نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: «» آداب بيرون آمدن از ماه مبارک رمضان «»

  1. #1
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    Smile «» آداب بيرون آمدن از ماه مبارک رمضان «»

    بسم الله الرحمن الرحیم
    [SIZE=2]


    آداب بیرون آمدن و وداع با میهمانی خـــدا



    مهم ترين آداب


    مهم ترينِ آدابِ بيرون آمدن از ميهمان سراى الهى در ماه رمضان ، در اين جا آشكار مى شود كه روزه دار به خويش بنگرد و در واپسين لحظه هاى اين ماه ،


    خود را ارزيابى كند كه تا چه اندازه به هدف اين ميهمانى الهى نزديك شده است؟
    آيا احساس مى كند كه به يك دگرگونى معنوى دست يافته است ،

    يا در همان نقطه اى مانده كه در آغاز ماه رمضان بوده است؟


    سيّد ابن طاووس رحمه الله ، در اين زمينه ، ضمن بيان اعمال روز آخر ماه رمضان ، مى گويد:


    و از آن جمله است: ارزيابى پرونده اعمالت از اوّل ماه تا آخرين روز آن و پيش از سپرى گشتن آن... .
    پس بنگرد كه هنگام ورود به ميهمان سراى الهى و حضور در پيشگاه او ، چگونه بوده است و معرفت هاى خويش را نسبت به خداوند متعال و پيامبرش
    و ويژگانِ درگاهش و نيز مهم ترين كارهايى را كه از تكاليف دنيوى و بزرگداشت هاى اخروى اوست ، ارزيابى كند .
    [ نيز بنگرد كه] آيا شناخت او نسبت به اينها و علاقه و اشتياق و روى آوردنش به اينها و نشاط و كشش او به سوى اينها افزوده شده است ،
    يا حال او در كوتاهى و تدبير ناشايست ، مثل آغاز ماه است؟ و همچنين آيا نسبت به تدبير الهى ، در همه كارهايش حالت «رضا» داشته است؟
    يا گاهى راضى بوده و گاهى از انتخاب خداوند در تدبير كارش ، ناخرسند بوده است؟
    و [ بنگرد] كه توكّلش بر خداى متعال چگونه بوده است؟ آيا نهايت آرامش و قرار به آستان مولاى خويش را داشته ، يا در تكيه كردن به خدا ،
    گاهى نيازمند تكيه كردن به غير خدا بوده و وابستگى هاى دنيايى اش را داشته است؟


    و [ بنگرد كه] سپردن كارها به سررشته دار كارش چگونه بوده و چگونه به آگاهى خداوند از رازهاى نهانش مراقبت داشته و در نهان و آشكارش ،

    چگونه با خداوند همدم بوده است؟ و نيز اطمينانش به وعده هاى خداى متعال و باورش به انجام گرفتن آن وعده ها چگونه بوده است؟
    نيز برگزيدن خداى متعال بر غير خدا به وسيله او چگونه بوده است؟

    و [ بنگرد كه] محبّتش به خداوند ، خواستش براى نزديك شدن به خداوند ، و كوششش در جلب رضاى خداوند چگونه بوده است؟

    و نيز اشتياقش به رها شدن از سراى آزمون و رسيدن به منزلگاه هاى ايمنى از جفا ، چه سان بوده است؟


    و [ بنگرد كه] آيا از انجام دادن تكليف ، احساس سنگينى مى كرده ، يا آن را از بزرگ ترين شرافت ها مى دانسته است؟ نيز نسبت به آنچه خداوند ،

    ناپسند دانسته (مثل: غيبت ، دروغ ، سخن چينى ، حسد ، رياست طلبى و هر چه او را از صاحب دنيا و آخرتش باز مى دارد) ، چه حالتى داشته
    و چگونه آنها را ناپسند مى شمرده است؟

    و جز اينها [را نيز بنگرد] ، از جمله ، بيمارى هاى دينى اى كه براى برخى از انسان ها، گاهى از اوقات ، پيش مى آيد ، چگونه براى بهبود هر يك از اين بيمارى ها

    خدا را سپاس گفته و براى اداى حقّ نعمت پروردگار متعال و خوبى و احسان او اقدام كرده است؟
    و بايد خوش حالى او از بهبود بيمارى هاى دينى ، مهم تر از بهبود بيمارى هاى بدنى باشد و شادمانى او كامل تر از شادى اش براى دست يافتن به ثروت
    درهم و دينار باشد تا نشان تصديقِ وجود تفاوت بين بهره ورى از دنياى ناپايدار و آخرت ماندگار باشد.

    مى گويم: پس اگر ديد كه چيزى از بيمارى ها و نيّت هاى بد او ، همچنان بر جاى مانده و درمان اين ماه با عبادتش ، سودى نكرده است ، پس بداند كه گناه ،


    از ناحيه خود اوست و بلا از سوى خودش است. پس ، در پيشگاه خداوند ـ كه مولاى اوست ـ بگريد و براى از بين بردن آن ، از رحمت خداوند ، مدد بخواهد .



    (1)



  2. #2
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    وداع با ماه مبارک رمضان



    وداع با ماه در آخرين جمعه آن

    فضائل الأشهر الثلاثة ـ به نقل از جابر بن عبد اللّدر آخرين جمعه ماه رمضان ، خدمت پيامبر خدا رسيدم. چون مرا ديد ، به من فرمود:

    «اى جابر! اين آخرين جمعه ماه رمضان است. با آن خداحافظى كن و بگو:

    خداوندا! آن را آخرين روزه دارىِ ما در اين ماه قرار مده ، و اگر چنين قرار دادى ، مرا آمرزيده قرار بده و محرومم مگردان! .

    هر كس چنين بگويد ، به يكى از دو نيكى مى رسد: يا به ماه رمضان آينده مى رسد ، يا به آمرزش و رحمت خدا نايل مى شود».



    وداع با ماه در آخرين شب آن

    الإقبال:بدان كه وقت وداع با ماه روزه را از يكى امامان عليهم السلام ، از كتابى كه در آن سؤال هاى گروهى از بزرگان اصحاب است ، روايت كرده ايم.
    امام عليه السلام پس از سؤال ، پاسخ را نگاشته است. عين لفظ آنچه يافته ايم ، اين است:

    «وداع با ماه رمضان ، كِى است؟ اصحاب ما اختلاف دارند. برخى گويند: در آخرين شب اين ماه است.
    و بعضى گويند: در آخرين روز آن ، آن گاه كه هلال شوّال ديده شود.

    پاسخ : « عمل در ماه رمضان ، در شب هاى آن است. وداع هم در آخرين شب آن است. پس اگر بيم دارد كه ماه كم باشد ، در دو شب ، وداع كند».


    __________________________________________________ _


    امام صادق عليه السلام:چون آخرين شب ماه رمضان شود ، بگو:


    «خداوندا! اين ماه رمضان كه در آن قرآن را نازل كرده اى ، سپرى شد . پروردگارا! به ذات بزرگوار تو پناه مى برم از اين كه سپيده اين شب بر من بدمد


    يا ماه رمضان به پايان رسد و تو را پيش من ،
    كيفر يا گناهى مانده باشد كه بخواهى مرا در روزى كه تو را ديدار مى كنم ، به سبب آن ، عذاب كنى».


    امام صادق عليه السلام:هر كس در شب آخر ماه رمضان ، با آن وداع كند و بگويد :


    «خداوندا! اين ماه را آخرين روزه دارىِ من در ماه رمضان قرار مده! پناه به تو مى برم از اين كه سپيده اين شب بدمد ، مگر آن كه مرا آمرزيده باشى» ،

    خداوند متعال پيش از صبح ، او را مى آمرزد و توفيق توبه به درگاهش به او روزى مى كند.




    سيره امام سجّاد در آخرين شب آن

    امام صادق عليه السلام:چون ماه رمضان وارد مى شد ، امام على بن الحسين عليهماالسلام غلام و كنيز خود را سرزنشی نمى كرد و اگر غلام و كنيز ،

    خطا و نافرمانى مى كردند ، پيش خود مى نوشت: «فلان غلام و فلان كنيز در فلان روز و فلان وقت ، گناه كرد» و او را تنبيه نمى كرد و تنبيه آنان را نگه مى داشت ،
    تا آن كه آخرين شب ماه رمضان مى شد. [ پس ،] همه را صدا مى كرد و دور خودش جمع مى نمود. سپس آن نوشته را بيرون مى آورد و مى فرمود:
    «فلانى! چنين و چنان كردى و من تو را تنبيه نكردم. آيا به ياد دارى؟».

    مى گفت: آرى ، اى پسر پيامبر خدا!


    تا آن كه به آخرين نفر مى رسيد و از همه اعتراف مى گرفت. سپس ميان آنان مى ايستاد و به آنان مى فرمود: «با صداى بلند بگوييد:


    اى على بن الحسين! خداوند ، همه كارهايت را زير نظر داشته است ، آن گونه كه تو كارهاى ما را زير نظر داشته اى. نزد او نوشته اى است كه به حق


    بر تو گواهى مى دهد و هيچ كار كوچك و بزرگى را كه كرده اى ، فروگذار نمى كند و همه را حسابرسى مى كند و هر كارى را كه كرده اى ، نزد او حاضر مى يابى ،


    همان گونه كه ما هر چه را كرده ايم، نزد تو حاضر يافتيم.
    پس ، عفو كن و درگذر ، همچنان كه تو از خداى بزرگ ، انتظار عفو دارى و دوست دارى كه آن فرمان روا

    از تو درگذرد. پس ، از ما درگذر تا او را بخشاينده بيابى كه او به تو مهربان و آمرزنده است و پروردگارت به كسى ستم نمى كند.


    همان گونه كه نزد تو نوشته اى است كه بر ضدّ ما به حق گواهى مى دهد و هر كار ريز و درشتى را كه انجام داده ايم ، بر شمرده است.


    پس ، اى على بن الحسين! به يادآور خوارى ايستادنت را در برابر پروردگارت ، آن داور دادگر كه به اندازه سنگينىِ خردلى به كسى ظلم نمى كند و


    آن را روز قيامت مى آورد و خداوند به عنوان حسابگر و گواه ، كافى است. پس ، عفو كن و در گذر تا خداى فرمان روا هم از تو در گذرد و ببخشايد؛


    چرا كه خودِ او مى فرمايد:
    « و بايد عفو كنند و گذشت نمايند. آيا دوست نداريد كه خداوندْ شما را بيامرزد؟» ».

    امام سجّاد عليه السلام اين سخنان را درباره خود بلند مى گفت و به آن غلامان تلقين مى كرد. آنان نيز همراه وى هم صدا مى شدند ،

    در حالى كه وى ميان آنان ايستاده بود و گريه و زارى مى كرد و مى گفت:

    «خدايا! ما را دستور داده اى كه از هر كه بر ما ستم كرده ، درگذريم. ما به خودمان ستم كرده ايم. ما از آن كه بر ما ستم كرده ، گذشتيم ،
    آن گونه كه تو فرمان دادى. پس ، تو هم از ما در گذر كه تو به بخشايش ، سزاوارتر از ما و فرمانبرانى. تو ما را فرمان دادى كه درخواست كننده اى را
    از درِ خود نرانيم. اينك ، ما به درگاه تو آمده ايم و سائلانى بينواييم و در آستان تو ، به خاك افتاده ايم و خواستار بخشش و احسان و عطاى توييم.
    پس با عطاى خود بر ما منّت بگذار و محروممان مكن ، كه تو بر اين ، از ما و فرمانبران ، سزاوارترى!


    خدايا! تو بزرگوارى ، پس مرا گرامى بدار ـ ؛ چون از خواهندگان درگاه تو ام ـ ، و احسان خويش را عطا مى كنى ، پس مرا هم به بهره مندان از احسانت بياميز ،

    اى بزرگوار!».

    سپس رو به آنان مى كرد و مى فرمود: «من شما را بخشيدم. آيا شما هم از من و از بدرفتارى من با خودتان درگذشتيد؟ من مالك بدى هستم.

    فرومايه و ستمگرم. برده مالكى هستم كه بزرگوار و بخشنده و دادگر و نيكوكار و اهل احسان است».

    مى گفتند: سرورا! از تو درگذشتيم. تو بدى نكرده اى!


    پس به آنان مى فرمود: «بگوييد: خدايا! از على بن الحسين درگذر ، آن گونه كه او از ما گذشت. او را از آتشْ آزاد كنْ ، آن گونه كه ما را از بردگى رهانيد».


    آنان نيز چنين مى گفتند .


    پس مى فرمود: «خدايا ، اى پروردگار جهانيان! اجابت كن. برويد ، شما را بخشودم و آزادتان كردم ، به اميد آن كه [ خداوند] از من درگذرد و آزادم كند».


    پس ، آنان را آزاد مى كرد.



    روز عيد فطر كه مى شد ، به آنان جايزه مى داد كه [آبروى] آنان را نگه دارد و از آنچه در دست مردم است ، بى نيازشان كند... .


    (2)

  3. #3
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2008/09/21
    سن
    40
    نوشته ها
    5,692

    پیش فرض

    « دعاى امام سجّاد در وداع با ماه مبارک رمضان »( خیلی زیباست ، حتما بخوانید )


    امام سجّاد عليه السلام:

    خداوندا! اى آن كه [ در برابر عطاهايت ،] چشمداشت پاداش ندارى ، و اى آن كه از بخششْ پشيمان نمى شوى ، و اى آن كه بنده ات را برابر كرده اش

    پاداش نمى دهى [ و بيشتر مى دهى]! نعمت بخشى تو آغازگرانه است و بخشايشت ، از روى تفضّل و احسان. كيفر تو عدالت است و داورى ات بهترين.

    اگر عطا كنى ، آن را به منّت نمى آميزى و اگر محروم كنى ، ندادنت از روى تجاوز نيست. هر كه سپاست گويد ، پاداشش مى دهى ،

    در حالى كه شكرگزارى او نيز با الهام توست و هر كه ستايشت كند ، جزايش مى دهى ، با اين كه تو او را آموخته اى كه ستايشت كند.

    بر گناه كسى پرده مى افكنى كه اگر مى خواستى ، رسوايش مى كردى و بر كسى بخشش مى كنى كه اگر مى خواستى ، محرومش مى ساختى ،

    در حالى كه هر دو از سوى تو شايسته رسوا ساختن و محروم كردن اند ، جز آن كه تو كارهايت را بر تفضّل بنا نهاده اى و قدرتت را بر گذشتْ جارى ساخته اى.

    با هر كه نافرمانى ات كند ، با بردبارى برخورد كرده اى و هر كه را قصد ستم بر خويشتن كند ، با بردبارى ات مهلت داده اى تا باز گردد.

    و از كيفرشان چشم مى پوشى تا توبه كنند ، تا هر كس از آنان كه هلاك مى شود ، با خواسته تو نباشد و هر كه بدبخت مى شود ، با نعمت تو شقاوت نيابد ،

    مگر پس از عذرآورى طولانى و تمام شدن حجّت بر وى. اين ، از بزرگوارى بخشايش توست ، اى كريم ، و احسانى از مهربانى توست ، اى بردبار!

    تويى آن كه براى بندگانت درى به سوى بخشايشت گشوده و نام آن را «
    توبه » گذاشته اى و بر آن در ، راهنمايى از وحى خود گمارده اى تا آن را گم نكنند

    و فرموده اى ـ اى كه نامت خجسته است ـ : «
    به درگاه خدا توبه اى راستين كنيد. باشد كه پروردگارتان خطاهايتان را بپوشاند و شما را وارد بهشت هايى كند

    كه از زير درختانش نهرها جارى اند ، در روزى كه خداوند ، پيامبر و مؤمنانِ همراهش را خوار نمى سازد. نورشان پيشاپيش آنان و از سمت راستشان جلو مى رود.

    مى گويند: پروردگارا! نور ما را براى ما كامل كن و ما را بيامرز! همانا تو بر هر چيز ، توانايى
    » .

    پس ، آن كه پس از گشوده شدن اين در و با وجود راهنما ، از ورود به اين خانه غافل شود ، چه عذر و بهانه اى دارد؟


    تويى آن كه بهاى معامله با بندگانت را به سود آنان افزوده اى تا در اين داد و ستد با تو ، به آنان سود برسانى و در ورود به آستان تو كاميابشان كنى و از تو افزون يابند.

    تو خود فرموده اى ـ اى كه نامت خجسته و ذاتت والاست ـ :

    « هر كس كار نيك انجام دهد ، پاداش او ده برابر است و هر كه كار بد كند ، جز همانند آن ، كيفر نيابد»


    و فرموده اى:
    « مَثَل آنان كه در راه خدا دارايىِ خود را انفاق مى كنند ، همچون مَثَل دانه اى است كه هفت خوشه برآورد و در هر خوشه ، صد دانه باشد

    و خداوند براى هر كه بخواهد ، چند برابر مى كند» و فرموده اى: « كيست كه به خداوند ، وام نيكو دهد تا خداوند هم آن را چند برابر بيشتر بيفزايد؟»


    و آياتى از اين گونه كه در قرآن درباره چند برابر شدن پاداش حسنات نازل كرده اى.

    تويى آن كه با سخنان غيبى ات ، آنان را راهنمايى كرده اى و به آنچه بهره ايشان در آن است ، تشويق نموده اى؛ بر چيزى كه اگر از آنان مى پوشاندى ،

    ديدگانشان آن را در نمى يافت و گوش هايشان آن را درك نمى كرد و خيال هايشان به آن نمى رسيد. و فرموده اى :

    « مرا ياد كنيد تا يادتان كنم و مرا سپاس گوييد و ناسپاسى ام نكنيد »


    و فرموده اى: « اگر سپاس گوييد ، بر شما مى افزايم و اگر ناسپاسى كنيد ، عذاب من سخت است»

    و فرموده اى: « مرا بخوانيد تا پاسختان گويم. همانا آنان كه از پرستش من سركشى كنند ، زود است كه با خوارى وارد دوزخ شوند».

    نيايش به درگاهت را پرستش ، و ترك آن را كبرورزى ناميده اى و بر ترك دعا وعده ورود ذليلانه به دوزخ داده اى. پس ، تو را به نعمتت ياد كردند

    و با احسانت سپاس گفتند و به فرمانت دعايت كردند و براى رسيدن به پاداش افزونت برايت صدقه دادند ، كه در اين كارها رهايى شان از خشم تو

    و رسيدن به رضاى تو بود.

    اگر آفريده اى آفريده ديگر را از سوى خود ، آن گونه كه تو بندگانت را از سوى خود راهنمايى كرده اى ، راهنمايى مى كرد ، او را به نيكوكارى و احسان

    وصف مى كردند و به هر زبانى ستوده بود. پس ، تو را ستايش ، تا آن جا كه راهى براى ستايشت يافت شود و واژه اى براى ستودنت مانده باشد

    و معنايى كه لفظ ، به آن روى آورد.

    اى آن كه با نيكى و تفضّل بر بندگانش و غرقه كردن آنان در درياى احسان و بزرگوارى اش ، ستودۀ بندگانش گشته است! چه آشكار است نعمت تو ميان ما

    و چه سرشار است احسان تو بر ما و چه ويژه است نيكى تو براى ما. ما را به دين برگزيدۀ خودت و آيين پسنديده خويش و راهى كه هموار ساختى ،

    رهنمون گشتى و براى راهى كه ما را مقرَّب تو سازد و به كرامتت برساند ، بينايمان ساختى.


    خداوندا! تو از جمله آن وظايفِ برگزيده و واجبات ويژه خويش ، ماه رمضان را قرار دادى ؛ ماهى كه آن را از ماه هاى ديگر ويژه ساختى و در ميان همه زمان ها

    و روزگاران ، آن را برگزيدى و بر همه اوقات سال ، آن را برتر ساختى ، با قرآن و نورى كه در آن فرو فرستادى و ايمانى كه در آن افزودى و روزه اى كه در آن

    واجب كردى و عبادت و نمازى كه بر آن تشويق فرمودى و شب قدرى را (كه بهتر از هزار ماه است) در آن بزرگ داشتى.

    سپس ما را به وسيله آن بر امّت هاى ديگر و بر آيين هاى ديگر ، با فضل آن برگزيدى. از اين رو ، روزش را به فرمانت روزه داشتيم و شبش را به يارى ات

    به عبادت برخاستيم ، در حالى كه با اين روزه دارى و عبادتش ، خود را در معرض رحمتى قرار داديم كه برايمان فراهم آوردى و سببى يافتيم تا به پاداشت برسيم.

    تويى كه بر هر چه در اين ماه از آستانت بجويند ، توانايى و به هر چه از احسانت از تو بخواهند ، بخشنده اى و به هر كه خواستار نزديكى به تو باشد ، نزديكى.

    اين ماه ، در ميان ما ، ستوده مانْد و با ما به نيكى همنشينى كرد و برترين سودهاى جهانيان را به ما رساند ، و چون وقتش پايان يافت و مدّتش سر آمد

    و شمارَش به آخر رسيد ، از ما جدا شد. اينك از آن خداحافظى مى كنيم ، همچون خداحافظى با كسى كه فراقش بر ما سخت است و رخت بر بستن آن ما را

    اندوهگين و وحشت زده مى كند و عهدى نگه داشتنى و احترامى مراعات كردنى و حقّى اداشدنى بر دوش ما مى نهد. پس ، اين گونه مى گوييم:

    بدرود ، اى برترين ماه خدا و اى عيد اولياى خدا!
    بدرود ، اى گرامى ترين اوقات همراه و اى بهترين ماه در ميان روزها و ساعت ها!
    بدرود ، اى ماهى كه آرزوها در آن ، نزديك و سفره عمل ها در آن ، گشوده شد!
    بدرود ، اى همنشينى كه تا بود ، ارزشمند بود و چون از دست مى رود ، فقدانش غمبار است ، و اى اميدگاهى كه هجرانش دردآور است!
    بدرود ، اى همدمى كه چون آمدى ، مايه الفت گشتى و شاد كردى و چون سپرى شدى ، ما را به دردِ فراق نشاندى!
    بدرود ، اى همسايه اى كه با بودنت دل ها رقّت مى يافت و گناهان كم مى شد!
    بدرود ، اى ياورى كه ما را در غلبه بر شيطان يارى كردى ، و اى همنشينى كه راه هاى نيكى را هموار ساختى!

    بدرود ، كه در تو آزادشدگان خدا [ از آتشْ] چه بسيار بودند و چه خوش بخت اند آنان كه حرمت تو را به خاطر تو نگه داشتند!
    بدرود ، كه چه آمرزنده گناهان و پوشاننده انواع عيب ها بودى!
    بدرود ، كه بر خطاكاران چه درازمدّت بودى و در سينه هاى مؤمنان چه شُكوهى داشتى!
    بدرود ، اى ماهى كه روزها [ در ارزش] به پاى تو نمى رسند!
    بدرود ، اى ماهى كه از هر امرى ، ايمن بودى!
    بدرود ، كه نه همنشينى با تو ، ناخوشايند بود و نه همدمى با تو ، ناپسند.
    بدرود ، آن گونه كه چون آمدى ، بركات آوردى و گناهان را از ما شستى.

    بدرود ، كه خداحافظى با تو ، نه از روى خستگى بود و نه ترك روزه ، از روى ناراحتى.
    بدرود ، كه پيش از فرا رسيدنت تو را طلبيديم و پيش از پايان يافتنت بر تو اندوهگين شديم.

    بدرود ، كه چه بسا بدى كه به خاطر تو از ما برطرف شد ، و چه بسا خيرى كه به سبب تو به ما رسيد.
    بدرود ، از تو و از شب قدر كه بهتر از هزار ماه است.

    بدرود ، كه ديروز چه خواهانت بوديم و فردا چه شوقى به تو خواهيم داشت .
    بدرود ، از تو و از فضيلت تو كه از آن محروم شديم و از بركات گذشته كه از ما گرفته شد.


    خداوندا! ما اهل اين ماهيم كه به سبب آن ، شرافتمان دادى و با احسانت ، براى آن ، توفيقمان بخشيدى ، آن گاه كه شقاوتمندان ، زمانش را نشناختند

    و به سبب شقاوتشان از فضيلتش محروم شدند. تو صاحب معرفت آن هستى كه آن را به ما بخشيدى و به سنّت آن رهنمونمان گشتى؛

    ما نيز با توفيق تو ، هر چند با تقصير ، به روزى دارى و عبادت آن پرداختيم و اندكى از حقّ بسيارِ آن را ادا كرديم.

    خداوندا! ستايشْ تو راست ، با اقرارى كه به بدكارىِ خود داريم و اعترافى كه به تباهسازى آن مى كنيم. در آستان تو ، از عمق دل هايمان پشيمانيم و
    صادقانه زبان به پوزش گشوده ايم. پس با همه كوتاهى ها، بر آنچه در اين ماه به ما رسيده است ، پاداشمان ده؛ پاداشى كه با آن به احسان مورد رغبت در اين ماه ، دست يابيم و آن را عوض ذخيره هاى گوناگونى كه مورد اشتياق است ، قرار دهيم؛ و عذرپذيرى خود را بر كوتاهى ما در اداى حقّت حتمى گردان و عمرهاى ما را تا ماه رمضان آينده طولانى گردان و چون ما را به آن رساندى ، به عبادتى كه شايسته توست ، يارى مان كن و به انجام دادن طاعتى در خور عظمتت توفيقمان بده و آن چنان ما را به كار شايسته بگمار كه اداى حقّ تو در اين دو ماه (رمضان امسال و آينده) از ماه هاى روزگار ، باشد.


    خداوندا! در اين ماه ، به هر لغزش و گناهى كه نزديك شديم ، يا به هر گناهى كه در افتاديم و هر خطايى را كه به عمد يا اشتباه مرتكب شديم و بر خويش ستم كرديم ، يا هر حرمتى را كه از ديگرى شكستيم [ ، با اين همه] ـ خدايا ـ بر محمّد و خاندان او درود فرست و با پوشش خود ، ما را بپوشان و با عفو خويش از ما در گذر و ما را در برابر ديدگان شماتت كنندگان قرار مده و زبان هاى طغيان گران را بر ما مگشاى و ما را به كارى بگمار كه مايه ريزش گناهان و جبران زشتكارى هايمان در اين ماه باشد ، به حقّ آن مهربانى ات كه بى پايان است و آن احسانت كه نمى كاهد!

    خداوندا! بر محمّد و خاندان او درود فرست و مصيبت ما را بر [ فقدان] اين ماه ، جبران كن ، و عيد ما و افطار ما را بر ما مبارك گردان و آن را از بهترين روزهاى گذشته ما قرار بده؛ روزهايى كه عفو تو را جلب كننده تر و گناه ما را محوكننده تر باشد ، و گناهان نهان و آشكار ما را بيامرز!


    خداوندا! با سپرى شدن اين ماه ، ما را از گناهانمان بيرون آر و با خروج اين ماه ، ما را از بدى هايمان بيرون كن و ما را از كامياب ترين و
    بهره مندترين مردم در اين ماه ، قرار بده!


    خداوندا! هر كس كه حقّ اين ماه را به طور شايسته رعايت كرد و حرمتش را آن گونه كه بايد ، نگه داشت و حدود آن را به نحو شايسته انجام داد و در آن از گناهان به نحو شايسته پرهيز كرد ، يا به سوى تو با كارى كه رضاى تو را فراهم مى آورد ، تقرّب جست و رحمتت را بر خويش معطوف داشت ، ما را نيز چون او از خزانه جودت عطا كن و از فضل خويش چندين برابر او به ما ببخش؛ چرا كه از فضل تو نمى كاهد و گنجينه هايت كاسته نمى شود ـ بلكه افزوده مى گردد ـ و سرچشمه هاى احسانت پايان نمى پذيرد؛ و عطاى تو ، عطاى گواراست.

    خداوندا! بر محمّد و خاندانش درود فرست و تا قيامت براى ما ، مثل پاداش هاى روزه داران و عبادت كنندگانِ در اين ماه را بنويس!


    خداوندا! در اين روز عيد فطر كه آن را براى مؤمنان ، عيد و مايه سُرور و براى پيروان آيين خود ، مايه همايش و اجتماع قرار داده اى ، از هر گناهى كه مرتكب شده ايم يا [ هر] بدى كه انجام داده ايم يا [ هر] فكر بدى كه در دل داشته ايم، به درگاهت توبه مى كنيم؛ توبه كسى كه در دل ، قصد گناه دوباره ندارد و پس از توبه ، به خطا روى نمى آورد ، توبه اى راستين و خالص از شك و شبهه. پس ، اين توبه را از ما بپذير و از ما خرسند باش و ما را بر اين ، استوار بدار!

    خداوندا! بيم از كيفر وعده داده شده و شوق به پاداش وعده داده شده را روزىِ ما كن تا لذّت آنچه تو را به آن مى خوانيم و رنج آنچه را از آن به تو پناه مى بريم ، دريابيم. ما را در پيشگاه خود ، از توبه كنندگانى قرار بده كه محبّت خويش را برايشان حتمى ساخته اى و طاعت دوباره را از آنان پذيرفته اى ، اى دادگرترينِ دادگران!

    خداوندا! از پدران و مادران و همه هم كيشان ما ، از گذشتگان و آيندگانشان تا روزِ قيامت در گذر!


    خداوندا! بر پيامبرمان محمّد و خاندانش درود فرست ، آن گونه كه بر فرشتگان مقرَّب خود درود فرستادى؛ و بر او و خاندانش درود فرست ، آن گونه كه بر پيامبران فرستاده ات درود فرستادى؛ و بر او و خاندانش درود فرست ، آن گونه كه بر بندگان صالح خود درود فرستادى و برتر از آن ـ اى پروردگار جهانيان ـ ، درودى كه بركتش و سودش به ما برسد و دعاى ما براى آن مستجاب شود! همانا تو بزرگوارترين كسى هستى كه به او رغبت آرند و كارسازترين كسى كه بر او توكّل كنند و بخشنده ترين كسى كه از فضل او بخواهند و تو بر هر چيز ، توانايى ...



    -------------------------------------------------------------------
    دعای 45 ام کتاب شریف صحیفه سجادیه .

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •