طبق نظريه "جرج سيمل"، مد همان تغيير غير متمركز جنبه هاي فرهنگي زندگي است و از يك تنش اساسي و پايه اي در وضعيت اجتماعي انسان ها ناشي مي شود.
از يك طرف هر كدام از ما تمايل داريم از ديگران تقليد كنيم و از طرف ديگر دوست داريم نسب به ديگران متفاوت باشيم. طبيعي است كه بعضي از مابيشتر تمايل داريم از ديگران تقليد كنيم و در اصل به متحد الشكل شدن و يا وفق دادن خود با ديگران اهميت زيادي مي دهيم در حالي كه بعضي ديگر دوست دارند از بقيه افراد متمايز باشند و به عبارتي مايلند با ديگران تطابق نداشته و مجزا از سايرين به حساب بيايند.
جريان مد به هر دوي اين تمايلات توجه مي كند و براي اين كه بتواند خوب كار كند بايد دل هر دو گروه را به دست آورد. "سيمل" كه نظريات او درباره مد همچنان مورد استفاده قرار مي گيرد معتقد است هر دوي اين تمايلات افراطي به ماهيت انسان بر مي گردد. انسان ها از يك طرف دوست دارند عين همسايه خود عمل كنند و از طرف ديگر از او متمايز باشند. چشم به زندگي ديگران دوخته اند تا مثل آن ها عمل كنند و از طرفی مايلند نسبت به همان آدم ها تفاوت داشته باشند و همين مسأله است كه بحث مد و مدگرايي را مطرح كرده است.

مد يكي از راه هاي مختلف زندگي است كه ما به كمك آن مي خواهيم خود را در جامعه و فعاليت هاي اجتماعي وارد كرده و با همگوني با ساير انسان هاي اطرافمان به سمت يك زندگي اجتماعي حركت كنيم ضمن اين كه دراوج اين همگوني دوست داريم كه از آن ها متمايز هم باشيم. يعني دو نيروي مخالف در زندگي ما مدام كشمكش ايجاد مي كنند: نيروي اجتماعي زندگي كردن و نيروي غير اجتماعي بودن، كه البته در اكثر مواقع بين اين دو نيرو تعادلي وجود ندارد و مشكلات از همين جا شروع مي شود.
در اصل مد همان تأثير اين دو نيروي متضاد در درون انسان هاست اما مد و مدگرايي تا به حال تنها در يكي از قطب هاي مخالف عمل كرده و به عبارتي هميشه به نحوي وارد عمل شده است كه فقط يكي از اين دو سر طيف مطرح شده و ديگري سركوب شده اند. فرد مدگرا يا مدام خود را شبيه ديگران در مي آورد يا تمام سعي و تلاش او آن است كه با ديگران فرق داشته باشد. در حقیقت وقتي مد جديد گسترش پيدا مي كند بتدريج افت كرده و به پايين ترين حد خود مي رسد؛ علت آن است كه هر لحظه تعداد بيشتري از افراد از آن پيروي مي كنند و بعد از مدتي ديگر مد مورد نظر به صورت يك امر عادي در مي آيد كه تنوع قبلي را ندارد.
آدم هاي برتر يا از همه بهتران
گروه هدف و كساني كه از مد نان مي خورند اقشاري از جامعه هستند كه بيشتر در چشم هستند. اين كار دو دليل دارد اول اين كه گروه هاي پايين جامعه چندان نمي توانند از مد پيروي كنند، دوم اين كه گروههاي طبقاتي ثروتمند جزو افرادي هستند كه هميشه اكثر چشم ها به آن ها دوخته شده و همه مي خواهند شبيه آن ها باشند. به عبارتي مد در ابتدا براي گروه هاي برتر اجتماعي در نظر گرفته مي شود تا مابقي افراد ازآن ها تقليد كنند و در اين ميان افرادي كه در اين كار فعاليت مي كنند در آمد كسب كنند. يكي از معايب مد دقيقاً از همين مسأله ناشي مي شود زيرا مد باعث ايجاد طبقه بندي غيرمنطقي و نا معقول جامعه مي شود. بعضي افراد جزو گروه هاي پايين در نظر گرفته مي شوند كه بايد عيناً از گروه هاي برتر اهل مد پيروي كنند و اين مسأله هيچ وقت برعكس نمي شود.

مد باعث بروز اختلاف طبقات جامعه به صورت ناعادلانه مي شود و خود اين طبقه بندي باعث به حركت در آمدن بيشتر جريان مد مي شود. به عنوان مثال فرض كنيد دختران طبقه بالاي اجتماعي در يك جامعه لباسي را كه بتازگي طراحي شده بپوشند بزودي دختران طبقات پايين تر اجتماعي كه آرزوي پوشيدن آن لباس را دارند طالب آن لباس مي شوند و اين تقاضا باعث مي شود بازار و توليدكنندگان، لباس مورد نظر را با قيمت هاي پايين تري وارد بازار كنند تا مابقي افراد هم قدرت خريد آن را داشته باشند و در كل فروش آن ها بيشتر شود. بعد از مدتي همه طبقات اين لباس را مي توانند تهيه كنند و ديگر لباس مورد نظر براي طبقه بالا يك امتياز منحصر به فرد تلقي نمي شود در نتيجه آن ها دنبال يك لباس جديد مي گردند تا دوباره از سايرين متمايز شوند و مد جديد مطرح مي شود اين مد جديد، فروش جديد و در آمد هاي سرشار تازه را درپی خواهد داشت. اين چرخه همچنان ادامه پيدا مي كند و در نتيجه مدگرايان هيچ وقت با ركود يا مشكلاتي از قبيل فروش وسايل و لباس ها مواجه نمي شوند زيرا افراد ظاهر بين جامعه نمي گذارند آب در دل آن ها تكان بخورد.
آگاهی و شناخت از تأثیرات خوب و بد مد
گروهي از افراد با خلق روش ها و يا راهكارهاي جديد و معين فرهنگي مي خواهند خود را ازديگران متمايز كنند و ديگران را وادار كنند كه آن ها را تحسين كرده و به حال آن ها غبطه بخورند. مد فقط به لباس محدود نمي شود و گستره ای طبيعي از رفتارها را در بر مي گيرد. طرز نشستن، طرز صحبت كردن و راه رفتن، مدل مو، فرم چيدن وسايل منزل، نوع و جنس ظروف و ... آيا تا به حال فكر كرده ايد چرا گروهي از افراد هميشه مي خواهند به اين ترتيب متمايز باشند؟

همانطور که گفتيم متفاوت بودن از خصوصيات انسان هاست. معمولاً وقتي اين تمايز ريشه عميقي در افكار و عواطف انسان ها داشته باشد كاملا پسنديده است. تمايز گروه علما، ادبا، دانشمندان، محققان، فرهيختگان علمي، هنري، فرهنگي و افراد نيكوكار هميشه تحسين بر انگيز بوده است چراکه اولاً آنها با اين تمايز روش معتدل و پسنديده اي را در زندگي طی مي كنند كه روي خود و ديگران تأثيرات عميق و مطلوبي مي گذارد ثانياً در ادامه، كار آن ها به يك جريان معقول همراه با دور انديشي وابسته است كه در نهايت تأثيري دايمي روي ذهن فرد و به دنبال آن روي رويه زندگي او مي گذارد كه باتغيير فصل تغيير نمي كند.
پيروي دائمي و بدون تعقل از پديده مد آشفتگي ذهني شديدي به دنبال دارد. فرد تا مدت ها در پي كسب آن است و بعد از رسيدن به آن برايش كهنه مي شود و با توجه به پديدۀ جديد ارائه شده دوباره دست به كار مي شود تا آن را به دست بياورد. عمدۀ وقت، هزينه و تفكر او صرف اين موضوع مي شود. جالب آن است كه بسياري از افراد مد جديد پيشنهادي را اصلاً دوست ندارند و فقط براي اين كه از قافله عقب نمانند آن را مي پذيرند!
نكته مهم ديگر آن است كه تفاوت فرهنگ ها و جوامع در اين مسأله درنظر گرفته نمي شود به عبارتي جريان مد با ساختاري يكسان در جوامع مختلف وارد شده و تفاوتي نمي كند بلكه نحوه گسترش آن متفاوت است. مسلماً در بعضي فرهنگ ها و جوامع بعضي جريانات مد قابل قبول نيست و افرادي كه از آن پيروي مي كنند ناچارند علاوه بر صرف وقت و هزينه گزاف با افراد جامعه خود نيز در بيفتند.

در اصل فردي كه كاملاً از مد پيروي مي كند تصور مي كند در محيط زندگي خود از ديگران متمايز است امامسأله اين است كه ردۀ اجتماعي حقيقي او هنوز با توجه به تمامي ابعاد زندگي اجتماعي تعيين مي شود نه مد. اين مسأله را خود فرد هم مي داند و به همين دليل مدام در تلاش است كه خود را نشان دهد اما نحوۀ مطرح كردن او كاملاً ابتدايي، ظاهري و سطحي است درنتيجه ماندگاري لازم را ندارد.
جالب است بدانید كه پيروي دائمي از مد حس حسادت افراد را تحريك و تا حدي تقويت مي كند. وقتي مد محور اصلي زندگي فرد باشد تمام مدت به زندگي ديگران چشم دوخته است تا وسائل جديد را شناخته و تهيه كند و اگر اين امكان برايش فراهم نشود مشغوليت ذهني شديدي پيدا مي كند و اين حس حسادت امان او را مي برد بخصوص كه جريان مد و تغييرات آن بسيار سريع و كوتاه مدت است و اين فواصل كم باعث ايجاد فشار مالي و ذهني زياد به فرد مي شود.
در مواجهه با مد جدید چه بايد كرد؟
در مورد مد معمولاً قضاوت هاي عجولانه اي صورت می گیرد كه صحيح نيست. دراصل، ماهيت وجود مد و تغيير و تنوع اصلاً اشتباه نيست. خداوند حس زيبايي دوستي را در سرشت ما قرار داده است بنابراين تمامي خصوصيات ذاتي انسان ها ماهيت خوبي دارند و استفاده ناصحيح از اين خصوصيات است كه جلوۀ بدي پيدا مي كند. به طور مثال ثروت و تمكن مالي از نظر ثروت و نحوه صرف آن بسيار مهم است اگر براي مصارف پيش پا افتاده خرج شود عملاً هدر دادن نعمتي است كه به انسان تعلق گرفته و اگر صحيح به كار رود ما را در رسيدن به اهداف بزرگ تر كمك خواهد كرد.

وقتي جريان مد به راه مي افتد گروه كثيري از انسان ها عين هم عمل مي كنند و به عبارتي تنوع عقايد و سليقه ها از بين مي رود. اين كار در اصل يك اهانت محسوب مي شود چرا كه به فرد القا شده كه تو نمي تواني سليقه خودت را اعمال كني و اين ما هستيم كه براي تو و جمع كثيري از افراد همانند خودت تصميم مي گيريم. يك انسان سالم و داراي حيات نمي تواند قبول كند كه ديگران بدون درنظر گرفتن سليقه او سبكي برايش در نظر بگيرند و او بدون چون و چرا آن را بپذيرد! جالب آن است كه خود صاحبان مد مي دانند مد يك انگيزش كوتاه مدت اجتماعي است و به اين دليل به سرعت در تلاشند كه بعد از یک عمر كوتاه يك پديده جديد ديگري را پيشنهاد كنند.
بهتر است كه با ظهور يك طرح و سبك جديد در هر زمينه اي آن را سبك و سنگين كنيم و با وضعيت فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي خود تطبيق دهيم و یا حتي در مواردي خودمان با سيلقۀ زيبا و دوست داشتني خود مواردی به آن اضافه يا از آن كم كنيم و آن وقت آن را در زندگي پياده کرده و به کار بندیم. ما مي توانيم حتي در مواردي مد جديد را اصلاً نپذيريم چون هيچ تناسبي باروحيه و وضعيت زندگي ما ندارد. اگر يك بار اين مسأله را امتحان كنيد احساس غرور و شعف مي كنيد چراکه شما بر يك جريان از پيش تعيين شده و هدفدار كه تمايل دارد شما را تحت كنترل خود در آورد كاملاً غلبه كرده ايد. اين يك مهارت است مهارت تسلط برجزئيات تأثير گذار اجتماعي كه براحتي به دست نمي آيد اما وقتي اين مهارت كسب مي شود مثل تمامي مهارت ها، اعتماد به نفس فرد را بالا مي برد. يك بار امتحان كنيد و نتیجه اش را ارزیابی نمایید.
منبع: