7- اعراف (جائى است ميان بهشت و جهنم)
در آيات 45 تا 48 از گروهى كه در قيامت، در اعراف خواهند بود يا مىكند و از خطابهاى آنان با اهل بهشت، در رابطه با اعمال و پاداشها سخن مىگويد.
بنا به تفسيرى هم، اين اصحاب اعراف، ممكن است ائمه باشند كه در حديث است كه:
«نحن الاعراف» - ما اعرافيم كه ياران خود را مىشناسيم و هر كس كه ما را بشناسد و ما او را بشناسيم وارد بهشت مىشود.(تفسير البرهان ج 2 ص 17.)
اين سوره، بيشتر روى سخن با مشركين دارد و نيز مؤمنين،
و از سرنوشت انسانها در طول تاريخ در رابطه با وفا به عهد خدائى و نيز فرجام كار انسان در آخرت، و عذاب و پاداش و عرش و ساعت و قرآن و ... سخن مىگويد
و از آيه 148 به بعد، اشاره به رجعتى كه در قوم موسى بصورت گوساله پرستى پيدا شد مىكند.
خطاب «يا بنى آدم» چندين بار تكرار شده و لحن هشدار دهنده دارد. اين سوره در مكه و قبل از هجرت نازل شده و 206 آيه دارد.
8- انفال (منابع و ثروتهاى عمومى در طبيعت)
در نخستين آيه اين سوره، حكم ثروتهاى عمومى و اينكه از آن كيست و چگونه و در چه راهى مصرف مىشود،
بيان شده است اين سوره به نام «بدر» هم گفته شده زيرا پس از هجرت به مدينه و وقوع جنگ بدر در ماه رمضان،
اين سوره در سال دوم هجرى نازل شده است و متضمن مسائلى مربوط به جهاد و غنائم و انفال و هجرت مىباشد و به تعبير امام باقر و امام صادق،
سوره انفال، بريدن دماغ كفار است. كنايه از ضربههائى كه بر آنان وارده شده است.
نزول اين سوره پس از اولين حركت مسلحانه مسلمانان (جنگ بدر) درخور تامل و دقت است.
به جمعبندى نقاط قوت و ضعف و ارزيابى عمل مسلمين پرداخته و رهنمودهاى متناسبى مىدهد.
اين سوره 75 آيه دارد و نود و سومين سورهاى است كه نازل شده است.