تاریخ:21مارس 1968
محل: کرامه، اردن (نزدیک مرز اسرائیل)
نتیجه: پیروزی گروه های فلسطینی و ارتش اردن؛ عقب نشینی اسرائیل

متخاصمین
اسرائیل چریکهای الفتح و دیگر سازمانهای مبارز فلسطینی؛اردن

فرماندهان
ناشناس یاسر عرفات

استعداد رزمی
تقریبا 1000 نفر؛تانک ؟ دستگاه؛زرهپوش؟ دستگاه؛هواپیما ؟ فروند نامعلوم

تلفات اسرائیل




تلفات فداییان فلسطینی:


تلفات ارتش اردن:


تلفات غیرنظامیان فلسطینی و اردنی:
زیاد و نامعلوم

بهار امسال مراسم بزرگداشت شصتمین سالگرد نبرد کرامه برگذارشد. شاید بسیاری از جوانانی که پس از جنگ 33 روزه لبنان به طرفداری از سیدحسن نصرالله به پایکوبی پرداختند به خاطر نیاورند که اولین شکست نظامی اسرائیل کی، کجا و چگونه روی داد. در حقیقت، ارتش اسرائیل اولین بار در نزدیکی شهر کوچک کرامه مزه شکست را چشید. در این فرصت نیم نگاهی به جاودان پیروزی فداییان فلسطین بر ارتش مجهز اسرائیل خواهیم انداخت.
کرامه شهر کوچکی در اردن است که در نزدیکی رود اردن قراردارد. این شهر کوچک در سال 1968 به عنوان مرکز یک کشاکش نظامی تبدیل به یک کانون خبرساز شد. چندی بود که یک گروه شبه نظامی فلسطینی به نام الفتح این شهر را به عنوان مرکز سیاسی و نظامی خود انتخاب کرده بود. رهبر این گروه مبارز، فلسطینی ناشناسی بود که در مصر تحصیل کرده بود و حال پس از بازگشت از مصر تصمیم گرفته بود که زندگی خود را وقف آرمان فلسطین کند. این فلسطینی ناشناس کمی بعد به عنوان یکی از مردان بزرگ و تاریخ ساز قرن بیستم درآمد. امروزه، نام یاسر عرفات تداعی کننده فلسطین است.



تصویر یاسرعرفات بر روی جلد مجله تایم در سال 1968

در روز 21 مارس 1968 یک واحد اسرائیلی به استعداد 1000 نفر به یک پایگاه سازمان الفتح در نزدیکی شهر کرامه در خاک اردن حمله برد. مهاجمین از تانک، نفربرهای زرهی و پشتیبانی هوایی برخوردار بودند. تعدادی از چتربازان اسرائیلی -که در آن زمان زبده ترین واحد نظامی اسرائیل بود- در نقش پیاده مکانیزه در حمله شرکت کرده بودند.


سربازان اسرائیلی در حال پاکسازی یک خانه در کرامه.

الفتح گروهی از فداییان فلسطینی را برای حمله به ساحل غربی رود اردن -که 9 ماه پیش و در جنگ 6 روزه به دست اسرائیلی ها افتاده بود- در پایگاه خود در نزدیکی کرامه مستقرکرده بود. دولت اردن به صورت رسمی به عرفات اعتراض نمی کرد و بعضی این دولت را همدست فلسطینی ها می دانستند. البته ملک حسین ادعا می کرد که شخصا از عرفات خواسته است تا حملات خود به خاک اشغال شده فلسطین پایان بخشد.
بنا به دلایلی که تا امروز نامعلوم مانده است اسرائیلی ها در این تهاجم -مخصوصا در زمینه ضداطلاعات- با سهل انگاری رفتار کردند. احتمالا آنها سرمست از غرور پیروزی شگفت انگیز و برق آسای خود بر چند کشور عربی در جنگ 6 روزه شده بودند.


دختران فلسطینی مصمم برای شکست دادن دشمن.

یک نظریه جالب دیگر نیز درباره این سهل انگاری وجود دارد. ادعا شده است که اسرائیل اجازه داده است تا فرماندهان عالی اردن از حرکت آنها به داخل خاک اردن خبردار شوند تا ارتش اردن نیروهای خود را عقب بکشد و به ارتش اسرائیل اجازه دهد تا کار فدائیان الفتح را یکسره کند. پادشاه وقت اردن دل خوشی از حضور فدائیان فلسطینی در خاک خود نداشت. در حقیقت، جمعیت فلسطینی ساکن در اردن بیشتر از جمعیت بومی خود اردن بود و این جمعیت توان بالقوه ای برای سرنگون کردن پادشاهی اردن داشتند. اما ملک حسین برای حفظ پرستیژ خود در برابر دیگر اعراب ترجیح می داد که قلع و قمع کردن فداییان فلسطینی را برعهده اسرائیل بگذارد.
به هرحال، ظاهرا یکی از افراد ارتش اردن خبر حمله قریب الوقوع اسرائیل را به الفتح رسانده بود و عنصر غافلگیری را از ارتش اسرائیل گرفته بود. بعضی گزارشها اظهار داشته اند که سازمان اطلاعات اردن 3 روز قبل از حمله اسرائیل فداییان را از طرح دشمن آگاه کرده بود. اسرائیلی ها با مقاومت غیرمنتظره فدائیان فتح روبرو شدند که در سنگرهایشان پناه گرفته و منتظر ورود اسرائیلی ها بودند.
پس از آن اتفاقی افتاد که تا آن روز هیچگاه روی نداده بود. اسرائیلی ها بدون اینکه به هیچ یک از اهداف استراتژیکی خود رسیده باشند مجبور به عقب نشینی شدند. اعراب -بویژه فلسطینیان- مشغول لذت بردن از دیدن تانکها و زرهپوشهای شعله وری شدند که در میدان نبرد رها شده بودند. توپخانه و زرهی ارتش اردن -برخلاف انتظار اسرائیلی ها- به نفع فلسطینی ها وارد معرکه شد و گلوله باران اسرائیلیها توسط توپخانه اردن نقش حساسی در عقب نشینی اسرائیلی ها بازی کرد.
جالب اینکه، اسرائیلی ها نیز خود را پیروز میدان می دانستند. نیروی زمینی اسرائیل ادعا می کرد که توانسته است تعداد زیادی از تروریستها را نابودکند درحالیکه خود تلفاتی اندک متحمل شده است. بعضی کارشناسان نظامی نیز این نبرد را درگیری کوچک و بی اهمیتی نامیده اند که توسط هر دو طرف با اغراق بازگو گشته است. به واقع نیز تاکتیک و استراتژی معنی داری از سوی طرفین اتخاذنشد. اسرائیلی ها به سادگی سرفرماندهی الفتح را نشانه گرفته بودند و فلسطینی ها باسرسختی و مقاومت حرکت آنها را سدکردند.
به هرحال، نتایج روانی حاصل از این پیروزی بزرگتر و مهیج تر از نتایج نظامی آن بود. برای اولین بار جهانیان با حرکت الفتح و رهبر آن یاسرعرفات آشنا می شدند. پیروزی فدائیان فتح در زمانی به دست آمد که روحیه اعراب در پایین ترین وضع خود قرارداشت و حتی خوشبین ترین افراد نیز فکر نمی کردند که یک نیروی نظامی عربی بتواند با ارتش اسرائیل روبرو شود و با تحمیل تلفات سنگین بر آن، اسرائیلی ها را وادار به فرارکند. این پیروزی کوچک نقطه آغازی بر رشد خودباوری فلسطینیان شد. آنها برای اولین بار به جای چشمداشت یاری شدن از سوی دیگر کشورهای عربی -برای حل مشکل فلسطین- باور کردند که می توانند بر پای خود بایستند.


بنای یادبود سرباز اردنی که در شهر کرامه نصب شده است.

چهارماه پس از نبرد کرامه، یک کنگره از سازمانهای مبارز فلسطینی منشور سازمان آزادیبخش فلسطین را اصلاح کرد. به صورت رسمی اعلام شد که راه حل نظامی تنها چاره برای آزادی فلسطین است. از آن به بعد دیگر برای عرفات -به عنوان رهبر غیرقابل انکار فلسطینی- راه بازگشتی وجود نداشت.
مانند دیگر مردان بزرگ زندگی عرفات نیز سرشار بود از نکوهش، بدنامی و ناسزاهای دشمنان. این دشمنان طیف وسیعی از افراد را شامل می شد. افراد تحصیل کرده ای چون ادوارد سعید یا رهبران سیاسی مانند حافظ اسد در میان این دشمنان یافت می شدند. وقتی که یاسرعرفات در روز 13 سپتامبر 1993 قرارداد صلح و خودمختاری غزه و اریحا را با رهبران اسرائیل امضا کرد، متهم شد که به آرمانهای فلسطینیان چوب حراج زده است. این تاریخ و آینده هستند که درباره یاسرعرفات به قضاوت خواهندنشست.
28 نفر کشته؛69 نفر مجروح؛4 دستگاه تانک؛3 دستگاه زرهپوش نیم شنی؛ 2 دستگاه زرهپوش 1 فروند هواپیما(توسط ارتش اردن ساقط شد) 100 نفر کشته،100 نفر مجروح؛120-150 نفر اسیر 61 نفر کشته؛108 نفر زخمی؛13 دستگاه تانک