نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: ضرورت وجود امام علیه السلام

  1. #1
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692
    سپاس ها
    688
    سپاس شده 516 در 357 پست

    Smile ضرورت وجود امام علیه السلام

    انسان برای تأمین نیازمندیهای جسمی و روحی خود ناگزیر از زندگی اجتماعی است و چنین زندگی با قانون و حكومت است.

    قوانینی كه توسط بشر وضع و اجرا می شود هم باید نیازهای جسمی و زندگی مادی او را تأمین كند و هم باید احتیاجات معنوی وی را فراهم نماید.

    ناگفته پیدا است كه انسانها با توجه به محدودیتهای علمی و عملی خود و احساسات و غرائزی كه در نهاد آنان نهفته است هرگز نمی توانند خودشان واضع قانون جامع و كاملی باشند و عادلانه و قاطعانه در مورد همگان و همه جا را اجرا نمایند. اینجاست كه نیاز به امدادهای غیبی و وجود پیامبران الهی و برنامه های دینی است كه تمام نیازهای مادی و معنوی، فردی و اجتماعی و مصالح واقعی بشر را تأمین نموده و از هرگونه عیب و نقطه ضعف نیز خالی می باشد و اجرا كنندگان آن نیز فقط پیامبران و جانشینان آنان و یا رهبران شایسته ای كه به طور خصوصی یا عمومی از ناحیه آنها منصوب شده اند می توانند باشند.

    با توجه به آنچه ذكر شد، امام و رهبر الهی از جهات مختلف برای دین و دنیای مردم نقش اساسی و حیاتی دارد.

    بعد از پیامبران الهی جانشینان آنان این منصب را به عهده دارند و لحظه و آنی زمین از وجود حجت های الهی خالی نمی ماند و حتی در روایت ما آمده است و با عقل سلیم هم این مطلب منطبق است كه اگر حتی دو نفر بر روی زمین باقی بمانند یكی از این دو حجت خداست و اگر ملك الموت برای قبض روح یكی از یكی از این دو آمد اول كسی را كه حجت خدا نیست قبض روح می نماید وجود مقدس حضرت امیر المومنین علیه السلام در حكمت 147 نهج البلاغه لزوم وجود حجت الهی را این گونه بیان می فرمایند:

    اَللهمُ بَلی! لا تَخُلُوا الاَرضُ مِن قائِم لِلهِ بِحُجَةٍ اما ظاهِراً مَشهُوراً وَ اِما خائِفاً مَغموُرا ای لا تَبطُلَ حُجَجُ اللهُ وَ آياتُهُ.

    آری! خداوندا هیچ گاه زمین از حجت های الهی خالی نیست كه برای خدا و در راه و قیام كند یا آشكار و شناخته شده یا بیمناك و پنهان تا حجت خدا باطل نشود و آیات و نشانه هایش از میان نرود .

    پس از آنكه حضرت علی علیه السلام ضرورت و لزوم وجود خدا را ثابت فرمودند به معرفی صفات و خصوصیات حجت الهی پرداخته اند تا هر كسی نتواند ادعای خلافت و وصایت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم را بنماید و هرج و مرج به پا شود.

  2. #2
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692
    سپاس ها
    688
    سپاس شده 516 در 357 پست

    پیش فرض

    اثبات ضرورت امامت

    ختم نبوت بدون نصب امام معصوم, خلاف حكمت الهى است و كامل بودن دين جهانى و جاودانى اسلام, منوط به اين است كه بعد از پيامبر اكرم (ص) جانشينان شايسته اى براى او تعيين گردند بگونه اى كه بجز مقام نبوت و رسالت, داراى همه مناصب الهى وى باشند/

    اين مطلب را مى توان از آيات كريمه قرآن و روايات فراوانى كه شيعه و سنى در تفسير آنها نقل كرده اند استفاده كرد:

    از جمله در آيه سوم از سوره مائده مى فرمايد:

    ((اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام ديناً))

    اين آيه كه به اتفاق مفسرين در حج²الوداع و تنها چند ماه قبل از رحلت پيامبر اكرم (ص) نازل شد بعد از اشاره به نا اميدى كفار از آسيب پذيرى اسلام ((اليوم يئس الذين كفر وامن دينكم...))تائكيد مى كند كه امروز دين شما را كامل, و نعمتم را بر شما تمام كرده. و با توجه به روايات فراوانى كه در شائن نزول اين آيه ها وارد شده كاملاً روشن مى شود كه اين ((اكمال و اتمام)) كه توائم با نوميد شدن كفار از آسيب پذيرى اسلام بوده با نصب جانشين براى پيامبر اكرم (ص) از طرف خداى متعال, تحقق يافته است.
    زيرا دشمنان اسلام, انتظار داشتند كه بعد از وفات رسول خدا (ص) ـ مخصوصاً با توجه به اينكه فرزند ذكورى نداشتند ـ اسلام بدون سرپرست بماند و در معرض ضعف و زوال قرار گيرد, ولى با نصب جانشين براى وى دين اسلام به نصاب كمال, و نعمت الهى به سرحد تمام رسيد و اميد كافران بر باد رفت.1

    و كيفيت آن, چنين بود كه پيامبر اكرم (ص) هنگام بازگشت از حج²الوداع همه حجاج را در محل ((غدير خم)) جمع كردند و ضمن ايراد خطبه مفصلى از ايشان سوئال كردند: ((الست اولى بكم من انفسكم؟)) 2 آيا من از طرف خدا متعال بر شما ولايت ندارم؟ همگى يكصدا جواب مثبت دادند, آنگاه زير بغل على (ع) را گرفته او را در برابر مردم بلند كردند و فرمودند: ((من كنت مولاه فعلى مولاه)) و بدين ترتيب, ولايت الهى را براى آن حضرت, اعلام فرمودند. سپس همه حضار با آن حضرت بيعت كردند و از جمله, خليفه دوم ضمن بيعت با امير موئمنان على (ع) بعنوان تهنيت گفت: ((بخ بخ لك يا على, اصحبت مولاى و مولى كل موئمن و موئمن²)) /3
    و در اين روز بود كه اين آيه شريفه, نازل شد:
    ((اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام ديناً)) و پيامبر اكرم (ص) تكبير گفتند و فرمودند: ((تمام نبوتى و تمام دين الله ولاي² على بعدى))/

    و در روايتى كه بعضى از بزرگان اهل سنت (حموينى) نيز نقل كرده اند آمده است كه ابوبكر و عمر از جابر خاستند و از رسول خدا (ص) پرسيدند كه آيا اين ولايت, مخصوص على است؟
    حضرت فرمود: مخصوص على و اوصيائ من تا روز قيامت است. پرسيدند: اوصيائ شما چه كسانى هستند؟ فرمودند: ((على اخى و وزيرى و وارثى و وصيى و خليفتى فى امتى و ولى كل موئمن من بعدى, ثم ابنى الحسن, ثم النى الحسين, ثم تسع² من ولد ابنى الحسين واحداً بعد واحد, القرآن معهم و هم مع القرآن, لايفارقونه و لا يفارفهم حتى يردوا على الحوض))/4


    بر حسب آنچه از روايات متعدد, استفاده مى شود پيامبر اكرم (ص) قبلاً مائمور شده بودند كه امامت امير موئمنان (ع) را رسماً اعلام كنند ولى بيم داشتند كه مبادا مردم, اين كار را حمل بر نظر شخصى آن حضرت كنند و از پذيرفتن آن, سرباز زنند.

    از اينروى, در پى فرصت مناسبى بودند كه زمينه اين كار فراهم شود تا اينكه اين آيه شريفه نازل شد:

    ((يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله يعصمك من الناس)) 5

    و ضمن تائكيد بر لزوم تبليغ اين پيام الهى ـ كه همسنگ با همه پيامهاى ديگر است و نرساندن آن بمنزله ترك تبليغ كل رسالت الهى مى باشد ـ به آن حضرت مژده داد كه خداى متعال تو را از پيامدهاى آن, مصون خواهد داشت. با نزول اين آيه, پيامبر اكرم (ص) دريافتند كه زمان مناسب, فرا رسيده و تائخير بيش از اين, روا نيست. از اين روى, در غدير خم به انجام اين وظيفه, مبادرت ورزيدند.6

    البته آنچه اختصاص به اين روز داشت اعلام رسمى و گرفتن بيعت از مردم بود وگرنه رسول خدا (ص) در طول دوران رسالتشان بارها و به صورتهاى گوناگون, جانشينى اميرموئمنان على (ع) را گوشزد كرده بودند و در همان سالهاى آغاز ين بعثت, هنگامى كه آيه ((و انذر عشيرتك الاقربين)) 7 نازل شد در حضور همه خويشاوندان فرمودند: نخستين كسى كه دعوت مرا بپذيرد جانشين من خواهد بود و به اتفاق فريقين, نخستين كسى كه پاسخ مثبت داد على بن ابى طالب (ع) بود.8

    و نيز هنگامى كه آيه ((يا ايها الذين آمنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولى الامرمنكم)) 9 نازل شد و اطاعت كسانى كه بعنوان ((اولواالامر)) بطور مطلق, واجب كرد و اطاعت ايشان را همسنگ اطاعت پيغمبر اكرم (ص) قرار داد جابربن عبدالله انصارى از آن حضرت پرسيد:

    اين ((اولواالامر)) كه اطاعتشان مقرون به اطاعت شما شده چه كسانى هستند؟

    فرمود: ((هم خلفائى يا جابر و ائئم² المسلمين من بعدى. اولهم على بن ائبى طالب, ثم الحسن, ثم الحسين, ثم على بن الحسين, ثم محمد بن على المعروف فى التوار² بالباقر ـ ستدر كه يا جابر, فاذا القيته فاقراه منى السلام ـ ثم الصادق جعفر بن محمد, ثم موسى بن جعفر, ثم على بن موسى, ثم محمد بن على, ثم على بن محمد, ثم الحسن بن على, ثم سميى و كنيى حج² الله فى ارضه و بقيته فى عباده ابن الحسن بن على...)) 10 و طبق پيشگويى پيامبر اكرم (ص) جابر تا زمان امامت حضرت باقر (ع) زنده ماند و سلام رسول خدا (ص) را به ايشان ابلاغ كرد/


    در حديث ديگرى از ابوبصير نقل شده كه گفت: درباره آيه اولواالامر از امام صادق (ع) سوئال كردم.

    فرمود: در شائن على بن ابى طالب و حسن و حسين نازل شده است. عرض كردم: مردم مى گويند چرا قرآن كريم, على و اهل بيتش (ع) را بنام, معرفى نكرده است؟ فرمود: به ايشان بگوى: آيه نماز كه نازل شد اسمى ازسه ركعت و چهار ركعت نبرد, و اين رسول خدا (ص) بود كه آن را براى مردم تفسير كردآ همچنين آيات زكات و حج و... اين آيه را هم مى بايست پيامبر اكرم (ص) براى مردم تفسير كند و او چنين فرمود: ((من كنت مولاه فعلى مولاه)) و نيز فرمود:

    ((اوصيكم بكتاب الله و اهل بيتى, فانى سالت الله عزوجل ائن يفرق بينهما حتى يورد هما على الحوض فاعطانى ذلك)) (يعنى شما را سفارش مى كنم به ((ملازمت)) كتاب خدا و اهل بيتم, همانا از خداى عزوجل درخواست كردم كه ميان قرآن و اهل بيتم, جدايى نيندازد تا در حوض كوثر ايشان را بر من وارد سازد, و خداى متعال درخواست مرا اجابت كرد.) و نيز فرمود: ((لا تعلموهم فانهم ائعلم منكم. انهم لن يخرجوكمو من باب هدى و لن يدخلوكم فى باب ضلال²))11(يعنى: در مقام تعليم ايشان برنياييد كه ايشان از شما داناترند. همانا هرگز شما را از باب هدايت, خارج نمى كنند و درباب ضلالت, وارد نمى سازند)/

    و همچنين بارها ـ و از جمله در آخرين روزهاى حياتش ـ فرمود: ((انى تارك فيكم الثقلين كتاب الله و اهل بيتى انهمالن يفترقا حتى يردا على الحوض ))12 و نيز فرمود: ((ائلا ان مثل ائهل بيتى فيكم مثل سفين² نوح من ركبها نجا و من تخلف عنها غرق)) 13 و نيز بارها خطاب به على بن ابى طالب (ع) فرمود: ((انت ولى كل موئمن بعدى)) 14 و نيز دهها حديث ديگرى كه مجال اشاره به آنها نيست .15

    پی نوشتها :
    =========
    1- براى توضيح بيشتر پيرامون دلالت اين آيه, به تفسير الميزان مراجعه كنيد/
    2- اشاره به آيه (6) از سوره احزاب ((النبى ائولى بالموئمنين من ائنفسهم))/
    3- براى اثبات قطعى بودن سند و دلالت اين حديث, رجوع كنيد به عبقات الانوار و الغدير/
    4- ر.ك. غاي² المرام, باب 58, حديث 4, بنقل از فرائد حموينى/
    5- سوره مائده, آيه 67. براى توضيح بيشتر پيرامون دلالت اين آيه, به تفسير الميزان مراجعه كنيد/
    6- اين موضوع را بزرگان اهل سنت از هفت نفر از اصحاب رسول خدا (ص) نقل كرده اند: زيد بن ارقم, ابوسعيد خدرى, ابن عباس, جابرين عبدالله انصارى, برائ بن عازب, ابوهريره و ابن مسعود. ر.ك: الغدير: ج /1
    7- سوره شعرائ / آيه /214
    8- ر.ك: عبقات الانوار, الغدير, المراجعات (مراجعه 20)/
    9- ر.ك.: سوره نسائ, آيه /59
    10- غاي² المرام (ط قديم) ص 267, ج 10, و اثبات الهدا²: ج 3, ص 123 و ينابيع المود²: ص /494
    11- ر.ك: غاي² المرام (ط قديم) ص 265, ج /3
    12- اين حديث نيز از روايات متواتر است كه بزرگان اهل سنت از جمله ترمذى و نسائى و صاحب مستدرك به طرق متعدد از رسول خدا (ص) نقل كرده اند/
    13- ر.ك: مستدرك حاكم, ج 3, ص /151
    14- ر.ك: مستدرك حاكم: ج 3, ص 134, و ص 111, صواعق ابن حجر, ص 103, مسند ابن حنبل, ج 1, ص 331, و ج 4, ص 438 و///
    15- ر.ك: كمال الدين و تمام النعمه از مرحوم صدوق و بحارالانوار مجلسى/

    محمد تقى مصباح يزدى
    آموزش عقايد, ج 2, ص 187 ـ 182

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •