سید علی
راه تو بود مرا اصول توحید
تا کور شود هرآنکه نتواند دید

اصلاح طلبان اگر شرف دارید
از این همه فتنه دست بردارید

لاف کمتر که لافتان هیچ است
بی ولایت نمازتان هیچ هیچ است

و اما شعري در مورد فتنه گران:

الا اى عامل تغيير و اصلاح
الا اى باني ى صد راه پر چاه

شنيديم چندى پيش ، حين خمارى
واسه موساد کردى پاچه خوارى؟

براى نامه ات داشتى دليلى ؟
\هميشه اينقده تو خود شيرينى؟

اگه ساکت باشى ميگن تو لالى ؟
ببينم ؟ تو نمى تونى آروم بشينى؟

كه گفتند در جواب : اى شيخ اصلاح
دمت گرم حاجى جون خيلى باحالى

و گفتند: بيا جانا به اينجا جوووون به به
تو هستى نزد ما يک ، از چندين اصلح

بيا اينجا که جات هست خيلى خالى
با نن جونت مياى يا بار قالى ؟

پيامى دارمت اى شيخ اصلاح
بجاى مملکت تو خود کن اصلاح

همه دانند که هستى يک منافق
که هستى گرگ پير در پوست عاشق

به ظاهر تو مسلمان ، اهل دينى
ولى در باطنت کفر را يقينى

تو خوردى پول بيت المال،آب هم روش
هوس بازم که هستى ، هم اهل پاپوش

پولاى شهرام و تو خوردى مفتى
بجاى دست واسش جف پا گرفتى

تو فکر کردى کيئى ؟ گردن کلفتى؟
زيادى زور نزن ! از پا مى افتى

تو و مير چيز حسين و چندى ديگر
واسه رهبر کشيديد ، از رو خنجر

چو خوناشام مکيديد خون مردم
نشستيد در کمين مانند کژ دم

دمى در حال عيش و نوش هستيد
دمى هم يار حال و دود هستيد

ريا و دين فروشى کارتان است
دروغ و مکر در خونتان است

همه اهل نفاق و کينه توزيد
براى غارت ناموس و پول هى جيب ميدوزيد

مدام در حال نيرنگ و فريبيد
مثال عمروعاص پست وذليليد

براى دشمنان رقاصه هستيد
به جان شيعيان قناسه هستيد

با تمام دشمنان پيمان خونى بسته ايد
بحر انقلاب رنگى گرد هم بنشسته ايد

ليک حالا که رسواى زمانه گشته ايد
بين مردم خوارو خاشاک گشته ايد

پاچه خواريه يهود را ميکنيد؟
نوکريه دشمن و ال جهود را ميکنيد؟

تا به کى خود را به اون راه ميزنيد؟
تا به کى اين گند را هم ميزنيد؟

بوى گند کارتان کل عالم را گرفت
ننگتان چون نامتان در کنج تاريخ جاگرفت

پس تا نفس در سينه بازدم ميکنيد
بايد اين هشدار مارا آويز گوش خود کنيد :

حواس و هوشتان را خوب کنيد جم
به ولله اگر ابروى رهبر را کنيد خم

به هر سو يا مکانى رفته باشيد
به اسرائيل يا که در گور خفته باشيد

چنان آتش زنيم اندامتان را
و برچينيم ما هفت نسلتان را
که تا عبرت شود امثالتان را