این فیلم داستان زندگی 2 زن و مرد ا روایت می کند که به هیچ عنوان شبیه هم نیستند. هارلی برانسون مدیر موفق یک شرکت گیترینگ است و اریک هم مدیر موفق یک شبکه ورزشی، این دو نفر در کار خودشان بسیار موفق هستند و زندگی خوبی دارند اما به هیچ عنوان شبیه همدیگر نیستند. آنها دوستان مشترکی دارند که بسیار خوشبختند و دختر ناز و شیرینی بنام سوفی دارند و در واقع این خانواده باعث آشنایی اریک و هالی می شوند و این دو نفر را به هم معرفی میکنند تا با هم قرار بگذارند تا شاید بتوانند یک زوج خوشبخت دیگر را شکل دهند. اما وقتی اولین قرار این دو نفر تبدیل به یک مصیبت بزرگ می شود هالی و اریک تصمیم می گیرند که دیگر هیچ وقت با یکدیگر روبه رو نشوند و به هیچ عنوان با هم ملاقات نداشته باشند. اما یک خبر بد و مصیبت وار زندگی این دو نفر را عوض می کند. پدر و مادر سوفی یعنی دوستان نزدیک این دو نفر از دنیا می روند و دخترشان سوفی را برای فرزند خواندگی اریک و هالی می گذارند. این دو نفر مجبورند برای نگه داری سوفی به خانه آنها نقل مکان کند و زیر یک سقف از این دختر شیرین نگه داری کنند. اما زندگی در کنار یکدیگر و همچنین مراقبت از سوفی باعث می شود آنها تجربیات جدیدی را از زندگی یاد بگیرند که هیچ وقت بهش فکر نکرده بودند.