شفاعت امام حسین(ع) در قیامت!


ما شیعیان معتقدیم که معصومین (ع) و اولیای الهی خصوصاَ امام حسین (ع) دارای مقام شفاعت هستند به همین جهت در زیارتنامه هاى حسینى کراراً از خداوند به وسیله آن حضرت تقاضاى شفاعت مى کنیم . در سجده اى که در پایان زیارت عاشوراى حسینى انجام مى شود بعد از حمد و ستایش خداوند خدا را به سبب تحمّل مصیبت آن حضرت شکر مى گوییم ، سپس عرضه مى داریم : «أَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَومَ الْوُرُودِ ; خدایا شفاعت حسین را روز ورود در صحنه محشر به من روزى کن » و به دنبال آن مى افزاییم:
« وَثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْق عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَأَصْحابِ الْحُسَیْنِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ(علیه السلام) ; خداوند گام هاى مرا از روى صدق نزد خودت ، با حسین و یارانش ثابت بدار همان یارانى که خون خود را تقدیم او کردند .»
استجابت دعا زیر قبّه آن حضرت و بودن شفا در تربت پاکش جلوه هاى دیگرى از این شفاعت عظمى است . و این که در روایات آمده که امام حسین(علیه السلام) هنگام وداع با حرم جدّش لحظاتى در خواب فرو رفت و در عالم رؤیا این سخن را از جدش شنید: «اِنَّ لَکَ فِى الْجَنَّةِ دَرَجاتٌ لاتَنالُها اِلاّ بِالشَّهادَةِ ; براى تو مقامى نزد خدا تعیین شده که جز با شهادت به آن نمى رسى ».1به یقین یکى از شؤون این مقام، همان مقام شفاعت است .
آیا شفاعت به این معناست که من هر گناهى را مى خواهم مرتکب شوم ، و هر وظیفه واجبى را بخواهم ترک گویم و بعد دست تمنّا به سوى آن حضرت دراز کرده و او را شفیع خود در درگاه خداوند قرار دهم ؟
به یقین چنین نیست ، شفاعت معصومین و اولیاى الهى(علیهم السلام) چراغ سبز براى انجام گناه نیست ، بلکه به عکس یک عامل بازدارنده در برابر گناه است ، زیرا من به هنگام تقاضاى شفاعت مى گویم اگر لغزشى از من سر زد باید مراقب باشم آلوده گناه نشوم تا رابطه من با اولیاى الهى قطع نگردد و روى این را داشته باشم که از آن حضرات بخواهم شفیع من در درگاه خداوند غفور و رحیم باشند .
ما شیعیان که امید به شفاعت معصومین (ع) داریم باید هنگامى که در مجالس عزاى آنان شرکت مى کنیم و از وعّاظ گرامی، شجاعت ها، فداکارى ها، مبارزه با شرک و ظلم و باطل و دفاع آنها از حق را می شنویم ، تصمیم بگیریم که به پیشوایان بزرگ خود اقتدا کنیم و گامى در جاى گام هاى آن حضرات بگذاریم و در حلقه پیروان آنان درآییم و این خود نوعى شفاعت تکوینى است. و نیز زمانى که به زیارت تربت پاکشان مى رویم و محلّ شهادت آن حضرات(علیهم السلام) و یاران پاکبازشان را از نزدیک مى نگریم تصمیم بگیریم که ما نیز درهمان مسیر و در همان طریق وارد شویم و با یزیدیان زمان خود به پیکار برخیزیم و اسلامى را که آن حضرات براى حفظ آن، خون خود و خون عزیزان و یارانش را فدا کردند زنده نگه داریم و در خود پیاده کنیم، حریمش را پاس داریم و در برابر دشمنانى که در هر عصر و زمانى وجود دارند بایستیم و دفاع کنیم تا مشمول شفاعت آن بزرگواران قرار گیریم . 2
امام حسین(علیه السلام) هنگام وداع با حرم جدّش لحظاتى در خواب فرو رفت و در عالم رؤیا این سخن را از جدش شنید: «اِنَّ لَکَ فِى الْجَنَّةِ دَرَجاتٌ لاتَنالُها اِلاّ بِالشَّهادَةِ ; براى تو مقامى نزد خدا تعیین شده که جز با شهادت به آن نمى رسى ». به یقین یکى از شؤون این مقام، همان مقام شفاعت است

شفاعت امام حسین (ع) در لسان بزرگان



استاد شهید مرتضى مطهرى مى‎نویسد: «... بسیارى از عوام مردم... مى‎پندارند كه پیغمبر اكرم(صلی الله علیه و آله) و امیرالمومنین(علیه السلام) و حضرت زهرا(سلام الله علیها) و ائمه اطهار خصوصا امام حسین (علیه‎السلام) متنفذهایى هستند كه در دستگاه خدا اعمال نفوذ مى‎كنند، اراده خدا را تغییر مى‎دهند و قانون را [نعوذبالله] نقض مى‎كنند...»3 ایشان در ادامه مى‎افزاید: «اگر كسى گمان كند كه تحصیل رضا و خشنودى خداى متعال راهى دارد و تحصیل رضا و خشنودى فرضا امام حسین(علیه‎السلام) راهى دیگر دارد و هر یك از این دو جداگانه ممكن است سعادت انسان را تامین كنند دچار ضلالت بزرگى شده است، در این پندار غلط چنین گفته مى‎شود كه خدا با چیزهایى راضى مى‎شود و امام حسین (علیه‎السلام) با چیزهاى دیگر، خدا با انجام دادن واجبات مانند نماز، روزه، حج، جهاد، راستى، درستى و ... و با ترك گناهان راضى مى‎گردد ولى[نعوذبالله] امام حسین (علیه‎السلام) با این كارها كارى ندارد رضاى او در این است كه مثلا براى فرزند جوانش على اكبر گریه و یا لااقل تباكى كنیم، حساب امام حسین از حساب خدا جداست به دنبال این تقسیم چنین نتیجه گرفته مى شود كه تحصیل رضاى خدا دشوار است زیرا باید كارهاى زیادى را انجام داد تا او راضى گردد ولى تحصیل خشنودى امام حسین(علیه‎السلام) سهل است فقط گریه و سینه زدن و زمانى كه خشنودى امام حسین (علیه‎السلام) حاصل گردد او در دستگاه خدا نفوذ دارد، شفاعت مى‎كند و كارها را درست مى‎كند... و گناهان هر چه باشد با یك فوت از بین مى رود این چنین تصویرى از شفاعت نه تنها باطل و نادرست است بلكه شرك در ربوبیت است و به ساحت پاك امام حسین (علیه‎السلام) كه بزرگترین افتخارش عبودیت خداست نیز اهانت است...»4
به عقیده ایشان امام حسین شفیع كسانى است كه از مكتب او هدایت یافته اند او شفیع كسانى نیست كه مكتبش را وسیله گمراهى ساخته اند.5
به قول مرحوم دكتر آیتى: "بسیارى از مردم مرید امام حسین (علیه‎السلام) شده‎اند و از این جهت است كه او را نشناخته‎اند و تصور كرده‎اند كه مى‎شود با یك سلام و تعارف امام را طرفدار خود ساخت ، اگر كسى معناى پیامبرى و امامت را نیك بشناسد، به اینگونه اشتباهات گرفتار نمى شود و براى پیغمبر و امام در مقابل دستگاه خدا حسابى باز نمى كند و مى داند كه بزرگى پیغمبر و امام بر پایه بندگى خدا استوار است و جز از راه بندگى پروردگار نمى توان از پیغمبر و امام بهره مند شد"


درست است كه حضرت امام حسین (علیه‎السلام) كشتى نجات امت اسلامى است اما نه براى كسانى كه چون پسر نوح یك عمر نافرمانى كرده و تنها با اسم شیعه حسینى انتظار رهایى و شفاعت دارند.

آن چشمى كه براى اباعبدالله نگرید و آن دلى كه از سوز این حماسه شكوهمند نشكند چشم و دل انسانى نیست و این گریه‎ها و سوگواریهاست كه پیوند عاطفى جامعه را با ماجراى جاویدان كربلا مستحكم نموده و جویبارهاى باصفاى معنویت را به سوى دشتهاى تشنه معرفت جارى مى نماید و روح سلحشورى و استوارى را در بین شیعیان تقویت مى كند اما این مطلب با آن جداست كه این فروغ معنوى شهید شد تا مردم دور هم نشسته گریه كنند و با این كار از معاصى خویش نجات یابند, آخر این كه با سیاق آیات قرآن و مكتب رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) سازگارى ندارد و این درست نیست كه جد امام حسین (علیه‎السلام) براى تزكیه و تهذیب بیاید و العیاذبالله حضرت امام حسین(علیه‎السلام) كشته شود تا منفذى براى نجات گناهكاران پدید آید .
چقدر تأسف انگیز است كه بگوییم امامى كه در لحظات حساس جنگ نماز خوف خواند از افرادى حمایت مى كند كه حتى در شرایط عادى به نماز وقتى نمى نهند به خاطر این كه به جاى نماز برایش عزادارى كرده اند و به اطمینان شفاعت او پایه و ستون دین را ترك نموده و یا آن را كم اهمیت جلوه داده اند .
واى به حال مسلمانى كه حقوق اسلامى را رعایت نكند و واجبات دینى و دستورات قرآنى را انجام ندهد و یا خداى نكرده به ارتكاب امور حرام آلوده گردد و آنگاه دلش به این خوش باشد كه من پیرو اباعبدالله (علیه‎السلام) هستم، این شخص چگونه مریدى است كه نه از كارهاى امام حسین(علیه‎السلام) خوشش مى‎آید و نه حضرت امام حسین(علیه‎السلام) از اعمال او راضى است .
به قول مرحوم دكتر آیتى:
"بسیارى از مردم مرید امام حسین (علیه‎السلام) شده‎اند و از این جهت است كه او را نشناخته‎اند و تصور كرده‎اند كه مى‎شود با یك سلام و تعارف امام را طرفدار خود ساخت ، اگر كسى معناى پیامبرى و امامت را نیك بشناسد، به اینگونه اشتباهات گرفتار نمى شود و براى پیغمبر و امام در مقابل دستگاه خدا حسابى باز نمى كند و مى داند كه بزرگى پیغمبر و امام بر پایه بندگى خدا استوار است و جز از راه بندگى پروردگار نمى توان از پیغمبر و امام بهره مند شد ."6