صفحه 12 از 12 نخستنخست 123456789101112
نمایش نتایج: از شماره 111 تا 117 , از مجموع 117

موضوع: درددل هاي عاشقانه

  1. #111

    پیش فرض

    آسمان دلم ابریست
    از ابرش باران عشق میبارد،
    حال اگر ترسی از خیس شدن نداری
    بی چتر بیا
    بگذار عشق بشوید
    و
    ببرد هر آنچه قلب مهربانت را خراشیده است...

  2. #112

    پیش فرض

    دلت که گرفته باشه
    صدای ترانه که هیچ،
    با صدای دست فروش دوره گرد هم گریه می کنی...

  3. #113
    معاونت سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/05
    محل سکونت
    Tabriz
    نوشته ها
    14,398

    پیش فرض

    عاشقت بودم كه گفتي عاشقان ديوانه اند

    عاقبت عاشق شدي ديدي كه خود ديوانه اي









  4. #114
    معاونت سایت
    تاریخ عضویت
    2012/06/05
    محل سکونت
    Tabriz
    نوشته ها
    14,398

    پیش فرض

    عشق بها دارد ... من و تو بوديم و يك دريا عشق ... حالا من هستم و يك دنيا اشك ... اري عشق بها دارد ...




  5. #115
    کاربر اخراج شده
    تاریخ عضویت
    2014/01/17
    نوشته ها
    67

    پیش فرض





    زلیخا مرد بود...... هیچکس نفهمید زلیخا مرد"بود! میدانی چرا؟؟؟؟؟ مرادانگی میخواهد ماندن پای عشقی که تو را پس میزند.

  6. #116

    پیش فرض

    برای نوشتن از دلتنگی که واژه و استعاره لازم نیست ،



    " فقط یک دل میخواهد "




    که تنگ شده باشد




    همین ...



  7. #117
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2013/01/19
    محل سکونت
    مشهد
    سن
    28
    نوشته ها
    1,568

    پیش فرض

    انتظار را از کوچه های بن بست بیاموز

    که دلخوش به تماشای هیچ رهگذری نیستند !


    چشم به راه آمدن کسی می نشینند که اگر بیاید ،

    ماندنیست ...
    شیشه ی نازک احساس مرا دست نزن
    چندشم می شود از لک انگشت دروغ
    آن که میگفت که احساس مرا می فهمد
    کو کجا رفت ؟که احساس مرا خوب فروخت

صفحه 12 از 12 نخستنخست 123456789101112

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •