[SIZE=2]
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و بعد شکل گرفتن دولت جدید ، صدام حسین دیکتاتور وقت عراق با دیدن فرصت و با دیدن تضعیف ارتش ایران قرار داد الجزایر را در جلوی چشم ده ها دوربین خبری پاره کرد و دستور حمله به ایران را در سال ۲۹ شهریور ۱۳۵۹ صادر نموند . در حقیقت هدف اصلی صدام حسین از جنگ با ایران باز پسگیری اورند رود خوزستان و همینطور اضافه کردن خاک خوزستان به عراق بود . متاسفانه ارتش ایران که قبل از انقلاب یکی از بزرگترین نیرو های هوایی آسیا را داشت و همینطور قدرت پنجم نظامی در جهان بود به خاطر اعدام سران رژیم شاهنشاهی و همینطور خلبانان ورزیده و همچنین خالی شدن سرباز خانه ها رو به ضعف می رفت . در طول ۱۴-۱۵ ماه بعد از انقلاب و تا مقطع حمله ارتش عراق به ایران، به طور متوسط در فاصله هر ۴-۵ ماه یک فرمانده در مقام رئیس ستاد کل ارتش و یا فرمانده یکی از نیروهای سه گانه به اشکال مختلف تعویض شدند یا کناره گیری کردند. بعد از ترور سرلشکر قره‌نی توسط گروه فرقان در طول مدت ۱۷ ماه رؤسای ستاد کل ارتش یکی پس از دیگری استعفا دادند. این فرماندهان ستاد کل به ترتیب عبارت بودند از: سرلشکر فربد، سرلشکر شادمهر، سرتیپ شاد و بالاخره سرتیپ فلاحی پنجمین رئیس ستاد کل ارتش به هنگام شروع جنگ.
صدام حسین در نامه‌ای که به تاریخ ۴ مهرماه ۱۳۵۹ به دبیر کل وقت سازمان ملل متحد نوشت، ادعا کرد که عملیات نظامی ارتش عراق که از تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به اجراء درآمد، «دفاع پیشگیری» برای دفاع از منافع حیاتی عراق بوده‌است. در حالی که طبق پاراگراف اوّل بند ۵ قطعنامه شماره ۲۳۱۴ مجمع عمومی سازمان ملل متحد مصوبه ۱۲ آوریل ۱۹۷۴، «هیچ نوع دلیلی دارای هر ماهیتی که باشد اعم از سیاسی، اقتصادی، نظامی و یا غیره نمی‌تواند مجوزی برای تجاوز باشد»

نیروی هوایی عراق در بعد از ظهر روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به پایگاه‌های نیروی هوایی ایران حمله کرد. حملات هوایی عراق به این صورت بود:

ساعت یک و چهل و پنج دقیقه بعد از ظهر توسط ۶ میگ به فرودگاه اهواز،
ساعت دو و دوازده دقیقه بعد از ظهر با سه میگ به فرودگاه مهرآباد تهران،
ساعت دو و چهل پنج دقیقه به فرودگاه همدان، با سه میگ به فرودگاه سنندج، با هشت میگ به فرودگاه تبریز و نیز با حمله چند میگ به اسلام آباد و کرمانشاه.
خلبانان نیروی هوایی ایران به فاصله دو ساعت پس از بمباران عراقی‌ها، توانستند در ساعت ۴ بعد از ظهر روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ با هواپیماهای اف-۴ به پایگاههای الرشید در جنوب بغداد و شعیبه در داخل خاک عراق و نزدیک مرز آن کشور حمله کنند و خسارات عمده به این دو پایگاه وارد آورند. فردای آن روز یعنی در روز یکم مهرماه ۱۳۵۹، خلبانان نیروی هوایی ایران به همراهی بنی‌صدر پس از خواندن دسته جمعی سرود «ای ایران» [۱۴][12] در باشگاه افسران نیروی هوایی تهران با ۱۴۰ فروند هواپیمای بمب‌افکن به پرواز درآمدند و به پایگاههای هوایی و مراکز ارتباط و رادار نیروی هوایی عراق حمله نمودند. در آسمان نیز درگیریهایی بین هواپیماهای دفاع هوایی ایران و هواپیماهای عراقی به وقوع پیوست و چند هواپیمای میگ عراقی سرنگون شدند. عملیات روز یکم مهرماه که در آن ۲۰۰ پرواز در یک روز توسط خلبانان نیروی هوایی ایران انجام گردید، عملاً توان و برتری قدرت هوایی ایران را نشان داد.
در روز پنجشنبه و جمعه ۳ و ۴ مهر ۱۳۵۹، ۵۹ فروند هواپیمای نیروی هوایی ایران مواضع مهم نظامی و برخی تأسیسات نفتی عراق را منهدم کردند. در همین دو روز، ۴۱ فروند از میگ‌های عراقی توسط پدافند هوایی ایران سرنگون شدند.

نیروی هوایی عراق به خاطر نگرانی از نابودی بیشتر هواپیماهایش در زمین، ناگزیر شد تعداد زیادی از هواپیماهای خود را به فرودگاه «الولید» نزدیک اردن منتقل کند تا از برد هواپیماهای شکاری نیروی هوایی ایران در امان باشند. هواپیماهای شناسایی نیروی هوایی ایران، این عملیات را تعقیب نمودند و خلبانان ایرانی توانستند با انجام عملیات سوخت گیری در هوا خود را به پایگاه «الولید» برسانند و در آنجا تعداد زیادی از هواپیماهای عراقی را در زمین منهدم نمایند. این حمله به حملهٔ H۳ در تاریخ نظامی ایران ثبت شده‌است.


در ایامی که نیروی زمینی عراق به پیشروی خود در خاک ایران ادامه می‌داد و در فاصله دو ماه از شروع جنگ متجاوز از چهارده هزار کیلومتر مربع خاک ایران را تصرف کرده بود (شهرهای مرزی خرمشهر، سوسنگرد، بستان، مهران، دهلران، قصر شیرین، هویزه، نفت شهر، سومار، موسیان را به اشغال خود در آورد و شهرهای آبادان، اهواز، اندیمشک، دزفول، شوش و گیلان غرب را آماج توپخانه خود قرار می‌داد) نیروی هوایی ایران با برتری خود در آسمان، با پرواز در ارتفاع کم روی واحدهای تانک عراق عموماً با استفاده از جنگنده‌های اف-۴ و موشک هدایت شونده هوا به زمین ماوریک با شکار زره پوشهای عراقی توانست مانع سرعت پیشروی نیروی زمینی عراق که تا فاصله ۱۰ کیلومتری اندیمشک و ۲۰ کیلومتری اهواز رسیده بودند، بشود.
در این ایام، واحدهای مختلف نیروی زمینی ایران به دلیل از هم پاشیدگی با تأخیر توانستند خود را به جبهه جنوب برسانند. در هشتم و نهم آبان ۱۳۵۹، ارتش عراق با دو لشکر خود حمله گسترده‌ای را برای تصرف پل نادری بر روی رودخانه کرخه انجام داد، مقاومت یگانهایی از لشکر ۲۱ حمزه (لشکر سابق گارد جاویدان) و یک گردان تانک از لشکر ۷۷ خراسان مانع از تصرف پل نادری شدند. در صورت تصرف پل نادری توسط عراق، این امر منجر به قطع جاده مهم اندیمشک - اهواز می‌شد و چنانچه خود را به ارتفاعات شمال منطقه می‌رساندند، کلیه ارتباطات جنوب قطع می‌شد و این مقدمه‌ای بود برای سقوط آبادان و اهواز. مقاومت سرسختانه گردان ۴۴ پیاده نیروی زمینی ارتش در پنج کیلومتری آبادان در این مقطع نقش مهمی داشت.
هم‌زمان با متوقف شدن پیشروی نیروی زمینی عراق و شکست نیروی دریایی عراق در ۷ آذر ۱۳۵۹ توسط نیروی دریایی ایران که منجر به بسته شدن راه آبی عراق به خلیج فارس شد، نیروی زمینی ارتش ایران با پشتیبانی نیروی هوایی و هلیکوپترهای هوانیروز (هواپیمایی نیروی زمینی ایران) موفق به بازسازی، پیش بینی‌های عملیاتی و طرح‌ریزی‌های لازم شد. بدین ترتیب، یگانهای پیاده و زرهی از یگانهای لشکر ۷۷ خراسان، لشکر ۲۱ حمزه مرکز، لشکر ۱۶ قزوین، گروه رزمی زرهی شیراز و تیپ خرم آباد و همدان و ... به طور گسترده برای مرحله بیرون راندن نیروهای عراقی، در جبهه جنوب مستقر شدند.
در میان واحدهای نیروی زمینی ارتش ایران در هفته اول حمله عراق به ایران، تنها سرهنگ هوشنگ عطاریان در جبهه غرب کشور بود که با اتخاذ تاکتیک عملیاتی ضد حمله در روز هشتم از شروع جنگ توانست ارتش عراق را از خاک ایران بیرون نمایند، در گزارش جنگی جمهوری اسلامی در آن ایام آمده‌است:
«بعد از ظهر امروز سرهنگ عطاریان قصر شیرین را باز پس ستاند و در جبهه غرب کشور ۸۰ تانک عراقی را نابود کردند و نیروهای ما رادیو و تلویزیون را باز پس گرفتند».
دو سال بعد، سرهنگ عطاریان به علت توده‌ای بودن دستگیر و به اتهام عامل نفوذی بودن تیرباران شد. آرکی مصطفی علت اعدام وی را دگراندیشی سیاسی می‌داند

در آن زمان، بارگیری و تخلیه کالا برای عراق از طریق بندر ام قصر که خارج از اروند رود است، انجام می‌گرفت. صدور نفت عراق از طریق دو سکوی عظیم نفتی به نامهای «البکر» و «الامیه» واقع در مصب اروندرود عملی می‌شد. در عملیات «مروارید» این سکوهای نفتی منهدم شدند و عملاً صدور نفت عراق از طریق دریا قطع گردید. بدین ترتیب، رفت و آمد کشتیهای نفت کش و تجاری برای کشور عراق که از این طریق انجام می‌گرفت و برای عراق در زمان جنگ نقش اساسی و تعیین کننده داشت، ناممکن شد. از آن سو، ۹۰ درصد از صادرات و واردات ایران که از طریق دریا بود با پیروزی نیروی دریایی ایران و سیادت دریایی ایران در خلیج فارس، امکان‌پذیر بود.
جنگ ایران و عراق در آن زمان، یک جنگ کلاسیک تمام عیار بود و چگونگی بهره برداری از تجارب و دستآوردهای فنی و دانش نظامی نقش تعیین کننده داشت.
دولت عراق سیاست صدور انقلاب اسلامی را برای خود تهدید می‌دانست از اردیبهشت ۱۳۵۹ بر تعداد زد و خوردهای مرزی و دامنه آن افزوده شد و ارتش عراق با نبردهای پراکنده و تقریباً روزانه، ارتش ایران را در چند جبهه در کردستان (مبارزه با کومله و حزب دموکرات کردستان ایران) و در خوزستان (شورش حزب خلق عرب)، و مبارزه با سران عشایر دور مرزهای عراق مشغول نگاه می‌داشت.





در همین حال و هوا شاپور بختیار آخرین نخستی وزیر شاهنشاه ایران با نقشه کشیدن برای خوزستان و ایران و به چنگ آوردن و سرنگونی دولت می خواست کودتایی را انجام دهد که پایان ان به تجزیه شدن خوزستان تمام می شد . کودتای نوژه کودتایی بود که توسط آن خوزستان تجریه می شد . طبق این طرح ارتش عراق می‌بایست در یك حمله سریع خوزستان را اشغال می‌كرد وبختیار "دولت آزاد" را در این خطه اعلام می‌نمود که با کشف کودتای نوژه در ۱۸ تیر ۱۳۵۹ و اعدام بسیاری عوامل و دست اندرکاران آن، این کودتا قبل از هر اقدامی با شکست مواجه شد. ولی با وجود شکست کودتا ارتش عراق دست به حمله زد.


میزان تجهیزات در هشت سال دفاع مقدس


در هشت سال جنگ تحمیلی بیبشتر کشور های خارجی و مخصوصا آمریکا کمک های بسیار زیادی را به صدام می کردند که در جدول زیر می توان به انها پی برد . در جدول زیر شما می توانید بفهمید که هر سال نیروی های ایرانی از لحاظ کمی چقدر تضعیف می شدند ولی صدام با گذشت زمان به قدری کمک به او شد که تعداد توپ خانه های عراق از 1000 به 4000 افزایش پیدا کرد در صورتی که تعداد توپ خانه های ایران در طول این هشت سال فقط 1000 بود و همچنین شایان ذکر است که جنگنده های ایرانی بسیاری از جنگنده های عراق را سر نگون کردند ولی با این حساب جنگنده ها و نفربر های عراق روز بروز بیشتر و بیشتر می شد .

ایران

تانک‌ها در سال ۱۹۸۰ : 1740
تعداد تانک‌ها در سال ۱۹۸۷ : 1000 دستگاه
__________________________________

تعداد جنگنده ها در سال 1980 : 445
تعداد جنگنده ها در سال 1987 : 65

_________________________________

تعداد بالگرد ها در سال 1980 : 500 فروند
تعداد بالگرد ها در سال 1987 : 60 فروند

_________________________________

توپخانه در سال 1980 : 1000
توپخانه در سال 1987 : 1000

تجهیزات عراق در هشت سال جنگ تحمیلی

تعداد تانک ها در سال 1980 : 2700 دستگاه
تعداد تانک ها در سال 1987 : 4500 دستگاه

__________________________________

تعداد جنگنده ها در سال 1980 : 332 فروند
تعداد جنگنده ها در سال 1987 : بیش از 500 فروند

___________________________________

تعداد بالگرد ها در سال 1980 : 40 فروند
تعداد بالگرد ها در سال 1987 : 160 فروند

________________________________

توپخانه در سال 1980 : 1000
توپخانه در سال 1987 : 4000


_______________________________

تمام جدول های بالا کاملا نشان گر این موضوع هست که عراق در عرض این هشت سال جنگ چقدر کمک های نظامی دریافت کرده است و روز به روز از لحاظ کمی قدرتمند تر شده است ولی شایان ذکر است که فروزندان رشید اسلام با توکل به خدا این اژدهای 1000 سر رو از پای در اوردند . جنگ ایران و عراق با آمار رسمی ایران ۲۱۳ هزار کشته و ۳۳۵ هزار معلول و ۴۰ هزار اسیر و هزار میلیارد دلار خسارت بر جامعه ایران وارد کرده‌است. در حال حاضر، ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار هکتار اراضی ایران همچنان آلوده به مین است و هر هفته به طور متوسط ۱۵ نفر[نیازمند منبع] دراین اراضی آلوده جان خود را از دست می‌دهند. احتمالاً آمارهای مشابه در خصوص کشته شدگان، معلولین، خسارات مالی و غیره می‌تواند جزو صدماتی باشد که بر مردم عراق در آن جنگ نیز وارد آمده باشد.جنگ تحميلي،بعد از جنگ ويتنام كه 15 سال به طول انجاميد، دومين جنگ طولاني قرن بيستم بود( جنگ جهاني اول 4 سال و جنگ جهاني دوم 6 سال به طول انجاميد) مدافعان ايراني براي دفاع از خرمشهر 35 روز جنگيدند. در حالي كه در باز پسگيري خرمشهر، ايران 2 روزه موفق شد.
ولی یکی دیگر از جنایات صدام بر علیه ایران بیش از ۱۰۰۰۰۰قربانی ناشی از جنگ شیمیایی عراق بر ضد ایران در طول هشت سال جنگ تحمیلی،ایران یکی از بزرگ ترین قربانیان سلاح‌های کشتار جمعی می‌باشد.
بر اساس گزارشهای بنیاد شهید ایران،تخمین رسمی شهروندان غیرنظامی که به سلاح‌های شیمیایی آلوده شده‌اند و کودکانی که بر اثر آن آلوده شده‌اند را در بر ندارد.بسیاری از آنان به بیماریهای خونی ،ریه و پوستی مبتلا شده‌اند.

بر اساس گزارشهای رسمی ،گاز اعصاب باعث مرگ بیش از ۲۰۰۰۰ سرباز ایرانی به صورت آنی می‌باشد.از ۹۰۰۰۰ بازمانده این حملات ۵۰۰۰ نفر از آنها به طور مرتب به درمان نیاز دارند و در حدود ۱۰۰۰ نفر از آنان هنوز در بیمارستان بستری می‌باشند و حال آنان وخیم گزارش شده‌است.بسیاری دیگر نیز مورد اصابت گاز خردل بوده‌اند همچنین عراق گازهای شیمیایی را بر ضد غیرنظامیان،روستاییان و بیمارستان‌ها استفاده کرد که باعث مرگ بسیاری از آنان شد. علاوه بر این ۳۰۸ موشک عراقی در طی سالهای ۱۹۸۸-۱۹۸۰ بر ضد نواحی پر جمعیت ایران شلیک شد که باعث مرگ ۱۲۹۳۱ نفر شد.
زمان: شهریور ۱۳۵۹ تا مرداد ۱۳۶۷ برابر با ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (میلادی) تا ۲۰ اوت ۱۹۸۸ (میلادی)
مکان: مرز و شهرهای ایران و عراق و خلیج فارس
نتیجه: بن‌بست در جبهه‌ها و آتش‌بس بر اساس قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل، محکومیت عراق و کنترل اروندرود توسط ایران.
علت جنگ: تمایل حکومت وقت عراق برای کنترل یک‌جانبه اروندرود، مسئله مرزها و کشمکش‌های ارضی و هراس رژیم بعث عراق از تهدیدات احتمالی دولت انقلابی ایران که در پی انقلاب ۱۳۵۷ در ایران روی کار آمده بود.
آمار چنین نشان می دهد که بیش از ۵۰۰٬۰۰۰ نفر نظامی و غیر نظامی کشته و زخمی بیش از ۳۷۵٬۰۰۰ نفر نظامی و غیر نظامی کشته و زخمی در اثر این جنگ که بالاخره معلوم نشد که برای چه بوده ، است .