ــ انكار معاد ، بى دليل است
يكى از شيوه هاى احتجاج قرآن با صاحبان عقايد باطل اين است كه از آنان مطالبه دليل مى كند تا روشن شود كه عقايد ايشان پايه عقلى و منطقى ندارد ،
چنان كه در چندين آيه, آمده است:
« قل هاتوا برهانكم... » ( 1)
« بگو (اى پيامبر) دليلتان را بياوريد. »
ــ و در موارد مشابهى با اين لحن مى فرمايد كه صاحبان اين عقايد نادرست ، « علم » و اعتقاد مطابق با واقع و مستند به برهان ندارند
بلكه به « ظن » و گمان بى دليل و مخالف با واقع ، بسنده كرده اند. ( 2)
ــ و در مورد منكرين معاد هم مى فرمايد:
« و قالوا ما هى الا حياتنا الدنيا نموت و نحيى و ما يهلكنا الا الدهر و ما لهم بذلك من علم ان هم الا يظنون. » (3)
« و (كافران) گفتند: جز اين زندگى دنيا حياتى نيست كه مى ميريم و زندگى مى كنيم و جز روزگار ، چيزى ما را نابود نمى كند
(در صورتى كه) به اين مطلب ، علمى ندارند و تنها گمانى مى برند. »
ــ هم چنين در آيات ديگرى بر اين نكته تاكيد شده كه انكار معاد ، تنها گمان بى دليل و نادرستى است . ( 4)
البته ممكن است گمانهاى بى دليل در صورتى كه موافق هواى نفس باشد مورد قبول هوى پرستان واقع شود ( 5 )
و در اثر رفتارهاى متناسب با آنها و ارتكاب گناهان تدريجاً به صورت اعتقاد جزمى ، جلوه كند (6 ) و حتى شخص بر چنين اعتقادى پافشارى نمايد. ( 7)
قرآن كريم, سخنان منكرين معاد رانقل كرده است كه غالباً چيزى بيش از استبعاد نيست و احياناً اشاره به شبهات ضعيفى دارد كه منشا استبعاد
و شك در امكان معاد شده است . (8)
از اين رو, از يك سو, پديده هاى مشابه معاد را يادآور مى شود تا رفع استبعاد گردد . (9) و از سوى ديگر به پاسخ شبهات ، اشاره مى كند تا هيچ گونه
شبهه اى باقى نماند و امكان وقوعى معاد ، كاملاً تثبيت شود. ولى به اين مقدار ، اكتفا نمى كند و علاوه بر حتمى بودن اين وعده الهى و اتمام حجت
بر مردم به وسيله وحى، به برهان عقلى بر ضرورت معاد نيز اشاره مى كند .
____________ فهرست آیات ______________
1ـ بقره 111/, انبيا 24/, نمل 64/.
2ـ موئمنون 117/, نسا 157, انعام 100/, 119, 148, كهف 5/, حج 3/, 8, 71, عنكبوت 8/, روم 29/, لقمان 20/, غافر 42/, زخرف 20/, نجم 28/.
3ـ جاثيه 24/.
4ـ قصص 39/, كهف 36/, ص 27/, جاثيه 32/, انشقاق 14/.
5ـ القيامه 5/.
6ـ روم 10/, مطففين 10/ـ14.
7ـ نحل 38/.
8ـ هود 7/, اسرا 51/, صافات 16/, 53, دخان 34/ـ36, احقاف 18/, ق 3/, واقعه 47/ـ48, مطففين 12/ـ13, نازعات 10/ـ11.
9ـ امورى كه مثل يكديگرند در همان جهت مماثلت ، حكم واحدى خواهند داشت ؛ خواه حكم به امكان باشد و خواه حكم به عدم امكان
« حكم الامثال فى ما يجوز و مالا يجوز واحد » .