نخستین شاهی که پس از انقراض سلسله پیشدادیان بر تخت پادشاهی تکیه زد ، کیقباد بود که این مقام رابا یاری و کمک زال و رستم به دست آورد . در اوستا تنها دوبار از کیقباد به نام kavata و لقب kavi ( به معنی شاه ) یاد شده است . نخستین یاد کیقباد در یشت سیزدهم به چشم می خورد . در این منبع پس از ذکر شاهان پیشدادی ، نام کیانیان قرار می گیرد . دومین جائی که در آن از کیقباد نام برده شده ، یشت نوزدهم یا کیان یشت است .
در نامه ها و تواریخ پهلوی نیز شرح مبسوط و مفصلی از این نخستین شاه کیانی به چشم نمی خورد تا بتوان از آن روایتی قانع کننده به وجود آورد ، به ویژه آنکه سلسله وی هم، نا معلوم و مبهم است . بنا به روایت ، کوات کودکی بود که وی را در صندوقی نهاده در آب رها کرده بودند . اوزو ( زاب _زو ) او را یافت ، به فرزند خواندگی پذیرفت و کواذ نام نهاد .
به موجب فصل سی و یکم بندهش ،‌نسبنامه کیانیان چنین است :
کی کواذ پسری داشت به نام کی اپیوه . از کی اپیوه چهار فرزند به وجود آمد به ترتیب به نام های : کی اوس ( همان کیکاووس شاه نامه ) ، کی آرش ، کی پی سین و کی بیرش . از کی اوس سیاوش به وجود آمد و ازسیاوش کیخسرو ، اما دیگر شاهان نامور این سلسله از نسل کی پی سین هستند .
در این باره تاریخ مسعودی ، ابوالفداء ابن اثیر ، حمزه اصفهانی ، صاحب مجمل تواریخ و تاریخ طبری و..... اخباری آورده اند که صرف نظر از اختلافات جزئی همه یکسان هستند . بنابر اخبار مورد اشاره : پس از زاب ، در پارس عجم پادشاهی بر تخت نشست که نام او کیقباد بود و از نوادگان منوچهر ، او پادشاهی با عدل و داد بود ، جهان را آباد کرد و شهر بلخ را پایتخت خود قرار داد . در زمان او جیحون حد میان او ترکان بود . صد سال سلطنت داشت و در زمان او یوشبن نوح و کالب بن یوفنا پیامبری کردند .
در این باره شاهنامه اشارات بیشتری دارد که جای و زمان خودش ذکر می کنم .