پوشش انبوه جنگلي كه تا چند قرن قبل سرسبزي آن از دامنه‌هاي سبلان تا منتهي‌اليه شمال‌غربي چين‌خوردگي‌هاي البرز امتداد يافته بود، در عصر حاضر فقط به بخش كوچكي از استان اردبيل محدود شده است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري جمهوري اسلامي ساكنان شهرك‌ها ، خيابان‌ها و محلات حاشيه اردبيل كه در دهه‌هاي اخير احداث شده‌اند شايد به سختي باور كنند كه منزل مسكوني و يا مغازه آنان روي زمين‌هايي بنا شده‌اند كه زماني بخشي از اين جنگل‌ها بوده‌اند.
اما كتاب‌ها و منابع تاريخي، گفته‌هاي كارشناسان و دقت در بعضي از اشعار و داستان‌هاي كوتاه محلي كه سينه به سينه طي ساليان متمادي به نسل امروزي انتقال يافته‌اند اين موضوع را تاييد مي‌كند كه مكان‌هاي مزبور زماني جنگلي انبوه بوده‌اند.
گونه‌هاي درختان مناطق مسكوني، روستاها و كوه‌هاي مرتفع را چنان در برگرفته بوده‌اند كه در بعضي جاها ارتباط دو نقطه از طريق كوره‌راهي كه به لحاظ انبوه درخت چون تونل‌هاي تاريكي به‌نظر مي‌رسيد، برقرار مي‌شده است.
شادروان ، بابا صفري ، در كتاب اردبيل در گذرگاه تاريخ ، به نقل از كتاب معجم‌البلدان ياقوت حموي آورده است جنگل‌هاي اردبيل تا نزديكي شهر گسترش يافته و چون دشمنان از گذرگاه‌ها و باتلاق‌هاي آن‌ها آگاه نبوده‌اند در هجوم‌هاي تاريخي پناهگاه امني براي مردم به شمار مي‌آمدند.
همچنين بخشي از يك قصه كوتاه كه از ادبيات عاميانه محلي سرچشمه گرفته است به جايي مي‌رسد كه در آن مي‌گويد " كليد دوه بويونيندا ، دوه گيلان يولوندا ، گيلان يولي سر به سر ، ايچينده ميمون گزه‌ر " كه ترجمه آن به فارسي نزديك به اين مضمون است " كليد در گردن شتر ، شتر در راه گيلان، در داخل سراسر راه گيلان ميمون گشت و گذار مي‌كند."
اين قصه شعر گونه كه قرن‌ها قبل در اردبيل سروده شده است اين مطلب را كه راه اردبيل به گيلان كه پس از گذر از پيچ و خم‌هاي گردنه حيران به آستارا متصل مي‌شود در آن زمان پوشيده از جنگل‌هاي انبوه بوده و در داخل آن‌ها ميمون وجود داشته است.
به‌گفته كارشناسان اكنون در هيچ نقطه ازجنگل‌هاي شمال ايران ميمون مشاهده نمي‌شود و نسل اين حيوان در اين مناطق بطور كلي از بين رفته است.
جنگل‌هاي اردبيل در زمان حاضر تا فاصله ‪ ۲۵‬كيلومتري شرق اين شهر عقب نشيني كرده و به‌صورت تنگ كه گونه غالب آن درخت فندق است مشاهده مي‌شوند.
پوشش جنگلي علاوه بر تعديل آب و هوا و طراوت بخشي به طبيعت منطقه براي مردم فوايد ديگري از جمله در تامين سوخت داشته است.
بهره‌برداري بي‌رويه علت اصلي نابودي جنگل‌ها مي‌باشد و چون اين منابع خاصيت تجديد شوندگي دارند در صورت استفاده اصولي يعني ايجاد تناسب بين درختان قطع شده با ميزان توليد درخت در جنگل ، از بين نخواهند رفت.
قاچاق چوب در زمان‌هاي قديم به لحاظ بالا بودن ميزان مصرف سوخت‌هاي هيزمي به بهره‌برداري‌هاي بي‌رويه و در نتيجه نابودي جنگل‌هاي اردبيل دامن زده است.
اينك كه سوخت‌هاي فسيلي جايگزين سوخت‌هاي هيزمي و تيرآهن وپروفيل جايگزين الوار و تيرهاي چوبي شده‌اند، جنگل‌ها به‌نحو ديگري كه حاصل زندگي امروزي هستند تهديد شده و از بين مي‌روند.
سال‌خوردگان اردبيلي مي‌گويند: در زمان قديم استفاده مردم منطقه از جنگل به‌منظور تهيه سوخت هيزمي براي زمستان‌هاي سرد اردبيل بود.
به‌گفته آنان ، با تبر درختان را مي‌انداختند و تنه آن‌ها را به‌صورت هيزم و شاخه‌ها را به شكل زغال در آورده براي فروش عرضه مي‌كردند و در پاره‌اي از موارد درختان تنومند براي تهيه الوار و تيرهاي چوبي در ساخت و ساز منازل مورد استفاده قرار مي‌گرفتند.
به‌واسطه استفاده نادرست و بي‌رويه از اين منابع و كم توجهي مردم به اين موضوع كه با انداختن هر درخت تنومند مي‌توان نهالي جايگزين آن كرد ، به مرور پوشش سبز جنگلي منطقه جاي خود را به زمين‌هاي عريان داده است.
كارشناسان مي‌گويند كه درختان جنگلي موجود در اين استان نمونه‌هايي از گونه‌هايي هستند كه حدود ‪ ۲۰۰‬سال قبل به‌صورت انبوه درمنطقه وجود داشته‌اند.
تعدادي از اين گونه‌ها شامل راش ، ممرز ، بلوط ، افرا و ساير گونه‌هاي ناخالص از قبيل ازگيل ، وليك و خانواده نسترن‌ها بيانگر آن است كه در آن زمان به‌شكل انبوه منطقه را پوشش داده بوده‌اند.
به‌گفته آنان چون داخل جنگل‌ها در تابستان خنك و در زمستان گرم است وجود پوشش انبوه جنگلي يكي از علل اعتدال آب و هواي اردبيل در محدوده ميكرو كليما در آن زمان‌ها بوده است.
آتش سوزي از حوادثي است كه به‌ويژه در چند سال اخير مناطق وسيعي از جنگل هاي استان اردبيل را در مدت كوتاهي به خاكستر تبديل مي‌كند.
در اين استان آتش سوزي جنگل‌ها اغلب براثر بي‌احتياطي چوپانان ، كشاورزان و گردشگران به‌ويژه هنگام خشكي هوا و وزش باد روي مي‌دهد.
مسوولان و كارشناسان خودداري از انداختن ته سيگار و مواد مشتعل به داخل جنگل‌ها ، خودداري از روشن كردن آتش در جوار درختان و علوفه‌ها و خاموش كردن كامل آتش پس از استفاده از آن را براي پيشگيري از سوختن جنگل‌ها توصيه مي‌كنند.
در زمان حاضر شاخص‌ترين گونه جنگلي موجود در اردبيل درخت فندق است كه از بخش شرقي اين استان شروع و پس‌از گذر از نزديكي كوه‌هاي قفقاز و استانبول تركيه در مرز كشور روماني متوقف مي‌شود.
اين گونه جنگلي كه پنج هزار هكتار از زمين‌هاي استان اردبيل را پوشش داده است از پديده‌هاي نادر جنگلي در دنيا مي‌باشد.
با طرح‌هاي اجرا شده در چند سال اخير گونه‌هايي از درختان جنگلي از جمله راش ، ممرز ، بلوط و افرا و گونه‌هاي غير تجاري شامل ازگيل ، وليك ، گلابي وحشي و بعضي از خانواده گل سرخيان در استان اردبيل حفظ شده‌اند.
همچنين در منطقه خلخال دو گونه نادر موسوم به ارس و بنه يا چاتلان‌قوش كه در چند سال اخير در خطر نابودي قرار داشتند با اجراي قرق احيا شده‌اند.
در دامنه‌هاي سبلان به شكل پراكنده جنگل‌هايي با گونه‌هاي زبان گنجشك ، بلوط ، ممرز ، وليك و خانواده نسترن وجود دارند كه از آن‌جمله مي‌توان به مناطق پاشا بيگلو و قينرجه اشاره كرد.
مدير كل منابع طبيعي اردبيل مي‌گويد : منابع طبيعي و جنگل‌ها نقش مهمي در توسعه پايدار اين استان دارند و مردم بايد بيش از پيش به موضوع حفاظت از اين منابع خدادادي توجه كنند.
رحيم فرزانه ، در گفت و گو با خبرنگار ايرنا افزود : بذر كاري ، توسعه جنگل، حصاركشي، ايجاد كمربند و پاسگاه‌هاي حفاظتي و تشكيل مديريت پيشگيري از آتش سوزي از اقدامات اساسي اداره كل منابع طبيعي اردبيل براي حفاظت از مراتع و جنگل‌ها در اين استان مي‌باشند.
او گفت : همچنين دو ميليون اصله نهال و درختچه زينتي در استان اردبيل غرس شده است.
استان اردبيل كه در سرزميني به شكل فلات واقع شده است از جانب شمال به سرزمين جلگه‌اي كرانه‌هاي رود ارس ، از غرب به كوه سبلان ، از جنوب به ارتفاعات استان زنجان و از شرق با شيب بسيار تندي به جلگه گيلان در كناره هاي درياي خزر منتهي مي‌شود و سالانه بطور ميانگين ‪ ۴۰۰‬ميلي‌متر بارندگي دارد.
اين استان داراي يك ميليون و ‪ ۱۵۰‬هزار هكتار مرتع و ‪ ۳۷‬هزار هكتار جنگل است.