صفحه 12 از 555 نخستنخست 123456789101112131415161718192021222324252627282930313262112162512 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 111 تا 120 , از مجموع 5547

موضوع: ♥●•٠·˙بــــهترین اشعارونثـــــــرهای عاشقانه♥●•٠·˙

  1. #111
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2011/08/09
    محل سکونت
    ♥بــیرجند♥
    نوشته ها
    6,287
    سپاس ها
    955
    سپاس شده 2,042 در 1,357 پست
    نوشته های وبلاگ
    34

    پیش فرض

    توی تنهايی سردش ، سر به زانو ، تـوی دستش



    شاخه ی پژمرده ای هست که ساکت شده قلبش



    غصه ی یه درد کهنه ، که از اون گل به جا مونده



    می خونه بـــا قلب پــاکش که چرا تنها مونده



    زيرِ لب شعری می خونه ، شعری از جنونه گريه



    ساکت و سرد و پر نجابت ، بازم از غصه می خونه


  2. #112
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2011/08/09
    محل سکونت
    ♥بــیرجند♥
    نوشته ها
    6,287
    سپاس ها
    955
    سپاس شده 2,042 در 1,357 پست
    نوشته های وبلاگ
    34

    پیش فرض

    امشب به چشمک ستارگان که از اعماق آسمان نثارم می کنند می نگرم

    اما هیچ اثری از عشق در چشمک نورانی آنان نمی یابم

    امشب دلم گرفته است و حتی درخشش ماه هم نمی تواند مرهمی برای قلب شکسته ام باشد

    امشب سیاهی آسمان با سیاهی چشمانم یکی شده است و

    قطرات باران که نرم نرمک بر بام گونه هایم می بارند و مرگ عشق را یاد آور می شوند

    امشب بوسه ستارگان بر لبان معشوق دردی از عشق نمی کاهد

    نمی دانم چرا امشب هوا بوی مرگ می دهد

    نمی دانم چرا امشب نسیم عشق را بر گونه هایم حس نمی کنم

    امشب از عشق خالیست و من هنوز نمناکی گونه هایم را احساس می کنم

    واین بار گریه آسمان هم با من همراه شده است و

    صدای باریدن آن بر گونه های زمین به صراحت به گوش می رسد

    من و باران و شب و آسمان یکی شده ایم و

    همگی به حال عشق و سوگند های شکسته شده عاشقان به قداست عشق می گرییم و

    امشب صدای گریه من و آسمان در طبیعت طنین انداز شده است و

    سکوتی که مرگ عشق حاکم کرده است می شکند



    من گریه خواهم کرد


    به وسعت تمام چشمه های گرم زندگی


    به وسعت تمام چشمه های سرد خاموش


    من گریه خواهم کرد


    به وسعت عمر یک چشم


    به وسعت نگاه طولانی یک عاشق


    من گریه خواهم کرد


    به وسعت تمام دریا های بی اب


    به وسعت تمام زندگی های نا تمام


    آیا جائی هست که با ریخته شدن اشکهای من لبریز نشود؟


    آیا کسی هست که با اشکهایم دلتنگی هایم را بفهمد؟


    آه ای خدای من!


    آیا دل من نیز گریه کردن را فراموش خواهد کرد؟


    آیا گریه نیز از من دوری خواهد گزید؟


    افسوس که نمی دانم.....


    و باز گریه و گریه و..........


  3. #113
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2011/08/09
    محل سکونت
    ♥بــیرجند♥
    نوشته ها
    6,287
    سپاس ها
    955
    سپاس شده 2,042 در 1,357 پست
    نوشته های وبلاگ
    34

    پیش فرض

    اگه اشک ریختن در فراغش گناهه .....

    اگه بغض کردن وقت رفتنش گناهه......

    اگه احساس تنهائی کردن توی بی کسی ها گناهه.....

    پس روی قبرم بنویسید...

    گناهکارترین آدم روی زمینم.



    آبی تر از آنیم که بی رنگ بمیریم

    از شیشه نبودیم که با سنگ بمیریم

    تقصیر کسی نیست که اینگونه غریبیم

    شاید که خدا خواست که دلتنگ بمیری


  4. #114
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2011/08/09
    محل سکونت
    ♥بــیرجند♥
    نوشته ها
    6,287
    سپاس ها
    955
    سپاس شده 2,042 در 1,357 پست
    نوشته های وبلاگ
    34

    پیش فرض

    چشمان بارانی ات مرا ندید فقط گریست
    ندید که من چه بیتابانه منتظرم تا اشک بر چشمانت را پاک کنم و سر فرود اورم بر پای اینهمه زیبائی
    دلتنگی هایت را میدیدم و باور نداشتم غمت شاید من باشم
    زیبای من کاش بجای انکه اشک بریزی لحظه ای چشم بر چشمانم میدوختی و شور عشق را میدیدی
    من از تو تنهاتر بودم چون میپنداشتم تلخی لبخندهایت را نمیتوانم نصیب شوم
    ای مهربانترین ایت مشق عشق
    بگذار بار دیگر دست در دستت دهم وغرق بوسه ات کنم
    دیگر اشک مریز
    بی تو من تنهاترین تنهایم


  5. #115
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2011/08/09
    محل سکونت
    ♥بــیرجند♥
    نوشته ها
    6,287
    سپاس ها
    955
    سپاس شده 2,042 در 1,357 پست
    نوشته های وبلاگ
    34

    پیش فرض

    گل گلدون من شکسته در باد

    تو بیا تا دلم نکرده فریاد

    گل شب بو دیگه شب بو نمی ده

    کی گل شب بو رو از شاخه چیده

    گوشه ی آسمون پر رنگین کمون

    من مث تاریکی تو مثل مهتاب

    اگه باد از سر زلف تو نگذره

    من میرم گم میشم تو جنگل خواب

    گل گلدون من ماه ایوون من

    از تو تنها شدم چون ماهی از آب

    گل هر آرزو رفته از رنگ و بو

    من شدم رودخونه دلم یه مرداب

    آسمون آبی میشه اما گل خورشید

    رو شاخه های بید دلش می گیره

    دره مهتابی میشه اما گل مهتاب

    از برکه های خواب بالا نمیره

    تو که دست تکون میدی

    به ستاره جون میدی

    میشکفه گل از گل باغ

    وقتی چشمات هم میاد

    دو ستاره کم میاد

    می سوزه شقایق از داغ

  6. #116
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2011/08/09
    محل سکونت
    ♥بــیرجند♥
    نوشته ها
    6,287
    سپاس ها
    955
    سپاس شده 2,042 در 1,357 پست
    نوشته های وبلاگ
    34

    پیش فرض

    شبی سرد است و من تنها
    به کنجی خلوت و تاریک
    به دور از چشم انسانهای دور از خواب
    پریشان و خموش نشسته ام اما
    دلم فریادها دارد
    چراغ ماه می سوزد
    ولی ابر
    کشیده پرده ای تاریک بین ما
    ومن دیوانه وار اکنون
    نگاه خسته ام با تو سخن از درد می گویم

  7. #117
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2011/08/09
    محل سکونت
    ♥بــیرجند♥
    نوشته ها
    6,287
    سپاس ها
    955
    سپاس شده 2,042 در 1,357 پست
    نوشته های وبلاگ
    34

    پیش فرض

    روزگاریست که از غیبت ما میگذرد

    شعر می آید و از غفلت ما میگذرد

    می رسد تا که تاکه مگر شعله شود در رگ وباز

    سرد از دامنه ی رخوت ما میگذرد

    شعر می آید و می بیندمان مرده دلیم

    ذکر اخلاصی و از تربیت ما میگذرد

    سود می جوید از این غفلت ویک مشت دروغ

    جای شعر است که در هئیت ما میگذرد

    شعر یک روز نفسگیر جنون بود و حضور

    حال میآید و در غیبت ما میگذرد


  8. #118
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2011/08/09
    محل سکونت
    ♥بــیرجند♥
    نوشته ها
    6,287
    سپاس ها
    955
    سپاس شده 2,042 در 1,357 پست
    نوشته های وبلاگ
    34

    پیش فرض

    می نویسم از تمام دلتنگی ها و تنهایی ها،می نویسم از روزهـای سرد و خاموشی،می نویسم از زیبایی تاریکی،می نویسم از اندوه آسمان که به وسعت دلتنگی من است،می نویسم حرف دلم را از زمانی که از حرفهای نیش دار مردم دلش می گیرد و هیچ چیز جز نوشتن اکتفا نمی کند،می نویسم از لحظه های سخت زندگی،می نویسم از لحظه های که باید گریه کنم و زار بزنم به خنده ی تلخ تکیه می کنم،نوشته هام مال خودم نیست،نوشته هام مال دلم هست که هر لحظه با انقباض و انبساط شدن بار سنگین منت را به دوش می کشد و باز هم به تپیدن خود ادمه می دهد....می نویسم از قلب پر دردم....

    خــــــــــدایـــــــــا!! !

    ای خالق بی هـمتا تو را شکر گذارم بخاطر تمام روزهــایی که به من داده ای تو را شکر گذارم برای لحظــه های دلتنگی و تنهـــایی و دغـــده هــای هر لحظه های ســـرد زندگی....تو را شـکر گذارم.

    خـــــــــــدایـــــــــا !!!

    اما نمی دانم چرا دلگیرم از لحظه های غربت و تنهایی چرا با اینکه از هر لحظه ای که به من داده ای شکر گذارم اما باز هم احساس میکنم کم دارم برای لحظه های سرد این زمانه ماتم دارم.....


  9. #119
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2011/08/09
    محل سکونت
    ♥بــیرجند♥
    نوشته ها
    6,287
    سپاس ها
    955
    سپاس شده 2,042 در 1,357 پست
    نوشته های وبلاگ
    34

    پیش فرض

    قبلا صدایت را شنیده بودم؛ در دوردست ها، گویی با این زمانه صدایت غریبه بود.

    و من محتاط تر از همیشه گوش می سپردم.

    در دالان تاریک و سرد زندگی ام، بی بهانه ترین شعری را می سرایم برای این صدا! که نه قافیه دارد و نه ردیف شاید تنها معنا کفایت کند.

    من از تمام ردیف ها و قافیه ها دل کندم چون ظاهر را می سرایند و اعماق را می ربایند. آهنگی می نوازند و رقصی و تمام.

    تو، تو ای صدای ناممکن، تمام بافت هایم را تابیده ای و در جوهره ی وجودم انداخته ای که اینک سرشار شده ام از واپسین لحظات زندگی که تو را در من و مرا در تو می میراند.

    کاش به اندازه ای که صدای تو واضح بود، صدای من را می شنیدی؟ چه دردی است درد دلی که به آینه ی دل خیره مانده.

    من انعکاس صدایی را می شنوم که دیگر نیست:


  10. #120
    کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    2011/08/09
    محل سکونت
    ♥بــیرجند♥
    نوشته ها
    6,287
    سپاس ها
    955
    سپاس شده 2,042 در 1,357 پست
    نوشته های وبلاگ
    34

    پیش فرض

    بیدار شو...

    برایت جز برگی سوخته و قلبی روبه خاکستر چیزی نمانده است...

    اینجا حکایت بیابان است و سراب آب...

    اینجا پاهای بی رمق است و جاده های نرفته...

    بیدار شو...

    حقیقت همین کابوسیست که خوابش می پنداشتی...

    به دستهایت نگاه کن...

    پر است از خالی!


صفحه 12 از 555 نخستنخست 123456789101112131415161718192021222324252627282930313262112162512 ... آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •