عاشق کارتان باشید




واقعاً چرا او اینقدر کار می کند؟ شاید به پول نیاز دارد تا قروضش را بپردازد؟ شک دارم. شاید می خواهد پولدار شود؟ فکر نمی کنم چون همین الان هم خیلی ثروت دارد. خلاصه بگویم، دلیل اینکه چرا او اینقدر سخت کار می کند این است که کارش را دوست دارد و این مسئله کاملاً مشخص است. البته درست است که کمی افراطی کار میکند اما جدیداً گفته است که کم کم برنامه اش را کمی سبک تر می کند تا توازن بیشتری به زندگیش بدهد.


نکته ای که می خواستم با این مثال به شما بگویم این است که برای موفقیت حتماً باید کارتان را دوست داشته باشید. نباید صبح ها افسرده و بی میل از خواب بلند شوید. باید خوشحال باشید که باز صبح شده است و می توانید کارتان را شروع کنید. در این مقاله به نکاتی اشاره می کنیم که به شما ثابت می کند داشتن انگیزه و هدف در کار چقدر به پیشبرد هدف ها و موفقیت شما کمک می کند.

بالاتر رفتن بازدهی
اگر عاشق کارتان باشید، سخت تر، طولانی تر و بهتر کار خواهید کرد چون برایتان لذت بخش است. وقتی چیزی برای ما لذت بخش باشد، با توجه به طبیعت انسان به سمت آن متمایل خواهیم شد و تا می توانیم آن لذت را ادامه خواهید داد. چرا برقراری رابطهی جنسی اینقدر برای همه لذت بخش است؟ چون قبل، در طی آن و بعد از آن احساس خوبی دریافت می کنیم. کار ما نیز باید چنین رضایت و خشنودی به ما بدهد.




بیشتر شدن چالش ها و مسئولیت ها
اگر عاشق کارتان باشید، بیشترین تلاش را برای رسیدن به اهدافتان به کار خواهید گرفت. با این کار بازدهی بیشتری داشته و مفیدتر خواهید بود و به سرعت در کارتان ترفیع می گیرید. سرانجام با ترفیع گرفتن مسئولیت ها و چالش هایتان هم بیشتر خواهد شد و باعث می شود علاقه تان به کارتان بیشتر هم بشود. چالش و مسئولیت چیزی است که افراد موفق را به ادامه ی کار تشویق می کند. بدون اینها فرد نمی تواند پتانسل درون خود را به کار متمرکز دارد و به مرحله ی عمل بکشاند.


بالاتر رفتن درآمد و مقام
آبدارچی یک شرکت برای به دست آوردن آن مقام تلاش کرده است، همینطور مدیر عامل شرکت. تفاوت آنها فقط در سختی کار و چالش ها و مسئولیت های آنهاست. البته مدیرعامل شرکت فشار کاری و مسئولیت بیشتری نسبت به آن آبدارچی دارد. او باید درمورد کارمندانش، شرکایش، مشتریانش و...فکر کند. کار او به مراتب بسیار دشوارتر است.


به علاوه برای رسیدن به چنین درجه ای باید خیلی چالش ها را پشت سر بگذارد. با پشت سر گذاشتن سختی ها و مشکلات و به دست آوردن موفقیت، پاداش خوبی به چنگ آورده است و آن هم درآمدی عالی و مقامی بالا است. این چیزها را کسی به او اهداء نکرده است، نتیجه ی تلاش های خودش بوده است.


بهتر شدن زندگی شخصی
ما یک سوم زندگیمان را به کار می گذرانیم. به همین خاطر اگر کارمان برایمان ناخوشایند باشد، چطور می توانیم پس از 10 ساعت کار متوالی ساعات خوبی را بگذرانیم؟ ترک کار ممکن است رنج را موقتاً قطع کند اما نمی تواند شادی هم برایمان بیاورد.


اگر هنگام کار کردن خوشحال و خوشبخت باشید، این شادی و خوشبختی را به زندگی خصوصیتان هم خواهید کشاند. یعنی پس از کار و زمانی که به منزل می آیید، باز هم مثل همان موقع که در اداره به کار مشغول بودید احساس خوبی خواهید داشت و خوشحال خواهید بود.


به علاوه اگر کارتان را دوست داشته باشید و سخت کار کنید، در کارتان ترفیع خواهید گرفت و همین باعث افزایش درآمد شما می شود. و گرچه پول خوشبختی نمی آورد، اما باعث راحت تر گذراندن بدبختی که می شود! اگر در زندگی مالی شما همه چیز بر وفق مراد باشد، زندگی خصوصیتان نیز بسیار بی دغدغه تر و راحت تر و خوشایندتر خواهد شد.


بهتر شدن کیفیت کلی زندگی
بعضی می گویند زندگی به هیچ وجه منصفانه نیست. من عقیده دارم که انسان چیزی را به دست می آورد که طلب کرده باشد. اگر شما فردی سخت کوش باشید، زندگی هم پاداشتان را خواهد داد. در جامعه ی امروز، زندگی ما حول و حوش کارمان میچرخد. پس اگر کارمان را دوست داشته باشیم بسیار خوشبخت تر زندگی خواهیم کرد. هرچه زودتر این حقیقت را باور کنید، خیلی زودتر در مسیر ترقی و پیشرفت قرار خواهید گرفت.


علاقه ی شما به کارتان باعث خواهد شد که سخت کوشانه تر و جدی تر کار کنید. با این نوع کار کردن مشئولیت ها و چالش های بیشتری هم جلوی پایتان قرار خواهد گرفت. با پشت سر گذاشتن این چالش ها ترفیع رتبه گرفته و درآمد و مقامتان افزایش می یابد. با این وضعیت هم از کارتان لذت خواهید برد و هم از نتایج حاصله از آن بهره خواهید برد و باقی ساعات زندگیتان را هم به همان اندازه که در اداره هستید، خوشبخت خواهید بود. تنها کاری که باید برای رسیدن به چنین موقعیتی بکنید این است که بروید و کاری را پیدا کنید که دوستش داشته باشید.
جایی در مقاله ای می خواندم که یکی از مدیران مالی موفق هر روز ساعت 4 صبح از خواب بلند می شود تا چند نوع روزنامه مطالعه نموده و بعد کار خود را آغاز کند. بعد تمام روز را سخت کار کرده و شب دیروقت به خانه می رود، به طوری که شبانه روز فقط سه ساعت وقت استراحت دارد. همیشه برایم سوال بوده که چطور او می تواند با 3 ساعت خواب در شبانه روز سر پا باشد. حتماً برای این کار خود دلیلی دارد.