صفحه 2 از 9 نخستنخست 123456789 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 90

موضوع: غزلیات صائب تبریزی

  1. #11
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2009/07/05
    محل سکونت
    شیراز
    نوشته ها
    1,774
    سپاس ها
    119
    سپاس شده 297 در 134 پست
    نوشته های وبلاگ
    2

    پیش فرض

    دل ز هر نقش گشته ساده مرا

    دو جهان از نظر فتاده مرا


    تا چو مجنون شدم بیابانگرد

    می‌گزد همچو مار، جاده مرا


    صبر در مهد خاک چون طفلان

    دست بر روی هم نهاده مرا


    چون گهر قانعم به قطرهٔ خویش

    نیست اندیشهٔ زیاده مرا


    صد گره در دلم فتد چو صدف

    یک گره گر شود گشاده مرا


    تختهٔ مشق نقشها کرده است

    همچو آیینه، لوح ساده مرا


    هر قدر بیش باده می‌نوشم

    می‌شود تشنگی زیاده مرا


    بیخودی همچو چشم قربانی

    کرده آسوده از اراده مرا


    مانع سیر و دور شد صائب

    صافی آب ایستاده مرا
    __________________

  2. کاربر روبرو از پست مفید sali_k26 سپاس کرده است .


  3. #12
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2009/07/05
    محل سکونت
    شیراز
    نوشته ها
    1,774
    سپاس ها
    119
    سپاس شده 297 در 134 پست
    نوشته های وبلاگ
    2

    پیش فرض

    نه دل ز عالم پر وحشت آرمیده مرا

    که پیچ و تاب به زنجیرها کشیده مرا


    چو جام اول مینا، سپهر سنگین‌دل

    به خاک راهگذر ریخت ناچشیده مرا


    چو آسیا که ازو آب گرد انگیزد

    غبار دل شود افزون ز آب دیده مرا


    رهین وحشت خویشم که می‌برد هر دم

    به سیر عالم دیگر، دل رمیده مرا


    نثار بوسهٔ او نقد جان چرا نکنم؟

    که تا رسیده به لب، جان به لب رسیده مرا


    به صد هزار صنم ساخت مبتلا صائب

    درین شکفته چمن، دیدهٔ ندیده مرا
    __________________

  4. کاربر روبرو از پست مفید sali_k26 سپاس کرده است .


  5. #13
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2009/07/05
    محل سکونت
    شیراز
    نوشته ها
    1,774
    سپاس ها
    119
    سپاس شده 297 در 134 پست
    نوشته های وبلاگ
    2

    پیش فرض

    طاقت کجاست روی عرقناک دیده را؟

    آرام نیست کشتی طوفان رسیده را


    بی حسن نیست خلوت آیینه‌مشربان

    معشوق در کنار بود پاک دیده را


    یاد بهشت، حلقهٔ بیرون در بود

    در تنگنای گوشهٔ دل آرمیده را


    ما را مبر به باغ که از سیر لاله‌زار

    یک داغ صد هزار شود داغدیده را


    با قد خم ز عمر اقامت طمع مدار

    در آتش است نعل، کمان کشیده را


    زندان جان پاک بود تنگنای جسم

    در خم قرار نیست شراب رسیده را


    شوخی که دارد از دل سنگین به کوه پشت

    می‌دید کاش صائب در خون تپیده را
    __________________

  6. #14
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2009/07/05
    محل سکونت
    شیراز
    نوشته ها
    1,774
    سپاس ها
    119
    سپاس شده 297 در 134 پست
    نوشته های وبلاگ
    2

    پیش فرض

    چو دیگران نه به ظاهر بود عبادت ما

    حضور قلب نمازست در شریعت ما


    ازان ز دامن مقصود کوته افتاده است

    که پیش خلق درازست دست حاجت ما


    نکرده‌ایم چو شبنم بساطی از گل پهن

    چو غنچه بر سر زانوست خواب راحت ما


    نهال خوش ثمر رهگذار طفلانیم

    که بر گریز بود موسم فراغت ما


    چراغ رهگذریم اوفتاده در ره باد

    که تا به سایهٔ دستی کند حمایت ما؟


    درین حدیقهٔ گل صائب از مروت نیست

    که غنچه ماند در جیب، دست رغبت ما
    __________________

  7. کاربر روبرو از پست مفید sali_k26 سپاس کرده است .


  8. #15
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2009/07/05
    محل سکونت
    شیراز
    نوشته ها
    1,774
    سپاس ها
    119
    سپاس شده 297 در 134 پست
    نوشته های وبلاگ
    2

    پیش فرض

    هر که دولت یافت، شست از لوح خاطر نام ما

    اوج دولت، طاق نسیان است در ایام ما


    می‌خورد چون خون دل هر کس به قدر دستگاه

    باش کوچکتر ز جام دیگران، گو جام ما


    در نظر واکردنی طی شد بساط زندگی

    چون شرر در نقطهٔ آغاز بود انجام ما


    طفل بازیگوش، آرام از معلم می‌برد

    تلخ دارد زندگی بر ما دل خودکام ما


    نیست جام عیش ما صائب چو گل پا در رکاب

    تا فلک گردان بود، در دور باشد جام ما
    __________________

  9. کاربر روبرو از پست مفید sali_k26 سپاس کرده است .


  10. #16
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2009/07/05
    محل سکونت
    شیراز
    نوشته ها
    1,774
    سپاس ها
    119
    سپاس شده 297 در 134 پست
    نوشته های وبلاگ
    2

    پیش فرض

    عمری است حلقهٔ در میخانه‌ایم ما

    در حلقهٔ تصرف پیمانه‌ایم ما


    از نورسیدگان خرابات نیستیم

    چون خشت، پا شکستهٔ میخانه‌ایم ما


    مقصود ما ز خوردن می نیست بی غمی

    از تشنگان گریهٔ مستانه‌ایم ما


    در مشورت اگر چه گشاد جهان ز ماست

    سرگشته‌تر ز سبحهٔ صد دانه‌ایم ما


    گر از ستاره سوختگان عمارتیم

    چون جغد، خال گوشهٔ ویرانه‌ایم ما


    از ما زبان خامهٔ تکلیف کوته است

    این شکر چون کنیم که دیوانه‌ایم ما؟


    چون خواب اگر چه رخت اقامت فکنده‌ایم

    تا چشم می‌زنی به هم، افسانه‌ایم ما


    مهر بتان در آب و گل ما سرشته‌اند

    صائب خمیرمایهٔ بتخانه‌ایم ما
    __________________

  11. کاربر روبرو از پست مفید sali_k26 سپاس کرده است .


  12. #17
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2009/07/05
    محل سکونت
    شیراز
    نوشته ها
    1,774
    سپاس ها
    119
    سپاس شده 297 در 134 پست
    نوشته های وبلاگ
    2

    پیش فرض

    یاد رخسار ترا در دل نهان داریم ما

    در دل دوزخ بهشت جاودان داریم ما


    در چنین راهی که مردان توشه از دل کرده‌اند

    ساده لوحی بین که فکر آب و نان داریم ما


    منزل ما همرکاب ماست هر جا می‌رویم

    در سفرها طالع ریگ روان داریم ما


    چیست خاک تیره تا باشد تماشاگاه ما؟

    سیرها در خویشتن چون آسمان داریم ما


    قسمت ما چون کمان از صید خود خمیازه‌ای است

    هر چه داریم از برای دیگران داریم ما


    همت پیران دلیل ماست هر جا می‌رویم

    قوت پرواز چون تیره از کمان داریم ما


    گر چه غیر از سایه ما را نیست دیگر میوه‌ای

    منت روی زمین بر باغبان داریم ما


    گر چه صائب دست ما خالی است از نقد جهان

    چون جرس آوازه‌ای در کاروان داریم ما
    __________________

  13. کاربر روبرو از پست مفید sali_k26 سپاس کرده است .


  14. #18
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2009/07/05
    محل سکونت
    شیراز
    نوشته ها
    1,774
    سپاس ها
    119
    سپاس شده 297 در 134 پست
    نوشته های وبلاگ
    2

    پیش فرض

    خجلت ز عشق پاک گهر می‌بریم ما

    از آفتاب دامن تر می‌بریم ما


    یک طفل شوخ نیست درین کشور خراب

    دیوانگی به جای دگر می‌بریم ما


    فیضی که خضر یافت ز سرچشمهٔ حیات

    دلهای شب ز دیدهٔ تر می‌بریم ما


    حیرت مباد پردهٔ بینایی کسی!

    در وصل، انتظار خبر می‌بریم ما


    با مشربی ز ملک سلیمان وسیع‌تر

    در چشم تنگ مور بسر می‌بریم ما


    هر کس به ما کند ستمی، همچو عاجزان

    دیوان خود به آه سحر می‌بریم ما


    صائب ز بس تردد خاطر، که نیست باد!

    در خانه‌ایم و رنج سفر می‌بریم ما
    __________________

  15. کاربر روبرو از پست مفید sali_k26 سپاس کرده است .


  16. #19
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2009/07/05
    محل سکونت
    شیراز
    نوشته ها
    1,774
    سپاس ها
    119
    سپاس شده 297 در 134 پست
    نوشته های وبلاگ
    2

    پیش فرض

    خار در پیراهن فرزانه می‌ریزیم ما

    گل به دامن بر سر دیوانه می‌ریزیم ما


    قطره گوهر می‌شود در دامن بحر کرم

    آبروی خویش در میخانه می‌ریزیم ما


    در خطرگاه جهان فکر اقامت می‌کنیم

    در گذار سیل، رنگ خانه می‌ریزیم ما


    در دل ما شکوهٔ خونین نمی‌گردد گره

    هر چه در شیشه است، در پیمانه می‌ریزیم ما


    انتظار قتل، نامردی است در آیین عشق

    خون خود چون کوهکن مردانه می‌ریزیم ما


    هر چه نتوانیم با خود برد ازین عبرت‌سرا

    هست تا فرصت، برون از خانه می‌ریزیم ما


    در حریم زلف اگر نگشاید از ما هیچ کار

    آبی از مژگان به دست شانه می‌ریزیم ما
    __________________

  17. کاربر روبرو از پست مفید sali_k26 سپاس کرده است .


  18. #20
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2009/07/05
    محل سکونت
    شیراز
    نوشته ها
    1,774
    سپاس ها
    119
    سپاس شده 297 در 134 پست
    نوشته های وبلاگ
    2

    پیش فرض

    چشم مست یار شد مخمور و مدهوشیم ما

    باده از جوش نشاط افتاد و در جوشیم ما


    نالهٔ ما حلقه در گوش اجابت می‌کشد

    کز سحرخیزان آن صبح بناگوشیم ما


    فتنهٔ صد انجمن، آشوب صد هنگامه‌ایم

    گر به ظاهر چون شراب کهنه خاموشیم ما


    نامهٔ پیچیده را چون آب خواندن حق ماست

    کز سخن فهمان آن لبهای خاموشیم ما


    بی تامل چون عرق بر روی خوبان می‌دویم

    چون کمند زلف، گستاخ بر و دوشیم ما


    از شراب مارگ خامی است صائب موج زن

    گر چه عمری شد درین میخانه در جوشیم ما
    __________________

  19. کاربر روبرو از پست مفید sali_k26 سپاس کرده است .


صفحه 2 از 9 نخستنخست 123456789 آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •