زمانی كه در امریكا مشغول تحصیل بود، در 20 سالگی وقتی قرآن را در میان كتاب‌های كتابخانه می‌بیند ، كنجكاو می‌شود و آن را مطالعه می‌كند. او در این مورد می‌گوید : هرچه بیشتر آن كتاب را می‌خواندم ، بیشتر حس می‌كردم كه این كلمات، كلمات انسانی نیست و كلماتی نورانی است. در همان زمان به اسلام ایمان آوردم..


چه اسمی بهتر از مهدی ادواردو ، 4 سال قبل از انقلاب ایران مسلمان شده بود و نام .هشام عزیز. را برای او انتخاب كرده بودند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تحت تأثیر شخصیت امام خمینی(ره) و به دنبال ملاقات و گفت‌وگو با دوستان ایرانی‌اش شیعه شده بود و از آن پس نام خود را به .مهدی. تغییر داده بود.


وی در مكالمه و مكاتبه با دوستانش از نام مهدی استفاده می‌كرد. بوسه تو دل برو مهدی آنیلی در فروردین سال 1360 با امام خمینی(ره) دیدار كرد و بعدها از این كه امام در آن دیدار پیشانی‌اش را بوسیده بود ، به عنوان یكی از بهترین خاطرات زندگی‌اش یاد كرده بود.


















متن زیر قسمت پایانی نامه‌ای است كه آنیلی در تاریخ 3 می 1980 نوشته است. راهش پررهرو باد:

امیدوارم الله شما را هدایت كند. امیدوارم او شما را حفظ كند، لطفاً محتاط باشید؛ زیرا من امروز احساس قوی‌ای نسبت به شما دارم . امیدوارم الله همیشه با ما باشد. ادواردو آنیلی



ادواردو آنیلی : سمت راست ردیف اول نفر دوم

ادواردو به دوستان ایرانی خود تأكید كرده بود برای ترك اسلام به شدت تحت فشار خانواده قرار گرفته است و حتی او را به زور در یك درمانگاه روانی خصوصی ویژه میلیاردرها در نزدیكی مرز سوئیس به طور كاملاً مخفی بستری كرده بودند و پزشكان یهودی از طرف خانواده آنیلی مأموریت داشتند او را شست‌وشوی مغزی دهند. مسلمان شدن ادواردو دواردو متولد نیویورك است.


پنجشنبه 15 نوامبر سال2000 ، ساعت 05:10 صبح، بزرگراه تورینو ساوونا در شمال ایتالیا. كارلو فرانكلینی،
معاون شبكه حمل و نقل تورینو ساوونا، در حال گشتزنی روزانه‌اش بود كه در میانه راه به اتومبیل فیات كرومای خاكستری‌رنگی برخورد كه در وسط پل رومانو بدون سرنشین پارك شده بود. چراغ راهنمای ماشین روشن بود و درها قفل نشده بودند. او ابتدا فكر می‌كند كه اتومبیل دچار نقص فنی شده و راننده آن پای پیاده به تعمیرگاهی در حوالی آن جا رفته؛ اما وقتی پرسنل تعمیرگاه از مراجعه چنین شخصی اظهار بی‌اطلاعی می‌كنند، فرانكلینی متوجه می‌شود كه باید اتفاق وحشتناكی افتاده باشد.


به محل پارك اتومبیل بازمی‌گردد و به آرامی از نرده‌های پل به پایین نگاه می‌كند و جسد مردی را در ارتفاع 5/1 متری می‌بیند كه با صورت بر روی زمین افتاده است. او به سرعت نیروی پلیس را خبر می‌كند. ساعت 11 نیروهای پلیس بالای سر جسد می‌رسند. صورت مرد در اثر ضربه به شدت مجروح شده است؛ اما كارت شناسایی‌ای كه در جیب كتش یافت شد متعلق به ادواردو آنیلی، تنها پسر سناتور جیووانی آنیلی، مالك كمپانی فیات و باشگاه یوونتوس است.

ادواردو آنیلی (Edoardo Agnelli) تنها پسر ثروتمندترین خانواده ایتالیایی، یك مسلمان شیعه بود. پدر او مدیر و سهامدار اصلی و صاحب كارخانجات اتومبیل‌سازی فیات و فراری، كارخانجات هلی‌كوپترسازی، بانك، بیمه، شركت‌های ساختمانی، شركت مد، باشگاه یوونتوس و روزنامه لاستامپا و مادر او یك پرنسس یهودی است. خانواده آنیلی درآمد سالانه‌ای بالغ بر 60 میلیارد دلار دارد؛ یعنی تقریباً سه برابر درآمد نفتی ایران در یك سال.

ادواردو در اواخر آبان سال 1379 در یك واقعه مشكوك درگذشت. انجمن اسلامی فارغ‌التحصیلان ایتالیا در ایران، بلافاصله پس از این حادثه اعلام كردند او مسلمان و شیعه بوده و بر اثر توطئه صهیونیست‌ها به شهادت رسیده است. در آن روز رسانه‌های ایتالیا پیدا شدن جسد او را زیر یك پل در اتوبانی در ایتالیا خبر داده و عمدتاً خودكشی را به او نسبت دادند.



ادواردو قرار بود یك ماه قبل از شهادتش به ایران بیاید و دوست داشت با مقام معظم رهبری دیدار كند، لیكن والدین او برای ممانعت از سفر او به ایران، گذرنامه‌اش را پنهان كرده بودند. وی قرار بود در حوزه علمیه قم مشغول تحصیل شود.

جمله‌های باحال یك بار در امریكا به بازدید از یك كارخانه هلی‌كوپترسازی رفته بود و مقامات كارخانه و ژنرال‌های ارتش امریكا برایش توضیح می‌دادند. در بازدید به یك هلی‌كوپتر می‌رسند كه در موردش می‌گویند این هلی‌كوپتر تمام تكنولوژی برتر جهان را در خود دارد و از همان هلی‌كوپترهایی است كه در جریان طبس به كار رفته است. ادواردو می‌پرسد در طبس كه این هلی‌كوپترهای امریكایی شكست خورده‌اند؟ و آن ژنرال امریكایی هم در پاسخش می‌گوید خدای آنها از هلی‌كوپترهای ما قوی‌تر بود.


بعدها ادواردو به یكی از دوستان ایرانی‌اش گفته بود كه با تمام سختی‌ها و مصائبی كه به من وارد می‌شود هر از چند گاهی چنین جمله‌هایی من را سر حال می‌آورد!


پسر سلطان شراب ادواردو همواره به دنبال این بود كه نزدیكانش را نیز با اسلام آشنا كند. در یكی از سفرهایش به ایران، یكی از دوستانش را با خودش آورده بود. جالب است كه آن دوستش هم پسر سلطان شراب ایتالیا بود كه بعد از مدتی او هم اسلام آورد و مسلمان شد و فرزند بزرگ‌ترین تولیدكننده و صادركننده شراب ایتالیا از طریق آنیلی مسلمان شد. او هنوز زنده است ولی منزوی است و در آپارتمانی در شهر رم زندگی می‌كند.




آنیلی در مشهد مقدس وقتی برای اولین بار به مشهد سفر كرده بود، در بازگشت از حرم امام رضا(ع) از او پرسیده بودند از امام چه خواستی؟ گفته بود از او خواستم قلب پدرم را نسبت به من مهربان كند. پرسیده بودند دیگر چه خواستی؟ گفته بود هیچی، چون سر امام رضا خیلی شلوغ بود، خیلی‌ها بودند كه از او چیزهایی می‌خواستند!