا پرست بوده است و در زمان او بت پرستی ممنوع بوده و خدا پرستی رواج یافته است . روزه گرفت نیز در زمان وی متداول شد و سبب آن بود که قحطی سختی به وجود آمد و تهمورث فرمان داد اغنیاء به غذای شام اکتفا کرده و از خوردن غذای روز خود داری نمایند و آن را به فقرا دهند .
بنا کردن شهرهای مرو ، آمل ، طبرستان ، ساری و اصفهان را به وی نسبت داده اند .

جمشید
دوران پادشاهی جمشید حدود 700 سال و به قولی 617 سال بوده است . نام وی " جم " بوده و چون بسیار خوش صورت بوده او را " جم شید " می گفتند و او پسر تهمورث و برخی می گویند برادر او بوده است . جم در لغت به معنی بسیاری هر چیز می باشد و " شید " به معنی خورشید و جمشید به معنی خورشید بسیار زیبا بوده است .
جمشید اولین کسی است که به دانش پزشکی پی برده و در بهداشت مردم سرزمین خود کوشیده است . او استفاده از گرمابه را به مردم یاد داده و اولین کسی است که جاده و راه های سرزمین ایران را در کوه و صحرا پدید آورد .
جمشید چون از قدرت و لشکر ضحاک آگاه شد و می دانست که در برابر او شکست خواهد خورد باقی عمر خود را در غاری پنهان از چشم مردم زندگی کرد . همچنین او مدتی را به طور ناشناخته در ایران سرگردان بود و در سیستان سکوت کرده و دختری از مردم آنجا را به زنی گرفت و از او پسری متولد شد به نام لهراسب و از او گرشاسب و از او زال و از زال رستم متولد گردید و به عبارتی جمشید جد رستم نیز بوده است.