اختلال تجزیه هویت(هویت پریشی)، که اختلال شخصیت چندگانه نیز نامیده می شود ، عبارت است از وجود دو یا چند هویت یا شخصیت متمایز که به تناوب رفتار را کنترل می کنند.معمولا هر شخصیت نام و سن و مجموعه خاصی از خاطرات و رفتارهای ویژه ی خود دارد.در اغلب موارد یک هویت اصلی با نام واقعی شخص وجود دارد که منفعل ، وابسته و افسرده است.هویتهای جانشین نوعا دارای ویژگیهایی هستند که با هویت اصلی تعارض دارند: مثلا خصمانه ، کنترل کننده ، و خود ویرانگرند.در بعضی موارد ، این شخصیتها ممکن است حتی در ویژگیهایی مثل دستخط ، استعدادهای هنری و ورزشی ، و آشنایی به زبان خارجی با هم تفاوت داشته باشند.هویت اصلی معمولا از تجربه های هویتهای دیگر آگاهی ندارد.دوره هایی از یادزدودگی بدون علت ، از قبیل زوال حافظه برای چند ساعت یا چند روز در هفته ، می تواند نشانه ی وجود اختلال تجزیه ی هویت باشد.
یکی از مشهورترین موارد شخصیت چند گانه ، کریس سایزمور (chris sizemore) است که شخصیتهای مختلف وی _ایو وایت ، ایو بلک،و جین _ در فیلم سه چره ی ایو به تصویر کشیده شده است و بعدها به تفصیل در زندگی نامه ی وی تحت عنوان من ایو هستم توصیف شده است.
نمونه ی دیگری از شخصیت چند گانه که به تفصیل بررسی شده ، مورد پسر۱۷ ساله اس به نام یونا((jonah است که به خاطر سر دردهای شدید ، که غالبا فراموشی در پی داشت ، در بیمارستان بستری شده بود.کارکنان بیمارستان متوجه شدند که در روزهای مختلف تغییرات چشمگیری در شخصیت وی پدید می آید ، و روانپزشک مسئول نیز سه هویت فرعی مجزا در وی تشخیص داد.
ساختارهای شخصیتی نسبتا پایداری که در وی ظاهر می شد به شرح زیر است:

▪ یونا:
شخصیت اصلی . خجالتی ، گوشه گیر ، مودب ، و بسیار سنتی.او مبادی آداب معرفی شده است.گاهی در جریان مصاحبه هراسان و دستپاچه می شود.یونا از وجود شخصیتهای دیگر اطلاعی ندارد.

▪ سامی:
خاطراتش بسیار کامل و دست نخورده است.می تواند با یونا همزیستی داشته باشد ، یا یونا را کنار بگذارد و جانشین او شود.مدعی است که هر زمان یونا به مشاوره ی حقوقی نیازمند باشد یا دچار دردسر شود برای کمک به او آماده است.او میانجی معرفی شده است.سامی پدیدار شدنش را در سن ۶ سالگی به یاد می آورد .در آن زمان مادر یونا ناپدری او را با چاقو زخمی کرد و سامی از والدین خود خواست که دیگر در مقابل کودکان با هم دعوا نکنند.

▪ کینگ یانگ:
او هنگامی که یونا شش یا هفت ساله بود ظاهر شد تا هویت جنسی یونا را تثبیت کند، چون مادر یونا گاهی در خانه لباس دخترانه به او می پوشانید و خودش در مدرسه اسم دخترها و پسرها را با هم اشتباه می کرد.از آن به بعد کینگ یانگ مواظب علایق جنسی یونا بوده ، و به همین دلیل نیز عاشق پیشه معرفی شده است.او به طور مبهمی از وجود سایر شخصیتها آگاه است.

▪ یوسف عبدالله:
شخصی بی عاطفه،پرخاشگر و تندخوست.در برابر درد، بسیار مقاوم است.وظیفه دارد از یونا مواظبت و مراقبت کند و به همین سبب وی جنگجو معرفی شده است.یوسف در سن ۹ یا ۱۰ سالگی ظاهر شد ، همان زمان کهگروهی پسربچه ی سفیدپوست یونا را بدون هیچ دلیلی کتک زدند.یونا درمانده شده بود ، که یوسف فرا رسید و کینه توزانه با مهاجمان جنگید.او نیز آگاهی مبهمی از سایر شخصیتها دارد.
این چهار شخصیت در تمام شاخصهایی که با موضوعهای هیجانی سر و کار داشت، کاملا با هم متفاوت بودند، اما در آزمونهایی که چندان ارتباطی با هیجان یا تعارضهای شخصی نداشت ، مثل آزمون هوش یا آزمون واژگان ، نمره های کم و بیش یکسانی داشتند.
اختلال تجزیه هویت حاکی از ناتوانی در یکپارچه سازی جنبه های گوناگون هویت ، حافظه و هشیاری است.تجزیه ی هشیاری چنان کامل است که گویی چند شخصیت مختلف در یک بدن زندگی میکنند.
ناظران گزارش کرده اند که تغییر از شخصیتی به شخصیت دیگر غالبا با تغییرات ظریفی در وضع اندامی و لحن صدا همراه است.شخصیت جدید به طرز متفاوتی حرف می زند ، راه می رود و سر و دست تکان می دهد.حتی ممکن است تغییراتی در فرایندهای فیزیولوژیایی را از قبیل فشار خون و فعالیت مغزی صورت پذیرد.