معرفي استان چهار محال و بختياري




استان چهارمحال و بختياري در ميان کوه هاي سر به فلک کشيده زاگرس و در بلندترين نقطه ايران‎؛ درميان استان هاي اصفهان، لرستان، خوزستان و کهگيلويه و بويراحمد واقع شده است. اين استان با اين که يک درصد از وسعت خاک ايران را در برگرفته، اما بيش از10% حجم بارش را به خود اختصاص داده و با در اختيار داشتن زردكوه بختياري‎؛ نبض حيات دو استان بزرگ و مهم خوزستان و اصفهان را به دست گرفته است. رودخانههاي معروف کارون و زاينده رود با عظمت و قدرت فراوان از كوه هاي سربه فلك كشيده زرد كوه بختياري سرچشمه گرفته و روانه اين دو ديارمي شوند. استان استوار و مرتفع چهارمحال وبختياري درهمه فصول و روزهاي سال، پذيراي کساني است که به قصد تماشاي ديدني هاي آن بار سفر مي بندند تا ايامي از سال را با فراغ خاطر دراستان گل و شکوفه و کوه و آب سپري کنند. درجاي جاي اين ديار‎‎‎؛ هنر، طبيعت زيبا، کوه ها و دشت هاي پرگل و رودخانه هاي خروشان دامن گسترده اند. جاذبه هاي طبيعي چون چشمه ديمه که آب آن از گواراترين آب هاي جهان شناخته شده و دشت لاله هاي واژگون همراه با ده ها اثر طبيعي ديگر در كنار جاذبه هاي انساني و جلوه هاي زيباي زندگي عشايري در دامن سحرانگيز طبيعت منحصر به فرد اين خطه؛ چشم اندازهاي كم نظيري را به وجود آورده كه در كم تر نقطه اي مي توان يافت. درپهنه کوه هاي سر به فلک کشيده ومملو ازبرف زاگرس مرکزي؛ ايل بزرگ بختياري زندگي مي کنند که روحيات آزاد منشي و دلاوري آنان شهره عام وخاص است و کوچ آنان درهنگام بهار و پاييز و آداب ورسوم و جشن ها ومراسم خاص آن ها همراه با لباس هاي رنگي و شاد در دل طبيعت يکي از جذاب ترين ديدني هاي استان چهارمحال وبختياري است.



مکان های دیدنی و تاریخی
استان چهارمحال و بختياری از نظر جاذبه های طبيعی , تاريخی, اجتماعي و فرهنگي بسيار غنی و مهم است. کوه ها، غارها، رودها، آبشارها، تالاب ها، چشمه ها و رودخانه های زيادی در سطح استان پراکنده هستند که هر يک از آن ها؛ مناظر بديع و دل پذيری را به وجود آورده اند. پيوند آب با عناصر طبيعی مانند دره، سبزه زار و اقليم مناسب، آبشار زيبای آتشگاه را در فاصله 40 كيلومتری شهر لردگان به وجود آورده است. آبشار دره عشق که در اين استان واقع شده وارتفاع آن به بيش از صد متر می رسد, ازنظر ميزان ارتفاع در سرتاسر ايران كم نظير است. تالاب چغاخور با مساحتی حدود 2300 هكتار يكی از زيباترين و بزرگ ترين تالاب های استان است. قسمتی از رودخانه زاينده رود که يکی از زيباترين و بااهميت ترين رودهای ايران است و قسمتی از رودخانه كارون که تنها رودخانه قابل کشتي رانی ايران است، در اين استان جريان دارد. درمسير رودخانه بازفت که يكی از بكرترين و بديع ترين امكانات سياحتی منطقه است متراكم ترين و دست نخورده ترين محدوده های جنگلی با چشم اندازهای زيبا و چشم گير ديده می شود که به جنگل های بازفت مشهور هستند. كوه سوخته با ارتفاع حدود 4000 متری دارای چشم اندازهای جالب توجهی است که نگاه هر بيننده ای را به سوی خود می کشد. دنا يا دينار کوهستانی است که مورد استفاده و صعود كوهنوردان قرار می گيرد.
بناهای تاريخی منطقه نيز از اهميت زيادی برخوردار هستند. مساجد قديمی، سنگ نبشته های باستانی، حمام ها، قلعه ها، پل ها، مدرسه ها، گورستان ها و بناهای قديمی از جمله آثار تاريخی اين استان هستند که به دوره های مختلف تاريخی تعلق دارند. مسجد دستگرد و مسجد جامع كيان از آثار دوره صفويه هستند. مسجد اتابكان يكی از بناهای دوران اتابكان لرستان است. بنای امام زاده سيد علاء الدين نيز از مهم ترين آثار تاريخی اين منطقه به شمار می رود. بنای امام زاده حمزه علی علاوه بر قدمت تاريخی در دشت وسيعی گسترده شده است و به علت موقعيت طبيعی مناسب، آب و هوای دل پذير و ديگر جاذبه های پيرامون آن، همه ساله هزاران نفر از داخل و خارج استان به اين محل می آيند. شهرها و مناطق قديمی استان نيز از ديگر جاذبه های منطقه هستند.



صنايع و معادن

صنايع استان چهارمحال و بختياري به دو دسته ماشيني و دستي تقسيم مي شوند. صنايع ماشيني استان چهرمحال و بختياري بيش تر درشهرهای شهركرد، بروجن و فارسان استقرار يافته‎اند.از مهم ترين كارخانه های صنعتی استان چهارمحال و بختياري می توان به كارخانه قند شهركرد، كارخانه ريسنده گی بروجن و صنايع شيرو لبنی شهركرد اشاره نمود.
در استان چهارمحال و بختياری توليد صنايع دستی بسيار رايج بوده و در ميان عشاير بختياری رونق به سزايی دارد. از صنايع دستی مهم استان می توان به قالی بافی، قفل سازی و انواع بافته های خانگي نظير كلاه نمدی، عبا، نمد، گهواره (ته ده) و كوبه دراشاره كرد كه توليد آن ها به طور عمده برای مصارف خانوار عشايری و روستايی صورت می گيرد.


کشاورزی و دام داری

با توجه به ميزان نزولات جوی و جاری شدن رودخانه های پرآب، كشاورزی يكی از مهم ترين اركان اقتصادی به ويژه در شرق استان چهارمحال و بختياری محسوب می شود. از ميان محصولات سالانه اين استان غلات از اهميت قابل توجهی برخوردار است، به طوری كه بيش ترين درصد از كل سطح زير كشت محصولات سالانه به غلات اختصاص داده شده است. بعد از غلات، نباتات علوفه‎ای درصد بيش ترين ميزان سطح زير كشت محصولات سالانه را به خود اختصاص داده اند.
جامعه عشايری تحت تأثير شديد اقتصاد دام داری بوده از كوچ به عنوان تحرك اجتماعی و اقتصادی استفاده می كند. در سال های اخير تعداد كوچ كننده گان عشاير آرام آرام كاهش می‎يابد. قشلاق ايل بختياری در شمال شرقی استان خوزستان و در منطقه كوهستانی شهرستان های دزفول، شوشتر، مسجد سليمان، هفتگل، بهبهان و ايذه قراردارد. محدوده قشلاق ايل بختياری از طرف غرب به رودخانه دز، از طرف شرق به حد فاصل بين شهرستان های بهبهان و ايذه و از طرف جنوب به منطقه كوهستانی و دشت خوزستان محدود می شود.
منطقه ييلاقی عشاير بختياری محدوده های شهرستان های فارسان، ‌بروجن و قسمت هايی از شهرستان لردگان، ‌شهرستان فريدن در استان اصفهان و قسمت هايی از شهرستان اليگودرز در استان لرستان را دربرمی گيرد. هم چنين علاوه بر رمه های كوچنده، پرورش انواع دام، رايج ترين فعاليت عشاير و مردم روستاهای استان چهار محال و بختياری است.


وجه تسميه و پيشينه تاريخي

استان چهارمحال و بختياری با توجه به پيوند ديرينه‎اش با استان لرستان در بر گيرنده يكی از كهن ترين آثار تمدن كهن ايرانی است. حفظ و به كار بستن فرهنگ كهن اين خطه از جمله ويژه‎ گی های اين سرزمين بوده كه تا به امروز نيز تدوام يافته است.از تاريخ كهن چهار محال بختياری و حاكمان آن اطلاعات كاملی در دست نيست. از جمله حاكمان اين منطقه می‎توان از شخصی به نام « فرامرز» كه مذهب زرتشتی داشته و در اواخر دوره ساسانی مي زيسته نام برد كه بختياری ها نيز در معتقدات خود به عهد فرامرز گبر اشاره ها دارند.
در اوايل تسلط خلفای عباسی دو برادر در سرزمين لرستان كه به دو شعبه لر كوچك ( لرستان فعلی ) و لر بزرگ ( بختياری و كهگيلويه و بوير احمد ) تقسيم می شد، حكومت داشتند. حكومت سرزمين لر بزرگ با « بدر » بود تا اين كه بعدها اتابكان فضلوئيه قريب به سيصد سال بر بختياری حكومت كردند. در زمان يكی از اتابكان فضلوئيه ( اتابك تكله)، مغولان بر بختياری و كوه های آن دست يافتند، اما اين پيروزی دوام چندانی نداشت.
از آغاز سلسله صفوی تاريخ بختياری ها روشن تر است. در زمان صفويه يكی از تيره‎های بختياری موسوم به « آستريك » كه هم اكنون نيز طايفه كوچكی از بختياری است به رياست شخصی به نام « تاجمير » و با فرمان شاه اسماعيل اول بر بختياری حكومت می‎كرد. در همين زمان بختياری ها به دو بخش « هفت لنگ » و « چهارلنگ » كه در اصل يك تقسيم بندی مالياتی است، تفكيك شدند.
پس از دودمان تاجمير شخصی به نام ميرجهانگيرخان به حكومت بختياری ها منصوب شد. در زمان همين شخص تونل معروف به « كاركنان » يا « شاه عباس » در نزديكی محل تونل فعلی كوهرنگ حفر شد كه به دلايل نامعلومی عمليات حفاری آن ناتمام ماند.
پس از فوت مير جهانگيرخان برادر وی « مير خليل خان » از رياست طايفه آستريك خلع شد و طوايف بختياری و تعدادی از تيره ها در حيطه اقتدار محمد تقی خان چهار لنگ باقی ماندند. طوايف هفت لنگ نيز به رياست دو دسته خوانين « دوركی » و « بختياروند » از طوايف عمده هفت لنگ، گردن نهادند.
از اواسط پادشاهی قاجار، حسينقلی خان ( رئيس طايفه دوركی ) با شكست قطعی خوانين بختياروند ( بهداروند )، همه طوايف هفت لنگ را متحد ساخته و خود را « ايلخان » و برادرانش را « ايل بيگی » ناميد و رياست ايل هفت لنگ و اداره امور كل منطقه بختياری را به عهده گرفت. رياست اين طايفه تا همين اواخر در بازمانده گان اين دودمان موروثی بود. بررسی های تاريخی ايران از اواخر دوره صفويه به بعد نشان می دهد كه ايل بختياری و در رأس آن خوانين بختياری به دليل برخورداری از شرايط ويژه جغرافيايی قلمرو ايلی، سازمان قبيله ايی و نظام ايلی منسجم كه الزاماً اطاعت و فرمان برداری بی قيد و شرط گروه های فرودست از رهبران و سركرده گان فرادست را در پی داشت، در بيش تر حوادث و وقايع تاريخی ايران حضوری موثر و فعال داشتند كه برخی از نمونه های آن به شرح زير اشاره می شود :
- سواران بختياری از زبده تفنگ چيان نادرشاه بودند كه با فتح قندهار، دروازه هند را به روی لشكريان نادر گشودند.
- علی مردان خان بختياری با شكست افاغنه و بازسازی سلطنت انقراض يافته صفوی، ‌خود نيز مدعی سلطنت شد.
- محمد تقی خان چهار لنگ علم طغيان بر عليه حكومت قاجار برافراشت و « قلعه تل » مقر خود را در منطقه مالمير به عنوان مركز حكومت بختياری انتخاب كرد.
- در طول دوره حكومت سلسله های صفوی، ‌افشار، زنديه و قاجار عمده قشون سلاطين سلسله های مزبور از بختياری ها تشكيل می شد، به طوری كه علی قلی خان سردار اسعد فرزند حسين قلی خان اشاره دارد همواره صد نفر از سواران بختياری به رياست چند تن از خان زاده گان بختياری حفظ نظم تهران، حتی نگهبانی از دربار قاجار را بر عهده داشتند.
سران ايل بختياری در زمان حكومت قاجاراز قرب و منزلتی فراوان برخوردار بودند و برای خود تشكيلات و مقررات خاصی داشتند. حتی بعضی مواقع خان های ايل به عنوان عامل حكومتی تلقی می شدند. بختياري ها در طول تاريخ همواره در مناسبات سياسي ايران نقش مهم و تاثير گذاري را ايفا كرده اند. منطقه چهارمحال و بختياري در سال 1352 به عنوان يك استان مستقل درآمد و امروزه در برگيرنده شهرستان ها, شهرها و روستاهاي متعددي است.


مشخصات جغرافيايي
استان چهار محال و بختياری در قلمرو مركزی رشته كوه های زاگرس بين پيش كوه‎های داخلی و استان اصفهان استقرار يافته است. اين استان از شمال و شرق به استان اصفهان، از غرب به استان خوزستان و از جنوب به استان كهگيلويه و بوير احمد محدود است. استان چهار محال و بختياری بين 31 درجه و 14 دقيقه تا 32 درجه و 47 دقيقه ی پهنای شمالی و 59 درجه و 49 دقيقه تا 51 درجه و 24 دقيقه ی درازای خاوری قرار گرفته است. اين استان منطقه ای كوهستانی است كه نزديک به 80 درصد آن را كوه ها و تپه ها در برگرفته اند. امتداد كوه ها از شمال باختر به جنوب خاوری بوده و هر چه از باختر به طرف خاور نزديك تر می شويم از ميزان ارتفاعات و تراكم كوه ها كاسته شده و به دره های باز و دشت های نسبتا وسيع هم چون دشت لار (زار )، فرادبند، لردگان، كيار، گندمان، ميزدج ختم می شود. براساس آخرين تقسيمات كشوري؛ استان چهارمحال و بختياری 6 شهرستان دارد كه مشتمل بر شهر كرد، بروجن، لردگان، فارسان, كوهرنگ (چلگرد) و اردل است. بر اساس آخرين تقسيمات كشوري سال 1375 جمعيت اين منطقه حدود 763912 نفر بوده است. استان چهار محال و بختياری منطقه ای عشايری است. نوع زندگی، آداب و رسوم حاكم بر جامعه بختياری و ساخت و بافت روستاها مبين نظام های كهنه و نو عشايری درمنطقه است كه از جمله جاذبه هاي اجتماعي و فرهنگي اين منطقه به شمار مي آيند.