صفحه 5 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 75

موضوع: پک بزرگ شعر طنز

  1. #41
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2011/08/09
    محل سکونت
    ♥بــیرجند♥
    نوشته ها
    6,287
    سپاس ها
    955
    سپاس شده 2,042 در 1,357 پست
    نوشته های وبلاگ
    34

    پیش فرض

    اسم و رسم این لیسانسم خوشگل است
    وانگهی ، این درس خواندن ، مشکل است
    ***
    اخذ مدرک ،دارد بدین سان دَنگ و فَنگ
    از برای اخذ آن یا رب ، می باید کلنگ
    ***
    من که مردم تا که گیرم مدرکم
    پنج ماه رفتم تا که اومد مدرکم
    ***
    فاصـــــــله از این اتاق تا آن اتاق
    نیم متر بیشتر نبودست از فراق
    ***
    هر کســــــــــــــــــــی باید که امضایی فزود
    بر رخ و پرونده ام هم ،یک نگاهی می نمود
    ***
    اول می گفتند همه ، تبریک داری ای عزیز !
    دارد نقــــــــص این پرونده ات ،دانی تو نیز ؟
    ***
    بخش مالی گفت :فیش پرداختی کجاست ؟
    بار دیگر گفت : این فیشت خطاســت !
    ***
    تا توانی زودتر تکمیــــــل کن پرونده را
    الان برو فردا بیا ،کم بگیر وقتِ بنده را
    ***
    چون گردن من هم ز مو باریک تـــر است
    هر چه گفت، گفتم:که حق با دکتر است
    ***
    من رفتم و فرداش با شوقـی دگر
    من آمدم در پیش یک شخص دگر
    ***
    یک نگاهی بر جنــــــــاب بنده کرد
    نیم نگاهی هم به این پرونده کرد
    ***
    این یکی می گفت یک ماه دگر
    زنگ بزن ، شایــد که افتد کارگر
    ***
    من رفتم و سر را به زیر انداختند
    شک نکن ،کارم عقــــب انداختند
    ***
    مـــــــــاه بعدی آمدو گویی زمان تسهیل شد
    پیش خود گفتم که حتما" کارمان تکمیل شد
    ***
    باز می گفتند که کار در دست اقدام است عزیز
    تو مگر نشنیده ای این کار دشــــــوار است عزیز
    ***
    باز برو بعدا" بیا شایـــــــــــــد که کار انجام شود
    ساده بودم من که می گفتم که کار انجام شود
    ***
    رفتم و برگشتم و باز هم ،هی این چنین
    رفتم و برگشتم و باز هم ،هی این چنین
    ***
    یکی دو انسان یافت شد در راه ما
    آخ چه لطفـــــی کرده اند در کار ما
    ***
    عاقبت این مهر آخر را همین هفته زدند
    به چه نقش خوشــــــــگلی با مهر زدند
    ***
    جاده دوستی رسید بر مدرکش
    لاجَرَم شعری سرود بر مدرکش
    ***
    خند و خندان، شاد وشادان گشت او
    چون تموم شد،گشته است سرمست او
    ***
    فاش می گویم و از گفته خود دلشـــــــــــادم
    بنده ی مدرک خود بودم واکنون بنده ای آزادم
    ***
    تا که آید مدرکی،جان بر لــب است
    شوق این مدرک به مانند گل است
    ***
    در نهایت یک دعای کوچکی دارم عزیز
    دوست من، لطفا" بگو آمیـــــــن تو نیز
    ***
    هر کسی از لطف کارم پیش برد
    از کرم یا رب ،تو کارش پیش برد

  2. #42
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2011/08/09
    محل سکونت
    ♥بــیرجند♥
    نوشته ها
    6,287
    سپاس ها
    955
    سپاس شده 2,042 در 1,357 پست
    نوشته های وبلاگ
    34

    پیش فرض

    با امـروز چند روزه که یخچال من بی گوشته
    وای جونم وای عمرم
    دل صاحاب مرده ی من ،تو حسرتِ آبگوشته
    وای جونم وای عمرم
    هر روز میرم سر می زنم ،قصابــی و در می زنم
    اما با این گوشت گرون ،میشه خرید جز استخون؟
    من همان روز که نرخش بالا رفت دانستم
    وای جونم وای عمرم
    که عنان دل آبگوشتی خــــــــــود را بستم
    وای جونم وای عمرم
    آنچه رخسار مــــــرا ، زرد نمودست اینست
    وای جونم وای عمرم
    آنچه مشروطم کند، باز هم این ترم اینست
    وای جونم وای عمرم
    بعد از این دست من آیا که رسد بر گوشتت؟
    وای جونم وای عمرم
    خاصه اکنون که میگن نرخ تو باز بــــــالا رفت
    وای جونم وای عمرم
    شاید بازم خواب می بینم
    دوبــــــاره کابوس می بینم
    یعنی میشه یه روز بیـــــاد
    تو بیداری گوشـــــت ببینم
    وای جونم وای عمرم

  3. #43
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2011/08/09
    محل سکونت
    ♥بــیرجند♥
    نوشته ها
    6,287
    سپاس ها
    955
    سپاس شده 2,042 در 1,357 پست
    نوشته های وبلاگ
    34

    پیش فرض

    ای که بردی جزوه ام را اشتباهی، پس بده
    جز فراموشی ندارم من گناهی،‌ پس بده
    روسیه گردم بدون جزوه من در امتحان
    از برای من مخواهی روسیاهی،‌ پس بده
    ***
    روز و شب چشمم براه جزوه می‌باشد، بیا
    گر تو هم داری چو من چشمی براهی، پس بده
    صد کلاه ،بوقی به سر دارم ز فرط تنبلی
    تا نرفته بر سرم دیگر کلاهی، پس بده
    ***
    گیر ما دیگر نیاید جزوه پس این جزوه را
    مستقیما گر نمیخواهی، براهی پس بده
    جان تو مشروط می‌گردم،‌ به جان مادرم
    لازمش داری نگهدار، ‌گر نخواهی پس بده
    ***
    جزوه از من می‌بری؟ من مرکز نشرم مگر؟
    ای به قربانت شود جانم الهی، پس بده
    گر توهم مانند من بی‌جزوه‌ای،‌ باشد،‌ بیا
    مال تو این جزوه اما گاهگاهی ، پس بده
    ***
    چند ماهی مال تو،‌ اما دو روزی نزد من
    من نمیگویم که آنرا چند ماهی پس بده
    از دعای هر شب و آه سحر اندیشه کن!!
    تا نرفته بر فلک از سینه آهم، پس بده
    ***
    من نمی دانم چرا این جزوه را کش رفته ای
    لعنت و دشنام و نفرین گر نخواهی پس بده

  4. #44
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2011/08/09
    محل سکونت
    ♥بــیرجند♥
    نوشته ها
    6,287
    سپاس ها
    955
    سپاس شده 2,042 در 1,357 پست
    نوشته های وبلاگ
    34

    پیش فرض

    خواهرم از گشت ارشادم نرنج
    لا جرم از پند و ارشــــادم نرنج
    **
    تا به حال بر حال خـود فکر کرده ای ؟
    گر نکردی ،این چه کاریست کرده ای
    ***
    اختیار چهره گفتـــــــــی با تو است
    یا که کوتاهی ز حسن مانتو است !
    ***
    گفته ای گرمست و در این فصل سال
    روسری کوتاه بایــــــــــــد فی المثال !
    ***
    گفته ای طرح های خــــــــــوب پیدا نشد
    یا لباسی بهتر از این تنگ ها پیدا نشد !
    ***
    گفته ای خیاط خــــــــــــــــوب اینجا نبود
    آنکه اندازه کند این رخت ها اینجا نبود !
    ***
    گفته ای ما نیز ، اصلاح مصـــرف مـی کنیم
    از چنین رو پارچه های البسه کم می کنیم
    ***
    هفت ، هشت ، ده سانت قد این شلوارها
    کم شـــــد و افزوده شـــــــد بر پاشنه ها !
    ***

    دیر زمانیست مانتوها چاک دار شده
    آن زمانـــــی کین حجاب بر دار شده
    ***
    گفته ای من تا جوانـم اینچنین باید کنم
    تا بیابم همسری و ،بخت خود پیدا کنم
    ***
    دیده گوید گر شما را بر سر کاری نهند
    گویی آنجا را به یــــــــــک ویتریـن دهند
    ***
    آرایش و میکاپ کردی محترم
    فکــر اغیار را نکردی محترم ؟
    ***
    دیدی ز حیا همش سرم به جان تو پایینه
    دلیل این ســر به زیری به جان تو همینه
    ***
    امروزه روز ،بیا یخورده فکــر کن
    زودتر بیا فکری به حال خود کن
    ***
    ای خواهرم بیا کمی حیـــــا کن
    یه جفت جوراب ارزونم به پا کن
    ***
    می گیـــــــرنت می برنت یـه جایی
    اون وقت به بابات تو میگی کجایی؟
    ***
    شاید توقع داری با این جمال
    احترام بینی ،تو به حد کمال ؟
    ***
    عاقبتِ ماجرا فکــــر کردی چیست؟
    نفع و زیان و ضررش دانی چیست؟
    ***
    واســــه تبرج می دونی که فرصتت زیاده
    می دونی دکترا می گن تو مصرفت زیاده
    ***
    می دونی یـا نمیدونی مهم نیست
    این که بگی دین ندارم مهم نیست
    ***
    تو کشور عزیز ایران باشی
    باید مقید به قوانین باشی
    ***
    چه فرقی داره حرف ها رو کی گفته
    تو فکر بکن ، جاده ی دوستی گفته
    ***
    همه میگن ،برنـــــــده قصه کیست
    تو هم بدون مخاطبِ شعرم کیست
    ***
    این همه تو خوب ونازی نازنین
    عصمتت ،نسپر به بازی نازنین
    ***
    بیا و این رفتار کج رهــــــــا کن
    حجاب بخر بی حجابی رها کن
    ***
    من که میگم شعرهام ادامـــــــــه دارد
    مثل همین طرح حجابی که ادامه دارد

  5. #45
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2011/08/09
    محل سکونت
    ♥بــیرجند♥
    نوشته ها
    6,287
    سپاس ها
    955
    سپاس شده 2,042 در 1,357 پست
    نوشته های وبلاگ
    34

    پیش فرض

    کفش یادگاری مرا هست کفشی ز عصر حجر
    که میراث مانده ز جد پدر شریک غمش بوده و شادیش
    به پا کرده در جشن دامادیش خدایش بیامرزد آن زنده یاد
    که از خود هم این ارث بر جا نهاد چو هی میبرم پیش هر پینه دوز
    ز مغزش پریده است برق و فیوز! بود چون که جان سخت چون کرگدن
    بپوشم به هر گاه و بیگاه من هر آنچه ز وزنش گویم کم است
    که سنگین چنان کله رستم است ز پایم بود چند سانتی گشاد
    چو پاپوش افراسیاب و قباد مرتب به پایم لخ لخ کند
    ندارد چو کف پای من یخ کند ز بس خورده اقسام واکس و پماد
    مرا رنگ اصلش نیاید به یاد ولی من ز بابای جنت پناه
    شنیدم که رنگش بوده سیاه بسی نعل خورده است بر تخت آن
    شاه سم قاطر پادگان! به هر سوی آن خورده صد دانه میخ
    فرو میرود توی پایم چو سیخ همی‌ترسم آخر به جرم قاچاق
    که مامور گردد برایم براق که این جزو آثار تاریخی است
    چرا که خطوط تهش منحنی است اگر عمر باقی است، سال دگر
    سپارم من آن را به امواج بحر که تا همچو زورق همراه باد
    رود گویی اصلا ز مادر نزاد و یا میزنم واکس بر رویه‌اش
    گذارم سپس داخل موزه‌اش

  6. #46
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2011/08/09
    محل سکونت
    ♥بــیرجند♥
    نوشته ها
    6,287
    سپاس ها
    955
    سپاس شده 2,042 در 1,357 پست
    نوشته های وبلاگ
    34

    پیش فرض

    رتـبه اول کنکور رو نمیخوام دخترخوشگـل و پولدار نمیخوام
    دوست دارم چتیدنــو ولی
    جز تو از هیچ کسی pm نمیخوام
    بـی تو من یـاهو مـسنجر نمیخوام
    تـو که نیستی سیستمم رو نمیخوام
    یکی پرسید اگه id یت هـک بشه ؟
    حتی این خیال زشتــو نمیخوام
    من تو رو میخوام ، تو رو میخوام
    اونـارو نـمــیـخـوام

  7. #47
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2011/08/09
    محل سکونت
    ♥بــیرجند♥
    نوشته ها
    6,287
    سپاس ها
    955
    سپاس شده 2,042 در 1,357 پست
    نوشته های وبلاگ
    34

    پیش فرض

    دوباره شب شد و من بیقرارم
    کانِکْتْ کن زود بیا در انتظارم
    بیا من آمدم پای مُسِنْجِر
    شدم مسحور‌آوای مُسِنْجِر
    بیا هاردِ دلت را ما ببینیم
    گلی از کنجِ هْم پِیجت بچینیم
    بیا آیکون نمایِ بی نشانم
    که من جز آدرسِ مِیل ات ندارم
    بیا امشب کمی آن لاین باشیم
    ویا تا صبح .تا ساین شاین باشیم
    بیا ای عشقِ دات کامِ عزیزم
    به پای تو دبلیو ها بریزم
    بیا ای حاصلِ سِرچِ نهایی
    بیا اجرا کن آن فایلِ نهایی
    بیا در دل تو را کم دارم امشب
    حدوداَ صد مگی غم دارم امشب
    اگر آیی دعایت می نمایم
    دعا تا بی نهایت می نمایم
    اگر آیی دعای من همین است:
    مبادا لحظه ای دی سی شوی یار
    جدا از پایِ آن پی سی شوی یار
    مبادا نامِ ما را پاک سازی
    و کاخِ آرزو را خاک سازی

  8. #48
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2011/08/09
    محل سکونت
    ♥بــیرجند♥
    نوشته ها
    6,287
    سپاس ها
    955
    سپاس شده 2,042 در 1,357 پست
    نوشته های وبلاگ
    34

    پیش فرض

    خری آمد به سوی مادر خویش


    بگفت مادر چرا رنجم دهی بیش


    برو امشب برایم خواستگاری


    اگر تو بچه ات را دوست داری


    خر مادر بگفتا ای پسر جان


    تو را من دوست دارم بهتر از جان


    ز بین این همه خرهای خوشگل


    یکی را کن نشان چون نیست مشکل


    خرک از شادمانی جفتکی زد


    کمی عرعر نمود و پشتکی زد


    بگفت مادر به قربان نگاهت


    به قربان دو چشمان سیاهت


    خر همسایه را عاشق شدم من


    به زیبایی نباشد مثل او زن


    بگفت مادر برو پالان به تن کن


    برو اکنون بزرگان را خبر کن


    به آداب و رسومات زمانه


    شدند داخل به رسم عاقلانه


    دو تا پالان خریدند پای عقدش


    یه افسار طلا با پول نقدش


    خریداری نمودند یک طویله


    همانطوری که رسم است در قبیله


    خر عاقد کتاب خود گشایید


    وصال عقد ایشان را نمایید


    دوشیزه خر خانم آیا رضایی


    به عقد ایشان در نمایید


    یکی از حاضرین گفتا به خنده


    عروس خانم به گل چیدن برفته


    برای بار سوم خر بپرسید


    که خر خانم سرش یکباره جنبید


    خران عرعر کنان شادی نمودند


    به یونجه کام خود شیرین نمودند


    به امید خوشی و شادمانی


    برای این دو خر در زندگانی


    امیدوارم که خوشتون اومده باشه

  9. #49
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2011/08/09
    محل سکونت
    ♥بــیرجند♥
    نوشته ها
    6,287
    سپاس ها
    955
    سپاس شده 2,042 در 1,357 پست
    نوشته های وبلاگ
    34

    پیش فرض

    ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست؟
    مدرک دیپلمم اینجاست ولی کار کجاست؟
    هر کجایی که من مدرک خود را بردم
    پاسخ این بود که یک پارتی پولدار کجاست؟
    روز و شب هر چه دویدم پی همسر گفتند
    از برای چو تویی همسر و غمخوار کجاست؟
    پدر دختره تا دید مرا با فریاد
    گفت اوٌل تو بگو درهم و دینار کجاست؟
    خانه در جردن و شمران چه داری بچه؟
    پست و عنوان و یا حجره و انبار کجاست؟
    ست الماس و گلوبند زمرد که به آن
    بکند دختر من فخر در انظار کجاست؟
    یک عدد بنز مدل 98 دو در
    تا کند فیس در آن در بر اغیار کجاست؟
    اعتیاد ار که نداری و سلامت هستی
    برگی پاکی ژن از دکتر و بهیار کجاست؟
    هر چه فریاد زدم حرف مراکس نشنید
    که به دادم برسد؟ گوش بدهکار کجاست؟
    نیست چون بهر جوان عیب اکنون حمٌالم
    توی میدان بکنم باربری، بار کجاست؟
    مدرک دیپلم خود را بفروشم به دو پول
    ایهالناس بگویید خریدار کجاست؟

  10. #50
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2011/08/09
    محل سکونت
    ♥بــیرجند♥
    نوشته ها
    6,287
    سپاس ها
    955
    سپاس شده 2,042 در 1,357 پست
    نوشته های وبلاگ
    34

    پیش فرض

    خانم :
    به نام خدایی که زن آفرید حکیمانه امثال ِ من آفرید
    خدایی که اول تو را از لجن و بعداً مرا از لجن آفرید !
    برای من انواع گیسو و موی برای تو قدری چمن آفرید !
    مرا شکل طاووس کرد و تورا شبیه بز و کرگدن آفرید !
    به نام خدایی که اعجاز کرد مرا مثل آهوی ختن آفرید
    تورا روز اول به همراه من رها در بهشت عدن آفرید
    ولی بعد آمد و از روی لطف مرا بی کس و بی وطن آفرید
    خدایی که زیر سبیل شما بلندگو به جای دهن آفرید !
    وزیر و وکیل و رئیس ات نمود مرا خانه داری خفن آفرید
    برای تو یک عالمه کِیْسِ خوب شراره ، پری ، نسترن آفرید
    برای من اما فقط یک نفر براد پیت من را حَسَنْ آفرید !
    برایم لباس عروسی کشید و عمری مرا در کفن آفرید
    به نام خدایی که سهم تو را مساوی تر از سهم من آفرید

    پاسخ دندان شکن آقا
    به ‌نام خداوند مردآفرین که بر حسن صنعش هزار آفرین
    خدایی که از گِل مرا خلق کرد چنین عاقل و بالغ و نازنین
    خدایی که مردی چو من آفرید و شد نام وی احسن‌الخالقین
    پس از آفرینش به من هدیه داد مکانی درون بهشت برین
    خدایی که از بس مراخوب ساخت ندارم نیازی به لاک، همچنین
    رژ و ریمل و خط چشم و کرم تو زیبایی‌ام را طبیعی ببین
    دماغ و فک و گونه‌ام کار اوست نه کار پزشک و پروتز، همین !
    نداده مرا عشوه و مکر و ناز نداده دم مشک من اشک و فین!
    مرا ساده و بی‌ریا آفرید جدا از حسادت و بی‌خشم و کین
    زنی از همین سادگی سود برد به من گفت از آن سیب قرمز بچین
    من ساده چیدم از آن تک‌ درخت و دادم به او سیب چون انگبین
    چو وارد نبودم به دوز و کلک من افتادم از آسمان بر زمین
    و البته در این مرا پند بود که ای مرد پاکیزه و مه‌جبین
    تو حرف زنان را از آن گوش گیر و بیرون بده حرفشان را از این
    که زن از همان بدو پیدایش‌ات نشسته مداوم تو را در کمین

صفحه 5 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •