پروزه سرپو قسمت 1
ویکتور مارتینز کارمند سابق دولت آمریکا که در حال حاظر هماهنگ کننده ارتباطات ایمیلی و پیغام های الکترونیکی میباشد میگوید منبعی مورد اعتماد که در گذشته و حال از مقامات آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا DIA)) بوده در مورد یک ملاقات غیر معمول اطلاعاتی به او داده است بر طبق این ادعا بخش هایی از دولت آمریکا از چند دهه قبل ملاقاتهایی با فرازمینیان داشته اند. مارتینز میگوید این منبع ناشناس همچنین اعلام کرده که در تاریخ 12 نوامبر 2009 فرازمینیان ملاقاتی را با 18 نفر از ایالات متحده انگلستان روسیه چین و واتیکان و مهمانان ویژه دیگر داشته اند آمریکاییهایی که در این ملاقات بوده اند شامل پنج نفر پرسنل نظامی دو نفر افسر اطلاعاتی یک نفر متخصص زبان و نماینده ویژه اوباما بوده اند که این ملاقات در جزیره محافظت شده kita (AKA AKAU) که در 750 مایلی جنوب غربی Honolulu قرار دارد انجام شده است

قسمت اول :

اول اجازه دهید خودم را معرفی نمایم . نام من ناشناس درخواستی است.من کارمند باسابقه دولت ایالات متحده میباشم.نمیخواهم وارد جزییات زندگی گذشته ام شوم ولی باید بگویم که درگیر پروژه ای استثنایی بودم.

در مورد واقعه رازول بایستی بگویم که اتفاق افتاد ولی نه شبیه آنچه که کتاب ها میگویند . در آنجا دو سایت سقوط وجود داشت یکی در جنوب غربی کرونا نیومکزیکو و دومین سایت در pleona park جنوب datil نیومکزیکو . سقوط مشتمل بر دو فضاپیمای فرازمینی بود.سایت کرونا یک روز بعد توسط تیم باستان شناسی پیدا شد این تیم محل سقوط را به کلانتر لینکولن کانتی گزارش داد . یک معاون روز بعد مراجعه و افسر پلیس ایالتی را احظار کرد. یک موجود زنده (EBE) که در پشت یک صخره پنهان شده بود پیدا شد.به موجود فوق آب داده شد ولی از خوردن غذا خودداری کرد موجود بعدا به لوس آلاموس منتقل شد.اطلاعات مربوطه سرانجام به پایگاه هوایی رازول ارسال شد سایت مورد آزمایش قرار گرفت و تمام اطلاعات جمع آوری شد سایر اجساد به آزمایشگاه ملی لوس آلاموس منتقل گردید و دلیل آن وجود سیستم فریز بود که اجازه میداد بدن ها برای تحقیقات به صورت فریز باقی بمانند.فضاپیما به رازول و سپس به wright field اوهایو منتقل گرد

سایت دوم تا آگوست 1949 کشف نشد و در آن زمان توسط دو مزرعه دار کشف شد. آنها یافته هایشان را چندین روز بعد به کلانتر کاترون کانتی گزارش دادند.به دلیل دور بودن منطقه چند روز طول کشید تا کلانتر به محل سایت رسید. قبل از هر چیزی کلانتر چند عکس از محل سقوط تهیه و سپس به datil بازگشت.سپس پایگاه فضایی ساندیا در Albuquerque نیومکزیکو اطلاع پیدا کرد. یک تیم ریکاوری از ساندیا تمام یافته ها شامل شش جسد را در اختیار گرفت. اجساد به پایگاه ساندیا منتقل شدند اما بعدا به لوس آلاموس منتقل گردیدند . موجود زنده باقیمانده با ما ارتباط برقرار نمود و اطلاعات در مورد جایگاه و سیاره محل زندگی خود را به ما داد.وی تا 1952 زنده ماند و در آن زمان مرد.اما قبل از اینکه بمیرد توضیحات کاملی در مورد اجزا و آیتم های هر دو فضاپیمای کشف شده به ما داد.یکی از این اجزا یک دستگاه ارتباطی بود موجود زنده فوق اجازه پیدا کرد تا با سیاره اش تماس برقرار کن



به دلایلی من این اطلاعات را نمیدانستم اما یک قرار ملاقات در آوریل 1964 نزدیک Alamogordo نیومکزیکو ایجاد شده بیگانگان بر زمین نشستند و و اجساد یاران خود را با خود بردند. اطلاعاتی مبادله شد ارتباط از طریق زبان انگلیسی بود بیگانگان دستگاه ترجمه داشتند . در 1965 ما یک برنامه مبادله با بیگانگان داشتیم. ما با دقت 12 پرسنل نظامی را انتخاب کردیم. آنها تحت تمرین و آموزش قرار گرفته واطلاعات مربوط به آنها به دقت از سیستم نظامی حذف شدند.هر 12 نفر مهارت های تخصصی گوناگونی داشتند. بیگانگان در نزدیکی بخش شمالی سایت آزمایش نوادا فرود آمدند و 12 آمریکایی با آنها زمین را ترک کردند و یک موجود فضایی بر روی زمین باقی ماند.طرح اصلی برای اقامت 12 انسان به مدت 10 سال و سپس بازگشت آنها به زمین بود اما برخی موارد تغییر کرد.12 نفر تا 1978 باقی ماندند و سپس به منطقه ای در نوادا بازگشتند.

7 مرد و یک زن بازگشتند. دو نفر در سیاره بیگانگان مرده بودند و دو نفر دیگر بنا به گفته بازگشت کنندگان تصمیم گرفتند تا همانجا بمانند .در حال حاظر تمامی افرادی که بازگشتند مرده اند . آخرین نفر در 2002 مرد . افراد بازگشته از 1978 تا 1984 در پایگاه های مختلف نظامی قرنطینه شدند . اداره ارزیابی های ویژه نیروی هوایی (AFOSI) مسوول حفاضت و سلامت آنها بود AFOSI همچنین هدایت و رهبری جلسات با بازگشت کنندگان را به عهده داشت .

من هرگز چیزی در مورد برنامه مبادله ندیده و نخوانده بودم . اولین بار مطالبی جزیی از Linda howe شنیدم اما او اطلاعات زیادی به من نداد . من ایمیل شما را به مدت 6 ماه مونیتور کردم و ایمیل هایی از شما و دیگران را خواندم اما هرگز حقیقت در مورد واقعه رازول و برنامه مبادله را ندیده و نشنیده ام.

میخواهم بدانم دیگران در مورد این مساله چه میگویند



{ ویکتور مارتینز ایمیل ارسالی بالا رو برای سه نفر میفرسته که در ذیل پاسخ اونها آورده شده البته من فکر میکنم که این افراد هیچ وقت فکر نمیکردن که مارتینز پاسخهاشون رو منتشر کنه – مترجم }

نظر 1 ( به وسیله جین لوسکوفسکی ): این فرد کیست ؟ اغلب اطلاعاتش کاملا درسته. به هر حال من هرگز نشنیدم که زنی رفته باشه بر پایه اطلاعات خوبی که دارم ما 12 مرد داشتیم که همگی نظامی بودند . 8 نفر از نیروی هوایی و دونفر از ارتش و دو نفر از نیروی دریایی . من فکر میکنم همانطور که گفتم آنها رفتند و 20 سال اونجا بودند . وقتی برگشتند به صورت ترکیبی به مدت 365 روز در قرنطینه قرار گرفتند فقط 8 نفرشون برگشتند که همش درسته دو نفرشون بعد از چند سال که در اون سیاره بودند مردند و دو نفر دیگه تصمیم گرفتند که بمونند و ممکنه هنوز زنده باشن . کسانی که بازگشتند همگی مرده اند. آخرین نفر در 2003 در بیمارستان va مرد. در مورد واقعه رازول ایمیل فرستاده شده درسته . گزارش کامل مشتمل بر پروژه سرپوهست و گزارش نهایی با شماره 80HQD893-020 classified TS کدگذاری شده .از Rick Doty در مورد گزارش بپرس چون من فکر میکنم این یک گزارش OSI باشه همینطور Paul Mcgovern بایستی نظرشو در مورد گزارش بذاره .

( توضیح به وسیله ویکتور مارتینز 1 دسامبر : طبقه بندی این پروژه به وسیله Paul Mcgovern انجام شده نه جین لاسکوفسکی – به خاطر این اشتباه معذرت میخوام. )

نظر 2 ( به وسیله Paul Mcgovern ) :جالب توجه است اما همش درست نیست( ایمیل ارسال شده توسط فرد ناشناس ). در مورد واقعه رازول کاملا صحیحه افرادی که به محل رفتند کاملا درسته در اونجا دو منطقه سقوط وجود داشت نه یکی. در مورد برنامه مبادله بایستی بگم انتشار اطلاعات طبقه بندی شده اونطور که من میدونم غیر مجازه اما ممکنه یه نفردر دولت در حال حاظر خواسته باشه که اونا رو بیرون ببره . هیچ زنی فرستاده نشد. 12 مرد همه نظامی 8 نفر نیروی هوایی دو نفر ارتشی و دو نفر نیروی دریایی. دو نفرشون پزشک بودند سه نفر دانشمند . دو نفر متخصص زبان و دو نفر پرسنل حفاظتی بودند.دو نفرشون خلبان و یکی رهبرشون بود (کلنل نیروی هوایی )

همگی کاملا از ردیف های نظامی پاک شدند. من در مورد دوره تمرین اونها مطمعن نیستم ولی فکر میکنم بایستی حدود 6 ماه طول کشیده باشه.اونها قادر بودن پیغام ها رو به وسیله دستگاه ارتباطی ای که قبل از سفرشون تهیه شده بود به زمین منتقل کنن.

یک پزشک و یک پرسنل حفاظتی سه سال بعد از حضورشون در سیاره فوق مردند. پزشک به دلیل بیماری پنومونی و پرسنل حفاظتی به دلیل آسیب و زخم برداشتن مرد . تیم مبادله بایستی سختی شدیدی رو برای تطابق با محیط سیاره فوق تحمل میکردند.گرما شدید بود و زمان زیادی برد تا تطابق پیدا کنند همینطور غذا یک مشکل دیگه بود چون سیستم انسان برای هضمش دچار مشکل بود. تیم غذای کافی برای دو سال با خودش به همراه داشت برای 8 ماه دیگه هم جیره بندی کرد اما سرانجام بایستی غذای ملاقات شوندگان(( EBENs را میخورد. این مساله باعث ایجاد مشکلات گوارشی برای همه اعضای تیم شد . سرانجام اونها تطابق پیدا کردند اونها تلاش کردند تا غذاهای مختلفی درست کنند ولی کمتر موفق شدند.تیم هرگز توسط ملاقات شوندگان ایزوله یا محدود نشدند. اونها میتونستند هر جایی که بخواهند سفر کنند و هر چیزی را که بخواهند ببینند. پس از حدود 6 سال تیم به منطقه شمالی سیاره منتقل شد جایی که هوا سردتر بود و محتوی بیش از حد لزوم سبزیجات بود..

ملاقات شده ها نظم شدیدی در زندگی روزانه خودشون داشتند. هر نفر در یک برنامه زمان بندی شده کار میکرد که با ساعت مشخص نمیشد بلکه با حرکت خورشیدهایشان ( سیاره سرپو دو خورشید دارد ) مشخص میشد .هر جامعه کوچک یک ساختمان بزرگ داشت که سرتا سر اون نور خورشید میرسید. وقتی خورشید در نقطه خاصی از ساختمان میتابید معنی آن این بود که افراد بایستی کار بخصوصی انجام میدادند..آنجا هرگز کاملا تاریک نمیشد. کم نور میشد ولی تاریک نمیشد.مردم آنجا دوره استراحت داشتند اما نه شبیه دوره خواب ما. آنها در طی روز خورشیدی خود سه بار استراحت میکردند تیم ما تمام مدت دوره کاری را مشخص کرد.43 ساعت اونها سه دوره استراحت در طی 43 ساعت داشتند که در حدود 14 ساعت بود.مردم اونجا همینطور ماه یا سال نداشتند..تیم ما مشخص کرد که اونها دوره حیات داشتند ممکن نبود که بتوان سن آنها را قضاوت کرد اگرچه تیم ما قبر های اونها رو پیدا کرد
جمعیت سیاره سرپو در حدود 650000 نفر بود و در سرتاسر سیاره جوامع کوچکی وجود داشت . آنها رودخانه های زیرزمینی داشتند که دره های بازی را مشروب میکرد آنها صنعت داشتند اما تمام غذای مورد نیازشون کشت میشد حتی در محیط و ساختمان های بزرگ. آنها حیوان داشتند گونه های مختلف . حیوانات چهارپای بزرگ و عجیب و غریب که برای کار یا موارد دیگر مورد استفاده قرار میگرفتند اما برای خوردن گوشت استفاده نمیشدند. از نظر ژیولوژیکی سیاره اونها با سیاره ما فرق میکرد.کوههای کم بدون اقیانوس درختان یا چیزهایی شبیه درخت و نه هیچ تمدنی به غیر از Ebens .

در ابتدا همه ساکنین آن سیاره در نظر اعضای تیم ما به یک شکل و قیافه به نظر میرسیدند اما پس از گذشت مدت زمانی اعضای تیم یاد گرفتند که افراد مختلف Ebens را از طریق صدایشان شناسایی کنند.اگرچه Ebens نمیتوانستند انگلیسی صحبت کنند اما صداهایی ایجاد میکردند که اعضای تیم ما قادر بودند تا به انگلیسی ترجمه کنند.پس از 5 سال ما میتوانستیم زبان آنها را کاملا به انگلیسی ترجمه کنیم .

اطلاعات کامل این گزارش در حدود 3000 صفحه است .

نظر 3 : ( به وسیله ناشناس 2 ) :

ترجیح میدهم تا نامم را مخفی نگه دارید. اما اینجا ارزیابی من از اطلاعات فرد ناشناس : 1- در مورد واقعه رازول ( توضیح داده شده توسط ایمیل فرد ناشناس ) این مساله ایست که من در پرونده های تاریخی به نام کتاب قرمز خوانده ام .تقریبا و دقیقا با کلمات. اگرچه آنجا اطلاعات بیشتری در مورد محل ها ی سقوط و چیزهایی که ما پیدا کردیم وجود داشت. 2 - در مورد برنامه مبادله من در موردش خوانده ام اما فکر میکنم آنها 12 مرد بودند. من در مورد زنی نشنیده ام . این حدودا همه چیزیست که میدانم. ما واحد ویژه ای داریم که گزارشات را پیگیری میکند که سازمان اطلاعات ارتش هم شامل آن میشد ولی من هرگز در این برنامه نبودم اما میدانم که افراد دیگری حضور داشتند.

3 – دوست دارم با این منبع تماس داشته باشم من در حدود یک میلیون سوال دارم که بپرسم.

من به صحبت Linda How در مورد برنامه مبادله چند سال پیش گوش دادم و متعجب شدم که این اطلاعات رو از کجا آورده بود