شور عاشورایی با کدام رنگ معنی می‌شود؟


هنر > نقاشی - احمد افشار:
هنر عاشورایی در ایران سابقه‌ای به درازای چندین قرن دارد. از همان روزهایی که هنرمندان شاعر با سوگواره‌های خویش مظلومیت حضرت اباعبدالله‌الحسین(ع) و یارانش را دهان به دهان ‌چرخاندند، یا تعزیه‌خوانانی که با شبیه‌خوانی اشک به دیده عاشقان می‌نشاندند.
هنر عاشورایی، اما در حوزه هنرهای تجسمی ‌به شیوه دیگر در میان عاشقان امام‌حسین(ع) در ایران جلوه‌گر شد، تا هنرمندان این ساحت نیز سهم خویش را از ارادتمندی به هنرمندترین هنرمند صحرای کربلا ابراز کنند. شاید بخش مهم و اساسی از تلاش هنرمندان حوزه هنرهای تجسمی مدیون هنرمندان نقاشی پشت شیشه ایرانی باشد.
بسیاری هنوز بر سر تاریخ دقیق به‌وجود آمدن این هنر در ایران یا بهره‌گیری هنرمندان ایرانی از این هنر توافق ندارند و دوره دقیق ورود این هنر به ایران مشخص نیست. هرچند عده‌ای پیدایش هنر نقاشی پشت شیشه در ایران را به اواخر دوران صفویه مربوط می‌دانند، ولی باید گفت این هنر در دوران زندیه رونق یافته است.
برخی صاحب‌نظران معتقدند گرچه نقاشی پشت شیشه با زمینه‌سازی که نقاشی قهوه‌خانه‌ای در میان توده مردم ایجاد کرده بود جان گرفت، اما در نیمه‌های راه یکباره این هنر راه خود را برای بیان هنر عاشورایی جدا و هنرمندان شاخص و صاحب سبکی را در این زمینه به جامعه هنری ایران معرفی کرد. این مهم درست زمانی بود که پس از نهضت مشروطه، نقاشی پشت شیشه در هنگامه تحول هنر مردمی، ‌از در و دیوار جدا شد و بر چارچوب قاب‌ها جای گرفت و در اماکن مذهبی و مقدس به‌عنوان هنر مذهبی کارکرد پیدا کرد. جالب است که شکل‌گیری هنر نقاشی پشت شیشه در آن دوران در بعد مذهبی‌اش که بیشتر به نقاشی‌های عاشورایی اختصاص یافته با حساسیت‌های بسیاری همراه بوده است. این مسئله از آن رو نشأت می‌گیرد که نگهداری از شیشه به‌عنوان یک متریال برای خلق یک اثر هنری آن‌هم در حوزه هنر دینی، مستلزم حفاظت بسیاری بود تا از شکنندگی شیشه جلوگیری شود.
بسیاری از آثار نقاشی پشت شیشه که اکنون در موزه‌ها یا مجموعه‌های خصوصی نگهداری می‌شوند برای نصب یا حضور در سر تاقچه، مهمانخانه‌ها و اتاق‌های پذیرایی از میهمانان به‌کار گرفته می‌شد. این موضوع از سویی دیگر نیز قابل تامل است و آن‌هم نیاز مخاطبان است.
براساس اسناد موجود، بیشترین تقاضا برای خلق یک اثر هنری در حوزه هنر نقاشی پشت شیشه به خلق آثاری در حوزه هنر دینی و عاشورایی برمی‌گردد. این مهم تا جایی است که براساس نظر کارشناسان در آن زمان تابلوهای نقاشی پشت شیشه را به‌طور معمول با پارچه‌های سبزرنگ می‌پوشاندند و در ایام محرم، صفر و ماه رمضان آنها را کنار می‌زدند و با
روان کردن آب روی شیشه، آن را تبرک کرده و به‌صورت بیماران و حاجت‌مندان می‌‌کشیدند. سیدکاظم شیرازی، قربانعلی قربانی، عبدالحمید، اکبر گیلانی و اسماعیل گیلانی همه استادان بزرگی هستند که گرچه نامشان این روزها نزدیک به فراموشی است، اما آثار به‌جای مانده از آنان در حوزه نقاشی پشت شیشه سال‌هاست که دل به دل عاشقان امام‌حسین(ع) به همنوایی سرود عاشورایی می‌پردازند.

نقاشی قهوه‌خانه‌ای
شاید میان هنرمندان حوزه هنرهای تجسمی‌ که در حیطه هنر عاشورایی به فعالیت پرداخته‌اند بیشترین سهم را باید به هنرمندان نقاش قهوه‌خانه‌ای نسبت داد؛ هنرمندانی که بی‌ادعا در زمانه‌ای به ارائه آثار هنری پرداختند که ‌باید هنر در میان مردم به‌صورت پراگماتیک عرضه می‌شد وگرنه هنر و مفاهیم وابسته به آن به حاشیه می‌رفت.
در تعاریف رسمی، از هنر نقاشی قهوه‌خانه‌ای به‌عنوان بخشی از زیرشاخه هنرهای تجسمی‌ به شبیه‌سازی عامیانه یاد می‌شود. براساس این تعریف باید نکته‌ای را اضافه کرد. در این نوع نقاشی، هنرمند تنها با اتکا به تکنیک‌ها و روش‌های رایج در هنر نقاشی به خلق یک اثر هنری نمی‌پردازد و در این میان برای نتیجه گرفتن از موضوعی که در ذهن دارد و شاید نمی‌تواند آن را به زبان ساده جاری کند، به نقش زدن آن می‌پردازد.
نقاشی قهوه‌خانه‌ای در زمان خویش پدیده‌ای نوظهور در ایران به شمار می‌رفت که براساس نیاز شکل گرفت و البته رونق و گسترش آن بر مبنای نوعی ارتباط ذهنی عاطفی بود که مخاطبان این آثار با آنها براساس شاکله‌های فکری که عمدتا در دیدگاه مذهبی‌شان جای گرفته بود، ایجاد شد. شاید به همین علت باشد که تابلو‌های نقاشی قهوه‌خانه‌ای وقتی با رونق روبه‌رو شد که اواخر سلسله قاجاریه، هنرمندان این رشته با روی آوردن به مضامین عاشورایی مخاطبان بیشتری نسبت به پیش برای خویش پیدا کردند. در آن‌ زمان بسیاری از هنرمندان نقاشی قهوه‌خانه شاید از نظر تکنیکی به علوم روز نقاشی مسلط نبودند، اما همین هم‌آوایی هنر و مفهوم عاشورا در این آثار باعث شد سبکی جان بگیرد که جانمایه‌اش ایجاد رابطه عمیق حسی با مخاطب آثار باشد. موزه نقاشی پشت شیشه ایران اکنون بسیاری از فاخر‌ترین آثار نقاشی پشت شیشه را با موضوع واقعه عاشورا در دل خود نگه داشته است.
در دنیای نقاشی، این یک اتفاق ساده نیست که به‌عنوان مثال هنرمندان نقاشی قهوه‌خانه‌ای قبل از شروع به کار برای خلق یک اثر هنری ابتدا وضو می‌گرفتند و سپس به خلق اثر می‌پرداختند. در احوالات بسیاری از نقاشان قهوه‌خانه به‌کرات می‌بینیم که بسیاری از ایشان هنگام خلق یک اثر هنری با اشک، تابلو‌هایی مانند مصیبت کربلا را خلق می‌کردند. این مسئله در دنیای هنر نشان می‌دهد که قرار است اثری متفاوت خلق شود تا از سویی ریشه در اعتقادات مذهبی هنرمند خالقش داشته باشد و از سوی دیگر، با جانمایه‌های ذهنی و عاطفی مخاطب نیز ارتباط برقرار کند.
از بزرگان نقاشی این سبک می‌توان به علیرضا قوللر آغاسی بزرگ و البته فتح‌‌الله قوللرآغاسی و حسین قوللرآغاسی اشاره کرد که راه قوللر آغاسی بزرگ را دنبال کردند؛ اما نباید از پرده‌های کشیده شده توسط محمد مدبر نیز در این زمینه غافل شد. مدبر، هنرمندی بود که هنر عاشورایی را به‌خوبی درک کرد و البته انتقال این درک آن‌گونه بود که در احوالاتش نوشته شده است: او اشک می‌ریخته و قلم بر پرده می‌نشانده تا روایت دیگری از مصیبت کربلا داشته باشد. 3محور کلی آثار هنرمندان نقاشی قهوه‌خانه‌ای را آثاری مذهبی که بیشتر آنها به روایت‌های عاشورایی برمی‌گردد و روایت‌هایی حماسی و بزمی‌ که به روایت‌هایی از شاهنامه و تصاویر مردمان قاجاری اختصاص دارد تشکیل می‌دهند. جالب است که توجه هنرمندان، بیشتر به بخش هنر عاشورایی است و منتقدان هنری نیز کمتر به دو بخش دیگر توجه کرده‌اند.
نقاشی مدرن
حرکت نو و نگاه دوباره به هنر عاشورایی در حوزه هنرهای تجسمی‌ را به‌طور کامل، باید مدیون استاد گرانقدر هنرهای تجسمی‌کشورمان محمود فرشچیان بود. استاد فرشچیان هنرمندی که خود را غلام حسین می‌داند؛ البته ارادت او به امام‌حسین(ع) با خلق اثر جاودان عصر عاشورا در سال‌1355 آغاز شد تا تصویر این تابلوی مینیاتور دست به دست عاشقان حسین بچرخد و البته بشود ملجا و ماوای عاشقان امام حسین(ع).استاد فرشچیان پس از این موفقیت بزرگ، سال‌ها بعد تابلوی معروف شهادت علی اصغر(ع) را در سال 1382 نقش زد. عمده ویژگی آثار فرشچیان را در این زمینه می‌توان به نگرش متفاوت وی به هنرمندان پیش‌تر خود نسبت به هنر عاشورایی دانست. او با تلفیق هنر مینیاتور با روایات عاشورایی بدون تصویرگری چهره شخصیت‌های برجسته صحرای کربلا با مخاطبان ارتباط برقرار کرد.
در هیچ‌یک از آثاری که از این هنرمند در قالب هنر عاشورایی یا هنر دینی خلق شده‌اند، چهره شخصیت‌ها دیده نمی‌شود و شاید به همین دلیل بتوان وی را سرآغاز حرکت نوین در هنر عاشورایی دانست. حرکت‌ها در حوزه خلق آثار نقاشی عاشورایی با پیروزی انقلاب اسلامی به‌خود رنگ دیگری گرفت تا نسلی از هنرمندان نقاش که از آنها به‌عنوان هنرمندان انقلاب نیز یاد می‌شود، شکل بگیرد تا به نوعی ادامه‌دهنده راه اسلاف خود در گسترش هنر عاشورایی باشند.
مقوله انقلاب اسلامی در ایران که بن مایه‌هایش را از قیام عاشورا به امانت گرفته بود، بهترین فرصت برای هنرمندانی شد که می‌خواستند با ابزاری نو به بیان اتفاقی بپردازند که آرمان‌های خویش را در سطر‌سطر آن جست‌وجو می‌کردند.
در فاصله پیروزی انقلاب تا زمان دفاع مقدس، نقاشی‌هایی که با تکنیک‌های به روز و با مفهوم قیام عاشورا خلق شد، خود گواه نوعی عدالتخواهی و ظلم ستیزی است که هنرمندان انقلاب می‌خواستند با ترکیب آن با مفهوم عاشورا به آن بپردازند.

در این دوره تاریخی، هنرمندان نقاش کشورمان مانند اسلاف خویش که در حوزه نقاشی قهوه‌خانه‌ای به روایت صرف قیام عاشورا می‌پرداختند، بسنده نکردند و با تلفیق سمبل‌ها و موتیف‌های عاشورایی با مضامین روز انقلابی آن زمان، به خلق آثاری در این خصوص پرداختند؛ و دفاع مقدس هم فرصت تازه‌ای بود تا هنرمندان نقاش به دید جدیدی در خلق آثارشان در این زمینه برسند.
همچنین وجود بارگاه متبرک مولا امام‌حسین(ع)، فصل جدیدی را در هنر عاشورایی ایران رقم زد تا نگاه هنرمندان عاشورایی از دو بعد در آثارشان منعکس شود. نخست مفهوم قیام عاشورا و ترکیب آن با مضامین انقلاب اسلامی ایران که بخش عمده آن از این قیام شکل گرفته بود و سپس تصویرگری شهیدانی که برای رسیدن به این مضمون مانند مولایشان جان خویش را فدا کردند.