رژیم صهیونیستی طی یک سال و نیم تهاجم نظامی ،حتی از انجام یک اقدام نظامی متناسب با معیارهای تعریف شده در اصول جنگی بازمانده است، ارتش، موساد و ستون پنجم حامی آنها در این مدت برغم تحمیل فشارهای سنگین سیاسی و نظامی نتوانستند، غزه را تصرف کنند، حماس را متلاشی کنند و یا حتی یکی از مقامهای عالی‌رتبه حماس را ترور نمایندو...
حال با توجه به محاصره غزه توسط اسرائیل



شرح ماجرا(خواندن اختیاری)

● اهداف رژیم صهیونیستی
اهداف رژیم صهیونیستی و قدرتهای عربی و غربی از محاصره همه جانبه جمعیت یک و نیم میلیونی غزه جدای از اهداف تاریخی آنها در مقابل فلسطین و فلسطینیان نیست که بارها در چارچوب طرح‌های متنوع عربی، غربی در پوشش تحرکات بین‌المللی (اسلو، نقشه راه کمیته چهارجانبه، طرح جداسازی غزه از کرانه باختری شارون...) پیگیری شده است، اهم این اهداف که در نشست‌های مقامهای سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی قبل از تهاجم به غزه مورد بررسی قرار گرفته است، عبارتند از:
۱) شکستن اراده مقاومت و حذف جنبش مقاومت فلسطین (حماس)، با هدف تغییر رفتار از فاز نظامی به فاز سیاسی صرف و تبدیل جنبش حماس به یک جریان سیاسی مشابه جریان فتح و در مرحله نهایی، حذف مقاومت و متلاشی کردن سازمان حماس.
۲) جدا کردن مردم فلسطین از مقاومت و دولت منتخب "هنیه"، برای حصول به اهداف از پیش طراحی شده‌ای مانند فراهم کردن زمینه تسلیم دولت حماس و یا ترور مقامات دولت حماس از جمله اسماعیل هنیه، نخست‌وزیر منتخب آنها.
۳) آزادسازی "گلعاد شالیت" سرباز اسرائیلی توسط حماس برای جبران شکست در مقابل حزب‌الله، که سناریوی مشابهی را در ذهن عمومی جامعه مهاجران صهیونیستی تداعی می‌کرد.
۴) رژیم صهیونیستی با محاصره همه جانبه دولت منتخب فلسطین و جمعیت ۵/۱ میلیون نفری ساکن در محدوده ۳۶۰ کیلومتری باریکه غزه، تمام امکانات خود را بسیج کرده تا از تکرار تجربه جنوب لبنان و تبدیل حماس به حزب‌الله ثانی جلوگیری به عمل آورد اما ۱۸ ماه محاصره و تلاشی سیاسی، اطلاعاتی و نظامی نتیجه‌ای در بر نداشته و عمل آنچه به عنوان کابوس رژیم صهیونیستی یاد می‌شد، اتفاق افتاد و حماس با تدابیر مکتسب از جنگ ۳۳ روزه و با الگوپذیری از حزب‌الله توانست برای نخستین‌بار در طول تاریخ فلسطین، غزه را به عنوان منطقه آزاد شده وارد ادبیات سیاسی کرده، موقعیت خود را تثبیت کند.
۵) هدف حاشیه‌ای دیگر که در تهاجم به رژیم صهیونیستی به باریکه غزه دخیل است؛ رقابتهای سیاسی داخلی میان جریانهای سیاسی رژیم صهیونیستی است. سران احزاب لیکود، کادیما و حزب کار در مسابقه‌ای غیر اخلاقی و ضدانسانی برای بدست گرفتن قدرت و غلبه بر همدیگر در انتخابات پارلمانی آتی، تلاش می‌کنند از رهگذر کشتار مردمی غزه قدرت خود را در میان جامعه صهیونیستی به اثبات برسانند اما غافل از اینکه این حس رقابت غیراخلاقی خود اشتباهی استراتژیک در مواجهه تاریخی با فلسطینیان است و استراتژی دفاعی صهیونیستی تا حد یک تاکتیک انتخاباتی تنزل می‌دهد. این از نظر رویکرد سیاسی و امنیتی کاملاً به نفع استراتژی بسیج تمام امکانات سیاسی، رسانه‌ای و امنیتی برای حصول به اهداف از بیش تعریف شده رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی و غربی و بویژه آمریکا نتیجه‌بخش نبود، حتی تحرکات صهیونیستها در طراحی انفجارهای منطقه‌ای (هند، پاکستان و...) برای تحت شعاع قرار دادن جنایات این رژیم در غزه و انحراف افکار عمومی و رسانه‌ای از بحران غزه کارساز نشد و این رژیم ناچار شد، اجازه گشایش برخی گذرگاهها و رسیدن مواد غذایی و دارویی را به باریکه غزه بدهد، این مجوز نه از سر قدرت و اختیار بلکه ناشی از دلایل و تحولات مشخصی بود:
دلایل بازگشایی برخی گذرگاهها
۱) مقامهای سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی؛ با علم به بی‌نتیجه بودن و طولانی شدن محاصره غزه برای پایان آبرومندانه و فرار از شکست‌های بیشتر، ناچار به تعدیل محاصره شدند.
۲) تحرکات منطقه‌ای و بین‌المللی محافل سیاسی؛ رسانه‌ای و نهادهای حقوق بشر؛ از جمله برگزاری همایش "بازگشت آوارگان یک حق است" در سوریه با شرکت ۵۴ شخصیت سیاسی، نخبه و پژوهشگر، نشست نمایندگان پارلمانی ۳۹ کشور آسیایی در مالزی و درخواست برای حمایت از مردم غزه، انتشار گزارش‌های انجمن حقوق مدنی در سرزمین‌های اشغالی در خصوص نقض حقوق بشر و قیاس رژیم صهیونیستی با رژیم آپارتاید صهیونیستی؛ گزارش سازمان عفو بین‌الملل در خصوص وضعیت دشوار غزه و هشدار نسبت به یک فاجعه انسانی و درخواست با سکوا، معاون دبیر کل سازمان ملل در امور حقوق بشردوستانه در قالب گزارشی به شورای امنیت و دبیر کل سازمان ملل برای بازگشایی گذرگاهها.
مجموع تحرکات ذکر شده باعث نگرانی صهیونیست‌ها در خصوص شکل‌گیری یک اجماع میان کشورهای اسلامی و مجامع بین‌الملل علیه تل‌آویو شدکه به ناچار سیاست تعدیل را پیشه کرد.
۳) اظهارات بی‌سابقه دبیرکل اتحادیه عرب؛ عمرو موسی در یک اظهارنظر غیر قابل انتظار اعراب، اسراییل و آمریکا، با معرفی اسراییل به عنوان دشمن همیشگی اعراب، اقدامات اسراییل را شرم‌آور و خطرناک خواند، سکوت اعراب را به باد انتقاد گرفت و خواهان تحرک بین‌المللی در مقابل نقض حقوق بشر، بویژه کمیته چهارجانبه شد.
۴) نگرانی رژیم صهیونیستی از ایجاد یک جبهه رسانه‌ای و خبری علیه این رژیم؛ رژیم صهیونیستی در دو هفته اول محاصره غزه با جلوگیری از ورود خبرنگاران و نمایندگان رسانه‌ها یک سانسور شدید خبری اعمال کرد تا از سایه یک سانسور شدید بتواند به نسل‌کشی در غزه ادامه دهد، اما این سانسور در هفته سوم با اعتراض شدید سردبیران و رؤسای رسانه‌های بین‌المللی علیه رژیم اسراییل، شکسته شد. اصحاب رسانه از جمله "فرتلیس راف"، مدیرعامل شبکه اول و "نیکلاوس برندر"، سردبیر شبکه‌ی تلویزیونی آلمان و نیز "یورگ شیرنبرگ"، مدیرعامل آژانس عکس‌های خبری اروپا در نامه‌ای به نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، اعتراض خود را به ایجاد سانسور خبری اعلام کردند، این نامه باعث شد که "مارک وگو"، سخنگوی دولت اسراییل، در اظهاراتی رسمی اعلام کند که تل‌آویو به موازین آزادی مطبوعات و بیان پایبند است و مدعی شود که حملات موشکی حماس عامل عدم اجازه به رسانه برای ورود به غزه بوده است. نگرانی صهیونیستها از متهم شدن به عدم رعایت آزادی مطبوعات و بیان و شکل‌گیری جبهه رسانه‌ای عامل دیگر دخیل در تعدیل وضعیت محاصره بود.
- دو دلیل مهم دیگر که نقش بسزایی در عقب‌نشینی رژیم صهیونیستی داشت به تدابیر و سیاست‌های راهبردی جنبش حماس در مقابله با محاصره و نگرانی مصر به عنوان ضلع کلیدی تروئیکای عربی بر‌می‌گردد.
الف) غلبه حماس بر محاصره همه جانبه و تهاجم صهیونیستها به تدابیر اقتصادی، سیاسی و اشراف اطلاعاتی حماس باعث شد محاصره هجده ماهه غزه نتیجه مطلوب برای مهاجمان را نداشته باشد از جمله تدابیر اتخاذی حماس:





مؤید موفقیت‌آمیز بودن حماس در مواجهه با رژیم صهیونیستی، انتشار نتیجه نظرسنجی یک مرکز سیاسی صهیونیستی است که ۸۳ درصد از صهیونیست‌ها اعلام کرده‌اند که توان حماس و مقاومت بعد از محاصره غزه پیوسته رو به افزایش بوده است و حمایت مردم از آن بیشتر شده است. ۶۸ درصد در مقابل گفته‌اند که وضعیت امنیتی اسراییل از هنگام محاصره رو به ضعف بوده است.
ب) سست شدن ضلع عربی طرح محاصره غزه: مصر به عنوان کلیدی‌ترین ضلع مثلث عربی در همراهی با طرحهای رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه فلسطینیان، به موازات طرح آتش‌بس ۱۱ ماده‌ای که ماهیت ضد مقاومت داشت و در واقع نسخه اصلاح شده نقشه راه بود، در یک توافق سه جانبه با رژیم صهیونیستی و آمریکا با اعزام سه هزار نیروی امنیتی به نوار مرزی با غزه و توافق با آمریکایی‌ها و پذیرش کارشناسان نظامی آمریکایی در میان نیروهای امنیتی خود برای کنترل تردد فلسطینیان و انهدام تونلها و گذرگاههای مرزی یک اقدام کاملاً ضد فلسطینی را به نمایش گذاشت که بازتاب بسیار منفی را در میان اذهان عمومی و اصحاب رسانه بدنبال داشت. این اشتباه استراتژیک قاهره باعث شد چهره رهبری آن کاملاً مخدوش شود، مقامهای خائن قاهره برای جلوگیری از تخریب بیشتر وجاهت و جایگاه خود موضوع تعدیل را پیشنهاد کرد.
اما بی‌آبرویی مصریها به این ختم نشد، دیدار مصافحه گرم طنطاوی شیخ الازهر با شیمون پرز، رئیس رژیم صهیونیستی افتضاح تاریخی برای الازهر و دولت قاهره و توجیهات کودکانه این شیخ دست نشانده دامنه افتضاحات برای مصر را گسترش داد و نتیجه آن، شکسته شدن حلقه اصلی بازیگران عربی و منطقه محاصره بود. اقدامات دولت قاهره و شیخ الازهر سلسله تظاهرات مردمی و سه دانشگاه مطرح قاهره، الازهر و عین الشمس مصر را سبب شد که محور مطالبات آنها، اعتراض به همکاری دولت با رژیم صهیونیستی و رفع کنترل گذرگاهها از سوی مصریها بود.
● چشم‌انداز آینده
رژیم صهیونیستی و حامیان عربی و غربی آن پس از هجده ماه تهاجم و محاصره سیاسی، روانی و نظامی نوار غزه و دولت منتخب حماس از دستیابی به اهداف پیش‌بینی شده ناکام مانده‌اند. رژیم صهیونیستی طی یک سال و نیم تهاجم نظامی از دستیابی به اهداف نظامی ناکام مانده است، در طول این مدت حتی از یک اقدام نظامی متناسب با معیارهای تعریف شده در اصول جنگی با زمانه است، ارتش، موساد و ستون پنجم حامی آنها با توجه به تحمیل فشارهای سنگین سیاسی و نظامی نتوانستند، غزه را تصرف کنند، حماس را متلاشی کنند و یا حتی یکی از مقامهای عالی‌رتبه حماس را ترور نمایند. نتیجه حاصل برای اسراییلی‌ها تداعی‌کننده دستاورد این رژیم در جنگ ۳۳ روزه لبنان است که حاصل آن انزوا، انفعال سیاسی و نظامی مقامهای سیاسی و امنیتی و تشدید اختلافات درون ساختاری برای رژیم بود. غزه پس از پشت سر گذاشتن دو دوره محاصره و تهاجم سخت هم‌اکنون فزاینده تثبیت استقلال کامل تاریخی خود را تجربه می‌کند و روندی که مطمئناً با تحقق آن غزه و حماس محور قدرت و اقتدار فلسطینیان در آینده خواهد بود و در مقابل روند انزوا، انفعال و ظهور اختلافات در درون ساختار تشکیلات خودگردان، و رژیم صهیونیستی را شاهد خواهیم بود.
تروئیکای عربی بویژه مصر که بیشترین ضرر را در مرحله جدید محاصره غزه متحمل شد، در آینده نقش منطقه‌ای و میانجی‌گریش رو به ضعف خواهد نهاد و جامعه الازهر از دولت فاصله بیشتری خواهد گرفت.
نکته پایانی اینکه، روند عقب‌گرد سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی در درون اراضی اشغالی و منطقه سرعت بیشتری خواهد گرفت. انتفاضه مردمی در مناطق فلسطینی با رویکردی جدید آغاز خواهد شد و مهاجران یهودی و شهرک‌نشین‌ها پس از تحمل یک دوره سخت درگیری با فلسطینیان به ناچار تن به شرایطی مانند شرایط غزه خواهند داد فلسطین در سایه انفعالی که در آینده برای رژیم صهیونیستی و شهرنشینان ظهور خواهد یافت، فرایند آزادسازی فلسطین تا سال ۲۰۱۵ میلادی، صورت جدیدی خواهد یافت بطوری که علاوه بر مناطق خودگردان، بخش عمده مناطق اشغالی سال ۱۹۴۸ نیز در یک حرکت تدریجی دشوار، رنگ و بوی غزه به خود خواهد گرفت.

حقیقتی تلخ
محاصره غزه توسط اسرائيل كه باعث اتمام تمام ملزومات در داخل اين باريكه شده، عواقب وحشتناكي براي يك و نيم ميليون ساكن غزه داشته است.
جلوگيري از انتقال سوخت، باعث تعطيلي تنها ايستگاه برق غزه شد و خاموشي ها باعث گرديد كه فلسطينيان با در دست گرفتن شمع در خيابانها به اعتراض بپردازند. در پي اين خاموشي بحران آب و بهداشت نيز گريبان گير غزه خواهد شد.
سازمان ملل متحد اعلام كرد ذخيره مواد غذايي اصلي كه اين سازمان براي 750 هزار مستمند تهيه كرده بود تمام شده است. يكي از سخنگويان سازمان ملل گفت:”محاصره غزه به محاصره اي عليه خود سازمان ملل تبديل شده است.در ضربه اي ديگر، بانك هاپواليم، كه بزرگترين بانك اسرائيل است اعلام كرد هر گونه عمليات مالي با غزه را متوقف خواهد كرد كه اين كار عملااقتصاد غزه را تحت محاصره و تحريم مالي قرار مي دهد. بانكهاي ديگر نيز اعلام كرده اند همين كار را خواهند كرد. دولت اسرائيل در سپتامبر 2007 اعلام كرد غزه از مناطق دشمن است كه كار بانكها را وادار به چنين اقدامي ساخت.
سقوط غزه در زمستاني تاريك و همراه با گرسنگي احتمالاشاهدان اندكي خواهد داشت. اسرائيل به هيچ خبرنگاري اجازه ورود به غزه را نمي دهد. اسرائيل به يك گروه از ديپلماتهاي بلندپايه اروپايي نيز اجازه ورود به اين منطقه را نداد. چند روز قبل از آن هم دهها نفر از شخصيتهاي علمي و پزشكان كه قرار بود به منظور ارزيابي ميزان خسارات و لطمات رواني به ساكنان غزه به اين باريكه بروند و در آنجا كنفرانسي برپا كنند، از دروازه هاي اين منطقه بازگردانده شدند.
اسرائيل علت اعمال محدوديت بر ارسال كمك و سوخت به غزه را نقض آتش بس پنج ماهه توسط حماس و شليك راكت از داخل اين باريكه اعلام كرده است. اما اسرائيل خود مقصر نقض آن آتش بس است. در حالي كه حواس كشورهاي جهان به انتخابات رياست جمهوري در آمريكا پرت شده بود، ارتش اسرائيل به غزه تعرض كرد، شش فلسطيني را كشت و باعث عكس العمل آنان با شليك راكت شد.
فاجعه انساني كه گلوي غزه را مي فشارد، ربطي به اقدامات تلافي جويانه اخير ميان حماس و اسرائيل ندارد. حدود يك سال قبل، كرن كانينگ ابوزيد، كميسر عالي سازمان آوارگان سازمان ملل هشدار داد:”غزه عن قريب به اولين منطقه جهان تبديل خواهد شد كه عمدا تهي دستي تحقير كننده اي به آن تحميل شده است.”
او مسئوليت محاصره خفه كننده غزه را مستقيما متوجه اسرائيل دانست اما جامعه جهاني را نيز به همدستي را تل آويو متهم كرد. كشورهاي غربي، و اسرائيل در اوايل سال 2006، در پي پيروزي حماس در انتخاباتي كه اداره حكومت فلسطين را به اين جنبش داد، ارسال كمك به غزه را ممنوع كردند.
آمريكا و اروپا با اين اقدام اسرائيل موافقت كردند چرا كه به زعم آنها اين محاصره و تحريم فلسطينيان را مجبور خواهد ساخت تا از حمايت از محاس دست بردارند.
ابوزيد گفت: اين زمان آغاز همدستي جامعه جهاني در اجراي سياست مجازات جمعي غزه بود آن هم به رغم اين واقعيت كه بند چهار كنوانسيون ژنو چنين رفتاري را جنايت جنگي مي داند.
هرچند در غزه هم مانند عراق غرب به اهداف خود نرسيد، اما اين محاصره را از آن زمان تاكنون به طور خستگي ناپذير ادامه داده است. در عوض حماس كنترل خود بر غزه و جدايي آن از كرانه باختري تحت كنترل جنبش فتح را تحكيم بخشيده است.
رهبري اسرائيل بدون بازنگري بر سياست خود، با تشديد محاصره غزه عكس العمل نشان داده تا حدي كه جامعه غزه اكنون در آستانه فروپاشي قرار گرفته است.
فاجعه انساني فزاينده كنوني كه به غزه تحميل مي شود، ارتباط مستقيمي را با قدرت رسيدن حماس از طريق انتخابات و يا پرتاب راكت از داخل اين منطقه ندارد
موضوعي كه اسرائيل را بيشتر نگران كرده، چيزهايي است كه هر يك از اين تحولات نمايانگر آن است:
يعني خودداري اهالي غزه از دست برداشتن از مقاومت عليه ادامه اشغال توسط اسرائيل. هر دو اين مسائل، (به قدرت رسيدن حماس و پرتاب راكت) بهانه اي به دست اسرائيل داده تا براي وادار ساختن ساكنان غزه به تسليم، مانع اقدامات حمايتي و حفاظتي براي غيرنظاميان اين باريكه بر اساس قانون بين الملل شود.
در تحولي بي موقع براي تل آويو و واشنگتن، رسانه هاي اسرائيلي فاش ساختند يكي از اقدامات اسماعيل هنيه، كه در سال 2006 نخست وزير حكومت خودگردان فلسطيني شد، اين بود كه با ارسال پيامي به كاخ سفيد بوش پيشنهاد آتش بس طولاني در قبال پايان اشغالگري اسرائيل شد. اما ارسال چنين پيشنهادي حتي تصديق هم نشد.
به گزارش روزنامه جروزالم پست، سياست سازان اسرائيلي در پي تقويت اين تلقي بوده اند كه؛ “تلاش براي سرنگوني حماس بي فايده است چرا كه تمام اهالي غزه عضو حماس هستند.” بر اساس اين تفكر، مجازات جمعي مردم غزه به اين خاطر مجاز است كه - بنا به ادعاي آنان - در اين منطقه هيچ غيرنظامي واقعي وجود ندارد. اسرائيل با هر مرد و زن و كودك فلسطيني در جنگ است.
كابينه اسرائيل با اشاره به وسعت دامنه اين تفكر در ميان اسرائيلي ها، با هدف متوقف ساختن حملات موشكي فلسطينيان، استراتژي تازه اي براي نابود ي روستاهاي غزه با آتش توپخانه اعلام كرد كه تكرار تاكتيكهاي بي اعتبار اسرائيل در جنگ 33 روزه سال 2006 با لبنان است.
در واقع تمايل اسرائيل براي مسدود كردن راههاي ورود و خروج غزه و ارعاب اهالي غيرنظامي آن به قبل از انتخاب حماس برمي گردد. سابقه اين كار خروج نيروهاي اسرائيلي از غزه و قطع ارتباط آريل شارون با حكومت خودگردان در تابستان 2005 بازمي گردد كه در آن زمان جنبش فتح حاكم بلامنازع تشكيلات خودگردان بود.
اندكي بعد از خروج نيروهاي اسرائيل از غزه، در ماه دسامبر 2005 فاش گرديد كه مقامات اسرائيلي پيشنهاد قطع برق غزه را داده اند كه نشانگر نوع انزوايي بود كه شارون براي غزه ترجيح مي داد.
در آن زمان رسانه ها اعلام كردند كه اين سياست اعمال و اجرا نشد هم به خاطر اينكه مقامات اسرائيلي احتمال دادند نقض قوانين بين المللي به اين صورت باعث مخالفت كشورهاي جهان خواهد شد و هم اينكه ممكن بود آن كار باعث لطمه به احتمال پيروزي فتح در انتخابات شود كه ماه بعد از آن برگزار شد.
اما بعد از برگزاري انتخابات، اسرائيل بهانه اي را كه براي قطع مسئوليت در قبال اهالي غيرنظامي غزه داشت، به دست آورد. تل آويو بعد از آن انتخابات در روابط خود با غزه تجديد نظر كرد و آن رابطه را از اشغال به حالت جنگي تغيير داد. و بدين ترتيب سياست مجازات جمعي كه در اواخر سال 2005 به وضوح غيرقانوني شناخته مي شد، امروزه شيوه كار استاندارد اسرائيل شده است.
سخنان گوشخراش مقامات اسرائيلي كه در ماه فوريه گذشته با اظهارات ماتان ويلاناي، معاون وزير دفاع اسرائيل در خصوص ايجاد “هولوكاست” در غزه به اوج خود رسيد، ما اقدامات اسرائيل در اين خصوص مطابقت داشته است. ارتش اسرائيل در ژوئن 2006 نيروگاه برق غزه را بمباران كرد و از آن تاريخ به طور پله اي از رسيدن سوخت به اين منطقه جلوگيري كرد. در ماه ژوئن ويلاني گفت اسرائيل بايد اجراي تمام مسئوليت هائي را كه در قبال غزه دارد، قطع كند. دو ماه بعد اسرائيل با مصر قراردادي را به امضا رساند كه بموجب آن قرار شد در صحراي سينا، براي غزه يك نيروگاه برق احداث شود.
تمام اين مواضع و اقدامات با يك هدف اتخاذ شده است. هدف از اين كارها آن بوده است كه جهان متقاعد شود، حالاكه اسرائيل به اشغال غزه پايان داده، بنابر اين مي تواند قوانين اشغال را ناديده گرفته و عليه اهالي غزه فشار بي امان وارد سازد.
وزراي كابينه اسرائيل براي ابراز چنين تمايلي پشت سر هم صف كشيده اند. مثلاايهود اولمرت، اعلام كرده است كه “نبايد گذاشت اهالي غزه زندگي عادي داشته باشند”؛ آوي ديچر معتقد است “قطع نظر از بهايي كه به فلسطينيان تحميل مي شود”، اين مجازاتها بايد موردشان اعمال شود؛ ماير شيتريت موكدا گفته است كه اسرائيل بايد “يكي از مناطق غزه را انتخاب و با خاك يكسان كند.” وزاري كابينه اسرائيل اين سياست جديد را به تازگي در جلسه كابينه دولت مورد بحث و بررسي قرار داده اند.
همزمان اسرائيل تجارت قاچاقي را كه از طريق تونلهاي زير زميني غزه به مصر صورت مي گيرد، ناديده گرفته است. بدين ترتيب مسئوليت رفاه مادي اهالي غزه به طور روز افزون بر دوش مصري ها قرار مي گيرد.
اما هنوز اين سوال بي پاسخ مي ماند كه: عكس العمل اهالي غزه به تحميل اين بدبختي ها و ناامني هاي ناشي از اقدامات نظامي اسرائيل چه خواهد بود؟
عيال سراج، سرپرست “برنامه بهداشت رواني جامعه غزه” امسال اعلام كرد هدف بلند مدت اسرائيل وادار ساختن مصر به برداشتن كنترل از مرز كوتاه اين كشور با باريكه غزه است. او هشدار داد: “صبر كنيد مصر اين كنترل مرزي را بردارد تا هجوم دسته جمعي اهالي غزه به مصر با ببينيد.”
رد پای برخی اعراب در محاصره غزه؛ مرگ تدریجی یک و نیم میلیون انسان
این سؤال مطرح است که آیا برخی رژیمهای عربی در محاصره ظالمانه غزه دست دارند؟
شبکه الجزیره یک نظرسنجی از شهروندان عرب انجام داده که نتیجه آن حیرت آور در عین حال تاسف بار است؛ بیش از ۹۵ درصد شهروندان عرب در این نظرسنجی برخی رژیمهای عربی را همدست صهیونیستها در محاصره نوار غزه دانسته اند و این تایید دیگری بر این حقیقت تلخ است که فجایع هولناک انسانی که در نوارغزه روی می دهد با مشارکت همکیشان مردم این منطقه صورت می گیرد.
مصر با استقرار هزاران نیروی امنیتی و مسلح در مرز با نوار غزه، گذرگاه رفح را همگام با رژیم اسرائیل در بستن همه گذرگاههای نوار غزه، بسته است. مصر از ورود هیئتهای امدادرسانی و نهادهای جامعه مدنی از کشورهای دیگر از راه گذرگاه رفح مخالفت می کند؛ معنای این اقدامات چیست؟
از رژیم صهیونیستی که به وحشیگری و زورگویی معروف است و حتی یهودیان از این رژیم بیزاری جسته اند توقعی نمی رود اما چرا مصر که ادعا می کند از حامیان اصلی ملت فلسطین است، در محاصره نوار غزه با اسرائیل همسو شده و با استقرار گسترده نظامیان و نیروهای امنیتی خود در گذرگاه مرزی رفح، آن را بسته است و اجازه نمی دهد تا مردم بیمار و حجاج فلسطینی از این گذرگاه عبور کنند.
وقتی حکومت مصر بر خلاف اراده مردم خود گاز، این سرمایه ملی را به بهای اندک در اختیار اشغالگران قدس قرار می دهد و از ورود مردم بیمار و محتاج غزه به داخل مصر برای درمان و رفع گرسنگی جلوگیری می کند؛ چه می توان گفت جز اینکه حکومت مصر هم در گرسنه نگه داشتن و وقوع یک فاجعه هولناک بشری درغزه با صهیونیستهای بی رحم همدست شده است.
چندی پیش هم کنفرانسی تحت عنوان گفتگوی ادیان در مقر سازمان ملل متحد با تبلیغات گسترده و با حضور دهها نفر از مقامها و رهبران جهان برگزار شد، اما وقتی شیمون پرز رئیس رژیم صهیونیستی در این کنفرانس حضور یافت و حتی در کنار برخی سران عرب در میهمانی بان کی مون شرکت کرد، برای جهان اسلام محرز شد که برخی رهبران عرب با دعوت از رئیس رژیم جنایتکار صهیونیستی در کنفرانس به اصطلاح گفتگوی ادیان در رنجها و مصائب بیشمار ملت مظلوم فلسطین شریک هستند.
اسماعیل هنیه نخست وزیر دولت مردمی حماس گفته است برخی مقامهای تشکیلات خودگردان فلسطین در این محاصره که وارد هفته چهارم خود شده، دست دارند.
لین باسکوا معاون دبیرکل سازمان ملل متحد در امور بشردوستانه در گزارشی به شورای امنیت، درخواست دبیرکل سازمان ملل از اسرائیل برای بازگشایی گذرگاههای غزه و تسهیل ورود کمکهای بشردوستانه را ارائه کرد.
فاجعه انسانی در غزه
مردم مظلوم نوار غزه هم اکنون به سبب بسته شدن تمام گذرگاهها و محاصره کامل این منطقه از سوی رژیم صهیونیستی، ازکار افتادن تنها نیروگاه اصلی غزه به سبب نبود سوخت و کمبود شدید مواد غذایی و دارویی در بدترین شرایط ممکن و در آستانه یک فاجعه انسانی قرار دارند.

این در حالی است که ساکنان نوار غزه برای گرم کردن خود با توجه به در پیش بودن فصل سرما، به سبب کمبود شدید سوخت به استفاده از هیزم و وسایل قدیمی و شیوه های قدیمی برای گذران زندگی خود روی آورده اند.
مسئولان ذیربط در نوار غزه درباره عواقب شرب آبهای چاهها در نوار ساحلی به سبب احتمال آلوده بودن آن در پی کاهش ذخیره محلول کلر و تمام شدن تجهیزات تصفیه آب و قطع جریان برق هشدار داده اند.
با ادامه محاصره ظالمانه این منطقه و مانع تراشی صهیونیستها در برابر ورود مواد غذایی و دارویی و سوخت که مردم غزه در حال حاضر به شدت به آن نیاز دارند، به گفته یک مسئول بهداشتی در این منطقه، یک میلیون و نیم انسان در معرض مرگ تدریجی قرار گرفته اند.
رد پای برخی کشورهای عربی در محاصره غزه
این سؤال مطرح است که چرا حسنی مبارک رئیس جمهوری مصر درباره فجایعی که در غزه به سبب محاصره آن در حال وقوع است، سکوت کرده است؛ چرا همگام با رژیم اسرائیل گذرگاه رفح را بسته است؟ آیا این مسئله با امنیت ملی مصر ارتباط دارد؟ یا نکند که سرنوشت مصر با سرنوشت صهیونیستها گره خورده است.
تظاهرات گسترده اخیر مردم مصر بر ضد محاصره غزه که اگر مداخله نیروهای ضد شورش حکومت مبارک نبود، چه بسا آنها سفارت رژیم صهیونیستی را به اشغال خود در می آوردند، نشان داد که مردم مصر با سیاست رهبران خود در بستن گذرگاه رفح و همسویی با اشغالگران قدس به شدت مخالف هستند.
شهروندان عرب در تماس با شبکه الجزیره تاکید کرده اند علاوه بر مصر و برخی کشورهای عربی دیگر، در این محاصره، تشکیلات خودگردان هم دست دارد و هدف آن بسیار روشن است؛ تحریک و شوراندن مردم غزه بر ضد جنبش مقاومت حماس.
یک شهروند عرب در گفتگو با این شبکه گفته است همه می دانند آنچه به تشکیلات خودگردان موسوم است نه تنها با صهیونیستها همدست است، بلکه خط مقدم جنگ دشمن اسرائیلی بر ضد ملت فلسطین است.
نکته عجیب و تاسف بار درباره دولت انتصابی ابومازن در کرانه باختری است این است که از جامعه بین المللی خواسته است بر رژیم صهیونیستی برای پایان دادن به محاصره تحمیلی بر غزه فشار وارد کنند؛ چرا از کشورهای عربی درخواست نمی کند بر رژیم صهیونیستی فشار وارد کنند و از آنها نمی خواهد خود به طور مستقیم از راه ارسال کمکهای بشردوستانه از راه دریا، حلقه محاصره غزه را در هم بشکنند.
هر چند وزیران امور خارجه کشورهای عربی شامگاه چهارشنبه ششم آذر در مقر اتحادیه عرب در قاهره، درباره ارسال فوری کمکهای غذایی و دارویی به نوار غزه به توافق رسیدند به اینکه عمرو موسی دبیرکل اتحادیه عرب با مقامهای مصری در این زمینه هماهنگی کند، اما آنها هیچ تصمیم جدی برای شکستن حلقه محاصره ظالمانه نوار غزه نگرفتند و تصمیم برای ارسال مواد غذایی هم صرفا به خاطر کم کردن حجم گسترده فشارها و اعتراضات افکارعمومی جهان عرب نسبت به بی تفاوتی، سهل انگاری و حتی دست داشتن برخی حکام عرب در محاصره این منطقه اتخاذ شده است.
نکته قابل توجه این است که وزیران خارجه عرب تنها پس از گذشت روزهای طولانی از محاصره نوار غزه تنها به صدور یک بیانیه برای ارسال فوری مواد غذایی و دارویی اکتفا کردند و البته یکی از شاهان عرب گفته است هزینه های درمان بیماران فلسطینی را می پردازد، اما این حاکم عرب نگفته است چگونه با وجود بسته بودن همه گذرگاهها، امکان خروج بیماران وجود دارد؟ شاید او این مشکل را می تواند از راههای دیگر حل کند.
مقامهای عربی پس از چند هفته در حالی در قاهره گردهم جمع شدند که جمعیتها و مسئولان نهادهای مدنی اروپا، بارها برای کمک به مردم غزه با وجود خطرات فراوان از راه دریا به این منطقه رفتند و با مردم مظلوم آن ابراز همبستگی کردند.

حسن هانی زاده کارشناس مسائل خاورمیانه درباره نقش برخی رژیمهای عربی در محاصره نوار غزه می گوید : محاصره ظالمانه غزه از سوی رژیم صهیونیستی که منجربه شهادت دهها کودک فلسطینی شد در واقع نتیجه سیاستهای سازشکارانه اعراب با این رژیم است.
در حالی که رژیم اسرائیل نزدیک به ۱۸ ماه به حملات وحشیانه خود علیه مردم بی دفاع غزه ادامه می دهد؛ سران سازشکار عرب تحت عنوان گفتگوی ادیان با جنایتکارترین ومنفورترین شخصیت صهیونیست یعنی شیمون پرز به گفتگو می نشینند.
این گفتگوهای غیرقابل توجیه به تضعیف موضع حماس در برابر اسرائیل منجر شد، زیرا این رژیم همواره تلاش کرده تا حماس را از صحنه مبارزاتی و سیاسی فلسطین خارج کند.
به گفته هانی زاده، ننگ سران کشورهای عربی همین بس که سیلوان شالوم وزیر امور خارجه سابق اسرائیل قبلا اعلام کرده بود که درخواست برقراری رابطه از سوی کشورهای عربی به اسرائیل آنقدر زیاد است که این رژیم فرصت کافی برای رسیدگی به این درخواستها را ندارد.
غزه با جمعیتی حدود ۵/۱ میلیون نفر بر اثر محاصره اقتصادی در آستانه یک فاجعه انسانی قرار دارد و دولت مصر از گشایش گذرگاه رفح که این کشور را به غزه متصل می کند، طفره می رود.
این وضع در شرایطی صورت می گیرد که سران احزاب لیکود، کادیما و کار رژیم صهیونیستی در یک مسابقه غیر اخلاقی و ضد انسانی برای به دست گرفتن قدرت و پیروزی در انتخابات آینده کنیست (پارلمان) تلاش می کنند تا از رهگذر کشتار مردم غزه قدرت خود را به اثبات برسانند.
به گفته این کارشناس، تشکیلات خودگردان فلسطین به رهبری ابومازن نیز به موازات اقدامات ضد انسانی رهبران رژیم صهیونیستی نه تنها کمکی به حل بحران غزه نمی کند، بلکه به تشدید محاصره شهر غزه دامن می زند.
در چنین شرایطی حماس تنها باید به سازوکارهای بومی خود متکی باشد، زیرا نباید انتظارکمکی از رهبران عرب و جامعه جهانی داشته باشد.

در پایان باید تاکید کرد هر چند مردم مظلوم نوار غزه به سبب تشدید محاصره، روزهای بسیار سخت و نفسگیری را پشت سر می گذارند و متاسفانه همکیشان آنها یعنی برخی حکام عرب هم در این محاصره دست دارند؛ اما آنها می دانند که تنها با مقاومت و ایستادگی و بیزاری جستن از سازشکاران و قرار گرفتن در کنار مقاومت می توانند حقوق مشروع و غصب شده خود را باز پس گیرند چرا که حجم جنایات اولمرت و باراک وزیر جنگ رژیم صهیونیستی هر اندازه که باشد به اندازه اقدامات آریل شارون جنایتکار که در کشتن انسانها، نابودی تاسیسات و منازل و از بین بردن درختان و مزارع نوار غزه، گوی سبقت را از تمام مقامهای صهیونیست ربود، نخواهد بود که با آن همه جنایت، مجبور به عقب نشینی خفت بار از نوار غزه شد و امروز در حالت کما قرار دارد، بنابراین اولمرت و باراک و دیگر مقامهای صهیونیست باید از بلایی که بر سر شارون آمد، درس عبرت بگیرند و بدانند هر اندازه که محاصره نوار غزه را تشدید کنند، اراده شکست ناپذیری مردم مظلوم این منطقه هم مستحکم تر خواهد شد.
1-اهداف اصلی اسرائیل در محاسره غزه را چه می دانید و در صورت به ثمر رسیدن اهداف اسرائیل این موضوع چه تاثیری بر روی کاهش قدرت منطقه ای ایران و بطور کلی آینده خاور میانه خواهد داشت 2-راهکار های مبارزه ایران با اقدامات اسرائیل و چگونگی جلوگیری از تحقق این اهداف را چگونه ارزیابی می کنید؟ ۱) تشکیل کمیته‌های مقاومت مردمی برای مقابله با محاصره اقتصادی و کاهش آثار سیاسی و روانی آن. ۲) پخش کارتهای جیره‌بندی سوخت، مواد غذایی برای مدیریت شرایط بحران و محاصره. ۳) برقراری نظم و امنیت در غزه و خنثی سازی توطئه‌های باندهای مافیایی مسلح و طرح‌های رژیم صهیونیستی برای ترور مقامهای دولت حماس. ۴)حفظ وتقویت وحدت و رهبران حماس در داخل غزه و خارج از آن. ۵) ایجاد فشار روانی سنگین به شهرک‌نشین‌های صهیونیست با شلیک موشکهای مستمر به شهرکهای اطراف غزه بویژه شهرک سدیروت.