هدف نهایی از زندگی در دنیا


از دیدگاه قرآن، هدف نهایی زندگی تقرب به خداوند است و هیچ هدفی متعالی‏ تر از آن وجود ندارد؛ زیرا تقرب به خداوند رسیدن همه کمالات، زیبایی ‏ها، لذت‏ ها و سعادت ابدی است و این تقرب همراه با چشیدن طعم حیات طیبه و پایدار و فناناپذیر در جوار رحمت حق است .

هر کسی برای خودش در زندگی، هدفی دارد که آن را دنبال می کند و برای رسیدن به آن، تلاش می کند. این اهداف با توجه به نوع نگرش انسان ها به دنیا و زندگی و نیز جایگاه اجتماعی افراد، متفاوت است. انتخاب هدف به جهان بینی هر فرد بستگی دارد، اینکه در بین افراد جامعه، در انتخاب هدف اختلاف به چشم می ‏خورد، معلول جهان بینی ‏های مختلف و متفاوت است؛ زیرا جهان ‏بینی ریشه اصلی انتخاب هدف زندگی است.
برخی افراد به خاطر سرگرم شدن به هدف های مادی و انس با ظواهر زندگی، هدفشان نیز فقط همین زندگی مادی و دنیوی است. رضایت به این زندگی دنیایی و موقت، سبب شده است که آن ها به طور جدی درباره هدف نهایی زندگی نیندیشند و در غفلت غوطه‏ ور باشند.
برخی دیگر نیز نتوانسته اند با هدف های مادی و غریزی، خود را راضی و خشنود سازند و نیز نتوانسته ‏اند به بعد متعالی حیات برسند؛ زیرا هدف نهایی زندگی انسان را در لابلای زندگی مادی جستجو کرده اند. این افراد سراب را آب پنداشتند که با رسیدن به آن، بیشتر دچار عطش شده و به پوچی رسیده ‏اند. این افراد با تصور اینکه حیات انسانی در همین زندگی چند روزه دنیا خلاصه شده و هدفی والاتر از عناصر مادی و غریزی وجود ندارد، آن را پوچ و بی‏ ارزش می دانند و از نظام هستی انتقاد می کنند.
برخی دیگر نیز گام فراتر نهاده و با بعد متعالی حیات آشنا شده ‏اند. این افراد توانسته ‏اند در سایه تحصیل کمال، دریچه ‏ای از عالم بالا بر روی خود بگشایند و با عظمت های معنوی زندگی، آشنا شوند. از این رو، این دسته، نه مانند گروه اول با آسودگی خاطر در عالم غفلت و بی‏ خبری هستند و نه مانند گروه دوم به پوچی رسیدند؛ بلکه با دستیابی به حقایقی که از دید ظاهربینان پنهان و پوشیده است، فلسفه زندگی را در ماورای مرزهای ظواهر یافته و از آن سخن گفته ‏اند.(1)
قرآن دستیابی و رسیدن به حیات طیبه را هدف از زندگی ابتدایی دنیا می ‏داند که همان زندگی حقیقی و جاوید است و برای رسیدن به آن، دو چیز را شرط قرار می ‏دهد: ایمان و عمل صالح


ما از نظر قرآن حیات معمولی و پست این دنیا نمی ‏تواند آرمان و ایده‏ آل نهایی انسان تلقی شود؛ زیرا این دنیا در عین جالب بودن حقیقتی است ابتدایی، نه متعالی و نهایی. از این رو از این گونه حیات با تعابیری همچون متاع فریبنده، لهو و بیهوده، بازی، متاع اندک، آرایش فریبا و ... یاد می کند: «کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاّ مَتاعُ الْغُرُورِ»؛ «هر کسی مرگ را می‏ چشد و شما پاداش خود را به طور کامل در روز قیامت خواهید گرفت؛ آن ها که از آتش (دوزخ) دور شده و به بهشت وارد شوند، نجات یافته و رستگار شده ‏اند و زندگی دنیا، چیزی جز سرمایه فریب نیست».(2)
هر چند زندگی دنیایی می‏ تواند وسیله کمال و تعالی انسان نیز باشد، اما نمی ‏تواند هدف نهایی زندگی قرار گیرد. قرآن به کسانی که «هدف زندگی» را در لابلای حیات مادی و زودگذر همین دنیا جستجو می ‏کنند و لذت بردن، تجمل پرستی، فزون‏ طلبی در اموال، هوسرانی و به دست آوردن قدرت را هدف نهایی زندگی می‏ پندارند، چنین می فرماید: «اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زینَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی اْلأَمْوالِ وَ اْلأَوْلادِ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفّارَ نَباتُهُ ثُمَّ یَهیجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطامًا وَ فِی اْلآخِرَةِ عَذابٌ شَدیدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللّهِ وَ رِضْوانٌ وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاّ مَتاعُ الْغُرُورِ»؛ «بدانید زندگی دنیا تنها بازی و سرگرمی و تجمّل پرستی و فخرفروشی در میان شما و افزون طلبی در اموال و فرزندان است، همانند بارانی که محصولش کشاورزان را در شگفتی فرو می‏ برد، سپس خشک می‏ شود؛ به گونه ‏ای که آن را زرد رنگ می ‏بینی؛ سپس تبدیل به کاه می ‏شود و در آخرت، عذاب شدید است یا مغفرت و رضای الهی؛ و (به هر حال) زندگی دنیا چیزی جز متاع فریب نیست».(3)

اما شاید این سؤال پیش بیاید که اگر حیات دنیا هدف نیست؛ پس چرا خداوند آن را آفریده است؟ در پاسخ باید گفت: خداوند حکیم علیم از آن جهت دنیا را آفریده است که وسیله رسیدن به هدف متعالی انسان و دستیابی به حیات حقیقی و ابدی در جوار رحمت حق باشد، نه اینکه این حیات ناپایدار خود هدف زندگی قرار گیرد. قرآن دستیابی و رسیدن به حیات طیبه را هدف از زندگی ابتدایی دنیا می ‏داند که همان زندگی حقیقی و جاوید است و برای رسیدن به آن، دو چیز را شرط قرار می ‏دهد: ایمان و عمل صالح.
از دیدگاه قرآن، هدف نهایی زندگی تقرب به خداوند است و هیچ هدفی متعالی‏ تر از آن وجود ندارد؛ زیرا تقرب به خداوند رسیدن همه کمالات، زیبایی ‏ها، لذت‏ ها و سعادت ابدی است و این تقرب همراه با چشیدن طعم حیات طیبه و پایدار و فناناپذیر در جوار رحمت حق است و اینکه قرآن عبادت را به عنوان هدف خلقت بیان می‏ کند، از آن جهت است که عبادت رابطه انسان را با خدا محکم و زندگی او را خدامحور می ‏سازد و چنین زندگی ای موجب تقرب انسان به خدا می ‏شود : « وَ ما أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ بِالَّتی تُقَرِّبُکُمْ عِنْدَنا زُلْفی إِلاّ مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحًا فَأُولئِکَ لَهُمْ جَزاءُ الضِّعْفِ بِما عَمِلُوا وَ هُمْ فِی الْغُرُفاتِ آمِنُونَ»؛ « اموال و فرزندانتان هرگز شما را نزد ما مقرّب نمی ‏سازد، جز کسانی که ایمان بیاورند و عمل صالحی انجام دهند که برای آنان پاداش مضاعف در برابر کارهایی است که انجام داده ‏اند؛ و آن ها در غرفه‏ های (بهشتی) در (نهایت) امنیّت خواهند بود».(4)
ایمان به خدا و عمل صالح، زندگی انسان را خدامحور می ‏کند و زندگی ای که محور اصلی آن خدا باشد، سراسر عبادت، و عبادت موجب کمال و تقرب به خداوند می ‏باشد؛ همان گونه که قرآن در این آیه ایمان و عمل صالح را اسباب تقرب به خدا معرفی می ‏کند.

پی نوشت ها :
1. مجله گلستان قرآن، ش 167، مقاله هدف در قرآن.
2. آل عمران: 185.
3. حدید: 20.
4. سبأ: 37.