نگاهى به توانايى قدرت رزمى ارتش ايران



« اگر طالب صلحى، همواره براى نبرد آماده باش »

حضرت على(عليه السلام )

در اين مقاله از مطالب طبقه بندى شده استفاده نشده و بيشتر با اتكا به تحليل داخلى و خارجى و سياست هاى نظامى نگاشته شده است.

فضاى جهان در قرن ۲۱ حتى بيش تر از سال هاى ميانى قرن بيستم، براساس منطق زور و توان رزمى كشورها شكل گرفته است. در چنين شرايطى متأسفانه تنها قدرت تدافعى و تهاجمى يك كشور است كه مى تواند مانع طمع ورزى دشمنان به خاك آن شود. ايران نيز از اين قاعده مستثنى نيست. كشورى با موقعيت ويژه سياسى، جغرافيايى و اقتصادى چون ايران، اكنون بيش از هر زمان ديگرى مورد توجه قدرت هاى بزرگ جهان بويژه آمريكا قرار گرفته است و به ناچار تنها راه منصرف كردن دشمن از تهاجم افزايش قدرت دفاعى در كنار ديپلماسى فعال است. مقاله اى كه در ادامه مى خوانيد به مناسبت هفته دفاع مقدس و پيرامون قدرت ارتش ايران نوشته شده و هدف آن نيز شناساندن بخشى از توان دفاعى كشور به خوانندگان عزيز است.





* بزرگ ترين واحد نظامى منطقه


ارتش ايران يكى از ۳ بازوى اصلى دفاعى كشور است كه بايد در كنار بسيج و سپاه پاسداران از يك ميليون و ۶۴۸ هزار كيلومتر مربع خاك پهناور ايران، آن هم در منطقه اى كه از ۳ هزار سال قبل به اين سو هرگز روى آرامش به خود نديده، دفاع كند. مقام هاى نظامى اعتقاد دارند ارتش ايران با در اختيار داشتن بزرگترين نيروى زمينى غرب آسيا، بزرگ ترين واحد هاى زرهى، قوى ترين توان توپخانه و پر تعداد ترين واحدهاى موتوريزه از نظر تعداد، توان اول رزمى خاورميانه را در اختيار دارد و اين سخن آنگاه ارزش پيدا مى كند كه دريابيم ايران اين ارتش عظيم را در كنار بسيج و سپاه تنها با بودجه نظامى بسيار كمى، معادل يك سوم عربستان سعودى و نصف رژيم صهيونيستى سرپا نگه داشته است. (رئيس ستاد كل نيروهاى مسلح ايران سال گذشته هزينه سرانه دفاعى ايران را ۱۰۶ دلار اعلام كرد حال آن كه اين رقم براى تركيه ۱۵۴ دلار، سوريه ۲۸۰ دلار، عربستان حدود يك هزار دلار و عمان ۷۲۶ دلار بوده است. ارتش ايران در حال حاضر از همه ويژگى هاى يك نيروى فرامنطقه اى برخوردار است و به گفته همه ناظران، در حال حاضر به مراتب قوى تر از سال ۱۳۵۷ (سال خروج مستشاران خارجى و وقوع انقلاب اسلامى) و يا پايان جنگ در ۱۳۶۷ است.

وجود دو رشته كوه عظيم زاگرس از شمال غربى به جنوب و البرز از شمال غرب تا شمال شرق ايران در كنار وجود كوير هاى عظيم شرقى، تپه هاى فراوان و نهرها و رودخانه هاى طويل، جغرافياى نظامى ايران را به گونه اى طراحى كرده كه نيروى زمينى ايران با قدرت دفاعى خود در كنار واحدهاى ضربتى هوايى و بالگردها قادرند انديشه تهاجم را از فكر حريف بدر كنند، به گونه اى كه جغرافياى ايران در برابر كشورهايى نظير عراق براى يك مهاجم خارجى به مانند جاده اى سنگلاخ در برابر اتوبانى وسيع است.
ايرانيان از هزاران سال قبل به اين سو، همواره هنر جنگيدن را به نحوى نشان داده اند بطورى كه در بطن خود شواهدى چون ۷۰۰ سال شكست روميان و ۵۰۰ سال شكست عثمانى ها، نشان داد كه ارتش ايران ، همه نيروهاى مهاجم از سمت غرب و شمال غرب را بسادگى متوقف كرده كه آخرين آن نيز تهاجم نافرجام ارتش عراق در سال هاى ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷ بوده است.





* نيروى زمينى ارتش ايران


ستون فقرات ارتش ايران را در سال هاى اخير، همواره نيروى زمينى تشكيل داده كه اين نيرو به عنوان واحدى حرفه اى در كنار سپاه و بسيج از سال ۱۳۵۹ تاكنون حلقه دفاعى ايران را تكميل كرده است. نبايد از ياد برد كه جنگ پديده اى چندوجهى است و همان طور كه در جنگ به كشتى، هواپيما، موشك و تسليحات ديگر نياز است، وجود مردانى را مى طلبد كه پاى ثابت جنگ باشند؛ كسانى كه حتى اگر جنگ سال ها به طول بينجامد زندگى ديگرى را براى خود در سنگرها تعريف كنند اتفاقى كه در سال هاى جنگ رخ داد و مردان نيروى زمينى در بعضى موارد سوابقى بالاى ۸ ماه حضوردر جبهه را تجربه كردند.

نيروى زمينى ارتش جمهورى اسلامى ايران به طور قطع امروز به مراتب آماده تر از مهرماه سال ۵۹ است، زمانى كه تنها با ۲ لشكر در غرب و جنوب در برابر ۱۲ لشكر عراق دفاع كرد. نيروى زمينى ايران در حال حاضر با بهره گيرى از ده ها لشكر باسابقه از قوى ترين واحدهاى كماندويى و نيروى مخصوص بهره مند است كه بعضى از اين واحدها حداقل ۴ دهه داراى تجربه هستند. ارتش ايران همچنين در كنار تانك هاى قدرتمند و بازسازى شده چيفتن از تانك هاى پيشرفته (كه توسط صنايع داخلى ساخته شده) بهره مى برد. اگرچه تعداد تانك هاى ايران اعلام نشده اما رسانه هاى خارجى و نشريات تخصصى، ارقام آن را ۳ تا ۵ هزار دستگاه تخمين زده اند كه اين ارقام از قطعيت برخوردار نيست؛ چرا كه ايران با توجه به اين كه تانك هاى مورد نياز خود را به طور مستقيم مى سازد به طور طبيعى آمار آن محرمانه مى ماند. البته شكى نيست كه تانك هاى ايرانى بيشتر از هر قدرت منطقه اى غرب آسيا حتى اسرائيل و تركيه است. ويژگى تانك هاى ايرانى در نوسازى گسترده آنها از بعد از جنگ ۸ ساله به اين سو است چرا كه بيشتر ارتش هاى جهان از كهنگى نيروهاى زرهى خود در رنج هستند.
ارزش ديگر نيروى زمينى ايران، در قدرت بالاى جابه جايى آن است.در مانورهاى ولايت، ذوالفقار و نظاير آن نيز ناظران داخلى و خارجى شاهد جابه جايى سريع صدها هزار سرباز و هزاران تانك و نفربر از مسافت هاى دور بودند.
* نيروى هوانيروز
شرايط خاص جغرافيايى ايران، وجود يك هوانيروز قوى را الزامى كرده است. توان بالگرد ايران از دهه ۴۰ به اين سو قدرت گرفت و در سال ۱۳۵۷ ايران از تعداد زيادى هلى كوپتر قدرتمند كبرا، ۲۱۲ ، ۲۱۴ ، ۲۰۶ و ۲۰۵ برخوردار بود.
اين نيرو در هفته هاى نخست جنگ و در زمانى كه هنوز بسيج، سپاه و نيروى زمينى ارتش قدرت سازماندهى بالايى نداشتند موفق شد با بهره گيرى از پرنده هاى خود و البته شهادت بسيارى از پرسنل، قدرت زرهى عراق را بشدت ضربه زند و سرعت آن را كم كند.
هوانيروز ايران اكنون به مدد قدرت فنى صنايع دفاعى و كارشناسان خود موفق به بازسازى خود و حتى ساخت هلى كوپترهاى جديد شده و از طريق مهندسى معكوس، بسيارى از موشك ها و راكت هاى موردنياز هلى كوپترهاى خود را تأمين كرده است. در مصاحبه اى كه نگارنده ۳سال قبل با فرمانده هوانيروز داشته است. وى تأكيد داشت كه اكنون توان هوانيروز ايران چه از نظر كمى و چه از نظر كيفى كمتر از سال ۵۷ نيست.





* نيروى هوايى ايران


اگرچه بسيارى از كارشناسان خارجى و حتى ناظران داخلى، گمان مى كنند كناره گيرى آمريكا و اروپا ازكمك به نيروى هوايى ايران از سال ۱۳۵۷ از يكسو و نابودى ۷۰ درصد هواپيماهاى ايران در جنگ تحميلى ميان سال هاى ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷موجب شده تا توان هوايى ايران بشدت كاهش يابد، اما واقعيت چيز ديگرى است. ايران بين سال هاى ۶۷ تاكنون هرگز نيروى هوايى خود را فراموش نكرد چرا كه بياد داشت كه اين نيروى هوايى بود كه در سال هاى جنگ در كنار از بين بردن نيروى هوايى عراق (نيروى هوايى عراق در سال هاى جنگ حداقل ۳ بار بازسازى كامل شد) مانع ضدحمله هاى خونين واحدهاى زرهى عراق شد و تا روزى كه خلبانان ايرانى پرنده اى براى پريدن داشتند فضا را براى مهاجمان ناامن كردند.

امروز نيروى هوايى ارتش در كنار نيروى هوايى سپاه قدرت ضربتى قابل توجهى را تشكيل داده است. كارشناسان زيادى در خارج از كشور در سال هاى اخير بر روى توان نيروى هوايى ايران كار مطالعاتى انجام داده اند و در مقالاتى حتى آن را خطر اصلى در برابر نيروى دريايى آمريكا در منطقه دانسته اند.
آنها با انتقاد از دولت آمريكا كه چندى قبل اف-۱۴هاى نيرويى دريايى خود را كنار گذاشت تا لاكهيد بتواند صدها فروند اف-۱۸ جديد خود را به اين نيرو قالب كند، متذكر شدند كه ايران تنها كشور جهان است كه هنوز اف-۱۴ دارد و قادر است خطرى بسيار جدى براى نيروهاى دريايى خارجى محسوب شود. بعضى از منتقدان حتى پا را فراتر گذاشته و كنار گذاشتن اف-۱۴ به وسيله نيروى دريايى را خيانت و حركتى براى گرفتن پورسانت اف-۱۸ ها دانستند. به اعتقاد آنها ايران در سال هاى اخير از تعدادى اف-۱۴ باقيمانده از جنگ خود استفاده كرده و با كمك روس ها قوى ترين نيروى رهگير منطقه را ايجاد كرده، كه مى تواند از فاصله ۲۴۰ كيلومترى همه جنگنده هاى آمريكايى نظير اف-،۱۶ اف-۱۸ و اف-۱۵ را رهگيرى كند و زمانى كه آنها حتى اين پرنده هاى قدرتمند را نمى توانند مشاهده كنند (اف-۱۸ از فاصله ۹۰ كيلومترى قادر به رهگيرى هدف است) جنگنده هاى آمريكايى را ساقط كنند و در پناه اين هواپيماها بمب افكن ها، قايق هاى تهاجمى و ديگر نيروهاى ايران ناوهاى آمريكايى را از بين ببرند. بنظر مى رسد منتقدان اغراق نيز نمى كنند چرا كه ايران در شرايطى كه كارشناسان آمريكايى از سال ۱۳۵۷ ايران را ترك كردند توانست به تنهايى از اف-۱۴ ها استفاده كرده و حداقل ۸۰ تا ۱۰۰ هواپيماى عراقى را با موشك هاى فونيكس منهدم كند. ايران هم اكنون توانسته موشك هاى فونيكس و اسپارو را با روش مهندسى معكوس بسازد.
در حال حاضر نيروى هوايى ايران مطابق برآورد غربى ها ازتعداد قابل توجهى نيرو و هواپيما بهره مى برد كه عمده آنها در اختيار نيروى هوايى ارتش است. (ارقام صحيح تنها بايد به وسيله مقام هاى رسمى اعلام شود) واحد اطلاعات ارتش اسرائيل و منابع غربى مدعى هستند ايران از ميراژاف-،۱ ميگ،۲۳ سوخو،۲۴ توپولوف۲۲ نيز بهره مند است. البته نيروى هوايى ارتش در سال هاى اخير با بازسازى هواپيماهاى اف-،۴ اف-۵ و اف-۱۴ در كنار خريد ميگ ۲۹ و سوخوى،۲۴ قدرت خود را بسيار افزايش داده و قادر است با استفاده از بيش از ۱۰ پايگاه شكارى از سراسر خاك ايران به خوبى حراست كند.
قدرت نيروى هوايى ايران به اندازه اى در سال هاى اخير افزايش يافته كه چندى پيش ۲ نويسنده غربى به نام هاى دولين و كوپر در مقاله اى مفصل و جامع نسبت به ناديده گرفتن اين نيرو به وسيله نظاميان آمريكايى هشدار دادند.
اما آنچه كه نبايد از ياد برد، ارزش مردان وخلبانان نيروى هوايى ارتش است. كسانى كه با دست خالى و با بودجه هايى به مراتب كمتر از سال هاى حكومت شاه اين نيرو را سر پا نگاه داشته اند. نبايد فراموش كرد كه در رژيم سابق، سالانه ميلياردها دلار پول تنها صرف نيروى هوايى مى شد و شاه ۲‎/۵ميليارددلار در سال۱۹۷۳ براى خريد ۸۰ فروند اف-۱۴ داد ودر آن سال هر فروند موشك فونيكس ۲ميليون دلار قيمت داشت. (ارزش دلار آمريكا امروز حداقل يك سوم اوايل دهه۷۰ ميلادى است)





* نيروى دريايى ايران


هنوز در درياى شمال، درياى عمان و خليج فارس بزرگ ترين شناورهاى نظامى در اختيار ارتش جمهورى اسلامى ايران است. بعضى از اين ناوها بسيار بزرگ و مجهز بوده و قادر است برترى ايران را در درياهاى مذكور به اثبات برساند.

نيروى دريايى ارتش در حال حاضر در كنار نيروى دريايى سپاه يك قدرت دفاعى- تهاجمى مشترك و پرقدرت را تشكيل مى دهند كه با بهره گيرى رزمناوها و ناوشكن هاى سنگين و ناوچه ها و قايق هاى تندرو قادر به انجام مأموريت هاى متعدد هستند.
ايران با برخوردارى از زيردريايى هاى بزرگ طارق و زيردريايى هاى كوچك تر قدير و نهنگ اين توان را داردكه شناورهاى بزرگ سطحى دشمن را از زير آب مورد هدف قرار دهد و كارى كند كه ناوهاى چندده هزار تنى قدرت هاى مهاجم غربى نتوانند از توپهاى عظيم خود و يا هواپيماهاى جنگى خود بهره ببرند.
زيردريايى طارق در اين ميان قدرتى ويژه دارد. اين زيردريايى با توان حمل ۱۸ اژدر مى تواند قدرت تخريب يك ناوگان مهاجم را داشته باشد.
نيروى دريايى ايران امروز قادر است با كمك صنايع دفاعى خود، تعداد زيردريايى هاى خود را بشدت افزايش دهد و آن را براساس نيازهاى دفاعى خود شكل دهد. نيروى دريايى ايران همچنين از ده ها شناور رزمى قدرتمند ديگر بهره مى برد.
ايران مدت ها قبل در دكترين دريايى خود پيش بينى كرده بود كه بتواند به وسيله نيروى دريايى خود يك لشكر كامل را جابه جا كند و اين مسأله زمانى اهميت مى يابد كه دريابيم همواره دشمنان كشور قصد تعرض به جزاير ايرانى خليج فارس را داشته اند.
نيروى دريايى ايران همچنين از واحدهاى ورزيده تكاور دريايى برخوردار است كه با استفاده از هاور كرافت ها (كه سريع ترين وسيله آبى- خاكى دنيا است) مى توان آن ها را به سرعت به نقطه درگيرى اعزام كرد. نيروى دريايى ارتش در كارنامه خود، نبرد ۲ ماهه با نيروى دريايى عراق را نيز دارد كه طى آن (تنها از ماه هاى مهر تا آذر۵۹) نيروى دريايى عراق را براى هميشه از روى خليج فارس محو كرد.





* نگاهى به توان ارتش در مانورهاى بزرگ اخير كشور


الف- مانور ضربت ذوالفقار

سال گذشته ارتش با اجراى مانور عظيمى با عنوان ضربت ذوالفقار در هوا، دريا و زمين قدرت خود را به نمايش گذاشت. در دريا اين نيرو با به كارگيرى گسترده نيروهاى خود، در منطقه اى به وسعت ۲۵۰ هزار كيلومتر مربع از شرقى ترين نقطه دريايى منطقه (خليج گواتر در غرب پاكستان تا خرمشهر در غرب خليج فارس) قدرت شناورها، هلى كوپترها و زيردريايى هاى خود را به نمايش گذاشت.
در بخش زمينى نيز نيروى زمينى تنها طى يك روز ۱۲۰ هزار نفر را جابه جا كرد كه اين رقم به معناى جابه جايى ۷ تا ۸ لشكر نيرو، فقط در يك روز است. (۹۰درصد ارتش هاى منطقه حتى از ۵ لشكر نيرو نيز برخوردار نيستند)
ارتش در اين مانور ۱۶ استان كشور را درنورديد و براى نخستين بار سربازان ايرانى از گلوله هايى استفاده كردند كه حتى از جليقه هاى ضدگلوله هم عبور مى كرد. نيروى هوايى ارتش نيز در اين مانور براى نخستين بار از جنگنده «صاعقه» ساخت ايران استفاده كرد. اين هواپيما كه شبيه اف-۵ است (البته اندكى بزرگتر و داراى ۲سكان عمودى شبيه اف-۱۸) در كنار صدها فروند، اف-،۱۴ ميگ ،۲۹ اف-،۷ اف-۴ و اف-۵ قدرت رزمى ايران را به نمايش گذاشتند.

ب- رزمايش پيامبر اعظم(ص)

رزمايش پيامبر اعظم(ص) در فروردين سال گذشته نيز حركت ديگرى از سوى ايران بود تا قدرت هاى خارجى را متوجه توان ايران كند. در اين عمليات كه به صورت مشترك ميان ارتش، سپاه وبسيج انجام شد ايران قدرت خود را در دريا، زمين و هوا نشان داد. ناظران معتقد بودند كه هيچكدام از قدرت هاى خاورميانه قادر به بكارگيرى اين ميزان نيرو در يك مانور نبوده و نيستند. موشك هاى حوت، ميثاق، كوثر و فجر در اين عمليات موجى از نگرانى را براى ارتش هاى مهاجم فرامنطقه اى به همراه داشتند. بويژه موشك هايى كه قادر است با سرعت ۱۰۰ متر بر ثانيه، هر شناورى را در يك چشم به هم زدن از بين ببرد. مانور دريايى رزمايش مذكور در عمق ۴۰ كيلومتر از نوار ساحلى ايران و به وسعت ۱۰۰ هزار مايل دريايى توان مشترك ارتش و سپاه را به نمايش گذاشت.
آنچه كه از ديد ناظران مخفى نماند، قدرت بالاى هلى برن ايران در اين عمليات بود. هزاران سرباز تكاور و چترباز در فرصت زمانى بسيار كوتاه در زير آتش سنگين واحدهاى هوايى و دريايى در سرپل هاى مقرر فرود آمدند اين درحالى بود كه حركت هواپيماى موسوم به «صاعقه» نيز كه از موتور قدرتمند بهره مى برد و همچنين از قدرت مانور بالايى نيز برخوردار بود در عمل به كارشناسان نظامى ثابت كرد كه ايران قادر به ساخت جنگنده است.





*نگاهى به بعضى جنگ افزارهاى جديد ساخته شده به وسيله ايران


۱- موشك ضد زره توفان ۲

اين موشك كه برضد تانك هاى با زره ضخيم به كار مى رود مى تواند تا ۹۲ درصد برخورد با هدف را تضمين كند و در ۲ مرحله ابتدا نفوذ كرده و سپس تانك را به آتش بكشد. اين موشك شبيه موشك تاو آمريكايى است و مى تواند تا ۷۶ سانتيمتر درون تانك نفوذ كند، بدين ترتيب قادر است حتى تانك ۸۰ تنى ام يك آ يك آمريكايى را به مانند پوسته تخم مرغ متلاشى كند. توفان ۲ در حال حاضر به صورت گسترده بر روى خودروهاى جنگى ارتش به كار مى روند.

۲- موشك دريايى كوثر

كوثر موشك هوشمندى به مانند كروز آمريكاست كه مى تواند از خشكى و يا دريا به سمت هدف پرتاب شود. اين موشك در اختيار ارتش است و مشابه آن را چين با عنوان (اف ـ ال ـ ۸) در اختيار دارد.

۳- موشك ضد كشتى نور

اين موشك نيز كه از موشك ضدكشتى كرم ابريشم چينى پيشرفته تر است قدرت تخريبى زيادى به مانند موشك هاى غربى نظير هارپون و اگزوست دارد. در مانور ذوالفقار اين موشك از يك ناو الوند (نيروى دريايى ارتش) شليك شد. برد اين موشك به ۱۲۰ كيلومتر افزايش يافته و ويژگى آن در تغيير دادن مداوم ارتفاع آن است، به طورى كه در لحظات آخر برخورد، براى فرار از دست تور پدافندى دشمن، در ۵ مترى سطح آب قرار مى گيرد و تنها پس از آن كه به عمق كشتى نفوذ كرد منفجر مى شود، سپاه نيز در كنار ارتش از اين موشك استفاده مى كند.

۴- موشك ضد كشتى رعد

غربى ها اين موشك را بسيار خطرناك مى دانند كه به دليل سرعت زياد امكان هرگونه تحرك را از شناور دشمن سلب مى كند. اين موشك ۸ مترى تا ۲۰۰ كيلومتر برد دارد و وزن سرجنگى آن بالاى نيم تن است.

* نتيجه گيرى


ارتش ايران شباهت زيادى به ملت ايران دارد. هر دو بدون ادعا بوده و جنگ طلب نيستند اما اگر لازم باشد روحيه صلح طلبى خود را كنار گذاشته و از خاك كشور دفاع مى كنند، اين كارى است كه ۲۶ قرن است انجام داده اند. ارتش ايران در سال هاى اخير تنها در مانورها ظاهر شده و هميشه سعى كرده در قالب يك مدافع بزرگ ملت ايران عمل كند. اين نيرو در ۱۵ سال اخير توأمان در مانورهاى مختلف قدرت خود را در نبردهاى كلاسيك و يا جنگ نامتقارن نشان داده و بدون اغراق عظمت آن، مى تواند بزرگ ترين «اطمينان دهنده» به ساكنان كشور عزيزمان باشد. واحد عظيمى كه در كنار سپاه و بسيج قدرت دفاعى ايران را به درجه اى افزايش مى دهد كه «خيال نفوذ سرباز مهاجم را حتى اگر نيروى متعلق به قدرت اول نظامى جهان باشد در مرحله آرزو باقى بگذارد.» شايد وجود چنين نيرويى باشد كه سبب شده تا دشمنان ما اوج تهديدشان تنها حمله از راه دور با موشك و يا بمباران از ارتفاع بسيار بالا باشد و كارشناسان نظامى غربى و روسى سال هاست به آمريكا هشدار مى دهند، انتقال نيرو به داخل فلات ايران به معناى باز كردن درهاى جهنم بر روى سربازان بر هنه آمريكايى است.