نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

موضوع: جیرفت دیرینه تر از تمدن

  1. #1

    Tard جیرفت دیرینه تر از تمدن

    کاوش دوباره در جیرفت باستانی

    باستان شناسان جهان ، آبان امسال به جیرفت ایران می آیند تا پنجمین فصل کاوشهای باستان شناسی پیش از تاریخ حوزه فرهنگی جیرفت را در این محوطه های باستانی آغاز کنند.


    نادر سلیمانی ، باستان شناس سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری با اعلام این خبر گفت : در این فصل از کاوشها همچون سایر فصول ، باستان شناسان ایرانی به همراه باستان شناسانی از دانشگاه ها و موسسات معتبر جهان به تحقیق و پژوهش در محوطه کنارصندل شمالی ، جنوبی و قلعه کوچک می پردازند.در این دوره از کاوشها که پنجمین فصل کاوشهای حوزه هلیل رود جیرفت به شمار می رود ، یوسف مجیدزاده سرپرستی گروه را به عهده دارد. وی کشف آثار شهرنشینی ، قلعه و سازه عظیم مذهبی را از دستاوردهای ارزشمند ۴ فصل گذشته دانست و به میراث خبر گفت : کشف یک کتیبه متعلق به نیمه نخست هزاره سوم پیش از میلاد از مهمترین دستاوردهای کاوشهای صورت گرفته در این فصول است.
    به گفته کارشناسان ، محوطه های باستانی هلیل رود که در کنار رودخانه هلیل رود جای گرفته اند ، دارای غنای تمدن بسیاری هستند که در جریان کاوشهای علمی باستان شناسان و حفاری های غیرمجاز قاچاقچیان ، آثار سنگی ، سفالی و بقایای معماری از هزاره سوم پیش از میلاد از آنها به دست آمده است.

  2. #2

    Tard

    در جنوب شرقی ایران در استان کرمان، شهری به نام جیرُفت قرار گرفته است که از سه جهت کوهستان‌هایی به ارتفاع 4000 متر آن را احاطه کرده‌اند و تنها از جانب جنوب غربی به سمت تنگه «هرمز» در خلیج فارس راه گریزی دارد. این منطقه به دلیل موقعیت خاص طبیعی اش که آن را کاملاً به محاصره در آورده است، از مسیر گردش‌های جهانگردان و نیز تحقیقات باستان‌شناسی به دور مانده است، تحقیقاتی که عمدتاً بر روی منطقه میانرودان واقع در هزار کیلومتری آن متمرکز شده اند. تا این که سرانجام بر حسب اتفاق آثار فراوانی از تمدن ناشناخته‌ای در جلگه هلیل‌رود از زیر خاک سر بیرون آوردند. تمدنی که از سپیده دم بشریت منشا می‌‌گیرد. ویژگی منحصر به فرد این گلدان‌های حجاری شده که در آن سیر تکوین جهان، انسان‌ها و حیوانات در سبکی بی نظیر به تصویر کشیده شده است، جای هیچ شک و تردیدی را برای باستان شناسان نسبت به قدمت و ظرافت فرهنگ هلیل رود باقی نمی‌گذارد. به نظر می‌‌رسد که فرهنگ و تمدن هلیل رود به طور مستقل از تمدن دولت _ شهرهای میان‌رودان در هزاره سوم قبل از میلاد پای به عرصه حیات نهاده است و به این ترتیب حتی از تمدن سومر نیز چندین سده تقدم زمانی می‌‌یابد.


    فرهنگی کهن تر از فرهنگ سومری
    آیا می‌‌توان هلیل رود را گهواره بشری دانست. شاید اگر اطلاعات مربوط به این تمدن در جلسه «باستان شناسی» منتشر نمی‌شد، برخی گمان می‌‌بردند که این مساله، برای فریب و اغفال افکار عمومی منتشر شده است. ژان پرو، ریاست افتخاری بخش تحقیقات CNRS که در فاصله سال‌های 1978 _ 1969 در شوش به حفاری پرداخته است، کشف آثار فوق در جیرفت را به مانند بمبی دانسته است که جهان را به تکان در آورده است. وی می‌‌گوید: «منطقه‌ای که پیشتر تصور ما بر این بود که کسی جز چادرنشینان و گله‌های دام آنها در آن سکونت نداشت، به واقع قلب تمدنی بوده ا ست که به شکل شگفت انگیزی پیشرفته بود. در این منطقه جمعی انبوه زندگی می‌‌کردند که واجد سلسله مراتب اجتماعی بودند. آنها دیدگاه و نگرش خاص خود را نسبت به جهان داشتند که موجب شده بود نسبت به دیدگاه سومریان هیچ گونه حسادتی نداشته باشند. از این پس جیرفت را باید مبدا تاریخ دانست و سایر تمدن‌ها را باید با استناد به آن و به صورت قبل و یا بعد از تمدن جیرفت سنجید.» ژان پرو یکی از افرادی بود که در 15اوت سال 2003 به دعوت دولت ایران برای شناسایی آثار اعجاب بر انگیز مشکوفه از جلگه هلیل رود به ایران سفر کرد: این آثار عبارت بودند از صدها گلدان از جنس کلوریت Chlorite که بر روی بدنه آنها نقوشی از گیاهان، تصاویر انسانی و حیوانی حک شده است و قطعاتی از سنگ‌های نیمه با ارزش در آنها کار شده بود. همچنین اشیایی از جنس لاجورد، گلدان‌های مرمرین، مجسمه‌های مسی، کوزه‌های سفالین نیز به همراه آنها پیدا شده است. چنین گنجینه‌ای حاصل حفاری‌های غیر قانونی بود که قاچاقچیان آنها را پس از بیرون آوردن از زیر خاک، تصاحب کرده بودند. از کل اشیای غارت شده تنها 1500 عدد باز پس گرفته شد و کسی نمی‌داند چه تعدادی ناپدید شده است. کشف جیرفت را نمی‌توان حاصل هوش و فراست باستان شناسان دانست بلکه چنین کشفی نتیجه حرص و طمع کاری غارتگرانی است که گورهای قدیمی را حفاری و اشیای آنها را تارج کرده اند. در مدت 9 ماه قاچاقچیان با همدستی برخی از مسئولان محلی و قاچاقچیان بزرگ اشیا عتیقه که برخی ترک تبار بودند، بی آن که از جانب کسی تهدید بشوند و یا به مجازات برسند، تمام منطقه را مورد غارت قرار دادند و شرکای آنها، اشیا مشکوفه را از طریق کوه و یا دریا از منطقه خارج ساختند. در آغاز ماجرا چنین بود که یکی از روستاییان گلدان حجاری شده‌ای را می‌‌بیند که در آب جاری شده حاصل از بارش باران در حرکت است، گلدانی که از گوری بیرون افتاده بود، در نتیجه باران‌های تند خاک آن شسته شده بود. فردای آن روز تمام مردم منطقه با بیل و کلنگ به منطقه حمله ور شدند تا گنجی را که خدا به آنها هدیه داده بود به دست آورند، زیرا خشکسالی شدیدی طی 2 سال در منطقه حاکم بود. هیچ کس از گذشته با شکوه این اشیا خبری نداشت و آنها را نمی‌شناخت جز این که همه می‌‌دانستند که با یافتن این اشیا پول هنگفتی به دست خواهند آورد. در همان ابتدای کار بیش از ده قبر غارت شد و دو هزار شی از آن بیرون آوردند که برخی از آنها در هفته‌های بعدی در سالن‌های فروش اشیا عتیقه نیویورک، پاریس و لندن ظاهر شدند. هزاران فرد دیگر به خیل غارتگران افزوده شدند. یوسف مجیدزاده باستان شناس ایرانی می‌‌گوید: «هیچ تپه و منطقه‌ای را در جیرفت نمی‌توان یافت که زیر و رو نشده باشد. روستاییان جنون وار از بام سحر تا غروب آفتاب همه جا را می‌‌کندند. به هر خانواده زمینی به مساحت 60 متر مربع داده شده بود. همچنین برای رعایت عدالت و انصاف به هر گروه 6 نفره از زنان بیوه به همان اندازه زمین داده شد تا در آن حفاری کنند. غارت سپس به گورستان قدیمی منتقل شد که اشیا فراوانی مربوط به مراسم دفن مردگان در آن وجود داشت.»
    پلیس محلی چه کاری انجام می‌‌داد؟ یوسف مجیدزاده با تاسف از نقش پلیس در پاسخ به این سوال می‌‌گوید: «پلیس محلی بیشتر مشغول مبارزه با قاچاق مواد مخدر است. من هم شش ماه بعد از آغاز حفاری‌ها توسط یکی از کارکنان میراث فرهنگی از موضوع خبردار شدم. فهمیدم که باید سریعا دست به کار شوم. در هر گور ویران شده برگی از تاریخ جیرفت ورق می‌‌خورد.» 3 ماه بعد به دلیل اهمال و ناتوانی پلیس، پاسداران میراث فرهنگی برای حفاظت از محل به منطقه فرا خوانده شدند. که با مقاومت‌هایی نیز، نزد مردم محلی رو به رو شدند. مجیدزاده در ادامه می‌‌گوید: «اشیا بسیاری در نزد روستاییان پنهان شده بود. کودکان روستایی در قبال خودکاری که از من می‌‌گرفتند، برایم از اشیا کشف شده می‌‌آوردند. من به آنها می‌‌گفتم: به من گلدان بدهید. نام شما را در موزه جیرفت ثبت خواهم کرد.» سرانجام در بهار 2003 نخستین فصل از حفاری‌های رسمی در منطقه آغاز شد و هم‌زمان با آن برنامه‌ای برای ایجاد حساسیت در نزد ساکنان منطقه برای آگاهی یافتن از اهمیت میراث فرهنگی مکشوفه صورت گرفت. نقطه تعجب برانگیز در این آثار این است که گلدان‌های کلرویتی مربوط به هزاره سوم قبل از میلاد کاملاً برای باستان شناسان ناشناخته نبود. برخی از این آثار پیشتر در ماری Marie جلگه فرات، جلگه سند و سواحل خلیج فارس و حتی تپه یحیی شناسایی شده اند. تشابه بسیار آنها، متخصصان را به فکر فرو برده است در این میان پیر آمیه Pierre Amiet بی آن که اطلاعی از سر منشا آنها داشته باشد، از نوعی سبک بین فرهنگی سخن می‌‌گفت. از این پس می‌‌دانیم که این اشیا به شکلی تقریباً صنعتی در جیرفت ساخته شده‌اند و در تمامی مشرق زمین در نتیجه تجارت منتشر شده اند. انسانی که در جیرفت زندگی می‌‌کرد، چه کسی بود؟ باورهای آنها چه بود؟ آیا آنها خط را می‌‌شناختند؟‌ در حال حاضر بسیاری از این سوالات بی جواب مانده است. اگر چه قبرستان‌ها به شکلی وحشیانه ویران شده‌اند اما منطقه مربوط به سکونت گاه آنان همچنان دست نخورده باقی مانده است. بیش از 400 سایت در محوطه‌ای به مساحت 4000 کیلومتر مربع شناسایی شده اند. مجیدزاده می‌‌گوید: «کار شناسایی منطقه شاید 30 سال به طول انجامد.» با پایان یافتن فصل اول کاوش اقامت گاه ساکنان قدیمی جیرفت از جنس خشت از زیر خاک بیرون آمد. همچنین دیوار و باروی قدیمی شهر و بنای عظیمی از خشت خام که شاید نوعی زیگورات باشد، پدیدار شده اند. آیا از این پس باید سرآغاز بناهای زیگوراتی را فلات قاره ایران بدانیم.

    کشف روستای جیرفت ، مردم اين روستا همانند بشرنخستين، غارنشين هستند

    نماينده‌ي جيرفت و عنبرآباد گفت: پس از 28 سال از پيروزي انقلاب، روستايي در نزديكي عنبرآباد كشف شده كه مردم آن‌جا همانند مردم نخستين غارنشين هستند.


    به گزارش خبرنگار پارلماني خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) حجت‌الاسلام علي زادسر در جمع خبرنگاران خاطرنشان كرد: بسيار متاسف و شرمنده هستم كه بايد بگويم پس از 28 سال از پيروزي انقلاب، سربازان گمنام وزارت اطلاعات در زمستان سال 84 روستايي را در 120 كيلومتري شهرستان عنبرآباد كشف كرده‌اند كه مردم آن همانند مردم نخستين غارنشين و برهنه هستند و با برگ درخت تغذيه مي‌كنند.

    وي با بيان اين‌كه اين روستا «پير نكوئيه» نام دارد، گفت: ساكنان اين منطقه كشف شده حدود 200 نفر هستند كه در كوه زندگي مي‌كنند و هرگز از دره‌ها و بيشه‌هاي محل سكونت خود خارج نشده‌اند.

    نماينده‌ي جيرفت و عنبرآباد يادآور شد: طبق اظهارات برخي مسوولان كه به آن‌جا رفته‌اند، ساكنان اين روستا بدون هيچ اطلاعي از خدا، دين اسلام و ولايت ندارند و هرگز در عمر خود وسيله نقليه نديده‌اند و از هيچ دارو و دكتري هم استفاده نكرده‌اند.

    زادسر با بيان اين‌كه ما به مسوولان جمهوري اسلامي نمي‌گوييم به مسلمانان مظلوم و محروم ساير كشورها كمك نكنند، ادامه داد: چراغي كه به خانه رواست به مسجد حرام است. جهت اطلاع مسووليني كه ده‌ها ده‌ها ميليون دلار به كشورهاي ديگر كمك مي‌كنند بايد عرض كنم در جنوب استان كرمان فقط از جمعيت 700 هزار نفري 300 هزار نفر كپرنشين هستند و هنوز روستاهاي كشف نشده در آن‌جا وجود دارد.

    وي افزود: به هيات دولت و رييس‌جمهوري كه در آينده به استان كرمان سفر مي‌كنند عرض مي‌كنم مساحت جنوب كرمان از بافت منوجان 60 هزار كيلومتر و بيش از 7 شهرستان با محروميتي بيش از جنوب خراسان است كه اصلي‌ترين و اولين تقاضايشان جدا شدن از استان كرمان است.

    زادسر با بيان اين‌كه شاه‌كليد نجات استان كرمان مستقل شدن جنوب اين استان از مركز است، گفت: هيات دولت براي خشكسالي استان كرمان مخصوصا در سال جاري كه نسبت به 8 سال گذشته بي‌سابقه است، اعتبارات لازم را تخصيص دهد.

    نماينده‌ي جيرفت و عنبرآباد خواستار بخشش وام‌هاي اعطا شده به كشاورزان استان كرمان در جريان سفر احمدي‌نژاد به كرمان شد و گفت: ميزان وام‌ها 28 ميليارد تومان است كه در صورتي كه دولت آن را نبخشد بايد يك زندان بزرگ در استان كرمان ايجاد كند و آن‌جا را به زندان تبديل كند.

    وي با اعتراض به وضعيت ترافيكي جاده‌ي اصلي كرمان – جيرفت - بندرعباس گفت: اين جاده ترافيك 60 كيلومتري دارد. در يك ماه اخير حدود 23 نفر كشته داده است.

  3. #3

    Tard

    تمدن جیرفت ایرانیان ثابت شد
    آخرین حلقه تردید باستان شناسان در خصوص وجود تمدنی باستانی در جیرفت با کشف یک لوح کامل خطی در این محوطه باستانی از بین رفت تا دیگر در کتابهای تاریخی جهان به سادگی از جیرفت ایرانیان به عنوان تمدنی بزرگ یاد کنند.
    روز گذشته تمامی دغدغه های باستان شناسان برای ثبوت فرضیه وجود تمدن درجیرفت باستانی جای خود را به امید داد تا نادر عليدادي سليماني رييس پژوهشكده بين‌المللي باستانشناسي جيرفت خبر کشف لوحی خطی را در پي كاوشهاي علمي در محل "تپه كنارصندل جنوبي"تایدد کند کهبه عقیده او کمک شایانی به جمع آوری اطلاعات باستانی این منطقه به باستان شناسان می کند.
    طول اين لوح خطي آجري را ‪ ،۱۱عرض آن را هفت و ضخامتش را دو سانتيمتر است.
    به گزارش ایرنا و به گفته وی اين تنها لوح خطي است كه به صورت كامل تاكنون در اين محوطه كشف شده است.
    او می گوید: «اين لوح خطي كه داراي پنج سطر خط و هر سطر داراي ‪ ۱۲حرف است به منظور رمزگشايي تصويري براي خط شناسان معروف دنيا ارسال شده است.:»
    به عقیده کارشناسان باستان شناسی این لوح به احتمال زیاد يك فرمان شاهي است که سالها در زیر خروار ها خاک مدفون بوده است.
    کارشناسان باستان شناسی جهان تاکنون برای ثبات وجود یک تمدن باستانی در این منطقه تنها وجود نداشتن خط را بهانه ای برای عدم وجود یک تمدن باستانی در این منطقه می دانستند.
    هالی پیت من باستان شناس برجسته آمریکایی که چند فصل را در این منطقه به کاووش پرداخته است در این باره می گوید:«کاووش های باستان شناسی در این منطقه منجر به ثبوت مراتب دیوانی و شهر نشینی و آیین ها باستانی در این منطقه شده است اما باید خط که کامل کننده این حلقه برای اثبات یک تمدن باستانی است در این منطقه یافت می شد تا این زنجیره کامل شود»
    علیدادی اما در پایان به نکته اشاره می کند که شاید دیگر جای هرگونه شکی را درباره وجود تمدن در این محوطه باستانی مرتفع می کند.
    او با افتخار می گوید: «تاكنون در محوطه‌هاي باستاني جيرفت هيچگونه ابزار جنگي كشف نشده كه اين نشانگر صلح و آرامش در زمان فرمانروايي پادشاه آن دوران است. »
    شاید این جمله جمله کامل کننده حلقه تمدنی جیرفت ایرانیان بود چه آنکه لوحی خطی پیدا شود و چه آ«که پیدا نشود

  4. #4

    Tard

    اينجا زمان قرنهاست متوقف مانده است




    گفتگو با يکي از اهالي منطقه
    اگر مريض شوي چه کار مي کني؟
    نمک را در خاکستر مي مالم و آن را به پيشاني مي زنم.
    مگر خوب مي شوي؟
    شايد شدم، شايد هم نشدم.
    وقتي که دندان درد مي گيري چه کار مي کني؟
    آهن داغ مي کنم و روي دندانم مي گذارم اولش درد مي گيرد ولي بعد خوب مي شود.
    مي داني الان ساعت چند است؟
    ساعت ديگه چيه ،ما کاري به ساعت نداريم.
    پس چطوري وقت را مي فهمي؟
    هر وقت شب بشود مي خوابيم هر وقت روز باشد بيدار مي شويم
    تا حالا شهر رفته اي؟
    مي خواهم بروم چه کار کنم، يکي از بچه ها به شهر رفته ولي ديگر برنگشته، اينجا راحت هستيم. خيلي هم به ما خوش مي گذرد. مي گويند آنجا ماشين زياد است، ماشين اگر آدم را زير بگيرد آدم مي ميرد.
    با حيوانات وحشي مشکلي نداريد؟
    نه. آنها کاري به کار ما ندارند ما هم کاري به آنها نداريم.




    شايد در قرن بيست و يکم با اين همه شبکه هاي تلويزيوني و راديويي و رسانه هاي چاپي، باور وجود آدمهايي که در لاي چرخهاي زمان متوقف مانده و هنوز ندانند که در چه دوره اي زندگي مي کنند خيلي سخت باشد، اما باور کنيد ما آدمهايي را ديديم که با آنکه چند صد کيلومتر آنطرفتر از ما بودند، ولي در يک فاز زماني چند قرني ازما زندگي مي کردند.سوژه رفتن به سکونتگاه اين مردم هنگامي مطرح شد که سه شنبه گذشته حجت الاسلام زادسر نماينده جيرفت از روستايي سخن گفت که ماموران اطلاعات در زمستان ۸۴ آنرا در ۱۲۰ کيلومتري عنبرآباد کشف کرده بودند، روستايي که مردمش غارنشين و برهنه بوده و با برگ درخت تغذيه مي کردند.
    و ما به اين ترتيب به عنبرآباد رفتيم، اما وقتي که با فرمانداري و دفتر امام جمعه منطقه هماهنگي کرديم متوجه شديم که بايد کيلومترها در جاده هاي خلوت بپيماييم تا به غارنشينان قرن ۲۱ که در کوههاي پيدن کوئيه ساکن بودند برسيم، پس راه آسفالته عنبر آباد به سمت شرق را پيموديم و از يکي از راههاي خاکي ۲۶ کيلومتر به داخل رفتيم تا رسيديم به جايي که تعدادي از اين مردم آنجا ساکن بودند، به روستاي «زاروکي» که يکي از روستاهاي پيدن کوئيه بود.
    روستاييان اينجا تنها چند ماهي بود که با جهان امروزي روبرو شده بودند، يعني از آخرين روزهاي اسفند که يک اتفاق آنها را پرتاب کرده بود به دنياي کنوني.... در همان اولين گفتگوها با آنها دريافتيم که آنها هنوز مانند انسانهاي عصر حجر با آتش، شبهايشان را روشن مي کنند، اکثر آنها معناي خودکار و کاغذ را نمي دانستند، در اينجا صحبت کردن از تلويزيون و روزنامه خيلي خنده دار به نظر مي رسيد، وقتي که روزنامه همشهري را از کيفمان بيرون آورده و به يکي از آنها نشان داديم و از روزنامه برايش گفتيم خيلي تعجب کرد و از اينکه چيزي در جهان وجود دارد که اخبار آدمها را در آن بنويسند شگفت زده شد، او حتي نمي توانست روزنامه را درست در دست بگيرد و اصلا عکسهاي اين آدمها برايشان مفهومي نداشت.
    وقتي از آنها پرسيديم که مي دانند الان چه دوره اي است، همه آنها هاج و واج به يکديگر نگاه کردند، تنها ريش سفيدشان مي دانست که سالهاست شاه از کشور رفته است، اما وقتي که عکسهاي شخصيتهاي کشوري را به آنها نشان داديم هيچکدامشان را نمي شناختند آنها حتي مسئولين شهرشان را هم نمي شناختند، فهميديم که به جز يک يا دو جوان که ديگر هيچوقت بازنگشته اند هيچکدام از آنها تا کنون به شهر نرفته اند.
    زندگي در پناه صخره ها
    وجود اين آدمهاي عجيب هنگامي به ثبت رسيد که امام جمعه عنبر آباد به همراه فرماندار و گروهي از فرمانداري به منطقه رفته و به گفتگو با اين مردم پرداختند.
    امام جمعه شهرستان عنبرآباد که يکي از اعضاي نخستين گروهي بوده که به سراغ اين مردم رفته است با تأييد وجود روستايي در کوه هاي منطقه که هنوز فاقد امکانات اوليه زندگي است مي گويد: ۲۹اسفند ۸۴ به همراه فرماندار شهرستان و ساير مسئولان پس از طي مسافت طولاني با پاي پياده به آبادي کوچکي رسيديم که ۵ خانوار در آن زندگي مي کردند.
    اين آبادي يکي از آبادي هاي روستاي پيدن کوئيه بود که از مدتها پيش از وجود آن آگاه بوديم ولي نمي دانستيم دقيقا آنها چگونه زندگي مي کنند.به گفته وي ساکنان اين آبادي با استفاده از شاخه هاي درخت بادام کوهي براي خود خانه ساخته بودند و در حالي که بسياري از فرزندان آنها دچار امراض گوناگوني شده بودند اما آنها اصلا هيچ پزشکي را نديده بودند.
    نماينده ولي فقيه در شهرستان عنبر آباد مي گويد: وقتي براي اولين بار به اين روستا رفتيم اکثر ساکنان اين آبادي کفش نديده بودند و تلقي درستي هم از آن نداشتند وي در اين باره به فيلمي که از آنجا تهيه شده و اين نکات را ثابت مي کند اشاره مي کند. به گفته وي تنها برخي از اعضاي اين خانواده ها قادر بودند که اعداد را تا ۳ بشمارند.
    وي مي افزايد: آنها مفهوم حمام را نمي دانستند و اصلا حمام نديده بودند، در آنجا زني را ديدم که از يک سال پيش پاهايش شکسته و دچار عفونت شده بود و نمي توانست حرکت کند اما او براي مداوا از کوه پايين نيامده بود و همانجا در انتظار بهبود مانده بود. وي مي افزايد: اين عده تا به حال مرکز بخش و شهرعنبر آباد را نديده بودند و نمي دانستند کجاست.
    حجت الاسلام افشار منش مي افزايد: عمده تغذيه اين گروه کيسه هاي آردي بود که فردي خير هر ماهه برايشان مي برد اما آنها غالبا از برگ و ميوه درختي به نام انجيروک براي تغذيه استفاده مي کردند. افشار منش احتمال وجود آبادي هاي ديگري از اين دست را ممکن دانسته و مي گويد: اين احتمال وجود دارد که هنوز در اين شهرستان آبادي هاي مشابه ديگري وجود داشته باشد که هنوز ناشناخته باشند.
    آنچه ما آنجا ديديم
    مردم اين روستا چندماهي است که لباسهايي را مي پوشند که فرمانداري و هلال احمر و ساير سازمانها براي آنها آورده اند، اما به گفته مسئولان شهر آنها تا چند ماه قبل لباس هاي مخصوص به خودشان را داشته اند که با لباسهاي ما تفاوتهاي زيادي داشته است.در آنجا چيزي که بيش از همه توجهم را به خودش جلب مي کند، بچه هايي است که سوختگي شديدي بر روي بدنشان دارند که گوشت اضافي آورده است. وقتي دليلش را مي پرسم يکي از آنها مي گويد: بيشتر بچه ها در زمستانها هنگامي که در کنار آتش خوابيده اند دچار سوختگي هاي شديد شده اند که بدون آن که به پزشک مراجعه کنند خودشان خوب شده اند.
    دست يکي از بچه ها سوخته بود. کوچکترين انگشت دستش به کف دست چسبيده بود ولي نتوانسته بودند آنها را از هم جدا کنند.
    از پيرمردي درباره جنگ مي پرسم. او حتي نمي داند که جنگي رخ داده و بنابراين متعجب ما را نگاه مي کند. او نه عراق را مي شناسد و نه مي داند جنگي ميان ايران و عراق رخ داده است. ما هنگامي به اين منطقه رفته ايم که آنها قبلاً خودرو هاي ديگري ديده اند و مدتي است هلال احمر و فرمانداري به آنجا آمده اند، اما يکي از آنها به من مي گويد: چند ماه قبل وقتي که براي اولين بار ماشيني را ديده آن قدر ترسيده است که به کوهها فرار کرده است.
    هيچ کدام از آنها نمي داند تهران کجاست، اما نکته عجيب اين است که آنها با لهجه غليظ کرماني صحبت مي کنند و حرفهاي ما را به خوبي مي فهمند. منبع ارتزاق آنها قبلاً کيسه هاي آردي بوده که فرد خيّري براي آنها مي فرستاده، اما هر وقت که غذايشان تمام مي شد برگ انجيروک و ميوه و برگ درخت بنه را مي خورده اند اما اکنون فرمانداري و کميته امداد برايشان ارزاق مي برد. آنها براي رسيدن به آب، هر از چند گاهي تغيير مکان مي دهند و از يک نقطه کوهستان به قسمت ديگري مي روند.
    به تازگي فرمانداري يک راديو به آنها داده است که آن را ريش سفيد روستا برداشته است. وقتي که از او مي پرسم کدام برنامه را بيشتر دوست دارد پاسخ مي دهد اخبار را دوست دارم؛ مي خواهم بدانم چه مي شود.
    اگرچه تعدادي از آنها اکنون در کنار جاده ساکن شده اند و در چادرهايي که هلال احمر و فرمانداري براي آنها برپا کرده اند زندگي مي کنند اما تعداد زيادي از آنها هستند که هنوز در ارتفاعات در صخره هاي کوهها زندگي مي کنند و حاضر به پايين آمدن از آن نيستند.
    بررسي ها نشان مي دهد که آنها عملاً کپرنشين هستند اما با توجه به سرماي زمستان به صخره ها پناه مي برده اند .به مانند غارنشينان زندگي کرده و يک سري چوبهايي را جمع مي کرده اند. ما در آنجا ظرف هاي معمولي و وسايل پخت وپز نديديم، ولي آتش روشن بود.


  5. #5
    Dufangoer
    مهمان

    they weren't fooling around

      Little Tommy (who was Jewish) was doing very badly in math. His parents had tried everything: tutors, etc., they tried everything they could think of. Finally, in a last ditch effort, they took Tommy down and enrolled him in the local Catholic school. After the first day, little Tommy came home with a very serious look on his face. He didn't even kiss his mother hello. Instead, he went to his room and started studying.   Books and papers were spread out all over the room and little Tommy was hard at work. His mother was amazed. She called him down to dinner and to her shock, the minute he was done he marched back to his room without a word and in no time he was back hitting the books as hard as before.   This went on for some time, day after day while the mother tried to understand what made all the difference. Finally, little Tommy brought home his report card. He quietly laid it on the table and went up to his room and hit the books. With great trepidation, his Mom looked at it and to her surprise, little Tommy got an A in math.   She could no longer hold her curiosity. She went to his room and said: "Son, what was it? Was it the nuns?" Little Tommy looked at her and shook his head, no. "Well, then," she replied, "was it the books, the discipline, the structure, the uniforms? WHAT was it?"  Little Tommy looked at her and said, "Well, on the first day of school, when I saw that guy nailed to the plus sign, I knew they weren't fooling around.cheap wow power leveling --------------------------------buy eq2 plat, eq2 gold, everquest platinum, rs gold, silkroad gold,

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •