ز ) مرگ بيفضيلت
گونههاي مرگ ، به لحاظ فضيلت ، با يكديگر متفاوتند . امام علي (ع) ، آرزومند شهادت است و مرگ در بستر را دوست نميدارد و در اين باره ميگويد :
« مرگ چنان با سرعت و جدّيّت در پي ما است كه چه باز ايستيم و چه بگريزيم ، بر ما دست خواهد يافت.
با ارجترين مرگها نزد من ، كشتهشدن با شمشير است. سوگند به خداوندي كه جان فرزند ابوطالب در دست او است،
اگر هزار شمشير بر سرم بخورد ، برايم آسانتر از آناست كه در بستر بميرم . » (23)
ــ مردم عادّي ، مرگ در وطن و خانه شخصي و بستر و ميان فرزندان و خويشاوندان را دوست دارند ؛ ولي مرگ در ميدان و شهادت در راه خداچيزي ديگر است.
امام علي(ع) خود ، درباره عشق و علاقهاش به شهادت چنين ميفرمايند :
- « روزي به پيامبر خدا(ص) گفتم: آن گاه كه جنگ احد پايان يافت و برخي مسلمانان شهيد شدند و من همراه آنان به شهادت نرسيدم
و سخت اندوهگين بودم، مگر مرا نفرمودي : بشارت باد تو را كه شهادت در پي تو است؟
پيامبر(ص) در پاسخ فرمودند : آري، چنين است. امّا درآن روز شكيبايي تو چسان خواهد بود ؟
گفتم: يا رسول الله، اين جا نه جاي صبر و شكيبايي، بلكه جاي شادماني و سپاس است. »(24)
______________________________________
ن ) كثرت گناه
يكي ديگر از عوامل نگراني مؤمنان از مرگ ، گناهان بسيار است .
امام حضرتعلي (ع) ميفرمايند:
«چنان مباش كه به خاطر گناهان بسيار، مرگ را ناخوشداري ». (25)
آن بزرگوار همچنين ميفرمايند :
« مُسَوِّفُ نَفْسِهِ بِالتَّوْبَهِ مِنْ هُجُومِ الاجَلِ عَلي' اَعْظَمِ الْخَطَرِ » (26)
« آن كه در برابر اجل ، همواره توبه را به پس مياندازد ، در خطري بس عظيم است. »
__________________________________
23. نهج البلاغه، خطبه 123.
24. نهج البلاغه ، خطبه 156.
25. نهج البلاغه ، حكمت150.
26. عبدالواحد بن محمّدآمدي: غررالحكم و دررالكلم، ج6، ص151