نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: روابط آزاد، خواستگاري از پسرها، ازدواج، حجاب و..... يک دنيا سوال

  1. #1
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    Smile روابط آزاد، خواستگاري از پسرها، ازدواج، حجاب و..... يک دنيا سوال

    جای مباحث اخلاقی روز در فضای دوستانه ما خالی بود (نظر بنده است البته).

    پس در این تایپیک به مرور زمان مسایل مختلفی را مطرح می کنیم و با کمک هم مشکلات فکری خود را حل می کنیم.

    همراه ما باشید، دلگرم میشویم.


    بحث اول:مردها لیاقت خواستگاری شدن را ندارند، چرا؟

    1. عدم شناخت لازم از ازدواج و تشكيل زندگى؛ با رسيدن پسر و دختر به سن بلوغ، احساس ازدواج و برقرار كردن رابطه عاطفى با جنس مخالف، در آنها به وجود

    مى‏آيد. اين احساس طبيعى و غريزى، اگر به دلايل محيطى، چون همجوارى و اختلاط و ارتباط پسر و دختر همراه باشد (مانند دانشگاه‏ها كه معمولا كلاس‏ها و

    محيطهاى آموزش مختلط است) و تقويت شود، گاه چنان شديد و غير قابل تحمل مى‏شود كه هر يك از طرفين را وادار مى‏كند تا زمينه گفت‏وگو و رابطه دوستانه را

    برقرار كنند و اين احساس را بهانه ازدواج و تشكيل زندگى مشترك قرار دهند. يقينا اگر در برخورد با اين احساس، دورانديشى، تفكر، رعايت قوانين و شئونات اخلاقى

    به ميدان نيايد و با اين مسئله صرفا احساسى برخورد شود - يعنى قبل از اين كه به طور رسمى پيمان ازدواج بسته شود، پيمان قلبى شكل بگيرد و هر يك عاشق

    هم شوند، بدون آن كه تناسب و نيز توافق خانواده‏ها حاصل باشد - مشكلاتى پيش مى‏آيد.


    2.تفاوت طبيعى پسر و دختر در مسئله ازدواج و نوع رابطه با جنس مخالف و عدم اطلاع جوانان ما از اين موضوع؛ دختر به طور طبيعى احساسى‏تر و عاطفى‏تر است

    و تشنه محبت و عشق است. به همين جهت، اگر به او اظهار دوستى و عشق شود، زود تحت تأثير قرار مى‏گيرد و سعى مى‏كند با تمام وجود خود را تسليم عشق

    كند؛ ولى عواطف پسر اين طور نيست. او بيشتر به منافع خود فكر مى‏كند و مانند دختر، خود را فراموش نمى‏كند.

    تفاوت ديگر بين آنها، اين است كه جهت و نوع عواطف دختر در برقرار كردن رابطه عاطفى، با پسر فرق مى‏كند و به قول شهيد مطهرى، «آفرينش، مرد را مظهر طلب

    و عشق و زن را مظهر محبوبيت و معشوقيت قرار داده است. احساسات مرد، نيازآميز و احساسات زن نازخيز است. احساسات مرد، طالبانه و احساسات زن

    مطلوبانه است».1 به همين دليل، مرد از التماس كردن به زن لذت مى‏برد و زن از اين كه مردى در عشق او بسوزد و شيفته او باشد، لذت مى‏برد و حتى در

    عشق‏هايى مثل ليلى و مجنون هم گفته شده كه مجنون بيشتر به عشق ليلى فكر مى‏كرد؛ نه به خود او و به همين خاطر، وقتى به او رسيد، احساسش فروكش

    كرد و با خود گفت: اى كاش به ليلى نرسيده بودم!


    .................................................. ........
    1. مرتضى مطهرى، مسئله حجاب، ص 135.


    انشاالله ادامه دارد......


  2. #2
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    ادامه بحث اول: مردها لیاقت خواستگاری شدن را ندارند، چرا؟


    [align=center]3. تسليم شكست‏ها و ناملايمات شدن؛ اولاً انسان از وقتى قدم به دنيا مى‏گذارد، دائما در حال تجربه است. شكست‏ها و

    سختى هاست كه او را مى‏سازد و به او درس مى‏دهد. اگر بنا باشد با چند بار زمين خوردن، كودك تسليم شود و ديگر سعى

    نكند راه رفتن را تمرين كند، هميشه بايد زمين‏گير باشد. ثانيا در زندگى مسائل زيادى وجود دارد كه همه آنها در يك درجه از

    اهميت نيستند. انسان انديشمند كسى است كه به هر چيزى به اندازه خودش بها بدهد. بنابراين، اگر بخواهيم به خاطر هر

    شكستى اميدمان را از زندگى و از رسيدن به هدف اصلى زندگى - كه همانا رسيدن به قله كمال و خودسازى و شكوفا

    كردن استعدادهاى انسانى و در يك كلمه بندگى خداست - از دست بدهيم و در گوشه‏اى نشسته، زانوى غم بغل كنيم،

    دچار خسارت و ضرر بزرگى شده‏ايم. اگر اين مطلب را بپذيريم كه زندگى دنيا محدود است و يك روز تولد و روز ديگر مرگ

    است و حداكثر 50 يا 60 سال عمر مفيد و دست آخر بايد سفر كرد و تن خاكى را به خاك سپرد و جان الهى را به آسمان برد،

    برايمان اين گونه مسائل، كوچك و حقير جلوه مى‏كند و آن وقت است كه ديگر چيزى ما را ناراحت نمى‏كند؛ مگر آن چيزى كه

    در رسيدن ما به آن هدف اصلى، يعنى كمال معنوى، مانع ايجاد كند.

    حال با توجه به اين سه نكته مهم، نتايج زير را مى‏توان به دست آورد:

    1. در انتخاب همسر و تصميم براى ازدواج، نبايد تسليم احساسات شد؛ بلكه بايد با تفكر و دورانديشى از يك طرف و با

    مشورت و همفكرى خانواده‏ها از طرف ديگر، اقدام كرد.

    2. در تشكيل زندگى و ازدواج، هر اظهار عشقى، حتى اگر هم واقعى و از ته قلب باشد، به معناى حرف آخر نيست و بلكه

    اظهار عشق، حرف اول است و حرف‏ها و مسائل ديگرى هم وجود دارد كه بايد آنها هم بيان و حل شوند.

    3. به علت تفاوتى كه پسر و دختر به طور طبيعى دارند، بهتر آن است كه خواستگارى و درخواست ازدواج، از طرف مرد

    باشد. اگر عكس اين مسئله اتفاق بيفتد، حيثيت و ارزش دختر از بين مى‏رود؛ گاهى اوقات هم دچار شك و ترديد مى‏شود و

    چه بسا موجب تنفر و دورى از از آن دختر مى‏شود؛

    جريانى كه از صدر اسلام نقل شده است، بايد بر ويژگى‏هاى فردى آن نيز توجه شود؛ مثلاً در يك مورد زنى كه از تنهايى

    مى‏ترسيد به رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏وآله، گفت: اگر همسر مناسبى مى‏شناسيد، به خواستگارى من بفرستد؛ زيرا

    شب‏ها در خانه احساس امنيت نمى‏كنم. در موارد استثنايى هم اگر دخترى بخواهد نظر پسرى را - كه براى خود بسيار

    مناسب مى‏بيند - جلب كند، بايد خيلى احتياط كند و به وسيله واسطه‏هايى مطمئن و فهميده، كارى كند كه آن پسر خود

    متمايل به دختر شود؛ نه اين كه حالت التماسى وگدايى پيدا كند؛ زيرا با اين كار، ارزش خود را از دست مى‏دهد؛


    انشاالله ادامه دارد....


    التماس دعا.

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •