آداب تعلم و دانش پژوهى
1. آداب تحصيل

تحصيل علم ، آداب و شرايطى دارد كه در صورت ندانستن آنها يا عمل نكردن به آنها تلاش و كوشش طلبه ثمرى نخواهد داشت . طلبه براى آنكه از فرصت اندك تحصيلى بيشترين بهره را ببرد بايد آدابى را بداند و عمل كند. در اينجا به پاره اى از اين آداب اشاره مى كنيم :

1. طالب علم بايد نيت خود را تصحيح ، و قلبش را از هر گونه آلودگى و نيت پليد تصفيه كند تا براى پذيرش علم و حفظ و استمرار آن شايستگى پيدا كند. پاك سازى دل براى تحصيل همانند پاك سازى زمين براى كشت و زرع است و بذر دانش در دل انسان بدون تطهير رشد نمى كند.


2. مداومت بر تحصيل و مطالعه از ديگر آداب تحصيل است . طالب علم نبايد خود را به مسائلى سرگرم كند كه به تحصيل ارتباطى ندارد. به عبارت ديگر طلبه بايد يكدل باشد.

تحصيل دوام خواهد و جد و طلب
پيوسته به روز درس و تكرار به شب

طاعات و رياضات و عبادات و ادب
بى اين همه ، تحصيل محال است و عجب


يكى از شاگردان علامه شعرانى رحمه الله مى فرمود:

روزى از روزهاى زمستان كه برف سنگين مى باريد براى حضور در مجلس ‍ درس دودل بودم ، هم به لحاظ مراعات حال استاد و هم حال خودم . سرانجام روى شوق تحصيل به راه افتادم تا به در خانه استاد رسيدم . مدتى كنار در خانه مكث كردم . سپس كوبه در را زدم . چون به حضور استاد رسيدم عذرخواهى كردم كه در چنين سرماى سوزان مزاحم شدم . استاد فرمود: از مدرسه تا بدين جا كه آمدى آيا گدايانى كه روزهاى گذشته در كنار خيابانها و كوچه ها مى نشستند و گدايى مى كردند، امروز تعطيل كرده بودند؟ عرض ‍ كردم : بازار كسب و كار آنان در چنين روزهايى گرم است . فرمود: ((وقتى گداها دست از كارشان نكشيدند ما چرا تعطيل كنيم ؟))

هنگامى كه در خدمت آيه الله شعرانى بودم در طول سال تعطيلى نداشتيم . بنده يادم نمى رود سالى بر ما گذشت كه دو روز را تعطيل كرديم : يكى روز عاشورا بود و ديگر روز شهادت حضرت امام مجتبى (عليه السلام )، و بقيه روزها را درس خوانديم . چه بسا پيش آمده بود كه بين الطلوعين خدمت ايشان مى رفتم و همچنان درس ادامه داشت تا اينكه مى ديدم اذان ظهر را مى گويند.

در روزى برفى عده اى از شاگردان آيه الله آخوند ملا على معصومى همدانى قدس سره در درس استاد حاضر نشده بودند. استاد سوال كردند: چرا عده اى در درس حاضر نشده اند. برخى از طلاب گفتند: چون برف زيادى باريده است آنان نتوانسته اند بيايند. استاد فرمود: ((آيا كسبه و مغازه دارها هم سر كسب و كارشان نيامده اند؟))

مرحوم آيه الله بروجردى قدس سره روزى در جلسه درس به مناسبتى فرمودند:
من از اول تحصيل يك شغل داشتم و آن تحصيل بود تا به اينجا رسيده ام ، اما شما چندين شغل داريد كه يكى از آنها تحصيل است و همه كارها را هم بر تحصيل مقدم مى داريد، با اين حال به كجا خواهيد رسيد!

آيه الله اراكى رحمه الله مى گويد:
آيه الله حاج شيخ عبدالكريم حايرى رحمه الله مى فرمود: طلبه بايد ((اعمى مسلك )) و ((بى قيد و ساده )) باشد، اگر بخواهد به شرط شى ء و اخصى باشد و بگويد حتما بايد غذايم ، لباسم ، منزلم آن چنان باشد، كارش ‍ لنگ است . بايد اعمى باشد، هر پيشامدى كه شد نبايد درسش را رها كند. خود حاج شيخ هم اعمى مسلك بود. تنها پيشامدها و ناملايمات دينى به او صدمه مى زد.(416)


3. طلبه بايد تعطيلى را تعطيلى نداند بلكه تغيير شكل برنامه تحصيلى بداند و به نحو احسن از آن استفاده كند.

4. طلبه بايد از گذران بيهوده وقت در امور غير ضرورى بپرهيزد. مانند صرف وقت مفيد خود براى حل جدول ، ديدن فيلم ، سريال ، بازى فوتبال و شركت در جلسات غير ضرورى .

5. طلبه بايد داراى همتى بلند و اراده اى قوى باشد. زيرا آدمى با بال همت پرواز مى كند.

6. موانع كسب علم را از خود دور كند؛ موانعى همچون مهمانى رفتن و مهمانى دادنهاى بيش از اندازه ، معاشرتها و رفت و آمدها و اشتغالات مادى .

7. تا آنجا كه ضرورت ايجاب نكرده از تشكيل خانواده خوددارى كند تا بتواند به راحتى به تحصيلات خود ادامه دهد.

8. نوشتند مطالب يكى از راههاى يادگيرى و حفظ معلومات است . شاگردان ائمه عليهم السلام قلم و كاغذ همراه خود داشتند و سخنان ائمه را مى نوشتند. طلبه نبايد هيچ نكته سودمندى را كه به آن برخورد كرد، ناچيز بشمارد، بلكه بايد به نگارش و حفظ آن مبادرت ورزد.

9. بايد در قيام به شعائر دينى و عمل به ظواهر احكام ، از قبيل شركت در نماز جماعت ، نماز اول وقت ، پاى بند و مراقب باشد.

10. بايد درس و بحث و مطالعه اش منظم و روى حساب باشد. امام خمينى رحمه الله افزون بر اينكه خود منظم بود از اينكه طلبه اى بى نظم به درس ‍ حاضر مى شد به شدت ناراحت مى شد و مى فرمود: ((من نمى گويم به درس من بياييد ولى اگر مى خواهيد بياييد منظم بياييد.))

11. طلبه بايد به آنچه فرا مى گيرد عمل كند. امام صادق (عليه السلام ) فرمود:]
تعلموا ما شئتم اءن تعلموا، فلن ينفعكم الله بالعلم حتى تعملوا به ؛ لاءن العلماء همتهم الرعايه ، السفهاء همتهم الروايه .(417)


علم چندان كه بيشتر خوانى
چون عمل در تو نيست نادانى

نه محقق بود نه دانشمند
چارپايى بر او كتابى چند