مقالهء ذيل بيانگر حقايق است که جنايت امريکا را برجهان بشريت برملا مي سازد، اين تحقيق توسط دانشمند مصري دکتور منير احمد حسيني استاذ مبارزه بيولوژي در دانشکده زراعت دانشگاه قاهره کشف گرديده است که جهت معلومات خوانندگان محترم تقديم مي گردد.

خبر علمي خطرناک است که يکي از پيشتازان علم هندسه جوي جهان دکتور منير احمد حسيني استاذ مبارزه بيولوژي وحمايت محيط زيست در دانشکده زراعت دانشگاه قاهره آن را کشف نموده است. خطريکه دکتور حسيني ازان هوشدار مي دهد در استخدام امريکا براي هندسه اوضاع جوي نهفته است که بنام تکنالوژي گازهای گلخانه ای ياد مي شود.. تکنالوژي که اگر در بخش هاي صلح آميز وموارد منافع بشري ازان استفاده گردد، يقينا از ميزان پديدهء حبس حرارت که جهان را در آينده دور به فنا ونابودي تهديد مي کند، به شکل چشمگيري کاسته خواهد شد، وازين تکنالوژی به عوض خشکسالي در بارانيدن ابرها در سرزمين هاي خشک استفاده خواهد شد، اما وقتي ازين تکنالوژي در تحقق اهداف پست استعماري استفاده گردد، يقينا گاز گلخانه ای تازه ترين سلاح ايکولوژي براي کشتار جمعي خواهد بود، براي توضيح بيشتر بايد گفت: استخدام گاز گلخانه ای براي ايجاد رعد وبرق مصنوعي، وطوفان ها وگرد بادها استفاده مي شود.. وازين تکنالوژي در ايجاد خشکسالي، مبدل ساختن سرزمين هاي زراعتي به سرزمين هاي خشک وبي آب وعلف وباز داشتن باران، ايجاد ورسانيدن اضرار بزرگ به کشورهاي که مورد حمايت ودلچسپي امريکا نباشد نيز استفاده می گردد.

مطالب فوق الذکر خلاصه آخرين تحقيقات است که توسط دکتور حسيني انجام شده وچند روز قبل پايان يافته است.

در واقع اين بيانات خيلي حيرت انگيز ودر عين زمان بيانگر رخدادهاي درد آوريست که هنوز هم بعضي از کشور ها از رنج والم آن در خود احساس ناراحتي مي کنند.. وآن عبارت از تند بادهاي شديد است که چندي قبل سلطنت عمان را هدف قرار داد واضرار بزرگ وخسارات کمر شکن را ببار آورد، وبعد رخ بسوي کشور ايران نمود – درحاليکه قوت اين تند باد به نصف کاهش يافته بود..

ما قبلا شاهد چنين رخداد هاي تلخ در کشور هاي عربي بخصوص شمال افريقا بوديم که اين مناطق از سال هاي چند بدينسو مواجه باخشکسالي هاي متواتر بوده، ودرجه حرارت زمين درين کشورها معيار بلندي را نشان ميدهد، سوال اينجاست که آيا اين خشکسالي ها بازهم تکرار خواهد شد وياخير؟ واگر چنين بوده باشد لزوما نتايج ناگوار ودهشتزاي را در پي خواهد داشت.

ما از دکتور حسين درين رابطه قبل ازانکه ازماهيت هندسه جوي از وي چيزي بشنويم سوال نموديم که شما چگونه دريافتيد که امريکا به چنين اقدامي جنون آميز دست زده است، تا زمام ادارهء جهان را بدون بکار برد سلاح هاي معمول بدست گيرد.. وآيا اين واقعيت دارد که امريکا در پشت اين همه حوادث ورخدادهاي طولاني،وسونامي وزلزله ها، وانتشار امراض وبائي که مردم عادتا آن را يک امر طبيعي مي پندارند قرار داشته باشد؟ وآيا اين واقعيت است که حوادث تندباد هاي شديد که سلطنت عمان را چندي قبل شديدا خساره مند ساخت نتيجه کار برد تکنالوژي امريکا بوده باشد، ميخواهم درين ارتباط براي ما معلومات بدهيد.

دکتور حسين در جواب گفت: باتأکيد مي توانم بگويم که اين حوادث همه از پلان هاي امريکا بود تکنالوژي امريکا اين طوفان را به راه انداخت، اما هدف امريکا از کار برد اين تکنالوژي سلطنت عمان نبوده بلکه هدفش ايران بود وخواست به ايران درس عبرت بدهد که تيرش به هدف اصابت نکرد وسلطنت عمان ازان خساره برداشت، چون تجارب امريکا درين خصوص هنوز به پايه اکمال نرسيده وتا سال 2025 ادامه خواهد يافت، طوفان رخ به سلطنت عمان نمود اما وقتي به ايران رسيد قوت نابود سازي خودرا از دست داده بود.

علي الرغم اينکه من خود در تفسير رخدادها به مفهوم بينش هاي توطئه ساز مخالفم، مگر من به حکم اينکه امريکا اسلحه ايکولوژي را براي کشتار جمعي – در غفلت ويا سازش باکشور های بزرگ جامعه بين المللي – در کورياي شمالي، افغانستان، وعراق وکوسوگو.. به کار برد، وبه حکم اينکه بعض جنرال هاي ارتش امريکا اين موضوع را تصريح نموده اند ودر شبکه هاي معلوماتي ارتش امريکا درج است، مي توانم بگويم که امريکا تکنالوژي جديدي را براي ايجاد حوادث طبيعي از قبيل طوفان ها، آب خيزي ها، خشک سالي ها را برضد دشمنان خود بکار مي برد ودر آينده نزديک امريکا ايران را بسان کورياي شمالي در ادامه برنامه هاي هسته اي اش تحت فشار قرار خواهد داد. اما نه به پياده ساختن تکنالوژي ايجاد خشک سازي نظام زيست محيطي، بلکه باکاربرد تکنالوژي طوفانزا درجه پنجم باسرعت 250 کيلومتر در ساعت.. وبهمين منظور امريکا نتوانست که اين برنامه را بادقت کامل پي ريزي کند ورخ طوفان را بادقت مورد نظر به سوي ايران توجيه نمايد.

بار ديگر قبل ازانکه به ماهيت گاز گلخانه ای پي ببريم، واينکه چه کسي آنرا اختراع نموده است، وآيا اين اکتشاف تنها در محدوده قدرت انحصاري امريکاست؟ دهشت ما را فرا مي گيرد، واز خود مي پرسيم که آيا امريکا ازين سلاح به ضد کورياي شمالي براي متقاعد ساختن وي به توقف فعاليت هاي هسته اي اش ازان استفاده نموده است؟!

بلي چنين شده است، وقتي بخواهيم تأثير داشتن قوت نظامي را در سياست هاي بين المللي ملاحظه کنيم مي توانيم هم اکنون ارتباط در عقبگردي امريکا از تهديدات نظامي اش به کورياي شمالي را بعد ازانکه اعلان نمود که وي حق دارد براي دفاع خويش آمادگي داشته باشد وخودرا براي بار آوردن ضربات کوبنده براي متجاوزين آماده سازد، به شيوه سلاح هاي معمول که در افغانستان وعراق ازان استفاده کرده است، مشاهده کنيم، بعني امريکا درين بار کوريا را به حمله نظام سلاحهاي معمول تهديد نکرد بلکه بصورت مرموز وپنهاني گاز هاي گلخانه ای را درفضاي کوريا رها نمود تا اين کشور را به خشکسالي هاي پيهم وانتشار امراض مبتلا سازد تا نهايتا ضعيف گرديده واز خطر وي مصئون بماند، اين گاز ها توسط هواپيماهاي سريع السير ملکي، وطيارات نفر بر ترانسپورتي، که در نتيجه قرار داد از فضاي اين کشور در طول فصل هاي زمستان وتابستان ازان عبور مي نمود پاشيده است، اين گاز ها مقدار زيادي از غاز اکسيد المونيوم را همراه دارد که در جذب آب و رطوبت هوا نقش عمده دارد، وزمين را به منطقه صحرايي وبي آب وعلف مبدل مي سازد، وعملا مردم کورياي ها اين مناطق را که دچار خشکسالي وانتشار امراض گرديده است بعد از دادن تلفات زياد ترک گفته اند، طوريکه 2/6 مليون طفل و1/8 مليون جوان در خلال دوسال از 2002تا 2004 در نتيجه بي آبي ومبتلا شدن به مرض زندگي خودرا از دست دادند، وهم اکنون کوريا مواد غذائي از قبيل برنج وغيره را که قبلا خود آن را کشت مي نمودند وبه پيمانه وسيع موجود بود از خارج وارد مي نمايد، در حاليکه همسايه وي کوريا جنوبي وچين در شمال هيچگاه به اين مشکل روبرو نبوده اند، وهم اکنون ما در سال 2007 شاهد سرگذاري کورياي شمالي به خواسته هاي امريکا مي باشيم طوريکه وي اعلان داشت که باز رسان متخصصين سلاح هاي هسته اي بين المللي مي توانند به کوريا بيايند واز نزديک زراد خانه هاي هسته اي اين کشور را لاک ومهر نمايند.

آيا اين تکنالوژي حق لازمي امريکا برساير کشور هاي جهان خواهد بود؟

حقيقت اينست که اتحاد شوروي سابق در بخش تحقيقات هندسه جوي نسبت به امريکا تفوق وبرتري خاص داشت، چون اين کشور نتائج تحقيقات قديمي را در اوايل قرن گذشته از محقق صربي نيکولاي تسيلا که بعدا به امريکا هجرت نمود بدست آورده بود، به حقيقت اين شخص از بزرگترين علماي اين قرن به حساب مي رود، وي با اديسون وستنجاوس در بخش اختراع برق کار نموده وي مخترع امواج پيهم برقي ومخترع موجهاي مقناطيسي است، واختراع ساحات جاذبه معکوس از ابتکارات اوست، وقبل از مرگش چگونگي احداث امواج فضائي زمين وبه اختيار داشتن آن را با سردادن موج هاي باطول هاي کوتاه ذخيره شده راديوي اختراع نمود. مفهوم اين حرف آنست که مي توان طوفان هاي مصنوعي را به راه انداخت، وبه اين ترتيب نيکولاتيسلا مؤسس علم هندسه جوي است که اتحاد شوروي آنرا آغاز نمود وسپس چين وبعدا امريکا به آزمايشات آن پرداختند، وبعد از فرو پاشي اتحاد شوروي اين پروژه توقف يافت وعلماي روس به امريکا واروپا واسرائيل هجرت نمودند.

وآخرين کاربرد صلح آميز که روسها ازين گاز داشتند روي داد برگزاري جشن بود که به مناسبت شصتمين سال روز شکست آلمان نازي وپايان يافتن جنگ جهاني دوم در ماه مي سال 2005 انعقاد يافته بود، بطوريکه وزارت دفاع روسيه به طياره هاي نظامي خود هدايت داد تا اين گاز را از فراز آسمان مسکو وبخصوص در ميدان سرخ محل برگزاري جشن بپاشند تا ابرها از هم دور شده ومراسم جشن در فضاي آسمان آفتابي انجام شود، ومهمان خصوصي درين جشن جورج بوش رئيس جمهور امريکا بود واين براي اولين بار بود که رئيس جمهور امريکا در همچو مراسم شرکت داشت، واين يک پيام حيرت انگيزي بود که توجه رئيس جمهور را درمورد تغير دادن اوضاع جوي به مستواي يک شهر که مسکو است بخود معطوف داشت.

تجربه ديگريکه روسها درين زمينه نسبت به ديگران سبقت داشتند همانا بوجود آوردن باران هاي مصنوعي بود که با پاشيدن گاز بر ابرها انجام يافت، وبعدا چيني ها ازين تکنالوژي استفاده نموده وتجاربی را درين زمينه ميان سالهاي 1995 و2005 انجام دادند، وباران هاي مصنوعي بالاي مساحت سه مليون کيلومتر مربع که ثلث خاک چين را تشکيل ميدهد فرو ريخت وحدود 210مليارد متر مکعب آب زمين هاي خشک چين را آبياري نمود، وتوسط آن زراعت رشد قابل توجهي نمود ومفاد 4/1 مليارد دالر دستآورد اقتصادي در پي داشت ومصارف عمليه باران هاي مصنوعي 265 مليون دالر تخمين گرديد.

بعد تحقيقات ادامه يافت وبه قواعد علمي وتطبيقات دست يافتند که اين تکنالوژي مي تواند به صفت اسلحه کشتار جمعي درآيد که اسلحه زمين لرزه بران نام نهاده اند، يعني مي توان در ايجاد زلزله هاي مصنوعي تباه کننده در مناطق که کمربند زلزله ازان عبور نموده استفاده نمود، وتکنالوژي را که مي تواند فشارهاي بلند ويا پست زمين را که سبب حدوث طوفان ها وتندباد هاي شديد گردد ابتکار نمود.

آيا اين بدان مفهوم است که جامعه بين المللي وبخصوص چين وروسيه بدان موافقه نموده اند که امريکا می تواند به سلاح کشتار جمعي به ضد دشمنانش عمل نمايد؟

حقيقت آنست که امريکا توانست باحيله وتزوير وخبث شديد موافقت ملل متحد وسازمان صحي جهان را در مي سال 2000 مبني برقيام اين کشور به کاربرد تکنالوژي گاز هاي گلخانه اي در پائين آوردن سطح حرارت به مستوي کرهء زمين بدست آرد، بطوريکه وی بعد ازپيشکش نمودن برائت اختراع که در سال 1991 از سوی دونفر دانشمند ديفيد شايخ وآي فوشي در مورد سهم داشتن اين کشور درحل مشکل حبس ميزان گرمي بدون توجه به جوانب سلبي آن، وعزم به تمويل کامل اين پروژه بصورت علمي وتطبيقی آن، همراه با ايشان طيارات ملکي همه کشور هاي جهان در خدمت اين پروژه ثبت شده بود... وبه اين ترتيب ادامه اين پروژه به موافقه جامعه بين المللي همراه با شرکت دادن سازمان صحي جهان صورت گرفت، هرچند که بسياري از علماء شرکت کننده در کنفرانس تشويش خودرا نسبت به اثرات منفي تکنالوژي گاز هاي گلخانه اي برصحت انسان ابراز داشتند، وبه اين ترتيب امريکا حسن نيت خودرا نسبت به اين پروژه اعلان داشته واهداف اساسي وناپاک خودرا که همانا ارتقاء بخشيدن تکنالوژي کشتار جمعي بود پنهان نگهداشت.

وعملا وبنابر بيانات تثبيت شده، امريکا تا سال 2025 توانائي آن را خواهد داشت که از طريق تکنالوژي نظام غير هسته اي خويش با دستيابي به حاکميت اوضاع جوي جهان هرنقطه اي را که خواسته باشد هدف قرار دهد.

اين مطلبي است که کولونيل تامز هاوس در بيانيه خويش آن را تصريح نموده وبه پنتاگون توصيه نموده است که بايد سلاح هواي امريکا از طريق بدست گرفتن حاکميت اوضاع جوي تقويه گردد، بطوريکه حوادث وآفات طبيعي مصنوعي توسط اين کشور بايد انجام يابد، ودر پهلوي آن تبليغات سرتاسري به راه انداخته شود تا شهروند امريکا خودرا به وجود اينگونه اختراعات بخاطر ايجاد فضاي مناسب براي زندگي بهتر آماده سازد، وبعد به شهروند امريکاي فهمانده شود که ازين اسلحه مي توان براي حمايت وي از گزند تروريست ها که در سناريوي مشهور 11 سبتمبر اتفاق افتاد استفاده کند.

راز کاربرد گاز گلخانه اي بگونه سلاح کشتار جمعي چگونه افشا شد؟!

در موقع که ضمير انساني بيدار گرديد راز سلاح گلخانه اي ويا پروژه سپر امريکاي افشا شد، درست اين امر توسط دانشمندی از دانشمندان کاناداي که در بخش هواشناسي کار می کرد وبنام ديب شيلد شناخته شده بود، در مي سال 2003 برملا گرديد، وي در شبکه معلومات بين المللي انترنيت تحت نام www.holmeslead.co چنين اظهار داشت: وقتي وي ناگهان وبصورت تصادفي محض چشمش به اسناد ووثائق سري افتاد که به پاش دادن گاز گلخانه اي در فضاي کورياي شمالي وافغانستان وسرزمين کوسوگو در اثناي جنگ يوگوسلاويا، وعراق وسعودي درهنگام جنگ خليج را نشان مي داد. اين دانشمند مي افزايد: که وي با اين پروژه تا زمانيکه گاز گلخانه اي به مقصد خدمت بشريت استفاده گردد موافق است،واين تکنالوژي مي تواند از ميزان پديده حبس درجه حرارت کاهش دهد، اما وي کاملا مخالف آنست که ازين گاز براي کشتار جمعي واجبار ملت ها براي سرگذاشتن به اهداف سياسي امريکا، ونابودي بشريت استفاده گردد، وي فيصله نمود که از کار کردن درين پروژه خودداري مي نمايد، چون وي دريافت که هدف امريکا ازين تکنالوژي استفاده سوء است نه استفاده خير، بناءا وي عمل نمودن درين پروژه را ترک گفت وبهمين سبب جسد وي در سال 2006 در داخل موترش کشته يافت شد، وخبرگزاري ها مرگ ديب شيلد اين عالم نامور را عمل خود کشي وی توصيف نمودند.

بعد ازان مقامات امريکاي فيصله کردند که کارگران اين پروژه ضرورا بايد اتباع امريکاي ويا کانادايي بوده باشند وشروط استخدام را طوري برنامه ريزي کردند که بايد تمام کارهاي که درين پروژه انجام مي يابد نهايت سري وپوشيده باشد وکارگران بايد تمام اين شروط را پذيرفته وآنرا امضاء نمايند.

سوال اينجاست که آيا خشکسالي هاي اخير که درکشور هاي عربي بخصوص مصر وشمال افريقا به مشاهده رسيده است نتيجه تجارب امريکا در زمينه بلند بردن درجه حرارت نخواهد بود؟

اين احتمال بعيد نيست چون وقتيکه ابرهاي گازهاي گلخانه اي به سطح زمين در فضاي شهرهاي بزرگ چون قاهره وپاريس وسان باول وغيره که مليون ها موتر ووسايط نقليه دران در حرکت مي باشند ومقدار زيادي حرارت ازين خودرو ها توليد مي شود وقتي به زمين فرود مي آيد، گاز اکسيد المونيم خارج شده از موتر ها چون آئينه اين حرارت را به زمين انعکاس مي دهد که اين عمليه درجه حرارت را بصورت غير عادي بالا مي برد که سبب ايجاد امواج حرارت کشنده مي گردد، چنانچه اين امر در سال 2003 در پاريس ودر يونيو 2007 در جنوب اروپا اتفاق افتاد، واين عمليه در آينده هم در فصل تابستان تکرار خواهد شد.

هم چنان انتشار خيل ملخ ها هم که در سال 2004 مصر وشمال افريقا وشمال بحر احمر ومنطقه جنوب شرق آسيا را مورد حمله قرار داد سبب اصلي آن همين گاز های گلخانه اي خوانده شده است، بدين ترتيب که اين مناطق توسط گاز گلخانه اي بخاطر پائين آوردن ميزان حبس درجه حرارت جهت پروژه امريکايي سم پاشي گرديد، من خود باجمعي ديگر اين صحنه را تصوير برداري نموديم.. وآسمان در وراء ابرهاي مصنوعي که توسط گاز گلخانه اي بوجود آمده بود در ظرف چند ساعت پنهان گشت، وبصورت ناگهان درجه حرارت پائين آمد، واوضاع جوي در فراز بحر متوسط به شکل قابل ملاحظه اي کاهش يافت، ومسير طبيعي بادهاي حامل خيل هاي ملخ صحرائي بصورت غير منتظره تغير جهت داد، ورخ بسوي الجزائر، ليبيا، مصر واردن وغيره نمود. وبه اين ترتيب خيل هاي ملخ نتوانستند به مسير طبيعي خويش ادامه دهند.

بصورت عموم نمي توان پيش بين شد که پديده هاي جوي چه تأثيري برنظام محيط زيست وانسانها ونباتات وحيوانات در وجود هم چو نظام هاي ايکولوژي ببار خواهد آورد.

آيا نظام وجود خواهد داشت که بتوان دربرابر همچو اقدامات غير انساني امريکا که تکنالوژي وپيشرفت هاي علمي را به مقاصد سوء استخدام مي کند جلوگيري کند؟

فکر مي کنم يگانه وقايه از همچو اقدامات همانا التزام اخلاقي است.. اما امريکا بخاطر دست يافتن به حاکميت جهان به شکل جنون آميزي عمل مي کند، حتي اگر اين ضرر دامنگير ملت امريکا هم شود ازان باکي نخواهد داشت.. ما براي اين مطلب مثال زنده اي داريم:

در ساعت سه بعد از ظهر به وقت بغداد روز 28 يناير 1991 طياره هاي مملو از گاز هاي گلخانه اي به فضاي عراق پرواز نمود، واين گاز آميخته با مکروب هاي کشندهء بود که استعمال آن از طرف وزارت دفاع امريکا درجنگ بيولوژيگي تجويز گرديده، واز قبل براي خود نگهداري عساکر امريکائي در عراق از آسيب اين مکروب امپول هاي وقايوي تزريق شده بود، ولي با آنهم 47% عساکر امريکا با امراض مختلف مصاب گرديدند.. وبخاطر روپوش نهادن به اين اقدام غير اخلاقي وزارت هاي دفاع وصحت امريکا اعلان داشتند که اين مرض تاکنون شناسائي نشده ونام آن را مرض خليج گذاشتند و اين مرض را ناشي از استشمام گاز هاي کيمياوي دانستند که از اثر استعمال اسلحه هاي سبک وسنگين بوجود آمده وفضا را آلوده ساخته است.

دکتور حارث نيکسون پرده از حقيقت اين مرض برداشت، چون خود وی امراض ناشي از گاز هاي گلخانه اي راکه در مناطق مختلف امريکا جهت آزمايش استعمال نموده بود برشمرده وآن را جز ا زاثرات گاز هاي گلخانه اي شمرد، که ازان جمله خون بيني، امراض وبائي انفلونزا، از دست دادن مؤقت ذاکره، وهم چنان امراض مقاومت ايدز به سبب زيادت باريوم در جسم انسان.

اين بدان مفهوم است که شرکت هاي دوا سازي رونق خوبي خواهند داشت؟

اين يک حقيقت روشن است، گاهي انتشار امراض را به اين شکل مي توان تفسير کرد که شرکت هاي دوا سازي سالانه يک مليارد دالر به امريکا مي پردازند تا ازين اسلحه استفاده کند ودر نتيجه بازار خوبي براي فروش دواهاي خود بيابند وده ها مليارد دالر از مدرک فروش دوا ها کمائي کنند.