مقدمه

در حال حاضر نیروهای مسلحی در جهان حرفی برای گفتن دارند که به پیشرفته ‏ترین موشکها مسلح باشند. لازم نیست که کارشناس نظامی و یا تسلیحاتی باشید تا ‏بتوانید تاثیر موشکها را بر چهره میدانهای جنگ امروزی ببینید.‏
زمانی نبرد ناوها دارای 9-12 قبضه توپ کالیبر 400 تا 550 میلیمتری بودند و بر ‏دریا ها سلطنت می کردند. توپهای عظیم این نبرد ناوها دارای برد بیش از 30 ‏کیلومتر بودند. امروزه، یک فروند ناوچه کوچک با یک موشک ضدکشتی هارپون با ‏برد 120 کیلومتر به مراتب از نظر برد، دقت و زمان واکنش موثرتر از یک فروند ‏نبرد ناو است.می توان گفت یک ناوچه موشک انداز می تواند نبرد ناوی همچون ‏نبرد ناوی همچون نبرد ناو میسوری را با 9 قبضه توپ 406 میلیمتری به راحتی ‏غرق کند زیرا دارای تسلیحات دقیقتر و دوربردتری است.البته به یاد داشته باشید که ‏دیگر در هیچ نقطه ی جهان نبرد ناوها به صورت عملیاتی خدمت نمی کنند و ‏جملگی از سرویس خارج شده اند.‏
زمانی جنگنده هایی چون هلکت و موستانگ با مسلسلهای 12.7 میلیمتری خود باید ‏تا 300 متری به جنگنده دشمت از پشت نزدیک می شدند تا بتوانند آن را با گلوله ‏های مسلسل خود سرنگون کنند.امروزه، خلبان ‏f15‎‏ آمریکایی و سوخوی 27 ‏روسی با موشکهای خود از فواصل بالای 30 کیلومتر جنگنده دشمن را سرنگون می ‏کنند و نیازی به خطر کردن و جنگ هوایی نزدیک نمی بینند.‏
امروزه، نیازی به توپهای ضدزره سنگین و بدقواره جنگ دوم جهانی نیست و یک ‏فروند موشک اریکس می تواند یک سرباز پیاده را تبدیل به دشمنی مخوف برای ‏تانکهای دشمن کند.‏
صد سال پیش برای دسترسی به پایتخت و شهرهای مهم دشمن یکی از دو طرف ‏نبرد باید آنقدر دشمن را به عقب می راند تا به شهرهای مهم او دست پیدا ‏کند.امروزه، موشکهای بالستیک و کروز می توانند دورترین دشمن را مورد هدف ‏قرار دهند. هواپیماها، ناوها، بالگردها، سربازان پیاده و شبکه پدافند هوایی بدون ‏موشکها هیچ نیستند. در نبردهای آینده آنکه موشک بیشتر و کارآمد تری داشته باشد ‏توان بهتری در تهاجم و دفاع دارد. در این مجال اندک به انواع مختلف سیستمهای ‏هدایت نصب شده بر روی موشکها می پردازیم. باشد که عزیزان خواننده با سلاح ‏هایی که چهره میدانهای جنگ را تغییر دادند بیشتر و بهتر آشنا شوند.‏

هدایت سیمی

روش هدایت با سیم از قدیمی ترین روشهای ابداع شده برای هدایت موشک ها است. ‏این روش هدایت، بسیار پرآوازه و مطمئن برای هدایت موشکهای ضد تانک است ‏در این روش، هدایت موشک ها از نظر عملکرد چه مدل دستی و چه نمونه های ‏موجود نیمه خودکار با روش هدایت رادیویی فرق چندانی ندارد و تنها فرامین تغییر ‏مسیر موشک به امواج رادیویی، به کمک سیم متصل شده به موشک به آن منتقل ‏می شودند.دو رشته سیم از یک طرف به پرتاب کننده و از طرف دیگر به موشک ‏وصل شده و دستورهای هدایتی از طریق این سیمها به موشک منتقل می شوند.‏
امروزه تمامی موشکهای ضد تانک موجود نیمه خودکار بوده و شلیک کننده تنها ‏کافی است که که سایت هدفگیر را تا زمان برخورد بر روی هدف نگاه دارد و ‏هدایت موشک بر عهده سایت هدفگیری که مجهز به یک حسگر فروسرخ است می ‏باشد.یکی از برتری های هدایت سیمی نسبت به هدایت رادیویی، عدم امکان ایجاد ‏اختلال بر روی فرامین انتقالی از سیم است.موشکهای ضدتانک تاو آمریکا، اریکس ‏فرانسه و بیل سوئدی از جمله موشک های معروف هدایت سیمی هستند.

هدایت رادیویی

روش هدایت رادیویی در نسل اول موشکهای هوا به زمین و موشکهای ضدتانک ‏هدایت شونده به کار برده شد.این روش هدایت از زمان جنگ جهانی دوم بر روی ‏بمبها و موشک ها مورد استفاده قرار می گرفت و باید آن را قدیمی ترین روش ‏هدایت موشک دانست.در این روش، خلبان و یا شلیک کننده باید موشک را تا زمان ‏برخورد به هدف در دید خود نگه دارد.یعنی خلبان باید پس از پرتاب، موشک و ‏هدف را در یک راستای مستقیم قرار دهد و با استفاده از دسته هدایت که در اختیار ‏شلیک کننده است به وسیله امواج رادیویی فرستاده شده برای موشک، موشک را به ‏طرف هدف هدایت کند.این روش دقیقا مانند کنترل کردن یک هواپیمای کنترل از راه ‏دور می باشد.‏
در روش هدایت دستی، شلیک کننده با نگاه کردن به شعله انتهای موشک و یا چراغ ‏چشمک زن نصب شده در عقب موشک، موشک را به طرف هدف هدایت می کرد. ‏در مدلهای پیشرفته تر ماننده موشک ضد تانک ‏at-6‎‏ روسی روش هدایت رادیویی ‏نیمه خودکار شده است.یعنی شلیک کننده تنها سایت هدفگیری را بر روی هدف قرار ‏می دهدو سایت هدفگیر با حس کردن شعله انتهای موشک،موشک را به کمک امواج ‏رادیویی به طرف هدف هدایت می کند.این سیستم بر روی موشکهای ضد تانکی ‏چون آتی4 روسی، موشکهای هوا به زمین آاس7 روسی و بولپاپ آمریکایی مورد ‏استفاده قرار گرفته است.امروزه، دیگر این روش برای هدایت موشکها و یا بمب ها ‏مورد استفاده قرار نمی گیرد و منسوخ شده است.‏

هدایت فروسرخ

هدایت فروسرخ یک هدایت داخلی و خود مختار است که نیاز به منبع خارجی برای ‏تکمیل هدایت موشک ندارد. در این روش، حسگر نصب شده بر روی دماغه موشک ‏بعد از شلیک، اقدام به جستجوی محیط رو به روی خود برای پیدا کردن منبع ‏گرمایی برای قفل کردن بر روی آن می کند. این منبع گرمایی می تواند خروجی ‏گرم هواپیما، بالگرد و یا یک موشک کروز باشد.‏
سیستم کاونده فروسرخ تنها می تواند محیط روبروی خود را جستجو کند و یکی از ‏امتیازات آن این است که خلبان و یا شلیک کننده بعد از قفل و شلیک موشک می ‏تواند اقدام به شلیک موشک دیگر و یا ترک محل کند. موشک به کمک سیستم ‏فروسرخ درون خود و به کمک بالچه های هدایت به طرف هدف هدایت می شود.‏
اولین موشک فروسرخ عملیاتی جهان، موشک هوا به هوای سایدویندر آمریکایی ‏بود.نسل نخست این موشکها را تنها می شود از نیم کره پشتی به طرف خروجی ‏موتورهواپیما قفل کرد ولی امروزه با افزایش حساسیت کاونده های فروسرخ می ‏توان این موشک ها را از روبرو نیز بر روی هدف قفل کرد.‏
موشک های هدایت فروسرخ را می توان با استفاده از تمهای فریب دهنده گرم که ‏مانند منور بوده و گرمایی زیاد از خود متصاعد می کنند فریب داد. خلبانان بالگرد و ‏جنگنده بلافاصله بعد از هشدار سیستم ‏ecm‏ مبنی بر نزدیک شدن موشک اقدام به ‏شلیک دستی و یا خود کار شراره می کنند‎.‎
برخی از وسایل پرنده داری سیستم تشخیص نزدیک شدن موشک هستند. این سیستم ‏با حس کردن شعله خروجی موتور موشک که به پرنده نزدیک می شود هشدار لازم ‏را به خلبان می دهد ولی از آنجایی که برای شلیک موشکهای فروسرخ نیازی به قفل ‏رادار بر روی هدف نیست، در اکثر مواقع هدف بدون دریافت هیچ گونه هشداری ‏مورد اصابت قرار می گیرد. برد کاونده فروسرخ این گونه موشک ها برای کشف ‏منبع گرمایی کم بوده و اغلب کمتر از 20 کیلومتر است.از این رو، این روش هدایت ‏به صورت گسترده ای برای هدایت موشک های کوتاه برد هوا به هوا و موشک ‏های پدافند هوایی کوتاه برد و شانه پرتاب مورد استفاده قرار می گیرد.‏
عدم نیاز به تجهیزات جانبی، این سیستم را به یک روش هدایت کارآمد برای استفاده ‏در سلاح های قابل حمل توسط نفر تبدیل کرده است. موشکهای هوا به هوای ‏فروسرخ ‏k74‎‏ روسی، سایدویندر آمریکایی، پایتون4 اسراییلی و موشک های زمین ‏به هوای راپیر انگلیسی، استیگر آمریکایی و سام 18 روسی از جمله برترین ‏موشکهای هدایت فروسرخ در جهان هستند.‏

هدایت رداری نیمه فعال(آشیانه یاب نیمه فعال رادرای)‏

این روش هدایت که از اواسط دهه 50 بر روی موشکهای هوا به هوا و زمین به ‏هوا نصب شد در واقع به تکمیل رادارهای داپلر به وجود آمد. در این موشکها، ابتدا ‏رادار جنگنده و سایت پدافند هوایی بر روی هدف قفل شده و پس از شلیک موشک، ‏رادار کوچک موشک امواج منعکس شده از هدف را دنبال کرده و با تصحیح مسیر، ‏خود را به هدف می رساند.این روش هدایت این امکان را به خلبان می داد تا با ‏استفاده از موشکهای هوا به هوای میان برد و یا دور برد اهداف مورد نظر خود را ‏از فاصله بیش از 18 کیلو متر با شلیک یک یا دو موشک مورد هدف قرار داده و ‏از درگیری پر التهاب و پیچ در پیچ در جنگ نزدیک هوایی خودداری کند.‏
از جمله عیوب این روش هدایت هدایت به ویژه برای جنگنده ها این است که برای ‏رسیدن موشک به هدف باید تا آخرین لحظه اصابت، رادار هدایت کننده بر روی ‏هدف قفل باشد و به هر دلیلی که امواج رادار به موشک نرسند مانند مانور جنگنده ‏شلیک کننده و یا کم شدن انرژی رادار موشک به هدف برخورد نمی کند. جنگنده ‏بعد از شلیک موشک نمی تواند اقدام به ترک صحنه نبرد و باید تا لحظه برخورد ‏موشک به هدف در منطقه باقی بماند.در چنین مواردی در اصطلاح تاکتیکی جنگنده ‏بی دفاع است.‏
از طرفی با افزایش برد موشک، امواج رادار نیز باید مسافت دورتری را طی کنند ‏که سبب کاهش قدرت امواج رادار در مسافت های زیاد می شود.از این رو نمی ‏توان از این روش هدایت در موشک های با برد زیاد استفاده کرد.البته تا کنون ‏موشک های با برد 120 کیلومتر نیز با استفاده از این روش هدایت ساخته شده اند.‏
در ضمن می توان با استفاده از سیستم های جنگ الکترونیک و ایجاد اختلال، مانع ‏رسیدن امواج رادار جنگنده به موشک شد، اما نه همیشه.‏
امروزه دیگر موشک های هوا به هوا با این روش هدایت تولید نمی شوند ولی ‏ساخت موشک های پدافندی با این روش همچنان ادامه دارد. موشک های هوا به ‏هوای اسپارو آمریکایی و آر27آر روسی و موشک های زمین به هوای هاوک و ‏پاتریوت آمریکایی از جمله موشک های هدایت راداری نیمه فعال معروف جهان ‏هستند.‏

هدایت راداری فعال

این روش هدایت از سال 1970 برای موشک های ضد کشتی و هوا به هوای دور ‏برد و میانبرد مورد استفاده قرار گرفته است. این موشکها، خود داری یک دستگاه ‏رادار کوچک برای رهگیری و اصلاح مسیر به طرف هدف هستند. رادار جنگنده و ‏یا ناو شلیک کننده در ابتدا هدف را کشف و روی آن قفل می کند. پس از آن، ‏مختصات هدف به موشک منتقل شده و موشک به طرف محدوده هدف شلیک می ‏شود. موشک، مسیر از پرتاب کننده تا نزدیکی هدف را به صورت اینرسی هدایت ‏شده و بعد از کشف هدف توسط رادار موشک به روش هدایت راداری آشیانه یاب به ‏طرف هدف حرکت می کند.‏
از جمله امتیازات این روش این است که جنگنده و یا سیستم شلیک کننده بعد از ‏شلیک می تواند منطقه را ترک کرده و یا مانورهای مورد نظر خود را اجرا کند و ‏موشک بدون نیاز به رادار جنگنده و یا ناو به طرف هدف حرکت می کند. این روش ‏در موشک هایی با برد بلند بسیار مورد استفاده قرار می گیرد. موشک های ضد ‏کشتی از جمله استفاده کنندگان این روش هدایت هستند. البته در مورد موشک های ‏کوتاه بردتر ضد کشتی مانند سی ایگل انگلیسی از هدایت رادار نیم فعال استفاده می ‏شود.‏
موشک های هوا به هوای آر77 روسی، فونیکس آمریکایی و موشک های ضد ‏کشتی اگزوست فرانسوی و هارپون آمریکایی از جمله موشک های راداری فعال می ‏باشند. موشک آمرام آمریکایی در 15 کیلم متری آخر به صورت هدایت راداری ‏فعال عمل می کند و تا رسیدن به این مسافت به صورت نیم فعال پرواز می کند.

هدایت راداری

این روش بر روی نسل نخست موشکهای زمین به هوا و بیشتر در موشک های ‏روسی نصب شد. موشک های سام 2و3و4 از جمله موشک های هدایت راداری ‏معروف جهان هستند.‏
در این روش هدایت، موشک شلیک شده برای اصابت به هدف از سه رادار استفاده ‏می کند. این رادار ها عبارتند از رادار کشف کننده هدف، رادار هدایت و رادار ‏ارتفاع یاب. یکی از رادارها هدف را کشف کرده و دیگری موشک را رهگیری می ‏کند و اطلاعات این دو رادار به وسیله سیستم هدایت کننده جمع بندی می شود و ‏موشک را تا زمان برخورد به هدف اصلاح مسیر می کند. به صورت معمول امواج ‏تغییر مسیر و اصلاح مسیر به موشک به کمک امواج رادیویی فرستاده می شود.‏
از جمله اشکالات این روش می توان به آسیب پذیری زیاد موشک در مقابل ‏اختلالات الکترونیکی و قطع امواج رادیویی ارسال شده از رادار هدایت اشاره ‏کرد.از طرفی، انهدام هر یک از 3 رادار سیستم باعث از کار افتادن تمامی سیستم ‏می شود.این موشکها معمولا از آنجایی که آن قدر دقیق نبودند که به هدف به ‏صورت مستقیم بر خورد کنند دارای چاشنی های مجاورتی هستند.در حال حاضر ‏دیگر از از این روش هدایت برای هدایت موشک ها استفاده نمی شود و این روش ‏کهنه و متروک شده است.

هدایت تلویزیونی

در موشک های و بمب های هدایت تلویزیونی، یک دوربین بر روی دماغه موشک ‏قرار دارد که شلیک کننده با زدن سوئیچ مربوطه روپوش دوربین برداشته و دوربین ‏شروع به تصویر برداری از محیط روبروی خود می کند. کاربر و یا خلبان تصاویر ‏گرفته شده را همزمان در مانیتور خود مشاهده می کند و با درشت نمایی تصویری، ‏علامت هدفگیری را بر روی هدف قرار داده و دوربین را بر روی هدف قفل می ‏کند. موشک پس از شلیک به صورت مستقل به طرف هدف هدایت می شود. این ‏روش هدایت مانند هدایت فروسرخ یک روش هدایت درونی است و نیازی به هدایت ‏خارجی نداشته و شلیک کننده بعد از شلیک می تواند اقدام به شلیک موشک دیگر و ‏یا ترک منطقه کند.‏
این روش هدایت برای اولین بار در بمب والی در ویتنام توسط نیروی دریایی ‏آمریکا استفاده شد.اولین موشکی که از این روش هدایت برای آن استفاده شد موشک ‏ماوریک آمریکایی بود. این روش هدایت به طور معمول برای هدایت بمب ها و ‏موشک های هوا پرتاب استفاده می شود و البته بیشتر برای بمبها.از جمله امتیازات ‏این روش هدایت عدم نیاز به هدایت خارجی، مقاومت بیشتر در مقابل اختلالات ‏الکترونیکی و سادگی عملکرد آنها است.معمولا تطبیق دادن این گونه سلاح ها بر ‏روی هواپیماها و نه بالگرد ها به لوازم جانبی کمتری نسبت به سیستم هدایت لیزری نیاز دارد. در نمونه های اولیه بمب های تلویزیونی، بمب بعد از پرتاب ارتباطش با ‏هواپیما قطع می شد ولی در نمونه های بعدی، بمب تصاویر گرفته شده توسط ‏دوربینش را برای خلبان ارسال می کرد تا خلبان شاهد برخورد دقیق بمب به هدف ‏باشد. از این رو خلبان می تواند تصاویر برخورد بمب را از زمان پرتاب تا زمان ‏برخورد موشک به هدف به صورت کامل ببیند. شاید شما نیز این تصاویر را که ‏توسط خلبان های هواپیما های جنگی ضبط شده اند در تلویزیون دیده باشید.‏
نمونه های اولیه این نوع بمب ها دارای سیستم هدایت تلویزیونی ساده ای بودند. به ‏همین دلیل آنها تنها برای انجام بمباران های دقیق در روز مناسب بودند. در مدل ‏های جدید تر، این نوع موشک ها به دوربین های فروسرخ مجهز شدند و از این رو ‏از توانایی حمله شب نیز برخوردار شدند.‏
افزایش برد بمب ها و موشک ها این مسئله را به وجود آورد که خلبان باید با ‏دوربین سلاح هدف را کشف و بر روی آن قفل کند. نسل دوم این سلاح ها این ‏امکان را در اختیار خلبان ها قرار داده اند که خلبان بتواند بمب را از مسافتی دور به ‏طرف هدف پرتاب کرده و بعد با کمک تصاویر ارسالی هدف را کشف و منهدم ‏نماید. همچنین خلبان می تواند با نگاه به نمایشگر درون کابین و دیدن تصاویر ‏ارسالی هدایت بمب را به صورت دستی نیز انجام دهد. موشک های دارای تصویر ‏بردار فروسرخ به طور معمول به واسطه دارا بودن سیستم فروسرخ دارای سیستم ‏تعقیب خودکار هدف هستند.‏
این روش هدایت طی دو دهه گذشته بر روی موشک های ضد تانک نصب شده و ‏موشک های ضد تانکی چون جاولین و اسپایک از جمله موشک های ضد تانک ‏دارای هدایت تصویر برداری فروسرخ هستند. امروزه دیگر روش هدایت تلویزیونی ‏در موشک ها مورد استفاده قرار نمی گیرد ولی به صورت گسترده ای از روش ‏هدایت تصویر برداری فروسرخ استفاده می شود که توان انجام عملیات شبانه را به ‏صورت محسوسی افزایش داده است.همچنین برخی از موشک های کروز و موشک ‏های دور برد هوا به زمین از روش تصویر بردار فروسرخ به عنوان هدایت مرحله ‏پایانی پرواز استفاده می کنند. موشک های هوا پرتاب کااچ27 روسی (با هدایت ‏تلویزیونی)و آجی ام 65 آمریکایی (با هدایت تصویر بردار فروسرخ) از جمله موش ‏های هوا پرتاب معروف هستند.‏

هدایت لیزری

این روش هدایت همزمان با هدایت تلویزیونی توسط نیروی هوایی آمریکا در ویتنام ‏به کار رفت. خلبان بعد از ورود به منطقه هدف، دوربین غلاف لیزری خود را ‏روشن می کند. تصاویر دوربین در نمایشگرهای جلوی خلبان به نمایش در می آید.‏
خلبان با جستجوی هدف و نشانه گذاری هدف توسط علامت هدفگیری که معمولا ‏علامت + می باشد اقدام به قفل کردن سیستم از طریق دوربین بر روی هدف می ‏کند. پس از آن یک پرتو لیزر به وسیله غلاف هدفگیری به هدف تابانده شده و ‏منعکس می شود. موشک دارای یک حسگر لیزری بر روی دماغه است و به کمک ‏این حسگر امواج لیزر منعکس شده از هدف را کشف کرده و این امواج را تعقیب ‏می کند.از این رو، این روش را گهگاه روش هدایت آشیانه یاب لیزری نیز می ‏نامند. قفل نگه داشتن لیزر برروی هدف کاملا خودکار بوده و نیازی به شلیک کننده ‏ندارد. دوربین تا لحظه برخورد از هدف فیلمبرداری کرده و آن را به خلبان نشان ‏می دهد. احتمالا تصاویری را از تلویزیون دیده اید که یک علامت + بر روی یک ‏ساختمان قرار دارد. به ناگاه ساختمان منفجر شده، و دود سیاهی تصویر را پر می ‏کند. این تصاویر متعلق به غلاف هدفگیری موشکهای لیزری است.در ابتدا این ‏سیستم هدایت تنها در بمبها و موشک ها بکار می رفت ولی با کوچکتر شدن غلاف ‏های هدفگیر لیزری این سیستم هدایت بر رو انواع سلاح های ضد تانک و پدافند ‏هوایی کوتاه برد نیز به کار رفت.‏
بمبهای سری پیوری1 که از سال 1967 در ویتنام بکار رفتند اولین سلاح های ‏هدایت لیزری جهان هستند.‏
جنگنده-بمب افکنهای ‏f-111‎‏ و‏f-4d ‎‏ در جنگ ویتنام بیشترین بمباران توسط بمب ‏های بمب های هدایت لیزری را انجام دادند. موشک ضد تانک هل فایر از اولین ‏موشک های ضد تانک جهان با هدایت لیزری بود که برروی بالگرد آپاچی نصب ‏شد. و امروزه به صورت گسترده ای بر روی دیگر بالگردها نیز نصب می شود.‏
با وجود دقت بالا، بمب های لیزری عملکرد نا مطلوبی در آب و هوای بد (مانند ‏باران و برف) دارند. و دقت این سلاح ها به صورت چشمگیری در شرایط نامساعد ‏جوی کاهش می یابد.همچنین ایجاد اختلال بر روی بمب های لیزری به مراتب آسان ‏است.می توان با ایجاد اختلال، مانع رسیدن امواج لیزر منعکس شده از هدف به ‏موشک شد و باعث به خطا رفتن موشک ها شد. از این رو، همواره فرماندهان ‏نظامی خواستار داشتن سلاح های هدایت تلویزیونی می باشند چرا که موشک های ‏هدایت تلویزیونی پس ار پرتاب دیگر نیازی به هدایت خارجی ندارند و به این دلیل ‏منحرف کردن آنها غیر ممکن است.‏
یکی دیگر از عیوب بزرگ سلاح های لیزری نیاز آنها به هدایت و قفل نگه داشتن ‏لیزر به طرف هدف است.این پرتو باید بر روی هدف باقی بماند تا بمب بتواند هدف ‏خود را جستجو کند. از این رو خلبان (یا شلیک کننده موشک های ضد تانک زمین ‏پرتاب) بعد از پرتاب موشک نمی تواند دور زده و منطقه را ترک کند بلکه باید ‏ارتفاع خود را بیشتر کرده و قفل لیزری را برروی هدف قرار دهد. هر مسئله ای که ‏باعث قطع پرتو لیزر تابانده شده بشود باعث به خطا رفتن بمب می شود. این در ‏حالی است که سلاح های تلویزیونی پس از پرتاب کاملا خودکار بوده و خلبان می ‏تواند منطقه هدف را ترک کرده و یا هدف دیگری را مورد حمله قرار دهد.‏
با موشک های لیزری تنها می توان در یک زمان به یک هدف حمله کرد گرچه می ‏توان چند بمب را بر ضد یک هدف نیز مورد استفاده قرار داد.بر خلاف آنها، در ‏بمبهای تلویزیونی باید برای پرتاب دو بمب به طرف یک هدف هر دو بمب را به ‏صورت جدا از یکدیگر هدفگیری کرد.‏
یکی از امتیازات سلاح های لیزری این است که می توان بمب را توسط یک هواپیما ‏پرتاب و توسط یک هواپیمای دیگر هدایت کرد. برای نمونه، سوپراتانداردهای ‏نیروی دریایی فرانسه که از سال 1996 از توانایی حمل بمبهای‏‎ ‎‏ لیزری ‏gbu-12‎ برخوردار شدند معمولا به صورت دو فروندی یکی با غلاف هدفگیر لیزری و ‏دیگری با 2 بمب لیزری پرواز می کنند. یکی از سوپر اتاندارد ها هدف را نشانه ‏گذاری کرده و دیگری با سرعت وارد محدوده برد بمب می شود و بمب خود را ‏پرتاب کرده و منطقه عملیات را ترک می کند. این ترکیب در زمان جنگ اول خلیج ‏فارس توسط بمب افکنهای بوکانیر نیروی دریایی انگلستان و تورنادوهای نیروی ‏هوایی انگلیس مورد استفاده قرار گرفت.‏
از طرف پرتو های لیزری ارسال شده دارای کد خاص خودشان (اثر انگشت) می ‏باشند. بمب لیزری قبل از پرتاب با این کد ها آشنا می شود وتا پس از پرتاب شدن به ‏دنبال پرتوی لیزری منعکس شده از غلاف هدفگیری مربوط به خود برود. از این ‏رو می توان در یک منطقه تعداد زیادی بمب به طرف یک هدف نشانه گیری کنند و ‏موشکها از یک بالگرد در آسمان شلیک شود. موشک ضد تانک آتی 14 کارنت ‏روسی که می توان آن را از پیشرفته ترین موشک های ضد تانک جهان نامید دارای ‏هدایت لیزری نیمه خودکار است و شلیک کننده باید تا زمان برخورد موشک به ‏هدف، هدفگیر را برروی هدف قرار دهد. به دلیل محدوده برد کم پرتوی لیزری این ‏گونه روش هدایت برروی سلاح های با برد زیر20 کیلو متر استفاده می شود.با ‏وجود این سلاح های هدایت لیزری هنوز دقیقترین سلاح های هدایت شونده جهان ‏هستند. موشک های هوا پرتاب ماوریک آمریکایی، کااچ27ال روسی، موشک های ‏ضد تانک هلفایر آمریکایی، تریکات اروپایی و ویخر روسی و موشک پدافند کوتاه ‏برد آراس بی 70 سوئدی از جمله تسلیحات معروف لیزری جهان می باشند.‏

هدایت اینرسایی

این سیستم هدایت را باید از جمله نخستین سیستم های هدایت موشک حساب کرد که ‏در جنگ جهانی دوم برای اولین بار توسط موشک های بالستیک وی2 و کروز ‏وی1 مورد استفاده قرار گرفت. سیستم هدایت اینرسی یک سیستم هدایت درونی است ‏که به صورت گسترده ای بر روی موشک های بالستیک و یا موشک کروز به ‏عنوان هدایت مرحله میانی پرواز استفاده می شود و دقت این سیستم به دقت ‏مختصات هدف بر می گردد.‏
در این سیستم، با استفاده از چند ژیروسکوپ و شتاب سنج که تعداد آنها در موشک ‏های مختلف متفاوت است شتاب و میزان غلت و زاویه حرکت موشک را تعیین می ‏کنند. بر اساس این اطلاعات می توانند موقعیت موشک را نسبت به مکان شلیک و ‏نسبت به مختصات هدف موجود در حافظه موشک مقایسه کنند.‏
ژیروسکوپ عضو اصلی سیستم های هدایت اینرسی می باشد. ژیروسکوپ ها ‏سنسورهایی می باشند که از آنها جهت به دست آوردن سرعت زاویه ای و موقعیت ‏زاویه ای موشک استفاده می شود. با پردازش این اطلاعات می توان موقیعت کلی ‏پرتابه را نیز بر اساس محاسبات به دست آورد.‏
وظیفه اصلی ژیروسکوپ ها ایجاد یک دستگاه مختصات مرجع است. شتاب سنجها، ‏شتاب متحرک در امتداد چنین محور هایی را اندازه می گیرند که این شتاب می تواند ‏نسبت به دستگاه که این شتاب می تواند نسبت به دستگاه مرجع اینر سی یا دستگاه ‏مرجع دیگری مثل دستگاه متصل به زمین باشد.‏
امروزه، نسل نوین این سیستم های هدایت بر خلاف مدل های قدیمی مکانیکی ‏دیجیتالی و یا لیزری هستند.ژیروسکوپ های جدید باعث کاهش درصد خطای ‏سیستم هدایت شده است. همچنین استفاده از سیستم مکان یاب جهانی در کنار سیستم ‏اینرسی موشک های بالستیک دقت این موشک ها را بالا برده است.به طور معمول ‏خطایی که ژیروسکوپ های هدایت موشک به دلیل سرعت بالای موشک بالستیک ‏پیدا می کنند توسط سیستم جی پی اس که دارای خطای حداکثر 3 متر است اصلاح ‏شده و بدین سان خطای سیستم اینرسی جبران می شود.

سیستم هدایت مکان یاب جهانی (‏gps‏)

سیستم هدایت ماهواره ای چهره میدان نبرد را در قرن جدید تغییر داده است و باعث ‏ورود نسل جدیدی از سلاح های هدایت شونده دقیق و ارزان قیمت به صحنه نبرد ‏شده است.استفاده این سیستم در جنگ افزار ها به جنگ اول خلیج فارس بر می ‏گردد. مشهور ترین سلاح هدایت ماهواره ای، بمب های هدایت ماهواره (‏gdam‏) ‏هستند که در گزارش عمومی پنتاگون در مورد اشغال عراق در سال 2003 از این ‏سلاح به عنوان تاثیر گذارترین سلاح جنگ نام برده شده است. تاکنون حدود ‏‏180000 فروند از این سلاح برای نیروی هوایی و دریایی آمریکا تولید شده اند و ‏آنها بیشتر از دیگر سلاح های هدایت شونده در جنگ های سالهای اخیر آمریکا به ‏کار رفته اند. جی پی اس یک سیستم ماهواره ای است که توسط وزارت دفاع آمریکا ‏ساخته شده است و دارای گیرنده ای مخصوص است که این گیرنده اطلاعات دقیقی ‏از محل و زمان گیرنده را در اختیار کاربر قرار می دهد. ماهواره های جی پی اس ‏سیگنالهایی را ارسال می کنند که توسط گیرنده های جی پی اس دریافت می شوند و ‏موقیعت مکانی، سرعت و زمان شلیک کننده را در هر جای کره زمین ودر هر ‏موقع از روز یا شب و در هر شرایط آب و هوایی محاسبه می نماید.سیستم جی پی ‏اس یک منبع ملی و مورد استفاده بین المللی برای یافتن موقیعت محل، مسیر یابی و ‏زمان سنجی می باشد. ماهواره های جی پی اس در حدود 900 کیلوگرم وزن و 5 ‏متر (پنلهای خورشیدی)طول دارند.عمر مفید این ماهواره ها برای 7.5 سال طراحی ‏شده است اما اغلب مدت زمان بیشتری در مدار مورد استفاده قرار می گیرند. پنلهای ‏خورشیدی نیروی اولیه را تامین می نماید و نیروی تغذیه ثانویه توسط باطری های ‏نیکل کادمیم تامین می شود. در هر ماهواه، 4 ساعت اتمی فوق العاده دقیق نصب ‏گردیده است.در سپتامبر 2001، تعداد ماهواره های مورد استفاده در مدار زمین 27 ‏عدد بوده است. در جریان جنگ اول خلیج فارس برای اطمینان از انهدام هدف باید 4 ‏بمب لیزری از دو فروند هواپیما پرتاب می شد. از طرف دیگر، سلاح های هدایت ‏لیزری که دقیقترین سلاح های هواپرتاب معمول جهان بودند در آب و هوای ‏بد(برف، باران، مه)دقت بالای خود را از دست داده و به خطا می رفتند. ارتش ‏آمریکا بعد از جنگ اول خلیج فارس نیازمند یک سلاح جدید بر مبنای یک سیستم ‏هدایتی جدید شد که بتوان آن را در 24 ساعت شبانه روز و در هر آب و هوایی ‏استفاده کرد.در آن زمان، استفاده از سیستم هدایت جی پی اس بر روی موشک های ‏کروز برای هدایت این موشک ها تا منطقه هدف و نصب این سیستم بر روی نسل ‏دوم موشک های کروز توماهاوک وکلکم در دست بررسی بود ولی ارتش آمریکا ‏نیاز به یک بمب هوا پرتاب داشت.‏
به طور کلی امروزه این سیستم هدایت به عنوان هدایت کننده موشک های هوا ‏پرتاب، زمین پرتاب و دریا پرتاب دوربرد مورد استفاده قرار می گیرد و این ‏موشک ها را تا فاصله ای نزدیک به هدف، هدایت می کند.به صورت معمول، ‏موشکهای دورایستای و کروز مانند توماهاوک و اسلم بعد از هدایت به نزدیکی هدف ‏توسط ترکیبی از سیستم های هدایتی اینرسی و جی پی اس به کمک سیستم های ‏هدایتی دیگری که دارای دقت بیشتری هستند مانند دوربین تصویر بردار فروسرخ به ‏هدف اصابت می کنند. عکس های فروسرخ، عکس های ماهواره ای از هدف هستند ‏که از قبل در حافظه موشک ذخیره شده اند. این عکس ها به صورت امواج ‏فروسرخ گرفته شده اند و در حقیقت، قبل از حمله یک اسکن فروسرخ از هدف تهیه ‏می شود و موشک در مرحله آخر اصابت به طور خودکار با مقایسه بین عکس های ‏ماهواره ای درون حافظه موشک و تصاویر سیستم جلونگر فروسرخ و پردازش آن ‏به هدف حمله می کند.‏