دون تردید یکی از مهم ترین وظایف هر پدر و مادری پرورش استعدادها و تربیت کودک از نقطه نظر شخصیت فردی و اجتماعی است. به گونه ای که پس از گذشت دوران کودکی و نوجوانی و به هنگام جوانی و پس از آن قادر به زندگی واقعی و پرثمر باشد.


اما پرسش اینست که چگونه می توان چنین هدفی را دنبال کرد و به آن دست یافت؟ در این مطلب سعی شده تا به صورت مختصر و مفید پاسخی به این پرسش داده شود.
۱) حق انتخاب را ازکودکان خود نگیرید:

توجه داشته باشید که به جای آنکه به صورت مستمر برای کودکانتان انتخاب کنید و تصمیم بگیرید، بهتر است به او حق انتخاب بدهید. برای نمونه، به هنگام لباس پوشیدن می توانید از اوبپرسید که کدام لباسش را مناسب تر می داند و کدام یک را ترجیح می دهد؟

شاید این امر برای شما بسیار ساده به نظربرسد، اما جالب است بدانید که همین انتخاب های کوچک و به ظاهر سطحی می توانند قدرت تشخیص و انتخاب را در کودک شما بالا ببرند.

نکته جالب تر آنکه اگر بتوانید در مورد نوع و نحوه انجام کار یا بازی به کودک پیشنهاد انتخاب بدهید، همین انتخاب، از بی میلی کودک به انجام همان کاریا بازی به شدت خواهد کاست.

۲) برای تلاش وکوشش فرزند دلبندتان ارزش واقعی قائل شوید:

اگر کودک شما برای پوشیدن لباسش زمان زیادی را صرف می کند و یا به سختی قادراست بند کفش های خود را ببندد، بهتر است به جای دخالت در کار او، به او فرصت انجام کار را بدهید و به اعمالی که انجام می دهد احترام بگذارید و حتی پس ازموفقیت، او را تشویق کنید.

توجه داشته باشید که هرگز برای تشویق کودک خود به انجام کارهایش، از جملات رایجی مثل: «آسان است» یا «کاری ندارد» استفاده نکنید، زیرا دراینصورت کودک شما اینگونه خواهد پنداشت که کاری انجام نداده است. به جای مطرح کردن سختی یا سادگی کار بهتر است اطلاعات مفیدی را دراختیار کودک خود قراردهید.

۳) بگذارید کودک شما مالک خودش باشد:

توجه داشته باشید که بیش از حد سر و وضع کودک تان را مرتب نکنید. لازم نیست مدام یقه پیراهن او را مرتب کنید و موهایش را شانه بزنید.

کودک به رغم میل شما، این کار را یک دخالت آشکار در مورد خود می داند. بهتر است اینگونه کارها را به صورت غیرمستقیم از او بخواهید و به هنگام رعایت این مسائل او را درسطح لازم تشویق کنید.

۴) از کودکان بی جهت و بیش از اندازه سوال نپرسید:

کودک شما این امر را نیز دخالت در زندگی خصوصی خودش تلقی خواهد کرد. توجه داشته باشید که کودکان در موقع مناسب و به فراخور نیاز واقعی اقدام به صحبت خواهند کرد و توضیحات لازم را به شما خواهند داد.

البته این مسئله به هیچ وجه به این معنی نیست که هرگز از کودک خود سوال نپرسید بلکه به آن معنی است که به اثرات احتمالی پرسش خود از فرزندتان آگاه باشید.

این نکته را نیز از یاد نبرید که دربرخی موارد کودک شما دوست دارد از اوبپرسید تا برای شما توضیح دهد و از بیان کارهایی که انجام داده است لذت ببرد.

۵) برای پاسخ دادن به فرزند خود تعجیل نکنید:

آن زمان که کودک شما از شما پرسشی دارد، بهتر است با مکث مختصر ولازم به او فرصت تفکر بدهید. برای نمونه در برخی موارد می توانید پس ازمطرح شدن پرسش او از کودک تان بپرسید که خودش در آن مورد بخصوص چه می اندیشد.

توجه داشته باشید که معمولا کودک شما به هنگام پرسیدن، پاسخ را در ذهن دارد و به دنبال درستی یا نادرستی آن است. جالب است بدانید که این روش می تواند یکی از بهترین روش ها برای تمرین تفکر فرزند دلبند شما باشد.

۶) کودک خود را به خانه و محیط محدود عادت ندهید:

اجازه دهید کودک شما با محیط خارج درحد معقول ارتباط داشته باشد. برای او شرح دهید که در دنیای خارج از منزل، دنیای بزرگ تری وجود دارد که می تواند برای او بسیارجالب و مفید باشد.

۷) به رویاهای کودک خود اهمیت دهید:

هیچ گاه از یاد نبرید که رویاهای کودکان شما یکی از پرارزش ترین دارایی های آنهاست. هیچ گاه کودک خود را به خاطرخیال پردازی و غرق شدن در رویاهای زیبا و ارزشمندش سرزنش نکنید. از او بخواهید که رویاهای خود را برای شما به صورت کامل تعریف کند.

توجه داشته باشید که این کار به شما کمک خواهد کرد که با بسیاری از زوایای آشکار وپنهان شخصیت وجودی کودک خود آشنا شوید وبه بسیاری از خواسته های او پی ببرید.

۸) به کودک خود فرصت اشتباه بدهید:

هیچ گاه خود را به خاطر اشتباهات اولیه سرزنش نکنید. مطمئن باشید که شما نیز دردوران کودکی خود بارها وبارها همین گونه اشتباهات را تجربه کرده اید.

درصورت سرزنش او، بی اختیار قدرت تجربه کردن را ازاو می گیرید و اعتماد به نفس او را در حد بسیار زیادی تضعیف می کنید و به این ترتیب قدرت انتخاب و اختیار را از اوسلب می کنید. به جای سرزنش بی موقع و بی تاثیر به او به صورت غیرمستقیم آگاهی بدهید.

۹) هیچ گاه در مورد کودک خود، هرچقدر که کودک باشد صحبت نکنید:

توجه داشته باشید که کودک شما از بدو تولد می آموزد و این قدرت آموختن به سرعت در وجود او رشد می کند. هرگز خجالتی بودن یا نادانی او و یا ضعف او را پیش رویش و در مقابل دیگران بازگو نکنید. دراین صورت کودک شما به شدت تضعیف می شود احساس می کنند که درحد شی ای که هیچ اراده ای ندارد تنزل کرده است.

۱۰) اجازه دهید که کودک شما به پرسش هایی که از او می شود شخصا پاسخ دهد:

بارها و بارها دیده ایم که به محض پرسیدن سوال ازکودکان، والدین و اطرافیان به جای آنها به جای کودکان، لب به سخن می گشایند و همه چیز را تشریح می کنند.

از یاد نبرید که کودک شما نیز علاقه مند است که اطلاعات خود را بروز دهد و به توصیف و تشریح بپردازد. همچنین ممکن است در شرایط و لحظاتی خاص دلش نخواهد به پرسش ها به صورت کامل پاسخ دهد. توجه کنید که او نیز برای خود رازهایی دارد که می خواهد پوشیده بمانند.

۱۱) تا حد امکان به جای گفتن «نه» ازکلمه «آری» استفاده کنید:

به جای آن که مداوم به کودکتان کلمات نمی توانی و نمی دانی و نمی خواهی و بسیاری «نه» های دیگر را بگویید، او را آگاه سازید که چرا نمی تواند کاری را انجام دهد

و یا چرا شما نمی توانید کاری را برای او انجام دهید. توجه کنید که در بسیاری از موارد می توانید با یک پرسش به موقع ذهن کودک خود را متوجه مشکل سازید.

۱۲) کودک تان را در فعالیت های اجتماعی شرکت دهید:

هرگز به خودتان اجازه ندهید که جلوی فعالیت های کودک تان را بگیرید و یا او را منع کنید. به صورت مستقیم او را برای شرکت درچنین کارهایی تشویق کنید و به صورت پوشیده و غیرمستقیم او را در انجام کارها دنبال کنید و حتی به صورت غیرمستقیم و پنهانی به او کمک کنید.

دراین صورت به سرعت کودک شما حالتی اجتماعی به خود خواهد گرفت و اعتماد به نفس لازم و قدرت انتخاب آگاهانه و توانایی برخورد و رویارویی با مشکلات را پیدا خواهد کرد و به مفهوم واقعی کلمه روی پای خودش خواهد ایستاد.

توجه داشته باشید که هرکدام از کودکان دارای حالت های روحی وروانی و همچنین توانایی جسمی خاص خود هستند، پس بی جهت نخواهید همه کودکان در مسیری مشابه و یکسان حرکت کنند و به موفقیت هایی چون یکدیگر برسند.

پیش از هر چیزی کودک خود را به خوبی بشناسید و اجازه بدهید که او نیز بتواند خود را به شما بشناساند.