تجهيز نيروهاي مسلح ايران به اصول جنگهاي نا متقارن




اصولا ارتش های دنیا ارتش هایی کلاسیک بوده و با فرمول های نظامی کار می کنند . یعنی به طور کلی برای هر موقعیت جنگی خاص فرمولی ثابت دارند که خارج از آن عمل نمی کنند . در طی ۳ دهه اخیر موضوع جنگ های پارتیزانی و نامنظم و نامتقارن از موضوع های داغ و در عین حال خاص مورد بحث در محافل سیاسی و نظامی دنیا بوده است . البته باید گفت جنگ های نامتقارن کاملا در مورد انسان به کار میرفته است . و تسلیحات کلاسیک هیچگاه مورد توجه نبوده است . شاید دلیلش این باشد که کشورهای به کارگیرنده این نوع از جنگها از لحاظ دارا بودن تسلیحات هوایی و زمینی و دریایی فقیر بوده اند . کشورهایی هم که دارای تسلیحات کامل سه گانه بوده و هستند ، از قالب جنگهای کلاسیک بیرون نیامدند و این ریسک را تا کنون نکرده اند. اهمیت این جنگها در جریان جنگ ۳۳ روزه حزب الله و رژیم صهیونیستی به اوج خود رسید ، زمانیکه پنجمین ارتش قدرتمند دنیا با تمام تجهیزات و تمام ادعاها در مقابل ۳۰۰ الی ۴۰۰ چریک حزب الله درهم کوبیده شد .
اخیرا تمامی محافل نظامی دنیا از اظهارات مقامات بلند پایه نظامی کشورمان انگشت به دهان مانده و به شدت مشغول رد گیری این اظهارات هستند .
مقامات نظامی جمهوری اسلامی ایران از تجهیز همه جانبه نیروهای سه گانه هوایی ، دریایی و زمینی ارتش و سپاه به جنگهای نامتقارن به همراه تجهیزات کلاسیک صحبت به میان آورده اند که همگان در رزمایش های اخیر مشاهده نمودند که فرزندان اسلام چگونه تسلیحات کلاسیک را با جنگهای نامتقارن تلفیق نمودند .
تجهیز نیروهای مسلح ما به این دلیل برای دشمنان خونی ملت رعب انگیز است که آنها در جنگهای نامتقارن نمی توانند حملات و حرکات نظامی ما را پیش بینی نمایند ، و برای آنها نامنظم و برای خود ما کاملا برنامه ریزی شده و منتج به اهداف از پیش تعیین شده است . مثال بارز استفاده از اصول جنگ های نا متقارن توسط نیروهای مسلح ما در عملیات ولفجر هشت می باشد یعنی عبور از سخت ترین و پیچیده ترین دژ تارخ جنگهای زمینی دنیا و فتح به یاد ماندنی فاو توسط مردان غورباغه ای ( لقبی که کارشناسان غربی به فاتحان فاو دادند ) . که هم اکنون مرحله به مرحله آن در دانشگاههای نظامی غرب تدریس می گردد .