معنای امام و امامت در شیعه



امامت یکی از مهم‌ترین اصول اعتقادی مذهب تشیع است، به همین دلیل، شیعیان دوازده ‌امامی «امامیّه» نامیده می شوند. در زمان پیامبر تقسیم بندی فعلی شیعه و سنی وجود نداشت. بعد از رحلت پیامبر (صلی الله علیه وآله) بر سر امر خلافت اختلافاتی ایجاد شد. جمعی قائل به نص شدند و جمعی قائل به رأی و انتخاب مردم. دسته ی اول پیروان علی بن ابی طالب (علیه السلام) بودند. آنان مدعی شدند که خلافت ایشان در حدیث غدیر خم و احادیث متواتره دیگر و آیات کثیره قرآن ثابت است. جمعی دیگر گفته اند که مصلحت در انتخاب است. دسته اول را شیعه و دسته دوم را سنی نامیده‌اند.
به نظر ما شیعیان، ائمه علیهم السلام همگی از جانب خداوند انتخاب شده و پیامبر گرامی اسلام (ص) آنها را به اسم معرفی نموده است. روایتی از پیامبر اکرم (ص) وجود دارد که جابربن عبداللّه (یکی از صحابه پیامبر ص) آن را نقل کرده است، و به همین دلیل به حدیث جابر مشهور شده است. زمانی که آیه ی «اطاعت» یا « ولوالامر» نازل شد؛
«یَاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَومِ الآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلاً»
«ای مومنان از خداوند و پیامبر و اولوالامرتان اطاعت کنید، و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، هرگاه در امری [دینی] اختلاف‌نظر یافتید، آن را به [کتاب] خدا و [سنت] پیامبر عرضه بدارید که این بهتر و نیک‌انجام‌تر است» (نساء/59)
پس از نزول این آیه ی شریفه، جابر بن عبدالله انصاری از پیامبر اسلام پرسید: «یا رسول‌الله، ما خدا و رسول او را شناخته‌ایم، لازم است اولواالامر را نیز بشناسیم.» پیامبر اسلام فرمودند:
«ای جابر، آنان جانشینان من و امامان بعد از من اند. نخستین آنان علی ابن ابیطالب است و سپس به ترتیب: حسن بن علی، حسین بن علی، علی بن حسین، محمد بن علی، که در تورات به "باقر" معروف است و تو در هنگام پیری او را خواهی دید و هر وقت او را دیدی، سلام مرا به او برسان. پس از محمد بن علی نیز به ترتیب، جعفر بن محمد، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد، حسن بن علی و پس از ایشان فرزندش می‌باشد که هم‌نام (محمد) و هم‌کنیه من (ابوالقاسم) است. اوست که از نظر مردم پنهان می‌شود و غیبت او طولانی می‌گردد تا آن جا که فقط افرادی که ایمان راسخ دارند، بر عقیده ی به او باقی می‌مانند» (کفایت‌الاثر، چاپ قدیم)
بنابراین، ائمه اطهار عبارتند از:
1. امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) ، ولادت 30 عام الفیل و شهادت 40 هـ .ق.
2. حضرت امام حسن مجتبی فرزند اکبر علی و فاطمه (علیهما السلام)، ولادت 3 هـ .ق. و شهادت 50 هـ .ق.
3. حضرت حسین بن علی فرزند علی و فاطمه، سید الشهدا در واقعه ی کربلا، ولادت 3هـ.ق. و شهادت 61 هـ .ق.
4. حضرت علی بن حسین فرزند امام حسین از نسل علی و فاطمة زهرا، ولادت 38 هـ.ق. و شهادت 95 ه.ق.
5. حضرت باقرالعلوم محمد بن علی بن حسین(علیه السلام)، ولادت 57 هـ .ق. و شهادت 114 هـ .ق.
6. حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) ‌‌‌فرزند محمد بن علی، ولادت 83 هـ .ق. و شهادت 148 هـ .ق.
7. حضرت موسی جعفر (علیه السلام) فرزند امام صادق، ولادت 138 هـ .ق. و شهادت 183 هـ .ق.
8. حضرت علی بن موسی (علیه السلام) ملقب به رضا، ولادت 148 هـ .ق. و شهادت203 هـ .ق.
9. حضرت محمد بن علی (علیه السلام) ملقب به جواد، ولادت 195 هـ .ق. و شهادت 230 هـ .ق.
10. حضرت علی بن محمد (علیه السلام) ملقب به هادی. ولادت 212 هـ .ق. و شهادت 254 هـ .ق.
11. حضرت امام حسن عسگری (علیه السلام) فرزند امام هادی، ولادت 232 هـ .ق. و شهادت 260 هـ .ق.
12. حضرت مهدی موعود. قائم آل محمد فرزند امام حسن عسگری و نرجس خاتون. این بزرگوار در سال 255 متولد و تا سنة 329؛ یعنی جمعا 74 سال در غیبت صغرا به سر برده و از آن زمان تا زمانی که غیر از خداکسی به طور قطعی نمی تواند اظهار نظر کند، در غیبت کبرا به سر می برد.
شیعیان معتقدند تمامی ائمه از ویژگی های بخصوصی برخوردارند؛ عصمت، عدالت، علم و ولایت از جمله این ویژگی هاست. ویژگی عصمت منحصر در ائمه ی اطهار نیست و مطابق اعتقادات شیعه، دوازده امام به همراه پیامبر و دختر گرامیشان حضرت زهرا علیها السلام چهارده نفری هستند که مطابق آیه تطهیر بریء از گناه و خطا هستند. از دیگر ویژگی های ائمه معصومین، عدالت ایشان است. امامان هیچ حقی را از خود، دیگران و خدا ایمال نمی‌کنند. تفسیر دین بعد از پیامبر گرامی بر عهده ی ائمه ی اطهار است زیرا آنها به تمام زوایای دین آگاهی کامل دارند.
ای مومنان از خداوند و پیامبر و اولوالامرتان اطاعت کنید، و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، هرگاه در امری [دینی] اختلاف‌نظر یافتید، آن را به [کتاب] خدا و [سنت] پیامبر عرضه بدارید که این بهتر و نیک‌انجام‌تر است

معنای «امام»


امام واژه‌ای عربی و به معنای پیشوا و رهبر است. پیشوا به معنای پیشرو است، یعنی شخصی که عده ای تابع و پیرو او هستند. البته امام تنها در مورد پیشوای عادل بکار برده نمی شود، بلکه پیشوایان گرا و منحرف را نیز امام گفته می شود. قرآن هم این کلمه را در هر دو مورد اطلاق کرده است. در یک جا می فرماید:
«و جعلنا هم ائمة یهدون بامرنا» (انبیاء/73)
«ما آنها را پیشوایان هادی به امر خودمان قرار دادیم»
یا در جای دیگر می گوید:
«ائمة یدعون الی النار» (قصص/41)

«پیشوایانی که مردم را به سوی آتش می خوانند»
در فرهنگ شیعه، امامت، مقامی دینی و معنوی و موهبتی الهی است که به برخی انسانهای خاص و کامل و معصوم و اعلم، اختصاص دارد. وظیفه و نقش آنها، رهبری، ولایت، تربیت و هدایت همه مسلمانان در همه زمینه ها و زمانها است. علمای امامیه در بحث های کلامی فرموده اند: امامت تصدی ریاست مطلقه امور مسلمانان در امر دین و دنیاست، آن هم به نیابت و جانشینی پیامبر (صلی الله وعلیه و آله)؛
«الامامة ریاسة عامة فی امور الدنیا و الدین لشخص من الاشخاص نیابه عن النبی و هی واجبه عقلا لان الامامة لطف» (علامه حلی، شرح باب حادی عشر؛ ص 38)
آنان برای امام هم صفاتی را شرط دانسته اند که از جمله آن عصمت از گناه و خطا و نسیان در انجام وظایف امامت و نیز برتر بودن از تمامی امت در علم و عقیده و صفات فاضله انسانی و اخلاقی است. بر این اساس، افراد جاهل به احکام الهی و جائر در رفتار و کردار و گفتار شایسته برای این امر مهم نیستند. امام نیز مانند پیامبر باید معصوم باشد تا سخنان، اعمال و فرامینش برای مردم حجت باشد.
عصمت، مصونیت امام از انحراف، گناه، خطا و اشتباه در اندیشه، عمل و بیان احکام است. بنابراین، عصمت، از ضروریات رهبری امام است. از آنجا که مسئولیت امام در جامعه، تبیین مکتب و بیان دستورات الهی و دفاع از شریعت راستین است، باید از نظر فکری و عملی خودش کوچکترین انحرافی از اصول و احکام نداشته باشد. تنها در این صورت است که مردم می توانند به او اعتماد و اطمینان کنند. به نظر بسیاری، رابطه ی اطاعت و امامت از همین ویژگی عصمت ناشی می شود، زیرا در غیر این صورت تضمینی برای پیروی مردم از امام خود وجود نخواهد داشت:
«‌یحب ان یکون الامام معصوما... و لانه حافظ للشرع فلابد من عصمته» (علامه حلی، شرح باب حادی عشر؛ ص 41)
و چون تشخیص عصمت و ارزش‌های اخلاقی بالذات در انحصار علم خداوند و به تعلیم خدا پیامبر و وارثان علم آن سرور است، تعیین امام و تشخیص آن از عهده توده مردم خارج و نیاز به نص خدا و رسول دارد:
«لانه من الامور الباطنیه التی لا یعلمها الا الله فلا بد من نص من یعلم عصمته علیه او ظهور معجزه علی یده تدل علی صدقه» (علامه حلی، شرح باب حادی عشر؛ ص 49)
یکی از وظایف ائمه اطهار، گسترش معارف دینی و جلوگیری از انحرافات علمی در دین است. چنین وظیفه ای زمانی می تواند به درستی انجام شود که امام شناخت همه جانبه ای از دین و معارف دینی داشته باشد:
«الامام یجب ان یکون افضل الرعیه» (علامه حلی، شرح باب حادی عشر؛ ص 44)؛ اگر امام افضل نباشد لازم می آید مفضول بر فاضل مقدم باشد و این عقلا و نقلا قبیح است.