با درود بر دوستان هخامنش
من چند روز پیش داستان سیاوش رو می خوندم. به جایی رسیدم که نویسنده می گفت سیاوش با دختر افراسیاب ازدواج میکنه و از اونها پسری به دنیا میاد به نام خسرو که به دستور افراسیاب و بدست وزیر خود ، ان بچه را به صحرا برده تا از دربار شاهی به دور باشد و از اداب پادشاهی چیزی نیاموزد تا دراینده مزاحم پادشاهی افراسیاب نشود. این بچه در صحرا و بدست چوپانی بزرگ میشود. در 10 سالگی سیمای پادشاهان به خود میگیرد . پس از مدتی پیران ویسه ( وزیر افراسیاب) اورا به خانه خود اورده و تعلیم میدهد. پس از مدتی افراسیاب اورا به دربار احضار میکند تا مورد امتحان قرار دهد. اما پیران ویسه به خسرو میگوید که ادای ادمهای دیوانه را در بیاورد تا افراسیاب اورا به جرم دیوانگی رها کند و از کشتن او صرف نظر کند. چون افراسیاب از بزرگ شدن و قدرت این فرزند می ترسید. ولی خسرو خود را به دیوانگی زده و افراسیاب از کشتن او صرف نظر می کند. خسرو نزد پیران ویسه و در کنار مادرش بزرگ میشود و مانند پادشاهان سیمای قدرت و جلال شاهی در او نمایان میشود.
این ماجرا تا شاه شدن کیخسرو ادامه دارد.
اگر دقت کنید می بینید که طبق روایات تاریخی از زندگی کوروش بزرگ :
1_ کوروش از طرف مادری و پدری از خاندان شاهی بود. مانند کیخسرو.
2_ هردو در بچگی از دربار پدر خود دور بودند. یعنی پیش پدربزرگ مادری خود بزرگ میشوند.
3 _ هردو طبق خواب پدربزرگ مادری خود مورد سوء ظن قرار میگیرند و برای رفع خطر انها با کمک وزیر پادشاه به صحرا برده میشوندتا در انجا بزرگ شوند.

4_ درهردو داستان وزیر یا مشاوری وجود دارد که به ان کودک کمک میکند. مانند هارپاگ در داستان کوروش و پیران ویسه در داستان کیخسرو

5_ هردو نزد چوپانی سپرده میشوند و در10 سالگی از همه دوستان و جوانان هم سن خود سرتر بودند.
_ هردو بعد از مدتی به دربار پدربزرگ مادری خود بازمی گردند و بعد از اطمینان از خطرناک نبودن انها برای حکومت در همانجا بزرگ میشوند.
_ هردو بعد از مدتی برای انتقام به دربار خاندان پدری خود میروند و پس از مدتی انتقام میگیرند و بر تخت حکومت تکیه میزنند.

اگر دقت کنید می بینید با کمی اختلاف در داستان که طبیعی هم هست این دو شخصیت بسیار به هم نزدیک هستند و از انجا که ممکن است شخصیت کیخسرو واقعیت نداشته باشد و همچنین از انجا که حکیم ابوالقاسم فردوسی گفته که این شاهنامه را دروغ و افسانه ندانید پی می بریم که منظور او از کیخسرو پیشدادی همان شخصیت کوروش بزرگ هخامنشی است.
البته ممکن است این نظریه غلط باشد. اما طبق داستانهایی که در مورد هردو شخصیت امده و همچنین نزدیکی داستانهای زندگی انها می توانیم به یکی بودن انها پی ببریم.
البته من منتظر نظر بقیه دوستان هستم تا اگر اطلاعات بیشتری دارند در اختیارمن و دیگر دوستان مشتاق قرار دهند.